بحث:انصار: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
جز (جایگزینی متن - 'حکومت امام علی' به 'حکومت امام علی')
 
خط ۶: خط ۶:
*[[پیامبر اکرم]] وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر [[جایگاه]] [[برتر]] آنها برمی‌شمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از این‌رو [[بنی‌هاشم]] و انصار را در یک گروه هم‌پیمان قرار داد، که این دلیلی بر [[جایگاه]] انصار نزد [[پیامبر]] است. [[امام علی]] {{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] انصار را می‌ستاید: به [[خدا]] [[سوگند]]، ایشان [[اسلام]] را با توانگری، دست‌های [[بخشنده]] و زبان‌های گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همان‌گونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ-  هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ-  مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٦٥: </ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.
*[[پیامبر اکرم]] وجود خود را در میان انصار امری ارجمند و پربها و دلیلی بر [[جایگاه]] [[برتر]] آنها برمی‌شمرد و بارها خشنودی خود را از آنان ابراز داشت. از این‌رو [[بنی‌هاشم]] و انصار را در یک گروه هم‌پیمان قرار داد، که این دلیلی بر [[جایگاه]] انصار نزد [[پیامبر]] است. [[امام علی]] {{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] انصار را می‌ستاید: به [[خدا]] [[سوگند]]، ایشان [[اسلام]] را با توانگری، دست‌های [[بخشنده]] و زبان‌های گویا و بُرنده خود پرورش دادند، همان‌گونه که کرّه اسب تازه از شیر گرفته را پرورند<ref>{{متن حدیث|وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ-  هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ-  مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٦٥: </ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰.</ref>.
*پس از ارتحال [[پیامبر اکرم]]، [[مهاجرین]] و انصار به صورت دو تشکل [[سیاسی]] و [[فکری]] در [[ماجرای سقیفه]] نقش‌آفرین شدند. آنها پس از کش‌وقوس‌های فراوان با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند. [[امام علی]] {{ع}} وقتی این خبر را شنید، گلایه‌مند فرمود: انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی [[خلافت]] نشیند. [[حضرت]] فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که [[پیامبر اکرم]] نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آن‌هاست. فرمود: اگر [[امامت]] و [[رهبری]] [[حقّ]] آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت<ref> {{متن حدیث| لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.</ref>. [[امام]] {{ع}} در عین‌حال که [[جایگاه]] خاص انصار را مورد نظر قرار می‌دهد، اما با استناد به سخن [[پیامبر اکرم]]، عدم [[شایستگی]] آنها را در امر [[خلافت]] گوشزد می‌کند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.</ref>.
*پس از ارتحال [[پیامبر اکرم]]، [[مهاجرین]] و انصار به صورت دو تشکل [[سیاسی]] و [[فکری]] در [[ماجرای سقیفه]] نقش‌آفرین شدند. آنها پس از کش‌وقوس‌های فراوان با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کردند. [[امام علی]] {{ع}} وقتی این خبر را شنید، گلایه‌مند فرمود: انصار چه گفتند؟ عرض کردند: آنان گفتند امیری از ما و امیری از شما بر کرسی [[خلافت]] نشیند. [[حضرت]] فرمود: چرا پاسخشان را ندادید که [[پیامبر اکرم]] نسبت به آنان سفارش فرمود که به نیکوکارانشان نیکویی کنید و از بدکارانشان درگذرید. پرسیدند: این چه دلیلی علیه آن‌هاست. فرمود: اگر [[امامت]] و [[رهبری]] [[حقّ]] آنان بود، سفارش به دیگران درباره آنها معنا نداشت<ref> {{متن حدیث| لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم‏}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.</ref>. [[امام]] {{ع}} در عین‌حال که [[جایگاه]] خاص انصار را مورد نظر قرار می‌دهد، اما با استناد به سخن [[پیامبر اکرم]]، عدم [[شایستگی]] آنها را در امر [[خلافت]] گوشزد می‌کند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.</ref>.
*انصار در دوران [[حکومت امام]] [[علی]] {{ع}} از حامیان ایشان بودند و در حوادث [[سیاسی]] و نظامی آن دوران نقش داشتند. [[امام]] {{ع}} در [[احتجاج]] با [[معاویه]]، آن‌گاه که از نحوه [[بیعت]] و [[مشروعیت]] [[خلافت]] خویش [[دفاع]] می‌کند، [[رأی]] [[مهاجرین]] و انصار را [[حجت]] و مایه اقبال عمومی [[حکومت]] خویش برمی‌شمارد و می‌فرماید: [[شورا]] از آنِ [[مهاجران]] و انصار است. اگر آنان بر مردی هم‌رأی شدند و او را [[امام]] خواندند، کارشان برای خشنودی [[خدا]] بوده است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶.</ref>. و آن‌گاه که می‌خواهد نداشتن پیشینه نیکویی [[معاویه]] و [[خاندان]] او را برشمرد، می‌فرماید: شما، نه از [[مهاجران]] بودید و نه از انصار و نه از آنان‌که در [[مدینه]] جای داشتند و بر [[ایمان]] استوار بودند<ref>{{متن حدیث|"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۱.</ref>.
*انصار در دوران [[حکومت امام علی]] {{ع}} از حامیان ایشان بودند و در حوادث [[سیاسی]] و نظامی آن دوران نقش داشتند. [[امام]] {{ع}} در [[احتجاج]] با [[معاویه]]، آن‌گاه که از نحوه [[بیعت]] و [[مشروعیت]] [[خلافت]] خویش [[دفاع]] می‌کند، [[رأی]] [[مهاجرین]] و انصار را [[حجت]] و مایه اقبال عمومی [[حکومت]] خویش برمی‌شمارد و می‌فرماید: [[شورا]] از آنِ [[مهاجران]] و انصار است. اگر آنان بر مردی هم‌رأی شدند و او را [[امام]] خواندند، کارشان برای خشنودی [[خدا]] بوده است<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶.</ref>. و آن‌گاه که می‌خواهد نداشتن پیشینه نیکویی [[معاویه]] و [[خاندان]] او را برشمرد، می‌فرماید: شما، نه از [[مهاجران]] بودید و نه از انصار و نه از آنان‌که در [[مدینه]] جای داشتند و بر [[ایمان]] استوار بودند<ref>{{متن حدیث|"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.</ref><ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۱۵۱.</ref>.


==انصار در فرهنگ مطهر==
==انصار در فرهنگ مطهر==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۳۲

انصار، به معنای یاوران و نصرت‌کنندگان است و اصطلاحاً به مسلمانان مدینه گفته می‌شد که از مسلمانان مهاجر و از پیامبر اسلام، حمایت کردند. جمعی از مسلمانان یثرب، با پیمانی که با رسول خدا(ص) بستند، از او دعوت کردند که به شهرشان هجرت کند و پیامبر نیز پذیرفت و به یثرب کوچید (که بعدها نام "مدینه" به خود گرفت). انصار، اغلب از دو قبیله "اوس" و "خزرج" بودند که پیشتر بین آنان کشمکش‌ها و جنگ‌های درازمدّت بود و به برکت هجرت پیامبر، با هم دوست شدند و اسلام را یاری کردند. انصار نیز همچون مهاجران، مورد ستایش قرآن و حضرت محمّد(ص) بودند و احترام و اعتبار خاصّی داشتند، چون در سخت‌ترین شرایط، با ایثار مال و خانه و جان به یاری اسلام شتافتند و در جنگ‌های متعدّد، از جان پیامبر و دین او و مسلمین دیگر دفاع کردند[۱].

مقدمه

انصار در فرهنگ مطهر

یعنی یاوران. مقصود، مسلمانانی هستند که در مدینه بودند و در مدینه اسلام اختیار کرده بودند و حاضر شدند که شهر خودشان را مرکز اسلام قرار بدهند و برادران مسلمانشان را که از مکه و جاهای دیگر (البته بیشتر از مکه) می‌آیند در حالی که هیچ ندارند و دست خالی می‌آیند بپذیرند و نه تنها در خانه‌های خود جای بدهند و به عنوان یک میهمان بپذیرند، بلکه از جان و مال و حیثیت آنها حمایت کنند مثل خودشان. به طوری که در تاریخ آمده است منهای ناموس هرچه داشتند با برادران مسلمان خود به اشتراک در میان گذاشتند. حتی برادران مسلمان را بر خود مقدّم می‌داشتند[۱۳].[۱۴]

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۳۵.
  2. ﴿وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ؛ سوره توبه، آیه ۱۰۰ و ﴿ لَقَد تَّابَ اللَّه عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ؛ آیه ۱۱۷
  3. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
  4. کسانی که از مکه به مدینه مهاجرت کرده بودند.
  5. که پذیرای پیامبر و مهاجرین شده بودند.
  6. «وَ قَالَ ع فِي مَدْحِ الْأَنْصَارِ- هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ- مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ٤٦٥:
  7. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰.
  8. « لَمَّا رَفَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع يَدَهُ مِنْ غُسْلِ رَسُولِ اللَّهِ ص أَتَتْهُ أَنْبَاءُ السَّقِيفَةِ فَقَالَ مَا قَالَتِ الْأَنْصَارُ قَالُوا قَالَتْ مِنَّا أَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ أَمِيرٌ قَالَ ع فَهَلَّا احْتَجَجْتُمْ عَلَيْهِمْ بِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص وَصَّى بِأَنْ يُحْسَنَ إِلَى مُحْسِنِهِمْ وَ يُتَجَاوَزَ عَنْ مُسِيئِهِمْ قَالُوا وَ مَا فِي هَذَا مِنْ حَجَّةً عَلَيْهِمْ فَقَالَ ع لَوْ كَانَتِ الْإِمَارَةُ فِيهِمْ لَمْ تَكُنِ الْوَصِيَّةُ بِهِم‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۶٧.
  9. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۰- ۱۵۱.
  10. «إِنَّمَا الشُّورَى لِلْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ فَإِنِ اجْتَمَعُوا عَلَى رَجُلٍ وَ سَمَّوْهُ إِمَاماً كَانَ ذَلِكَ لِلَّهِ رِضًا»؛ نهج البلاغه، نامه ۶.
  11. «"لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ"»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.
  12. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۱.
  13. آشنایی با قرآن جلد سوم، ص۱۸۹.
  14. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۶۴.