آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / غیبت امام مهدی / وظایف و تکالیف مسلمانان در عصر غیبت / کارکردها، ویژگیها و آثار انتظار |
مدخل اصلی | آثار فکری و اعتقادی انتظار |
تعداد پاسخ | ۶ پاسخ |
آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «فواید و آثار انتظار چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
پاسخ جامع اجمالی
- فکر، زیربنای اعمال و رفتار انسان است و باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ میکند. رسالت انبیاء و اولیاء تربیت انسان و رها ساختن او از جهل و عرضه حقایق امور است در جریان انتظار انسان با قرار گرفتن تحت تربیت حضرت ولی عصر (ع) و طهارت فکری و عقلی رشد میکند[۱]. آنچه قیام و انقلاب جهانی امام زمان را از دیگر انقلابها متمایز و ممتاز میسازد، دگرگونیهای اعتقادی و باور انسانهاست، که در پرتو تلاشهای او و یارانش پدید خواهد آمد. مقصود از آمادگی در عرصه باورها، بیشتر آمادگی در عرصه فرهنگ دینی است[۲].
- برخی از آثار معرفتی انتظار عبارتند از:
- دینشناسی: شناخت مفاهیم دینی و کسب آگاهیهای تخصصی به منظور دفاع از دین و پاسخگویی منطقی و صحیح به شبهات در عصر غیبت اهمیت و حساسیت بیشتری دارد؛ زیرا به تعبیر امام الموحدین علی (ع): «این پرچم را جز افراد هوشمند، پایدار و آگاه از مواضع حق به دوش نمیکشد»[۳]. از این رو آمادگی در حوزه معرفت، تلاش و کوشش در اسلامشناسی است[۴]. همچنین منتظران از دریچۀ انتظار به امور غیبی اعتقاد و باور پیدا میکنند و همین سبب تقویت ایمان آنها به امورات غیبی دیگر میشود. مقولۀ ایمان که از سنخ عمل باطنی است و در واقع از مدرکات و مصادیق عقل عملی است به واسطه انتظار متحول میشود؛ هرچه انتظار تقویت میشود، مقولۀ ایمان نیز به تبع آن تقویت میشود. از این رو میتوان انتظار را علت تعالی و رشدیابی ایمان به حساب آورد[۵].
- اطاعت از خدا و ولی خدا: آنچه در عرصۀ فرهنگ دینی به طور عمده مورد توجه قرار میگیرد، زیر عنوان "پیروی خالص از خداوند و ولی او" گرد میآید[۶].
- شناخت امام زمان: از جمله آثار فکری و معرفتی، توجه و شناخت اسلام و شناخت اجراکنندۀ قوانین اسلامی است. تبلور حقیقی شناخت خداوند و امام زمان (ع) و باور به آنان، در فرمانبرداری خالص و فراگیر از آن، باید در رفتار دیده شود[۷]. در روایتی امام سجاد (ع) فرمودند: «مردم زمان غیبت بر همه زمانها برتری دارند، زیرا که خداوند به ایشان به اندازهای عقل و فهم و شناخت داده است که غیبت آن حضرت نزد ایشان به منزله مشاهده و عیان است»[۸][۹]
- حراست از مرزهای اعتقادی: یکی از آثار انتظار حفظ دین و نگهبانی مرزهای عقیدتی است، چه بسا حفظ و گسترش اعتقاد دینی و شناخت آن در روزگار متصل به ظهور، مفیدتر بلکه لازمتر است. پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «برادران من مردمیآند که در آخرالزمان میآیند... هر یک از آنان اعتقاد و دین خویش را به هر سختی نگاه میدارند، چنانکه گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست میکنند یا آتش پردوام چوب داغ را در دست نگاه میدارند»[۱۰][۱۱]
- آمادگی برای جهانی شدن حقیقی: باید افکار مردم جهان آنچنان رشد و تعالی یابد که ویژگیهای قومی و جغرافیایی، تفاوت زبانها، آداب و رسوم نتوانند مانع رسیدن بشر به حقیقت باشند. البته در فرهنگ اسلامی جهانی شدن، جنبه ارزشی دارد و با مبانی و تعالیم الهی پیریزی میشود[۱۲].
- باورمندی به اصل حکمت در آفرینش: فلاسفه در برشمردن انواع علت، از علت غایی سخن گفته و معتقداند، بخشی از سهم پیدایش معلول بر دوش علت غایی قرار دارد. همانگونه که باور به وجود جهانی دیگر میتواند ترسیمگر علت غایی از آفرینش بوده و حکمت آن را توجیه کند، باور به پایانی خوش برای این جهان پیش از تحقق جهانی دیگر، نیز میتواند توجیه کنندۀ بخشی از حکمت آفرینش انسانها باشد؛ زیرا خداوند از آغاز، راز آفرینش انسان را عبودیت خداوند و رسیدن او به کمال نهایی دانسته است، حال اگر اعتقاد به ظهور منجی و حاکمیت عدالت و ارزشهای اخلاقی و الهی در گسترۀ خاکی را کنار بگذاریم، آیا این پرسش در اذهان انسانها نقش نخواهد بست، اگر علت غایی و هدف نهایی خداوند، تحقق آرمان پیامبران در همین دنیا بوده است، چگونه با حکمت او سازگار است که بدون برنامهریزی برای تحقق خواست و امید هزاران پیامبر، پروندۀ این جهان را بدون داشتن فرجامی خوش برای انسانهای صالح و نگونساری برای کافران و فاسقان در هم پیچد؟! بدین جهت است که معتقدیم باور به ظهور منجی و انتظار آن، ایمان به حکیمانه بودن آفرینش را در دل انسانها تقویت میکند[۱۳].
- باورمندی به خیرمداری هستی: تحلیل وجود شرور در عالم، اعم از شرور در بُعد طبیعی نظیر زلزله یا شرور در حوزۀ انسانی نظیر پلیدی و پلشتی شماری از آدمیان، از دیرباز ذهن انسانها را به خود مشغول ساخته و به اذعان بسیاری از صاحبنظران جزو دیرپاترین مباحث فلسفی شناخته شده است. گذشته از پاسخهای متعددی که از سوی فلاسفه و متکلمان مسلمان به این شبهه و پرسش داده شده، باور و اذعان به ظهور منجی و تحقق عدالت و ارزشهای والای انسانی در پایان جهان، میتواند به حلّ این شبهه کمک نماید؛ زیرا بر اساس پدیدۀ انتظار ظهور منجی و بسط عدالت در جهان، فرض بر این است که حرکت و سمت و سوی هستی بر اساس خیر و نیکی است و تمام زشتیها که در اثر سوءانتخاب آدمیان پدید آمده، به عنوان صفات عارضی و خارج از ذات هستی تلقی میشود[۱۴].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی» در اینباره گفته است:
«بیگمان حضرت مهدی (ع) بهپا میخیزد تا بیش از آنکه چگونگی زندگی مادی مردم را بر پایه عدالت سامان دهد، باورهای آنان را رشد داده، کمال بخشد. اگرچه قسط و عدل اقتصادی در جای خود بسیار بایسته و نقشآفرین است، اما آنچه قیام و انقلاب جهانی آن حضرت را از دیگر انقلابها متمایز و ممتاز میسازد، دگرگونیهای اعتقادی و باور انسانها است، که در پرتو تلاشهای او و همه یارانش پدید خواهد آمد. دگرگونیهایی که سبب میشود تا نگاه مردم در فصل پایانی زندگی بهطور فراگیر و گسترده به اهداف آفرینش انسان دوخته شده، راههای کمال و نیکبختی را یکی پس از دیگری سپری کنند. و این شکل نخواهد گرفت مگر به دگرگونی اساسی در فرهنگ جامعه انسانی؛ که آن نیز شکل نخواهد گرفت مگر با فراهمشدن زمینههای بایسته. البته مقصود از آمادگی در عرصه باورها در اینجا، بیشتر آمادگی در عرصه فرهنگ دینی است. آنچه در عرصه فرهنگ دینی به آن توجه میشود، بهطور عمده، زیر عنوان "پیروی خالص از خداوند و ولی او" گرد میآیند؛ زیرا شناخت خداوند و امام زمان (ع) و باور به آنان، باید در رفتار دیده شود و تبلور حقیقی آن در فرمانبرداری خالص و فراگیر از آن نورهای پاک آشکار گردد. همسوکردن رفتارها، نیتها و جهتگیریها، بر پایه خواست رهبر الهی، از مهمترین ویژگیهای رهروان راستین است و این به خوبی در زمینهسازان ظهور و یاران امام مهدی (ع) -وجود دارد. رسول گرامی اسلام (ص) در این باره فرمود: «طُوبَى لِمَنْ أَدْرَكَ قَائِمَ أَهْلِ بَيْتِي وَ هُوَ مُقْتَدٍ بِهِ قَبْلَ قِيَامِهِ يَتَوَلَّى وَلِيَّهُ وَ يَتَبَرَّأُ مِنْ عَدُوِّهِ وَ يَتَوَلَّى الْأَئِمَّةَ الْهَادِيَةَ مِنْ قَبْلِهِ أُولَئِكَ رُفَقَائِي وَ ذَوُو وُدِّي وَ مَوَدَّتِي وَ أَكْرَمُ أُمَّتِي عَلَيَّ»[۱۵]. کسانی که آمادگی روحی و روانی بالایی به دست نیاورند، هرگز نمیتوانند یار و یاور خوبی برای آن حضرت باشند؛ چرا که با کمترین فشاری که بر آنان وارد میشود، عرصه را رها میکنند. بیگمان برای حضرت مهدی (ع) یارانی هست که توان بالای روحی و روانی دارند تا بتوانند بر دشمنان چیره و پیروز شوند(...)»[۱۶]. |
۲. حجت الاسلام و المسلمین مهدویفرد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین میرزا عباس مهدویفرد، در کتاب «فلسفه انتظار» در اینباره گفته است:
«یکی از ویژگیهای تکلیف انتظار، حفظ دین و نگهبانی مرزهای عقیدتی است، باید فروغ ایمان و نور یقین در دل و جان مردم محفوظ باشد و جان و دل انسان در برابر تابش اعتقادات حقه قرار گیرد و ایمان جزء وجود آنان و چون خون سراسر وجودشان را گرم نماید و جوهر حیات آنان باشد. در عصر انتظار، باید در برابر شبهات شیاطین پنهان و آشکار، مقاومت کرد و آنها را از ذهنها زدود. حفظ و گسترش اعتقاد دینی و شناخت آن در روزگار متصل به ظهور، مفیدتر بلکه لازمتر است. زیرا تنها دارندگان عقیده و عمل در حوادث پیش از ظهور غرق و گم نمیشوند و دچار تردید نمیگردند. باید تا هنگام ظهور امام مهدی (ع) اعتقادات صحیح و عمل صالح در مردم منتظر حفظ گردد در احادیث از اهمیت ایمان در عصر غیبت چنین باد شده است: پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: "... برادران من مردمی آند که در آخرالزمان میآیند. آنان به نبوت و دین من ایمان میآورند با اینکه مرا ندیدهاند... هر یک از آنان اعتقاد و دین خویش را با هر سختی نگاه میدارند، چنانکه گویی درخت خار مغیلان را در شب تاریک با دست پوست میکنند یا آتش پردوام چوب داغ را در دست نگاه میدارند. آن مؤمنان، مشعلهای فروزانند در تاریکیها. خداوند آنان را از آشوبها تیره و تار آخرالزمان نجات خواهد داد"[۱۷]. امام زین العابدین (ع) خطاب به ابوخالد کابلی فرمودهاند: "ای ابوخالد! مردمانی که در روزگار غیبت به سر میبرند و معتقدند و منتظر، از مردمان همه زمانها افضلاند. زیرا که خدای متعال به آنان خرد و فهم و معرفتی داده است که غیبت امام برای آنان مانند حضور است (یعنی با اینکه در عصر غیبت بسر میبرند و امام را نمیبینند، از نظر ایمان و تقوی و پایداری گویی در زمان ظهور بسر میبرند و امام خود را میبینند) این مردم را خداوند مانند سربازان پیکارگر صدر اسلام قرار داده است همانان که در رکاب پیامبر (ص) شمشیر میزدند و پیکار میکردند. آنانند اخلاص پیشگان حقیقی و ایشان شیعیان واقعیاند، آنانند که (در نهان و عیان) مردم را به دین خدا دعوت میکنند"[۱۸]. این ایمان و باور، باید در جامعه باشد و تا زمان ظهور بماند، زیرا کسی که منتظر غلبه ایمان بر الحاد است خود باید به ایمانی راسخ و استوار مجهز باشد»[۱۹].
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین حسین الهینژاد؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین الهینژاد، در مقاله «ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر» در اینباره گفته است:
«باید افکار مردم جهان آنچنان رشد و تعالی یابد که بدانند ویژگیهای قومی و جغرافیایی، تفاوت زبانها، آداب و رسوم نمیتوانند نوع بشر را از هم جدا سازند؛ نباید تعصّبات قبیلهای، گروهی و حزبی، مانع رسیدن بشر به حقیقت باشد؛ چنانکه تاکنون نیز اینگونه بوده و مرزهای ساختگی با سیمهای خاردار و دیوارهایی، همچون دیوار کهن چین نتوانست انسانها را از هم دور سازد و بشر همواره -در شرایط متناسب- میل خود را به وحدت و یکی شدن نشان داده است. جهانی شدن که امروز به صورت قهری در میان همه ملتها، در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و اجتماعی مطرح میشود، از نشانههای گرایش و سیر بشر به سمت وحدت است و پیشینه آن هرچند از حدود ۱۹۶۰ میلادی بوده. لکن تفکّر اصیل و ریشهداری است که در فرهنگ اسلامی پیشینه طولانی دارد. برخی مورّخان پیدایش اندیشه جهانی شدن را به این معنا، سده هفتم میلادی دانستهاند. از طرفی، این موضوع در احادیث شیعه نیز آشکارا مطرح شده است. امام باقر (ع) فرمود: "حکومت قائم (ع) ما شرق و غرب جهان را فرامیگیرد و خداوند به واسطه او دین خود را بر همه ادیان پیروز میگرداند...."[۲۰] البته جهانی شدن از دیدگاه اسلامی، با سایر نظریهها تفاوت زیادی دارد؛ نظیر اینکه در فرهنگ اسلامی جهانی شدن، جنبه ارزشی دارد و با مبانی و تعالیم الهی پیریزی میشود و حاکم آن پاکترین، شجاعترین، قاطعترین و دلسوزترین فرد آن دوران خواهد بود. فرق دیگر، آنکه -برخلاف غرب- جهانی شدن در فرهنگ اسلامی (شیعی) قلمرو وسیعتری دارد و با نگاه دقیق، "رجعت" علاوه بر بعد عرضی، طولی بودن قلمرو حکومت جهانی حضرت امام مهدی (ع) را نیز به اثبات میرساند».[۲۱].
وقتی که انتظار مفهومشناسی شود به طور قهری مقوله ایمان از دل انتظار بیرون میآید، پس هر چه انتظار و فرهنگ آن در میان منتظران بیشتر تقویت شود، ایمان به خدا و حکیمانه بودن افعال او؛ و نیز اعتقاد به هدفمندی صنع الهی بیشتر میشود. و از نگاه دیگر، انتظار یعنی ایمان به آیندهای که در دسترس بشر نیست یعنی بشر با علم و عقل خود آموزه نمیتواند آینده و کیفیت رخداد آن را ارریابی کند. ولی انتظار دارایهایی است که آینده را در فراسوی منتظران ترسیم و کیفیت رخداد آن را نیز خوب روشن کرده است، پس منتظران از دریچه انتظار به امور غیبی اعتقاد و باور پیدا میکنند و همین سبب تقویت ایمان آنها به امورات غیبی دیگر میشود امام سجاد خطاب به ابو خالد کابلی فرموده است: ای ابوخالد! مردمانی که در روزگار غیبت بسر میبرند، و معتقدند که منتظر، از مردمان همه زمانها افضلند؛ زیرا که خدای متعال به آنان خرد و فهم و معرفتی داده است که غیبت امام برای آنان مانند حضور است (یعنی با اینکه در عصر غیبت بسر میبرند و امام را نمیبینند؛ از نظر ایمان و تقوی گویی در زمان ظهور بسر میبرند و امام را میبینند). آنانند اخلاص پیشگان حقیقی و آنانند شیعیان واقعی و آنانند که در (نهان و عیان) مردم را به دین خدا دعوت میکنند[۲۲]. پس بنابر این مقوله ایمان که از سنخ عمل باطنی است و در واقع از مدرکات و مصادیق عقل عملی است به واسطه انتظار متحول میشود؛ هرچه انتظار تقویت میشود، مقوله ایمان نیز به تبع آن تقویت میشود. از این رو میتوان انتظار را علت تعالی و رشدیابی ایمان به حساب آورد»[۲۳]. |
۴. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی نصیری، در کتاب «انتظار موعود» در اینباره گفته است:
«در اینجا به دو نوع از آثار باورشناختی پدیده انتظار به مفهوم نخست اشاره میکنیم که عبارتاند از: باورمندی به اصل حکمت در آفرینش: فلاسفه در برشمردن انواع علت، از علت غایی سخن گفته و معتقداند، بخشی از سهم پیدایش معلول در آنجا که سخن از علت مرید و حکیم است، بر دوش علت غایی قرار دارد[۲۴]؛ به این معنا که فرجام کار، نتیجه و دستاوردهای پیدایش معلول، در اقدام علت فاعلی در به ظهور رساندن آن معلول تأثیر مستقیم دارد. برای مثال، تمام اکتشافات بشری به انگیزه ارائه خدمات به انسانها و مقابله با انواع بیماریها و آفتها تحقق یافته است. بر این اساس، پاسکال برای آن که مردم را از خطر عفونتهای مزمن نجات دهد، واکسن را پیشنهاد کرد و ادیسون برای آن که امور جاری مردم در تاریکی شب مختل نشود، برق را اختراع نمود.همانگونه که باور به وجود جهانی دیگر میتواند ترسیمگر علت غایی از آفرینش بوده و حکمت آن را توجیه کند، باور به پایانی خوش برای این جهان پیش از تحقق جهانی دیگر، نیز میتواند توجیهکننده بخشی از حکمت آفرینش انسانها باشد. زیرا خداوند از آغاز، راز آفرینش انسان را عبودیت خداوند و رسیدن او به کمال نهایی دانسته[۲۵] و اعلام نموده است که پیامبران را برای هدایت انسانها و رهنمونی آنان به اندیشه و منش شایسته و تحقق جامعه و جهانی قسطمدار و عدالتخواه گسیل داشته است»[۲۶] حال اگر اعتقاد به ظهور منجی و حاکمیت عدالت و ارزشهای اخلاقی و الهی در گستره خاکی را کنار بگذاریم، آیا این پرسش در اذهان انسانها نقش نخواهد بست اگر علت غایی و هدف نهایی خداوند از آفرینش انسانها، تحقق آرمان پیامبران در همین دنیا بوده است، چگونه با حکمت او سازگار است که بدون برنامهریزی برای تحقق خواست و امید هزاران پیامبر، پرونده این جهان را بدون داشتن فرجامی خوش برای انسانهای صالح و نگونساری برای کافران و فاسقان در هم پیچد؟! باری، بدین جهت است که معتقدیم باور به ظهور منجی و انتظار آن، ایمان به حکیمانه بودن آفرینش را در دل انسانها تقویت میکند. با چنین نگاهی هیچ مؤمنی این بیت را بر زبان ترنّم نخواهد کرد که: ما از آغاز و ز انجام جهان بیخبریم اول و آخر این کهنه کتاب افتاده است! نه تنها او چنین نمیپندارد، بلکه معتقد است که آغاز و فرجام هستی کاملاً روشن و امیدبخش است. باورمندی به خیرمداری هستی: تحلیل وجود شرور در عالم، اعم از شرور در بُعد طبیعی نظیر زلزله یا شرور در حوزه انسانی نظیر پلیدی و پلشتی شماری از آدمیان، از دیرباز ذهن انسانها را به خود مشغول ساخته و به اذعان بسیاری از صاحبنظران جزو دیرپاترین مباحث فلسفی شناخته شده است. دشواری حلّ اشکال وجود شرور از آن جا ناشی شده که دینباوران به یک صدا، از خداوند مستجمع جمیع صفات جلال و جمال که جز خیر و نیکی در افعال او راه ندارد، سخن به میان آوردهاند. از سویی دیگر، هستی و اعمال و رفتار انسانها خود فعلی از افعال خداوند به حساب میآید. پس این همه زشتی و پلیدی در رفتار انسانها یا کشتار دستهجمعی آدمیان در اثر قهر طبیعت یا آفرینش شیطان به عنوان مظهر پلیدی، چگونه با خیر مطلقبودن خداوند سازگار است؟![۲۷] پیچیدگی و دشواری حل این معمای بس پیچیده، کار را تا بدان جا رسانده که در میان ادیان آسمانی، زرتشتیان با پذیرش دو مبدأ خیر به نام "اهورا مزدا" و مبدأ شر به نام "اهریمن" به ثنویت و دوخداییگراییدند. در میان مسلمانان نیز مفوّضه یا معتزله با انکار رابطه افعال انسانی با اراده الهی، عملاً به دامن مجوس درغلتیدند. بدین جهت، پیامبر اکرم (ص) در حدیث مشهوری فرمودند: « الْقَدَرِیَّةَ مَجُوسُ هَذِهِ الْأُمَّةِ»[۲۸]؛ "قدریه مجوس این امتاند".گذشته از پاسخهای متعددی که از سوی فلاسفه و متکلمان مسلمان به این شبهه و پرسش داده شده[۲۹]، باور و اذعان به ظهور منجی و تحقق عدالت و ارزشهای والای انسانی در پایان جهان، میتواند به حلّ این شبهه کمک نماید. زیرا بر اساس پدیده انتظار ظهور منجی و بسط عدالت در جهان، فرض بر این است که حرکت و سمت و سوی هستی بر اساس خیر و نیکی است و تمام زشتیها که در اثر سوءانتخاب آدمیان پدید آمده، به عنوان صفات عارضی و خارج از ذات هستی تلقی میشود»[۳۰]. |
۵. آقای دکتر خانجانی؛ |
---|
آقای دکتر علی اوسط خانجانی، در مقاله «رسالت فردی و شخصی انسان منتظر» در اینباره گفته است:
«آمادگی در حوزه معرفت تلاش و کوشش در اسلامشناسی است؛ یعنی هر شیعه منتظر باید بکوشد که از اسلام آگاهیهای تخصصی کسب نماید تا در مقام دفاع، از پشتوانه علمی برخوردار باشد و خصم را مجاب نماید. در این بخش بیشترین مسؤولیت متوجه عالمان دین است. بر آنان است که دانش و شناختشان از دین را به روز نموده با آگاهی از مکاتب فکری به ویژه مکاتب جدید در مقام هدایت عالمانه جامعه از یک سو و در جایگاه پاسخگویی منطقی و صحیح به شبههها و سؤالات از سوی دیگر، به تکلیف سترگشان جامه عمل بپوشانند. شناخت مفاهیم دینی در هر زمان ضروری است. ولی در عصر غیبت این کار اهمیت و حساسیت بیشتری دارد؛ زیرا به تعبیر امام الموحدین علی (ع):"این پرچم را جز افراد هوشمند، پایدار و آگاه از مواضع حق به دوش نمیکشد"[۳۱]. انسان منتظر صالحی که در قالب دعا، رغبت و آرزویش را تشکیل دولت کریمه حضرت ولی عصر (ع) میداند و از خدا میخواهد تا در آن دولت از مبلغان، مروجان و علمداران دین باشد. لازم است در دوران غیبتبه تسبیح فکری و تجهیز اعتقادی بپردازد»[۳۲].
|
۶. سرکار خانم صمیمی؛ |
---|
سرکار خانم سیمین صمیمی، در مقاله «عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث» در اینباره گفته است:
«فکر زیربنای اعمال و رفتار انسان میباشد و باورهای اساسی حیات آدمی را در حصار خود حفظ میکند. درواقع تربیت انسانها و رها ساختن آنان از جهل و نادانی و عرضه حقایق اسلام به روان حقجوی آدمیان، از برترین رسالتهای انبیاء و أولیاء بوده است. چنانکه خداوند در قرآن کریم میفرماید: ﴿هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۳۳]. فردی که به امام زمان (ع) معتقد است در واقع در جریان انتظار خود تحت تربیت ولی عصر (ع) میباشد. این امر در طهارت فکری و عقلی او رشد چشمگیری دارد. در این خصوص از باب نمونه به روایاتی چند اشاره مینماییم:
روایات فوق ناظر بر این است که:
|
پرسشهای مصداقی همطراز
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار روحی و روانی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اخلاقی و تربیتی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار سیاسی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اقتصادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار نظامی و انتظامی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
پرسشهای وابسته
- فواید و آثار انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فردی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اجتماعی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار تربیتی انتظار چیست؟ (پرسش)
- آثار فکری و اعتقادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار روانشناختی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار سیاسی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار اقتصادی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- آثار نظامی و انتظامی انتظار امام مهدی چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج امام مهدی موجب گشایش میشود؟ (پرسش)
- آیا انتظار فرج منشأ فرجهای مادی برای منتظر خواهد بود؟ (پرسش)
- آیا انتظار طولانی فرج خسته کننده و ملالتآور است؟ (پرسش)
پانویس
- ↑ ر.ک. صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث .
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
- ↑ «"وَ لَا یَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ] بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳.
- ↑ ر.ک. خانجانی، علی اوسط، رسالت فردی و شخصی انسان منتظر.
- ↑ ر.ک. الهینژاد، حسین، انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران، ص ۳۲۹ ـ ۳۳۱.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
- ↑ ر.ک. سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
- ↑ «"یَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَیْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَی ذِکْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ"»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹.
- ↑ ر.ک. صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث ؛ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۰-۱۱۸.
- ↑ «"قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): إِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ یَرَوْنِی...لَأَحَدهُمْ أَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ"»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۴.
- ↑ ر.ک. مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص۱۱۰-۱۱۸.
- ↑ ر.ک. الهینژاد، حسین، ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۶۰-۲۶۱.
- ↑ ر.ک: نصیری، علی، انتظار موعود، ص ۴۱ ـ ۴۷.
- ↑ ر.ک: نصیری، علی، انتظار موعود، ص ۴۱ ـ ۴۷.
- ↑ «خوشا به حال کسی که، قائم اهل بیت مرا درک کند؛ حال آنکه پیش از قیام او نیز پیرو او باشد. با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و با رهبران و پیشوایان هدایتگر پیش از او نیز دوست باشد. اینان همنشین و دوستان من و گرامیترینِ امت من، در نزد من هستند» محمد بن علی بن حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۲۸۶، ح ۲و ۳؛ محمد بن حسن طوسی، کتاب الغیبه، ص ۴۵۶.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی، ص۶۸.
- ↑ «" قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): اللَّهُمَّ لَقِّنِي إِخْوَانِي مَرَّتَيْنِ فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ أَصْحَابِهِ أَ مَا نَحْنُ إِخْوَانَكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَا إِنَّكُمْ أَصْحَابِي وَ إِخْوَانِي قَوْمٌ فِي آخِرِ الزَّمَانِ آمَنُوا وَ لَمْ يَرَوْنِي لَقَدْ عَرَّفَنِيهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ أَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِيَّةً عَلَى دِينِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِي اللَّيْلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ كَالْقَابِضِ عَلَى جَمْرِ الْغَضَا أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الدُّجَى يُنْجِيهِمُ اللَّهُ مِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ"». (بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۴).
- ↑ «"عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْكَابُلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) قَالَ تَمْتَدُّ الْغَيْبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ الثَّانِي عَشَرَ مِنْ أَوْصِيَاءِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ الْأَئِمَّةِ بَعْدَهُ يَا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالسَّيْفِ أُولَئِكَ الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعَاةُ إِلَى دِينِ اللَّهِ سِرّاً وَ جَهْراً"»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲.
- ↑ مهدویفرد، میرزا عباس، فلسفه انتظار، ص110-118.
- ↑ «الْقَائِمُ مِنَّا... يَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دَيْنَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۱، ص ۳۳۰، باب ۳۲، ح ۱۶.
- ↑ الهینژاد، حسین، ویژگیهای منتظران و جامعه منتظر، ص 260-261.
- ↑ بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۲۲.
- ↑ الهینژاد، حسین، انتظار فعال و توانمندی عقلایی منتظران، ص ۳۲۹-۳۳۱.
- ↑ برای نمونه ر.ک: الاشارات و التنبیهات، ص۲۶۵ - ۲۶۶؛ نهایة الحکمه، ص۱۸۰-۱۸۶.
- ↑ ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾ «و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.
- ↑ ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند» سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ بسیاری از متفکران معتقدند، مسأله شر جدّیترین نقد عقلانی بر اعتقاد به وجود خداوند است، تا آن جا که هانس کونگ (۱۹۲۳)، متأله آلمانی این مسئله را "پناهگاه الحاد" خوانده است. بسیاری از اندیشمندان، اعتقادات دینی را به دلیل وجود شر در عالم، کنار نهادهاند. ر.ک: عقل و اعتقاد دینی، ص۱۷۷.
- ↑ التوحید، ص۳۸۲؛ درباره مفهوم این حدیث ر.ک: بحارالانوار، ج۵، ص۶.
- ↑ باید دانست که عموم شرور حتی شرور طبیعی در اثر دخالت مستقیم انسان یا کوتاهیهای او در برخورد با طبیعت رخ مینماید و از آنجا که خداوند انسان را مختار و برای آزمایش آفریده است، بنا ندارد در این دنیا در رفتارهای هرچند پلشت و ناپسند او دخالت کند.
- ↑ نصیری، علی، انتظار موعود، ص ۴۱-۴۷.
- ↑ «وَ لَا يَحْمِلُ هَذَا الْعَلَمَ إِلَّا أَهْلُ الْبَصَرِ وَ الصَّبْرِ وَ الْعِلْمِ [بِمَوَاقِعِ] بِمَوَاضِعِ الْحَقِّ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳.
- ↑ خانجانی، علی اوسط، رسالت فردی و شخصی انسان منتظر.
- ↑ «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
- ↑ « إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمَلَتْ بِهِ أَحْلَامُهُمْ»؛ منتخب الأثر، ص ۶۰۷؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ « وَ تُؤْتَوْنَ الْحِكْمَةَ فِي زَمَانِهِ»؛ بحار الأنوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۷۴.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۱۵؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۰۳.
- ↑ الخصال «صدوق»، ص ۴۳۳.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۹.
- ↑ در اهمیت رشد فرد بنگرید به: دانشنامه عقاید اسلامی، ترجمه «مهدی مهریزی»، ۲ جلد، انتشارات دارالحدیث، قم.
- ↑ صمیمی، سیمین، عرصههای تأثیرگذاری اعتقاد به مهدویت در اصلاح فرد از دیدگاه قرآن و حدیث .