تفسیر حسن بصری: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = حسن بصری | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
برای [[حسن بصری]] کتاب [[تفسیری]] ذکر کردهاند. [[ابن ندیم]] با عنوان کتاب «تفسیر الحسن بن ابی الحسن البصری» و داوودی با عبارت {{عربی|"و له التفسیر"}} از کتاب تفسیری وی خبر دادهاند<ref>ر.ک: ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶؛ داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۴۷.</ref>، ولی از اینکه این کتاب موجود است و یا از بین رفته، اطلاعی در دست نیست<ref>دکتر محمد عبد الرحیم در مقدمه تفسیر الحسن البصری گفته است: با فحص و جستجو در کتابخانهها و فهرستهای کتابهای خطی متأسفانه به این تفسیر با یک جزء از آن دست نیافتیم (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۵).</ref>. به تازگی دکتر [[محمد عبدالرحیم]] آرای تفسیری منسوب به وی را از [[کتابهای تفسیری]]، [[روایی]]، [[تاریخی]]، [[فقهی]] و غیره [[اهل تسنن]]<ref>برای آگاهی از نام آن کتابها ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۸-۱۲.</ref> جمعآوری و به ترتیب سور و [[آیات قرآن]] تنظیم و با عنوان تفسیر الحسن البصری تألیف کرده و در دار الحدیث قاهره به چاپ رسیده است. | برای [[حسن بصری]] کتاب [[تفسیری]] ذکر کردهاند. [[ابن ندیم]] با عنوان کتاب «تفسیر الحسن بن ابی الحسن البصری» و داوودی با عبارت {{عربی|"و له التفسیر"}} از کتاب تفسیری وی خبر دادهاند<ref>ر.ک: ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶؛ داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۴۷.</ref>، ولی از اینکه این کتاب موجود است و یا از بین رفته، اطلاعی در دست نیست<ref>دکتر محمد عبد الرحیم در مقدمه تفسیر الحسن البصری گفته است: با فحص و جستجو در کتابخانهها و فهرستهای کتابهای خطی متأسفانه به این تفسیر با یک جزء از آن دست نیافتیم (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۵).</ref>. به تازگی دکتر [[محمد عبدالرحیم]] آرای تفسیری منسوب به وی را از [[کتابهای تفسیری]]، [[روایی]]، [[تاریخی]]، [[فقهی]] و غیره [[اهل تسنن]]<ref>برای آگاهی از نام آن کتابها ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۸-۱۲.</ref> جمعآوری و به ترتیب سور و [[آیات قرآن]] تنظیم و با عنوان تفسیر الحسن البصری تألیف کرده و در دار الحدیث قاهره به چاپ رسیده است. | ||
خط ۱۹: | خط ۲۳: | ||
مطالب [[تفسیری]] آن ساده است و در موارد بسیاری تنها در حد معنا کردن یک کلمه و تفسیر کلمه به کلمهای دیگر است<ref>برای مثال، در تفسیر {{متن قرآن|فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا}}«به دل بیمارییی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که میگفتند عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰. فقط از حسن نقل شده که گفته است: ([[مرض]]) یعنی [[شک]] (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۲، رقم ۲۵) و در تفسیر {{متن قرآن|قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ}}«میگویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟» سوره بقره، آیه ۱۳. فقط از وی نقل شده که گفته است: مراد از «سفهاء» [[زنان]] و [[کودکان]] هستند (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۳، رقم ۲۶) و در تفسیر {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى}}«آنان همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود خریدند» سوره بقره، آیه ۱۶. فقط از وی نقل شده که گفته است: مراد از «[[ضلالت]]» در اینجا [[کفر]]، و مراد از «[[هدی]]» [[ایمان]] است (ر.ک: [[عبدالرحیم]]، [[تفسیر]] [[الحسن البصری]]، ج۱، ص۷۳، رقم ۲۹) و حتی در تفسیر [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳. که به بحث فراوانی نیاز است، تمام [[تفسیری]] که آورده شده، این است که حسن گفته است: {{عربی|الرجس: الشرک}}؛ «[[رجس]]، [[شرک]] است» (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۲۱۰).</ref>. | مطالب [[تفسیری]] آن ساده است و در موارد بسیاری تنها در حد معنا کردن یک کلمه و تفسیر کلمه به کلمهای دیگر است<ref>برای مثال، در تفسیر {{متن قرآن|فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا}}«به دل بیمارییی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که میگفتند عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰. فقط از حسن نقل شده که گفته است: ([[مرض]]) یعنی [[شک]] (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۲، رقم ۲۵) و در تفسیر {{متن قرآن|قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ}}«میگویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟» سوره بقره، آیه ۱۳. فقط از وی نقل شده که گفته است: مراد از «سفهاء» [[زنان]] و [[کودکان]] هستند (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۳، رقم ۲۶) و در تفسیر {{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى}}«آنان همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود خریدند» سوره بقره، آیه ۱۶. فقط از وی نقل شده که گفته است: مراد از «[[ضلالت]]» در اینجا [[کفر]]، و مراد از «[[هدی]]» [[ایمان]] است (ر.ک: [[عبدالرحیم]]، [[تفسیر]] [[الحسن البصری]]، ج۱، ص۷۳، رقم ۲۹) و حتی در تفسیر [[آیه تطهیر]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳. که به بحث فراوانی نیاز است، تمام [[تفسیری]] که آورده شده، این است که حسن گفته است: {{عربی|الرجس: الشرک}}؛ «[[رجس]]، [[شرک]] است» (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۲۱۰).</ref>. | ||
در [[مذهب]] [[حسن بصری]] [[اختلاف]] است. برخی او را از [[اشاعره]] و برخی از [[معتزله]] دانستهاند و برخی [[روایات]] گویای آن است که وی به [[ولایت]] [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} [[شهادت]] داده است<ref>ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۲۳۷-۲۳۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۴۲، ص۱۴۲-۱۴۳؛ معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ص۳۸۶-۳۸۴.</ref>، ولی چون گردآورنده این تفسیر شخصی از [[اهل تسنن]] بوده و آرای منسوب به وی را فقط از کتابهای اهل تسنن گرد آورده، مطالب آن هماهنگ با [[عقاید]] و دیدگاههای اهل تسنن هماهنگ است و با عقاید و دیدگاههای [[شیعه]] تناسب ندارد<ref>برای نمونه: {{متن قرآن|الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}} را به رسول اکرم{{صل}} و دو نفر از صحابهای که بعد از وی [حاکم مسلمانان] بودهاند، تأویل برده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۷، رقم ۱۴)، در پایان سوره حمد «آمین» را ذکر و معنا کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۹، رقم ۱۶ و ۱۷) در تفسیر آیه ۵۴ سوره مائده از حسن نقل شده که در [تفسیر] سخن خدای متعال {{متن قرآن|فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}} «خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴. گفته است: به [[خدا]] [[سوگند]] این، [[ابو بکر]] و [[اصحاب]] او است ([[عبد]] [[الرحیم]]، [[تفسیر]] [[الحسن البصری]]، ج۱، ص۳۳۱)، در تفسیر {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا}}«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند» سوره فتح، آیه ۲۹. از وی نقل شده که گفته است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ مَعَهُ}} ابو بکر است، {{متن قرآن|أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ}} [[عمر]] است. {{متن قرآن|رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}} [[عثمان]] است، {{متن قرآن|تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا}} علی است، {{متن قرآن|يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا}} [[طلحه]] و [[زبیر]] و عبدالرحمان و سعد و سعید و [[ابو عبیده]] است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ج۲، ص۲۹۳). در [[تفسیر آیه]] ۴ [[سوره تحریم]] {{متن قرآن|وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ}}«مؤمن شایسته» سوره تحریم، آیه ۴. را به [[عمر بن خطاب]] [[تأویل]] کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۳۵۴). اما در مقابل، در مورد بسیاری از [[آیات]] مربوط به [[فضائل]] [[اهل بیت پیامبر]]{{عم}}، از ذکر فضائل آنان [[سکوت]] کرده است. [[آیه مباهله]] ({{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.) را ذکر نکرده است. در [[آیه تطهیر]] ({{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}«و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی | در [[مذهب]] [[حسن بصری]] [[اختلاف]] است. برخی او را از [[اشاعره]] و برخی از [[معتزله]] دانستهاند و برخی [[روایات]] گویای آن است که وی به [[ولایت]] [[امیر مؤمنان علی]] {{ع}} [[شهادت]] داده است<ref>ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۲۳۷-۲۳۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۴۲، ص۱۴۲-۱۴۳؛ معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ص۳۸۶-۳۸۴.</ref>، ولی چون گردآورنده این تفسیر شخصی از [[اهل تسنن]] بوده و آرای منسوب به وی را فقط از کتابهای اهل تسنن گرد آورده، مطالب آن هماهنگ با [[عقاید]] و دیدگاههای اهل تسنن هماهنگ است و با عقاید و دیدگاههای [[شیعه]] تناسب ندارد<ref>برای نمونه: {{متن قرآن|الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}} را به رسول اکرم{{صل}} و دو نفر از صحابهای که بعد از وی [حاکم مسلمانان] بودهاند، تأویل برده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۷، رقم ۱۴)، در پایان سوره حمد «آمین» را ذکر و معنا کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۹، رقم ۱۶ و ۱۷) در تفسیر آیه ۵۴ سوره مائده از حسن نقل شده که در [تفسیر] سخن خدای متعال {{متن قرآن|فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ}} «خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴. گفته است: به [[خدا]] [[سوگند]] این، [[ابو بکر]] و [[اصحاب]] او است ([[عبد]] [[الرحیم]]، [[تفسیر]] [[الحسن البصری]]، ج۱، ص۳۳۱)، در تفسیر {{متن قرآن|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا}}«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند» سوره فتح، آیه ۲۹. از وی نقل شده که گفته است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ مَعَهُ}} ابو بکر است، {{متن قرآن|أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ}} [[عمر]] است. {{متن قرآن|رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}} [[عثمان]] است، {{متن قرآن|تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا}} علی است، {{متن قرآن|يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا}} [[طلحه]] و [[زبیر]] و عبدالرحمان و سعد و سعید و [[ابو عبیده]] است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ج۲، ص۲۹۳). در [[تفسیر آیه]] ۴ [[سوره تحریم]] {{متن قرآن|وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ}}«مؤمن شایسته» سوره تحریم، آیه ۴. را به [[عمر بن خطاب]] [[تأویل]] کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۳۵۴). اما در مقابل، در مورد بسیاری از [[آیات]] مربوط به [[فضائل]] [[اهل بیت پیامبر]] {{عم}}، از ذکر فضائل آنان [[سکوت]] کرده است. [[آیه مباهله]] ({{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.) را ذکر نکرده است. در [[آیه تطهیر]] ({{متن قرآن|وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}«و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.) تمام سخن وی این است که «[[الرجس]]» را به [[شرک]] معنا کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۲۱۰) از [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ}}«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷. درباره [[فداکاری امام علی]] {{ع}} در «[[لیلة المبیت]]» [[سکوت]] کرده است و [[نزول]] آن را درباره [[مسلمانی]] که کافری را [[ملاقات]] کند و با آن بجنگد، معرفی کرده است (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۱۴۷-۱۴۸) در [[تفسیر آیه]] [[مودّت]] {{متن قرآن|الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}}«دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳. را به [[دوست داشتن]] عملی که [[انسان]] را به [[خدا]] نزدیک کند، معنا کرده است (ر.ک: [[عبد]] [[الرحیم]]، [[تفسیر]] [[الحسن البصری]]، ج۲، ص۲۷۰-۲۷۱) در [[آیه تبلیغ]] ([[مائده]]، ۶۷) به [[تأویل]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}} «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷. ([[ولایت امام علی]] {{ع}}) هیچ اشارهای ندارد. [[آیه اکمال]] (مائده، ۳) و [[آیه ولایت]] (مائده، ۵۵) را نیز ذکر نکرده است. [[اولی الامر]] در [[آیه ۵۹ نساء]] را به [[علما]] تأویل کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۲۸۶).</ref>. | ||
بیشتر مطالب این تفسیر آرای نقل شده از حسن است و بهندرت روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} از طریق وی مرسل یا به واسطه برخی [[صحابه]] نقل شده است<ref>برای آگاهی از موارد مرسل ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۳۳۳ و ج۲، ص۳۵، ۳۶، ۳۷ و ۴۴، موارد نقل روایت به واسطه صحابه: (جابر بن عبد الله انصاری، ج۱، ص۱۵۱)، (ابو سعید خدری، ج۱، ص۲۸۷)، (ابی بن کعب، ج۱، ص۹۰)، (ابو هریرة، ج۱، ص۱۷۷).</ref>. از نظر سند نیز تمام آرا و [[روایات]] با حذف سند نقل شده است؛ البته گردآورنده در پاورقی سند برخی از آنها را ذکر و در مواردی [[صحت]] آنها را [[اثبات]] کرده است؛ ولی نزد [[شیعه]] صحت هیچیک از آنها ثابت نیست؛ زیرا توثیقی که در پاورقی برای برخی از [[رجال]] سند ذکر شده، از دیدگاه [[اهل تسنن]] میباشد و نزد شیعه اعتبار ندارد؛ بنابراین، نه تمام آنچه را در این کتاب از [[حسن بصری]] نقل شده است، میتوان قاطعانه آرای حسن بصری دانست و نه میتوان گفت آرا و [[روایات تفسیری]] حسن بصری همینهایی است که در این کتاب گرد آمده است. برای برخی [[آیات]] سبب نزولهای متعدد و مختلف و در [[تفسیر]] بعضی [[آیات]] دو [[رأی]] متضاد از وی نقل شده است<ref>برای آگاهی از سبب نزولهای مختلف ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۸، رقمهای ۴۶، ۴۷، ۴۸ و ۴۹، و برای آگاهی از آرای متضاد ر.ک: همان، ج۲، ص۳۳ و ج۹، ص۴ و ۴۳۱.</ref>. در نقل آرای وی از مصادر نیز غلطهایی وجود دارد. در تفسیر {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} [[سیوطی]] از حسن نقل کرده که {{عربی|"الرحيم اسم لا يستطيع الناس ان ينتحلوه"}}<ref>سیوطی، الدر المنثور (ط، دار الکتب العلمیة بیروت)، ج۱، ص۲۹.</ref> و در این تفسیر به جای {{متن قرآن|الرَّحِيمِ}}، {{متن قرآن|الرَّحْمَنِ}} نقل شده است<ref>ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۴، رقم ۸.</ref>. همچنین سیوطی {{عربی|کان الحسن یقول: اکتبوا فی اول الامام}} {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} نقل کرده<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۱، ص۳۳.</ref> و در این تفسیر {{عربی|... اکتبوا فی اول الایام}} نقل شده است<ref>عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۵، رقم ۹.</ref>. | بیشتر مطالب این تفسیر آرای نقل شده از حسن است و بهندرت روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} از طریق وی مرسل یا به واسطه برخی [[صحابه]] نقل شده است<ref>برای آگاهی از موارد مرسل ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۳۳۳ و ج۲، ص۳۵، ۳۶، ۳۷ و ۴۴، موارد نقل روایت به واسطه صحابه: (جابر بن عبد الله انصاری، ج۱، ص۱۵۱)، (ابو سعید خدری، ج۱، ص۲۸۷)، (ابی بن کعب، ج۱، ص۹۰)، (ابو هریرة، ج۱، ص۱۷۷).</ref>. از نظر سند نیز تمام آرا و [[روایات]] با حذف سند نقل شده است؛ البته گردآورنده در پاورقی سند برخی از آنها را ذکر و در مواردی [[صحت]] آنها را [[اثبات]] کرده است؛ ولی نزد [[شیعه]] صحت هیچیک از آنها ثابت نیست؛ زیرا توثیقی که در پاورقی برای برخی از [[رجال]] سند ذکر شده، از دیدگاه [[اهل تسنن]] میباشد و نزد شیعه اعتبار ندارد؛ بنابراین، نه تمام آنچه را در این کتاب از [[حسن بصری]] نقل شده است، میتوان قاطعانه آرای حسن بصری دانست و نه میتوان گفت آرا و [[روایات تفسیری]] حسن بصری همینهایی است که در این کتاب گرد آمده است. برای برخی [[آیات]] سبب نزولهای متعدد و مختلف و در [[تفسیر]] بعضی [[آیات]] دو [[رأی]] متضاد از وی نقل شده است<ref>برای آگاهی از سبب نزولهای مختلف ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۸، رقمهای ۴۶، ۴۷، ۴۸ و ۴۹، و برای آگاهی از آرای متضاد ر.ک: همان، ج۲، ص۳۳ و ج۹، ص۴ و ۴۳۱.</ref>. در نقل آرای وی از مصادر نیز غلطهایی وجود دارد. در تفسیر {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} [[سیوطی]] از حسن نقل کرده که {{عربی|"الرحيم اسم لا يستطيع الناس ان ينتحلوه"}}<ref>سیوطی، الدر المنثور (ط، دار الکتب العلمیة بیروت)، ج۱، ص۲۹.</ref> و در این تفسیر به جای {{متن قرآن|الرَّحِيمِ}}، {{متن قرآن|الرَّحْمَنِ}} نقل شده است<ref>ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۴، رقم ۸.</ref>. همچنین سیوطی {{عربی|کان الحسن یقول: اکتبوا فی اول الامام}} {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} نقل کرده<ref>سیوطی، الدر المنثور، ج۱، ص۳۳.</ref> و در این تفسیر {{عربی|... اکتبوا فی اول الایام}} نقل شده است<ref>عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۵، رقم ۹.</ref>. | ||
روش [[تفسیری]] [[حسن بصری]] و مصادر و منابع وی در تفسیر در باب سوم این کتاب بیان شده است<ref>ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۵۷-۵۲۷.</ref>، ولی باید توجه داشت که این روش و منابع براساس آرای منسوب به او میباشد و قطعیت ندارد.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۳۰۳-۳۰۶.</ref> | روش [[تفسیری]] [[حسن بصری]] و مصادر و منابع وی در تفسیر در باب سوم این کتاب بیان شده است<ref>ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۵۷-۵۲۷.</ref>، ولی باید توجه داشت که این روش و منابع براساس آرای منسوب به او میباشد و قطعیت ندارد.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۳۰۳-۳۰۶.</ref> | ||
خط ۳۲: | خط ۳۶: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:تفسیر]] | [[رده:تفسیر]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۸
مقدمه
برای حسن بصری کتاب تفسیری ذکر کردهاند. ابن ندیم با عنوان کتاب «تفسیر الحسن بن ابی الحسن البصری» و داوودی با عبارت "و له التفسیر" از کتاب تفسیری وی خبر دادهاند[۱]، ولی از اینکه این کتاب موجود است و یا از بین رفته، اطلاعی در دست نیست[۲]. به تازگی دکتر محمد عبدالرحیم آرای تفسیری منسوب به وی را از کتابهای تفسیری، روایی، تاریخی، فقهی و غیره اهل تسنن[۳] جمعآوری و به ترتیب سور و آیات قرآن تنظیم و با عنوان تفسیر الحسن البصری تألیف کرده و در دار الحدیث قاهره به چاپ رسیده است.
مجموع این کتاب دو جلد در ۱۰۰۶ صفحه است. یک مقدمه، سه باب و یک خاتمه دارد و بخش اصلی آن - که تفسیر حسن بصری است - باب دوم آن در ۸۲۲ صفحه است.
گردآورنده در مقدمه مطالبی را از قبیل اهتمام صحابه و تابعان به فهم معانی و مقاصد قرآن، ارزش ثروت تفسیری بهجا مانده از آنان، اهمیت تفسیری حسن بصری، پراکندگی آرای تفسیری وی در کتابهای مختلف و دشوار بودن گردآوری آرا و روایات تفسیری او و به صورت کتاب تفسیری درآوردن آنها، کتابهایی که آرای تفسیری وی را از آنها به دست آورده، روش تنظیم و ساختار کلی این تفسیر، در ۱۲ صفحه بیان کرده است[۴].
در باب اول، شخص و شخصیت حسن بصری شامل نام، لقب، کنیه، محل تولد و نشو و نما، پدر و مادر، ویژگیهای علمی، فرهنگی، اخلاقی، اساتید و شاگردان وی و مشخصات سیاسی، فکری و اجتماعی عصر زندگی وی را در ۴۳ صفحه تبیین کرده است[۵].
در باب دوم، آرا و روایات تفسیری منسوب به او را در مورد کلمات یا آیاتی از ۱۱۲ سورۀ قرآن که از کتابهای مختلف اهل تسنن بهدست آورده، به ترتیب سور و آیات قرآن ذکر کرده و در پاورقی به ذکر منابع، بیان وضعیت سند و در موارد نیاز، به توضیح دلالت آنها پرداخته است[۶].
در باب سوم، بررسیهایی را نسبت به منابع تفسیری حسن بصری، روش تفسیری و ارزش علمی تفسیر وی و نقد برخی مطالب تفسیری او، در ۱۰۲ صفحه ارائه کرده است [۷] و در خاتمه، به چکیدۀ مطالب کتاب و نتیجههای حاصل از آن و منابع و مصادر کتاب در ۱۰ صفحه اشاره دارد[۸].
باب دوم که بخش تفسیری این کتاب است، همه سورههای قرآن را جز دو سورۀ (سوره علق و سوره قریش) دربر دارد، ولی در هر سوره همه آیات تفسیر نشده است. درباره نام سوره، فضیلت سوره، نزول آن در مکه یا مدینه و تفسیر یا تأویل برخی آیات و کلمات آن، مطالبی از حسن بصری نقل شده است [۹].
مطالب تفسیری آن ساده است و در موارد بسیاری تنها در حد معنا کردن یک کلمه و تفسیر کلمه به کلمهای دیگر است[۱۰].
در مذهب حسن بصری اختلاف است. برخی او را از اشاعره و برخی از معتزله دانستهاند و برخی روایات گویای آن است که وی به ولایت امیر مؤمنان علی (ع) شهادت داده است[۱۱]، ولی چون گردآورنده این تفسیر شخصی از اهل تسنن بوده و آرای منسوب به وی را فقط از کتابهای اهل تسنن گرد آورده، مطالب آن هماهنگ با عقاید و دیدگاههای اهل تسنن هماهنگ است و با عقاید و دیدگاههای شیعه تناسب ندارد[۱۲].
بیشتر مطالب این تفسیر آرای نقل شده از حسن است و بهندرت روایتی از رسول خدا (ص) از طریق وی مرسل یا به واسطه برخی صحابه نقل شده است[۱۳]. از نظر سند نیز تمام آرا و روایات با حذف سند نقل شده است؛ البته گردآورنده در پاورقی سند برخی از آنها را ذکر و در مواردی صحت آنها را اثبات کرده است؛ ولی نزد شیعه صحت هیچیک از آنها ثابت نیست؛ زیرا توثیقی که در پاورقی برای برخی از رجال سند ذکر شده، از دیدگاه اهل تسنن میباشد و نزد شیعه اعتبار ندارد؛ بنابراین، نه تمام آنچه را در این کتاب از حسن بصری نقل شده است، میتوان قاطعانه آرای حسن بصری دانست و نه میتوان گفت آرا و روایات تفسیری حسن بصری همینهایی است که در این کتاب گرد آمده است. برای برخی آیات سبب نزولهای متعدد و مختلف و در تفسیر بعضی آیات دو رأی متضاد از وی نقل شده است[۱۴]. در نقل آرای وی از مصادر نیز غلطهایی وجود دارد. در تفسیر ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ سیوطی از حسن نقل کرده که "الرحيم اسم لا يستطيع الناس ان ينتحلوه"[۱۵] و در این تفسیر به جای ﴿الرَّحِيمِ﴾، ﴿الرَّحْمَنِ﴾ نقل شده است[۱۶]. همچنین سیوطی کان الحسن یقول: اکتبوا فی اول الامام ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ نقل کرده[۱۷] و در این تفسیر ... اکتبوا فی اول الایام نقل شده است[۱۸].
روش تفسیری حسن بصری و مصادر و منابع وی در تفسیر در باب سوم این کتاب بیان شده است[۱۹]، ولی باید توجه داشت که این روش و منابع براساس آرای منسوب به او میباشد و قطعیت ندارد.[۲۰]
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶؛ داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۱۴۷.
- ↑ دکتر محمد عبد الرحیم در مقدمه تفسیر الحسن البصری گفته است: با فحص و جستجو در کتابخانهها و فهرستهای کتابهای خطی متأسفانه به این تفسیر با یک جزء از آن دست نیافتیم (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۵).
- ↑ برای آگاهی از نام آن کتابها ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۸-۱۲.
- ↑ ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۳-۱۴.
- ↑ ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۱۵-۵۷.
- ↑ ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۵۹ تا آخر، ج۲، از آغاز تا ص۴۴۷.
- ↑ ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۴۹-۵۵۰.
- ↑ ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۵۵۱-۵۶۰.
- ↑ برای مثال، در تفسیر سوره فاتحه هفده سخن از وی نقل شده است؛ دو سخن در بیان نام سوره، دو سخن در فضیلت آن، یک سخن در فضیلت وجوب قرائت آن، یک سخن در محل نزول آن، سه سخن در مورد ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ (دو سخن در بیان اینکه نام ﴿الرَّحْمَنِ﴾ ویژه خدای متعال است و نامگذاری غیر خدا به آن ممنوع است و یک سخن در بیان نوشتن ﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ﴾ در اول سوره فاتحه و قرار دادن خطی بین هردو سوره)، چهار سخن در مورد ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ﴾ (دو سخن در بیان اینکه خدا حمد را دوست دارد و حمد محبوبترین چیز در نزد خدا است و دو سخن در بیان اینکه حمد خدا بر نعمتی که عطا کرده، از آن نعمت برتر است)، دو سخن در تفسیر ﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶. (در یک سخن ﴿الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶. را به رسول خدا و دو نفر از صحابهاش تأویل کرده و در سخن دیگر، به دین اسلام) و دو سخن درباره معنای «آمین» است. در تفسیر پنج آیه اول سوره بقره نیز یک سخن درباره فضیلت آن و یک سخن درباره نزول آن در مدینه و یک سخن درباره «الم» و دو سخن در بیان معنای تقوا از وی آورده شده است (ر.ک: عبدالرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۱-۷۱).
- ↑ برای مثال، در تفسیر ﴿فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا﴾«به دل بیمارییی دارند و خداوند بر بیماریشان افزود؛ و برای دروغی که میگفتند عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۰. فقط از حسن نقل شده که گفته است: (مرض) یعنی شک (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۲، رقم ۲۵) و در تفسیر ﴿قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ﴾«میگویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟» سوره بقره، آیه ۱۳. فقط از وی نقل شده که گفته است: مراد از «سفهاء» زنان و کودکان هستند (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۳، رقم ۲۶) و در تفسیر ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى﴾«آنان همان کسانند که گمراهی را به (بهای) رهنمود خریدند» سوره بقره، آیه ۱۶. فقط از وی نقل شده که گفته است: مراد از «ضلالت» در اینجا کفر، و مراد از «هدی» ایمان است (ر.ک: عبدالرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۳، رقم ۲۹) و حتی در تفسیر آیه تطهیر ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳. که به بحث فراوانی نیاز است، تمام تفسیری که آورده شده، این است که حسن گفته است: الرجس: الشرک؛ «رجس، شرک است» (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۲۱۰).
- ↑ ر.ک: بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۲۳۷-۲۳۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۴۲، ص۱۴۲-۱۴۳؛ معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ص۳۸۶-۳۸۴.
- ↑ برای نمونه: ﴿الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ﴾ را به رسول اکرم(ص) و دو نفر از صحابهای که بعد از وی [حاکم مسلمانان] بودهاند، تأویل برده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۷، رقم ۱۴)، در پایان سوره حمد «آمین» را ذکر و معنا کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۹، رقم ۱۶ و ۱۷) در تفسیر آیه ۵۴ سوره مائده از حسن نقل شده که در [تفسیر] سخن خدای متعال ﴿فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ﴾ «خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند» سوره مائده، آیه ۵۴. گفته است: به خدا سوگند این، ابو بکر و اصحاب او است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۳۳۱)، در تفسیر ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا﴾«محمد، پیامبر خداوند است و آنان که با ویاند، بر کافران سختگیر، میان خویش مهربانند؛ آنان را در حال رکوع و سجود میبینی که بخشش و خشنودییی از خداوند را خواستارند» سوره فتح، آیه ۲۹. از وی نقل شده که گفته است: ﴿وَالَّذِينَ مَعَهُ﴾ ابو بکر است، ﴿أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ﴾ عمر است. ﴿رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ﴾ عثمان است، ﴿تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا﴾ علی است، ﴿يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا﴾ طلحه و زبیر و عبدالرحمان و سعد و سعید و ابو عبیده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ج۲، ص۲۹۳). در تفسیر آیه ۴ سوره تحریم ﴿وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ﴾«مؤمن شایسته» سوره تحریم، آیه ۴. را به عمر بن خطاب تأویل کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۳۵۴). اما در مقابل، در مورد بسیاری از آیات مربوط به فضائل اهل بیت پیامبر (ع)، از ذکر فضائل آنان سکوت کرده است. آیه مباهله (﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.) را ذکر نکرده است. در آیه تطهیر (﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾«و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.) تمام سخن وی این است که «الرجس» را به شرک معنا کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۲۱۰) از نزول آیه ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ﴾«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷. درباره فداکاری امام علی (ع) در «لیلة المبیت» سکوت کرده است و نزول آن را درباره مسلمانی که کافری را ملاقات کند و با آن بجنگد، معرفی کرده است (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۱۴۷-۱۴۸) در تفسیر آیه مودّت ﴿الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى﴾«دوستداری خویشاوندان (خود) را» سوره شوری، آیه ۲۳. را به دوست داشتن عملی که انسان را به خدا نزدیک کند، معنا کرده است (ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۲۷۰-۲۷۱) در آیه تبلیغ (مائده، ۶۷) به تأویل ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ﴾ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷. (ولایت امام علی (ع)) هیچ اشارهای ندارد. آیه اکمال (مائده، ۳) و آیه ولایت (مائده، ۵۵) را نیز ذکر نکرده است. اولی الامر در آیه ۵۹ نساء را به علما تأویل کرده است (عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۲۸۶).
- ↑ برای آگاهی از موارد مرسل ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۳۳۳ و ج۲، ص۳۵، ۳۶، ۳۷ و ۴۴، موارد نقل روایت به واسطه صحابه: (جابر بن عبد الله انصاری، ج۱، ص۱۵۱)، (ابو سعید خدری، ج۱، ص۲۸۷)، (ابی بن کعب، ج۱، ص۹۰)، (ابو هریرة، ج۱، ص۱۷۷).
- ↑ برای آگاهی از سبب نزولهای مختلف ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۷۸، رقمهای ۴۶، ۴۷، ۴۸ و ۴۹، و برای آگاهی از آرای متضاد ر.ک: همان، ج۲، ص۳۳ و ج۹، ص۴ و ۴۳۱.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور (ط، دار الکتب العلمیة بیروت)، ج۱، ص۲۹.
- ↑ ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۴، رقم ۸.
- ↑ سیوطی، الدر المنثور، ج۱، ص۳۳.
- ↑ عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۱، ص۶۵، رقم ۹.
- ↑ ر.ک: عبد الرحیم، تفسیر الحسن البصری، ج۲، ص۴۵۷-۵۲۷.
- ↑ بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۳۰۳-۳۰۶.