عشق به اهل بیت
پیشینه ارادت ایرانیان به اهل بیت (ع)
ریشههای ارادت ایرانیان به اهل بیت (ع) به سالهای ابتدای ظهور اسلام برمیگردد. روایاتی که از پیامبر (ص) و امامان (ع) در مورد ایرانیان و نقش آنها در آینده اسلام بیان شده است[۱] باعث شد ایرانیان هنگام گرویدن به دین مبین اسلام بیش از دیگر ملتهایی که مسلمان میشدند به خاندان نبوت ارادت و محبت نشان بدهند[۲]؛ زیرا حقیقت گمشده خود و روح اسلام را تنها در نزد خاندان رسالت مییافتند و تنها ایشان پاسخگوی پرسشها و نیازهای واقعی ایرانیان بودند[۳]. به همین جهت ایران از دیرباز مهد تربیت اهل بیت (ع) و مفتخر به دفاع از مکتب مقدس اهل بیت (ع) بوده است[۴]. سلمان فارسی اولین چهره برجسته ایرانی بود که به اسلام گروید[۵] و در پرتو ولایت و ارادت به اهل بیت (ع) چنان مقامی کسب کرد که پیامبر (ص) درباره او فرمود: «سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ»[۶] و به عنوان یک الگو در جستجوی حقیقت و پافشاری بر آن مطرح شد[۷]. زمان فتح ایران به دست مسلمانان، مشاهده مروت و مدارای مسلمانان با مردم باعث شد بسیاری از ایرانیان بدون مقاومت تسلیم شوند و به سرعت به اسلام گرایش پیدا کنند[۸].
عطوفت و مهربانی اهل بیت (ع) با ایرانیانی که به عنوان موالی در شهرهای مهم اسلامی حضور داشتند، در مقابل رفتار نادرست خلفا خصوصاً در عصر بنیامیه[۹] و همچنین مهاجرت و سکونت برخی اقوام شیعی عرب همچون خاندان اشعری در مناطق مختلف ایران مانند قم و کاشان و آمدن سلمان فارسی (که از ارکان شیعیان بود) به شهر مدائن به عنوان فرماندار، زمینهساز پیوند و محبت ایرانیان با اهل بیت (ع) از سالهای ابتدایی آشنایی با اسلام شد[۱۰]. این امر باعث شد برخی مناطق ایران از همان قرنهای ابتدایی اسلامی به ارادت و محبت به اهل بیت (ع) و شناختن ایشان معروف شوند و در فضای متلاطم سیاستهای بنیامیه و بنیالعباس حقیقت را بشناسند[۱۱]. کمکم پیوند میان اهل بیت (ع) و ایرانیان عمیقتر شد و اصحاب ایرانی ائمه اطهار ضمن ارتباط با امامان (ع) اقدام به نشر معارف اهل بیت (ع) نمودند[۱۲]. ائمه (ع) نیز نمایندگانی به سوی ایرانیان فرستادند[۱۳] و اختناق دستگاه حاکم خصوصاً در زمان حَجّاج باعث شد تا بسیاری از فرزندان و اصحاب ائمه(ع) به سوی ایران حرکت کنند و محبت و ولایت اهل بیت (ع) را در سرتاسر ایران منتشر کنند[۱۴]. عامل دیگری که باعث آشنایی بیشتر ایرانیان با اهل بیت (ع) شد، هجرت امام رضا (ع) از مدینه به مرو و عبور از مسیر ایران بود[۱۵]. این امر زمینهساز مهاجرت بسیاری از امام زادگان بزرگوار، همچون حضرت معصومه (ع) و احمد بن موسی (ع) به ایران گردید و شهرهای مشهد و قم و شیراز به عنوان پایگاه شیعیان در ایران مطرح شدند[۱۶]. مناطقی نیز مانند طبرستان به دلیل موقعیت جغرافیایی، از گذشته محلی امن برای دوستان اهل بیت (ع) بود که به علت فشار حاکمان آن روز جامعه اسلامی، به این مناطق مهاجرت کرده و مردم این مناطق را با فرهنگ اهل بیت (ع) آشنا میکردند، که این امر موجب شد مردم این منطقه از همان ابتدای مسلمان شدن، پیرو اهل بیت (ع) باشند و حتی در شکلگیری حکومت علوی در یمن به کمک ایشان شتافتند[۱۷].
با گذشت زمان، شیعیان در مناطق مختلفی همچون آذربایجان، خراسان، قم، کاشان و خوزستان دارای قدرت و پایگاه سیاسی- اجتماعی شدند و در برخی مناطق علیه حاکمان جور قیام کردند، مانند قیام سربداران و قیام علویان طبرستان، که برخی همچون حکومت آلبویه موفق به تشکیل حکومت شیعی شدند[۱۸]. در قرن نهم هجری شیعیان موفق به تشکیل حکومت صفویه شدند و تشیع مذهب رسمی ایرانیان شد[۱۹]. با ریشهدار شدن محبت و رابطه ایرانیان با اهل بیت (ع)، زمینه رواج معارف اهل بیت (ع) و گرایش مردم ایران به ایشان، بیش از پیش فراهم شد[۲۰]. تبعیت از مرام و مکتب اهل بیت (ع) از افتخارات ایرانیان گردید[۲۱] و با مجاهدتهای علما، علاوه بر آشنا شدن مردم با سیره عملی آن بزرگواران[۲۲]، به تدریج حوزههای علمیه در سراسر ایران شکل گرفت که پایگاه اصلی ترویج مکتب اهلبیتاند[۲۳].
عمیقترین و ماندگارترین جلوه محبت ایرانیان به اهل بیت (ع) زنده نگه داشتن یاد و عزای اهل بیت (ع)، به ویژه امام حسین (ع) و یاران ایشان از گذشتههای دور در ایام ماههای محرم و صفر در سرتاسر کشور است؛ که خود عامل زنده ماندن اسلام؛ پویایی فرهنگ اهل بیت (ع) و فرهنگ مقابله با طاغوت است[۲۴]. در دوران ما نیز همین محبت باعث پیشرفت جامعه - در عرصههای مختلف - و استقرار اخلاق و مرام اسلامی شد[۲۵]؛ چنانکه ایران اسلامی را به مهد تربیت اهل بیت عصمت و طهارت مبدل کرده و باعث کوتاه شدن دست اجانب از این دیار گردید[۲۶] و پرچم اهل بیت (ع) در ایران اسلامی به اهتزاز درآمد؛ حاکمیت اسلام و قرآن در این کشور تثبیت شد و به هویت دینی مردم معنی داد[۲۷].[۲۸]
منابع
پانویس
- ↑ متقی هندی، علی، کنزالعمال، تحقیق بکری حیانی، ج۱۲، ص۹۰؛ ج۱۴، ص۵۹۱؛ عابدی، حمید، «پیامبر و ایرانیان»، حدیث زندگی (فصلنامه)، قم، سال ۱۳۸۵، ش۳۲، ص۳۸-۴۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۱۱۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۱۲۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۲۰۴.
- ↑ صدوق، محمد بن علی، الخصال، تحقیق علی اکبر غفاری، ج۱، ص۳۱۲.
- ↑ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ص۳۴۱.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۶/۲/۱۳۸۷.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۳/۷/۱۳۸۰.
- ↑ مظفر، محمدحسین، شیعه در ایران، ترجمه محمدباقر حجتی، ص۱۰.
- ↑ ر. ک: قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ترجمه حسین بن علی قمی، ص۴۸۰؛ حاجیلو، محمدعلی، بررسی ریشههای تاریخی تشیع در ایران، ص۶۲.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۰/۸/۱۳۸۰.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۴۰۲.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۰/۸/۱۳۸۰.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۷/۷/۱۳۸۹.
- ↑ آیت الله خامنهای، مکتوبات، ۱۸/۵/۱۳۶۳؛ ر. ک: عرفانمنش، جلیل، همگام با امام رضا (ع) از مدینه تا مرو، ص۶۸، ۱۷۵.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۱۱/۲/۱۳۸۷؛ ۲۹/۷/۱۳۸۹؛ آیت الله خامنهای، مکتوبات، ۱۸/۵/۱۳۶۳.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۵/۹/۱۳۹۲؛ ر. ک: حاجیلو، محمدعلی، بررسی ریشههای تاریخی تشیع در ایران، ص۸۲.
- ↑ ر. ک: آژند، یعقوب، قیام شیعی سربداران، ص۱۳؛ حکیمیان، ابوالفتح، علویان طبرستان، ص۴۸؛ رضایی، محمد، تاریخ تشیع در آذربایجان، ص۲۹۰؛ حاجیلو، محمدعلی، بررسی ریشههای تاریخی تشیع در ایران، ص۷۳.
- ↑ ر. ک: آیت الله خامنهای، ۳/۵/۱۳۷۹.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۴، ص۱۲۶-۱۳۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۳۹۶.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۲۲/۱۲/۱۳۶۹.
- ↑ ر. ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۷۳-۲۷۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۷، ص۵۲-۶۰؛ آیت الله خامنهای، ۱۹/۱۰/۱۳۸۶؛ ۲۲/۹/۱۳۸۸.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۶/۱/۱۳۸۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۶، ص۲۶۲، ۳۴۴.
- ↑ آیت الله خامنهای، ۴/۳/۱۳۶۹؛ ۱۹/۲/۱۳۸۷.
- ↑ فرخی، مصطفی، مقاله «اهل بیت»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۲۴۹.