سعید بن جبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سعید بن جبیر در علوم قرآنی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب ائمه | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[سعید بن جبیر در علوم قرآنی]] | پرسش مرتبط  = }}


'''سعید بن جبیر'''، از محدثین و مفسرانی بود که از حوزه [[تدریس]] [[ابن عباس]] بهره برده است. او در [[مکه]] [[زندگی]] می‌کرد و از [[یاران]] و شاگردان [[امام سجاد]]{{ع}} بود. او سرانجام به دست [[حجاج بن یوسف ثقفی]] به [[شهادت]] رسید.
'''سعید بن جبیر'''، از محدثین و مفسرانی بود که از حوزه [[تدریس]] [[ابن عباس]] بهره برده است. او در [[مکه]] [[زندگی]] می‌کرد و از [[یاران]] و شاگردان [[امام سجاد]] {{ع}} بود. او سرانجام به دست [[حجاج بن یوسف ثقفی]] به [[شهادت]] رسید.


==مقدمه==
== آشنایی اجمالی ==
سعید بن جبیر، [[محدث]]، [[فقیه]] و [[مفسّر]] بود<ref>تهذیب الاسماء و اللغات، ۲۱۶؛ مرآت الجنان، ۱/ ۱۵۶.</ref>. وی [[تابعی]] و در اصل از [[مردمان]] [[کوفه]] بود<ref>رجال الطوسی، ۹۰.</ref> و از [[موالی]] [[بنی والبة بن حارث]] به شمار می‌‌رفت<ref>الطبقات الکبری، ۶/ ۲۵۶.</ref>.
سعید بن جبیر، [[محدث]]، [[فقیه]] و [[مفسّر]] بود<ref>تهذیب الاسماء و اللغات، ۲۱۶؛ مرآت الجنان، ۱/ ۱۵۶.</ref>. وی [[تابعی]] و در اصل از [[مردمان کوفه]] بود<ref>رجال الطوسی، ۹۰.</ref> و از [[موالی]] [[بنی والبة بن حارث]] به شمار می‌‌رفت<ref>الطبقات الکبری، ۶/ ۲۵۶.</ref>.


او در سال ۴۴<ref>تذکرة الحفاظ، ۱/ ۷۶.</ref> یا ۴۵<ref>الاعلام، ۳/ ۹۳.</ref> و یا ۴۶هـ <ref>ذکر اسماء التابعین، ۱/ ۱۴۷.</ref> در [[حجاز]] به [[دنیا]] آمد<ref>دائرة المعارف تشیع، ۹/ ۱۷۲.</ref> و از [[نوجوانی]] به حوزه [[تدریس]] [[ابن عباس]] پیوست و بخش درخور توجهی از [[علوم]] متداول [[روز]] از قبیل قرائت، [[تفسیر]] و [[حدیث]] را از وی آموخت<ref>وفیات الاعیان، ۲/ ۳۷۱.</ref>. به علاوه، از [[محدثان]] مشهوری چون [[انس بن مالک]]، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[ابوموسی اشعری]] [[علم حدیث]] آموخته و [[احادیث]] بسیاری را [[روایت]] کرده است<ref>تهذیب الکمال،۱۰/ ۳۵۸ و ۳۵۹.</ref>. وی در [[مکه]] می‌‌زیست<ref> مناقب آل ابی طالب{{ع}}، ۴/ ۱۹۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] و [[ابن شهرآشوب]] او را از [[اصحاب امام سجاد]]{{ع}} برشمرده‌اند<ref>رجال الطوسی ۹۰ مناقب آل ابی طالب{{ع}}، ۴/ ۱۹۰.</ref>. کشّی وی را از جمله پنج نفری برشمرده که از آغاز برنامه [[امام زین العابدین]]{{ع}}، با آن حضرت همراه بودند و [[استقامت]] کردند تا شمار [[یاران]] و [[شاگردان]] آن جناب فزونی یافت و [[شهادت]] [[سعید]] به [[دلیل]] [[پیروی]] او از [[امام سجاد]]{{ع}} بوده است. وی می‌‌افزاید که [[سعید بن جبیر]]، امام زین العابدین{{ع}} را امام خود می‌‌دانست و امام نیز در مقابل، او را [[ستایش]] و [[تمجید]] می‌‌کرد<ref>اختیار معرفة الرجال، ۱۱۵ و ۱۱۹.</ref>، بنابراین، چنین به نظر می‌‌رسد که وی از امام سجاد{{ع}} نیز کسب [[فیض]] کرده است.
او در سال ۴۴<ref>تذکرة الحفاظ، ۱/ ۷۶.</ref> یا ۴۵<ref>الاعلام، ۳/ ۹۳.</ref> و یا ۴۶هـ <ref>ذکر اسماء التابعین، ۱/ ۱۴۷.</ref> در [[حجاز]] به [[دنیا]] آمد<ref>دائرة المعارف تشیع، ۹/ ۱۷۲.</ref> و از نوجوانی به حوزه [[تدریس]] [[ابن عباس]] پیوست و بخش درخور توجهی از [[علوم]] متداول [[روز]] از قبیل قرائت، [[تفسیر]] و [[حدیث]] را از وی آموخت<ref>وفیات الاعیان، ۲/ ۳۷۱.</ref>. به علاوه، از [[محدثان]] مشهوری چون [[انس بن مالک]]، [[ابوسعید خدری]]، [[ابوهریره]] و [[ابوموسی اشعری]] [[علم حدیث]] آموخته و [[احادیث]] بسیاری را [[روایت]] کرده است<ref>تهذیب الکمال، ۱۰/ ۳۵۸ و ۳۵۹.</ref>. وی در [[مکه]] می‌‌زیست<ref> مناقب آل ابی طالب {{ع}}، ۴/ ۱۹۰.</ref>. [[شیخ طوسی]] و [[ابن شهرآشوب]] او را از [[اصحاب امام سجاد]] {{ع}} برشمرده‌اند<ref>رجال الطوسی ۹۰ مناقب آل ابی طالب {{ع}}، ۴/ ۱۹۰.</ref>. کشّی وی را از جمله پنج نفری برشمرده که از آغاز برنامه [[امام زین العابدین]] {{ع}}، با آن حضرت همراه بودند و [[استقامت]] کردند تا شمار [[یاران]] و [[شاگردان]] آن جناب فزونی یافت و [[شهادت]] [[سعید]] به [[دلیل]] [[پیروی]] او از [[امام سجاد]] {{ع}} بوده است. وی می‌‌افزاید که [[سعید بن جبیر]]، امام زین العابدین {{ع}} را امام خود می‌‌دانست و امام نیز در مقابل، او را [[ستایش]] و [[تمجید]] می‌‌کرد<ref>اختیار معرفة الرجال، ۱۱۵ و ۱۱۹.</ref>، بنابراین، چنین به نظر می‌‌رسد که وی از امام سجاد {{ع}} نیز کسب [[فیض]] کرده است.


وی مردی سیاه چهره بود و ابتدا کاتب [[عبدالله بن عتبة بن مسعود]] و [[ابوبرده اشعری]] بود<ref>المعارف، ۴۴۶.</ref>. از علمای [[تابعین]] و [[مفسران]] عالی قدر [[صدر اسلام]] و فقیهی [[وارسته]] و [[فاضل]] به شمار می‌‌رفت. به گفته [[ابن خلکان]]، او از آگاه‌ترین [[فقها]] در مسائلی چون [[طلاق]]، [[حج]]، [[حلال و حرام]] و [[تفسیر قرآن]] بود<ref>وفیات الاعیان، ۲/ ۳۷۱؛ تذکرة الحفاظ، ۱/ ۷۶.</ref>. [[محدثان]] و [[عالمان]] بسیاری از [[شاگردان]] وی بوده و از او [[روایت]] کرده‌اند که از آن میان افراد برجسته‌ای چون [[ایوب سختیانی]]، [[ثابت بن هرمز]]، [[سلیمان احول]] و [[ابواسحاق سُبیعی]] را می‌‌توان نام برد<ref>سیر اعلام النبلاء، ۴/ ۳۲۲ و ۳۲۳.</ref>. [[سعید]] از جمله [[تابعین]] است که به [[پیروی از امام علی]]{{ع}} به جواز [[کتابت حدیث]] نظر داشتند، در برابر آن دسته از [[صحابه]] و تابعین که به [[پیروی]] از [[عمر]] به [[حرمت]] کتابت حدیث قائل بودند. با این همه، بعضی او را [[مرجئه]] دانسته‌اند<ref>روایت و درایت، ص۳۶.</ref>.
وی مردی سیاه چهره بود و ابتدا کاتب [[عبدالله بن عتبة بن مسعود]] و [[ابوبرده اشعری]] بود<ref>المعارف، ۴۴۶.</ref>. از علمای [[تابعین]] و [[مفسران]] عالی قدر [[صدر اسلام]] و فقیهی [[وارسته]] و [[فاضل]] به شمار می‌‌رفت. به گفته [[ابن خلکان]]، او از آگاه‌ترین [[فقها]] در مسائلی چون [[طلاق]]، [[حج]]، [[حلال و حرام]] و [[تفسیر قرآن]] بود<ref>وفیات الاعیان، ۲/ ۳۷۱؛ تذکرة الحفاظ، ۱/ ۷۶.</ref>. [[محدثان]] و [[عالمان]] بسیاری از [[شاگردان]] وی بوده و از او [[روایت]] کرده‌اند که از آن میان افراد برجسته‌ای چون [[ایوب سختیانی]]، [[ثابت بن هرمز]]، [[سلیمان احول]] و [[ابواسحاق سُبیعی]] را می‌‌توان نام برد<ref>سیر اعلام النبلاء، ۴/ ۳۲۲ و ۳۲۳.</ref>. [[سعید]] از جمله [[تابعین]] است که به [[پیروی از امام علی]] {{ع}} به جواز [[کتابت حدیث]] نظر داشتند، در برابر آن دسته از [[صحابه]] و تابعین که به [[پیروی]] از [[عمر]] به [[حرمت]] کتابت حدیث قائل بودند. با این همه، بعضی او را [[مرجئه]] دانسته‌اند<ref>روایت و درایت، ص۳۶.</ref>.


وی همچون جمعی دیگر از [[علما]] و قرّای [[شیعه]] که [[جنگ]] با [[بنی امیه]] را [[واجب]] و [[جهاد]] می‌‌دانستند، به [[سپاه]] [[عبدالرحمان بن محمد بن اشعث]] پیوست و بعد از [[شکست]] [[عبدالرحمان]] به [[قم]] آمد و به قریه [[جمکران]] رفت و نزد عرب‌های [[بنی اسد]] که [[قوم]] او بودند، اقامت گزید. [[امیران]] کاشان و [[اصفهان]] چون از وجود سعید در قم [[آگاه]] شدند، وی را دستگیر کرده و به نزد [[حجاج]] بردند و به قولی، سعید از قم به [[آذربایجان]] گریخت و از آنجا به [[مکه]] رفت و در مکه دستگیر شد<ref>تاریخ مذهبی قم، ۴۶.</ref>. اما قول مشهور آن است که سعید مدتی در اصفهان [[سکونت]] داشت و از آنجا به [[عراق]] رفت و به نشر [[حدیث]] پرداخت<ref>وفیات الاعیان، ۲ / ۳۷۲.</ref>. به هر حال [[دستگیری]] سعید را به دست [[خالد بن عبدالله قسری]]، [[والی مکه]] نوشته‌اند. گویند که شبی او را کنار دیر راهبی آوردند که میان صحرای ترسناکی بود. سعید از ورود به دیر [[امتناع]] کرد و به [[کرامت]] او، شیری وی را محافظت نمود و این کرامت مایه [[هدایت]] و [[مسلمان]] شدن دیرنشینان گردید<ref>شواهد النبوه (جامی)، ۳۶.</ref>.
وی همچون جمعی دیگر از [[علما]] و قرّای [[شیعه]] که [[جنگ]] با [[بنی امیه]] را [[واجب]] و [[جهاد]] می‌‌دانستند، به [[سپاه]] [[عبدالرحمان بن محمد بن اشعث]] پیوست و بعد از [[شکست]] [[عبدالرحمان]] به [[قم]] آمد و به قریه [[جمکران]] رفت و نزد عرب‌های [[بنی اسد]] که [[قوم]] او بودند، اقامت گزید. [[امیران]] کاشان و [[اصفهان]] چون از وجود سعید در قم [[آگاه]] شدند، وی را دستگیر کرده و به نزد [[حجاج]] بردند و به قولی، سعید از قم به [[آذربایجان]] گریخت و از آنجا به [[مکه]] رفت و در مکه دستگیر شد<ref>تاریخ مذهبی قم، ۴۶.</ref>. اما قول مشهور آن است که سعید مدتی در اصفهان [[سکونت]] داشت و از آنجا به [[عراق]] رفت و به نشر [[حدیث]] پرداخت<ref>وفیات الاعیان، ۲ / ۳۷۲.</ref>. به هر حال [[دستگیری]] سعید را به دست [[خالد بن عبدالله قسری]]، [[والی مکه]] نوشته‌اند. گویند که شبی او را کنار دیر راهبی آوردند که میان صحرای ترسناکی بود. سعید از ورود به دیر [[امتناع]] کرد و به [[کرامت]] او، شیری وی را محافظت نمود و این کرامت مایه [[هدایت]] و [[مسلمان]] شدن دیرنشینان گردید<ref>شواهد النبوه (جامی)، ۳۶.</ref>.
خط ۱۴: خط ۱۴:
هنگامی که سعید دستگیر شد و نزد حجاج آورده شد، [[مناظره]] جالبی بین او و حجاج واقع شد. کشّی این مناظره را [[نقل]] کرده و در پایان از قول حجاج نقل کرده که در این [[مناظره]] سخنی از [[سعید]] نشنید که مورد [[رضایت]] و [[تصدیق]] او باشد<ref>اختیار معرفة الرجال، ۱۱۹.</ref>. [[ابن خلکان]] نیز این مناظره را به گونه‌ای مفصل‌تر و به صورتی دیگر [[نقل]] کرده است<ref>وفیات الاعیان، ۲/ ۳۷۲ و ۳۷۳.</ref>.
هنگامی که سعید دستگیر شد و نزد حجاج آورده شد، [[مناظره]] جالبی بین او و حجاج واقع شد. کشّی این مناظره را [[نقل]] کرده و در پایان از قول حجاج نقل کرده که در این [[مناظره]] سخنی از [[سعید]] نشنید که مورد [[رضایت]] و [[تصدیق]] او باشد<ref>اختیار معرفة الرجال، ۱۱۹.</ref>. [[ابن خلکان]] نیز این مناظره را به گونه‌ای مفصل‌تر و به صورتی دیگر [[نقل]] کرده است<ref>وفیات الاعیان، ۲/ ۳۷۲ و ۳۷۳.</ref>.


[[ذهبی]] او را فردی بسیار با [[ورع]] معرفی کرده و می‌‌نویسد که سعید هر دو شب، یک [[ختم قرآن]] داشت و گریه‌های مستمر او در [[دل]] شب به گونه‌ای بود که گاه به [[ضعف]] [[بینایی]] او می‌‌انجامید<ref>تذکرة الحفاظ، ۱ / ۷۶.</ref>. [[ابونعیم اصفهانی]] نیز او را بکّاء (بسیار [[گریه]] کننده)<ref>حلیة الاولیاء، ۲ / ۲۷۲.</ref> و ابن معین او را فردی مورد [[اعتماد]] و [[ثقه]] معرفی کرده است<ref>الجرح و التعدیل، ۴/ ۹.</ref>. [[احمد بن حنبل]] گفته است: [[حجاج]]، [[سعید بن جبیر]] را به [[قتل]] رساند، در حالی که بر روی [[زمین]] کسی نبود مگر اینکه به [[علم]] او نیاز داشت. وی در سال ۹۴ یا ۹۵ هـ در واسط به [[دستور]] حجاج گردن زده و در همان جا به خاک سپرده شد و مقبره‌اش [[زیارتگاه]] است<ref>وفیات الاعیان، ۲ / ۳۷۳ و ۳۷۴.</ref>. [[کشّی]] [[شهادت]] او را به سبب همراهی‌اش با [[امام سجاد]]{{ع}} و [[استقامت]] وی در [[تشیع]] می‌‌داند<ref>اختیار معرفة الرجال، ۱۱۹.</ref>. وی دارای [[تفسیری]] در [[قرآن]] بوده<ref>الذریعه، ۴ / ۲۷۶.</ref> که به گفته [[عادل نویهض]]، مفقود شده است<ref>مناقب آل ابی طالب{{ع}}، ۴ /۱۹۰.</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۳۶۸-۳۶۹.</ref>.
[[ذهبی]] او را فردی بسیار با [[ورع]] معرفی کرده و می‌‌نویسد سعید هر دو شب، یک [[ختم قرآن]] داشت و گریه‌های مستمر او در [[دل]] شب به گونه‌ای بود که گاه به [[ضعف]] [[بینایی]] او می‌‌انجامید<ref>تذکرة الحفاظ، ۱ / ۷۶.</ref>. [[ابونعیم اصفهانی]] نیز او را بکّاء (بسیار [[گریه]] کننده)<ref>حلیة الاولیاء، ۲ / ۲۷۲.</ref> و ابن معین او را فردی مورد [[اعتماد]] و [[ثقه]] معرفی کرده است<ref>الجرح و التعدیل، ۴/ ۹.</ref>. [[احمد بن حنبل]] گفته است: [[حجاج]]، [[سعید بن جبیر]] را به [[قتل]] رساند، در حالی که بر روی [[زمین]] کسی نبود مگر اینکه به [[علم]] او نیاز داشت. وی در سال ۹۴ یا ۹۵ه‍ در واسط به [[دستور]] حجاج گردن زده و در همان جا به خاک سپرده شد و مقبره‌اش [[زیارتگاه]] است<ref>وفیات الاعیان، ۲ / ۳۷۳ و ۳۷۴.</ref>. [[کشّی]] [[شهادت]] او را به سبب همراهی‌اش با [[امام سجاد]] {{ع}} و [[استقامت]] وی در [[تشیع]] می‌‌داند<ref>اختیار معرفة الرجال، ۱۱۹.</ref>. وی دارای [[تفسیری]] در [[قرآن]] بوده<ref>الذریعه، ۴ / ۲۷۶.</ref> که به گفته [[عادل نویهض]]، مفقود شده است<ref>مناقب آل ابی طالب {{ع}}، ۴ /۱۹۰.</ref>.<ref>[[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۳۶۸-۳۶۹؛ [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۴۸۲.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۲۴: خط ۲۴:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۲ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:IM010499.jpg|22px]] [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|'''کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۳۰: خط ۳۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اصحاب امام سجاد]]
[[رده:مفسران]]
[[رده:مفسران]]
[[رده:اعلام]]
[[رده:اعلام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۴ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۷

سعید بن جبیر، از محدثین و مفسرانی بود که از حوزه تدریس ابن عباس بهره برده است. او در مکه زندگی می‌کرد و از یاران و شاگردان امام سجاد (ع) بود. او سرانجام به دست حجاج بن یوسف ثقفی به شهادت رسید.

آشنایی اجمالی

سعید بن جبیر، محدث، فقیه و مفسّر بود[۱]. وی تابعی و در اصل از مردمان کوفه بود[۲] و از موالی بنی والبة بن حارث به شمار می‌‌رفت[۳].

او در سال ۴۴[۴] یا ۴۵[۵] و یا ۴۶هـ [۶] در حجاز به دنیا آمد[۷] و از نوجوانی به حوزه تدریس ابن عباس پیوست و بخش درخور توجهی از علوم متداول روز از قبیل قرائت، تفسیر و حدیث را از وی آموخت[۸]. به علاوه، از محدثان مشهوری چون انس بن مالک، ابوسعید خدری، ابوهریره و ابوموسی اشعری علم حدیث آموخته و احادیث بسیاری را روایت کرده است[۹]. وی در مکه می‌‌زیست[۱۰]. شیخ طوسی و ابن شهرآشوب او را از اصحاب امام سجاد (ع) برشمرده‌اند[۱۱]. کشّی وی را از جمله پنج نفری برشمرده که از آغاز برنامه امام زین العابدین (ع)، با آن حضرت همراه بودند و استقامت کردند تا شمار یاران و شاگردان آن جناب فزونی یافت و شهادت سعید به دلیل پیروی او از امام سجاد (ع) بوده است. وی می‌‌افزاید که سعید بن جبیر، امام زین العابدین (ع) را امام خود می‌‌دانست و امام نیز در مقابل، او را ستایش و تمجید می‌‌کرد[۱۲]، بنابراین، چنین به نظر می‌‌رسد که وی از امام سجاد (ع) نیز کسب فیض کرده است.

وی مردی سیاه چهره بود و ابتدا کاتب عبدالله بن عتبة بن مسعود و ابوبرده اشعری بود[۱۳]. از علمای تابعین و مفسران عالی قدر صدر اسلام و فقیهی وارسته و فاضل به شمار می‌‌رفت. به گفته ابن خلکان، او از آگاه‌ترین فقها در مسائلی چون طلاق، حج، حلال و حرام و تفسیر قرآن بود[۱۴]. محدثان و عالمان بسیاری از شاگردان وی بوده و از او روایت کرده‌اند که از آن میان افراد برجسته‌ای چون ایوب سختیانی، ثابت بن هرمز، سلیمان احول و ابواسحاق سُبیعی را می‌‌توان نام برد[۱۵]. سعید از جمله تابعین است که به پیروی از امام علی (ع) به جواز کتابت حدیث نظر داشتند، در برابر آن دسته از صحابه و تابعین که به پیروی از عمر به حرمت کتابت حدیث قائل بودند. با این همه، بعضی او را مرجئه دانسته‌اند[۱۶].

وی همچون جمعی دیگر از علما و قرّای شیعه که جنگ با بنی امیه را واجب و جهاد می‌‌دانستند، به سپاه عبدالرحمان بن محمد بن اشعث پیوست و بعد از شکست عبدالرحمان به قم آمد و به قریه جمکران رفت و نزد عرب‌های بنی اسد که قوم او بودند، اقامت گزید. امیران کاشان و اصفهان چون از وجود سعید در قم آگاه شدند، وی را دستگیر کرده و به نزد حجاج بردند و به قولی، سعید از قم به آذربایجان گریخت و از آنجا به مکه رفت و در مکه دستگیر شد[۱۷]. اما قول مشهور آن است که سعید مدتی در اصفهان سکونت داشت و از آنجا به عراق رفت و به نشر حدیث پرداخت[۱۸]. به هر حال دستگیری سعید را به دست خالد بن عبدالله قسری، والی مکه نوشته‌اند. گویند که شبی او را کنار دیر راهبی آوردند که میان صحرای ترسناکی بود. سعید از ورود به دیر امتناع کرد و به کرامت او، شیری وی را محافظت نمود و این کرامت مایه هدایت و مسلمان شدن دیرنشینان گردید[۱۹].

هنگامی که سعید دستگیر شد و نزد حجاج آورده شد، مناظره جالبی بین او و حجاج واقع شد. کشّی این مناظره را نقل کرده و در پایان از قول حجاج نقل کرده که در این مناظره سخنی از سعید نشنید که مورد رضایت و تصدیق او باشد[۲۰]. ابن خلکان نیز این مناظره را به گونه‌ای مفصل‌تر و به صورتی دیگر نقل کرده است[۲۱].

ذهبی او را فردی بسیار با ورع معرفی کرده و می‌‌نویسد سعید هر دو شب، یک ختم قرآن داشت و گریه‌های مستمر او در دل شب به گونه‌ای بود که گاه به ضعف بینایی او می‌‌انجامید[۲۲]. ابونعیم اصفهانی نیز او را بکّاء (بسیار گریه کننده)[۲۳] و ابن معین او را فردی مورد اعتماد و ثقه معرفی کرده است[۲۴]. احمد بن حنبل گفته است: حجاج، سعید بن جبیر را به قتل رساند، در حالی که بر روی زمین کسی نبود مگر اینکه به علم او نیاز داشت. وی در سال ۹۴ یا ۹۵ه‍ در واسط به دستور حجاج گردن زده و در همان جا به خاک سپرده شد و مقبره‌اش زیارتگاه است[۲۵]. کشّی شهادت او را به سبب همراهی‌اش با امام سجاد (ع) و استقامت وی در تشیع می‌‌داند[۲۶]. وی دارای تفسیری در قرآن بوده[۲۷] که به گفته عادل نویهض، مفقود شده است[۲۸].[۲۹].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. تهذیب الاسماء و اللغات، ۲۱۶؛ مرآت الجنان، ۱/ ۱۵۶.
  2. رجال الطوسی، ۹۰.
  3. الطبقات الکبری، ۶/ ۲۵۶.
  4. تذکرة الحفاظ، ۱/ ۷۶.
  5. الاعلام، ۳/ ۹۳.
  6. ذکر اسماء التابعین، ۱/ ۱۴۷.
  7. دائرة المعارف تشیع، ۹/ ۱۷۲.
  8. وفیات الاعیان، ۲/ ۳۷۱.
  9. تهذیب الکمال، ۱۰/ ۳۵۸ و ۳۵۹.
  10. مناقب آل ابی طالب (ع)، ۴/ ۱۹۰.
  11. رجال الطوسی ۹۰ مناقب آل ابی طالب (ع)، ۴/ ۱۹۰.
  12. اختیار معرفة الرجال، ۱۱۵ و ۱۱۹.
  13. المعارف، ۴۴۶.
  14. وفیات الاعیان، ۲/ ۳۷۱؛ تذکرة الحفاظ، ۱/ ۷۶.
  15. سیر اعلام النبلاء، ۴/ ۳۲۲ و ۳۲۳.
  16. روایت و درایت، ص۳۶.
  17. تاریخ مذهبی قم، ۴۶.
  18. وفیات الاعیان، ۲ / ۳۷۲.
  19. شواهد النبوه (جامی)، ۳۶.
  20. اختیار معرفة الرجال، ۱۱۹.
  21. وفیات الاعیان، ۲/ ۳۷۲ و ۳۷۳.
  22. تذکرة الحفاظ، ۱ / ۷۶.
  23. حلیة الاولیاء، ۲ / ۲۷۲.
  24. الجرح و التعدیل، ۴/ ۹.
  25. وفیات الاعیان، ۲ / ۳۷۳ و ۳۷۴.
  26. اختیار معرفة الرجال، ۱۱۹.
  27. الذریعه، ۴ / ۲۷۶.
  28. مناقب آل ابی طالب (ع)، ۴ /۱۹۰.
  29. فرهنگ‌نامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۳۶۸-۳۶۹؛ رجبی دوانی، محمد حسین، کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی ص ۴۸۲.