جهاد در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| موضوع مرتبط = نصرت | | موضوع مرتبط = نصرت | ||
| عنوان مدخل = جهاد | | عنوان مدخل = جهاد | ||
| مداخل مرتبط = [[جهاد در لغت]] - [[جهاد در قرآن]] - [[جهاد در حدیث]] - [[جهاد در نهج البلاغه]] - [[جهاد در کلام اسلامی]] - [[جهاد در معارف دعا و زیارات]] - [[جهاد در فقه اسلامی]] - [[جهاد در فقه سیاسی]] - [[جهاد در معارف و سیره علوی]] - [[جهاد در معارف و سیره فاطمی]] - [[جهاد در معارف و سیره حسینی | | مداخل مرتبط = [[جهاد در لغت]] - [[جهاد در قرآن]] - [[جهاد در حدیث]] - [[جهاد در نهج البلاغه]] - [[جهاد در کلام اسلامی]] - [[جهاد در معارف دعا و زیارات]] - [[جهاد در فقه اسلامی]] - [[جهاد در فقه سیاسی]] - [[جهاد در معارف و سیره علوی]] - [[جهاد در معارف و سیره فاطمی]] - [[جهاد در معارف و سیره حسینی]] - [[جهاد در معارف و سیره سجادی]] - [[جهاد در جامعهشناسی اسلامی]] - [[جهاد از دیدگاه اهل سنت]] - [[جهاد در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۲۱ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۰۸
واژهشناسی
- جهاد در لغت بهمعنای تلاش همراه با رنج و نیز بهمعنای جنگ آمده است. از این ماده، شصتونه مورد در نهج البلاغه وارد شده است[۱].
ارزش و جایگاه جهاد
- از نگاه امام علی (ع) جهاد دارای جایگاه ویژهای است. جهاد رکن اعلای اسلام[۲] و یکی از چهار رکن ایمان است[۳]. جهاد دری از درهای بهشت است که خداوند آن را به روی دوستان ویژه خود گشوده. جهاد لباس تقوا و زره و سپر مطمئن خداوند است[۴]. برترین وسیلهای که متوسلین بدان بهسوی خدای سبحان تمسک میجویند، ایمان به او و به رسولش و جهاد در راه اوست، زیرا جهاد قله رفیع اسلام و نشانه اخلاص مجاهدان و بر اساس سرشت توحیدی است[۵]. جهاد، نه تنها دری بهسوی بهشت، بلکه درگاه رسیدن به خدای سبحان است. امام علی (ع) در تشویق بهسوی جهاد میماید: بشتابید بهسوی جهاد، بشتابید بهسوی جهاد، هرکس میخواهد بهسوی خدا پر کشد پس (از سکونتگاه خویش) خارج شود[۶]. امام (ع) در فرازهای دیگر بهشت را زیر سایه نیزهها[۷] و بهترین مرگها را شهادت مینامد. امام میفرماید: قسم به آن کسی که جان پسر ابیطالب در دست اوست، هزار ضربه شمشیر بر من آسانتر از مرگ در بستر در غیر طاعت پروردگار است[۸][۹].
جهاد عامل حفظ عزت
- امام (ع) جهاد را دری از درهای بهشت و وسیلهای برای حفظ عزت و شکوه امت اسلام برمیشمرد. از اینرو به گاه فرمان جهاد، مردم با دل و دست و زبان بهپا خیزند و عزت و کیان خود را پاس بدارند[۱۰]. امت اسلام یکپارچه در برابر باطل به صف ایستند و بر باطل خشم گیرند، زیرا هر که برای خدا پیکان خشم را در برابر باطل قرار دهد، خداوند او را بر باطل، هرقدر هم سخت باشد، پیروز گرداند. امام (ع) فرمود: هر که سرنیزه خشم خود را بهخاطر خدا تیز کند، در نابود کردن سختترین باطلها توانا بود[۱۱][۱۲].
عواقب ترک جهاد
- در نگاه نهج البلاغه ترک جهاد، بازخوردهای منفی دارد که مهمترین آنها عبارتاند از:
- ذلت و حقارت و خواری؛
- گرفتاری در بلاها و مصیبتها؛
- از دست دادن استعدادها و خردورزی در امور؛
- پایمال شدن حقوق[۱۳]؛
- از دست دادن آخرت و سعادت ابدی[۱۴][۱۵].
مراتب جهاد
- جهاد بر اساس اقسام آن و بر اساس مکلفین به مراتبی تقسیم میشود. امام میفرماید: خدا را، خدا را [در نظر داشته باشید] در مورد جهاد با اموال و جانها و زبانهایتان در راه خدا[۱۶][۱۷].
اقسام جهاد
- نهج البلاغه سه نوع جهاد را مورد توجه قرار میدهد: جهاد مالی، جهاد جانی و جهاد زبانی، نزد امام بالاترین مرتبه جهاد، ادای سخن حق نزد حاکم ستمگر بیان شده است[۱۸]. از اینرو امر به معروف و نهی از منکر با جهاد زبانی، انفاق و بذل و بخشش با جهاد مالی و پیکار در راه خدا و مجاهدت در میدانهای مبارزه با جهاد جانی مطابقت دارد. افزون بر این، امام جهاد با دل را نیز در کنار جهاد با دست و زبان بیان میکند، که آن نکوهش زشتیها در دل دارد[۱۹][۲۰].
- جهاد به فراخور افراد تغییر مییابد. برای مثال جهاد زن از نگاه حضرت، خوب شوهرداری است[۲۱]. نیز از نگاه امام برای هر انسان ضعیفی که توانایی جهاد نظامی ندارد، حج برای او جهاد بهحساب میآید[۲۲]. همچنین از روزهداری بهعنوان جهاد یاد شده است[۲۳]. انجام آنچه در راه خدا همراه با سختی و مشقت است جهاد شمرده میشود. بر این اساس با تعیین وظیفه و سختی آن، ارزش جهاد نیز مشخص میشود. در عین حال هدف از انجام تمام اقسام جهاد، پروردگار و احیای ارزشهای الهی است. امام (ع) در بیان همراهی خود با پیامبر در معرکه جهاد با مشرکان میفرماید: اگر ما مثل شما کوفیان سستعنصر بودیم هرگز پایه دین برپا و درختی از ایما سبز نمیشد[۲۴][۲۵].
- بنابراین، هدف جهاد حفظ دین و ایمان و هدایتگری است. جنگ و جهاد عملی با دشمن در منطق امام بهعنوان آخرین گزینه مطرح است. با نگاه به بیانات امام در هنگام تأخیر جنگ در صفین با این توضیح که ممکن است عدهای از آنان به جمعیت ما بپیوندند و هدایت شوند، میتوان به این موضوع پی برد[۲۶]. جنگ در حوزه اسلامی از باب امر به معروف و نهی از منکر است که گام اول در این مسیر اتمام حجت و گام آخر اقدام عملی است[۲۷].
پرسشهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 270.
- ↑ «وَ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ١١٠
- ↑ «فَقَالَ الْإِيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۰
- ↑ «فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۷
- ↑ َ«الْجِهَادُ فِي سَبِيلِهِ فَإِنَّهُ ذِرْوَةُ الْإِسْلَامِ، وَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاصِ فَإِنَّهَا الْفِطْرَةُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ١١٠
- ↑ «الْجِهادَ، الْجِهادَ عِبادَ اللّهِ! اَلا وَ اِنّى مُعَسْكِرٌ فى يَوْمى هذا فَمَنْ اَرادَ الرَّواحَ اِلَى اللّهِ فَلْيَخْرُجْ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۸٢
- ↑ «الْجَنَّةُ تَحْتَ أَطْرَافِ الْعَوَالِي»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۴
- ↑ «إِنَّ أَكْرَمَ الْمَوْتِ الْقَتْلُ، وَ الَّذِي نَفْسُ ابْنِ أَبِي طَالِبٍ بِيَدِهِ لَأَلْفُ ضَرْبَةٍ بِالسَّيْفِ أَهْوَنُ عَلَيَّ مِنْ مِيتَةٍ عَلَى الْفِرَاشِ فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۲٣
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 270-271.
- ↑ «وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ. فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۷
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ١٧٤: «"مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِیَ عَلَی قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ"»
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 134- 135.
- ↑ «فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُيِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءَةِ وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ وَ أُدِيلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْيِيعِ الْجِهَادِ وَ سِيمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۷
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳۴
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 271.
- ↑ «و الله الله فی الجهاد باموالکم و انفسکم و السنکم فی سبیل الله»؛ نهج البلاغه، نامه ۴۷
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 271.
- ↑ «أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ، إِنَّهُ مَنْ رَأَى عُدْوَاناً يُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْكَراً يُدْعَى إِلَيْهِ، فَأَنْكَرَهُ بِقَلْبِهِ، فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ، وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ، وَ مَنْ أَنْكَرَهُ بِالسَّيْفِ، لِتَكُونَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَ كَلِمَةُ الظَّالِمِينَ هِيَ السُّفْلَى، فَذَلِكَ الَّذِي أَصَابَ سَبِيلَ الْهُدَى وَ قَامَ عَلَى الطَّرِيقِ وَ نَوَّرَ فِي قَلْبِهِ الْيَقِينُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ٣٧٣
- ↑ «أَوَّلَ مَا تُغْلَبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْجِهَادِ الْجِهَادُ بِأَيْدِيكُمْ، ثُمَّ بِأَلْسِنَتِكُمْ، ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ؛ فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً، وَلَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً، قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلُهُ، وَ أَسْفَلَهُ أَعْلَاهُ»؛ نهج البلاغه، حکمت ٣٧٥
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 271.
- ↑ «وَ جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّل»؛ نهج البلاغه، حکمت ١٣٦
- ↑ «وَ الْحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ»؛ خطبه ١٣٦.
- ↑ «مُجَاهَدَةِ الصِّيَامِ»؛ نهج البلاغه، خطبه ١٩٢
- ↑ «وَ لَعَمْرِي لَوْ كُنَّا نَأْتِي مَا أَتَيْتُمْ مَا قَامَ لِلدِّينِ عَمُودٌ وَ لَا اخْضَرَّ لِلْإِيمَانِ عُودٌ»؛ نهج البلاغه، خطبه ٥٦
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 271-272.
- ↑ «فَوَاللَّهِ مَا دَفَعْتُ الْحَرْبَ يَوْماً إِلَّا وَ أَنَا أَطْمَعُ أَنْ تَلْحَقَ بِي طَائِفَةٌ فَتَهْتَدِيَ بِي وَ تَعْشُوَ إِلَى ضَوْئِي»؛ نهج البلاغه، خطبه ٥٥
- ↑ دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 272.