تنور: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'احداث' به 'احداث')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = تنور
| موضوع مرتبط =  
| عنوان مدخل  = [[تنور]]
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[تنور در قرآن]] - [[تنور در حدیث]]
| مداخل مرتبط = [[تنور در قرآن]]
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}


==جغرافیای تنور، در سوره‌های [[مبارکه]] [[هود]] و مؤمنون==
==جغرافیای تنور، در سوره‌های [[هود]] و مؤمنون==
#{{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ...}}<ref>«(این بود) تا آنگاه که فرمان ما در رسید و (آب از) تنور فرا جوشید گفتیم در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) بردار و (نیز) خانواده‌ات را- جز آن کس که درباره وی از پیش سخن رفته است- و (نیز) هر کس را که ایمان آورده است و جز اندکی همراه وی ایمان نیاورده بودند» سوره هود، آیه ۴۰.</ref>.
#{{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ...}}<ref>«(این بود) تا آنگاه که فرمان ما در رسید و (آب از) تنور فرا جوشید گفتیم در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) بردار و (نیز) خانواده‌ات را- جز آن کس که درباره وی از پیش سخن رفته است- و (نیز) هر کس را که ایمان آورده است و جز اندکی همراه وی ایمان نیاورده بودند» سوره هود، آیه ۴۰.</ref>.
#{{متن قرآن|...فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ...}}<ref>«آنگاه بدو وحی کردیم که کشتی را زیر نظر ما و به وحی ما بساز و چون فرمان ما در رسید و (آب از) تنور جوشید در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) درآور و نیز خانواده‌ات را؛ مگر کسی از ایشان را که درباره وی از پیش سخن رفته است و با من درباره ستمگران سخن (از ر» سوره مؤمنون، آیه ۲۷.</ref>.
#{{متن قرآن|...فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ...}}<ref>«آنگاه بدو وحی کردیم که کشتی را زیر نظر ما و به وحی ما بساز و چون فرمان ما در رسید و (آب از) تنور جوشید در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) درآور و نیز خانواده‌ات را؛ مگر کسی از ایشان را که درباره وی از پیش سخن رفته است و با من درباره ستمگران سخن (از ر» سوره مؤمنون، آیه ۲۷.</ref>.
خط ۲۴: خط ۲۳:
#برخی از پژوهشگران<ref>حسین عمادزاده، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ص۲۰۸.</ref>، نقل می‌کند: «... [[زن]] نوح{{ع}} نان می‌پخت، از تنور آب جوشید. این تنور، در طرف بقعه راست مسجد کوفه بوده است. زن بدوید. نوح را خبر کرد. نوح و [[یاران]] او در کشتی نشستند. هم مرد و زن هشتاد نفر بودند.»...<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۲۰۵.</ref>
#برخی از پژوهشگران<ref>حسین عمادزاده، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ص۲۰۸.</ref>، نقل می‌کند: «... [[زن]] نوح{{ع}} نان می‌پخت، از تنور آب جوشید. این تنور، در طرف بقعه راست مسجد کوفه بوده است. زن بدوید. نوح را خبر کرد. نوح و [[یاران]] او در کشتی نشستند. هم مرد و زن هشتاد نفر بودند.»...<ref>[[محمد حسن عرب|عرب، محمد حسن]]، [[دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید (کتاب)|دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید]]، ص ۲۰۵.</ref>


==نتیجه [[پژوهش]]==
==نتیجه پژوهش==
از جمع‌بندی اسناد و مدارک ارائه شده می‌توان به این نتیجه رسید؛ که تنور را می‌شود، به عنوان نماد و استعاره‌ای، از [[غضب الهی]]، نسبت به [[قوم نوح]] دانست، که بعد از [[اتمام حجت]] و [[نصایح]] آن حضرت، به عنوان [[تنبیه]] [[مستکبران]]، آن واقعه هولناک اتفاق افتاد. بدین معنی که آب از زمین جوشیدن گرفت و [[باران]] به شدت بارید و با این حادثه وحشتناک، [[گمراهان]] به [[کیفر]] [[گناهان]] خود رسیدند.
از جمع‌بندی اسناد و مدارک ارائه شده می‌توان به این نتیجه رسید؛ که تنور را می‌شود، به عنوان نماد و استعاره‌ای، از [[غضب الهی]]، نسبت به [[قوم نوح]] دانست، که بعد از [[اتمام حجت]] و [[نصایح]] آن حضرت، به عنوان [[تنبیه]] [[مستکبران]]، آن واقعه هولناک اتفاق افتاد. بدین معنی که آب از زمین جوشیدن گرفت و [[باران]] به شدت بارید و با این حادثه وحشتناک، [[گمراهان]] به [[کیفر]] [[گناهان]] خود رسیدند.
از سوی دیگر، با توجه به [[اخبار]] باقی مانده، از گذشتگان و نقل حکایات [[انبیاء]]، می‌توان محل جوشیدن آب را تنوری دانست که در [[حقیقت]] شاخص شروع آن [[طوفان]] [[عظیم]] بود و نوح، با جوشش آن آب، می‌بایست [[اهل]] [[ایمان]] را در کشتی خویش بنشاند و آنان را، از [[مهلکه]] [[قطعی]] [[نجات]] دهد.
از سوی دیگر، با توجه به [[اخبار]] باقی مانده، از گذشتگان و نقل حکایات [[انبیاء]]، می‌توان محل جوشیدن آب را تنوری دانست که در [[حقیقت]] شاخص شروع آن [[طوفان]] [[عظیم]] بود و نوح، با جوشش آن آب، می‌بایست [[اهل]] [[ایمان]] را در کشتی خویش بنشاند و آنان را، از [[مهلکه]] [[قطعی]] [[نجات]] دهد.
خط ۳۹: خط ۳۸:
اگر این گفته [[صحت]] داشته باشد؛ باید [[تاریخ]] احداث [[کوفه]] را، با تاریخ ساختمان [[مکه]] همزمان بدانیم؛ زیرا در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>.
اگر این گفته [[صحت]] داشته باشد؛ باید [[تاریخ]] احداث [[کوفه]] را، با تاریخ ساختمان [[مکه]] همزمان بدانیم؛ زیرا در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.</ref>.
به هر تقدیر، برای اطلاع بیشتر از وضع جغرافیایی کوفه، از دایره المعارف [[فارسی]]، تألیف شادروان [[غلام حسین]] مصاحب، استفاده می‌نماییم: «کوفه شهری است از [[عراق]] بر شاخه [[هندیه]] [[رود فرات]]، حدود ۱۱ کیلومتری شمال [[نجف]] - اکنون هر دو [[شهر]] به هم متصل‌اند.
به هر تقدیر، برای اطلاع بیشتر از وضع جغرافیایی کوفه، از دایره المعارف [[فارسی]]، تألیف شادروان [[غلام حسین]] مصاحب، استفاده می‌نماییم: «کوفه شهری است از [[عراق]] بر شاخه [[هندیه]] [[رود فرات]]، حدود ۱۱ کیلومتری شمال [[نجف]] - اکنون هر دو [[شهر]] به هم متصل‌اند.
کوفه اصلاً اردوگاهی بود که به وسیله [[سعدبن ابی وقاص]] تأسیس شد بین سال‌های ۱۷، ۱۸، ۱۹ ه. ق. بر طبق [[روایات]] [[ایرانی]] در این محل شهری بود که هوشنگ پیشدادی ساخته بود و سعد آن را تجدید بنا کرد.
کوفه اصلاً اردوگاهی بود که به وسیله [[سعدبن ابی وقاص]] تأسیس شد بین سال‌های ۱۷، ۱۸، ۱۹ .ق بر طبق [[روایات]] [[ایرانی]] در این محل شهری بود که هوشنگ پیشدادی ساخته بود و سعد آن را تجدید بنا کرد.
با پیش روی [[اعراب]] به جانب شمال بر اهمیت آن افزوده شد... کوفه در [[عهد]] [[امویان]] و [[عباسیان]] در [[زمان]] رونق خود، از مراکز فضل و [[دانش]] بود و در [[فقه]] و لغت با [[بصره]] [[رقابت]] می‌کرد».
با پیش روی [[اعراب]] به جانب شمال بر اهمیت آن افزوده شد... کوفه در [[عهد]] [[امویان]] و [[عباسیان]] در [[زمان]] رونق خود، از مراکز فضل و [[دانش]] بود و در [[فقه]] و لغت با [[بصره]] [[رقابت]] می‌کرد».



نسخهٔ کنونی تا ‏۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۶

جغرافیای تنور، در سوره‌های هود و مؤمنون

  1. ﴿حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ...[۱].
  2. ﴿...فَإِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ...[۲].

واژه تنور، دو بار در آیات سوره‌های، هود و مؤمنون ذکر شده است و این دو مورد اشاره به شروع طوفانی هولناک و تاریخی دارد، که بنا به نفرینی که حضرت نوح(ع)، به امت سرکش خود نمود؛ به وقوع پیوست و با آن طوفان وحشت‌زا، خداوند سطح زمین را، از لوث وجود مستکبران بی‌ایمانی، که به نصایح آن حضرت توجهی نداشتند؛ پاک نمود.

با توجه به مدلول آیات مذکور، روشن می‌شود که اگر تنور را به معنی همان آتش دانی که در آن نان می‌پزند بدانیم؛ از نظر بحث ما، یک نقطه خاص جغرافیایی است، که مبدأ یک واقعه فوق العاده تاریخی، به نام طوفان نوح است، که وقوع آن تحولی شگفت انگیز و به یاد ماندنی، در تاریخ انبیا و بشر است. ما، برای درک بهتر این موضوع، ابتدا به توضیح لغوی واژه تنور می‌پردازیم سپس به ویژگی‌های جغرافیایی آن اشاره خواهیم نمود. مؤلف محترم قاموس قرآن، به نقل از قاموس و صحاح و اقرب الموارد می‌نویسد: «معنای اولی تنور همان تنور ی است که در آن نان می‌پزند در المیزان نیز چنین بیان می‌نماید که تنور همان تنور معمولی است و آن چیزی است که در لغت عربی و فارسی مشترک است و اصل لفظ تنور فارسی است». مؤلف محترم قاموس قرآن می‌افزاید: که از ابن عباس نقل شده که منظور از تنور روی زمین است... و در صحاح آن را به امام علی(ع) نسبت می‌دهد.

  1. برخی از پژوهشگران، زیر واژه تنور می‌نویسد: «گویند، این کلمه فارسی است، که به زبان عربی در آمده...، برخی از مفسرین. چون عبدالله یوسف علی نوشته‌اند: که کلمه تنور، در این آیه استعاره است، برای چشمه آب. مقصود باران به شدت بارید و چشمه‌های آب، از همه سو جوشیدند، چشمه را تشبیه کرده است به خم، که در آن آتش روشن کنند و نان بپزند و تنور نامند».[۳]
  2. برخی از نویسندگان، در ترجمه قرآن مجید[۴] در این مورد نوشته است: «همین که فرمان خدای بیامد و نخست آب از تنور بر آمد و آن تنور آن بود که عیال نوح و فرزندان او نان می‌پختند، از میان آتش و دره تنور، آب گشاده شد. امیر المؤمنین علی(ع) گوید: (تنور همه روی زمین است. همه روی زمین آب بر آمد و آب از آسمان گشاده شد و آب شد و زمین و آسمان به هم رسیدند)».
  3. برخی از دانشمندان، در معنی تنور مرقوم داشته: (تنور، با تشدید نون همان معنی را می‌بخشد؛ که تنور در فارسی متداول امروزه، یعنی محلی که نان، در آن پخت و پز می‌شود، اما در این که جوشیدن آب، از تنور چه تناسبی با مسئله نزدیک شدن طوفان دارد؛ مفسرین در آن گفتگو بسیار کرده‌اند: «بعضی گفته‌اند جوشیدن آب از تنور، یک نشانه الهی بوده است برای نوح، تا متوجه جریان شود و خود و یارانش، با وسایل و اسباب لازم، بر کشتی سوار شوند». گروهی دیگر، احتمال داده‌اند؛ که تنور در اینجا، در معنی مجازی و کنایی استعمال شده، اشاره به این که، تنور خشم و غضب پروردگار، فوران پیدا کرد و شعله‌ور شد و این به معنی نزدیک شدن عذاب کوبنده الهی است... ولی این احتمال قوی‌تر به نظر می‌رسد؛ که تنور به معنی حقیقی و معروف آن باشد و منظور از آن، تنور خاصی هم نباشد؛ بلکه منظور بیان این نکته است که آب از درون تنور که معمولاً مرکز آتش است، جوشیدن گرفت، نوح و یارانش، متوجه شدند؛ اوضاع به زودی دیگرگون می‌شود و انقلاب و تحول نزدیک است... به تعبیر دیگر. هنگامی که دیدند سطح آب زیرزمینی چنان بالا آمده؛ که از درون تنور، که معمولاً در جای خشک، ساخته می‌شود، جوشیدن گرفته، فهمیدند موضوع مهمی در پیش است و حادثه نو ظهوری، در شرف تکوین است، همین موضوع اخطار و علامتی بود، برای نوح و یارانش که برخیزید و آماده شوید!»[۵]. اقوال دیگری نیز درباره موضوع تنور، بیان شده، که به بعضی از آنها، جهت روشن شدن بهتر مسئله مورد بحث، اشاره می‌شود:
  4. «تنور، در اصل لغت، به جایگاه پختن نان گویند و مطابق چند حدیث و گفتاری که، از ابن عباس و دیگران نقل شده: تنور مزبور، تنوری بود، که در خانه نوح(ع)، یا در خانه زن مؤمنه‌ای، در جایی که اکنون مسجد کوفه است، قرار داشت و... زن نوح، با آن زن مؤمنه، مشغول پختن نان بود که ناگاه مشاهده کرد، آب از آن جوشید. بلادرنگ جریان را به نوح گزارش دادند و آن حضرت بیامد و مقداری خاک روی آن ریخته و آن را مهر کرد و سپس به کنار کشتی که قبلاً ساخته بود آمد....
  5. درباره تندر قول‌های دیگری هم هست؛ مانند اینکه گفته‌اند: منظور از تنور همان سطح زمین و ظاهر آن است؛ یعنی آب از سطح زمین جوشش کرد و یا منظور طلوع خورشید و درخشندگی آفتاب است، ولی چنانچه طبری و مجلسی و دیگران گفته‌اند همان قول اول صحیح است»[۶].
  6. در حاشیه قرآن مجید - با تصحیح هفت نفر از علمای حوزه علمیه قم - در مورد تنور که در آیه مورد بحث آمده[۷] از قول مفضل بن عمر از ابو عبدالله نقل کرده که این تنور در خانه عجوزه مؤمنه‌ای بوده در جانب راست مسجد کوفه. من به او گفتم: یا رسول الله(ص)! مسجد کوفه در آن روز بود؟ فرمود: بلی، آن مصلای انبیا است و در شب معراج، که حضرت رسول(ص) آنجا رسید: جبرئیل آن حضرت را گفت: (یا رسول الله! اینجا فرود آی که مسجد پدر تست یعنی - آدم - پس حضرت فرود آمد و آنجا نماز بگزارد و بعد از آن، او را به آسمان بردند و (ابوعبدالله...) از حضرت ابی جعفر(ع) روایت کرده، که مسجد کوفه، روضه‌ای است از روضه‌های بهشت... و آن آب، از تنور جوشید و نوح(ع) کشتی در آن تراشید».
  7. برخی از پژوهشگران[۸]، نقل می‌کند: «... زن نوح(ع) نان می‌پخت، از تنور آب جوشید. این تنور، در طرف بقعه راست مسجد کوفه بوده است. زن بدوید. نوح را خبر کرد. نوح و یاران او در کشتی نشستند. هم مرد و زن هشتاد نفر بودند.»...[۹]

نتیجه پژوهش

از جمع‌بندی اسناد و مدارک ارائه شده می‌توان به این نتیجه رسید؛ که تنور را می‌شود، به عنوان نماد و استعاره‌ای، از غضب الهی، نسبت به قوم نوح دانست، که بعد از اتمام حجت و نصایح آن حضرت، به عنوان تنبیه مستکبران، آن واقعه هولناک اتفاق افتاد. بدین معنی که آب از زمین جوشیدن گرفت و باران به شدت بارید و با این حادثه وحشتناک، گمراهان به کیفر گناهان خود رسیدند. از سوی دیگر، با توجه به اخبار باقی مانده، از گذشتگان و نقل حکایات انبیاء، می‌توان محل جوشیدن آب را تنوری دانست که در حقیقت شاخص شروع آن طوفان عظیم بود و نوح، با جوشش آن آب، می‌بایست اهل ایمان را در کشتی خویش بنشاند و آنان را، از مهلکه قطعی نجات دهد. اگر چنین فرضی را، که قریب به یقین است، بپذیریم؛ می‌بایست به یک پرسش پاسخ دهیم و آن پرسش این است، محل تنور، در کدام شهر بوده است؟[۱۰]

جغرافیای محل تنور

با استفاده از بندهای ۲، ۳، ۴، ۶ و ۷ همین مقاله، در می‌یابیم، که به تنوری اشاره شده؛ که در گوشه‌ای از محل مسجد معروف کوفه، احداث شده و یا این که آن تنور، در منزل زن پارسایی، در همان مکان بوده و یا آن که، محل تنور در منزل خود حضرت نوح، که در محل فعلی مسجد کوفه است بوده و همسر آن حضرت، هنگام پخت نان، متوجه جوشش آب، از تنور می‌شود و این حادثه بی‌سابقه را به حضرت نوح گزارش می‌کند. با پذیرش نظر دوم و قبول این که محل تنور، در مکان فعلی مسجد کوفه بوده است؛ لازم می‌آید، به وضع جغرافیایی شهر مقدس کوفه و همچنین اماکن متبرکه این شهر اسلامی و شیعی اشاره نماییم، تا قاریان محترم قرآن، بیشتر با این سرزمین‌های عبرت‌آموز تاریخی، آشنا گردند. یاقوت حموی، در معجم البلدان می‌نویسد: «کوفه به ضمِّ کُ شهر مشهور، در اراضی بابل، از سواد عراق است، که آن را خدالعز را می‌نامند. طول جغرافیایی کوفه ۵/۶۹ درجه و عرض آن یا ۷۵/۳ و سه چهارم درجه، در اقلیم سوم است. و ابن کلبی آنجا را به جبل صغیر - کوه کوچک - تعبیر کرده و عبده بن الطیب گفته: کوفه الجند یعنی شهر لشکر است»[۱۱]. ... در قدمت مسجد کوفه... نوشته‌اند: رسول خدا(ص) فرمود شبی که مرا سیر دادند تا مسجد اقصی؛ عبورم از مسجد کوفه گذشت من سوار براقی بودم و جبرئیل با من بود آن گاه گفت: یا محمد اینجا کوفان است و این مسجاد آن است پیاده شو در آنجا نماز بگزار. گفتم ای جبرئیل! این موضع کجاست؟ گفت: اینجا مقابل مسجد کوفه است.

سید محمد جدّ سید بحرالعلوم می‌نویسد: این مسجد از بناهای آدم ابوالبشر است»[۱۲]. اگر این گفته صحت داشته باشد؛ باید تاریخ احداث کوفه را، با تاریخ ساختمان مکه همزمان بدانیم؛ زیرا در آیه ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۱۳]. به هر تقدیر، برای اطلاع بیشتر از وضع جغرافیایی کوفه، از دایره المعارف فارسی، تألیف شادروان غلام حسین مصاحب، استفاده می‌نماییم: «کوفه شهری است از عراق بر شاخه هندیه رود فرات، حدود ۱۱ کیلومتری شمال نجف - اکنون هر دو شهر به هم متصل‌اند. کوفه اصلاً اردوگاهی بود که به وسیله سعدبن ابی وقاص تأسیس شد بین سال‌های ۱۷، ۱۸، ۱۹ ﻫ.ق بر طبق روایات ایرانی در این محل شهری بود که هوشنگ پیشدادی ساخته بود و سعد آن را تجدید بنا کرد. با پیش روی اعراب به جانب شمال بر اهمیت آن افزوده شد... کوفه در عهد امویان و عباسیان در زمان رونق خود، از مراکز فضل و دانش بود و در فقه و لغت با بصره رقابت می‌کرد».

لازم است، از قول شیخ عباس قمی[۱۴] یادآوری نماید، که آن مرحوم در مورد کوفه می‌نویسد: «بدان که کوفه یکی از چهار بلدی است که حق تعالی آن را اختیار فرموده ﴿طُورِ سِينِينَ[۱۵] به آن شهر تفسیر شده و در روایت آمده است که آن شهر حرم خدا و حرم حضرت رسول(ص) و حرم امیرالمؤمنین(ع) است». و نیز در همان صفحه بیان شده است که یک درهم تصدق در آن حساب به صد درهم می‌شود. و در جای دیگر نقل شده که دو رکعت نماز در آن حساب می‌شود به صد رکعت.[۱۶]

آشنایی بیشتر، با مسجد کوفه

در بحث گذشته، بیان شد مسجد کوفه، یکی از مساجد مهم جهان اسلام، به‌ویژه تشیع است؛ لذا آشنایی بیشتر با این مسجد، برای هر قاری قرآن از ضروریات دینی به حساب می‌آید از این جهت ما، در این گفتار به بخشی از مختصات ساختمانی آن اشاره می‌نماییم. مسجد کوفه دارای چهار در می‌باشد، که هر کدام با نامی مشهور است:

  1. باب السده که معروف به باب امیرالمؤمنین(ع) است.
  2. باب الکنده که طرف غربی مسجد است.
  3. باب الانماط
  4. باب الفیل، یا باب الثعبان و وجه تسمیه آن این است که امیرالمؤمنین(ع) در بالای منبر خطبه می‌خواند که اژدهایی پیدا شد و از این درآمد تا نزدیک منبر و همه مردم بیمناک شدند... اما مرحوم علامه مجلسی می‌نویسد: «در زمان ما مسجد کوفه، دو در دارد، که رو به روی یکدیگر واقع است. یکی در مقابل منزل امیرالمؤمنین علی(ع) طرف قبله یا باب القبله و دیگری باب پشت قبله است[۱۷].

برخی از نویسندگان می‌نویسند: «نگارنده گوید اکنون برای مسجد کوفه یک در بیش نیست و آن در شرقی سابقی است، که پشت قبله است»[۱۸]. مجلسی، در روایت بحار نقل می‌کند... کشتی نوح، در آنجا ساخته شد و آیه ﴿وَفَارَ التَّنُّورُ[۱۹] که در قرآن اشاره شده، در زاویه این مسجد است و مسجد کوفه ۱۲ هزار ذراع بوده است.[۲۰]

منابع

پانویس

  1. «(این بود) تا آنگاه که فرمان ما در رسید و (آب از) تنور فرا جوشید گفتیم در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) بردار و (نیز) خانواده‌ات را- جز آن کس که درباره وی از پیش سخن رفته است- و (نیز) هر کس را که ایمان آورده است و جز اندکی همراه وی ایمان نیاورده بودند» سوره هود، آیه ۴۰.
  2. «آنگاه بدو وحی کردیم که کشتی را زیر نظر ما و به وحی ما بساز و چون فرمان ما در رسید و (آب از) تنور جوشید در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) درآور و نیز خانواده‌ات را؛ مگر کسی از ایشان را که درباره وی از پیش سخن رفته است و با من درباره ستمگران سخن (از ر» سوره مؤمنون، آیه ۲۷.
  3. عباس مهرین شوشتری، فرهنگ لغات قرآن.
  4. زین العاباسین رهنما، ترجمه قرآن مجید، ج۲، ص۱۸۴.
  5. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۹، ص۹۷.
  6. هاشم، رسولی محلاتی، قصص الانبیا، تاریخ انبیا، ج۱، ص۵۷.
  7. هود ۴۰.
  8. حسین عمادزاده، تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم، ص۲۰۸.
  9. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۰۵.
  10. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۰۸.
  11. حسین، عمادزاده، زندگانی چهارده معصوم، ص۵۱۱.
  12. سند شماره ۱، ص۵۱۲.
  13. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  14. مفاتیح الجنان، ص۷۰۳.
  15. «و به کوه سینا،» سوره تین، آیه ۲.
  16. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۰۸.
  17. حسین، عمادزاده، زندگانی چهارده معصوم، ص۵۱۳.
  18. عمادزاده، سند شماره ۱، ص۵۱۲‍.
  19. «(این بود) تا آنگاه که فرمان ما در رسید و (آب از) تنور فرا جوشید گفتیم در آن از هر گونه‌ای دو تا (نر و ماده) بردار و (نیز) خانواده‌ات را- جز آن کس که درباره وی از پیش سخن رفته است- و (نیز) هر کس را که ایمان آورده است و جز اندکی همراه وی ایمان نیاورده بودند» سوره هود، آیه ۴۰.
  20. عرب، محمد حسن، دانشنامه اماکن جغرافیایی قرآن مجید، ص ۲۱۰.