معنابخشی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
معنابخشی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / کارکردها، ویژگیها و آثار انتظار |
مدخل اصلی | معنابخشی |
تعداد پاسخ | ۴ پاسخ |
معنابخشی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «آثار روانشناختی انتظار امام مهدی چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ جامع اجمالی
اهمیت معناگرایی و توجه به معنای زندگی
- معناگرایی و توجه به معنای زندگی، امری فطری در وجود انسان است که این امر، به خوبی در مطالعات تجربی نیز به اثبات رسیده است. اهمیت مسئله تا جایی است که در مسائل فرهنگی و تمدنی نیز، معنویت و وجود نرمافزار معنابخشی، هستۀ اولیۀ شکلگیری هر تمدن و بستر زندگی واقعی بشر بوده و هست[۱]. از سوی دیگر، به عقیدۀ روانشناسان، احساس پوچی زندگی و بی هدف بودن جهان یکی از عواملی است که موجب نگرانی و اضطراب انسان میشود[۲]. بنابراین، داشتن معنای زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است.
معانی مختلفِ معنای زندگی و تفاوت آن با احساس پوچی
- در حوزۀ معناداری زندگی رویکردهای مختلفی مطرح میشود. عمدۀ محققان سه معنای هدف، ارزش و کارکرد از زندگی را در معنای زندگی آوردهاند[۳]. در مقابلِ معنای زندگی، پوچگرایی است که به معنای زندگی منهای هدف و معناست، یا نهایتا اینکه حیات را بدون ارزش بدانیم و یا انکار هر امر واقعی برای زندگی. پوچگرایی معارف شکلگرفته برای انسان را محصول ادوار تاریخی دانسته و تجربههای فردی و زمینههای فرهنگی را عامل ایجاد آن میداند. به طور کلی میتوان گفت، معنابخشی تلاشی در جهت درک منظم و منطقی رویدادها معرفی شده است که به رویدادهای محیطی و رفتار افراد معنا میبخشد و درک تغییرات ناگهانی در محیط بیرونی را تسهیل میکند که این امر به عمل متناسب با تغییرات منجر میشود[۴].
رابطۀ نگرش توحیدی انتظار و معنابخشی به زندگی
- مراد از نقش اندیشۀ مهدویت در معنادار کردن حیات جمعی این است که مهدیباوری میتواند زندگی جمعی بشر را در بُعد جمعی (به معنای حیات یک امت و حیات تاریخی بشر) معنادار و قابل فهم کند. البته این ادعا را میتوان دربارۀ معنادار کردن جهان هستی نیز مطرح کرد[۵][۶] در واقع، جهانبینی فردِ معتقد به مهدویت[۷] زندگی انسان را در ابعاد مختلف معنادار میکند[۸]؛ چراکه با نگرش توحیدی انتظار، در آفرینش ذرهای بیهودگی و در جهان لحظهای بی هدفی نیست: وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لاعِبِينَ[۹]. در نگرش مکتب انتظار، انسان بیهدف آفریده نشده و بی دلیل در عرصۀ حیات رها نشده است: أَيَحْسَبُ الإِنسَانُ أَن يُتْرَكَ سُدًى[۱۰]. انتظار و ظهور حضرت مهدی (ع) معنای حیات برای جامعۀ شیعه در دوران غیبت است. زیرا، شیعه به خاطر "ظهور" زندگی و به سمت ظهور حرکت میکند و اینجاست که مفهوم "انتظار" شکل میگیرد، معنای حیات، انتظار را به وجود میآورد، به آن "جهت" میدهد و آن را از ایستایی و خمودی به پویایی و تحرک بدل میکند. در طول تاریخ غیبت، چه رنجهایی که شیعه متحمل شده؛ اما هرگز هویت اجتماعی خویش را از دست نداده است! آنچه شیعه را در میان این همه مشکلات زنده و بالنده نگهداشته، این است که مهدی (ع) معنای زندگی اوست[۱۱].
- بدیهی است چنین نگرش معنادار، والا، پویا و فراگیر؛ جهان، هستی، زندگی و رویدادهای آن را در اندیشۀ انسان مؤمن منتظِر، به هم پیوسته و دارای هدف و معنا نشان میدهد که در این ساختار هدفدار و نظاممند، زندگی و رویدادهای آن قابل تفسیر و دارای معنا است. در نتیجه، براساس تفسیر و معنای رویدادهای زندگی براساس جهانبینی توحیدی مکتب انتظار، نه تنها از اضطرابهای زندگی در عصر غیبت پیشگیری و کاسته میشود و انسان به اضطراب ناشی از پوچی و بی معنایی زندگی مبتلا نمیگردد؛ بلکه با تفسیر رویدادها و جریان زندگی به سمت خداپرستی، عدالت، و خیر و خوبی و در نهایت فرجام سعادتمندانه برای کل بشر، با ظهور و حاکمیت امام معصوم (ع) بر زمین، امید و هدفمندی و ایثار و تلاش برای تحقّق این آرمان والای الهی به عنوان شاخصههای ارتقای بهداشت روان در افراد و جامعۀ عصر انتظار قابل پیشبینی و مشاهده است[۱۲] و بر همین اساس، فرد منتظر با رسیدن به معنابخشی از طریق انتظار منجی موعود به اهداف خلقت آدمی خواهد رسید[۱۳].
چرایی نقش انتظار در بهبود وضعیت روانی و زندگی افراد
- به طور کلی، در پاسخ به چرایی نقش انتظار در بهبود وضعیت روانی و زندگی افراد، میتوان به رجای معقول (خوشبینی به آینده بشر) و خوف معقول (امید واهی نداشتن به تلاشهای خود) اشاره کرد. به اعتقاد برخی پژوهشگران، مذهب با تأثیر بر سبک زندگی و چگونگی حل تعارضهای ارزشی به دو سؤال اساسی انسان درباره هدف زندگی و معنای فعالیتها و استعدادهای او پاسخ میدهد[۱۴].
چگونگی معنابخشی مسئله انتظار به زندگی
- نگرش به مبدأ عالم: بر اساس دیدگاه خداباوری زندگی زمانی معنادار خواهد بود که در ارتباط با خدا باشد و خدا در محور همه امور قرار بگیرد.
- نگرش به حیات اخروی: انسان مهدیباور در پرتو باور به آخرت به تکالیف اجتماعی تن داده و رعایت حقوق یگران را به جهت بازخواست اخروی در رأس امور خود قرار میدهد. به دیگران ظلم و ستم نمیکند و در راستای عدالت فردی و اجتماعی گام برمیدارد؛ چراکه امام او در عصر ظهور، جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. او نیز با اسوه قرار دان امام خویش، امور مربوط به قسط و عدل و برقراری آن را در حیات خود مدنظر دارد.
- نگرش به مرگ: مرگ در اندیشۀ انسان معتقد به امامت، لقاء الهی است و زندگی پس از مرگ را بهترین و معنابخشترین زندگی میداند.
- نگرش به غایت خلقت: در اندیشۀ انسان مهدیباور کل خلقت از روی هدف و غایت خاصی صورت گرفته و پوچی در خلقت هیچ جایگاهی ندارد.
- توجه به پیوستگی حیات دنیوی و اخروی: خاصیت زندگی مادی رنج و مصیبت است. تنها راه معنادهی به زندگی آن است که به گونهای مسئلۀ رنج و مصیبت برای انسان معنا یابد و این مسئله از طریق توجه به آخرت و پیوسته دانستن دنیا و آخرت حل خواهد شد[۱۵].
- این باور دینی، انسان را پایبند به اخلاق و عقاید آن موعود کرده و در نتیجه، او را دینگرا میکند[۱۶].
- امید بخشی به آینده: آیندهنگری مثبت، رابطهای مستقیم با انتظار دارد و آنان که ناامیدانه به آینده نگاه میکنند، هیچ گامی برای بهبود جامعه و سعادت خویش برنمیدارند[۱۷].
- انسان منتظر در سایۀ صبر و پایداری در برابر تمامی ناملایمات و سختیها، شکیبایی میورزد تا به اهداف و آرمانهای الهی و انسانی خویش دست یابد. صبر، جوهرۀ انتظار است؛ چرا که انتظار، به زندگی انسان هدف، نشاط و امید میبخشد و این هدفداری و انگیزه، تنها با صبر و مقاومت است که به منزل میرسد[۱۸].
- روحیۀ انتظار، به انسان حس زیباییشناسی میدهد و تصویر زندگی را در دید او، به تابلوی نقاشیای بدل میکند که قلم معجزهآسای الهی، آن را به تصویر کشیده است؛ تصویری که در آن، روح خسته و عصیانزدۀ انسان، آرام میگیرد و آسایش مییابد[۱۹].
- زندگی زمانی با معناست که جوهر حرکت در آن باشد و به تعبیر دیگر، انسانی که پویا و فعال و پر تحرک است، معنایی برای بودن خویشتن مییابد؛ زیرا میتواند خود را از سطح رکود و روزمرهگی به مرحلۀ پویایی برساند. وقتی فرد به وضعیت موجود راضی نیست و درصدد تحقق شرایط بهتری تلاش میکند، به این معناست که خود نیز نقشی در آن ایفا میکند و تماشاگر نیست؛ بلکه ایفاگر وظیفهای خاص است. منتظر میداند برای چه تلاش میکند؛ انگیزهای آشکار، منطقی، معقول و قابل دفاع دارد؛ بنابراین، تمامی تلاشهای او معطوف به هدفی والا به نام "انتظار ظهور" میشود و این هدفی معنادار و ارزشمند است[۲۰].
- انسان معاصر خود را در میان انبوهی از بحرانها و مصیبتهای عصر مدرن تنها یافته و دنبال پناهگاهی برای برونرفت از این همه تنهایی است. باور به حضور و وجود امام (ع)، میتواند پاسخگوی ساحتهای مختلف احساس تنهایی در زندگی این جهان باشد.اضطراب، دلهره، بدبینی و یأس او رو به کاهش مینهد و امید جایگزین آن میشود و برای خود در این مسیر پر پیچ و خم همراهی دلسوز و مهربان تصور میکند[۲۱].
نتیجه گیری
- با توجه به نکات یاد شده، میتوان نتیجه گرفت معناگرایی و توجه به معنای زندگی، امری فطری در وجود انسان است و از اهمیت بالایی برخوردار است. در مقابلِ معنای زندگی، پوچگرایی است که به معنای زندگی منهای هدف و معناست. این در حالی است که در نگرش مکتب انتظار، انسان بیهدف آفریده نشده و انتظار و ظهور حضرت مهدی (ع) معنای حیات برای جامعۀ شیعه در دوران غیبت است. بدین ترتیب،، زندگی و رویدادهای آن برای مؤمن منتظر، دارای هدف و معنا خواهد بود. در نتیجه، فرد منتظر با رسیدن به معنابخشی از طریق انتظار منجی موعود، بهداشت روانی خود را ارتقا میدهد.
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین سبحانینیا؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد سبحانینیا، در کتاب «مهدویت و آرامش روان» در اینباره گفته است:
«انتظار و ظهور حضرت مهدی (ع) معنای حیات برای جامعه شیعه در دوران غیبت است. بدون این مفاهیم، زندگی برای شیعه بیمعنا و مفهوم است. حیات اجتماعی شیعه، در گرو اندیشه مهدویت شیعی است. شیعه به خاطر "ظهور" زندگی و به سمت ظهور حرکت میکند و اینجاست که مفهوم "انتظار" شکل میگیرد، معنای حیات، انتظار را به وجود میآورد، به آن "جهت" میدهد و آن را از ایستایی و خمودی به پویایی و تحرک بدل میکند. همچنین شیعه به خاطر مهدی (ع) و ظهور او؛ همه سختیها و ناملایمات را تحمل میکند. مهدی (ع) و ظهور، حضور و دولت او، ارزشهای والایی هستند که میتوان به خاطر آن، همه دشواریها را تحمل کرد. مهدی (ع)، معنای بلندی است که کشته شدن در رکابش برترین آرزوی آزادگان است. شیعه به خاطر مهدی (ع) زنده است، به خاطر مهدی (ع) زندگی میکند، به خاطر مهدی (ع)، تلاش میکند و به خاطر مهدی (ع) همه سختیها را تحمل میکند و حتی حاضر است به خاطر مهدی (ع) جان خویش را فا کند. در طول تاریخ غیبت، چه رنجهایی که شیعه متحمل شده؛ اما هرگز هویت اجتماعی خویش را از دست نداده است! آنچه شیعه را در میان این همه مشکلات زنده و بالنده نگهداشته، این است که مهدی (ع) معنای زندگی اوست؛ در غیر این صورت، باید سالها، بلکه قرنها پیش نابود و در فرهنگهای دیگر هضم میشد. جالب اینجاست که حتی در زمان دیگر معصومین (ع) نیز، آنچه حیات و هویت اجتماعی شیعه را حفظ میکرد، ظهور و انتظار حضرت مهدی (ع) بود. اینکه امامان معصوم (ع) پیش از تولد و غیبت حضرت مهدی (ع)، شیعه را به ظهور او و عدالتگستریاش نوید میدادند، به همین علت بوده است. نه تنها در دوران غیبت، بلکه در زمان حضور دیگر معصومین (ع) نیز یاد و نام مهدی (ع) معنابخش حیات بوده است. نام و یاد حضرت مهدی (ع)، امید دلها، قوت قلبها و توان بدنها برای حرکت به سوی آرمان الهی بشریت است. اعتقاد و ایمان به ظهور موعود و مسئله انتظار از چند جهت در معنابخشی مؤثر است:
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین نظری شاری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین عبدالله نظری شاری، نویسنده مقاله «نقش انتظار در بهداشت روانی» در اینباره گفته است:
«روانشناسان معتقدند که "اضطراب" ریشه بسیاری از بیماریهای روانی است. به عقیده روانشناسان، اضطراب به منزلهی حالت هیجانی توأم با هشیاری مستقیم نسبت به بیمعنایی، نقص و نابسامانیِ جهانی است که در آن زندگی میکنیم[۲۴] بنابراین تعریف، "احساس پوچیِ زندگی و بی هدف بودن جهان یکی از عواملی است که موجب نگرانی و اضطراب انسان میشود. افرادی که که جهان و انسان را بیهدف میدانند و تفسیر مادّی از هستی و وقایع آن دارند، به شدّت در معرض اضطراب و انواع بیماریهای روانی قرارمیگیرند"[۲۵] زیرا، نگرش مادّی به هیچ وجه قادر نیست جهان و رویدادهای آن را به درستی تفسیر کند. در این رویکرد که آفرینش بر اساس انفجار و تصادف تبیین میشود، فقدانها و کمبودها به عنوان نقص و نابسامانی تفسیر میگردد. بدیهی است زندگی در جهانی که از تصادف به وجودآمده و هیچ حکمت و تدبیری در اِداره آن دخالت ندارد و هیچ پایان خوشی هم برای آن متصوّر نیست بسی هراسانگیز، ترسناک، و اضطراب زاست. امّا با نگرش توحیدی انتظار، در آفرینش ذرهای بیهودگی و در جهان لحظهای بی هدفی نیست: وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ[۲۶] در نگرش مکتب انتظار، انسان بیهدف آفریده نشده و بی دلیل در عرصه حیات رها نشده است: أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى[۲۷] از این دیدگاه، هیچ نقص و نابسامانی در آفرینش نیست، بلکه دیدگان انسانهای کوتاه بین از درک زیبایی و کمال هستی عاجز است: الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ[۲۸] بر اساس جهانبینی توحیدی مکتب انتظار، بنیاد هستی و اساس آفرینش بر عدل و میزان استوار است: وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ[۲۹] و تنها در این بستر است که هدف آفرینش که همان رسیدن به نهایت رشد و تکامل (قرب الی الله) است تحقق مییابد؛ پیامبران برای تحقق چنین هدف والا برانگیخته شدهاند: لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[۳۰] اگر چه تا امروز این آرمان مقدس محقق نشده است؛ اما روزی فرا خواهد رسید که نیاز فطری انسانها به فراگیر شدن پرستش خداوند و ظهور فضائل و تحقق کامل عدالت بر آورده شود. در آئین اسلام و نگرش شیعه، این آرمان الهی که هدف مشترک همه ادیان آسمانی در طول تاریخ بوده است، از بستر امامت و با ظهور حضرت مهدی (ع) تحقق مییابد و خداوند تحقق حتمی این امر بزرگ را در قرآن به مؤمنان و بندگان ستم کشیده و دربند خویش وعده داده است: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۳۱] ظهور حضرت مهدی موعود، تحقق بخش وعدهای است که خداوند متعال از قدیمترین زمانها در کتب آسمانی به صالحان داده است که زمین از آنِ آنان است و پایان آن تنها به صالحان تعلق دارد: وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۳۲] بر اساس جهانبینی توحیدی مکتب انتظار، جهان فرجام خوشی دارد که سرشار از توحید و خداپرستی، عدالت و امنیت و رفاه و آسایش و معنویت برای تمامی افراد انسانی است؛ اصولاً جهان و انسان برای همین فرجام والا و سعادتمندانه آفریده شده است و تمام این رنج و سختیها نیز، مقدمه رسیدن به آن دوران سرشار از عبودیت و رستگاری است. همانطور که پایان شبِ سیه، سپید و فرجام زمستان سرد، بهار سبز و دلانگیز است. در عصر سخت و طاقتفرسای غیبت، افراد، براساس جهانبینی توحیدی مکتب انتظار، کوشش خواهند کرد که شرایط دشوار و غیر قابل کنترل این دوران را تعبیر و تفسیر نموده و براساس فلسفه توحیدی مکتب انتظار، معنای آن را دریابند. این افراد میکوشند بفهمند چگونه و چرا اتفاق ویژهای رخ داده است و با تعبیر و تفسیر این پدیدهها و درک معنای آن، احساس کنترل بر اوضاع و احوال نموده و از تلخی حوادث فشارزای عصر غیبت میکاهند. افراد زیادی در فرهنگهای مختلف دست به تعبیر و تفسیر رخدادهای ناخوشایند زندگی زدهاند و از این طریق، از آلام خود کاستهاند. دکتر ویکتور فرانکل نظریه معنا درمانی را پس از دستگیری و از دست دادن تمامی عزیزانش در اردوگاههای کار اجباری آلمان نازی ارائه کرد[۳۳] همان طورکه فرانکل میگوید: "کسی که چرایی زندگی را یافته است، با هر چگونهای خواهد ساخت"[۳۴] ایمان به ظهور آخرین منجی عالم بشریت، به روشنی چرایی دشواریهای زندگی در عصر غیبت را برای آدمی تبیین میکند، لذا انسان مؤمن منتظِر، هر رویداد زندگی را در این فرایند، خیر محض میبیند. چنانکه امام کاظم (ع) میفرماید: "مؤمن همیشه در معرض خیر وخوبی است. اگر بند بند بدنش از هم جدا شود برایش خیر است و اگر بر شرق وغرب عالم حکومت کند، باز هم برایش خیر است"[۳۵] بدیهی است که چنین نگرش معنادار، والا، پویا، و فراگیر؛ جهان، هستی، زندگی و رویدادهای آن را در اندیشه انسان مؤمن منتظِر، به هم پیوسته و دارای هدف و معنا نشان میدهد که در این ساختار هدفدار و نظاممند، زندگی و رویدادهای آن قابل تفسیر و دارای معنا است. در نتیجه، براساس تفسیر و معنای رویدادهای زندگی براساس جهانبینی توحیدی مکتب انتظار، نه تنها از اضطرابهای زندگی در عصر غیبت پیشگیری و کاسته میشود و انسان به اضطراب ناشی از پوچی و بی معنایی زندگی مبتلا نمیگردد؛ بلکه با تفسیر رویدادها و جریان زندگی به سمت خداپرستی، عدالت، و خیر و خوبی و در نهایت فرجام سعادتمندانه برای کل بشر، با ظهور و حاکمیت امام معصوم (ع) بر زمین، امید و هدفمندی و ایثار و تلاش برای تحقّق این آرمان والای الهی به عنوان شاخصههای ارتقای بهداشت روان در افراد و جامعه عصر انتظار قابل پیشبینی و مشاهده است»[۳۶]. |
۳. حجت الاسلام و المسلمین عرفان؛ |
---|
آقایان امیر محسن عرفان و سید علی رضا واسعی، در مقاله «باورداشت آموزههای مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی» در اینباره گفتهاند:
«معناگرایی و توجه به معنای زندگی، امری فطری در وجود انسان است که به خوبی در مطالعات تجربی نیز به اثبات رسیده است. به همین ترتیب، در مسائل فرهنگی و تمدنی نیز معنا، معنویت و وجود نرمافزار معنابخشی، هسته اولیه شکلگیری هر تمدن و بستر زندگی واقعی بشر بوده و هست. مراد از نقش اندیشه مهدویت در معنادار کردن حیات جمعی این است که مهدیباوری میتواند زندگی جمعی بشر در بعد جمعی، به معنای حیات یک امت و حیات تاریخی بشر را معنادار و قابل فهم کند. البته این ادعا را میتوان درباره معنادار کردن جهان هستی نیز کرد[۳۷]. به عنوان مثال، یک مهدیباور مؤمن در پرتو آموزه مهدویت میتواند درک کند که تاریخ بشر و حتی جهان چه سیری را طی کرده و میکند، کدام مراحل را پیشرو دارد، و هر مرحله از چه ویژگیهای معنوی و مادی برخوردار است؛ تاریخ بشر با چه فرود و فرازی سیر میکند، پایان آن چگونه رقم میخورد، اکنون او و دیگر مردم جهان کجای این تاریخ ایستاده، چه میکنند، و چه باید بکنند؛ و سرانجام اینکه با ظهور مهدی موعود (ع) و برپایی حاکمیت او بر جهان چگونه این همه حوادث تلخ و شیرین توجیهی در خور و مقصدی ارزنده مییابد؟»[۳۸]. |
۴. حجت الاسلام و المسلمین محمدی منفرد؛ |
---|
۵. آقای دکتر رجبی؛ |
---|
آقای دکتر ابوذر رجبی، در مقاله «نقش باورداشت مهدویت در نفی پوچی و تغییر نگرش به زندگی» در اینباره گفته است: «مفهوم معنای زندگی (meaning of life) در برابر مفهوم پوچی قرار دارد. در قبال مسئله پوچی، مسئله معناداری هم برای انسان جدید مطرح شده است. به تعبیر برخی از متفکران، انسان معاصر برای درمان بیهویتی خویش به معناداری زندگی روی آورد[۳۹]. مراد از معنای زندگی میتواند هریک از سه معنایی "ارزش"، "هدف" یا "کارکرد" باشد که معمولاً متفکران عرصه معنای زندگی مطرح میکنند[۴۰]. پوچگرایی در مقام نظریه فلسفی به معنای زندگی منهای هدف و معناست و یا نهایتا اینکه حیات را بدون ارزش بدانیم. یا انکار هر امر واقعی برای زندگی[۴۱]. دقیقاً برابر معنای "معنای زندگی" که نظریهای است که زندگی را دارای ارزش و هدف و غایت میداند. پوچگرایی معارف شکلگرفته برای انسان را محصول ادوار تاریخی دانسته و تجربههای فردی و زمینههای فرهنگی را عامل ایجاد آن میداند[۴۲]. جهانبینی فرد معتقد به مهدویت[۴۳] زندگی انسان را در ابعاد مختلف معنادار جلوه میدهد. در واقع این اندیشه از معناداری زندگی با رهیافت فراطبیعتگرایی دفاع میکند. در حوزه معناداری زندگی رویکردهای مختلفی مطرح میشود[۴۴]. عمده محققان سه معنای هدف، ارزش و کارکرد از زندگی را در معنای زندگی آوردهاند. مراد ما از معنای زندگی در این تحقیق هدف از زندگی است[۴۵]. و در برابر بیهدفی را مساوی با پوچی و بیمعنایی از زندگی میگیریم[۴۶]. با توجه به نکته یادشده، برای انسان باورمند به امامت و مهدویت، هستی معنا و هدف و غایت دارد. نگرش به مبدأ عالم: بر اساس دیدگاه خداباوری زندگی زمانی معنادار خواهد بود که در ارتباط با خدا باشد و خدا در محور همه امور قرار بگیرد[۴۷]. باورداشت مهدویت در حوزه اعتقادی یکتاپرستی: وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ... [۴۸]، فقر محض بودن در برابر خداوند: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ[۴۹]، تضرع در مقابل او، یاد او در همه حالوَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا[۵۰] و... خواهد بود. باور به وجود خدا برای انسان مؤمن به امامت و مهدویت آثار فراوانی دارد. انسان منتظر به مانند امام خود به وجود خداوند اعتقاد راسخ داشته و او را ناظر و حاضر بر تمام اعمال و رفتار خود میبیند. درباره چنین انسانهایی پیامبر اکرم (ص) فرمود: "یا علی! بدان با عظمتترین انسانها به لحاظ یقین کسانی هستند که در آخرالزمان میآیند که پیامبری ندیدهاند و حجت از آنها غایب است. آنان به سیاهیهای روی سفیدی نوشتههای قرآن و حدیث ایمان میآورند"[۵۱]. نگرش به حیات اخروی: میل به جاودانگی با اینکه امری فطری است؛ اما همواره مسئله آخرت و جهان پس از مرگ زندگی در اندیشه انسانهای غافل چالش و آشوب جدی برایشان درست کرده است[۵۲]. چگونگی ایجاد شدن چنین شادکامی در ادامه در قسمت ارتباط حیات دنیوی و اخروی خواهد آمد. باور به آخرت رکن اساسی در معناداری زندگی در رویکرد فراطبیعتگرا است. نبود آخرت و معاد کل حیات و فلسفه حیات را عبث و بیمعنا خواهد کرد[۵۳]. در اندیشه انسان باورمند به مهدویت اصل پذیرش معاد و جهان آخرت، امری مسلم است؛ چراکه این امر از اصول اساسی جهانبینی او را شکل میدهد. در قرآن کریم آیاتی پذیرش جهان آخرت را شرط ایمان ذکر کردهاند. ضمن اینکه ادله عقلی نیز بر پذیرش آن وجود دارد[۵۴]. در روایات درباره حضرت مهدی (ع) آمده است که اصول اسلام را احیا میکند [۵۵]. یکی از این اصول فراموش شده برای انسان معاصر همین باور به آخرت و پذیرش معاد و جهان پس از مرگ است. باور به آخرت نه تنها زندگی فردی را در این جهان معنادار میکند، بلکه بستر حیات اجتماعی را نیز روح و معنا میبخشد. انسان مهدیباور در پرتو باور به آخرت به تکالیف اجتماعی تن داده، و رعایت حقوق یگران را به جهت بازخواست اخروی در رأس امور خود قرار میدهد. به دیگران ظلم و ستمی نمیکند و در راستای عدالت فردی و اجتماعی گام برمیدارد؛ چراکه امام او در عصر ظهور جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. او نیز با اسوه قرار دان امام خویش، امور مربوط قسط و عدل و برقرار آن را در حیات خود مدنظر دارد. نگرش به مرگ: انسانی که حیات خود را عاریت الهی بداند و در بستر امکان فقری فکر کند، خود را در برابر حقیقت تسلیم دیده و آن را راه ارتباط بین خود و حقیقت وجود میبیند. او وجود در خویش را امانت الهی دانسته تا اینکه در روز لقاء الهی به وصول حق نائل شود و امانت را تحویل صاحب آن دهد. مرگ در اندیشه انسان معتقد به امامت، لقا الهی است و زندگی پس از مرگ را بهترین و معنابخشترین زندگی میداند[۵۶]. ارتباط حیات دنیوی و اخروی: انسان مهدیباور حیات مادی را نشئه پست و پایین عالم هستی میداند. البته آدمی چارهای ندارد تا مدتی در آن به سر برد. بنابراین حیات مادی مقدمهای برای زندگی ابدی و اخروی است. اگر دنیا به صورت مستقل از آخرت نگریسته شود، از حالت اعتباری خارج شده و خود حقیقت مییابد. برای انسان مادی حیات اخروی معنا ندارد. آنچه هست، زندگی مادی و اول و آخر را همین دنیا مینگرد. قرآن به این حقیقت برای انسانهای نیستانگار اشاره و آنها را غافل از امر و حیات اخروی میداند. اگر آدمی دنیا را به جای حیات اخروی اصل بگیرد، دنیا و عناوین موجود در آن از حالت اعتباری خارج میشود و مایه افتخار و فخرفروشی و تکاثر خواهد بود[۵۷]. خاصیت زندگی مادی رنج و مصیبت است. تنها راه معنادهی به زندگی آن است که به گونهای مسئله رنج و مصیبت برای انسان معنا یابد[۵۸]. دنیا محل اضطراب و رنج است و تنها راه گریز از رنج و مصیبت، توجه به آخرت و پیوسته دانستن دنیا و آخرت خواهد بود. همه اعمال و اهداف انسان دینمدار مقدمهای برای رسیدن به آرمانهایش است؛ درپی آن مؤمن به شادابی نیز دست مییابد. چنین نگرشی انسان را به حیات طیبه دعوت میکند و براساس این امر که زندگی دنیوی مقدمهای برای زندگی اخروی و ابدی است به او وعده پاداش و جزا در قبال اعمال نیک در جهان بعد میدهد. حیات طیبه که درپی آن رضایتمندی و معنای زندگی حاصل میآید، نحوهای از زیستن است که فرای زندگی دنیایی معمولی است؛ از طرفی این حیات به واسطه زندگی در دنیا فراهم میآید. به همین جهت حیات پاکیزه در اطاعت از دین خدا و اوامر و نواهی بیان شده از سوی پیامبر خدا است[۵۹]. نگرش به غایت خلقت: در اندیشه انسان مهدیباور کل خلقت از روی هدف و غایت خاصی صورت گرفته و پوچی در خلقت هیچ جایگاهی ندارد. نظم بهکار گرفته شده در خلقت بهگونهای است که ذرهای شک و تردید در هدفمندی هستی را به خاطر راه نمیدهد. چنین انسانی براساس اندیشه قرآنی أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ[۶۰] هستی و از جمله آفرینش خود را بر محور غایت و هدف دانسته و از بیهدفی در حیات گریزان است[۶۱]. امید به آینده: معناداری زندگی در پرتو خدامحوری بر آن است که مبدأ و سرمنشأ معناداری زندگی خداست. این رهیافت طرح و هدف نهایی جهان را معنادار میداند و بر آن است که "در پایان همهچیز با خوبی و خوشی تمام میشود"[۶۲]. انسان منتظر همچون امام خود امید به آینده روشن جهان دارد. این امر در قرآن کریم به صراحت بیان شده و وعده پیروزی نهایی مؤمنین بر طاغوتیان و باطل داده شده است. به همین خاطر در روایات درباره امید به آینده داشتن و انتظار فرج تأکید فراوان صورت گرفته است. ناامیدی و یأس در زندگی انسان مهدیباور راه ندارد. در روایت میخوانیم «انْتَظِرُوا الْفَرَجَ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ فَإِنَّ أَحَبَّ الْأُمُورِ إِلَى اللَّهِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ»[۶۳]. شیعه در پرتو باور به امامت بر این اعتقاد است که امام معصوم و حجت خدا هیچگاه از صحنه هستی حذف نمیشود و همواره حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار انسانها و همه هستی است. او امام را حجت خدا بر هستی و از جمله آدمیان میداند. او بر این باور است آخرین ذخیره الهی در پرده غیبت به سر میبرد و نهایتاً در فرجام جهان از این پرده به درآمده و حاکمیت الهی را بر جهان مستقر خواهد ساخت. امید به آینده در واقع برای انسان مؤمن سازنده، نگهدارند و تعهدآور و نیروآفرین و تحرکبخش است: به گونهای که میتواند نوعی عبادت و حقپرستی شمرده شود[۶۴]. انسان منتظر با ورع و اجتهاد زندگی میکند. در انتظار دولت حق و برپایی حکومت عدل در آخرالزمان به سر میبرد. اما اینگونه نیست که دست از جهاد و تلاش برای امور بردارد. ناامید و مأیوس نسبت به امور نیست، همواره با سعی خود زمینه را برای برقراری دولت عدل مهدوی فراهم میآورد. "هرکس در دل دارد که از اصحاب حضرت قائم (ع) باشد، پس باید در انتظار به سر برد و میباید به ورع و محاسن اخلاق عامل باشد، در حالیکه او منظر است. پس اگر بمیرد و امام زمان بعد از او قیام کند، همانند کسی که آن حضرت را درک کرده، برای او نیز اجر و ثواب میباشد. پس تلاش کنید و منتظر باشید"[۶۵]. پیامبر اکرم (ص) در روایتی میفرمایند: "خوشا به حال کسی که قائم اهلبیت من را درک کرده و در زمان غیبت و پیش از قیامش، پیرو او باشد، با دوستان او دوست باشد و دشمنانش را دشمن بدارد، چنین کسی در روز قیامت از دوستان من و گرامیترین امت من در نزد من خواهد بود"[۶۶]. در روایت دیگری میخوانیم: "همانا به راستی مردم زمان غیبت مهدی (ع) که به امامت او گرویده و ظهورش را چشم به راه باشند، از مردم همه زمانها برتر و و الاترند؛ زیرا خدا به آنان خرد و بینشی بخشیده که برای ایشان پنهانی امام، همانند دیدار آشکار اوست"[۶۷]. در سیره انبیا و ائمه معصومین (ع) آمده که همگی امید به آینده و رهایی بشر از ظلم و ستم داشتهاند. در آیات فراوانی از قرآن کریم این امر بیان شده است. وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ[۶۸]،...أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ[۶۹]، ...وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ...[۷۰] و آیات دیگر[۷۱]. درباره پیامبر و ائمه معصومین و انتظار ظهور حضرت مهدی (ع) نیز روایات فراوانی داریم که همه ائمه، انتظار و شوق دیدار حضرت قائم (ع) را داشتهاند و این بهترین دلیل و گواه بر امید به آینده و مأیوس نبودن از زندگی است. الگوی زندگی اهلبیت (ع) در این امر برای مهدیباوران نیز صادق بوده و آنان نیز در سبک زندگی خود باید آن را توشه راه خود در زندگی قرار دهند و یأس و ناامیدی در امور مختلف زندگی را کنار کذارند[۷۲]. امید به آینده برای انسان منتظر حالتی است که برای قبول دعوت الهی و و مقاومت روحی برای رسیدن به امام خویش و برقراری دولت عدل در انتهای خلقت است. غیر از این امید انسان مهدیباور انتظار روحی برای پذیرش حق و اوامر و نواهی الهی است[۷۳]. به تعبیر استاد مطهری: "اصل انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی استنتاج میشود و آن اصل حرمت یأس از روحالله، است. مردم مؤمن به عنایات الهی، هرگز و در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نمیدهند و تسلیم یأس و ناامیدی و بیهودهگرایی نمیگردند. چیزی که هست، این انتظار فرج و این عدم یأس از روح الله در مورد یک عنایت عمومی و بشری است، نه شخصی یا گروهی و به علاوه توأم با نویدهای خاص و مشخص که به آن قطعیت داده است"[۷۴]. از ویژگیهای مهدی باوران و در حقیقت مهدییاوران صبر و استقامت در برابر آسیبها و مشکلات است. در فرهنگ پوچگرایی انسان در برابر رنج و مصیبت کم آورده و نهایتاً کمر خم کرده و تن به بسیاری از آفتها و مشکلات آن امور میدهد و یا در برخی موارد به خودکشی میرسد. اما انسان منتظر در برابر مصیبتهای فردی و اجتماعی و طبیعی با توکل به خداوند صبر پیشه کرده و به تقویت ایمان خود میپردازد. در روایات آمده است که از خصوصیات انسانهای منتظر صبر در برابر مشکلات است[۷۵]»[۷۶].]]]] |
۶. آقای دکتر شرفی (متخصص روانشناسی و علوم تربیتی)؛ |
---|
آقای دکتر محمد رضا شرفی، در مقاله «مقدمهای بر آثار تربیتی و روانشناختی انتظار» در اینباره گفته است:
«زندگی زمانی با معناست که جوهر حرکت در آن باشد و به تعبیر دیگر، انسانی که پویا و فعال و پر تحرک است، معنایی برای بودن خویشتن مییابد؛ زیرا میتواند خود را از سطح رکود و روزمرهگی به مرحله پویایی برساند. وقتی فرد به وضعیت موجود راضی نیست و درصدد تحقق شرایط بهتری تلاش میکند، به این معناست که خود نیز نقشی در آن ایفا میکند و تماشاگر نیست؛ بلکه ایفاگر وظیفهای خاص است. (...) منتظر به جامعهای میاندیشد که تمامی وعدههای انبیا و اولیا در آن به وقوع خواهد پیوست و ازاینروی تلاش میکند تا به میزان توانایی و درک مسئولیت خویش، در ساختن چنین جامعهای سهیم باشد. از سوی دیگر، او میداند که برای چه تلاش میکند؛ انگیزهای آشکار، منطقی، معقول و قابل دفاع دارد؛ بنابراین، تمامی تلاشهای او معطوف به هدفی والا به نام «انتظار ظهور» میشود و این هدفی معنادار و ارزشمند است»[۷۷].
|
۷. آقای موحدی (کارشناس ارشد علوم تربیتی)؛ |
---|
آقای محسن موحدی، نویسنده مقاله «آثار روانشناختی آموزههای مهدویت» در اینباره گفته است:
«معنابخشی تلاشی در جهت درک منظم و منطقی رویدادها معرفی شده است که به رویدادهای محیطی و رفتار افراد معنا میبخشد و درک تغییرات ناگهانی در محیط بیرونی را تسهیل میکند که این امر به عمل متناسب با تغییرات منجر میشود. مفهوم نظری و دلالتهای کاربردی معنابخشی امروزه در مطالعات مربوط به رشتههای مختلف علمی مانند روانشناسی به موضوعی راهبردی جهت دستیابی مؤثرتر به اهداف معین تبدیل شده است[۷۸] و بر همین اساس، فرد منتظر با رسیدن به معنابخشی از طریق انتظار منجی موعود به اهداف خلقت آدمی خواهد رسید»[۷۹].
|
۸. آقای دکتر کلانتری؛ |
---|
آقای مهرداد کلانتری، در مقاله «بررسی تأثیر انتظار امام مهدی بر سلامت ذهن و کیفیت زندگی دانشجویان» در اینباره گفته است:
«در پاسخ به چرایی نقش انتظار در بهبود وضعیت روانی و زندگی افراد، میتوان به رجای معقول (خوشبینی به آینده بشر) و خوف معقول (امید واهی نداشتن به تلاشهای خود) اشاره کرد. به اعتقاد برخی پژوهشگران، مذهب با تأثیر بر سبک زندگی و چگونگی حل تعارضهای ارزشی به دو سؤال اساسی انسان درباره هدف زندگی و معنای فعالیتها و استعدادهای او پاسخ میدهد[۸۰].(...) بین انتظار مهدی و اراده زندگی رابطهای معنادار وجود دارد. اراده زندگی به معنای ذهنیت فرد به مؤثر بودن و کنترل داشتن بر امور زندگی و نپذیرفتن باطل و نادرست است. انتظار عاملی است که انسان را در حرکت یاری میدهد؛ به این معنا که امید را در انسان برمیانگیزد و امید، توانایی، مقاومت و حرکت را به وی میبخشد. آری، انتظار و امید به وراثت زمین به وسیله صالحان و امامت مستضعفان مؤمن و اینکه عاقبت از آن پرهیزکاران است، به صالحان و تقواپیشگان، ثبات و قدرت بیشتری میدهد و آنان را در میدان نبرد، ثابتقدم خواهد داشت و امید را در روحیه دلاوران عرصههای نبرد برمیانگیزاند، چنانکه در رویارویی با فرعون و هامان، موسی بن عمران قوم خود را با وعده الهی و انتظار فرج و کمک از سوی خدا نیرو بخشید[۸۱]. از دیدگاه اهلبیت عصمت و طهارت انتظار فرج یا چشم به راه گشایش بودن، به خودی خود در عصر غیبت برای منتظران مایه گشایش، نجات و رستگاری است[۸۲]. به همین سبب است که ارزیابی ذهنی افرادی که انتظار واقعی از مهدویت بر زندگی آنها سایه افکنده، از رضایت و کیفیت زندگی مثبت است»[۸۳]. |
پرسشهای وابسته
- مثبتاندیشی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- معنابخشی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- ثبات شخصیت به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- وحدت شخصیت به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- هویتبخشی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- احساس نشاط به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- آرامشبخشی و احساس آرامش به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- احساس رضایت به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- احساس امنیت به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- احساس امید به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- احساس عزت نفس به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- احساس خودباوری و اعتماد به نفس به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- احساس رضایت به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- احساس امنیت به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد ارتقای بهداشت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- رشد شخصیت به عنوان یکی از آثار روانشناختی ظهور به چه معناست؟ (پرسش)
- رشد روحیه خودمهارگری و مدیریت عواطف به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- رشد روحیه هدفمندی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- رشد روحیه صبر و استقامت به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- رشد روحیه و میل به فضائل اخلاقی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- رشد روحیه محبت و عشقورزی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- رشد روحیه انسجام و همگرایی با جامعه به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- رشد روحیه اخلاقمداری به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- رشد روحیه مسئولیتپذیری به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- اصلاح سبک زندگی به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد رشد شخصیت روانی به چه معناست؟ (پرسش)
- اشتیاق به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد عاطفی به چه معناست؟ (پرسش)
- محبت به عنوان یکی از آثار روانشناختی انتظار در بعد عاطفی به چه معناست؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار روانشناختی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار سیاسی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اقتصادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار نظامی و انتظامی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ ر.ک. عرفان، امیر محسن و واسعی، سید علی رضا، باورداشت آموزههای مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی .
- ↑ ر.ک. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ر.ک. بیات، محمدرضا، دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی، ص۶۴-۶۹؛ سلیمانی امیری، عسکری، خدا و معنای زندگی، نقد و نظر، ش۳۱-۳۲، ص۱۰۴؛ صادقی، هادی، و اینک زیستن با خدا، نشریه نقد و نظر، ش۳۱-۳۲، ص۶۸.
- ↑ ر.ک. اکبری، سعید، زندی، سعید و قربانی، میلاد، مفهومسازی معنابخشی و ملاحظات کاربردی آن در روانشناسی صنعتی و سازمانی، فصلنامه رویش روانشناسی، شماره ۲، ص ۲۰۴-۱۷۹
- ↑ گفتنی است موضوع "معنای زندگی" زوایای پنهانی را در خود جای داده است. در وهله نخست با دو رویکرد میتوان به این موضوع نگریست؛ یکم، معنای زندگی بشر و دوم، معنای جهان هستی. از معنای زندگی بشر نیز میتوان هم زندگی فردی و هم زندگی جمعی را اراده کرد. خود معنای زندگی جمعی را نیز میتوان به سه صورت در نظر گرفت: معنای زندگی یک جماعت یا امت (که حیات آن جماعت یا امت را قابل فهم میکند)، معنای زندگی اجتماعی (آنچه زندگی در قالب اجتماع را قابل فهم میکند) و معنای زندگی تاریخی (آنچه حیات تاریخی بشر را قابل فهم میسازد، که با فلسفه تاریخ نیز قرابت زیادی دارد). (نک: گروه نویسندگان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، ص۴۸۷.
- ↑ ر.ک. عرفان، امیر محسن و واسعی، سید علی رضا، باورداشت آموزههای مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی.
- ↑ . گرچه باور به مهدویت شخصی از اعتقادات شیعی به حساب میآید، اما اهلسنت هم به این مسئله اعتقاد دارند؛ گرچه غالب متفکرانشان به مهدویت نوعی باور دارند. روایات ناظر به آخرالزمان و ظهور فرزندی از پیامبر برای نجات بشریت در مسانید روایی اهلسنت فراوان است. (ابنحنبل، احمد بن محمد، احادیث المهدی (ع) من مسند احمد بن حنبل، ص۶۱؛ ابن منادی، احمد بن جعفر، الملاحم، ص۱۷۶؛ مقدسی شافعی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر، ص۴۰).
- ↑ ر.ک. رجبی، ابوذر، نقش باورداشت مهدویت در نفی پوچی و تغییر نگرش به زندگی، ص۳۳۷-۳۵۲.
- ↑ «و آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست به بازیچه نیافریدهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۶.
- ↑ «آیا آدمی میپندارد که بیهوده وانهاده میشود؟» سوره قیامه، آیه ۳۶.
- ↑ ر.ک. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ر.ک. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ ر.ک: موحدی، محسن، مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ ر.ک: کلانتری، مهرداد، بررسی تأثیر انتظار امام مهدی بر سلامت ذهن و کیفیت زندگی دانشجویان، ص ۲ ـ ۶.
- ↑ ر.ک. رجبی، ابوذر، نقش باورداشت مهدویت در نفی پوچی و تغییر نگرش به زندگی، ص۳۳۷-۳۵۲.
- ↑ ر.ک. سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۲۵-۱۲۸.
- ↑ ر.ک. سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۲۵-۱۲۸.
- ↑ ر.ک. سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۲۵-۱۲۸.
- ↑ ر.ک. سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۲۵-۱۲۸.
- ↑ ر.ک. شرفی، محمد رضا، گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم، مقدمهای بر آثار تربیتی و روانشناختی انتظار، ص۱۳۱-۱۳۳.
- ↑ ر.ک. سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۲۵-۱۲۸.
- ↑ بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۸.
- ↑ سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۲۵-۱۲۸.
- ↑ پریرخ دادستان، روان شناسی مرضی تحوّلی، ج۱، ص ۶۰.
- ↑ محمد صادق شجاعی، دیدگاههای روانشناختی حضرت آیت الله مصباح یزدی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص۳۶۰.
- ↑ «و آسمان و زمین و آنچه را میان آنها ست به بازیچه نیافریدهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۶.
- ↑ «آیا آدمی میپندارد که بیهوده وانهاده میشود؟» سوره قیامه، آیه ۳۶.
- ↑ «همان که هفت آسمان را تو بر تو آفرید، در آفرینش (خداوند) بخشنده هیچ ناسازواری نمیبینی؛ چشم بگردان! آیا هیچ شکاف و رخنهای میبینی؟ سپس بار دیگر چشم بگردان تا چشم، خسته و رنجه به سوی تو بازگردد» سوره ملک، آیه ۳-۴.
- ↑ «و آسمان را برافراشت و ترازو را بگذاشت» سوره الرحمن، آیه ۷.
- ↑ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می» سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «و در زبور پس از تورات نگاشتهایم که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ عبدالله نظری، نقش ایمان در بهداشت روانی، پایاننامه کارشناسی ارشد، ص۱۵۷.
- ↑ ویکتور فرانکل، انسان در جستجوی معنی، مترجمان: نهضت صالحیان و مهین میلانی، تهران، دُرسا، ۱۳۸۳،چاپ سیزدهم، ص۱۷۳.
- ↑ «الْمؤمِنُ یَعْرض کُلَّ خَیْرٍ، لَوْ قُطِّعَ أَنْمُلَةً أنْمُلَةً کانَ خَیْراً لَهُ وَلَوْ وُلِّیَ شَرْقَها وَ غرْبَها کانَ خَیْراً لَهُ»
- ↑ نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
- ↑ گفتنی است موضوع "معنای زندگی" زوایای پنهانی را در خود جای داده است. در وهله نخست با دو رویکرد میتوان به این موضوع نگریست؛ یکم، معنای زندگی بشر و دوم، معنای جهان هستی. از معنای زندگی بشر نیز میتوان هم زندگی فردی و هم زندگی جمعی را اراده کرد. خود معنای زندگی جمعی را نیز میتوان به سه صورت در نظر گرفت: معنای زندگی یک جماعت یا امت (که حیات آن جماعت یا امت را قابل فهم میکند)، معنای زندگی اجتماعی (آنچه زندگی در قالب اجتماع را قابل فهم میکند) و معنای زندگی تاریخی (آنچه حیات تاریخی بشر را قابل فهم میسازد، که با فلسفه تاریخ نیز قرابت زیادی دارد). (نک: گروه نویسندگان، گونهشناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، ص۴۸۷.)
- ↑ عرفان، امیر محسن و واسعی، سید علی رضا، باورداشت آموزههای مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی .
- ↑ استیس، والتر، ترنس، در بیمعنایی معنا هست، ترجمه اعظم پویا، نشریه نقد و نظر، سال هشتم، ش ۱۰۸، ۱۳۸۲، ص۱۱۰-۱۱۱؛ راسل، برتراند، زندگینامه برتراند راسل به قلم خودش، ترجمه احمد بیرشک، ص۱۴.
- ↑ Metz, Thaddeus, New Developments in the Meaning of life. Philosophy compass, P197.
- ↑ Babcock, Philip, Websters, Third International Dictionary, P1528.
- ↑ Concise Routledge Encyclopedia Philosophy, London & NewYork: Routledge, P632.
- ↑ اگرچه باور به مهدویت شخصی از اعتقادات شیعی به حساب میآید، اما اهلسنت هم به این مسئله اعتقاد دارند؛ گرچه غالب متفکرانشان به مهدویت نوعی باور دارند. روایات ناظر به آخرالزمان و ظهور فرزندی از پیامبر برای نجات بشریت در مسانید روایی اهلسنت فراوان است. (ابنحنبل، احمد بن محمد، احادیث المهدی (ع) من مسند احمد بن حنبل، ص۶۱؛ ابن منادی، احمد بن جعفر، الملاحم، ص۱۷۶؛ مقدسی شافعی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر، ص۴۰)
- ↑ هیک، جان، بعد پنجم، ترجمه بهزاد سالکی، ص۲۵؛ فرانکل، ویکتور، انسان در جستجوی معنا، ترجمه نهضت صالحیان و مهین میلانی، ص۱۴۵؛ علیزمانی، امیرعباس؛ دربانی اصل، مریم، معنای زندگی، الهیات تطبیقی، شماره اول، ۱۳۸۹، ص۱۰۷.
- ↑ بیات، محمدرضا، دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی، ص۶۴-۶۹؛ سلیمانی امیری، عسکری، خدا و معنای زندگی، نقد و نظر، ش۳۱-۳۲، ص۱۰۴؛ صادقی، هادی، و اینک زیستن با خدا، نشریه نقد و نظر، ش۳۱-۳۲، ص۶۸.
- ↑ بیات، محمدرضا، دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی، ص۶۴-۶۹.
- ↑ Metz, Thaddeus, "The Meaning of life", Stanford Encyclopedia of Philosophy, 2002, P784.
- ↑ «و آنان که، با خداوند، خدایی دیگر را (به پرستش) نمیخوانند» سوره فرقان، آیه ۶۸.
- ↑ «ای مردم! شما نیازمندان درگاه خداوند هستید و خداوند است که بینیاز ستوده است» سوره فاطر، آیه ۱۵.
- ↑ «و آنان که برای پروردگارشان در سجده و ایستاده شب زندهداری کنند» سوره فرقان، آیه ۶۴.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۵؛ یزدی حائری، علی، إلزام الناصب، ج۱، ص۴۱۵؛ احمدی میانجی، علی، مکاتیب الرسول (ص)، ج۱، ص۳۶۸.
- ↑ همیلتون، ملکلم، جامعهشناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، ص۳۲۱ و ص۳۸۱؛ نصری، عبدالله، خدا در اندیشه بشر، ص۲۶۰.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۴، ص۶۷۹-۶۸۰.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲، ص۵۱۴.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۳۱؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۵، ص۱۶۱؛ بحرانی، سیدهاشم، حلیة الأبرار، ج۶، ص۳۲۱.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۴، ص۵۳۶.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، فطرت در قرآن، ص۱۰۱-۱۰۲.
- ↑ فرانکل، ویکتور، خدا در ناخودآگاه، ترجمه ابراهیم یزدی، ص۱۸۴.
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۹، ص۵۷؛ در تفسیر آیه ۲۴ از سوره انفال: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ... «ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید..»..
- ↑ «آیا پنداشتهاید که ما شما را بیهوده آفریدهایم و شما به سوی ما بازگردانده نمیشوید؟» سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان، ج۱۶، ص۱۸۹.
- ↑ ملکیان، مصطفی، بیدلیلی بیمعنایی، نشریه نقد و نظر، شماره ۳۲-۳۱، ص۸۰.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶؛ ابنشعبه حرانی، ۱۴۰۴: ۱۰۶؛ مجلسی، ۱۴۰۳: ج۵۲، ۱۲۳
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۴۰۶.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۵، ص۱۵۹.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۲۸۶-۲۸۷؛ طوسی، محمد بن حسن، کتاب الغیبة، ص۴۵۶؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۱، ص۷۲.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ج۱، ص۳۲۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری، ص۴۰۸؛ طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج، ج۲، ص۳۱۸.
- ↑ «و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شدهاند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.
- ↑ «...که بیگمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.
- ↑ «و به آنان در این (سر) زمین توانایی بخشیم» سوره قصص، آیه ۶.
- ↑ بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «برنهاده خداوند برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید و من بر شما نگهبان نیستم» سوره هود، آیه ۸۶؛ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ «موسی به قوم خود گفت: از خداوند یاری بخواهید و شکیبا باشید، بیگمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث میدهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ «مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَى مَا يَرَى مِنَ الْأَذَى وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِي زُمْرَتِنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۸، ص۳۷؛ فیض کاشانی، محمدمحسن، الوافی، ج۲۶، ص۴۵۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۵۶؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۲۷۵.
- ↑ صدر، سیدرضا، راه مهدی، به اهتمام سید باقر خسروشاهی، ص۶۹.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۴، ص۴۰۶.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۴۳.
- ↑ رجبی، ابوذر، نقش باورداشت مهدویت در نفی پوچی و تغییر نگرش به زندگی، ص۳۳۷-۳۵۲.
- ↑ شرفی، محمد رضا، گفتمان مهدویت سخنرانیهای گفتمان سوم، مقدمهای بر آثار تربیتی و روانشناختی انتظار، ص۱۳۱-۱۳۳.
- ↑ اکبری، سعید، زندی، سعید و قربانی، میلاد، مفهومسازی معنابخشی و ملاحظات کاربردی آن در روانشناسی صنعتی و سازمانی، فصلنامه رویش روانشناسی، شماره۲، ص ۱۹۷-۲۰۴
- ↑ مکاتبه اختصاصی دانشنامه مجازی امامت و ولایت
- ↑ Berammer. L. M., Abrego. P & Shostrom, E. L.(eds), Therapeutic and Psychotherapy, ۶ editions. Prentice Hall, ۱۹۹۳.
- ↑ آصفی، محمد مهدی، انتظار پویا.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، «وفا به پیمان»، ماهنامه موعود، سال نهم، ش۵۰، بهمن ۱۳۸۳ش.
- ↑ کلانتری، مهرداد، بررسی تأثیر انتظار امام مهدی بر سلامت ذهن و کیفیت زندگی دانشجویان ص ۲-۶،