بحث:امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
(۲۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''[[امامت]]''' یکی از مهمترین اصول [[اعتقادی]] [[شیعه]] است که در کنار سایر اصول اعم از [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]] از اهمیت بسزایی برخوردار است. [[امام]] در لغت به معنای هر کسی یا چیزی است که از او تبعیت شده یا به او [[اقتدا]] گردد و در [[اصلاح]] [[کلامی]] به [[ریاست عامه]] در امر [[دین]] و [[دنیا]] از باب [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} تعریف شده است. از آنجا که اساس [[حکومت اسلامی]] در [[ایران]] بر مبنای [[امامت]] و [[ولایت]] پایه‌ریزی شده و [[ولی فقیه]] به عنوان [[حاکم اسلامی]]، در [[حکم]] [[نایب عام]] [[امام عصر]] {{ع}} در [[عصر غیبت]] است؛ از این رو تعبیر [[امامت]] در [[فرهنگ]] و [[معارف]] [[انقلاب اسلامی]] نیز بازتاب بسیاری داشته و در این خصوص فرمایشاتی از امامین [[انقلاب]] در مباحث مختلف حول این اصل همچون [[حقیقت امامت]] و معنای آن، [[ارتباط]] [[ امامت]] با مناصبی همچون [[نبوت]]، [[ولایت]] و سلزنت و تفاوت‌ها و وجوه اشتراک این واژه‌ها با یکدیگر، [[شرایط امام]] و [[رهبر]] [[مشروع]] از منظر [[اسلام]]، [[وظایف امام]] و نیز [[حقوق]] وی، بیان شده که حاکی از توجه ایشان به این مسأله است.
== مقدمه ==
[[مسلمانان]] در اصل امامت [[اتفاق نظر]] دارند<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰، ص۱۱؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۳۶۲؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.</ref>. اما در حقیقت امامت [[اختلاف]] وجود دارد؛ [[اهل سنت]] آن را مقامی برای [[اقامه سنت]] و [[قوانین شرع]] و استیفای [[حقوق]] و [[حفظ اسلام|حفظ]] و حراست از حوزه [[اسلام]] می‌دانند<ref>آمدی، سیف‌الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج۵، ص۱۲۱؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۳؛ جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۴-۳۴۵.</ref> که نصی از [[پیامبر]] {{صل}} بر آن وجود ندارد<ref>تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۸؛ جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۴.</ref>، بلکه از طرف [[مردم]] [[انتخاب]] شده و [[اطاعت]] او بر آنان [[واجب]] است<ref>آمدی، سیف‌الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج۵، ص۱۲۲.</ref>؛ ولی [[امامیه]]، حقیقت امامت را [[پیشوایی]] و ریاستی از ناحیه [[خداوند]] می‌داند که نه تنها امور [[دنیایی]] را دربر می‌گیرد، بلکه [[امور دینی]]، مثل [[هدایت امت]]، تبیین [[وحی]]، [[بیان احکام]] [[الهی]] و [[تفسیر آیات قرآن]] را نیز شامل می‌شود<ref>مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیه، ص۳۹ -۴۱؛ خواجه نصیر طوسی، رسائل، ص۴۵۹ -۴۶۱؛ ابن میثم بحرانی، قواعد المرام، ص۱۷۷؛ سبحانی، جعفر، الالهیات، ج۴، ص۲۶- ۲۷.</ref>.


== معناشناسی امام و امامت ==
امام خمینی امامت را یک اصل الهی برخاسته از متن [[دین]] برای راهبری [[جامعه]] می‌داند که بدون آن [[سعادت]] [[جامعه]] تحقق نمی‌یابد و این اصل را از [[اصول مذهب]] می‌شمارد<ref>امام خمینی، کتاب الطهاره، ج۳، ص۴۴۱.</ref>. ایشان بر این [[باور]] است که [[مقام امامت]] صرفاً یک [[مقام]] اعتباری نیست<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲.</ref>. بلکه یک [[منصب]] [[حقیقی]] [[الهی]] است که [[پیامبر]] {{صل}} از طرف [[خداوند]] [[مأمور]] به [[نصب]] و [[جعل]] و تصریح به آن می‌شود<ref>امام خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۱۹۷؛ صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۱؛ ج۲۰، ص۱۱۲.</ref>. به [[اعتقاد]] ایشان، [[امامت]] دو جنبه ظاهری و [[باطنی]] دارد و جنبه ظاهری آن، [[حکومت]] و [[زعامت]] [[دنیایی]] است و با تشکیل [[حاکمیت سیاسی]] شکل می‌گیرد؛ از این رو ایشان [[واقعه غدیر]] را مساوی با [[ایجاد حکومت]] دانسته است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۲.</ref> و از جنبه باطنی آن، به [[ولایت]] تعبیر می‌کند<ref>امام خمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص۵۸؛ همو، آداب الصلاة، ص۱۴۱.</ref>. صاحب این مقام باطنی، [[انسان کامل]] و [[حجت]] [[واقعی]] [[خدا]] بر روی [[زمین]] است<ref>امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> که [[خلافت]] کلی الهی دارد و این خلافت، خلافتی [[تکوینی]] است و به موجب آن جمیع ذرات در برابر آن خاضع‌اند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۵۳.</ref>، بلکه [[حقیقت]] آن، مقام [[کشف]] و بسط [[حقایق]] است؛ یعنی کسی [[شایسته]] این مقام است که بتواند [[وحدت]] و کثرت را با هم جمع کند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲.</ref>. داشتن این [[مقام معنوی]]، سبب [[نصب امام]] در مقام ظاهری و حکومت است که نتیجه آن [[تشکیل حکومت]] و [[عدالت]] واقعی در جامعه خواهد بود؛ به گونه‌ای که [[مرضی خداوند]] باشد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۲.</ref>.<ref>[[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۲۳۹.</ref>
=== امام در لغت ===
اهل لغت برای امام معانی مختلفی [[ذکر]] کرده‌ و گفته‌اند: امام در معانی [[پیشوا]]، پیشرو، [[مقتدا]]، قیِّم، [[مصلح]]، [[الگو]]، طریق و راه اصلی، [[راهنما]]<ref>ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۱؛ ابن منظور، محمد، لسان العرب، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۵؛ راغب، حسین بن محمد، المفردات، ص۸۷.</ref> و کسی که همواره مقصود و [[هدف]] حرکت و تلاش دیگران قرار گیرد، آمده است<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>. همچنین به معنای مصلح و [[سرپرست]]<ref>ابن منظور، محمد، لسان العرب، ج ۱۲، ص۲۵.</ref> و شاقول و ریسمان بنّایی نیز به کار رفته است<ref>ابن فارس، محمد، معجم مقاییس اللغة، ج ۱ ص۲۹؛ ابن منظور، محمد، لسان العرب، ج ۱۲ ص۲۵ و ۲۶؛ صاحب ابن عباد، المحیط فی اللغة، ج ۱۰، ص۴۶۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد عالمی|عالمی، سید محمد]]، [[بررسی تعریف امامت در مدرسه بغداد (مقاله)|بررسی تعریف امامت در مدرسه بغداد]]، ص۱۲؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۲۳.</ref>. صرف نظر از [[اختلافات]] معنایی واژۀ «امام»، اغلب لغت شناسان (لغویین) امام را از مصدر ائتمام به معنای تقدم و [[پیشوایی]] و به معنای چیزی که مورد [[اقتدا]] و [[پیروی]] قرار گیرد، دانسته‌اند<ref>نک: طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۴؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۷؛ ابن‌منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۲، ص۲۴؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ص۳۳</ref>.<ref>[[محسن اراکی|اراکی، محسن]]، [https://www.aparat.com/v/FYjv۰?playlist=۳۷۶۱۹۷ درس اول «امامت در اندیشه اسلامی»]</ref>


=== امامت در اصطلاح کلامی ===
== معنای امامت ==
متکلمان شیعه و اهل سنت با اندک تفاوت‌هایی در قیود تعریف، امامت را به [[ریاست عامه]] در امر [[دین]] و [[دنیا]] از باب [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} تعریف کرده‌اند<ref>نک: عضدالدین ایجی، المواقف فی علم کلام، ص۶۰۳؛ قوشچی، شرح تجرید، ص۴۷۲؛ میثم بن علی بن البحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۷۴</ref>.<ref>[[محمد حسین مختاری مازندرانی|مختاری مازندرانی، محمد حسین]]، [[امامت و رهبری - مختاری مازندرانی (کتاب)|‌امامت و رهبری]]، ص۳۰؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[امامت در بینش اسلامی (کتاب)|امامت در بینش اسلامی]]، ص۲۵-۳۳.</ref>
امامت به معنی [[رهبری]] [[اجتماع]] است. مسئله امامت [[ریاست عامه]] است<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۵۰.</ref>. امامت به معنی [[زعامت]] اجتماع است: {{عربی|ریاسة عامة}} یعنی [[ریاست]] عمومی<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۴۷.</ref>. امامت یعنی رهبری<ref>[[مرتضی مطهری]]، حماسه حسینی، جلد دوم، ص۲۴۸.</ref>.


=== امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی ===
[[نبوت]] و امامت دو [[منصب]] است که در [[انبیاء]] بزرگ هر دو منصب جمع است و در انبیاء کوچک یکی از آن دو، کما اینکه در ائمه، امامت و رهبری هست ولی [[نبوّت]] یعنی رهنمایی جدید نیست، چون راه همان راهی است که پیغمبر نمایانده است و ائمه، مردم را در همان راه که پیغمبر از طرف [[خداوند]] ارائه کرده است حرکت می‌دهند، [[بسیج]] می‌کنند و راه می‌برند. این مفهوم امامت از نظر اسلام است<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۲۱.</ref>. کلمه امامت در بسیاری از تعبیرات اسلامی در مورد همین [[ولایت معنوی]] به کار رفته است. مفهوم امامت مفهوم وسیعی است. امامت یعنی پیشوایی. یک مرجع [[احکام دینی]] پیشواست، همچنان که یک [[زعیم]] [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] نیز [[پیشوا]] است و همچنان که یک مربی [[باطنی]] و راهنمای [[معنوی]] از [[باطن]] ضمیر نیز پیشو است<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۵.</ref>. وقتی که [[انسان]] می‌خواهد انسان‌های دیگر را اداره کند یعنی وقتی که موضوع [[رشد]] و اداره انسان‌های دیگر باشد، آن را [[مدیریت]] و [[رهبری]] می‌نامیم. این نوع از رشد در اصطلاح [[اسلامی]] [[هدایت]] و به تعبیر رساتر امامت نامیده می‌شود. دقیق‌ترین کلمه‌ای که بر کلمه امامت منطبق می‌شود همین کلمه رهبری است<ref>[[مرتضی مطهری]]، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۱۸.</ref>. امامت به معنی نمونه بودن و [[سرمشق]] بودن است<ref>حماسه حسینی، جلد اول، ص۹۹.</ref>.
امام یعنی [[حاکم]] و [[پیشوایی]] که از طرف [[پروردگار]] تعیین می‌شود. [[پیامبر]] نیز یک امام است. {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} <ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۰/۷/۱۳۵۳.</ref>.


مسئله‌ [[امامت]]، یک مسئله‌ مخصوص مسلمانها یا مخصوص [[شیعیان]] نیست.[[ امامت]] یعنی یک فردی، یک گروهی بر یک جامعه‌ای [[حکمرانی]] می‌کنند و جهت حرکت آنها را در امر [[دنیا]] و در امر [[معنویت]] و [[آخرت]] مشخص می‌کنند. این یک مسئله‌ همگانی است برای همه‌ [[جوامع بشری]]. <ref>بیانات مقام معظم رهبری در جمع 110 هزار بسیجی در روز عید غدیر، 1389/09/04</ref>.
امامت به تعبیر [[علما]] [[ریاست]] در [[دین]] و دنیاست و چون ریاست در دین است، قهراً ریاست در [[دنیا]] هم هست<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۹۶.</ref>. امامت ریاستی است عمومی هم در [[امور دینی]] و هم در امور [[دنیایی]]. مقصود این است که امامت هم نظیر [[نبوت]] از مسائلی است که از حدّ بشری بیرون است و به همین جهت [[انتخاب امام]] از حد [[استطاعت]] بشری بیرون است و بنابراین آن طرفی است، از آن طرف باید بیاید، مثل نبوت است که از [[طریق وحی]] و [[تعیین]] [[الهی]] باید بیاید با این تفاوت که نبوت مستقیماً از [[ناحیه]] خداست، [[ارتباط]] [[پیغمبر]] است با [[خدا]] و امامت، تعیینی است از ناحیه پیغمبر از ناحیه خدا<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۹۲.</ref>. امامت به معنی [[ولایت]] است<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۵۵.</ref>. امامت به معنی [[مرجعیّت دینی]] است. امامت، نوعی کارشناسی [[اسلام]] می‌شود اما یک کارشناسی خیلی بالاتر از حدّ یک [[مجتهد]]، کارشناسی من جانب [[الله]]، [و [[ائمه]]] یعنی افرادی که [[اسلام‌شناس]] هستند البته نه اسلام‌شناسانی که از روی [[عقل]] و [[فکر]] خودشان اسلام را شناخته باشند که قهراً جایز الخطا باشند. بلکه افرادی که از یک طریق رمزی و [[غیبی]] که بر ما مجهول است، [[علوم]] اسلام را از پیغمبر گرفته‌اند؛ از پیغمبر {{صل}} رسیده به [[علی]] {{ع}} و از علی {{ع}} رسیده به [[امامان]] بعد و در تمام ادوار [[ائمه]]، [[علم]] [[اسلام]]، یک [[علم معصوم]] غیر مُخْطِئْ که هیچ [[خطا]] نمی‌کند، از هر امامی به [[امامان]] بعد رسیده است<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۵۱.</ref>. امامت یعنی [[حکومت]]. امامت در [[شیعه]] مسئله‌ای است [[تالی]] تِلوْ [[نبوت]] و بلکه از بعضی از درجات از نبوت بالاتر است. امامت پدیده و مفهومی است درست نظیر نبوت آن هم عالی‌ترین درجات نبوت<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۱۶۳.</ref>. امامت آن مقامی است که [[ابراهیم]] {{ع}} بعد از نبوت به آن می‌رسد و در آن حال خوشحال می‌شود و می‌گوید: {{متن قرآن|وَمِنْ ذُرِّيَّتِي}}<ref>«و از فرزندانم (چه کس را)؟» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> و برخی از ذریّه مرا هم خدایا به این [[مقام]] برسان، در حالی که می‌داند که چنین چیزی در مورد همه [[ذریه]] نمی‌تواند باشد<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۱۹۹.</ref>. امامت [[پیشوایی]] [[دین]] و دنیاست<ref>[[مرتضی مطهری]]،  امامت و رهبری، ص۱۳۹.</ref>.


== روابط معنایی امامت با واژگان همسو ==
اگر امامت را به این شکل تعریف کنیم که امری است [[متمم]] نبوت از نظر بیان دین، یعنی به آن [[دلیل]] وجودش لازم است که [[وظیفه]] [[پیغمبر]] را در [[بیان احکام]] انجام دهد، به همان دلیل که پیغمبر باید [[معصوم]] از [[اشتباه]] و [[گناه]] باشد، [[امام]] نیز باید چنین باشد. امامت لطفی است از جانب [[خدا]]<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۹۷.</ref>.
=== رابطه امامت با ولایت ===
واژه امامت از دیگر مفاهیم مرتبط با [[ولایت]] است؛ زیرا از دیدگاه [[مقام معظم رهبری]]، اتصال و پیوند میان [[امام]] و [[مردم]] یک رکن اساسی بوده و [[ولایت امامان معصوم]] ناشی از [[ارزش‌های معنوی]] ایشان است و [[پیروان]] یک امام حقیقتاً اتصال [[فکری]] و عملی با امام خویش دارند.
از آنجا که [[حاکمیت]] [[ولایت الهی]] در [[جامعه]] به معنای [[بسیج]] کردن همه نیروهای جامعه به سمت [[رضایت الهی]] است، [[جامعه اسلامی]] به یک [[قدرت]] متمرکز در متن جامعه نیازمند است تا تمام نیروهای داخلی به آن بپیوندند، از آنجا [[الهام]] بگیرند، همه از او حرف بشنوند. او نیز همه جوانب [[مصالح]] و [[مفاسد]] را بشناسد تا بتواند مانند یک دیده‌بان نیرومند و تیزبین هر کسی را به کار مخصوص خویش بگمارد. چنین شخصی که [[قلب]] جامعه اسلامی است امام نام دارد. امام سبب می‌شود همه نیروها در یک جهت پیوند بخورد و هیچ کدام هرز نرود ([[ولایت مؤمنین]]) و جامعه بتواند مانند مشت واحدی در برابر قدرت‌های [[بیگانه]] بایستد (سلب [[ولایت طاغوت]]) و همه قوای جامعه برای تأمین [[اهداف الهی]] متصل شود (ولایت الهی).  


امام یعنی [[حاکم]] و [[پیشوایی]] که از طرف [[پروردگار]] تعیین می‌شود. [[پیامبر]] نیز یک امام است. {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}} <ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. اگر [[امت اسلامی]] بخواهد زنده، موفق، پویا، [[پایدار]]، نیرومند و با [[نشاط]] باشد باید [[ارتباط]] ولایت خویش را با این «قلب جامعه» برقرار کند. ولایت با امام یعنی ارتباط فکری، عملی، [[روحی]] با امام، یعنی درست از او [[سرمشق]] گرفتن، در [[افکار]] و [[رفتار]] از وی [[پیروی]] کردن<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۰/۷/۱۳۵۳.</ref>.
امامت [[عهد]] خداست. امامت یعنی [[انسانی]] در حدی قرار بگیرد که به اصطلاح یک [[انسان کامل]] باشد که این انسان کامل به تمام وجودش می‌تواند پیشوای دیگران باشد<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۱۶۷.</ref>. مسئله امامت به معنی [[مرجعیت دینی]] در اسلام که [[پیغمبر اکرم]] در این [[حدیث متواتر]] فرموده است، جز این نیست که برای [[تفسیر قرآن]] و [[فهم قرآن]] و هدف‌های آن و توضیح و تشریح اهداف و [[معارف]] آن و مقررات آن و [[اخلاق]] آن، [[فهم]] ساده عرضی که هر که [[زبان عربی]] می‌داند پس کافی است، کافی نیست<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۳۷.</ref>. امامت از منازل [[انبیاء]] [[وارث]] اوصیاست. یعنی یک امر وراثتی است به این معنی که [[استعداد]] آن از هر [[نسل]] به [[نسل]] بعد منتقل شده است، نه [[وراثت]] قانونی. امامت [[خلافة الله]] است همانی که [[آدم]] اول داشت و خلافة‌الرسول و [[خلافت]] [[پیغمبر]]. امامت [[زمام دین]]، [[نظام]] [[مسلمین]]، [[صلاح دنیا]]، [[عزت]] [[مؤمنین]]، اُسّ و ریشه [[اسلام]] و شاخه بلند اسلام است<ref>[[مرتضی مطهری]]، امامت و رهبری، ص۲۰۱.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۱۷.</ref>


=== رابطه امامت با نبوت ===
==[[امامت]]==
از منظر مقام معظم رهبری [[نبوت]] مجرای ارتباط [[خدا]] با جامعه برای حاکمیت [[توحید]] در هستی و امامت است. امامت تنها محدود به [[بیان احکام]] [[شرعی]]، [[نصیحت]] و [[موعظه]] نیست بلکه [[ریاست]] [[دین]] و [[دنیا]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با روحانیون استان لرستان، ۳۰/۴/۱۳۷۰.</ref> و راهبری [[مردم]] به سمت [[صلاح]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه قزوین، ۲۶/۹/۱۳۸۲.</ref>. [[حضرت آیت‌الله خامنه‌ای]] با استناد به [[امتحانات]] متعدد [[ابراهیم]]{{ع}} برای رسیدن به [[مقام امامت]]، ضابطه‌مندی و [[الهی]] بودن این [[منصب]] را متذکر شده<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه قزوین، ۲۶/۹/۱۳۸۲.</ref> و [[امام]] را به قافله‌سالاری [[تشبیه]] می‌کنند که در مسیر تعالی همراه افراد قافله بوده خستگان را [[تشویق]]، آسیب دیدگان را درمان و گمشدگان را [[راهنمایی]] می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع کاروان‌های راهیان نور، دوکوهه، ۱۹/۱/۱۳۸۱.</ref>.<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم در عید غدیر خم، ۸/۱۰/۱۳۸۶.</ref>.
واژه امامت از دیگر مفاهیم مرتبط با [[ولایت]] است؛ زیرا از دیدگاه [[مقام معظم رهبری]]، اتصال و پیوند میان [[امام]] و [[مردم]] یک رکن اساسی بوده و [[ولایت امامان معصوم]] ناشی از [[ارزش‌های معنوی]] ایشان است و [[پیروان]] یک امام حقیقتاً اتصال [[فکری]] و عملی با امام خویش دارند.
 
از آنجا که [[حاکمیت]] [[ولایت الهی]] در [[جامعه]] به معنای [[بسیج]] کردن همه نیروهای جامعه به سمت [[رضایت الهی]] است، [[جامعه اسلامی]] به یک [[قدرت]] متمرکز در متن جامعه نیازمند است تا تمام نیروهای داخلی به آن بپیوندند، از آنجا [[الهام]] بگیرند، همه از او حرف بشنوند. او نیز همه جوانب [[مصالح]] و [[مفاسد]] را بشناسد تا بتواند مانند یک دیده‌بان نیرومند و تیزبین هر کسی را به کار مخصوص خویش بگمارد. چنین شخصی که [[قلب]] جامعه اسلامی است امام نام دارد. امام سبب می‌شود همه نیروها در یک جهت پیوند بخورد و هیچ کدام هرز نرود ([[ولایت مؤمنین]]) و جامعه بتواند ماند مشت واحدی در برابر قدرت‌های [[بیگانه]] بایستد (سلب [[ولایت طاغوت]]) و همه قوای جامعه برای تأمین [[اهداف الهی]] متصل شود (ولایت الهی). امام یعنی [[حاکم]] و [[پیشوایی]] که از طرف [[پروردگار]] تعیین می‌شود. [[پیامبر]] نیز یک امام است. {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. اگر [[امت اسلامی]] بخواهد زنده، موفق، پویا، [[پایدار]]، نیرومند و با [[نشاط]] باشد باید [[ارتباط]] ولایت خویش را با این «قلب جامعه» برقرار کند. ولایت با امام یعنی ارتباط فکری، عملی، [[روحی]] با امام، یعنی درست از او [[سرمشق]] گرفتن، در [[افکار]] و [[رفتار]] از وی [[پیروی]] کردن<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۰/۷/۱۳۵۳.</ref>.
=== رابطه امامت با سلطنت ===
از منظر مقام معظم رهبری [[نبوت]] مجرای ارتباط [[خدا]] با جامعه برای حاکمیت [[توحید]] در هستی و امامت است. امامت تنها محدود به [[بیان احکام]] [[شرعی]]، [[نصیحت]] و [[موعظه]] نیست بلکه [[ریاست]] [[دین]] و [[دنیا]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با روحانیون استان لرستان، ۳۰/۴/۱۳۷۰.</ref> و راهبری [[مردم]] به سمت [[صلاح]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه قزوین، ۲۶/۹/۱۳۸۲.</ref>. [[حضرت آیت‌الله خامنه‌ای]] با استناد به [[امتحانات]] متعدد [[ابراهیم]]{{ع}} برای رسیدن به [[مقام امامت]]، ضابطه‌مندی و [[الهی]] بودن این [[منصب]] را متذکر شده<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه قزوین، ۲۶/۹/۱۳۸۲.</ref> و [[امام]] را به قافله‌سالاری [[تشبیه]] می‌کنند که در مسیر تعالی همراه افراد قافله بوده خستگان را [[تشویق]]، آسیب دیدگان را درمان و گمشدگان را [[راهنمایی]] می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع کاروان‌های راهیان نور، دوکوهه، ۱۹/۱/۱۳۸۱.</ref>. بر همین اساس ایشان معتقدند [[امامت]] نه تنها اداره [[زندگی دنیوی]] مردم؛ بلکه [[پیشوایی]] [[جسم]] و [[دل]]، [[مدیریت]] [[دل‌ها]]، [[تکامل]] بخشیدن به روح‌ها و بالا بردن فکرها و معنویت‌هاست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم در عید غدیر خم، ۸/۱۰/۱۳۸۶.</ref>. به عبارت دیگر امامت، اوج معنای مطلوب [[اداره جامعه]] و در مقابل انواع دیگر مدیریت‌های [[جامعه]] است که از [[ضعف‌ها]]، [[شهوات]]، [[نخوت]] و فزون‌طلبی [[انسانی]] سرچشمه می‌گیرند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنرانی در جمع زائران امام رضا{{ع}} در مشهد مقدس در سالروز عید غدیر خم، ۱۲/۱۲/۱۳۸۰.</ref>.
مقام معظم رهبری امامت را [[ضد]] [[سلطنت]] دانسته و تفاوت‌های آنها را چنین تبیین می‌کنند:
امامت، آمیزه‌ای از سه مفهوم «[[رهبری سیاسی]]»، «[[آموزش]] [[دینی]]» و «[[تهذیب]] [[روحی]]» است و [[اسلام]] این سه را هیچ‌گاه از یکدیگر تفکیک نمی‌کند<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۶۱.</ref>.
#امامت، یعنی پیشوایی روحی و [[معنوی]] و [[پیوند عاطفی]] و [[اعتقادی]] با مردم؛ اما سلطنت، یعنی [[حکومت]] با [[زور]] و [[فریب]] و بدون هیچ‌گونه علقه معنوی و [[عاطفی]] و [[ایمانی]].
#امامت، حرکتی در میان [[امت]]، برای امت و در جهت خیر است. سلطنت، [[سلطه]] مقتدرانه علیه [[مصالح مردم]] و برای طبقات خاص با [[هدف]] [[ثروت‌اندوزی]] و [[شهوت‌رانی]] گروه [[حاکم]] است.
#امامت دستگاهی است که [[عزت]] خدایی، [[علم]] و [[معرفت]] و [[رفق و مدارا]] میان مردم را [[ترویج]] و [[ابهت]] اسلام و [[مسلمین]] را در مقابل [[دشمن]] [[حفظ]] می‌کند. اما [[سلطنت]] و حکومت‌های جائرانه، نقطه مقابل آن است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۶/۱/۱۳۷۹.</ref>.
 
== امامت در قرآن ==
=== اقسام امام ===
[[امام]] دو [[جور]] می‌تواند باشد: یک امامی که [[خدای متعال]] در [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|و جعلنا هم ائمّة یهدون بأمرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصّلوة و ایتاء الزّکوة و کانوا لنا عابدین}}. این امامتی است که به [[امر پروردگار]]، [[مردم]] را [[هدایت]] می‌کند؛ [[مردم]] را از [[خطرها]]، از سقوطگاه‌ها، از لغزشگاه‌ها عبور می‌دهد؛ آنها را به سرمنزل مقصود و مطلوب از [[حیات دنیوی]] [[ انسان]] - که [[خداوند]] این [[حیات]] را به [[انسان]] داده، برای رسیدن به آن مقصود - می‌رساند و به آن سمت [[هدایت]] می‌کند. این یک [[جور]] [[امام]] است که مصداق آن، انبیای الهی‌اند؛ مصداق آن، [[پیغمبر اکرم]] است. [[امام باقر]] {{ع}} در [[منا]] [[مردم]] را جمع کرد و فرمود: {{متن حدیث|انّ رسول اللَّه کان هو الامام}}. [[اولین امام]]، خود [[پیغمبر]] است. [[پیغمبران]] [[الهی]]، اوصیای [[پیغمبران]]، برگزیده‌ترین [[انسان‌ها]]، از این دسته امام‌های نوع اولند؛ که اینها کارشان [[هدایت]] است، از سوی [[خدای متعال]] رهنمائی می‌شوند، این رهنمائی را به [[مردم]] منتقل می‌کنند: «و اوحینا الیهم فعل الخیرات»؛ کارشان [[کار نیک]] است، {{متن قرآن|و اقام الصّلوة}}؛ [[نماز]] را برپا می‌دارند - که [[نماز]] رمز [[ارتباط]] و اتصال [[انسان]] به خداست - {{متن قرآن|و کانوا لنا عابدین}}؛ بنده‌ [[خدا]] هستند، مانند همه‌ [[انسان‌ها]] که [[بندگان خدا]] هستند. [[عزت]] [[دنیوی]] آنها کمترین آسیبی به [[بندگی خدا]] در وجود آنها و در [[دل]] آنها نمی‌زند. این یک دسته.
 
یک دسته‌ دیگر: {{متن قرآن|و جعلنا هم ائمّة یدعون الی النّار}}، که در [[قرآن]] درباره‌ [[فرعون]] وارد شده است. [[فرعون]] هم [[امام]] است. به همان معنا که در آیه‌ [[اول]] «[[امام]]» استعمال شده بود، در اینجا هم [[امام]] به همان معناست؛ یعنی دنیای [[مردم]] و [[دین]] [[مردم]] و [[آخرت]] [[مردم]] - [[جسم]] و [[جان]] [[مردم]] - در قبضه‌ [[قدرت]] اوست، اما {{متن قرآن|یدعون الی النّار}}؛ [[مردم]] را به [[آتش]] [[دعوت]] می‌کنند، [[مردم]] را به [[هلاکت]] [[دعوت]] می‌کنند.<ref>بیانات مقام معظم رهبری در جمع 110 هزار بسیجی در روز عید غدیر، 1389/09/04.</ref>.
 
== حقیقت امامت ==
=== الهی بودن نصب امام ===
امام خمینی امامت را یک اصل الهی برخاسته از متن [[دین]] برای راهبری [[جامعه]] می‌داند که بدون آن [[سعادت]] [[جامعه]] تحقق نمی‌یابد و این اصل را از [[اصول مذهب]] می‌شمارد<ref>امام خمینی، کتاب الطهاره، ج۳، ص۴۴۱.</ref>. ایشان بر این [[باور]] است که [[مقام امامت]] صرفاً یک [[مقام]] اعتباری نیست<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲.</ref>. بلکه یک [[منصب]] [[حقیقی]] [[الهی]] است که [[پیامبر]] {{صل}} از طرف [[خداوند]] [[مأمور]] به [[نصب]] و [[جعل]] و تصریح به آن می‌شود<ref>امام خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۱۹۷؛ صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۱؛ ج۲۰، ص۱۱۲.</ref>. به [[اعتقاد]] ایشان، [[امامت]] دو جنبه ظاهری و [[باطنی]] دارد و جنبه ظاهری آن، [[حکومت]] و [[زعامت]] [[دنیایی]] است و با تشکیل [[حاکمیت سیاسی]] شکل می‌گیرد؛ از این رو ایشان [[واقعه غدیر]] را مساوی با [[ایجاد حکومت]] دانسته است<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۲.</ref> و از جنبه باطنی آن، به [[ولایت]] تعبیر می‌کند<ref>امام خمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص۵۸؛ همو، آداب الصلاة، ص۱۴۱.</ref>. صاحب این مقام باطنی، [[انسان کامل]] و [[حجت]] [[واقعی]] [[خدا]] بر روی [[زمین]] است<ref>امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> که [[خلافت]] کلی الهی دارد و این خلافت، خلافتی [[تکوینی]] است و به موجب آن جمیع ذرات در برابر آن خاضع‌اند<ref>امام خمینی، ولایت فقیه، ص۵۳.</ref>، بلکه [[حقیقت]] آن، مقام [[کشف]] و بسط [[حقایق]] است؛ یعنی کسی [[شایسته]] این مقام است که بتواند [[وحدت]] و کثرت را با هم جمع کند<ref>امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲.</ref>. داشتن این [[مقام معنوی]]، سبب [[نصب امام]] در مقام ظاهری و حکومت است که نتیجه آن [[تشکیل حکومت]] و [[عدالت]] واقعی در جامعه خواهد بود؛ به گونه‌ای که [[مرضی خداوند]] باشد<ref>امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۲.</ref>.<ref>[[علی رضا اژدر|اژدر]] و [[سید علی احمدی امیری|احمدی امیری]]، [[امامت - اژدر و احمدی امیری (مقاله)| مقاله «امامت»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی]]، ج۲، ص ۲۳۹.</ref>.
 
مقام معظم رهبری نیز در خصوص الهی بودن نصب امام می‌فرمایند: این که [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} حساسترین [[زمان]] را برای اعلام مسئله‌ [[ولایت]] [[انتخاب]] کرد، این انتخابِ [[پیغمبر]] نبود، انتخابِ [[خدای متعال]] بود. از طرف [[پروردگار]] [[وحی]] رسید که: {{متن قرآن|بلّغ ما انزل الیک من ربّک}}. نه اینکه [[پیغمبر]] مسئله‌ [[امامت]] و [[ولایت]] را از سوی [[پروردگار]] قبلاً نمی‌دانست؛ چرا، از اولِ [[بعثت]] برای [[پیغمبر]] مسئله روشن بود. بعد هم حوادث گوناگون این بیست و سه سال، آنچنان این [[حقیقت]] را عریان کرد و آشکار کرد که جای تردیدی [[باقی]] نمی‌گذاشت؛ اما [[اعلان]] رسمی باید در حساس‌ترین [[زمان]] اتفاق می‌افتاد و به [[دستور]] [[پروردگار]] اتفاق افتاد: {{متن قرآن|بلّغ ما انزل الیک من ربّک و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته}}، یعنی این یک [[رسالت الهی]] است که باید بگوئی. <ref>بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم به مناسبت عید غدیر، ۱۳۸۸/۰۹/۱۵.</ref>.
 
ایشان در موضعی دیگر نیز با اشاره به این ویژگی می‌فرمایند: این [[کار]] را [[پیغمبر]] در [[غدیر]] انجام دادند؛ [[امیرالمؤمنین]] را که از لحاظ [[شخصیت]] - چه [[شخصیت]] [[ایمانی]]، چه [[شخصیت]] [[اخلاقی]]، چه [[شخصیت]] انقلابی و [[نظامی]]، چه [[شخصیت]] [[رفتاری]] با قشرهای مختلف افراد - یک فرد ممتاز و منحصر بفردی بود، [[منصوب]] کردند و [[مردم]] را به [[تبعیت]] از او موظف کردند. این هم [[فکر]] [[پیغمبر]] نبود، این [[هدایت الهی]] بود، [[دستور الهی]] بود، [[نصب الهی]] بود؛ مثل بقیه سخنان و هدایتهای [[نبی مکرم]] که همه، [[الهام الهی]] بود. این [[دستور]] صریح [[پروردگار]] به [[پیغمبر اکرم]] بود، [[پیغمبر اکرم]] هم این [[دستور]] را عمل کردند. <ref>بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم در سالروز عید سعید غدیر خم‌، 1385/10/18.</ref>.
 
== جایگاه امامت ==
آیه‌ شریفه‌ {{متن قرآن|یاَیُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ مآ اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّکَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه}}، [خطاب به [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، می‌فرماید:] اگر این [[حکم]] را [[ابلاغ]] نکنی، اصلاً رسالتت را انجام نداده‌ای. [[پیغمبر]] 23 سال است دارد [[مجاهدت]] می‌کند -آن مجاهدات [[مکّه]]، آن مجاهدات [[مدینه]]، آن [[جنگ‌ها]]، آن فداکاری‌ها، آن گذشت‌ها، آن سختگیری‌های بر خود، آن [[هدایت]] [[عظیم]] بشری که آن [[بزرگوار]] انجام داده است، اینها همه در این مدّت انجام گرفته- این چه حادثه‌ای و چه عارضه‌ای است که اگر نباشد، همه‌ اینها [گویی‌] نیست {{متن قرآن|وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه}}، این نمی‌تواند چند [[حکم]] فرعی باشد؛ این یک چیزی فراتر از اینها است؛ آن چیست؟[[ امامت]] است. <ref>بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر، 1395/06/30.</ref>.
 
== ابعاد امامت ==
مسئله‌ [[غدیر]] مسئله‌ بسیار مهمّى است در [[تاریخ اسلام]]... در اصل این مسئله جاى هیچ تردیدى نیست. آنچه در مورد محتواى جمله‌ تاریخى و [[شریف]] و پر مغز [[پیامبر]] به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} که فرمود: {{متن حدیث|من کنت مولاه فهذا علی مولاه}}، بایستى بیان بشود [اینکه‌]، غیر از [[نصب]] [[امیرالمؤمنین]] به [[خلافت]] و [[امامت]] بعد از نبىّ [[اکرم]] و [[وصایت]] [[پیغمبر]] - که معناى رایج و شایع این جمله است - یک مضمون مهمّ دیگرى در این بیان وجود دارد که نباید مورد [[غفلت]] قرار بگیرد و آن، پرداختن [[اسلام]] به امر [[حکومت]] و امر [[سیاست]] [[امّت]] و اهمّیّت این موضوع از نظر [[اسلام]] است. <ref>بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم به‌مناسبت عید غدیر، 1393/07/21.</ref>.
 
== اثبات امامت ==
مقام معظم رهبری با استناد به حدیث غدیر و برخی دیگر از ادله نقلی همچون آیه ولایت، به اثبات امامت امیرالمومنین {{ع}} نیز پرداخته‌اند
=== اثبات امامت امام علی {{ع}} ===
[[عید غدیر]] اگرچه شاخص فرقه‌ امامیه‌ [[شیعه]] است، [[ولی]] در واقع با مفهوم و محتوا و مضمون گسترده‌ای که این حادثه دارد، این [[عید]] متعلق به همه‌ی [[مسلمانان]]، بلکه با توضیحی که عرض خواهم کرد، متعلق به همه‌ کسانی است که برای بهروزی [[انسان]] [[دل]] می‌سوزانند.
ما [[شیعیان]] این [[اعتقاد]] [[راسخ]] را که متکی به [[دلیل]] متقن و غیر قابل [[تردید]] است، درباره‌ [[امیرالمؤمنین]] [[علی‌بن‌ابی‌طالب]] (علیه‌السّلام) داریم. این [[حدیث متواتر]] - یعنی [[حدیث]] [[روز غدیر]] - را که همه‌ [[محدثین]] بزرگ [[اسلام]]، از [[شیعه]] و [[سنی]] [[نقل]] کرده‌اند، مستند این عقیده‌ متقن می‌دانیم.
 
[[پیغمبر اکرم]] در یک [[روز]] گرم و در یک نقطه‌ حساس، در مقابل چشم [[مردم]]، [[علی‌بن‌ابی‌طالب]] ([[ع]]) را به عنوان [[امام]] [[مسلمین]] پس از خود و [[ولی امر]] امور [[اسلام]] معین کرد و به [[مردم]] معرفی کرد؛ {{متن حدیث|من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه}}. این عطف به [[آیات]] متعددی است که [[ولایت پیغمبر]] از سوی [[خدای متعال]] تثبیت شده است؛ {{متن قرآن|انّما ولیّکم اللَّه و رسوله}} و [[آیات]] متعدد دیگر. می‌فرماید: آن کسی که من [[ولی]] او هستم، این [[علی]] [[ولی]] اوست. هر معنائی که [[ولایت]] در مورد [[پیغمبر]] دارد، همان معنا در مورد [[امیرالمؤمنین]] با این [[نصب]] [[پیغمبر]] و معرفی [[پیغمبر]] محقق است. این یک [[دلیل]] محکم و مستندِ غیر قابل [[تردید]] است. در این خصوص، بزرگان بحث کرده‌اند. لازم نیست وارد بحث‌های [[اعتقادی]] بشویم؛ این مسلّم است. <ref>بیانات در جمع ۱۱۰ هزار بسیجی در روز عید غدیر، ۱۳۸۹/۰۹/۰۴.</ref>.
 
[[ولایت امیرالمؤمنین]] و مسئله‌ [[ولایت]]، یک جا در [[قرآن]] -در [[سوره مائده]]- مایه‌ [[یأس]] [[کفّار]] است: {{متن قرآن|اَلیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم}}؛ آن [[روزی]] که مسئله‌ [[ولایت]] مطرح شده، آن [[روزی]] است که به [[نصّ قرآن]] {{متن قرآن|یَئِسَ الَّذینَ کَفَروا مِن دینِکُم}}، مایه‌ [[یأس]] کّفار است که مرحوم علّامه‌ طباطبائی یک تفصیل خیلی [[زیبایی]] در این زمینه دارند در [[تفسیر المیزان]] که این [[یأس]] چگونه است و با چه منطقی این [[یأس]] وجود دارد؛ یک جای دیگر در همین سوره‌ شریفه، این آیه‌ [[مبارکه]] است که {{متن قرآن|وَمَن یَتَوَلَّ اللهَ وَ رَسولَه وَ الَّذینَ ءامَنوا فَاِنَّ حِزبَ اللهِ هُمُ الغّْلِبون}}، که مراد از این {{متن قرآن|الَّذینَ ءامَنوا}} که در این [[آیه]] است و آیه‌ قبلش که {{متن قرآن|وَهُم راکِعون}} [است] -آیه‌ [[رکوع]] [که می‌گوید] در حال [[رکوع]]،[[ انفاق]] می‌کنند- [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} است؛ «ءامَنوا» در این [[آیه]] هم اشاره‌ به همان است؛ [یعنی] آیه‌ بعد از {{متن قرآن|اِنَّما وَلِیُّکُمُ الله}} آن‌وقت اینجا «حِزبَ [[الله]]» را که همان کسانی هستند که دنباله‌رو این [[ایمان]] و این حرکتند، «غالبون» معرّفی می‌کند؛ یعنی یک جا مسئله‌ [[یأس]] [[کفّار]] است، یک جا مسئله‌ غلبه‌ [[اهل حق]]. زمینه‌های حرکت [[امّت اسلامی]] و [[جامعه‌ اسلامی]]، بخصوص [[جامعه]] [[شیعه]] اینها است که مایه‌ [[غلبه]] و مایه‌ [[یأس]] [[کفّار]] و مایه‌ [[توانایی]] و [[قدرت]] و در [[اختیار]] ما است. <ref>بیانات مقام معظم رهبری در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیئت دولت، ۱۳۹۷/۰۶/۰۷.</ref>.
 
== شرایط امامت ==
مسئله‌ [[غدیر]] نشان‌دهنده‌ [[جامعیت اسلام]] و [[نگاه به آینده]] و آن چیزی است که در [[هدایت]] و [[زعامت]] [[امت اسلامی]] شرط است. همان چیزهایی که [[شخصیت]] [[امیرالمؤمنین]]، [[مظهر]] آنهاست: یعنی «[[تقوا]]»، «تدین»، «[[پایبندی]] مطلق به [[دین]]»، «ملاحظه غیر [[خدا]] و غیر راه [[حق]] را نکردن»، «بی‌پروا در [[راه خدا]] حرکت کردن»، «[[برخورداری از علم]]»، «برخورداری از [[عقل]] و [[تدبیر]]»، «برخورداری از [[قدرت]] [[عزم]] و [[اراده]]»؛ این یک [[عمل ]][[واقعی]] و در عین حال نمادین است. [[امیرالمؤمنین]] را با همین خصوصیات [[نصب]] کردند، در عین حال این نماد [[زعامت]] [[امت اسلامی]] در [[طول عمر]] [[اسلام]] - هر چه که بشود - همین عمل است؛ یعنی نماد [[زعامت]] و [[رهبری اسلامی]] در طول [[زمان]] همین است، همان چیزی که در [[انتخاب الهی]] [[امیرالمؤمنین]] تحقق پیدا کرد. [[غدیر]]، یک چنین حقیقتی است. <ref>بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم در سالروز عید سعید غدیر خم‌، 1385/10/18.</ref>.


== شئون امام ==
ایشان امامت را [[ضد]] [[سلطنت]] دانسته و تفاوت‌های آنها را چنین تبیین می‌کنند: امامت، یعنی پیشوایی روحی و [[معنوی]] و [[پیوند عاطفی]] و [[اعتقادی]] با مردم؛ اما سلطنت، یعنی [[حکومت]] با [[زور]] و [[فریب]] و بدون هیچ‌گونه علقه معنوی و [[عاطفی]] و [[ایمانی]]. امامت، حرکتی در میان [[امت]]، برای امت و در جهت خیر است. سلطنت، [[سلطه]] مقتدرانه علیه [[مصالح مردم]] و برای طبقات خاص با [[هدف]] [[ثروت‌اندوزی]] و [[شهوت‌رانی]] گروه [[حاکم]] است. امامت دستگاهی است که [[عزت]] خدایی، [[علم]] و [[معرفت]] و [[رفق و مدارا]] میان مردم را [[ترویج]] و [[ابهت]] اسلام و [[مسلمین]] را در مقابل [[دشمن]] [[حفظ]] می‌کند. اما [[سلطنت]] و حکومت‌های جائرانه، نقطه مقابل آن است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۶/۱/۱۳۷۹.</ref>.
=== دیدگاه مقام معظم رهبری ===
ایشان با استناد به [[آیه ۵۵ سوره مائده]] برخی [[ویژگی‌های امام]] را چنین توصیف می‌کنند: «[[ایمان واقعی]] که با عمل مستمر [[تأیید]] شده است؛ [[اقامه نماز]] و [[زنده کردن]] [[روح]] [[یاد خدا]] در [[جامعه]]؛ [[دلبستگی]] به [[انفاق]] و [[عدالت اجتماعی]]»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۲/۷/۱۳۵۳.</ref>. همچنین با استناد به [[آیه]] ۷۳ [[سوره انبیاء]]، [[هدایت‌گری]]، [[الهام]] یافتن به [[نیکی‌ها]] و [[عبودیت]] را از دیگر ویژگی‌های امام می‌شمارند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۹/۷/۱۳۵۳.</ref>.
[[امام]] سه شان اصلی دارد که عبارت‌اند از:
[[رهبر معظم انقلاب]] به نگرشی غلط اشاره می‌کنند که [[امامان]] را دانشمندانی [[معصوم]]، [[مظلوم]]، مورد [[حسادت]] دشمن و [[منزوی]] می‌داند و در تصحیح این دیدگاه [[باطل]] می‌گویند امامان [[رهبران]] مبارزی بودند که شبکه [[عظیم]] [[تبلیغاتی]] و [[سیاسی]] را در سراسر [[سرزمین اسلامی]] اداره می‌کردند. به [[اعتقاد]] ایشان، حرکت امامان را باید همچون واکنش‌های یک [[انسان ۲۵۰ ساله]] دانست که در هر مقطع [[زندگی]] خویش، [[رفتاری]] متناسب با شرایط و [[هدف]] [[مقدس]] خود انجام می‌دهد. [[امام]] سه شان اصلی دارد که عبارت‌اند از:
#نمایان ساختن عملی آموزه‌های [[مکتب اسلام]] (نمودار عینی [[مکتب]]).
#نمایان ساختن عملی آموزه‌های [[مکتب اسلام]] (نمودار عینی [[مکتب]]).
# [[حفاظت]] از [[ایدئولوژی]] [[توحیدی]] و [[اسلام ناب]].
# [[حفاظت]] از [[ایدئولوژی]] [[توحیدی]] و [[اسلام ناب]].
# تلاش برای تشکیل یا [[حفظ جامعه]] و [[نظام اسلامی]]<ref>ولایت و حکومت، ص۹۲-۹۹.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[ولایت در منظومه فکری مقام معظم رهبری (مقاله)|مقاله «ولایت»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۱۴۷.</ref>.
# تلاش برای تشکیل یا [[حفظ جامعه]] و [[نظام اسلامی]]<ref>ولایت و حکومت، ص۹۲-۹۹.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[ولایت در منظومه فکری مقام معظم رهبری (مقاله)|مقاله «ولایت»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱]] ص ۱۴۷.</ref>
 
ایشان معتقدند [[امامت]] نه تنها اداره [[زندگی دنیوی]] مردم؛ بلکه [[پیشوایی]] [[جسم]] و [[دل]]، [[مدیریت]] [[دل‌ها]]، [[تکامل]] بخشیدن به روح‌ها و بالا بردن فکرها و معنویت‌هاست<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم در عید غدیر خم، ۸/۱۰/۱۳۸۶.</ref>. به عبارت دیگر امامت، اوج معنای مطلوب [[اداره جامعه]] و در مقابل انواع دیگر مدیریت‌های [[جامعه]] است که از [[ضعف‌ها]]، [[شهوات]]، [[نخوت]] و فزون‌طلبی [[انسانی]] سرچشمه می‌گیرند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنرانی در جمع زائران امام رضا{{ع}} در مشهد مقدس در سالروز عید غدیر خم، ۱۲/۱۲/۱۳۸۰.</ref>.
امامت، آمیزه‌ای از سه مفهوم «[[رهبری سیاسی]]»، «[[آموزش]] [[دینی]]» و «[[تهذیب]] [[روحی]]» است و [[اسلام]] این سه را هیچ‌گاه از یکدیگر تفکیک نمی‌کند<ref>انسان ۲۵۰ ساله، ص۶۱.</ref>.
 
== وظایف امام ==
مقام معظم رهبری با استناد به [[آیه ۵۵ سوره مائده]] برخی [[ویژگی‌های امام]] را چنین توصیف می‌کنند: «[[ایمان واقعی]] که با عمل مستمر [[تأیید]] شده است؛ [[اقامه نماز]] و [[زنده کردن]] [[روح]] [[یاد خدا]] در [[جامعه]]؛ [[دلبستگی]] به [[انفاق]] و [[عدالت اجتماعی]]»<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۲/۷/۱۳۵۳.</ref>. همچنین با استناد به [[آیه]] ۷۳ [[سوره انبیاء]]، [[هدایت‌گری]]، [[الهام]] یافتن به [[نیکی‌ها]] و [[عبودیت]] را از دیگر ویژگی‌های امام می‌شمارند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۹/۷/۱۳۵۳.</ref>.
 
== حقوق امام (وظایف امت در برابر امام) ==
در [[قرآن]] نسبت به [[اولیاء الهی]] سه تعبیر وجود دارد:
 
یک تعبیر، تعبیر [[ولایت]] است؛ {{متن قرآن|انّما ولیّکم اللَّه و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوة و یؤتون الزّکوة و هم راکعون}}. بحث [[ولایت]]. معلوم است که پیوند، [[ارتباط]]، [[معرفت]]، اینها داخل در زیرمجموعه‌ [[ولایت]] است.
 
یک بحث، بحث '''[[اطاعت]]''' است؛ {{متن قرآن|اطیعوا اللَّه و اطیعوا الرّسول و اولی الامر منکم}} [[اطاعت رسول]] و [[اطاعت اولی‌الامر]]. این، در عمل است. در میدان عمل باید [[اطاعت]] کرد،[[ پیروی]] کرد.
 
اما یک بحث سومی وجود دارد و آن، بحث '''[[مودت]]''' است. {{متن قرآن|قل لا اسئلکم علیه اجرا الّا المودّة فی القربی}} این [[مودت]] چیست دیگر؟ ولایتِ اینها را داشته باشید،[[ اطاعت]] هم از اینها بکنید؛ [[مودت]] برای چیست؟ این [[مودت]]، پشتوانه است. اگر این [[مودت]] نباشد، همان بلائی بر سر [[امت اسلامی]] خواهد آمد که در دوران‌های [[اول]] بر سر یک عده‌ای آمد که همین [[مودت]] را کنار گذاشتند، بتدریج [[اطاعت]] و [[ولایت]] هم کنار گذاشته شد. بحث [[مودت]] خیلی مهم است. این [[مودت]]، با این [[ارتباطات]] [[عاطفی]] حاصل می‌شود؛ ماجرای مصیبت‌های اینها را گفتن، یک [[جور]] ایجاد [[ارتباط عاطفی]] است؛ ماجرای [[مناقب]] اینها و [[فضائل]] اینها را گفتن، یک [[جور]] دیگر [[پیوند عاطفی]] است.<ref>بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از طلاب و روحانیون، ۱۳۸۸/۰۹/۲۲.</ref>.
 
== امامت خاصه ==
=== امامت امیرالمومنین {{ع}} ===
حقیقتاً [[غدیر]] و معرّفی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به‌عنوان [[ولیّ امر]] [[امّت اسلامی]] و [[جانشین]] [[پیغمبر]]، یکی از نعمت‌های بزرگ [[خدای متعال]] بود؛ یعنی همچنان که خود اصل [[نبوّت]] و [[رسالت]]، [[منّت]] [[الهی]] و [[نعمت]] بزرگ [[الهی]] است که {{متن قرآن|لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المُؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا مِن اَنفُسِهِم}}، در مورد [[ولایت امیرالمؤمنین]] هم حقیقتاً یک [[نعمت]] بزرگ و یک [[منّت]] بزرگی بود: {{متن قرآن|خَلَقَکُمُ‌ اللهُ‌ اَنوَاراً فَجَعَلَکُم بِعَرشِهِ مُحدِقینَ حَتّى مَنَّ اللهُ عَلَینا بِکُم فَجَعَلَکُم فی بُیُوتٍ اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَع‌}} تا آخر؛ حقیقتاً [[نعمت]] بزرگی است.


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:امامت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۰

مقدمه

مسلمانان در اصل امامت اتفاق نظر دارند[۱]. اما در حقیقت امامت اختلاف وجود دارد؛ اهل سنت آن را مقامی برای اقامه سنت و قوانین شرع و استیفای حقوق و حفظ و حراست از حوزه اسلام می‌دانند[۲] که نصی از پیامبر (ص) بر آن وجود ندارد[۳]، بلکه از طرف مردم انتخاب شده و اطاعت او بر آنان واجب است[۴]؛ ولی امامیه، حقیقت امامت را پیشوایی و ریاستی از ناحیه خداوند می‌داند که نه تنها امور دنیایی را دربر می‌گیرد، بلکه امور دینی، مثل هدایت امت، تبیین وحی، بیان احکام الهی و تفسیر آیات قرآن را نیز شامل می‌شود[۵].

امام خمینی امامت را یک اصل الهی برخاسته از متن دین برای راهبری جامعه می‌داند که بدون آن سعادت جامعه تحقق نمی‌یابد و این اصل را از اصول مذهب می‌شمارد[۶]. ایشان بر این باور است که مقام امامت صرفاً یک مقام اعتباری نیست[۷]. بلکه یک منصب حقیقی الهی است که پیامبر (ص) از طرف خداوند مأمور به نصب و جعل و تصریح به آن می‌شود[۸]. به اعتقاد ایشان، امامت دو جنبه ظاهری و باطنی دارد و جنبه ظاهری آن، حکومت و زعامت دنیایی است و با تشکیل حاکمیت سیاسی شکل می‌گیرد؛ از این رو ایشان واقعه غدیر را مساوی با ایجاد حکومت دانسته است[۹] و از جنبه باطنی آن، به ولایت تعبیر می‌کند[۱۰]. صاحب این مقام باطنی، انسان کامل و حجت واقعی خدا بر روی زمین است[۱۱] که خلافت کلی الهی دارد و این خلافت، خلافتی تکوینی است و به موجب آن جمیع ذرات در برابر آن خاضع‌اند[۱۲]، بلکه حقیقت آن، مقام کشف و بسط حقایق است؛ یعنی کسی شایسته این مقام است که بتواند وحدت و کثرت را با هم جمع کند[۱۳]. داشتن این مقام معنوی، سبب نصب امام در مقام ظاهری و حکومت است که نتیجه آن تشکیل حکومت و عدالت واقعی در جامعه خواهد بود؛ به گونه‌ای که مرضی خداوند باشد[۱۴].[۱۵]

معنای امامت

امامت به معنی رهبری اجتماع است. مسئله امامت ریاست عامه است[۱۶]. امامت به معنی زعامت اجتماع است: ریاسة عامة یعنی ریاست عمومی[۱۷]. امامت یعنی رهبری[۱۸].

نبوت و امامت دو منصب است که در انبیاء بزرگ هر دو منصب جمع است و در انبیاء کوچک یکی از آن دو، کما اینکه در ائمه، امامت و رهبری هست ولی نبوّت یعنی رهنمایی جدید نیست، چون راه همان راهی است که پیغمبر نمایانده است و ائمه، مردم را در همان راه که پیغمبر از طرف خداوند ارائه کرده است حرکت می‌دهند، بسیج می‌کنند و راه می‌برند. این مفهوم امامت از نظر اسلام است[۱۹]. کلمه امامت در بسیاری از تعبیرات اسلامی در مورد همین ولایت معنوی به کار رفته است. مفهوم امامت مفهوم وسیعی است. امامت یعنی پیشوایی. یک مرجع احکام دینی پیشواست، همچنان که یک زعیم سیاسی و اجتماعی نیز پیشوا است و همچنان که یک مربی باطنی و راهنمای معنوی از باطن ضمیر نیز پیشو است[۲۰]. وقتی که انسان می‌خواهد انسان‌های دیگر را اداره کند یعنی وقتی که موضوع رشد و اداره انسان‌های دیگر باشد، آن را مدیریت و رهبری می‌نامیم. این نوع از رشد در اصطلاح اسلامی هدایت و به تعبیر رساتر امامت نامیده می‌شود. دقیق‌ترین کلمه‌ای که بر کلمه امامت منطبق می‌شود همین کلمه رهبری است[۲۱]. امامت به معنی نمونه بودن و سرمشق بودن است[۲۲].

امامت به تعبیر علما ریاست در دین و دنیاست و چون ریاست در دین است، قهراً ریاست در دنیا هم هست[۲۳]. امامت ریاستی است عمومی هم در امور دینی و هم در امور دنیایی. مقصود این است که امامت هم نظیر نبوت از مسائلی است که از حدّ بشری بیرون است و به همین جهت انتخاب امام از حد استطاعت بشری بیرون است و بنابراین آن طرفی است، از آن طرف باید بیاید، مثل نبوت است که از طریق وحی و تعیین الهی باید بیاید با این تفاوت که نبوت مستقیماً از ناحیه خداست، ارتباط پیغمبر است با خدا و امامت، تعیینی است از ناحیه پیغمبر از ناحیه خدا[۲۴]. امامت به معنی ولایت است[۲۵]. امامت به معنی مرجعیّت دینی است. امامت، نوعی کارشناسی اسلام می‌شود اما یک کارشناسی خیلی بالاتر از حدّ یک مجتهد، کارشناسی من جانب الله، [و ائمه] یعنی افرادی که اسلام‌شناس هستند البته نه اسلام‌شناسانی که از روی عقل و فکر خودشان اسلام را شناخته باشند که قهراً جایز الخطا باشند. بلکه افرادی که از یک طریق رمزی و غیبی که بر ما مجهول است، علوم اسلام را از پیغمبر گرفته‌اند؛ از پیغمبر (ص) رسیده به علی (ع) و از علی (ع) رسیده به امامان بعد و در تمام ادوار ائمه، علم اسلام، یک علم معصوم غیر مُخْطِئْ که هیچ خطا نمی‌کند، از هر امامی به امامان بعد رسیده است[۲۶]. امامت یعنی حکومت. امامت در شیعه مسئله‌ای است تالی تِلوْ نبوت و بلکه از بعضی از درجات از نبوت بالاتر است. امامت پدیده و مفهومی است درست نظیر نبوت آن هم عالی‌ترین درجات نبوت[۲۷]. امامت آن مقامی است که ابراهیم (ع) بعد از نبوت به آن می‌رسد و در آن حال خوشحال می‌شود و می‌گوید: ﴿وَمِنْ ذُرِّيَّتِي[۲۸] و برخی از ذریّه مرا هم خدایا به این مقام برسان، در حالی که می‌داند که چنین چیزی در مورد همه ذریه نمی‌تواند باشد[۲۹]. امامت پیشوایی دین و دنیاست[۳۰].

اگر امامت را به این شکل تعریف کنیم که امری است متمم نبوت از نظر بیان دین، یعنی به آن دلیل وجودش لازم است که وظیفه پیغمبر را در بیان احکام انجام دهد، به همان دلیل که پیغمبر باید معصوم از اشتباه و گناه باشد، امام نیز باید چنین باشد. امامت لطفی است از جانب خدا[۳۱].

امامت عهد خداست. امامت یعنی انسانی در حدی قرار بگیرد که به اصطلاح یک انسان کامل باشد که این انسان کامل به تمام وجودش می‌تواند پیشوای دیگران باشد[۳۲]. مسئله امامت به معنی مرجعیت دینی در اسلام که پیغمبر اکرم در این حدیث متواتر فرموده است، جز این نیست که برای تفسیر قرآن و فهم قرآن و هدف‌های آن و توضیح و تشریح اهداف و معارف آن و مقررات آن و اخلاق آن، فهم ساده عرضی که هر که زبان عربی می‌داند پس کافی است، کافی نیست[۳۳]. امامت از منازل انبیاء وارث اوصیاست. یعنی یک امر وراثتی است به این معنی که استعداد آن از هر نسل به نسل بعد منتقل شده است، نه وراثت قانونی. امامت خلافة الله است همانی که آدم اول داشت و خلافة‌الرسول و خلافت پیغمبر. امامت زمام دین، نظام مسلمین، صلاح دنیا، عزت مؤمنین، اُسّ و ریشه اسلام و شاخه بلند اسلام است[۳۴].[۳۵]

امامت

واژه امامت از دیگر مفاهیم مرتبط با ولایت است؛ زیرا از دیدگاه مقام معظم رهبری، اتصال و پیوند میان امام و مردم یک رکن اساسی بوده و ولایت امامان معصوم ناشی از ارزش‌های معنوی ایشان است و پیروان یک امام حقیقتاً اتصال فکری و عملی با امام خویش دارند. از آنجا که حاکمیت ولایت الهی در جامعه به معنای بسیج کردن همه نیروهای جامعه به سمت رضایت الهی است، جامعه اسلامی به یک قدرت متمرکز در متن جامعه نیازمند است تا تمام نیروهای داخلی به آن بپیوندند، از آنجا الهام بگیرند، همه از او حرف بشنوند. او نیز همه جوانب مصالح و مفاسد را بشناسد تا بتواند مانند یک دیده‌بان نیرومند و تیزبین هر کسی را به کار مخصوص خویش بگمارد. چنین شخصی که قلب جامعه اسلامی است امام نام دارد. امام سبب می‌شود همه نیروها در یک جهت پیوند بخورد و هیچ کدام هرز نرود (ولایت مؤمنین) و جامعه بتواند ماند مشت واحدی در برابر قدرت‌های بیگانه بایستد (سلب ولایت طاغوت) و همه قوای جامعه برای تأمین اهداف الهی متصل شود (ولایت الهی). امام یعنی حاکم و پیشوایی که از طرف پروردگار تعیین می‌شود. پیامبر نیز یک امام است. ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا[۳۶]. اگر امت اسلامی بخواهد زنده، موفق، پویا، پایدار، نیرومند و با نشاط باشد باید ارتباط ولایت خویش را با این «قلب جامعه» برقرار کند. ولایت با امام یعنی ارتباط فکری، عملی، روحی با امام، یعنی درست از او سرمشق گرفتن، در افکار و رفتار از وی پیروی کردن[۳۷]. از منظر مقام معظم رهبری نبوت مجرای ارتباط خدا با جامعه برای حاکمیت توحید در هستی و امامت است. امامت تنها محدود به بیان احکام شرعی، نصیحت و موعظه نیست بلکه ریاست دین و دنیا[۳۸] و راهبری مردم به سمت صلاح است[۳۹]. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با استناد به امتحانات متعدد ابراهیم(ع) برای رسیدن به مقام امامت، ضابطه‌مندی و الهی بودن این منصب را متذکر شده[۴۰] و امام را به قافله‌سالاری تشبیه می‌کنند که در مسیر تعالی همراه افراد قافله بوده خستگان را تشویق، آسیب دیدگان را درمان و گمشدگان را راهنمایی می‌کند[۴۱]. بر همین اساس ایشان معتقدند امامت نه تنها اداره زندگی دنیوی مردم؛ بلکه پیشوایی جسم و دل، مدیریت دل‌ها، تکامل بخشیدن به روح‌ها و بالا بردن فکرها و معنویت‌هاست[۴۲]. به عبارت دیگر امامت، اوج معنای مطلوب اداره جامعه و در مقابل انواع دیگر مدیریت‌های جامعه است که از ضعف‌ها، شهوات، نخوت و فزون‌طلبی انسانی سرچشمه می‌گیرند[۴۳]. امامت، آمیزه‌ای از سه مفهوم «رهبری سیاسی»، «آموزش دینی» و «تهذیب روحی» است و اسلام این سه را هیچ‌گاه از یکدیگر تفکیک نمی‌کند[۴۴].

ایشان امامت را ضد سلطنت دانسته و تفاوت‌های آنها را چنین تبیین می‌کنند: امامت، یعنی پیشوایی روحی و معنوی و پیوند عاطفی و اعتقادی با مردم؛ اما سلطنت، یعنی حکومت با زور و فریب و بدون هیچ‌گونه علقه معنوی و عاطفی و ایمانی. امامت، حرکتی در میان امت، برای امت و در جهت خیر است. سلطنت، سلطه مقتدرانه علیه مصالح مردم و برای طبقات خاص با هدف ثروت‌اندوزی و شهوت‌رانی گروه حاکم است. امامت دستگاهی است که عزت خدایی، علم و معرفت و رفق و مدارا میان مردم را ترویج و ابهت اسلام و مسلمین را در مقابل دشمن حفظ می‌کند. اما سلطنت و حکومت‌های جائرانه، نقطه مقابل آن است[۴۵]. ایشان با استناد به آیه ۵۵ سوره مائده برخی ویژگی‌های امام را چنین توصیف می‌کنند: «ایمان واقعی که با عمل مستمر تأیید شده است؛ اقامه نماز و زنده کردن روح یاد خدا در جامعه؛ دلبستگی به انفاق و عدالت اجتماعی»[۴۶]. همچنین با استناد به آیه ۷۳ سوره انبیاء، هدایت‌گری، الهام یافتن به نیکی‌ها و عبودیت را از دیگر ویژگی‌های امام می‌شمارند[۴۷]. رهبر معظم انقلاب به نگرشی غلط اشاره می‌کنند که امامان را دانشمندانی معصوم، مظلوم، مورد حسادت دشمن و منزوی می‌داند و در تصحیح این دیدگاه باطل می‌گویند امامان رهبران مبارزی بودند که شبکه عظیم تبلیغاتی و سیاسی را در سراسر سرزمین اسلامی اداره می‌کردند. به اعتقاد ایشان، حرکت امامان را باید همچون واکنش‌های یک انسان ۲۵۰ ساله دانست که در هر مقطع زندگی خویش، رفتاری متناسب با شرایط و هدف مقدس خود انجام می‌دهد. امام سه شان اصلی دارد که عبارت‌اند از:

  1. نمایان ساختن عملی آموزه‌های مکتب اسلام (نمودار عینی مکتب).
  2. حفاظت از ایدئولوژی توحیدی و اسلام ناب.
  3. تلاش برای تشکیل یا حفظ جامعه و نظام اسلامی[۴۸].[۴۹]

پانویس

  1. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج۲۰، ص۱۱؛ علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۳۶۲؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۲.
  2. آمدی، سیف‌الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج۵، ص۱۲۱؛ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۳۳؛ جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، ج۸، ص۳۴۴-۳۴۵.
  3. تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۵، ص۲۵۸؛ جرجانی، سیدشریف، شرح المواقف، ج۸، ص۳۵۴.
  4. آمدی، سیف‌الدین، ابکار الافکار فی اصول الدین، ج۵، ص۱۲۲.
  5. مفید، محمد بن محمد، النکت الاعتقادیه، ص۳۹ -۴۱؛ خواجه نصیر طوسی، رسائل، ص۴۵۹ -۴۶۱؛ ابن میثم بحرانی، قواعد المرام، ص۱۷۷؛ سبحانی، جعفر، الالهیات، ج۴، ص۲۶- ۲۷.
  6. امام خمینی، کتاب الطهاره، ج۳، ص۴۴۱.
  7. امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲.
  8. امام خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم، ص۱۹۷؛ صحیفه امام، ج۱۱، ص۲۱؛ ج۲۰، ص۱۱۲.
  9. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۲.
  10. امام خمینی، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، ص۵۸؛ همو، آداب الصلاة، ص۱۴۱.
  11. امام خمینی، شرح دعاء السحر، ص۱۴۶-۱۴۷.
  12. امام خمینی، ولایت فقیه، ص۵۳.
  13. امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۲.
  14. امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۱۱۲.
  15. اژدر و احمدی امیری، مقاله «امامت»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص ۲۳۹.
  16. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۵۰.
  17. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۴۷.
  18. مرتضی مطهری، حماسه حسینی، جلد دوم، ص۲۴۸.
  19. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۲۱.
  20. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۵.
  21. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۳۱۸.
  22. حماسه حسینی، جلد اول، ص۹۹.
  23. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۹۶.
  24. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۹۲.
  25. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۵۵.
  26. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۵۱.
  27. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۱۶۳.
  28. «و از فرزندانم (چه کس را)؟» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  29. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۱۹۹.
  30. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۱۳۹.
  31. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۹۷.
  32. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۱۶۷.
  33. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۳۷.
  34. مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ص۲۰۱.
  35. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۱۷.
  36. «من تو را پیشوای مردم می‌گمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  37. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۰/۷/۱۳۵۳.
  38. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با روحانیون استان لرستان، ۳۰/۴/۱۳۷۰.
  39. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه قزوین، ۲۶/۹/۱۳۸۲.
  40. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه قزوین، ۲۶/۹/۱۳۸۲.
  41. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در جمع کاروان‌های راهیان نور، دوکوهه، ۱۹/۱/۱۳۸۱.
  42. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم در عید غدیر خم، ۸/۱۰/۱۳۸۶.
  43. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنرانی در جمع زائران امام رضا(ع) در مشهد مقدس در سالروز عید غدیر خم، ۱۲/۱۲/۱۳۸۰.
  44. انسان ۲۵۰ ساله، ص۶۱.
  45. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران، ۲۶/۱/۱۳۷۹.
  46. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۲۲/۷/۱۳۵۳.
  47. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تاریخ ۱۹/۷/۱۳۵۳.
  48. ولایت و حکومت، ص۹۲-۹۹.
  49. محمدی، عبدالله، مقاله «ولایت»، منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۱ ص ۱۴۷.