دعوت به آزادی هدفمند: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==جستارهای وابسته== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|7}} +== جستارهای وابسته == {{مدخلهای وابسته}})) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
{{ | | موضوع مرتبط = فلسفه نبوت | ||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
'''دعوت به [[آزادی]] هدفمند''' یکی از [[اهداف ارسال رسولان الهی]] و [[تبلیغ رسالت الهی]] است. | '''دعوت به [[آزادی]] هدفمند''' یکی از [[اهداف ارسال رسولان الهی]] و [[تبلیغ رسالت الهی]] است. | ||
==قرآن== | == قرآن == | ||
# {{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم». سوره آل عمران، آیه ۶۴.</ref>. | |||
# {{متن قرآن|...وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ...}}<ref>«... و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد...». سوره اعراف، آیه ۱۵۷. ر.ک: سوره شعرا، آیه۱۸.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵ (کتاب)|دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵]]، ص۸۶-۸۷.</ref> | |||
== | ==[[حدیث]] == | ||
# [[پیامبر خدا]]{{صل}} ـ از [[نامه]] ایشان به اهالی [[نجران]] ـ: به نام خدای [[ابراهیم]] و [[اسحاق]] و [[یعقوب]]! از محمد، [[فرستاده خدا]]، به [[اسقف نجران]] و [[مردم]] نجران. اگر [[اسلام]] بیاورید، من به همراه شما، [[خدای یکتا]]، خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب، را [[ستایش]] خواهم کرد. اما بعد، من شما را از عبادتِ [[بندگان]] به [[عبادت]] [[خداوند]]، و از [[ولایت]] بندگان به [[ولایت خداوند]]، فرا میخوانم<ref>{{متن حدیث|رسول اللّه{{صل}} ـ مِن کِتابِهِ إلی أهالی نَجرانَ ـ:بِسمِ إلهِ إبراهیمَ وإسحاقَ ویَعقوبَ. مِن مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ رَسولِ اللّهِ{{صل}} إلی اُسقُفِّ نَجرانَ وأَهلِ نَجرانَ، إن أسلَمتُم فَإِنّی أحمَدُ إلَیکُمُ اللّهَ إلهَ إبراهیمَ وإسحاقَ ویَعقوبَ. أمّا بَعدُ، فَإِنّی أدعوکُم إلی عِبادَةِ اللّهِ مِن عِبادَةِ العِبادِ، وأَدعوکُم إلی وَلایَةِ اللّهِ مِن وَلایَةِ العِبادِ}}. دلائل النبوّة للبیهقی: ج ۵، ص۳۸۵، عن یونس؛ تاریخ الیعقوبی: ج ۲، ص۸۱، نحوه، بحارالأنوار: ج ۲۱، ص۲۸۵.</ref>. | |||
# [[امام علی]]{{ع}}: [[خداوند متعال]]، [[محمد]] را به [[حق]] برانگیخت تا بندگانش را از عبادت [[بندگان خدا]] به عبادت خداوند، و از پیمانهای بندگان به پیمانهای خداوند، و از [[اطاعت]] بندگان به [[اطاعت خداوند]]، و از ولایت بندگان به ولایت خداوند، ره نمون گردد<ref>{{متن حدیث|الإمام علیّ{{ع}}: إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی بَعَثَ مُحَمَّدا{{صل}} بِالحَقِّ لِیُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَةِ عِبادِهِ إلی عِبادَتِهِ، ومِن عُهودِ عِبادِهِ إلی عُهودِهِ، ومِن طاعَةِ عِبادِهِ إلی طاعَتِهِ، ومِن وَلایَةِ عِبادِهِ إلی وَلایَتِهِ}}. الکافی: ج ۸ ص۳۸۶ ح ۵۸۶ عن محمّد بن الحسین عن أبیه عن جدّه عن أبیه، فلاح السائل: ص۳۷۲ ح ۲۴۸، بحارالأنوار: ج ۷۷ ص۳۶۵ ح ۳۴.</ref>. | |||
# امام علی{{ع}} ـ در بیان [[حکمت بعثت]] ـ: پس خداوند، محمد را به حق برانگیخت تا به [[قرآن]] که آن را تبیین کرده و به آن [[استواری]] بخشیده، بندگانش را از [[عبادت بتها]] به عبادت خود، و از [[اطاعت شیطان]] به اطاعت خود آورَد، تا بندگان که [[پروردگار]] خویش را نمیشناختند، بشناسند و پس از انکارش، به او [[اقرار]] آورند و پس از منکر بودنِ او، اثباتش کنند<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}} ـ فی بَیانِ الغایَةِ مِنَ البِعثَةِ ـ:فَبَعَثَ اللّهُ مُحَمَّدا{{صل}} بِالحَقِّ، لِیُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَةِ الأَوثانِ إلی عِبادَتِهِ، ومِن طاعَةِ الشَّیطانِ إلی طاعَتِهِ، بِقُرآنٍ قَد بَیَّنَهُ وأَحکَمَهُ؛ لِیَعلَمَ العِبادُ رَبَّهُم إذ جَهِلوهُ، ولِیُقِرّوا بِهِ بَعدَ إذ جَحَدوهُ، ولِیُثبِتوهُ بَعدَ إذ أنکَروهُ}}. نهج البلاغة: الخطبة ۱۴۷، بحارالأنوار: ج ۱۸ ص۲۲۱ ح ۵۵.</ref>. | |||
# [[امام علی]]{{ع}}: [[بنده]] دیگری مباش، که [[خدا]] تو را [[آزاد]] قرار داده است. آن خیری که جز با [[شر]] به دست نمیآید، [[خیر]] نیست، و آن آسانیای که جز با [[سختی]] به دست نمیآید، [[آسانی]] نیست<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ وقَد جَعَلَکَ اللّهُ حُرّا، وما خَیرُ خَیرٍ لا یُنالُ إلّا بِشَرٍّ، ویُسرٍ لا یُنالُ إلّا بعُسـرٍ}}. نهج البلاغة: الکتاب ۳۱، تحف العقول: ص۷۷، عیون الحکم والمواعظ: ص۵۲۶ ح ۹۵۷۹، بحارالأنوار: ج ۷۷ ص۲۱۴ ح ۱.</ref>. | |||
# امام علی{{ع}}: آیا آزادهای نیست که این تَهمانده[ی [[دنیا]]] را به اهلش واگذارد؟ همانا برای [[جان]] شما، [[بهایی]] جز [[بهشت]] نیست. آن را جز به بهشت نفروشید<ref>{{متن حدیث|عنه{{ع}}: ألا حُرٌّ یَدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لِأَهلِها؟! إنَّهُ لَیسَ لِأَنفُسِکُم ثَمَنٌ إلَا الجَنَّةَ، فَلا تَبیعوها إلّا بِها}}. نهج البلاغة: الحکمة ۴۵۶، تحف العقول: ص۳۹۱ عن الإمام الکاظم{{ع}} نحوه، عیون الحکم والمواعظ: ص۱۰۸ ح ۳۳۸۱ و ۲۳۸۲، بحار الأنوار: ج ۷۳ ص۱۳۲ ح ۱۳۶.</ref> | |||
# [[امام باقر]]{{ع}} ـ در نامهاش به یکی از خلفای [[بنی امیّه]] ـ: از جمله آن (حدود ضایع شده)، ضایع شدن [[جهادی]] است که [[خداوند]] عز و جل آن را بر سایر [[کارها]] [[برتری]] داده و [[جهادگر]] را بر سایر عمل کنندگان در مراتب و [[بخشش]] و [[رحمت]]، [[فضیلت]] بخشیده است؛ زیرا [[دین]] با [[جهاد]]، [[پیروز]] شد و با جهاد است که از دین، [[دفاع]] میشود و خداوند با جهاد، [[جانها]] و مالهای [[مؤمنان]] را در برابر بهشت، در معاملهای که مایه [[رستگاری]] و [[موفقیت]] است، از آنان خریداری کرده و در این [[معامله]]، [[حفظ حدود]] را بر آنان شرط نموده است و نخستین شرط، فرا خواندن [[[مردم]]] از [[اطاعت]]، [[عبادت]] و [[ولایت]] [[بندگان]] به اطاعت، عبادت و [[ولایت خداوند]] است<ref>{{متن حدیث|الإمام الباقر{{ع}} ـ فی رِسالَتِهِ إلی بَعضِ خُلَفاءِ بَنی اُمَیَّةَ ـ:ومِن ذلِکَ ما ضُیِّعَ الجِهادُ الَّذی فَضَّلَهُ اللّهُ عز و جل عَلَی الأَعمالِ وفَضَّلَ عامِلَهُ عَلَی العُمّالِ؛ تَفضیلاً فِی الدَّرَجاتِ وَالمَغفِرَةِ وَالرَّحمَةِ؛ لِأَنَّهُ ظَهَرَ بِهِ الدّینُ وبِهِ یُدفَعُ عَنِ الدّینِ، وبِهِ اشتَرَی اللّهُ مِنَ المُؤمِنینَ أنفُسَهُم وأَموالَهُم بِالجَنَّةِ بَیعا مُفلِحا مُنجِحا اِشتَرَطَ عَلَیهِم فیهِ حِفظَ الحُدودِ، وأَوَّلُ ذلِکَ الدُّعاءُ إلی طاعَةِ اللّهِ مِن طاعَةِ العِبادِ، وإلی عِبادَةِ اللّهِ مِن عِبادَةِ العِبادِ، وإلی وَلایَةِ اللّهِ مِن وَلایَةِ العِبادِ}}.الکافی: ج ۵ ص۳ ح ۴.</ref>. | |||
# [[امام صادق]]{{ع}}: پنج [[خصلت]] است که در هر کس یکی از آنها نباشد، چندان بهرهای نخواهد داشت: اوّل، [[وفا]]، و دوم، [[تدبیر]]، و سوم، [[حیا]]، و چهارم، [[حُسن خلق]]، و پنجم ـ که جامع همه این خصلتهاست ـ، [[آزادگی]]<ref>{{متن حدیث|الإمام الصادق{{ع}}: خَمسُ خِصالٍ مَن لَم تَکُن فیهِ خَصلَةٌ مِنها فَلَیسَ فیهِ کَثیرُ مُستَمتَعٍ، أوَّلُهَا: الوَفاءُ، وَالثّانِیَةُ: التَّدبیرُ، وَالثّالِثَةُ: الحَیاءُ، وَالرّابِعَةُ: حُسنُ الخُلقِ، وَالخامِسَةُ ـ وهِیَ تَجمَعُ هذِهِ الخِصالَ ـ: الحُرِّیَّةُ}}.الخصال: ص۲۸۴ ح ۳۳ عن أبی خالد السجستانی وص ۲۹۸ ح ۶۹ عن أبی خالد العجمی، مشکاة الأنوار: ص۴۳۵ ح ۱۴۵۶ کلاهما نحوه وفیهما «الدین والعقل والأدب» بدل «الوفاء والتدبیر والحیاء»، بحارالأنوار: ج ۶۹ ص۳۸۷ ح۵۲.</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵ (کتاب)|دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵]]، ص۸۶-۹۱.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
{{ | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[برپا داشتن حجت]] | * [[برپا داشتن حجت]] | ||
* [[اتمام حجت]] | * [[اتمام حجت]] | ||
* [[برانگیختن فطرت و عقل]] | * [[برانگیختن فطرت و عقل]] | ||
* [[احیای انسان]] | * [[احیای انسان]] | ||
* [[دعوت به مصالح دین و دنیا]] | * [[دعوت به مصالح دین و دنیا]] | ||
* [[دعوت به ایمان آوردن به غیب]] | * [[دعوت به ایمان آوردن به غیب]] | ||
خط ۵۱: | خط ۴۷: | ||
* [[نوید و بیم دادن]] | * [[نوید و بیم دادن]] | ||
* [[فراخواندن نزدیکان پیش از دعوت دیگران]] | * [[فراخواندن نزدیکان پیش از دعوت دیگران]] | ||
{{پایان | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
{{ | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:110015.jpeg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، '''[http://lib.eshia.ir/27255/15/78 دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۵]''' | |||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:فلسفه نبوت]] | ||
[[رده:دعوت]] | |||
[[رده: | [[رده:آزادی]] | ||
[[رده: |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۴
دعوت به آزادی هدفمند یکی از اهداف ارسال رسولان الهی و تبلیغ رسالت الهی است.
قرآن
- ﴿قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاء بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلاَ يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ﴾[۱].
- ﴿...وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ...﴾[۲].[۳]
حدیث
- پیامبر خدا(ص) ـ از نامه ایشان به اهالی نجران ـ: به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب! از محمد، فرستاده خدا، به اسقف نجران و مردم نجران. اگر اسلام بیاورید، من به همراه شما، خدای یکتا، خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب، را ستایش خواهم کرد. اما بعد، من شما را از عبادتِ بندگان به عبادت خداوند، و از ولایت بندگان به ولایت خداوند، فرا میخوانم[۴].
- امام علی(ع): خداوند متعال، محمد را به حق برانگیخت تا بندگانش را از عبادت بندگان خدا به عبادت خداوند، و از پیمانهای بندگان به پیمانهای خداوند، و از اطاعت بندگان به اطاعت خداوند، و از ولایت بندگان به ولایت خداوند، ره نمون گردد[۵].
- امام علی(ع) ـ در بیان حکمت بعثت ـ: پس خداوند، محمد را به حق برانگیخت تا به قرآن که آن را تبیین کرده و به آن استواری بخشیده، بندگانش را از عبادت بتها به عبادت خود، و از اطاعت شیطان به اطاعت خود آورَد، تا بندگان که پروردگار خویش را نمیشناختند، بشناسند و پس از انکارش، به او اقرار آورند و پس از منکر بودنِ او، اثباتش کنند[۶].
- امام علی(ع): بنده دیگری مباش، که خدا تو را آزاد قرار داده است. آن خیری که جز با شر به دست نمیآید، خیر نیست، و آن آسانیای که جز با سختی به دست نمیآید، آسانی نیست[۷].
- امام علی(ع): آیا آزادهای نیست که این تَهمانده[ی دنیا] را به اهلش واگذارد؟ همانا برای جان شما، بهایی جز بهشت نیست. آن را جز به بهشت نفروشید[۸]
- امام باقر(ع) ـ در نامهاش به یکی از خلفای بنی امیّه ـ: از جمله آن (حدود ضایع شده)، ضایع شدن جهادی است که خداوند عز و جل آن را بر سایر کارها برتری داده و جهادگر را بر سایر عمل کنندگان در مراتب و بخشش و رحمت، فضیلت بخشیده است؛ زیرا دین با جهاد، پیروز شد و با جهاد است که از دین، دفاع میشود و خداوند با جهاد، جانها و مالهای مؤمنان را در برابر بهشت، در معاملهای که مایه رستگاری و موفقیت است، از آنان خریداری کرده و در این معامله، حفظ حدود را بر آنان شرط نموده است و نخستین شرط، فرا خواندن [[[مردم]]] از اطاعت، عبادت و ولایت بندگان به اطاعت، عبادت و ولایت خداوند است[۹].
- امام صادق(ع): پنج خصلت است که در هر کس یکی از آنها نباشد، چندان بهرهای نخواهد داشت: اوّل، وفا، و دوم، تدبیر، و سوم، حیا، و چهارم، حُسن خلق، و پنجم ـ که جامع همه این خصلتهاست ـ، آزادگی[۱۰].[۱۱]
جستارهای وابسته
- برپا داشتن حجت
- اتمام حجت
- برانگیختن فطرت و عقل
- احیای انسان
- دعوت به مصالح دین و دنیا
- دعوت به ایمان آوردن به غیب
- دعوت به ایمان آوردن به توحید
- دعوت به ایمان آوردن به نبوت
- دعوت به ایمان آوردن به معاد
- دعوت به برپا داشتن قسط
- دعوت به آزادی هدفمند
- دعوت به الفت و پرهیز از تفرقه
- دعوت به شناخت اهل حق از راه شناخت حق
- دعوت به پروامندی و پرهیزگاری
- دعوت به ارزشهای اخلاقی
- دعوت به کارهای نیکو
- دعوت به پرستش خداوند
- دعوت به دوست داشتن خداوند
- یادآوری کردن روزهای خدا
- تعلیم و تزکیه
- امر به معروف و نهی از منکر
- مبارزه با بدعتها
- نوید و بیم دادن
- فراخواندن نزدیکان پیش از دعوت دیگران
منابع
پانویس
- ↑ «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر کلمهای که میان ما و شما برابر است همداستان شویم که: جز خداوند را نپرستیم و چیزی را شریک او ندانیم و یکی از ما، دیگری را به جای خداوند، به خدایی نگیرد پس اگر روی گرداندند بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم». سوره آل عمران، آیه ۶۴.
- ↑ «... و بار (تکلیف) های گران و بندهایی را که بر آنها (بسته) بود از آنان برمیدارد...». سوره اعراف، آیه ۱۵۷. ر.ک: سوره شعرا، آیه۱۸.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۸۶-۸۷.
- ↑ «رسول اللّه(ص) ـ مِن کِتابِهِ إلی أهالی نَجرانَ ـ:بِسمِ إلهِ إبراهیمَ وإسحاقَ ویَعقوبَ. مِن مُحَمَّدٍ النَّبِیِّ رَسولِ اللّهِ(ص) إلی اُسقُفِّ نَجرانَ وأَهلِ نَجرانَ، إن أسلَمتُم فَإِنّی أحمَدُ إلَیکُمُ اللّهَ إلهَ إبراهیمَ وإسحاقَ ویَعقوبَ. أمّا بَعدُ، فَإِنّی أدعوکُم إلی عِبادَةِ اللّهِ مِن عِبادَةِ العِبادِ، وأَدعوکُم إلی وَلایَةِ اللّهِ مِن وَلایَةِ العِبادِ». دلائل النبوّة للبیهقی: ج ۵، ص۳۸۵، عن یونس؛ تاریخ الیعقوبی: ج ۲، ص۸۱، نحوه، بحارالأنوار: ج ۲۱، ص۲۸۵.
- ↑ «الإمام علیّ(ع): إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی بَعَثَ مُحَمَّدا(ص) بِالحَقِّ لِیُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَةِ عِبادِهِ إلی عِبادَتِهِ، ومِن عُهودِ عِبادِهِ إلی عُهودِهِ، ومِن طاعَةِ عِبادِهِ إلی طاعَتِهِ، ومِن وَلایَةِ عِبادِهِ إلی وَلایَتِهِ». الکافی: ج ۸ ص۳۸۶ ح ۵۸۶ عن محمّد بن الحسین عن أبیه عن جدّه عن أبیه، فلاح السائل: ص۳۷۲ ح ۲۴۸، بحارالأنوار: ج ۷۷ ص۳۶۵ ح ۳۴.
- ↑ «عنه(ع) ـ فی بَیانِ الغایَةِ مِنَ البِعثَةِ ـ:فَبَعَثَ اللّهُ مُحَمَّدا(ص) بِالحَقِّ، لِیُخرِجَ عِبادَهُ مِن عِبادَةِ الأَوثانِ إلی عِبادَتِهِ، ومِن طاعَةِ الشَّیطانِ إلی طاعَتِهِ، بِقُرآنٍ قَد بَیَّنَهُ وأَحکَمَهُ؛ لِیَعلَمَ العِبادُ رَبَّهُم إذ جَهِلوهُ، ولِیُقِرّوا بِهِ بَعدَ إذ جَحَدوهُ، ولِیُثبِتوهُ بَعدَ إذ أنکَروهُ». نهج البلاغة: الخطبة ۱۴۷، بحارالأنوار: ج ۱۸ ص۲۲۱ ح ۵۵.
- ↑ «عنه(ع): لا تَکُن عَبدَ غَیرِکَ وقَد جَعَلَکَ اللّهُ حُرّا، وما خَیرُ خَیرٍ لا یُنالُ إلّا بِشَرٍّ، ویُسرٍ لا یُنالُ إلّا بعُسـرٍ». نهج البلاغة: الکتاب ۳۱، تحف العقول: ص۷۷، عیون الحکم والمواعظ: ص۵۲۶ ح ۹۵۷۹، بحارالأنوار: ج ۷۷ ص۲۱۴ ح ۱.
- ↑ «عنه(ع): ألا حُرٌّ یَدَعُ هذِهِ اللُّماظَةَ لِأَهلِها؟! إنَّهُ لَیسَ لِأَنفُسِکُم ثَمَنٌ إلَا الجَنَّةَ، فَلا تَبیعوها إلّا بِها». نهج البلاغة: الحکمة ۴۵۶، تحف العقول: ص۳۹۱ عن الإمام الکاظم(ع) نحوه، عیون الحکم والمواعظ: ص۱۰۸ ح ۳۳۸۱ و ۲۳۸۲، بحار الأنوار: ج ۷۳ ص۱۳۲ ح ۱۳۶.
- ↑ «الإمام الباقر(ع) ـ فی رِسالَتِهِ إلی بَعضِ خُلَفاءِ بَنی اُمَیَّةَ ـ:ومِن ذلِکَ ما ضُیِّعَ الجِهادُ الَّذی فَضَّلَهُ اللّهُ عز و جل عَلَی الأَعمالِ وفَضَّلَ عامِلَهُ عَلَی العُمّالِ؛ تَفضیلاً فِی الدَّرَجاتِ وَالمَغفِرَةِ وَالرَّحمَةِ؛ لِأَنَّهُ ظَهَرَ بِهِ الدّینُ وبِهِ یُدفَعُ عَنِ الدّینِ، وبِهِ اشتَرَی اللّهُ مِنَ المُؤمِنینَ أنفُسَهُم وأَموالَهُم بِالجَنَّةِ بَیعا مُفلِحا مُنجِحا اِشتَرَطَ عَلَیهِم فیهِ حِفظَ الحُدودِ، وأَوَّلُ ذلِکَ الدُّعاءُ إلی طاعَةِ اللّهِ مِن طاعَةِ العِبادِ، وإلی عِبادَةِ اللّهِ مِن عِبادَةِ العِبادِ، وإلی وَلایَةِ اللّهِ مِن وَلایَةِ العِبادِ».الکافی: ج ۵ ص۳ ح ۴.
- ↑ «الإمام الصادق(ع): خَمسُ خِصالٍ مَن لَم تَکُن فیهِ خَصلَةٌ مِنها فَلَیسَ فیهِ کَثیرُ مُستَمتَعٍ، أوَّلُهَا: الوَفاءُ، وَالثّانِیَةُ: التَّدبیرُ، وَالثّالِثَةُ: الحَیاءُ، وَالرّابِعَةُ: حُسنُ الخُلقِ، وَالخامِسَةُ ـ وهِیَ تَجمَعُ هذِهِ الخِصالَ ـ: الحُرِّیَّةُ».الخصال: ص۲۸۴ ح ۳۳ عن أبی خالد السجستانی وص ۲۹۸ ح ۶۹ عن أبی خالد العجمی، مشکاة الأنوار: ص۴۳۵ ح ۱۴۵۶ کلاهما نحوه وفیهما «الدین والعقل والأدب» بدل «الوفاء والتدبیر والحیاء»، بحارالأنوار: ج ۶۹ ص۳۸۷ ح۵۲.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۸۶-۹۱.