امید: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[امید در قرآن]] - [[امید در معارف مهدویت]] - [[امید در معارف دعا و زیارات]] - [[امید در معارف و سیره نبوی]] - [[امید در معارف و سیره علوی]] - [[امید در معارف و سیره سجادی]]| پرسش مرتبط  = }}


{{ویرایش غیرنهایی}}
== مفهوم‌شناسی امید ==
{{امامت}}
امید در لغت به معنای [[گمان]] وقوع خیری ممکن‌الحصول در [[آینده]] آمده است<ref>مفردات، ص۳۴۶؛ الفروق‌اللغویه، ص۲۴۸، "رجا"؛ التحقیق، ج۴، ص۷۰، "رجو".</ref>. معانی [[ترس]]، توقع، [[انتظار]] و [[شوق]] نیز برای آن ذکر شده است<ref>مجمع‌البحرین، ج۲، ص۱۵۵، "رجو"؛ نثر طوبی، ج۱، ص۲۹۷؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۸۴۴، "رجاء".</ref>. شاید بتوان گفت این معانی به لوازم معنای امید یا به بخشی از آن اشاره دارد، زیرا از آن رو که متعلق امید امری ممکن الحصول است نه قطعی، و [[ترس]] از تحقق نیافتن آن وجود دارد امید را به [[خوف]] معنا کرده‌اند و از آن رو که متعلَّق امید، امری خیر و مسرّت بخش است و طبعا موجب [[اشتیاق]] شخص [[امیدوار]] به آن امر شده و حالت [[انتظار]] و توقع به او دست می‌دهد، امید را به توقع و [[شوق]] و [[انتظار]] معنا کرده‌اند<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[امید (مقاله)| امید]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
=== رابطه امید با رجا و آرزو ===
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">مدخل‌های وابسته به این بحث:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[امید در قرآن]] | [[امید در حدیث]] | [[امید در نهج البلاغه]] | [[امید در معارف دعا و زیارات]] |[[امید در کلام اسلامی]] | [[امید در فلسفه اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[امید (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
=== رابطه با [[شوق]] و [[اشتیاق]] ===
*امید در لغت به معنای [[گمان]] وقوع خیری ممکن‌الحصول در [[آینده]] آمده است<ref>مفردات، ص۳۴۶؛ الفروق‌اللغویه، ص۲۴۸، "رجا"؛ التحقیق، ج۴، ص۷۰، "رجو".</ref>. معانی [[ترس]]، توقع، [[انتظار]] و [[شوق]] نیز برای آن ذکر شده است<ref>مجمع‌البحرین، ج۲، ص۱۵۵، "رجو"؛ نثر طوبی، ج۱، ص۲۹۷؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۸۴۴، "رجاء".</ref>. شاید بتوان گفت این معانی به لوازم معنای امید یا به بخشی از آن اشاره دارد، زیرا از آن رو که متعلق امید امری ممکن الحصول است نه قطعی، و [[ترس]] از تحقق نیافتن آن وجود دارد امید را به [[خوف]] معنا کرده‌اند و از آن رو که متعلَّق امید، امری خیر و مسرّت بخش است و طبعا موجب [[اشتیاق]] شخص [[امیدوار]] به آن امر شده و حالت [[انتظار]] و توقع به او دست می‌دهد، امید را به توقع و [[شوق]] و [[انتظار]] معنا کرده‌اند<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
*در اصطلاح [[علم]] [[اخلاق]]، به راحتی و لذتی که از [[انتظار]] تحقق امری [[محبوب]]، در [[قلب]] حاصل می‌شود امید می‌گویند<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۲۴۹.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
*موضوع امید در بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] با مشتقات واژه "[[رجاء]]"{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}} <ref>«هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.</ref> و "عسی"{{متن قرآن|قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}<ref> «گفتند: ما پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و پس از آنکه آمدی آزار دیده‌ایم، (موسی) گفت: امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد آنگاه در نگرد که چگونه رفتار می‌کنید» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref> طرح شده است. در برخی از [[آیات]] نیز امید با واژه‌هایی مانند عسی{{متن قرآن|فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ}}<ref> «آنگاه بیماردلان را خواهی دید که برای آنان سر و دست می‌شکنند؛ می‌گویند بیم داریم که بلایی به ما رسد ؛ بسا خداوند پیروزی یا امری (دیگر، پیش) آورد تا آنان از آنچه در دل می‌نهفتند پشیمان گردند» سوره مائده، آیه ۵۲.</ref> و لعلّ{{متن قرآن|فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى}} «و با او به نرمی سخن گویید باشد که او پند گیرد یا بهراسد»<ref> سوره طه، آیه ۴۴.</ref> به [[خداوند]] نسبت داده شده است. در این‌گونه موارد، اگر نگوییم استعمال امید مجازی است، باید آن را با توجه به [[انسانها]] و [[اعمال]] و [[رفتار]] آنها تصور کرد و گفت [[خداوند]] در موارد مزبور خواسته است با این روش، مخاطب یا شخص دیگری را نسبت به وقوع امری [[امیدوار]] سازد<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲.</ref>.
*البته با همین رویکرد است که [[آیات]] یاد شده به موضوع این مقاله مربوط گشته و بررسی می‌شود؛ همچنین بحث [[ناامیدی]] در قالب واژگانی همچون: "[[یأس]]"{{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> «و کسانی که به آیات خداوند و لقای او کفر ورزیده‌اند از بخشایش من ناامیدند و آنان را عذابی دردناک خواهد بود» سوره عنکبوت، آیه ۲۳.</ref>، "قنوط"{{متن قرآن|قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْقَانِطِينَ}}<ref> «گفتند: ما به تو نویدی راستین می‌دهیم و از ناامیدان مباش» سوره حجر، آیه ۵۵.</ref> و "إبلاس"{{متن قرآن|وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ}}<ref> «و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹.</ref> مطرح است. [[یأس]] به معنای نبودن امید و [[طمع]]<ref>مقاییس اللغه، ج۶، ص۱۵۳؛ مفردات، ص۸۹۲، "یأس".</ref>، قنوط به معنای [[یأس]] شدید<ref>لسان‌العرب، ج۱۱، ص۳۱۹؛ التحقیق، ج۹، ص۳۲۵، "قنط".</ref> و إبلاس به معنای [[یأس]] شدیدی که از سوء عمل شخصی ناشی شده و موجب [[حزن]] است<ref>التحقیق، ج۱، ص۳۳۰، "بلس".</ref> یا [[حزن]] ناشی از [[یأس]] شدید<ref>مفردات، ص۱۴۳، "بلس".</ref> آمده است. افزون بر موارد یاد شده، مفهوم امید در [[آیات]] فراوان دیگری که در آنها از [[خداوند سبحان]] با اوصاف "[[رحیم]]"، "[[غفور]]" و "[[توّاب]]" یاد شده و [[آیات]] مشتمل بر [[وعده‌های الهی]] قابل بررسی و پیگیری است.
*برخی درصدد برآمده‌اند تا امید بخش‌ترین [[آیات]] را شناسایی کنند. در این زمینه [[آیات]] {{متن قرآن|وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ}}<ref> «و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۹۰.</ref> یا {{متن قرآن|وَمَن يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَّحِيمًا}}<ref> و هر کس کار بدی کند یا بر خود ستم روا دارد سپس از خداوند آمرزش بخواهد خداوند را آمرزنده‌ای بخشاینده خواهد یافت؛ سوره نساء، آیه: ۱۱۰.</ref><ref>تفسیر قرطبی، ج۵، ص۱۰۶.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}} <ref>«بگو: ای بندگان من که با خویش گزافکاری کرده‌اید! از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد؛ بی‌گمان اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره زمر، آیه ۵۳؛ التبیان، ج۹، ص۳۷؛ تفسیر فرات کوفی، ص۵۷۰.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ}} <ref>«و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست و او از بسیاری (از گناهان شما نیز) در می‌گذرد» سوره شوری، آیه ۳۰.</ref> و {{متن قرآن|قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا}}<ref> «بگو: هر کس به فرا خور خویش کار می‌کند و پروردگار شما داناتر است که چه کس رهیافته‌تر است» سوره اسراء، آیه ۸۴؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۷؛ الصافی، ج۴، ص۳۷۷؛ البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۴۴۷.</ref> ذکر شده است. به [[نقل]] [[حضرت امیرالمؤمنین]] از [[رسول خدا]]{{صل}} امیدبخش‌ترین [[آیات]]، [[آیه]] ۱۱۴ هود است: {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ}}<ref>«و نماز را در دو سوی روز و ساعتی از آغاز شب بپا دار؛ بی‌گمان نیکی‌ها بدی‌ها را می‌زدایند؛ این یادکردی برای یادآوران است» سوره هود، آیه ۱۱۴.</ref><ref>تفسیر ابوحمزه ثمالی، ص۲۰۳؛ مجمع‌البیان، ج۵، ص۳۰۷-۳۰۸.</ref>. برخی از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] کرده‌اند که امیدبخش‌ترین [[آیات]]، [[آیه]] ۵ [[ضحی]] است: {{متن قرآن|وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى}}<ref>«و زودا که پروردگارت به تو (اختیار میانجیگری) ببخشد و تو خرسند گردی» سوره ضحی، آیه ۵.</ref><ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۶۵؛ التفسیرالکبیر، ج۳۱، ص۲۱۳؛ الدرالمنثور، ج۸، ص۵۴۳.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۲-۴۰۳.</ref>.
==امید عامل حرکت==
*امید، عامل حرکت [[انسان]] به سوی کمال است. بر پایه [[روایات]] هرکس به چیزی امید داشته باشد، برای رسیدن به آن می‌کوشد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰؛ الکافی، ج۲، ص۶۸؛ تحف‌العقول، ص۲۱۳، ۳۶۲.</ref>. انجام [[اعمال]] مناسب و پرهیز از امور منافی نشانه امید است: {{متن قرآن|فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}}<ref>«پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref>، بنابراین، تنها کسی که از [[گناهان]] پرهیز و به [[وظیفه]] خود عمل کرده و اسباب امید را فراهم کند، [[شایسته]] است به [[فضل]] [[الهی]] امید داشته باشد<ref>احیاء علوم الدین، ج۴، ص۲۳۱۸.</ref>، چنان‌که [[قرآن کریم]] [[ایمان]]، [[هجرت]] و [[جهاد]] را عوامل امید به [[رحمت]] [[حق]] دانسته است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ}}<ref>«بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸.</ref> [[دلیل]] مطلب یاد شده آن است که هرگونه راحتی قلبی، امید نیست، بلکه امر محبوبی که [[انسان]] توقع آن را دارد، اگر بیشتر اسباب آن فراهم بود راحتی قلبی ناشی از [[انتظار]] آن امید است و اگر اسباب آن فراهم نبود، [[غرور]] و حماقت است و اگر معلوم نبود که اسباب آن موجود است یا معدوم، تمنی و آرزوست<ref>المحجة البیضاء، ج۷، ص۲۴۹؛ جامع السعادات، ج۱، ص۲۸۱.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۳.</ref>.
*حرکت تکاملی [[انسان]] باید به [[خداوند]]، سرای [[آخرت]]، لقای [[خدا]] و [[رحمت الهی]] منتهی شود و [[انسان]] تا به امور یاد شده امید نداشته باشد حرکت تکاملی او تحقق نخواهد یافت، ازاین‌رو [[قرآن کریم]] امید به [[خدا]]: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ...}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد...» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>، [[جهان آخرت]]: {{متن قرآن|...وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ...}}<ref>«و به روز بازپسین امیدوار باشید...» سوره عنکبوت، آیه ۳۶.</ref>، لقاء اللّه: {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ...}}<ref>«هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد...» سوره عنکبوت، آیه ۵.</ref> و [[رحمت]] [[حق]]: {{متن قرآن|...وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ}}<ref>«و به بخشایش پروردگارش امید می‌برد» سوره زمر، آیه ۹.</ref> را مطرح کرده و در [[حد ]][[ضرورت]] و [[لزوم]] از آنها یاد کرده و نیز بیان داشته است که اگر کسی به لقای [[الهی]] امید داشته باشد قطعا به آن خواهد رسید{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref> «هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۳.</ref>.


==متعلق امید==
== ارزش و جایگاه امید ==
*امید در [[قرآن کریم]] به امور گوناگونی تعلق گرفته است:
امید و [[آرزو]] از مؤثرترین عوامل سرزندگی، [[پویایی]] [[روانی]]، و تلاش و حرکت در [[حیات]] [[انسان]] است. جوهرۀ [[امیدواری]]، "[[خوش‌بینی]]" نسبت به [[آینده]] است. [[امیدواری]] در جایی است که امکان [[نومیدی]] وجود دارد و یا می‌تواند پدیدار شود. امید، معطوف به [[نجات]] است، و [[خروج از تاریکی]]، نا‌هنجاری، جدایی، [[غربت]] یا [[بندگی]] را شامل می‌شود. امید، [[توکل]] به [[غلبه]] نهایی [[حق]] و [[عشق الهی]] است. [[امیدواری]]، موجب جلوگیری از [[یأس]] و [[سرخوردگی]] می‌شود<ref>[[مسعود آذربایجانی|آذربایجانی، مسعود]]، [[موعود (نشریه)|ماهنامه موعود]]، شماره۷۶، خرداد۸۶، [[رابطه انتظار و بهداشت روان (مقاله)|رابطه انتظار و بهداشت روان]]،.</ref>؛ زیرا وعده‌های [[پیروزی]] حتمی، از منظر [[روان‌شناختی]] در شخص [[منتظر]] [[ثبات]] [[روحی]] و [[پایداری]] [[روانی]] پدید می‌آورد<ref>[[یوسف مدن|مدن، یوسف]]، [[سیکولوجیة الانتظار (کتاب)|سیکولوجیة الانتظار]]، ص۱۲۲.</ref>.
===امور عادی و [[دنیوی]]===
*گاهی متعلَّق امید، امری [[دنیوی]] است، چنان که [[یعقوب]]{{ع}} امید داشت [[خداوند]] همه [[فرزندان]] وی را نزد او جمع آورد{{متن قرآن|قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref> «(یعقوب) گفت: (نه چنین است) بلکه هوای نفستان کاری را در چشمتان آراست پس (کار من) شکیبی نیکو (خواهد بود)، باشد که خداوند همه آنان  را به نزد من باز آورد، اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۸۳.</ref> و [[موسی]]{{ع}} امید داشت آتشی بیاورد تا [[خانواده]] وی خود را گرم کنند{{متن قرآن|إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ إِنِّي آنَسْتُ نَارًا سَآتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ آتِيكُمْ بِشِهَابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}}<ref> «(یاد کن) آنگاه را که موسی به خانواده‌اش گفت: من آتشی دیدم، به زودی برای شما خبری از آن خواهم آورد یا شعله‌ای  آتش  برایتان می‌آورم باشد که گرم شوید» سوره نمل، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا لَعَلِّي آتِيكُمْ مِنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ}} <ref>پس چون موسی زمان (قرارداد) را به سر آورد و خانواده‌اش را (با خود) برد از سوی طور آتشی دید، به خانواده‌اش گفت: (اینجا) بمانید! من آتش دیدم شاید از آن برایتان خبری یا فروزه‌ای از آتش بیاورم باشد که گرم شوید» سوره قصص، آیه ۲۹.</ref> و [[همسر فرعون]] امید داشت [[موسی]]{{ع}} برای وی و [[فرعون]] سودی داشته باشد{{متن قرآن|وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ}}<ref> «و همسر فرعون گفت: روشنی چشمی برای من و توست، او را نکشید باشد که به ما سود رساند یا آنکه او را به فرزندی بگیریم و آنان درنمی‌یافتند (که چه می‌کنند)» سوره قصص، آیه ۹.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۴.</ref>.
===امور [[معنوی]] و [[الهی]]===
*در [[آیات]] فراوانی امید به امور [[معنوی]] و [[الهی]] تعلق گرفته است؛ مانند: امید به [[آخرت]]{{متن قرآن|وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا فَقَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَارْجُوا الْيَوْمَ الْآخِرَ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ}}<ref> «و به سوی (مردم) مدین، برادرشان شعیب را (فرستادیم) که گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید و به روز بازپسین امیدوار باشید و در این (سر) زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره عنکبوت، آیه ۳۶.</ref>، [[عفو]] [[الهی]]{{متن قرآن|فَأُولَئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُورًا}}<ref> «که آنان را امید است خداوند ببخشاید و خداوند درگذرنده آمرزنده است» سوره نساء، آیه ۹۹.</ref>، [[رحمت]] [[حق]]{{متن قرآن|عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا}}<ref> «باشد که پروردگارتان بر شما بخشایش آورد و اگر (به نافرمانی) بازگردید ما نیز باز می‌گردیم و دوزخ را زندان کافران قرار داده‌ایم» سوره اسراء، آیه ۸</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}} <ref>«و نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و از پیامبر فرمان برید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره نور، آیه ۵۶.</ref>، [[رستگاری]]{{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَعَسَى أَنْ يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ}}<ref> «اما آنکه توبه کرده و ایمان آورده و کاری شایسته انجام داده است، امید است که از رستگاران باشد» سوره قصص، آیه ۶۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> «ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید  و از مرزها نگهبانی کنید  و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref>، پوشاندن [[گناهان]] و وارد کردن به [[بهشت]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ}}<ref> «ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است» سوره تحریم، آیه ۸.</ref>، [[هدایت]] یافتگی {{متن قرآن|فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}}<ref> «پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸</ref>؛ {{متن قرآن|...كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ}} <ref>«بدین‌گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن می‌گوید باشد که شما راهیاب گردید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.</ref>، [[تقوا]]{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}} <ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که  پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref>، [[شکرگزاری]]{{متن قرآن|...يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} <ref>«خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵.</ref>، تعقّل{{متن قرآن|إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref> «ما آن را قرآنی عربی  فرو فرستاده‌ایم باشد که خرد ورزید» سوره یوسف، آیه ۲.</ref>، [[تفکّر]]{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ}} <ref>«این‌گونه خداوند برای شما آیات (خود) را روشن می‌گوید باشد که شما بیندیشید» سوره بقره، آیه ۲۱۹.</ref>، تذکّر{{متن قرآن|وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ}}<ref> «و به پیمان با خداوند وفا کنید؛ این است آنچه شما را بدان سفارش کرده است باشد که پند گیرید» سوره انعام، آیه ۱۵۲.</ref>، [[یقین]] به لقای [[الهی]]{{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ يُفَصِّلُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ}}<ref> «هر یک تا زمانی معیّن روان است؛ امر (آفرینش) را کارسازی می‌کند، آیات را آشکار می‌دارد باشد که شما به لقای پروردگارتان، یقین کنید» سوره رعد، آیه ۲.</ref>، [[تسلیم]]{{متن قرآن|كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ}} <ref>«بدین‌گونه خداوند نعمتش را بر شما تمام می‌گرداند باشد که گردن نهید» سوره نحل، آیه ۸۱.</ref>، منع [[کافران]] از آسیب‌رساندن به [[مؤمنان]]{{متن قرآن|عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْكِيلًا}} <ref>«باشد که خداوند سختی کافران را (از شما) باز دارد و خداوند سختگیرتر  و سخت کیفرتر است» سوره نساء، آیه ۸۴.</ref>، پیروز کردن [[مؤمنان]]{{متن قرآن|فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ}} <ref>«بسا خداوند پیروزی یا امری (دیگر، پیش) آورد تا آنان از آنچه در دل می‌نهفتند پشیمان گردند» سوره مائده، آیه ۵۲.</ref>، نابود ساختن [[دشمنان]] و [[جانشین]] کردن [[مؤمنان]] در [[زمین]]{{متن قرآن|عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ}}<ref> «امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد آنگاه در نگرد که چگونه رفتار می‌کنید» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref>، [[توبه]] [[الهی]]{{متن قرآن|عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref> «باشد که خداوند از آنان در گذرد  که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.</ref>، [[هدایت الهی]]{{متن قرآن|وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا}}<ref> «و بگو: امید است پروردگارم مرا به رهیافتی  نزدیک‌تر از این رهنمایی کند» سوره کهف، آیه ۲۴.</ref>، برخورداری از [[نعمت‌های خداوند]]{{متن قرآن|فَعَسَى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْرًا مِنْ جَنَّتِكَ وَيُرْسِلَ عَلَيْهَا حُسْبَانًا مِنَ السَّمَاءِ فَتُصْبِحَ صَعِيدًا زَلَقًا}}<ref> «امید است پروردگارم به من بهتر از باغستان تو دهد و عذابی  از آسمان بر آن (باغستان تو) فرستد تا زمینی صاف و لغزنده گردد» سوره کهف، آیه ۴۰.</ref> و ایجاد [[دوستی]] بین [[مؤمنان]] و دشمنانشان{{متن قرآن|عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref> «امید است خداوند میان شما و کسانی از آنان که با هم دشمنی دارید دوستی اندازد و خداوند تواناست و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۷.</ref>. در برخی [[آیات]] نیز به [[راضی]] شدن [[رسول اکرم]]{{صل}}{{متن قرآن|فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاءِ اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}}<ref> «باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش  پرداز باشد که خشنود گردی» سوره طه، آیه ۱۳۰.</ref> و رسیدن ایشان به [[مقام محمود]] که [[مقام شفاعت]] است{{متن قرآن|وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا}}<ref> «و پاره‌ای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده برانگیزد» سوره اسراء، آیه ۷۹.</ref> اظهار امید شده است<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۴.</ref>.
===لقای [[خداوند]]===
*در آیاتی، امید به لقای [[الهی]] تعلق گرفته است؛ مانند{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref> «هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.</ref> و {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}} <ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای  نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۴.</ref>.
==امید به لقای [[الهی]]==
*[[مؤمنان]] خاص امیدشان به لقای [[الهی]] است{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref> «هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref> «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای  نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. شبیه این مضمون در [[آیه]] {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ}} <ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند، برای هر کس که به خداوند و روز بازپسین امید می‌ورزید و هر که روی بگرداند بداند خداوند است که بی‌نیاز ستوده است» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref> نیز آمده است. نوع [[مفسران]] در این‌گونه موارد امید [به] [[خدا]] را با حذف مضاف به معنای امید به [[ثواب]] و [[نعمت خداوند]] گرفته یا با [[تأویل]] بردن کلمه {{متن قرآن|يَرْجُو}} به معنای "یخاف" و "یَخْشی"، جمله {{متن قرآن|يَرْجُو اللَّهَ}} را "از [[خدا]] می‌ترسند" معنا می‌کنند<ref>جامع‌البیان، مج ۱۱، ج۲۱، ص۱۷۳؛ کشف‌الاسرار، ج۸، ص۲۸؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۸.</ref>؛ لیکن تحقیق در این زمینه آن است که [[آیه]] از معنای ظاهر و [[حقیقی]] خود خارج نگشته و در [[تفسیر]] آن به [[اراده]] خلاف ظاهر یا تقدیر گرفتن احتیاجی نیست، بر این اساس امید به [[خداوند]] مفهوم [[لطیف]] خود را دارد، زیرا [[رجاء]] و امید به [[ثواب]] [[الهی]] مرتبه‌ای از امید برای انسان‌هایی است که [[خداوند]] را از روی [[حجاب]] می‌شناسند و به او [[ایمان]] دارند؛ امّا متعلق امید انسان‌های [[اهل یقین]]، خود [[خداوند سبحان]] است<ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج۳، ص۲۰۴.</ref>؛ به گفته‌ای دیگر: امید به [[خدا]] به معنای تعلق [[قلب]] به [[خداوند]] و [[ایمان]] به اوست<ref>المیزان، ج۱۶، ص۲۸۹.</ref>، چنان‌که رسول‌خدا{{صل}} و [[ائمه هدی]]{{ع}} در [[دعاها]] و مناجات‌هایشان [[خداوند سبحان]] را تنها امید خود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمُرْجَي}}، {{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمَرْجُوُّ}}<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۲۶۷؛ ج۸۳، ص۳۴۸.</ref>، {{متن حدیث|أَنْتَ رَجَائِي}}<ref>بحارالانوار، ج۹۵، ص۲۶.</ref> و نهایت امید خویش در مسیر بازگشت، {{متن حدیث|إِنَّكَ... وَ غَايَةُ رَجَائِي فِي مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ}}<ref>کامل الزیارات، ص۹۲.</ref> دانسته‌اند<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۴-۴۰۵.</ref>.
*ازاین‌رو [[انسان‌های کامل]] برخلاف دیگر [[انسان‌ها]] که متعلق امید آنان [[ثواب]]، [[نعمت]] و [[بهشت]] بوده و از [[کیفر الهی]] بیمناک‌اند، متعلق امید و [[بیم]] آنها وصل و هجران [[خداوند سبحان]] است، چنان‌که در [[دعای کمیل]] آمده است: {{متن حدیث|فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ}}<ref>اقبال‌الاعمال، ج۳، ص۳۳۵؛ بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۹۶.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۵.</ref>.


==گستره امید و آثار آن==
== ضرورت امید ==
*همه [[انسان‌ها]] به نوعی امیدوارند؛ امّا هرگز وسعت محدوده امید [[انسان]] مادّی که تنها به [[دنیا]] و نعمت‌های زوال‌پذیر آن [[دل]] بسته است به اندازه محدوده امید [[انسان]] [[الهی]] نیست که افزون بر نعمت‌های [[دنیا]]{{متن قرآن|قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ}}<ref> «بگو: چه کسی زیوری را که خداوند برای بندگانش پدید آورده و (نیز) روزی‌های پاکیزه را، حرام کرده است؟ بگو: آن (ها) در زندگی این جهان برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در روز رستخیز (نیز) ویژه (ی مؤمنان) است؛ این چنین ما آیات خود را برای گروهی که دانشورند روشن می‌داریم» سوره اعراف، آیه ۳۲.</ref> چشم‌روشنی او در نعمت‌های ماندگار [[آخرت]]{{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref> «بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای  نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref> و بالاتر از آن لقای [[الهی]]{{متن قرآن|مَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}} <ref>«هر کس لقای خداوند را امید می‌دارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست» سوره عنکبوت، آیه ۵.</ref> است و اساساً این دو قابل [[قیاس]] نیستند: {{متن قرآن|وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ * أَفَمَنْ وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَنْ مَتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ}}<ref>«و هر چه به شما داده شده است کالای زندگانی این جهان و آرایه آن است و آنچه نزد خداوند است بهتر و پایاتر است، آیا خرد نمی‌ورزید؟ * آیا آنکه بدو وعده‌ای نیکو داده‌ایم و او آن را خواهد دید چون کسی است که او را از کالای زندگانی این جهان برخوردار کرده‌ایم سپس در روز رستخیز از خوانده‌شدگان (به سوی دوزخ) است؟» سوره قصص، آیه ۶۰-۶۱.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۵.</ref>.
امید، محرّک [[انسان]] برای رویارویی با [[آینده]] است که برخی آن را [[انگیزه]] و برخی دیگر هم آن را نیاز می‌دانند<ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۱۶.</ref>. [[آدمی]]، پیوسته و در پی انجام هر کاری، دنبال [[غایت]] و مقصودی مشخص بوده و قبل از [[اقدام]] به آن نیز، [[نیازمند]] انگیزه‌ای برای آغاز عمل است. بر این اساس، [[انسان]] برای تداوم [[زندگی]] و [[تحمل]] دشواری‌ها [[نیازمند]] انگیزه‌ای نیرومند است که در پدیده [[امید به آینده]] تجلی می‌یابد، آینده‌ای بسی زیباتر و بهتر از امروز<ref>ر. ک: [[رضا انصاری|انصاری، رضا]]، [[پیش‌درآمدی بر آثار روان‌شناسی انتظار (مقاله)|پیش‌درآمدی بر آثار روان‌شناسی انتظار]]</ref>. اگر [[انسان]] بتواند تصویرهای [[ذهنی]] خود را [[مدیریت]] کند و به جای تصاویر [[درهم]] و برهم، آشفته و منفی، تصاویری [[زیبا]] از [[آینده]] بسازد، احساسی شادمانه خواهد داشت. [[آینده]] را تصاویر [[ذهنی]] [[انسان]] می‌سازند؛ یعنی [[انسان]]، هر [[انتظار]] و تصویری از [[آینده]] داشته باشد، به نوعی همان [[انتظار]] و تصویر تحقق خواهد یافت. اگر [[انسان]] می‌خواهد در [[زندگی]] [[احساس]] [[شادمانی]] و [[شادکامی]] کند، بایستی با امید [[زندگی]] کند<ref>[[محسن موحدی|موحدی، محسن]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.</ref>.
*از جمله تفاوت‌های اساسی و بنیادین بین [[موحدان]] و غیر آنان تفاوت در کیفیت نگرش به فرجام [[انسان‌ها]] و چگونگی سرانجام وضع [[زمین]] است؛ [[پیروان ادیان الهی]] براساس داده‌های [[کتب آسمانی]]، [[معتقد]] به [[ظهور]] و بروز [[منجی]] [[انسان‌ها]] بوده<ref>تاریخ الغیبة الکبری، ص۲۵۳.</ref> و [[جهان]] را به سوی [[صلح]] و [[صفا]] در حرکت می‌بینند و به فرا رسیدن روزی امید دارند که متقیان و [[صالحان]] بر [[دنیا]] [[حکومت]] کنند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. انسان‌های بهره‌مند از تعلیمات [[انبیا]] و [[مؤمن]] به [[غیب]] بر این باورند که [[زندگی]] همراه با [[سعادت]]، [[خوشبختی]] و مقرون با [[عدل]] و [[آزادی]] در [[انتظار]] [[بشر]] است؛ امّا [[انسان]] مادی مسلک که از تعلیمات [[پیامبران]] و [[غیب]] بهره‌ای ندارد ممکن است به [[آینده]] [[بشر]] بدبین بوده و حتی احتمال دهد که [[زندگی]] [[بشر]] قبل از رسیدن به کمال خاتمه یافته و [[عمر]] [[جهان]] به انجام برسد<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۳۵۸ - ۳۶۱، "امدادهای غیبی در زندگی بشر".</ref>، ازاین‌رو [[شیعه]] با [[الهام]] از [[تعالیم]] [[نورانی]] [[معصومین]]{{عم}} به فرا رسیدن روزی [[امیدوار]] است که [[جهان]] با [[ظهور]] [[حضرت قائم]] از [[ظلم]] و [[بیداد]] رهایی یافته و از [[عدل و داد]] پرشود، [[زمین]] [[برکات]] خود را ظاهر کند و تهیدستی یافت نشود و این همان تحقق معنای سخن [[خداوند]] است که [[عاقبت]] از آن متقیان است<ref>بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۳۸-۳۳۹.</ref>، چنان که [[باطل]] از بین رفتنی و [[حق]] پایدار و ثابت است{{متن قرآن|أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ}}<ref> «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی- هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش می‌گدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}<ref> «و بگو حقّ آمد و باطل از میان رفت؛ بی‌گمان باطل از میان رفتنی است» سوره اسراء، آیه ۸۱.</ref>؛ {{متن قرآن|لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَيُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ}}<ref> «تا حقّ را تحقّق بخشد و باطل را تباه گرداند هرچند بزهکاران نپسندند» سوره انفال، آیه ۸.</ref>؛ {{متن قرآن|بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ}}<ref> «بلکه، راستی را بر ناراستی می‌افکنیم که آن را درهم می‌شکند؛ و خود ناگهان از میان می‌رود و وای بر شما! از آنچه (در چگونگی خداوند) وصف می‌کنید» سوره انبیاء، آیه ۱۸.</ref> و کسانی که به [[ایام اللّه]] - که براساس روایتی از مصادیق آن، روز [[ظهور حضرت مهدی]] و [[رجعت ائمه]]{{عم}} است<ref>الخصال، ص۱۰۸؛ نورالثقلین، ج۲، ص۵۲۶؛ اطیب‌البیان، ج۱۲، ص۱۱۴.</ref>- امید ندارند باید [[منتظر]] [[کیفر]] سخت [[الهی]] باشند: {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«به مؤمنان بگو، از کسانی که به «روزهای خداوند» امیدی ندارند درگذرند تا (خداوند، هر) قومی را برابر با کارهایی که می‌کرده‌اند کیفر دهد» سوره جاثیه، آیه ۱۴.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۵-۴۰۶.</ref>.
*از [[آیات قرآن]] می‌توان آثار گوناگونی برای امید استفاده کرد؛ از جمله: صدور [[اعمال صالح]]{{متن قرآن|فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا}} <ref>«پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۱۰. مجمع‌البیان، ج۶، ص۷۷۰.</ref>، [[صبر]] در برابر مشکلات<ref>المیزان، ج۵، ص۶۳؛ نمونه، ج۴، ص۱۰۹.</ref>: {{متن قرآن|إِنْ تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ}}<ref>«اگر شما (در پیکار با آنها) به رنج افتاده‌اید آنان نیز چون شما به رنج افتاده‌اند و شما به خداوند امیدی دارید که آنان ندارند» سوره نساء، آیه ۱۰۴.</ref> و برخورد [[نیکو]] با [[مستمندان]]<ref>مجمع‌البیان، ج۶، ص۶۳۴؛ المیزان، ج۱۳، ص۸۲-۸۳.</ref>: {{متن قرآن|وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلًا مَيْسُورًا}}<ref>«و اگر در جست و جوی بخشایشی که از پروردگارت امید داری (روزی چند) از آنان روی می‌گردانی با آنان سخن به نرمی گو» سوره اسراء، آیه ۲۸.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۶.</ref>.


==[[همراهی]] [[بیم]] و امید==
== اقسام امید ==
*برخی، از [[آیات]] ۴۹-۵۰ حجر [[لزوم]] [[همراهی]] [[خوف]] و [[رجا]] را استفاده کرده‌اند: {{متن قرآن|نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ * وَأَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِيمُ}}<ref>«بندگانم را آگاه کن که بی‌گمان منم که آمرزنده بخشاینده‌ام * و عذاب من است که عذاب دردناک است» سوره حجر، آیه ۴۹-۵۰.</ref>، زیرا [[آیه]] اول [[بشارت]] به [[مغفرت]] و [[رحمت الهی]] و [[آیه]] دوم انذار به [[عذاب]] دردناک است. جالب‌تر از [[آیه]] یادشده در این باره [[آیه]] ۳۰ آل‌عمران است: {{متن قرآن|...وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و خداوند شما را از خویش پروا می‌دهد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره آل عمران، آیه ۳۰.</ref> و لطیف‌تر از [[آیات]] پیشین [[آیه]] ۳۳ سوره ق است؛ آنجا که می‌فرماید: {{متن قرآن|مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ}}<ref>«همان که از (خداوند) بخشنده در نهان می‌هراسد و دلی بازگردنده (به درگاه ما) می‌آورد» سوره ق، آیه ۳۳.</ref>، زیرا [[خوف]] و [[خشیت]]، به رحمان که بیانگر [[رحمت الهی]] است معلق شده تا دربردارنده [[خوف]] در متن [[امنیت]] باشد <ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج۳، ص۲۰۵ - ۲۰۶.</ref>. در آیه‌ای نیز به [[خوف]] و رجای [[اولیای الهی]]، تصریح شده است: {{متن قرآن|وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ}}<ref>«و به بخشایش او امید می‌برند و از عذاب وی می‌هراسند» سوره اسراء، آیه ۵۷.</ref>. [[راز]] [[لزوم]] [[همراهی]] [[بیم]] و امید این است که تقویت یک جانبه [[روح]] امید در [[انسان]] آفاتی در پی دارد؛ بر پایه روایتی امید و [[بیم]] همواره باید توأم باشد، تا [[انسان]] با داشتن امید از خطر ورود در زمره [[کافران]] رهایی یافته و با دارا بودن [[بیم]]، خود را از مکر [[الهی]] در [[امان]] نبیند: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref>، {{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref><ref>نهج‌البلاغه، حکمت ۳۷۷.</ref> [[امیرمؤمنان]]، [[امام علی]]{{ع}} [[بیم]] و امید را به دو بالی [[تشبیه]] می‌کند که [[انسان]] [[بنده]] با آن به سوی [[رضوان]] [[الهی]] پر می‌کشد و دو چشمی که به وسیله آن وعده‌ها و وعیدهای [[خدا]] را می‌بیند<ref>بحارالانوار، ج۶۷، ص۳۹۰.</ref>. از مسائلی که در باره [[همراهی]] [[بیم]] و امید مطرح شده [[لزوم]]، [[برابری]] یا ترجیح یکی از آن دو است؛[[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: [[بنده]] مؤمنی نیست مگر اینکه در [[قلب]] او دو [[نور]] وجود دارد: [[نور]] [[بیم]] و [[نور]] امید، که هر یک اگر وزن شود از دیگری فزون‌تر و سنگین‌تر نخواهد بود<ref>الکافی، ج۲، ص۶۷.</ref>. [[ابن‌ عربی]] می‌گوید: سزاوار است در هنگام [[احتضار]] امید [[انسان]] بر [[بیم]] او [[غلبه]] کند؛ ولی قبل از آن باید [[خوف]] و رجای [[انسان]] یکسان باشد<ref>الفتوحات المکیه، ج۱۳، ص۶۱۹.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۶-۴۰۷.</ref>.
[[روان‌شناسان]] [[مسلمان]]، از منابع و [[معارف اسلامی]]، دو نوع امید، امید [[حقیقی]] و [[راستین]] و امید واهی و دروغین [[استنباط]] نموده و برای هر کدام ویژگی و پیامدهای [[روانی]] مشخّص تبیین کرده‌اند<ref>جعفر بوالهری و دیگران، نهج البلاغه و بهداشت روان، ص۷۵-۷۶.</ref>:
# '''[[امید راستین]]''': امید حقیقی و [[راستین]]، چنان‌که [[امام علی]] {{ع}} فرموده است: واقع‌بینانه و اصیل است و همان‌طور که [[تشنه]] با [[نوشیدن آب]] [[سیراب]] می‌شود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۴/۵.</ref>، شخص [[امیدوار]] نیز پس از رسیدن به [[هدف]] خود کامیاب می‌گردد. امید [[راستین]]، ویژگی‌هایی دارد که عبارت‌اند از: [[خدامحوری]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۲/۱، حکمت ۴۱۶/۵، خطبه ۹۱/۱۰۱- ۱۰۰.</ref> (امید به [[خدا]])، جهت‌گزینی به سوی [[آینده]] و افق‌های فراسو<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۴/۱۹، خطبه ۱۰۹/۳۸ و نامه ۳۱/۱۳.</ref>، [[انتخاب]] [[آینده]] پُربار برای جبران ضرر گذشته و [[انتظار]] [[آینده]] پُربار. در این میان، [[خدامحوری]] جزء ویژگی‌های اصلی است و در [[کردار]] و گفتار فرد، انعکاس آن دیده می‌شود: "پس هر کس به [[خدا]] [[امیدوار]] باشد باید امید او در کردارش آشکار شود، هر امیدی جز امید به [[خدای تعالی]] [[ناخالص]] است"<ref>نهج البلاغه، خطبه۱۶۰/۹.</ref>. هم‌چنین [[امام علی]] {{ع}} کسانی را به [[اهل بیت]] {{عم}}، [[احساس]] [[دوستی]] و [[مودّت]] دارند در زمره [[امیدواران]] به [[رحمت]] [[پروردگار]] قرار می‌دهد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹/۲۸.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>.
# '''[[امید دروغین]]''': امید دروغین، نطقه مقابل امید راستین است. همان‌طور که [[تشنه]] به سراب نمی‌رسد، شخص دارای امید کاذب نیز پس از رسیدن به [[هدف]] دروغین، ناکام می‌شود. این نوع امید، یا به عبارت دقیق‌تر شِبه امید نیز دارای دارای ویژگی‌های است: مبتنی بر [[عمل صالح]] نیست<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۵۰/۱.</ref>، بلکه بر اساس آرزوهای طولانی و پوشالی است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۵۰/۱.</ref>. شخصی که این شِبه امید را دارد [[متکبّر]] نه [[متواضع]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۱/۲.</ref> و افزون‌خواهی او مشهود است<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۵۰/۵.</ref>. در امید [[راستین]]، محور امید [[خداوند]] است ولی در امید دروغین غیر [[خدا]] کانون [[امیدواری]] است<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰/۱۰.</ref>. بر عکس امید [[راستین]] که آینده‌محور و [[فرصت‌ساز]] است، امید دروغین گذشته‌محور و فرصت‌سوز است، چنان‌که [[امام علی]] {{ع}} توصیه فرموده است: "به [[آینده]] [[امیدوار]] و از گذشته [[ناامید]] باشید"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۱۴/۱۹.</ref><ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>.


==[[ناامیدی]]==
== مراتب امید ==
*[[یأس]] و [[ناامیدی]] از [[رحمت خدا]] از [[گناهان کبیره]] است و [[خداوند]] از آن [[نهی]] کرده است <ref>المیزان، ج۱۱، ص۲۳۴.</ref>: {{متن قرآن|لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا}}<ref>«از بخشایش خداوند ناامید نباشید که خداوند همه گناهان را می‌آمرزد» سوره زمر، آیه ۵۳.</ref> و تنها [[گمراهان]]<ref>مجمع‌البیان، ج۶، ص۵۲۳؛ المیزان، ج۱۲، ص۱۸۱.</ref>: {{متن قرآن|قَالَ وَمَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ}}<ref>«گفت: و جز گمراهان چه کسی از بخشایش پروردگار خویش ناامید می‌گردد؟» سوره حجر، آیه ۵۶.</ref> و [[کافران]]{{متن قرآن|وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ}} <ref>«و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷؛ مجمع البیان، ج۵، ص۳۹۵؛ المیزان، ج۱۱، ص۲۳۴ - ۲۳۵.</ref> از [[رحمت]] [[حق]] ناامیدند. در [[ادعیه]] و [[روایات اهل بیت]]{{ع}} برخی از [[گناهان]] موجب [[ناامیدی]] شخص دانسته شده است<ref>اقبال الاعمال، ج۱، ص۱۱۵؛ مکاتیب الرسول، ج۳، ص۵۷۴.</ref>.[[انسان]] باید در هر شرایطی به [[رحمت خدا]] [[امیدوار]] باشد، زیرا گاهی در اوج [[ناامیدی]] [[رحمت]] [[حق]] شامل حال بندگانش می‌شود<ref>المیزان، ج۱۶،ص۲۰۲؛ نمونه،ج۱۶،ص۴۶۹-۴۷۰.</ref>: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ...}}<ref>«و اوست که باران را پس از آنکه (مردم) نومید شوند فرو می‌فرستد و بخشایش خویش را می‌گستراند» سوره شوری، آیه ۲۸</ref>؛ نیز {{متن قرآن|وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ}} <ref>«و به راستی پیش از آنکه بر آنان فرو فرستاده شود- (درست) پیش از آن- نومید بودند» سوره روم، آیه ۴۹ </ref>؛ {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّيَ مَنْ نَشَاءُ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«تا آنجا که پیامبران به آستانه نومیدی رسیدند و پنداشتند که (مردم در وعده پشتیبانی) به آنان دروغ گفته‌اند، (ناگهان) یاری ما به آنان رسید و هر کس را که می‌خواستیم رهایی یافت و عذاب ما از گروه گنهکاران بازگردانده نمی‌شود» سوره یوسف، آیه ۱۱۰.</ref>. [[آیه]] ۲۳ عنکبوت [[کفر]] به [[آیات]] [[خدا]] و لقای [[الهی]] را عامل [[ناامیدی]] از [[رحمت]] [[حق]] دانسته است<ref>مجمع‌البیان، ج۸، ص۴۳۸؛ المیزان، ج۱۶، ص۱۱۹.</ref>: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَلِقَائِهِ أُولَئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي...}}<ref>«و کسانی که به آیات خداوند و لقای او کفر ورزیده‌اند از بخشایش من ناامیدند...» سوره عنکبوت، آیه ۲۳.</ref>. و در آیاتی دیگر تأکید شده است که نباید هنگام وقوع [[سختی‌ها]] و مشکلات از [[رحمت]] [[حق]] [[ناامید]] شد<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۶۷؛ نمونه، ج۲۰، ص۳۲۰.</ref>: {{متن قرآن|لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ}}<ref>«آدمی هرگز از خواستن نیکی خسته نمی‌گردد اما چون گزندی بدو رسد نومید و بی‌انگیزه می‌شود» سوره فصلت، آیه ۴۹</ref>؛ و نیز {{متن قرآن|وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ}} <ref>«و اگر به انسان بخشایشی از خویش بچشانیم سپس آن را از وی باز گیریم بی‌گمان نومید و ناسپاس خواهد شد» سوره هود، آیه ۹</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ يَئُوسًا}} <ref>«و چون به آدمی نعمت دهیم روی برمی‌تابد و با تکبّر کناره می‌جوید و چون بدی بدو رسد ناامید می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۸۳</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ}} <ref>«و چون به مردم بخشایشی بچشانیم بدان شادمان می‌گردند و اگر برای کارهایی که کرده‌اند بلایی به آنان برسد ناگاه نومید می‌گردند» سوره روم، آیه ۳۶.</ref>. [[ناامیدی]] از لقای [[الهی]] و [[آخرت]]، دارای پیامدهای ناگواری مانند داخل شدن در [[آتش جهنم]] <ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ * أُولَئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}} «به یقین آنان که لقای ما را امید نمی‌برند و به زندگی این جهان خشنود و به آن دلگرمند و آنان که از نشانه‌های ما غافلند * به سزای آنچه می‌کردند، جایگاهشان آتش است» سوره یونس، آیه ۷-۸.</ref>، رها شدن در [[طغیان]]{{متن قرآن|وَلَوْ يُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَيْرِ لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ فَنَذَرُ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ}} <ref>«و اگر خداوند برای مردم، همگون شتابی که در خیر دارند شرّ را پیش می‌افکند عمرشان سر می‌آمد پس ما کسانی را که لقای ما را امید نمی‌برند سرگردان در سرکشی‌شان وا می‌گذاریم» سوره یونس، آیه ۱۱.</ref>، درخواست‌های [[نادرست]] از [[پیامبران]]{{ع}}{{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}} <ref>«و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمی‌برند می‌گویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بی‌گمان من اگر با پروردگارم نافرمانی کنم از عذاب روزی سترگ می‌هراسم» سوره یونس، آیه ۱۵</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْمَلائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنفُسِهِمْ وَعَتَوْ عُتُوًّا كَبِيرًا}} <ref>«و آنان که به لقای ما امیدوار نیستند می‌گویند: چرا بر ما فرشتگان را فرو نفرستاده‌اند یا پروردگارمان را نمی‌بینیم؟ به راستی خود را بزرگ شمردند و سرکشی بزرگی ورزیدند» سوره فرقان، آیه ۲۱.</ref> و [[نزول]] [[عذاب الهی]]{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا}} <ref>«و بی‌گمان به شهری در آمده‌اند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمی‌دیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}} <ref>«به مؤمنان بگو، از کسانی که به «روزهای خداوند» امیدی ندارند درگذرند تا (خداوند، هر) قومی را برابر با کارهایی که می‌کرده‌اند کیفر دهد» سوره جاثیه، آیه ۱۴.</ref> است<ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۴۰۷.</ref>.
== ویژگی‌ها و شرایط امید ==
== خاستگاه امید (اسباب و عوامل امید) ==
== راه کسب امید ==
== موانع امید ==
== نشانه‌های امید ==
== فواید و کارکردهای امید ==
=== امید عامل حرکت ===
از نظر [[روان‌شناختی]]، امید، موجب تحرّک و [[پویایی]] [[روانی]] است و با ایجاد [[نگرش مثبت نسبت به آینده]]، [[انگیزه]] فعالیت، حرکت و [[پویایی]] به [[انسان]] می‌دهد و سبب [[تقویت اراده]]، [[استقامت]] و [[پایداری]] در برابر [[مشکلات]] و [[ناگواری‌ها]] می‌گردد. امید، توانمندی‌های [[روحی]]، [[فکری]]، جسمی و [[روانی]] و کارکردهای [[اجتماعی]] افراد را در ابعاد مختلف تقویت می‌کند. نتیجه و پیامد [[روان‌شناختی]] این امید، [[بهداشت روان|بهداشت]] و [[سلامت روان]] و اتقای کارکردهای [[روحی]] و [[فکری]] [[انسان]] [[منتظِر]] است<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
== گستره امید ==
== عواقب نبود امید ==


== جستارهای وابسته ==
== همراهی [[بیم و امید]] ([[خوف و رجاء]]) ==


==منابع==
== متعلق امید ==
* [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]'''


==پانویس==
=== امور عادی و [[دنیوی]] ===
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:امید]]
=== امور [[معنوی]] و [[الهی]] ===
[[رده:مدخل]]
 
=== [[امید به خدا]] ===
==== [[امید به ثواب الهی]] ====
==== [[امید به فضل الهی]] ====
==== [[امید به لقای الهی]] ====
 
=== [[امید به اولیای الهی]] ===
==== [[امید به دیدار امام]] ====
 
== [[ناامیدی]] ==
 
== امیدبخشی ==
 
== امید و مهدویت ==
=== احساس امید در سایه انتظار ظهور ===
[[پیام]] امیدبخش [[انتظار]]، از یک طرف مسئله بسیار حیاتی برای توده‌های در بند و [[ستم]] کشیده است، و از طرف دیگر مسئله خطرناکی برای قدرت‌های [[حاکم]] بر [[سرنوشت بشر]] و محافظان [[نظام]] کنونی [[جهان]] است؛ زیرا [[منتظران]] به امید [[پیروزی]] نهایی [[حق]] بر [[باطل]]، به ساختن خود و [[جامعه]] می‌پردازند و در برابر [[مشکلات]]، [[ظلم]] و [[طغیان]] می‌ایستند و [[مقاومت]] می‌کنند که این خود برنده‌ترین [[اسلحه]] برای ستم‌ستیزان و بزرگ‌ترین [[تهدید]] برای ستم‌گران است. [[انتظار]]، کانون و سرچشمه امید است، امید به آینده‌ای نویدبخش و سعادت‌آفرین، امید به آینده‌ای که در آن جهانیان از [[ستم]] و [[فساد]] و نا‌هنجاری‌ها [[رهایی]] یافته، و [[بشریت]] [[راه]] خیر و [[صلح]] و [[صلاح]] را در پیش می‌گیرد و [[دنیا]] در پرتو [[تحقق عدل]] [[الهی]]، "[[مدینه فاضله]]" و "[[آرمان]] [[شهر]]" [[آمال]] و آرزوهای دیرین [[آدمی]] و سرشار از [[عدالت]] و [[آسایش]] و [[آرامش]] می‌گردد<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، [[بلاغ (نشریه)|فصلنامه بلاغ]]، [[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)| نقش انتظار در بهداشت روانی]] ۹۲، ص۱۱۲-۱۱۳.</ref>.
 
[[انتظار]] یعنی [[عدالت‌خواهی]] و ادامه [[مقاومت]] و [[مبارزه]] در ابعاد جهانی که معطوف به [[سرنوشت]] همه [[بشریت]] است. [[انتظار]] این [[پیام]] امیدبخش را برای [[مؤمنان]]، [[ستم‌دیدگان]]، و [[مستضعفان]] [[جهان]] با خود دارد که: [[امیدوار]] و پایدار باشید، [[تسلیم]] نشوید و [[ضعف]] و [[سستی]] نشان ندهید، که فرَج و [[پیروزی]] نزدیک است. از جهت [[روان‌شناختی]]، [[انسان]] [[امیدوار]]، همواره برای حل [[مشکلات]] با [[خلاقیت]] و [[نوآوری]] راه‌های نوینی را [[آزمون]] می‌کند و هیچ‌گاه به بُن‌بست و [[سرخوردگی]] نمی‌رسد<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، [[بلاغ (نشریه)|فصلنامه بلاغ]]، [[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)| نقش انتظار در بهداشت روانی]] ۹۲، ص۱۱۲.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ}}<ref>طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة، ص۴۹.</ref>.
 
[[انتظار]]، حالتی [[روحی]] و [[روانی]] است که از [[ناخرسندی انسان از وضعیت موجود]] و امید به گذار از این حالت و [[رسیدن به وضعیت مطلوب]] حکایت می‌کند. لذا حالت [[حاکم]] بر تمام فعالیت‌های [[ذهنی]]، [[روحی]] و [[رفتاری]] شخص [[منتظِر]]، امید است. آن‌چه این نوع [[انتظار]] را از دیگر [[انواع انتظار]] مخرب و ویران‌گر متمایز می‌کند، همین نکته است. در کنار تمام [[ناملایمات]]، [[تلخی‌ها]]، [[ناهنجاری‌ها]] و [[تشویش‌ها]]، [[امید به آینده]] روشن است که از عمق [[جان]] [[انسان‌ها]] سرچشمه می‌گیرد و آنها را به تکاپو وامی‌دارد<ref>[[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۱۷.</ref>. به گفته [[شهید مطهری]]: "اصل [[انتظار فرج]]"، از یک اصل کلّی [[اسلامی]] و [[قرآنی]] دیگر [[استنتاج]] می‌شود و آن اصل "[[حرمت]] [[یأس]] از رَوح [[الله]]" است. انسان‌های [[مؤمن]] هرگز امید خویش را از دست نمی‌دهند و [[تسلیم]] [[یأس]] و [[نومیدی]] و بیهوده‌گرایی نمی‌گردند. این حالت عدم [[یأس]]، و [[امیدواری]] به رَوح [[الله]]، یک حالت عمومی و بشری است نه فردی و گروهی، در حالی که با نویدهای خاص و شخصی که به آن قطعیت داده است همراه می‌باشد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (کتاب)|قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ]]، ص۷.</ref>.
 
=== گستره [[امیدواری]] در [[مکتب انتظار]] ===
ابعاد و گستره [[امیدواری]] در [[مکتب انتظار]] را می‌توان در چهار محور کلی بررسی کرد:
# '''امید به شکل‌گیری و استقرار [[مدینه فاضله]]:''' ایجاد [[جامعه آرمانی]] و رسیدن به [[مدینه فاضله]]، [[گرایش فطری]] بشری است؛ [[بشر]] از ابتدای [[آفرینش]] همواره به امید برپایی جامعه‌ای سرشار از [[قسط و عدل]] روزگار سپری کرده است و برای تحقّق این [[آرمان]] سترگ تلاش نموده است، اگر چه روز به روز بر ابعاد [[ظلم]] در [[زندگی]] او افزوده شده است، واین [[هدف]]، به [[آرمان]] دست نیافتنی برای او درآمده است<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، [[بلاغ (نشریه)|فصلنامه بلاغ]]، [[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)| نقش انتظار در بهداشت روانی]] ۹۲، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref>.
# '''امید به [[همراهی]] [[محبوب]]:''' امید [[همراهی]] و [[مصاحبت]] با [[آخرین حجت]] [[خداوند متعال]]، شوق‌آفرین و حرکت‌زاست که در [[منابع اسلامی]] به [[منتظران]]، مژده [[همراهی]] و [[درک]] حضور داده شده است: {{متن حدیث|طُوبَى لِشِيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكِينَ بِحَبْلِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمۀ، ج۲، ص۳۶۱.</ref>؛ "خوشا بر احوال [[شیعیان]] ما که به ریسمان ما در [[دوران غیبت]] [[قائم]] ما، تمسّک جسته‌اند، آنان از ما و ما از ایشانیم، آنان از ما به عنوان [[پیشوایان دین]] [[رضایت]] دارند و ما از آنان به عنوان [[شیعیان]]، خوشا بر احوال آنان و خوشا بر احوال آنان، [[سوگند]] به [[خدا]] آنان در [[روز قیامت]] همراه ما در درجات ما هستند".
# '''امید به [[پاداش اخروی]]:''' امید به [[پاداش]] [[آخرت]] یکی دیگر از ابعاد [[امیدواری]] [[مکتب انتظار]] است. در تبیین [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است» سوره یونس، آیه ۶۴.</ref>.
# '''امید به [[حسن عاقبت]]:''' [[اطمینان]] به [[هدایت]] یافتن و نیز [[حسن عاقبت]] و تداوم [[هدایت]] در [[روایات اسلامی]] بیان شده که این موجبات [[امیدواری]] و [[سلامت]] [[دینی]] فرد [[منتظر]] است. [[امام صادق]] {{ع}} در این خصوص می‌فرماید: {{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَايَةِ... وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: {{متن قرآن|طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ}}<ref>«خوشا بر آنان و آنان را فرجام نیکوست» سوره رعد، آیه ۲۹.</ref>}}<ref>بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۵۴؛ و نیز: حسینی شاه‌عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی‌عشری، ج۶، ص۳۸۳.</ref>؛ "خوش بر احوال کسی که در [[زمان غیبت]] به امر ما ملتزم باشد، [[قلب]] چنین شخصی از امر [[هدایت]] روی‌گردان نمی‌شود، و این قول [[خداوند]] است: خوشا بر آنان و آنان را فرجام نیکوست"<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت</ref>.
 
=== امید یکی از دستاوردهای دولت مهدوی ===
امیدی که از [[مکتب انتظار]] ریشه می‌گیرد امید راستین و [[حقیقی]] و یک [[آرمان]] واقعی است و با دیگر [[امیدها]] تفاوت اساسی دارد. امید و آرزوهای [[آدمی]]، گاهی واهی و بی‌پایه و اساس است و ریشه در جای مستحکمی ندارد. اما امیدی که از [[انتظار]] سرچشمه می‌یابد ریشه در [[فطرت]] کمال‌گرا و [[عدالت‌خواه]] [[انسان]] دارد؛ تمام [[کتاب‌های آسمانی]] و [[ادیان توحیدی]] آن [[تصدیق]] کرده و برای تحقّق [[یقینی]] و وقوع قطعی آن، می‌توان ده‌ها مدرک [[عقلی]] و صدها [[سند]] [[نقلی]] ارائه کرد<ref>[[عبدالله نظری شاری|نظری شاری، عبدالله]]، [[بلاغ (نشریه)|فصلنامه بلاغ]]، [[نقش انتظار در بهداشت روانی (مقاله)| نقش انتظار در بهداشت روانی]] ۹۲، ص۱۱۳.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000052.jpg|22px]] [[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[امید (مقاله)| «امید»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴]]'''
# [[پرونده:55210091.jpg|22px]] [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
{{ایمان}}
 
[[رده:فضایل اخلاقی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۷

مفهوم‌شناسی امید

امید در لغت به معنای گمان وقوع خیری ممکن‌الحصول در آینده آمده است[۱]. معانی ترس، توقع، انتظار و شوق نیز برای آن ذکر شده است[۲]. شاید بتوان گفت این معانی به لوازم معنای امید یا به بخشی از آن اشاره دارد، زیرا از آن رو که متعلق امید امری ممکن الحصول است نه قطعی، و ترس از تحقق نیافتن آن وجود دارد امید را به خوف معنا کرده‌اند و از آن رو که متعلَّق امید، امری خیر و مسرّت بخش است و طبعا موجب اشتیاق شخص امیدوار به آن امر شده و حالت انتظار و توقع به او دست می‌دهد، امید را به توقع و شوق و انتظار معنا کرده‌اند[۳].

رابطه امید با رجا و آرزو

رابطه با شوق و اشتیاق

ارزش و جایگاه امید

امید و آرزو از مؤثرترین عوامل سرزندگی، پویایی روانی، و تلاش و حرکت در حیات انسان است. جوهرۀ امیدواری، "خوش‌بینی" نسبت به آینده است. امیدواری در جایی است که امکان نومیدی وجود دارد و یا می‌تواند پدیدار شود. امید، معطوف به نجات است، و خروج از تاریکی، نا‌هنجاری، جدایی، غربت یا بندگی را شامل می‌شود. امید، توکل به غلبه نهایی حق و عشق الهی است. امیدواری، موجب جلوگیری از یأس و سرخوردگی می‌شود[۴]؛ زیرا وعده‌های پیروزی حتمی، از منظر روان‌شناختی در شخص منتظر ثبات روحی و پایداری روانی پدید می‌آورد[۵].

ضرورت امید

امید، محرّک انسان برای رویارویی با آینده است که برخی آن را انگیزه و برخی دیگر هم آن را نیاز می‌دانند[۶]. آدمی، پیوسته و در پی انجام هر کاری، دنبال غایت و مقصودی مشخص بوده و قبل از اقدام به آن نیز، نیازمند انگیزه‌ای برای آغاز عمل است. بر این اساس، انسان برای تداوم زندگی و تحمل دشواری‌ها نیازمند انگیزه‌ای نیرومند است که در پدیده امید به آینده تجلی می‌یابد، آینده‌ای بسی زیباتر و بهتر از امروز[۷]. اگر انسان بتواند تصویرهای ذهنی خود را مدیریت کند و به جای تصاویر درهم و برهم، آشفته و منفی، تصاویری زیبا از آینده بسازد، احساسی شادمانه خواهد داشت. آینده را تصاویر ذهنی انسان می‌سازند؛ یعنی انسان، هر انتظار و تصویری از آینده داشته باشد، به نوعی همان انتظار و تصویر تحقق خواهد یافت. اگر انسان می‌خواهد در زندگی احساس شادمانی و شادکامی کند، بایستی با امید زندگی کند[۸].

اقسام امید

روان‌شناسان مسلمان، از منابع و معارف اسلامی، دو نوع امید، امید حقیقی و راستین و امید واهی و دروغین استنباط نموده و برای هر کدام ویژگی و پیامدهای روانی مشخّص تبیین کرده‌اند[۹]:

  1. امید راستین: امید حقیقی و راستین، چنان‌که امام علی (ع) فرموده است: واقع‌بینانه و اصیل است و همان‌طور که تشنه با نوشیدن آب سیراب می‌شود[۱۰]، شخص امیدوار نیز پس از رسیدن به هدف خود کامیاب می‌گردد. امید راستین، ویژگی‌هایی دارد که عبارت‌اند از: خدامحوری[۱۱] (امید به خدا)، جهت‌گزینی به سوی آینده و افق‌های فراسو[۱۲]، انتخاب آینده پُربار برای جبران ضرر گذشته و انتظار آینده پُربار. در این میان، خدامحوری جزء ویژگی‌های اصلی است و در کردار و گفتار فرد، انعکاس آن دیده می‌شود: "پس هر کس به خدا امیدوار باشد باید امید او در کردارش آشکار شود، هر امیدی جز امید به خدای تعالی ناخالص است"[۱۳]. هم‌چنین امام علی (ع) کسانی را به اهل بیت (ع)، احساس دوستی و مودّت دارند در زمره امیدواران به رحمت پروردگار قرار می‌دهد[۱۴][۱۵].
  2. امید دروغین: امید دروغین، نطقه مقابل امید راستین است. همان‌طور که تشنه به سراب نمی‌رسد، شخص دارای امید کاذب نیز پس از رسیدن به هدف دروغین، ناکام می‌شود. این نوع امید، یا به عبارت دقیق‌تر شِبه امید نیز دارای دارای ویژگی‌های است: مبتنی بر عمل صالح نیست[۱۶]، بلکه بر اساس آرزوهای طولانی و پوشالی است[۱۷]. شخصی که این شِبه امید را دارد متکبّر نه متواضع[۱۸] و افزون‌خواهی او مشهود است[۱۹]. در امید راستین، محور امید خداوند است ولی در امید دروغین غیر خدا کانون امیدواری است[۲۰]. بر عکس امید راستین که آینده‌محور و فرصت‌ساز است، امید دروغین گذشته‌محور و فرصت‌سوز است، چنان‌که امام علی (ع) توصیه فرموده است: "به آینده امیدوار و از گذشته ناامید باشید"[۲۱][۲۲].

مراتب امید

ویژگی‌ها و شرایط امید

خاستگاه امید (اسباب و عوامل امید)

راه کسب امید

موانع امید

نشانه‌های امید

فواید و کارکردهای امید

امید عامل حرکت

از نظر روان‌شناختی، امید، موجب تحرّک و پویایی روانی است و با ایجاد نگرش مثبت نسبت به آینده، انگیزه فعالیت، حرکت و پویایی به انسان می‌دهد و سبب تقویت اراده، استقامت و پایداری در برابر مشکلات و ناگواری‌ها می‌گردد. امید، توانمندی‌های روحی، فکری، جسمی و روانی و کارکردهای اجتماعی افراد را در ابعاد مختلف تقویت می‌کند. نتیجه و پیامد روان‌شناختی این امید، بهداشت و سلامت روان و اتقای کارکردهای روحی و فکری انسان منتظِر است[۲۳].

گستره امید

عواقب نبود امید

همراهی بیم و امید (خوف و رجاء)

متعلق امید

امور عادی و دنیوی

امور معنوی و الهی

امید به خدا

امید به ثواب الهی

امید به فضل الهی

امید به لقای الهی

امید به اولیای الهی

امید به دیدار امام

ناامیدی

امیدبخشی

امید و مهدویت

احساس امید در سایه انتظار ظهور

پیام امیدبخش انتظار، از یک طرف مسئله بسیار حیاتی برای توده‌های در بند و ستم کشیده است، و از طرف دیگر مسئله خطرناکی برای قدرت‌های حاکم بر سرنوشت بشر و محافظان نظام کنونی جهان است؛ زیرا منتظران به امید پیروزی نهایی حق بر باطل، به ساختن خود و جامعه می‌پردازند و در برابر مشکلات، ظلم و طغیان می‌ایستند و مقاومت می‌کنند که این خود برنده‌ترین اسلحه برای ستم‌ستیزان و بزرگ‌ترین تهدید برای ستم‌گران است. انتظار، کانون و سرچشمه امید است، امید به آینده‌ای نویدبخش و سعادت‌آفرین، امید به آینده‌ای که در آن جهانیان از ستم و فساد و نا‌هنجاری‌ها رهایی یافته، و بشریت راه خیر و صلح و صلاح را در پیش می‌گیرد و دنیا در پرتو تحقق عدل الهی، "مدینه فاضله" و "آرمان شهر" آمال و آرزوهای دیرین آدمی و سرشار از عدالت و آسایش و آرامش می‌گردد[۲۴].

انتظار یعنی عدالت‌خواهی و ادامه مقاومت و مبارزه در ابعاد جهانی که معطوف به سرنوشت همه بشریت است. انتظار این پیام امیدبخش را برای مؤمنان، ستم‌دیدگان، و مستضعفان جهان با خود دارد که: امیدوار و پایدار باشید، تسلیم نشوید و ضعف و سستی نشان ندهید، که فرَج و پیروزی نزدیک است. از جهت روان‌شناختی، انسان امیدوار، همواره برای حل مشکلات با خلاقیت و نوآوری راه‌های نوینی را آزمون می‌کند و هیچ‌گاه به بُن‌بست و سرخوردگی نمی‌رسد[۲۵]. امام سجاد (ع) فرمود: «انْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنْ أَعْظَمِ الْفَرَجِ»[۲۶].

انتظار، حالتی روحی و روانی است که از ناخرسندی انسان از وضعیت موجود و امید به گذار از این حالت و رسیدن به وضعیت مطلوب حکایت می‌کند. لذا حالت حاکم بر تمام فعالیت‌های ذهنی، روحی و رفتاری شخص منتظِر، امید است. آن‌چه این نوع انتظار را از دیگر انواع انتظار مخرب و ویران‌گر متمایز می‌کند، همین نکته است. در کنار تمام ناملایمات، تلخی‌ها، ناهنجاری‌ها و تشویش‌ها، امید به آینده روشن است که از عمق جان انسان‌ها سرچشمه می‌گیرد و آنها را به تکاپو وامی‌دارد[۲۷]. به گفته شهید مطهری: "اصل انتظار فرج"، از یک اصل کلّی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج می‌شود و آن اصل "حرمت یأس از رَوح الله" است. انسان‌های مؤمن هرگز امید خویش را از دست نمی‌دهند و تسلیم یأس و نومیدی و بیهوده‌گرایی نمی‌گردند. این حالت عدم یأس، و امیدواری به رَوح الله، یک حالت عمومی و بشری است نه فردی و گروهی، در حالی که با نویدهای خاص و شخصی که به آن قطعیت داده است همراه می‌باشد[۲۸].

گستره امیدواری در مکتب انتظار

ابعاد و گستره امیدواری در مکتب انتظار را می‌توان در چهار محور کلی بررسی کرد:

  1. امید به شکل‌گیری و استقرار مدینه فاضله: ایجاد جامعه آرمانی و رسیدن به مدینه فاضله، گرایش فطری بشری است؛ بشر از ابتدای آفرینش همواره به امید برپایی جامعه‌ای سرشار از قسط و عدل روزگار سپری کرده است و برای تحقّق این آرمان سترگ تلاش نموده است، اگر چه روز به روز بر ابعاد ظلم در زندگی او افزوده شده است، واین هدف، به آرمان دست نیافتنی برای او درآمده است[۲۹].
  2. امید به همراهی محبوب: امید همراهی و مصاحبت با آخرین حجت خداوند متعال، شوق‌آفرین و حرکت‌زاست که در منابع اسلامی به منتظران، مژده همراهی و درک حضور داده شده است: «طُوبَى لِشِيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكِينَ بِحَبْلِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۳۰]؛ "خوشا بر احوال شیعیان ما که به ریسمان ما در دوران غیبت قائم ما، تمسّک جسته‌اند، آنان از ما و ما از ایشانیم، آنان از ما به عنوان پیشوایان دین رضایت دارند و ما از آنان به عنوان شیعیان، خوشا بر احوال آنان و خوشا بر احوال آنان، سوگند به خدا آنان در روز قیامت همراه ما در درجات ما هستند".
  3. امید به پاداش اخروی: امید به پاداش آخرت یکی دیگر از ابعاد امیدواری مکتب انتظار است. در تبیین آیه شریفه ﴿لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۳۱].
  4. امید به حسن عاقبت: اطمینان به هدایت یافتن و نیز حسن عاقبت و تداوم هدایت در روایات اسلامی بیان شده که این موجبات امیدواری و سلامت دینی فرد منتظر است. امام صادق (ع) در این خصوص می‌فرماید: «طُوبَى لِمَنْ تَمَسَّكَ بِأَمْرِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا فَلَمْ يَزِغْ قَلْبُهُ بَعْدَ الْهِدَايَةِ... وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ[۳۲]»[۳۳]؛ "خوش بر احوال کسی که در زمان غیبت به امر ما ملتزم باشد، قلب چنین شخصی از امر هدایت روی‌گردان نمی‌شود، و این قول خداوند است: خوشا بر آنان و آنان را فرجام نیکوست"[۳۴].

امید یکی از دستاوردهای دولت مهدوی

امیدی که از مکتب انتظار ریشه می‌گیرد امید راستین و حقیقی و یک آرمان واقعی است و با دیگر امیدها تفاوت اساسی دارد. امید و آرزوهای آدمی، گاهی واهی و بی‌پایه و اساس است و ریشه در جای مستحکمی ندارد. اما امیدی که از انتظار سرچشمه می‌یابد ریشه در فطرت کمال‌گرا و عدالت‌خواه انسان دارد؛ تمام کتاب‌های آسمانی و ادیان توحیدی آن تصدیق کرده و برای تحقّق یقینی و وقوع قطعی آن، می‌توان ده‌ها مدرک عقلی و صدها سند نقلی ارائه کرد[۳۵].

منابع

پانویس

  1. مفردات، ص۳۴۶؛ الفروق‌اللغویه، ص۲۴۸، "رجا"؛ التحقیق، ج۴، ص۷۰، "رجو".
  2. مجمع‌البحرین، ج۲، ص۱۵۵، "رجو"؛ نثر طوبی، ج۱، ص۲۹۷؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۸۴۴، "رجاء".
  3. ذبیح‌زاده، محمد هادی، امید، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص ۴۰۲.
  4. آذربایجانی، مسعود، ماهنامه موعود، شماره۷۶، خرداد۸۶، رابطه انتظار و بهداشت روان،.
  5. مدن، یوسف، سیکولوجیة الانتظار، ص۱۲۲.
  6. سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۶.
  7. ر. ک: انصاری، رضا، پیش‌درآمدی بر آثار روان‌شناسی انتظار
  8. موحدی، محسن، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  9. جعفر بوالهری و دیگران، نهج البلاغه و بهداشت روان، ص۷۵-۷۶.
  10. نهج البلاغه، خطبه ۴/۵.
  11. نهج البلاغه، حکمت ۸۲/۱، حکمت ۴۱۶/۵، خطبه ۹۱/۱۰۱- ۱۰۰.
  12. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۴/۱۹، خطبه ۱۰۹/۳۸ و نامه ۳۱/۱۳.
  13. نهج البلاغه، خطبه۱۶۰/۹.
  14. نهج البلاغه، خطبه ۱۰۹/۲۸.
  15. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت
  16. نهج البلاغه، حکمت ۱۵۰/۱.
  17. نهج البلاغه، حکمت ۱۵۰/۱.
  18. نهج البلاغه، نامه ۲۱/۲.
  19. نهج البلاغه، حکمت ۱۵۰/۵.
  20. نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰/۱۰.
  21. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۴/۱۹.
  22. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت
  23. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت.
  24. نظری شاری، عبدالله، فصلنامه بلاغ، نقش انتظار در بهداشت روانی ۹۲، ص۱۱۲-۱۱۳.
  25. نظری شاری، عبدالله، فصلنامه بلاغ، نقش انتظار در بهداشت روانی ۹۲، ص۱۱۲.
  26. طوسی، محمد بن الحسن، الغیبة، ص۴۹.
  27. سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۷.
  28. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ، ص۷.
  29. نظری شاری، عبدالله، فصلنامه بلاغ، نقش انتظار در بهداشت روانی ۹۲، ص۱۰۹-۱۱۰.
  30. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمۀ، ج۲، ص۳۶۱.
  31. «در زندگی این جهان و در جهان واپسین نوید آنان راست. هیچ دگرگونی در کلمات خداوند نیست، این است که رستگاری سترگ است» سوره یونس، آیه ۶۴.
  32. «خوشا بر آنان و آنان را فرجام نیکوست» سوره رعد، آیه ۲۹.
  33. بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۵۴؛ و نیز: حسینی شاه‌عبدالعظیمی، حسین، تفسیر اثنی‌عشری، ج۶، ص۳۸۳.
  34. نظری شاری، عبدالله، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه امامت و ولایت
  35. نظری شاری، عبدالله، فصلنامه بلاغ، نقش انتظار در بهداشت روانی ۹۲، ص۱۱۳.