بنی علهان بن بتع

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

در نسب بنی عَلهان - که در برخی مصادر با نام «علهن» نیز از او یاد شده است، -[۱]اختلاف است. برخی این طایفه را از شاخه‌های بنی خیار بن مالک گفته، از انتساب او به بَتَع[۲] بن زید بن اوسلة بن ربیعة بن خیار بن مالک بن زید بن کهلان بن سبأ بن یشجب بن یعرب بن قحطان خبر داده‌اند[۳]. بعضی نیز بنی علهان را از فرزندان بتع بن زید بن عمرو بن همدان بن مالک[۴] و برخی دیگر هم، در بیانی کاملاً متفاوت، آنان را نه از نسل بنی خیار بن مالک، بلکه از حمیریان و از ذرّیه علهان بن ذو بتع بن یحضب بن صوار[۵] دانسته‌اند. برخی از علمای معاصر، ضمن خواندن علهان با نام مرکب «علهان نهفان»، بر این اعتقادند که او همان پادشاه معروف جاهلی یمن، که در بسیاری از کتیبه‌های کشف شده در یمن، از او نام برده شده است، می‌‌باشد. از جمله این آثار باستانی مکشوفه، دو سنگ قدیمی به خط مسند است که در آنها به پیمان صلحی که علهان نهفان با «جدره» - پادشاه حبشه - منعقد کرده است، اشاره شده است[۶]. این در حالی است که مورخان و برخی دیگر از علمای عرب - نظیر نشوان بن سعید حمیری و ابن حائک همدانی - بین این دو نام با واو عاطفه فاصله انداخته، «علهان» و «نهفان»را دو برادر معرفی کرده‌اند. «همدانی» هم با مجزا دانستن این دو نام، بخشی از نصوص مسند از جمله مسند صنعاء را که در آن «علهان» و «نهفان» پسران بتع بن همدان معرفی شده‌اند را شاهد گفتار خود قرار داده، قائل به تمایز بین دو اسامی «علهان» و «نهفان» شده است[۷]. علهان بن بتع بعد از مرگ پدر، با لقب «ملک سبا»[۸] عهده دار پادشاهی قوم خود گردید[۹]. وی - که برخی، دوران زمامداری او را پیش از سال ۱۳۵ قبل از میلاد تخمین زده‌اند، -[۱۰] معاصر پادشاهان بزرگ یمن «کرب إیل وتر یهنعم» و پسرش «فرعم ینهب»[۱۱] و به زعم برخی از معاصران دوران نبوت یوسف نبی(ص) در مصر بوده است[۱۲]. او و برادرش نهفان به وقت خشکسالی، به دستور پدرشان بتع، نامه ای به یوسف پیامبر(ص) در مصر نوشتند و ضمن ارسال هیأتی با هدایا و پیشکش‌های بسیار، از ایشان جهت دریافت ارزاق کمک‌طلبیدند[۱۳].

علهان از همسری به نام أنیقة - خواهر ملطاط بن عمرو - صاحب فرزندی به نام ایمن بن علهان شد. از أیمن هم، عُصام و حاشد ذی مرع - یکی از اقیال یمن - متولد گردیدند. از دیگر فرزندان مشهوری که از ذریه علهان به مقام قیلی یمن دست یافتند می‌‌توان از ذو مرام بن نوف و ینوف ذی بتع بن موهب إلّ[۱۴] یاد کرد. ینوف ذو بتع از قیل‌های یمن بود که همراه با بلقیس دختر هدهاد حمیری - ملکه مشهور یمن - در رأس هیأتی نزد سلیمان نبی(ص) رفتند[۱۵]. در این دیدار، سلیمان(ص) به بلقیس دستور داد تا ازدواج کند. بلقیس نیز چون خود را ملزم به این کار دید، ذو بتع را به همسری خود برگزید. سلیمان نبی(ص) آن دو را به ازدواج هم در آورد و ذو بتع را فرمانروای یمن کرد و سپس آنان را روانه یمن کرد[۱۶]. در راه بازگشت، سلیمان(ص) زوبعه - پادشاه اجنه - را با آنان همراه کرد و دستور داد تا زمانی که به ایشان نیاز هست بمانند و به ذوتبع خدمت کنند[۱۷]. زوبعه برای آنها قصری در یمن بنا نهاد و نقش و نگارهایی برای آنان ترتیب داد[۱۸] و قلعه‌های سلحین، صرواح، مراح، بینون، هند، هنید و تلثوم را برای شان بنا نهادند[۱۹]و همچنان به ساخت و ساز در یمن اشتغال داشتند تا اینکه هاتفی ندا در داد که سلیمان نبی(ص) از دنیا رفته است. از این رو جنیان دست از کار شستند و از آنجا رفتند[۲۰]. با رحلت سلیمان بن داوود نبی(ص)، پادشاهی ذوبتع و بلقیس نیز به سر آمد[۲۱]. بلقیس برای ذو بتع فرزندانی به نام‌های أشیع یمتنع وأنوف ذو همدان الأکبر و أم الأقرن شمس الصغری به دنیا آورد[۲۲]. از نسل أشیع یمتنع، فرزندان بسیاری پا به عرصه وجود نهادند و خاندان‌های بسیاری از آنها شکل گرفت که از مهمترین آنها می‌‌توان به طایفه عمرو بن سفیان بن أشیع یمتنع - که مرانی‌های یمن بدو منسوبند،- اشاره کرد[۲۳]. ربیعة بن مرثد بن ربیعة بن ثور بن حجر بن عمرو بن ثور هم دیگر شاخه بزرگ بنی علهان است که با ورود در قوم ربیعة بن مرثد بن جشم بن حاشد، نسب از همدان گرفته‌اند[۲۴]. مردمان بنی علهان همراه با بنی نهفان و بنی عبد إل بن زید بن اوسله، با پیوستن به بنی همدان، نسب از آنها گرفتند[۲۵]. از رجال برجسته ایشان[۲۶] به نام فردی به اسم ذو نفر اشاره شده است که به هنگام حمله ابرهه الاشرم به مکه، به نبرد با او رفت، اما شکست خورد و به اسارت در آمد. از آنجا که ذو نفر از دوستان عبدالمطلب بود، از این رو در دیداری که عبدالمطلب با ابرهه داشت، با اشاره، وی را از مقصود ابرهه با خبر کرد[۲۷].

از دیگر فرزندان شهیری که از نسل علهان پدید آمدند، می‌‌توان به نام نوف ذوسفل بن صامخ بن مرثد اشاره کرد. او را از این جهت که دایی‌اش حسان بن تبع، چوب کوتاهی در دست داشت و آن را همه جا با خود همراه می‌‌کرد، «ذو سفل» می‌‌خواندند[۲۸]. سفلی‌ها در سرزمین یحضب دارای مکنت و ثروت بسیار بودند و جز آنان کسی به ازدواج با سختیان تن در نمی‌داد[۲۹]. «همدانی»، رییس این طایفه را در زمان خود، ابو عباس بن ابوغالب معرفی کرده است[۳۰]. پسر دیگر صامخ، شراحیل ذو همدان بود که از بزرگترین شاهان همدان از جانب پدری و مادری است[۳۱].[۳۲]

منابع

پانویس

  1. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۶.
  2. برخی منابع از او با نام «تنع» (ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۲.) و بعضی دیگر با اسامی دیگری همچون «سبع» از وی یاد کرده‌اند. (حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲.)
  3. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۰۸-۵۰۹. نیز ر.ک: ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۲.
  4. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲.
  5. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴ به نقل از نشوان بن سعید حمیری؛ زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۲۴۹.
  6. زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۲۴۹.
  7. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴.
  8. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴.
  9. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴.
  10. زرکلی، الاعلام، ج۴، ص۲۴۹.
  11. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴.
  12. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲.
  13. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲؛ جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۴، ص۱۴.
  14. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳.
  15. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳. نیز ر.ک: طبری، تاریخ الامم و الرسل، ج۱، ص۴۹۱.
  16. طبری، تاریخ الامم و الرسل، ج۱، ص۴۹۵؛ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۲۳۷-۲۳۸.
  17. طبری، تاریخ الامم و الرسل، ج۱، ص۴۹۵؛ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳.
  18. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳.
  19. طبری، تاریخ الامم و الرسل، ج۱، ص۴۹۵. نیز ر.ک: ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۲۳۸.
  20. طبری، تاریخ الامم و الرسل، ج۱، ص۴۹۵؛ حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳.
  21. طبری، تاریخ الامم و الرسل، ج۱، ص۴۹۵.
  22. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳.
  23. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۳.
  24. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۴.
  25. هشام بن محمد کلبی، نسب معد و الیمن الکبیر، ج۲، ص۵۰۸-۵۰۹؛ ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۲. نیز ر.ک: حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۲.
  26. البته در صورتی می‌‌توان ذو نفر را از مشاهیر این قوم برشمرد که انتساب بنی علهان را به علهان بن ذو بتع بن یحضب بن صوار حمیری صحیح بدانیم.
  27. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۴. نیز ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۴۶-۵۰؛ طبری، تاریخ الامم و الرسل، ج۲، ص۱۳۱-۱۳۳؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۴۴۳.
  28. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۴.
  29. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۴.
  30. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۴.
  31. حسن بن احمد همدانی، الإکلیل من أخبار الیمن و أنساب حمیر، ص۴.
  32. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.