بحث:تغییر قبله

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

تغییر قبله

رسول خدا(ص) در دوران حضور در مکه، به سوی بیت المقدس نماز می‌گزارد و در صورت امکان، به گونه‌ای می‌ایستاد که به سوی کعبه و بیت المقدس قرار گیرد و در اوائل ورود به مدینه، تا نوزده ماه به همان شیوه عمل می‌کرد. یهودیان که در صدد اثبات برتری خویش و اشکال تراشی بودند، چون اختلاف‌هایی میان آنان و رسول خدا(ص) پیش می‌آمد، می‌گفتند محمد با ما مخالفت می‌کند، اما به سوی قبله ما نماز می‌گزارد[۱] یا کنایه می‌زدند که وی در دین خویش استقلال ندارد[۲]. پیامبر خدا(ص) با خاطری آزرده از این طعنه‌ها، منتظر بود در این باره دستوری فرا رسد. آیات ۱۴۲ تا ۱۵۰ سوره بقره در همین زمینه نازل شد: «نگریستنت را به آسمان می‌بینیم پس تو را به سوی قبله‌ای که می‌پسندی می‌گردانیم. حال روی خود را به جانب مسجد الحرام کن و هر جا باشید روی بدان جانب کنید.»..[۳]. با نزول این آیه، قبله مسلمانان به سوی کعبه تغییر یافت و موجب شادمانی مسلمانان و اعراب شد؛ زیرا کعبه از دیرباز نزد آنان احترام داشت. تغییر قبله، استقلال مسلمانان در برابر یهودیان را تأمین می‌کرد و زمینه‌ای برای روی آوردن بیشتر اعراب به اسلام بود. این حادثه، از بحران روابط میان یهود و مسلمانان خبر می‌داد.[۴]

تغییر قبله

هنوز چند ماه از هجرت پیامبر اسلام به مدینه نگذشته بود که زمزمه مخالفت از ناحیه یهود بلند شد. درست در هفدهمین ماه هجرت[۵]، دستور تغییر قبله آمد.

پیامبر گرامی، سیزده سال تمام در مکه به سوی بیت‌المقدس نماز می‌گزارد. پس از مهاجرت به مدینه، دستور الهی این بود که به وضع سابق از نظر قبله ادامه دهد، و قبله‌ای که یهودیان به آن نماز می‌گزارند، مسلمانان نیز به آن طرف نماز بگزارند. این کار، عملاً یک نوع همکاری و نزدیک کردن دو آئین قدیم و جدید به هم بود، ولی رشد و ترقی مسلمانان باعث شد که خوف و ترس، محافل یهود را فرا گیرد؛ زیرا پیشرفت‌های روز افزون آنان نشان می‌داد، که یهود را از بین خواهد برد. از این نظر، کارشکنی از جانب یهود آغاز شد، آنان، از راه‌های گوناگون مسلمانان و پیامبر را آزار می‌دادند. از آن جمله، مسأله نماز گزاردن به بیت‌المقدس را پیش کشیدند و گفتند: «محمد» مدعی است که دارای آئین مستقلی است؛ و آئین و شریعت او ناسخ آئین‌های گذشته می‌باشد، در صورتی که او هنوز قبله مستقلی ندارد و به قبله جامعه یهود نماز می‌گزارد.

این خبر برای پیامبر گران آمد. نیمه شب‌ها از خانه بیرون می‌آمد و به آسمان نگاه می‌کرد. در انتظار نزول وحی بود؛ که دستوری در این باره نازل گردد. چنان که آیه یاد شده در زیر این مطلب را گواهی می‌دهد: «نگاه‌های معنادار تو را به آسمان می‌بینیم، تو را به سوی قبله‌ای که رضایت تو را جلب می‌کند می‌گردانیم»[۶].

از آیات قرآن استفاده می‌شود، که تبدیل قبله علاوه بر اعتراض یهود، جهت دیگری نیز داشته است؛ و آن این که مسأله جنبه امتحانی داشت. مقصود این بود که مؤمن واقعی و حقیقی، از مدعیان ایمان که در ادعای خود کاذب بودند تمیز داده شود، و پیامبر این افراد را خوب بشناسد؛ زیرا پیروی از فرمان دوم که در حالت نماز، متوجه مسجدالحرام گردند، نشانه ایمان و اخلاص به آئین جدید بود، و سرپیچی و توقف، علامت دودلی و نفاق به شمار می‌رفت. چنان که قرآن صریحاً این مطلب را می‌فرماید: «تغییر قبله از آن طرفی که بر آن نماز می‌گزاردید، برای این بود تا موافق را از مخالف تمیز دهیم و این کار برای غیر آنهائی که خداوند آنان را هدایت کرده است کار پر مشقتی بود»[۷].

البته از تواریخ اسلام و مطالعه اوضاع شبه جزیره، علل دیگری نیز به دست می‌آید.

اولاً: کعبه که به دست قهرمان توحید، حضرت ابراهیم(ع) تعمیر شده بود، مورد تعظیم جامعه عرب بود. قبله قرار دادن چنین نقطه‌ای، موجبات رضایت عموم اعراب را فراهم می‌ساخت، و آنها را برای پذیرفتن آئین اسلام و دین توحید راغب می‌نمود و هیچ هدفی بالاتر از آن نبود که مشرکان سرسخت و لجوج وامانده از قافله تمدن، ایمان آورند و به وسیله آنها آئین اسلام در سرتاسر نقاط جهان، منتشر گردد.

  1. فاصله‌گیری از یهود آن روز، که هیچ امیدی به ایمان آوردن آنها نبود، لازم به نظر می‌رسید؛ زیرا آنان هر ساعت کارشکنی می‌کردند و با پیش کشیدن سؤالات پیچیده وقت پیامبر(ص) را گرفته، و به گمان خود ابراز اطلاع و دانش می‌کردند. تبدیل قبله یکی از مظاهر فاصله‌گیری و دوری از یهود بود. چنان که نسخ روزه عاشورا نیز به همین منظور بود. یهود پیش از اسلام، روز عاشورا را روزه می‌گرفتند. پیامبر و مسلمانان مأمور بودند که آن روز را نیز روزه بگیرند. سپس فرمان روزه عاشورا منسوخ شد و روزه‌گیری در ماه رمضان واجب گردید.

بالاخره، اسلامی که از هر نظر برتری دارد باید به گونه‌ای جلوه کند، که نقاط تکامل و برتری آن روشن و بارز باشد. در این موقع برخی تصور کردند که نمازهای پیشین آنها باطل بوده است. وحی الهی نازل گردید که: «هرگز خدا اعمال شما را ضایع و تباه نخواهد کرد، خدا به مردم رؤف و رحیم است»[۸].

رسول خدا(ص) هر گاه به نماز می‌ایستادند، منتظر بودند تا خداوند دعای ایشان را مستجاب کند. به روایتی روز دوشنبه، نیمه ماه رجب، میان نماز ظهر، آیات تغییر قبله بر پیامبر(ص) نازل شد: قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ[۹].

آن حضرت هنگام نزول این آیات، در حالی که دو رکعت از نماز ظهر را اقامه فرموده بودند، به صورت نیم دایره‌ای برگشتند و رو به سمت جنوب نمودند. با این چرخش ۱۶۰ درجه‌ای، مردان در مکان زنان یعنی صفوف عقب و زنان در مکان مردان یعنی صفوف جلو واقع شدند و همراه رسول خدا(ص) دو رکعت نماز باقیمانده ظهر را به سوی مسجدالحرام به صورت فرادی اقامه کردند. به سبب نزول این آیات، آن مسجد به «ذو قبلتین» مشهور گردید[۱۰].

خبر نزول آیات تغییر قبله که باعث خشنودی مسلمانان شده بود، سریعاً به مسجد قبا و مسجد النبی(ص) و سایر مساجد رسید و مسلمانان نماز عصر خود را به سوی مسجدالحرام اقامه کردند. از این رو در تمامی مساجد مدینه در آن روز به دو قبله نماز خوانده شد. پس از آن محراب‌های قبله‌های سمت بیت‌المقدس را بسته و محرابی به سوی جنوب ساختند. این مسجد به سبب نزول آیات تغییر قبله و خوانده شدن یک نماز در یک زمان به دو قبله، به ذوقبلتین مشهور شد. سرانجام تغییر قبله واکنش‌های زیادی میان منافقان و یهود به دنبال داشت. خداوند در آیات دیگری گفته‌های یهود و منافقان را از روی سفاهت، نادانی و اغراض سوء خواند: سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ...[۱۱].[۱۲]

پانویس

  1. شامی، سبل الهدی و الرشاد، ج۳، ص۳۷۰.
  2. قمی، تفسیر، ج۱، ص۶۳.
  3. قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ... «گرداندن رؤیت را به آسمان، می‌بینیم پس رؤیت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید.».. سوره بقره، آیه ۱۴۴.
  4. محمدی، داداش‌نژاد، حسینیان، تاریخ اسلام ص ۱۶۱.
  5. طبقات، ابن سعد، ج۱، ص۲۴۱ – ۲۴۲؛ اعلام الوری لاعلام الهدی، طبرسی، ۸۱، ۸۲ ابن هشام می‌گوید: تغییر قبله در رأس هیجده ماه پس از ورود رسول خدا(ص) به مدینه بود. ابن اثیر تاریخ آن را نیمه شعبان می‌داند. به «سیره ابن هشام»، ج۱، ص۶۰۶ مراجعه کنید.
  6. قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا «گرداندن رؤیت را به آسمان، می‌بینیم پس رؤیت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند» سوره بقره، آیه ۱۴۴.
  7. وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ «و قبله‌ای که بر سوی آن بودی بر نگرداندیم مگر بدین روی که معلوم داریم چه کسی از پیامبر پیروی می‌کند و چه کسی واپس می‌گراید، و بی‌گمان آن جز بر آنان که خداوند رهنمونشان شد، گران بود» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  8. وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ «و خداوند بر آن نیست که ایمانتان را تباه گرداند که خداوند با مردم، به راستی مهربانی است بخشاینده» سوره بقره، آیه ۱۴۳؛ از مواردی که لفظ «ایمان»، در موارد عمل به کار رفته است، همین آیه می‌باشد.
  9. «گرداندن رؤیت را به آسمان، می‌بینیم پس رؤیت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۴.
  10. تاریخ المدینة المنوره، ابن شبه، ج۱، ص۶۸، وفاء الوفاء، سمهودی، ج۱، ص۳۵۷ -۳۶۰.
  11. «به زودی کم‌خردان از مردم خواهند گفت: چه چیز آنان را از قبله‌ای که بر آن بودند بازگردانید؟ بگو: خاور و باختر از آن خداوند است، هر که را بخواهد به راهی راست رهنمون خواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۴۲.
  12. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۲۵۸.