حولاء عطاره در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = حولاء عطاره | |||
| عنوان مدخل = [[حولاء عطاره]] | |||
| مداخل مرتبط = [[حولاء عطاره در تاریخ اسلامی]] - [[حولاء عطاره در تراجم و رجال]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
نام اصلی حولاء، [[زینب بنت ثویب]] و از [[قبیله قریش]] است<ref>معجم رجال الحدیث، خویی، ج۲۳، ص۱۹۱.</ref>. وی از [[دوستان]] [[حضرت خدیجه]] در [[مکه]] بود و در همان [[زمان]] هم به [[خانه | نام اصلی حولاء، [[زینب بنت ثویب]] و از [[قبیله قریش]] است<ref>معجم رجال الحدیث، خویی، ج۲۳، ص۱۹۱.</ref>. وی از [[دوستان]] [[حضرت خدیجه]] در [[مکه]] بود و در همان [[زمان]] هم به [[خانه پیامبر]] {{صل}} رفت و آمد میکرد. او به همراه شوهرش، [[عثمان بن مظعون]]، به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد. حولاء، [[ارتباط]] [[اجتماعی]] خوبی با [[زنان]] داشت و برای آنها [[عطر]] تهیه میکرد و از این روی به [[حولاء عطاره]] (عطر فروش) مشهور شده بود. او از زنان [[مؤمن]] و [[اهل عبادت]] و [[تهجد]] بود و پیامبر {{صل}} به خاطر آشنایی حولاء با [[خدیجه]]، [[احترام]] خاصی برای او قائل بود<ref>الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۳، ص۱۳۳.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۵۶.</ref> | ||
==عطر پیامبر پیامبر{{صل}}== | == عطر پیامبر پیامبر {{صل}} == | ||
روزی حولاء به خانه پیامبر{{صل}} رفته بود. پیامبر{{صل}} هنگام وارد شدن به خانه، فرمود: "از خانه بوی خوش به مشام میرسد، نکند حولاء مهمان ما شده است". پیامبر{{صل}} وارد خانه شد و دید که حولاء برای [[همسران]] و دخترش عطر آورده است. پیامبر{{صل}} به او فرمود: "وقتی تو در خانه ما هستی و من به خانه میآیم، بوی عطر همه جا را پر کرده و شامه ما را نوازش میکند و صفای دیگری به ما میدهد". | روزی حولاء به خانه پیامبر {{صل}} رفته بود. پیامبر {{صل}} هنگام وارد شدن به خانه، فرمود: "از خانه بوی خوش به مشام میرسد، نکند حولاء مهمان ما شده است". پیامبر {{صل}} وارد خانه شد و دید که حولاء برای [[همسران]] و دخترش عطر آورده است. پیامبر {{صل}} به او فرمود: "وقتی تو در خانه ما هستی و من به خانه میآیم، بوی عطر همه جا را پر کرده و شامه ما را نوازش میکند و صفای دیگری به ما میدهد". | ||
حولاء گفت: "یا [[رسول الله]]! خانه شما با بوی عطر خودتان خوشبوتر و [[دل]] انگیزتر است"<ref>معجم رجال الحدیث، خویی، ج۲۳، ص۱۹۱.</ref>. | حولاء گفت: "یا [[رسول الله]]! خانه شما با بوی عطر خودتان خوشبوتر و [[دل]] انگیزتر است"<ref>معجم رجال الحدیث، خویی، ج۲۳، ص۱۹۱.</ref>. | ||
سپس پیامبر{{صل}} رو به حولاء کرد و فرمود: "ای حولاء! وقتی عطری میفروشی، جنس آن [[نیکو]] باشد و چیزی را با آن مخلوط نکنی؛ زیرا در این صورت، [[مالی]] که به دست میآوری، پاکتر و با برکتتر خواهد بود"<ref>التوحید، شیخ صدوق، ص۲۷۶.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۵۶-۴۵۷.</ref> | سپس پیامبر {{صل}} رو به حولاء کرد و فرمود: "ای حولاء! وقتی عطری میفروشی، جنس آن [[نیکو]] باشد و چیزی را با آن مخلوط نکنی؛ زیرا در این صورت، [[مالی]] که به دست میآوری، پاکتر و با برکتتر خواهد بود"<ref>التوحید، شیخ صدوق، ص۲۷۶.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۵۶-۴۵۷.</ref> | ||
==حولاء نزد [[ام سلمه]]== | == حولاء نزد [[ام سلمه]] == | ||
روزی [[همسر]] حولاء از او کاری خواست، اما او از به جا آوردن آن خودداری کرد و اعتنایی به او نکرد. همسرش ناراحت شده و دیگر با او سخن نگفت و با این حال، برای [[خواندن نماز]] [[مغرب]] و عشاء به [[مسجد]] رفت. حولاء که از عمل خود پشیمان شده بود، در هنگام خارج شدن او از خانه، به سوی او رفت که دلش را به دست آورد و عذر خواهی کند، اما همسرش به او اعتنایی نکرد و از [[خانه]] خارج شد. حولاء نیز پشت سر او به [[مسجد]] رفت. در آنجا نیز او به حولاء توجهی نکرد. پس حولاء جلو رفت و دست و سرش را بوسید، اما او هم چنان از دست حولاء ناراحت بود و آرام نگرفت. حولاء دریافت که همسرش به شدت از او رنجیده است. گرچه حولاء بر سر و صورت خود میزد و به شدت [[گریه]] میکرد، ولی [[آه]] گرم حولاء در همسرش اثر نکرد، پس به خانه برگشت و تدبیری اندیشید؛ [[شب]] هنگام که همسرش به خانه آمد، خود را خوشبو ساخت و [[لباس]] عروس پوشید و اتاق را همچون اتاق دامادی آراست و به گرمی و [[ملاطفت]] از شوهرش استقبال کرد. [[همسر]] حولاء، باز هم توجهی به او نکرد. حولاء به خاطر این که امر [[خدا]] را در [[اطاعت از شوهر]] به جا آورده باشد، از او به گونهای مناسب [[دل]] جویی کرد ولی همسرش آن همه ابراز [[ادب]] او را نادیده گرفت و چهره از او برگرداند. | روزی [[همسر]] حولاء از او کاری خواست، اما او از به جا آوردن آن خودداری کرد و اعتنایی به او نکرد. همسرش ناراحت شده و دیگر با او سخن نگفت و با این حال، برای [[خواندن نماز]] [[مغرب]] و عشاء به [[مسجد]] رفت. حولاء که از عمل خود پشیمان شده بود، در هنگام خارج شدن او از خانه، به سوی او رفت که دلش را به دست آورد و عذر خواهی کند، اما همسرش به او اعتنایی نکرد و از [[خانه]] خارج شد. حولاء نیز پشت سر او به [[مسجد]] رفت. در آنجا نیز او به حولاء توجهی نکرد. پس حولاء جلو رفت و دست و سرش را بوسید، اما او هم چنان از دست حولاء ناراحت بود و آرام نگرفت. حولاء دریافت که همسرش به شدت از او رنجیده است. گرچه حولاء بر سر و صورت خود میزد و به شدت [[گریه]] میکرد، ولی [[آه]] گرم حولاء در همسرش اثر نکرد، پس به خانه برگشت و تدبیری اندیشید؛ [[شب]] هنگام که همسرش به خانه آمد، خود را خوشبو ساخت و [[لباس]] عروس پوشید و اتاق را همچون اتاق دامادی آراست و به گرمی و [[ملاطفت]] از شوهرش استقبال کرد. [[همسر]] حولاء، باز هم توجهی به او نکرد. حولاء به خاطر این که امر [[خدا]] را در [[اطاعت از شوهر]] به جا آورده باشد، از او به گونهای مناسب [[دل]] جویی کرد ولی همسرش آن همه ابراز [[ادب]] او را نادیده گرفت و چهره از او برگرداند. | ||
آن شب حولاء به [[خواب]] نرفت و برای او شبی طولانیتر از همیشه بود! در واپسین لحظات صبحگاهی خوابش برد و نمازش [[قضا]] شد. | آن شب حولاء به [[خواب]] نرفت و برای او شبی طولانیتر از همیشه بود! در واپسین لحظات صبحگاهی خوابش برد و نمازش [[قضا]] شد. | ||
هنگام صبح مصمم شد که به حضور [[رسول خدا]]{{صل}} برسد و از آن [[حضرت]] [[راه]] چاره بجوید. وقتی به خانه [[پیامبر]]{{صل}} رسید، با صدایی رسا گفت: "[[درود]] بر شما ای [[خاندان رسالت]] و [[جایگاه]] [[علم]] و [[معرفت]]! و محل فرود آمدن [[فرشتگان]]! آیا اجازه میدهید که به حضور شما برسم؟" [[ام سلمه]]، [[همسر پیامبر]]{{صل}}، صاحب این صدا، حولاء را [[شناخت]] و به خدمتکارش گفت: "این حولاء است که سخن میگوید؛ برو در خانه را باز کن تا وارد شود". ام سلمه که حولاء را پریشان دید، از او ماجرا را پرسید. حولاء! ماجرا چیست؟ حولاء یکی از [[زنان]] بزرگوار و [[مؤمن]] [[روزگار]] خویش بوده اما [[پای بندی]] و [[تعهد]] حولاء و [[احساس]] [[گناه]] از یک امر تقریبا عادی، این چنین او را نگران کرده بود<ref>مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۳۹.</ref>. | هنگام صبح مصمم شد که به حضور [[رسول خدا]] {{صل}} برسد و از آن [[حضرت]] [[راه]] چاره بجوید. وقتی به خانه [[پیامبر]] {{صل}} رسید، با صدایی رسا گفت: "[[درود]] بر شما ای [[خاندان رسالت]] و [[جایگاه]] [[علم]] و [[معرفت]]! و محل فرود آمدن [[فرشتگان]]! آیا اجازه میدهید که به حضور شما برسم؟" [[ام سلمه]]، [[همسر پیامبر]] {{صل}}، صاحب این صدا، حولاء را [[شناخت]] و به خدمتکارش گفت: "این حولاء است که سخن میگوید؛ برو در خانه را باز کن تا وارد شود". ام سلمه که حولاء را پریشان دید، از او ماجرا را پرسید. حولاء! ماجرا چیست؟ حولاء یکی از [[زنان]] بزرگوار و [[مؤمن]] [[روزگار]] خویش بوده اما [[پای بندی]] و [[تعهد]] حولاء و [[احساس]] [[گناه]] از یک امر تقریبا عادی، این چنین او را نگران کرده بود<ref>مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۳۹.</ref>. | ||
حولاء گفت: "بانوی من! من از [[عذاب]] [[خدا]] ترسانم. من همسرم را رنجاندم و او اکنون مرا نمیبخشد". [[ام سلمه]] گفت: "بنشین ای حولاء! لحظاتی دیگر [[پیامبر]]{{صل}} میآید". در همین [[زمان]] پیامبر{{صل}} وارد [[خانه]] شد. قبل از دیدن حولاء، بوی خوش پیچیده در فضای خانه، به مشام پیامبر{{صل}} رسید و فرمود: حولاء نزد شما آمده است؟ ام سلمه گفت: "آری حولاء این جاست"<ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۴۹۶.</ref>. | حولاء گفت: "بانوی من! من از [[عذاب]] [[خدا]] ترسانم. من همسرم را رنجاندم و او اکنون مرا نمیبخشد". [[ام سلمه]] گفت: "بنشین ای حولاء! لحظاتی دیگر [[پیامبر]] {{صل}} میآید". در همین [[زمان]] پیامبر {{صل}} وارد [[خانه]] شد. قبل از دیدن حولاء، بوی خوش پیچیده در فضای خانه، به مشام پیامبر {{صل}} رسید و فرمود: حولاء نزد شما آمده است؟ ام سلمه گفت: "آری حولاء این جاست"<ref>فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۴۹۶.</ref>. | ||
پیامبر{{صل}} فرمود: هر گاه حولاء به خانه ما میآمد، برای ما [[عطر]] میآورد، آیا اینک نیز عطری آورده است؟<ref>مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref> | پیامبر {{صل}} فرمود: هر گاه حولاء به خانه ما میآمد، برای ما [[عطر]] میآورد، آیا اینک نیز عطری آورده است؟<ref>مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref> | ||
[[اهل]] خانه گفتند: نه یا [[رسول الله]]! این بار عطر نیاورده است، بلکه آمده است که بپرسد همسرش چه [[حقوقی]] بر او دارد تا [[وظایف]] خود را در مقابل او به جا آورد. | [[اهل]] خانه گفتند: نه یا [[رسول الله]]! این بار عطر نیاورده است، بلکه آمده است که بپرسد همسرش چه [[حقوقی]] بر او دارد تا [[وظایف]] خود را در مقابل او به جا آورد. | ||
حولاء، نیز اتفاقی را که برای او افتاده بود، برای پیامبر{{صل}} تعریف کرد. پیامبر{{صل}} سخنانی به او فرمود که در ادامه به صورت موضوعی بیان میشود | حولاء، نیز اتفاقی را که برای او افتاده بود، برای پیامبر {{صل}} تعریف کرد. پیامبر {{صل}} سخنانی به او فرمود که در ادامه به صورت موضوعی بیان میشود<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۵۷-۴۵۸.</ref>: | ||
# '''[[پاداش]] [[معاشرت]] با [[همسر]]''': پیامبر {{صل}} به او فرمود: ای حولاء! بیشتر به او برس. حولاء گفت: "من هیچ کم نگذاشتهام و [[بهترین]] عطرها را برایش به کار میبرم ولی فایدهای ندارد".پیامبر {{صل}} فرمود: ای کاش میدانست که در توجه کردن و روی آوردن به تو، چه پاداش عظیمی برای او خواهد بود<ref>{{متن حدیث| أَمَا لَوْ يَدْرِي مَا لَهُ بِإِقْبَالِهِ عَلَيْكِ قَالَتْ }}</ref>.حولاء پرسید: ای [[رسول خدا]] {{صل}}! در این صورت چه پاداشی دارد؟ پیامبر {{صل}} فرمود: زمانی که مرد به سوی زنش میرود، دو [[فرشته]] دو طرفش را میگیرند و به او [[لطف]] و [[محبت]] میکنند و در این وضعیت، همانند کسی است که [[شمشیر]] کشیده که در [[راه خدا]] جهاد کند. هنگامی که با همسرش هم بستر شود، گناهانش مانند برگهای درختان پاییزی از او فرو میریزند و آن گاه که [[غسل]] کند، از همه [[گناهان]] جدا میشود<ref>{{متن حدیث| أَمَا إِنَّهُ إِذَا أَقْبَلَ اِكْتَنَفَهُ مَلَكَانِ فَكَانَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ فَإِذَا هُوَ جَامَعَ تَحَاتُّ عَنْهُ اَلذُّنُوبُ كَمَا يَتَحَاتُّ وَرَقُ اَلشَّجَرِ فَإِذَا هُوَ اِغْتَسَلَ اِنْسَلَخَ مِنَ اَلذُّنُوبِ}}؛ فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۴۹۶.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۵۹.</ref> | |||
# '''بدون اجازه از [[مال]] شوهر''': در ادامه [[پیامبر]] {{صل}} به حولاء فرمود: ای حولاء! قسم به آن خدایی که به [[حق]] مرا به [[پیامبری]] برانگیخت! برای [[زن]] [[شایسته]] نیست که چیزی از [[اموال]] همسرش را بدون اجازه او به کسی بدهد. اگر چنین کند، ثوابش برای همسرش نوشته و برای زن [[گناه]] محسوب میشود<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً لاَ يَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَتَصَدَّقَ بِشَيْءٍ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَإِنْ فَعَلَتْ ذَلِكَ كَانَ لَهُ اَلْأَجْرُ وَ عَلَيْهَا اَلْوِزْرُ اَلْخَبَرَ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۳، ص۲۰۰.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۵۹.</ref> | |||
# '''نگاه نکردن با [[خشم]] به [[همسر]]''': پیامبر {{صل}} در ادامه فرمود: ای حولاء! هر زنی که با [[غضب]] و خشم به سوی شوهرش نگاه کند، در [[روز قیامت]]، چشمانش را با خاکستر [[جهنم]] سرمه میکشند<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَرْفَعُ عَيْنَهَا إِلَى زَوْجِهَا بِالْغَضَبِ إِلاَّ كُحِّلَتْ بِرَمَادٍ مِنْ نَارِ جَهَنَّمَ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۰.</ref> | |||
# '''[[مخالفت]] نکردن با همسر''': ای حولاء! قسم به خدایی که به حق مرا به پیامبری برانگیخت، اگر زنی با شوهر خود بیجهت در امور [[زناشویی]] مخالفت کند، در روز قیامت به میخهایی از [[آتش]] آویزان میشود<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَرُدُّ عَلَى زَوْجِهَا إِلاَّ وَ عُلِّقَتْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ بِلِسَانِهَا وَ سُمِّرَتْ بِمَسَامِيرَ مِنْ نَارٍ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۰.</ref> | |||
# '''بیرون نرفتن از [[منزل]] بدون اجازه همسر''': ای حولاء! [[سوگند]] به خدایی که به [[حق]] مرا به [[پیامبری]] برانگیخت، هر زنی که بدون اجازه همسرش، در [[عروسی]] شرکت کند، [[چهل]] [[لعنت]] از راست و چهل لعنت از چپ بر او نازل میشود و لعنتی هم از روبرو دریافت میکند و سراپایش را [[لعنت خدا]] فرا میگیرد و هر قدمی که بر میدارد، چهل [[گناه]] به مدت چهل سال در پرونده او نوشته میشود و اگر چهل سال [[زندگی]] کرد، برای او به تعداد افرادی که صدایش را شنیدهاند، گناه نوشته میشود و هرگز دعایش [[اجابت]] نمیشود، مگر اینکه همسرش از او [[راضی]] شود و برایش [[استغفار]] کند و گرنه این لعنت تا [[روز قیامت]] بر او خواهد بود<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَمُدُّ يَدَيْهَا تُرِيدُ أَخْذَ شَعْرَةٍ مِنْ زَوْجِهَا أَوْ شَقَّ ثَوْبِهِ إِلاَّ سَمَّرَ اَللَّهُ كَفَّيْهَا بِمَسَامِيرَ مِنْ نَارٍ يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا تَحْضُرُ عُرْساً إِلاَّ أَنْزَلَ اَللَّهُ عَلَيْهَا أَرْبَعِينَ لَعْنَةً عَنْ يَمِينِهَا وَ أَرْبَعِينَ لَعْنَةً عَنْ شِمَالِهَا وَ تَرِدُ اَللَّعْنَةُ عَلَيْهَا مِنْ قُدَّامِهَا فَتَغْمُرُهَا حَتَّى تَغْرِقَ فِي لَعْنَةِ اَللَّهِ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهَا إِلَى قَدَمِهَا وَ يَكْتُبُ اَللَّهُ عَلَيْهَا بِكُلِّ خُطْوَةٍ أَرْبَعِينَ خَطِيئَةً إِلَى أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِنْ أَتَتْ أَرْبَعِينَ سَنَةً كَانَ عَلَيْهَا بِعَدَدِ مَنْ سَمِعَ صَوْتَهَا وَ كَلاَمَهَا ثُمَّ لاَ يُسْتَجَابُ لَهَا دُعَاءٌ حَتَّى يَسْتَغْفِرَ لَهَا زَوْجُهَا بِعَدَدِ دُعَائِهَا لَهُ وَ إِلاَّ كَانَتْ تِلْكَ اَللَّعْنَةُ [عَلَيْهَا] إِلَى يَوْمِ تَمُوتُ وَ تُبْعَثُ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۰-۴۶۱.</ref> | |||
# '''[[امانتداری]]''': ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت! هر زنی که به [[اموال]] شوهرش بدون اجازه دست درازی کند و هرچند [[مالی]] کم [[ارزش]] بر دارد، دستانش را در روز قیامت با میخهای آتشین فرو خواهند کوبید<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَمُدُّ يَدَيْهَا تُرِيدُ أَخْذَ شَعْرَةٍ مِنْ زَوْجِهَا أَوْ شَقَّ ثَوْبِهِ إِلاَّ سَمَّرَ اَللَّهُ كَفَّيْهَا بِمَسَامِيرَ مِنْ نَارٍ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۱.</ref> | |||
# '''[[نماز]] نخواندن بیرون از [[خانه]]''': ای حولاء! [[سوگند]] به خدایی که مرا به [[حق]] به [[پیامبری]] برانگیخت! هر زنی که بدون اجازه همسرش در بیرون از [[خانه]] خود [[نماز]] بخواند، [[روز قیامت]]، آن نماز را بر سرش خواهند زد و نمازش در [[آتش]] افکنده خواهد شد<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تُصَلِّي خَارِجَةً عَنْ بَيْتِهَا أَوْ دَارِهَا إِلاَّ أَتَاهَا اَللَّهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ بِتِلْكَ اَلصَّلاَةِ فَتُضْرَبُ بِهَا وَجْهَهَا ثُمَّ يَأْمُرُ بِهَا إِلَى اَلنَّارِ فَتُشَرَّحُ كَمَا تُشَرَّحُ اَلْحُوتُ فَتُقَدَّدُ كَمَا يُقَدَّدُ اَللَّحْمُ فِي نَارِ جَهَنَّمَ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۱.</ref> | |||
# '''شنا نکردن [[زنان]] در رودخانه یا نهر''': ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت! هیچ [[زن]] [[همسرداری]] در رودخانه و یا نهری شنا نکند مگر این که [[خداوند]] او را در روز قیامت، به رودخانهای از آتش افکند که موجهای آتش آن زبانه میکشد و همه چیز را در بر میگیرد<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ فِي وَادٍ أَوْ نَهْرٍ جَارٍ وَ هِيَ مُحْصَنَةٌ إِلاَّ رَمَاهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ فِي وَادٍ مِنْ أَوْدِيَةِ جَهَنَّمَ تَلَهَّبُ نَاراً وَ جَمْراً عَظِيماً ثُمَّ تَقُومُ فِيهِ مَوْجاً سَاطِعاً كَمَا يَقُومُ اَلْحُوتُ إِذَا طُرِحَ فِي اَلنَّار}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۱.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۴۲-۴۴۳.</ref> | |||
# '''نداشتن مهریه سنگین''': ای حولاء قسم بر خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت! هر زنی که مهریهاش را برای شوهر سنگین کند، روز قیامت، زنجیرهای آتشین بر پایش سنگینی خواهد کرد<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تُثَقِّلُ عَلَى زَوْجِهَا اَلْمَهْرَ إِلاَّ ثَقَّلَ اَللَّهُ عَلَيْهَا سَلاَسِلَ مِنْ نَارِ جَهَنَّمَ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۱.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۲.</ref> | |||
# '''نگرفتن [[روزه]] مستحبی بدون اجازه [[همسر]]''': ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به [[حق]] به [[پیامبری]] برانگیخت! هر زنی که بدون اجازه همسرش [[روزه]] مستحبی بگیرد، [[گناهکار]] است و گرفتن روزه [[واجب]] و [[نذر]] شده بدون اجازه [[همسر]] اشکال ندارد<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَصُومُ بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا تَطَوُّعاً لاَ لِفَرْضِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ غَيْرِهِ مِنَ اَلنَّذْرِ إِلاَّ كَانَتْ مِنَ اَلْآثِمِينَ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۱.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۲.</ref> | |||
# '''همسر؛ نمایندۀ [[خدا]] بر [[زن]]''': ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت همسر در [[خانه]]، [[نماینده]] خدا بر زن است؛ اگر همسر از زن [[راضی]] باشد، خدا هم از او راضی است و اگر بر او [[خشمگین]] باشد، خدا و [[فرشتگان]] هم از او ناراضی هستند و بر او [[خشم]] میگیرند <ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً خَلِيفَةُ اَلرَّبِّ جَلَّ ذِكْرُهُ اَلرَّجُلُ عَلَى اَلمَرْأَةِ فَإِنْ رَضِيَ عَنْهَا رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهَا وَ إِنْ سَخِطَ عَلَيْهَا وَ مَقَتَهَا سَخَطِ اَللَّهُ عَلَيْهَا وَ مَقَتَهَا وَ غَضِبَ عَلَيْهَا وَ مَلاَئِكَتُهُ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۱.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۳.</ref> | |||
# '''اثر خشم همسر''': ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری و [[رسالت]] و [[هدایت]] برانگیخت، هر گاه مردی بر زنش خشم گیرد، خدا هم بر او [[غضب]] میکند.... <ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً وَ هَادِياً وَ مَهْدِيّاً إِنَّ اَلمَرْأَةَ إِذَا غَضِبَ عَلَيْهَا زَوْجُهَا فَقَدْ غَضِبَ عَلَيْهَا رَبُّهَا وَ حُشِرَتْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مَنْكُوسَةً مَتْعُوسَةً فِي أَصْلِ جَهَنَّمَ يَعْنِي قَعْرَهَا مَعَ اَلْمُنَافِقِينَ فِي اَلدَّرْكِ اَلْأَسْفَلِ مِنَ اَلنّٰارِ وَ سَلَّطَ اَللَّهُ عَلَيْهَا اَلْحَيَّاتِ وَ اَلْعَقَارِبَ وَ اَلْأَفَاعِيَ وَ اَلثَّعَابِينَ تَنْهَشُ لَحْمَهَا كُلُّ ثُعْبَانٍ مِثْلُ اَلشَّجَرِ وَ اَلْجِبَالِ اَلرَّاسِيَاتِ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۲.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۳.</ref> | |||
# '''[[آمرزش گناه]] زن''': ای حولاء! زنی که نمازش را در خانه بخواند و به کارهای خانه رسیدگی کند و وقتش را در خانه سپری کند و از شوهرش [[اطاعت]] کند، [[خداوند]] تمام [[گناهان]] گذشته و آیندهاش را میآمرزد<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ صَلَّتْ صَلاَتَهَا وَ لَزِمَتِ بَيْتَهَا وَ أَطَاعَتْ زَوْجَهَا إِلاَّ غَفَرَ اَللَّهُ لَهَا ذُنُوبَهَا مَا قَدَّمَتْ وَ مَا أَخَّرَتْ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۲.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۳.</ref> | |||
# '''[[تکلیف]] نکردن بر مرد بیش از [[طاقت]] او [[شکایت]] نکردن از او''': ای حولاء؛ درست نیست که [[زن]] چیزهایی از همسرش بخواهد که در حد [[قدرت]] او نباشد و هرگز نباید نزد دیگران از شوهرش [[گله]] و شکایت کند<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ لاَ يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تُكَلِّفَ زَوْجَهَا فَوْقَ طَاقَتِهِ وَ لاَ تَشْكُوَهُ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ قَرِيبٍ وَ لاَ بَعِيدٍ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۲.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۴.</ref> | |||
# '''[[حفظ]] [[زینت]]''': ای حولاء! زینت و آرایش خود را به مردی غیر از همسرت نشان نده<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ لاَ تُبْدِي زِينَتَكِ لِغَيْرِ زَوْجِكِ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۲.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۴.</ref> | |||
# '''[[حق]] مرد بر زن''': ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به [[پیامبری]] [[مبعوث]] کرد، حق مرد بر زن آن است که هنگامی که از او چیزی خواست، راضیاش کند؛ و اگر به او دستوری داد نافرمانیاش نکند و جواب خلاف به او ندهد و با او [[مخالفت]] نکند. و هرگز نخوابد در حالی که همسرش بر او [[خشمگین]] است، هر چند [[ستمگر]] باشد. و خود را از او باز ندارد، هر چند سوار بر شتر باشد<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً إِنَّ لِلرَّجُلِ حَقّاً عَلَى اِمْرَأَتِهِ إِذَا دَعَاهَا تُرْضِيهِ وَ إِذَا أَمَرَهَا لاَ تَعْصِيهِ وَ لاَ تُجَاوِبُهُ بِالْخِلاَفِ وَ لاَ تُخَالِفُهُ وَ لاَ تَبِيتُ وَ زَوْجُهَا عَلَيْهَا سَاخِطٌ وَ لَوْ كَانَ ظَالِماً وَ لاَ تَمْنَعُهُ نَفْسَهَا إِذَا أَرَادَ وَ لَوْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۳.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۴.</ref> | |||
# '''حق زن بر [[همسر]]''': ای حولاء حق زن بر شوهر آن است که زندگیاش را تأمین کند، [[خوراک]] و پوشاکش را تهیه کند، مسائل [[نماز]] و [[روزه]] و [[زکات]] را به او بیاموزد، اگر چه در [[مال]] شوهرش حقی برای او نیز هست، ولی در این موارد با همسرش [[مخالفت]] نکند<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ لِلْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا أَنْ يُشْبِعَ بَطْنَهَا وَ يَكْسُوَ ظَهْرَهَا وَ يُعَلِّمَهَا اَلصَّلاَةَ وَ اَلصَّوْمَ وَ اَلزَّكَاةَ إِنْ كَانَ فِي مَالِهَا حَقٌّ وَ لاَ تُخَالِفْهُ فِي ذَلِكَ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۳.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۴-۴۶۵.</ref> | |||
# '''زنهای [[جهنمی]]!''': ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به [[پیامبری]] برانگیخت! [[خداوند]] مرا به [[مقام محمود]] رسانید و [[بهشت و جهنم]] را نشانم داد. پس دیدم که بیشتر اهالی [[جهنم]]، [[زنان]] هستند. از [[جبرئیل]] پرسیدم که چرا چنین است؟ گفت: "به خاطر [[کفر]] آنها". گفتم: یعنی به [[خدا]] [[کافر]] شدهاند؟ جبرئیل گفت: "نه! به خاطر [[کفران]] نعمتی که در [[زندگی]] مرتکب شدهاند. پرسیدم: چگونه؟ او گفت: "اگر همسرش در تمام [[عمر]] به او [[نیکی]] کند و هرگز خطایی از او سر نزند، باز آن [[زن]] میگوید: من هیچ خیری از شوهرم ندیده ام!"<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً لَقَدْ بَعَثَنِي [رَبِّيَ] اَلْمَقَامَ اَلْمَحْمُودَ فَعَرَضَنِي عَلَى جَنَّتِهِ وَ نَارِهِ فَرَأَيْتُ أَكْثَرَ أَهْلِ اَلنَّارِ اَلنِّسَاءَ فَقُلْتُ يَا حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ وَ لِمَ ذَلِكَ فَقَالَ بِكُفْرِهِنَّ فَقُلْتُ يَكْفُرْنَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ لاَ وَ لَكِنَّهُنَّ يَكْفُرْنَ اَلنِّعْمَةَ فَقُلْتُ كَيْفَ ذَلِكَ يَا حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ فَقَالَ لَوْ أَحْسَنَ إِلَيْهَا زَوْجُهَا اَلدَّهْرَ كُلَّهُ [لَمْ يُبْدِ إِلَيْهَا] سَيِّئَةً قَالَتْ مَا رَأَيْتُ مِنْهُ خَيْراً قَطُّ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۳.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۵.</ref> | |||
# '''[[حق]] مرد بر زن''': ای حولاء حق مرد بر زن آن است که ملازم خانهاش باشد و نسبت به او [[محبت]] و [[مهربانی]] کند و او را به [[خشم]] نیاورد و [[رضایت]] او را در نظر داشته باشد و به [[عهد]] او [[وفا]] کند و به او [[اهانت]] نکند و بر او [[ستم]] روا ندارد و در [[زندگی]] به او [[خیانت]] نکند. در حضور و غیابش، او را [[حفظ]] کند. خود را برای شوهرش آرایش کند و [[اعمال]] عبادیاش را انجام دهد و مسایل زنانهاش را بداند و... اگر چنین کرد، در [[روز قیامت]] دختری باکره با چهره روشن [[محشور]] خواهد شد و اگر شوهرش [[انسان]] مؤمنی باشد، [[زن]] او خواهد شد و اگر مرد مؤمنی نباشد، با یکی از [[شهیدان]] [[ازدواج]] خواهد کرد<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ لِلرَّجُلِ عَلَى اَلمَرْأَةِ أَنْ تَلْزَمَ بَيْتَهُ وَ تَوَدَّدَهُ وَ تُحِبَّهُ وَ تُشْفِقَهُ وَ تَجْتَنِبَ سَخَطَهُ وَ تَتَّبِعَ مَرْضَاتَهُ وَ تُوفِيَ بِعَهْدِهِ وَ وَعْدِهِ وَ تَتَّقِيَ صَوْلاَتِهِ وَ لاَ تُشْرِكَ مَعَهُ أَحَداً فِي أَوْلاَدِهِ وَ لاَ تُهِينَهُ وَ لاَ تُشْقِيَهُ وَ لاَ تَخُونَهُ فِي مَشْهَدِهِ وَ لاَ [فِي] مَالِهِ وَ إِذَا حَفِظَتْ غَيْبَتَهُ حَفِظَتْ [مَشْهَدَهُ] وَ اِسْتَوَتْ فِي بَيْتِهَا وَ تَزَيَّنَتْ لِزَوْجِهَا وَ أَقَامَتْ صَلاَتَهَا وَ اِغْتَسَلَتْ مِنْ جَنَابَتِهَا وَ حَيْضِهَا وَ اِسْتِحَاضَتِهَا فَإِذَا فَعَلَتْ ذَلِكَ كَانَتْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ عَذْرَاءَ بِوَجْهٍ مُنِيرٍ فَإِنْ كَانَ زَوْجُهَا مُؤْمِناً صَالِحاً فَهِيَ زَوْجَتُهُ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ مُؤْمِناً تَزَوَّجَهَا رَجُلٌ مِنَ اَلشُّهَدَاءِ وَ لاَ تَطَيَّبِي وَ زَوْجُكِ غَائِبٌ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۴.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۵-۴۶۶.</ref> | |||
# '''حفظ [[حریم]]''': ای حولاء! زن نباید حتی پسر بچه [[مکلف]] را به خانهاش [[راه]] بدهد و به او با چشم [[ناپاک]] نظر کند و نیز اجازه ندهد که پسر بچه به او نگاه کند و با او [[غذا]] نخورد و مراوده نکند، مگر این که محرمش باشد. در این هنگام [[عایشه]] گفت: "یا [[رسول الله]]! این پسر بچه هر چند [[غلام]] انسان باشد؟" [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: آری! هرچند غلام انسان باشد. اگر کاری بر خلاف آنچه گفته شد، به جا آورد، [[خداوند]] بر او خشم خواهد گرفت و [[لعنت خدا]] و [[فرشتگان]] نصیبش خواهد شد<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ لاَ يَحِلُّ لاِمْرَأَةٍ أَنْ تُدْخِلَ بَيْتَهَا مَنْ قَدْ بَلَغَ اَلْحُلُمَ وَ لاَ تَمْلَأَ عَيْنَهَا مِنْهُ وَ لاَ عَيْنَهُ مِنْهَا وَ لاَ تَأْكُلَ مَعَهُ وَ لاَ تَشْرَبَ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَحْرَماً عَلَيْهَا وَ ذَلِكَ بِحَضْرَةِ زَوْجِهَا فَقَالَتْ عَائِشَةُ عِنْدَ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَ مَمْلُوكاً فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ إِنْ كَانَ مَمْلُوكاً فَلاَ تَفْعَلْ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ فَإِنْ فَعَلَتْ فَقَدْ سَخِطَ اَللَّهُ عَلَيْهَا وَ مَقَتَهَا وَ لَعَنَهَا وَ لَعَنَتْهَا اَلْمَلاَئِكَةُ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۴.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۶.</ref> | |||
# '''[[پاداش]] زن نجیب''': ای حولاء هر زنی که [[بهترین]] چیزها را برای شوهر خود بخواهد، [[خداوند]] در [[بهشت]] از همه انواع [[نعمتها]] میآفریند و به او میگوید: در عوض آن کاری که در [[دنیا]] برای همسرت به جا آوری، هر آن چه میل داری استفاده کن<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَسْتَخْرِجُ [مَا طَيَّبَتْ] لِزَوْجِهَا إِلاَّ خَلَقَ اَللَّهُ [لَهَا] فِي اَلْجَنَّةَ مِنْ كُلِّ لَوْنٍ فَيَقُولُ لَهَا كُلِي وَ اِشْرَبِي بِمَا أَسْلَفْتِ فِي اَلْأَيّٰامِ اَلْخٰالِيَةِ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۴.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۷.</ref> | |||
# '''[[پاداش]] [[تحمل]] [[سخن]] شوهر''': ای حولاء! هر زنی که سخنان شوهرش را برای [[خدا]] تحمل کند، در مقابل هر کلمهای که تحمل میکند، پاداش [[روزهدار]] و [[جهاد]] کننده در [[راه خدا]] را برای او مینویسند<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَحَمَّلُ مِنْ زَوْجِهَا كَلِمَةً إِلاَّ كَتَبَ اَللَّهُ لَهَا بِكُلِّ كَلِمَةٍ مَا كَتَبَ مِنَ اَلْأَجْرِ لِلصَّائِمِ وَ اَلْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۵.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۷.</ref> | |||
# '''[[گله]] نکردن از [[همسر]]''': ای حولاء! زنی که از همسرش گله و [[شکایت]] کند، خدا بر او [[خشم]] و [[غضب]] میکند و زنی که عیبهای شوهرش را میپوشاند، خداوند او را در [[روز قیامت]] با هفتاد [[لباس]] زیبای بهشتی میپوشاند که هر لباس، دلنشینتر از شقایق و ریحان است و روز قیامت [[چهل]] خدمتکار بهشتی از حوریان به خدمتکاریاش کمر میبندند<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَشْتَكِي زَوْجَهَا إِلاَّ غَضِبَ اَللَّهُ عَلَيْهَا وَ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَكْسُو زَوْجَهَا إِلاَّ كَسَاهَا اَللَّهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ سَبْعِينَ خِلْعَةً مِنَ اَلْجَنَّةِ كُلُّ خِلْعَةٍ مِنْهَا مِثْلُ شَقَائِقِ اَلنُّعْمَانِ وَ اَلرَّيْحَانِ وَ تُعْطَى يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَرْبَعِينَ جَارِيَةً تَخْدُمُهَا مِنَ اَلْحُورِ اَلْعِينِ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۵.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۷.</ref> | |||
# '''پاداش بچهداری''': ای حولاء! [[سوگند]] به خدایی که مرا به [[حق]] به [[رسالت]] و [[بیم]] مژده دادن برانگیخت، هر زنی که [[فرزندی]] را به [[دنیا]] بیاورد و [[سختی]] حملش را بپذیرد، همواره در [[پناه]] [[خدا]] خواهد بود. زمانی که درد زایمان او را گرفت، برای هر دردی، [[پاداش]] [[آزاد]] کردن بندۀ [[مؤمن]] به او داده میشود. زمانی که بچه را به دنیا آورد و شیرش داد، در ازای هر مکیدن نوزاد از پستان [[مادر]]، نوری در [[روز قیامت]] از بین دستانش بر [[آسمان]] بالا میرود که تمام خلایق آن را [[مشاهده]] میکنند و متعجب میشوند و نامش در زمره روزهداران و [[نماز شب]] خوانها نوشته میشود. وقتی فرزندش را از شیر گرفت، [[خداوند]] به او میفرماید: "ای [[زن]]! اکنون من تمام [[گناهان]] گذشتهات را بخشیدم، عملت را از سر بگیر، خدا تو را [[رحمت]] کند. حولاء گفت: یا [[رسول الله]]! [[درود]] خدا بر شما! همه اینها برای مردان شد؟ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: آری! حولاء گفت: پس برای [[زنان]] چه خواهد بود؟ پیامبر {{صل}} نصیب زنان را اینگونه بیان فرمودند<ref>{{متن حدیث| يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَحْمِلُ مِنْ زَوْجِهَا وَلَداً إِلاَّ كَانَتْ فِي ظِلِّ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى يُصِيبَهَا طَلْقٌ يَكُونُ لَهَا بِكُلِّ طَلْقَةٍ عِتْقُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَإِذَا وَضَعَتْ حَمْلَهَا وَ أَخَذَتْ فِي رَضَاعِهِ فَمَا يَمَصُّ اَلْوَلَدُ مَصَّةً مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ إِلاَّ كَانَ بَيْنَ يَدَيْهَا نُوراً سَاطِعاً يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ يُعْجِبُ مَنْ رَآهَا مِنَ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ وَ كُتِبَتْ صَائِمَةً قَائِمَةً وَ إِنْ كَانَتْ مُفْطِرَةً كُتِبَ لَهَا صِيَامُ اَلدَّهْرِ كُلِّهُ وَ قِيَامُهُ فَإِذَا فَطَمَتْ وَلَدَهَا قَالَ اَلْحَقُّ جَلَّ ذِكْرُهُ يَا أَيَّتُهَا اَلمَرْأَةُ قَدْ غَفَرْتُ لَكِ مَا تَقَدَّمَ مِنَ اَلذُّنُوبِ فَاسْتَأْنِفِي اَلْعَمَلَ رَحِمَكِ اَللَّهُ فَقَالَتِ اَلْحَوْلاَءُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْكَ هَذَا كُلُّهُ لِلرَّجُلِ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَعَمْ قَالَتْ فَمَا لِلنِّسَاءِ عَلَى اَلرِّجَالِ}}؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۵.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۸.</ref> | |||
# '''[[ثواب]] به جا آوردن کارهای [[منزل]]''': هرگاه زنی، در [[خانه]] همسرش، چیزی را بردارد و در جایی دیگر بگذارد و بخواهد که کاری را [[اصلاح]] کند، خداوند پاداشی به او میدهد و گناهی از او میزداید و درجهای برایش مقرر میکند<ref>ت{{متن حدیث| ما من امرأة رفعت فی بیت زوجها شیئا و وضعته مکانا ترید الإصلاح إلا کتب الله لها حسنة ومحا عنها سیئة ورفع لها درجة}}؛ تفسیر ثعلبی، ثعلبی، ج۲، ص۷۹.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۹.</ref> | |||
# '''[[ثواب]] بارداری''': هر زنی که باردار شود، از ابتدای بارداری تا [[روز]] وضع حمل، برای او ثواب کسی که روزها [[روزه]] میگیرد و شبها به [[عبادت]] میپردازد و در [[راه خدا]] [[جهاد]] میکند، نوشته میشود<ref>{{متن حدیث| ما من امرأة حملت من زوجها حین تحمل إلا لها من الأجر مثل القائم الصائم نهاره الغازی فی سبیل الله}}؛ تفسیر ثعلبی، ثعلبی، ج۲، ص۷۹.</ref>.<ref>[[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۴، ص:۴۶۹.</ref> | |||
== | == منابع == | ||
{{منابع}} | |||
* [[پرونده:1100353.jpg|22px]] [[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴''']] | * [[پرونده:1100353.jpg|22px]] [[محمد ایوب کاظمی|کاظمی، محمد ایوب]]، [[حولاء عطاره (مقاله)|مقاله «حولاء عطاره»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴ (کتاب)|'''دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۴''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
[[رده:حولاء عطاره]] | [[رده:حولاء عطاره]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۲۳:۴۹
مقدمه
نام اصلی حولاء، زینب بنت ثویب و از قبیله قریش است[۱]. وی از دوستان حضرت خدیجه در مکه بود و در همان زمان هم به خانه پیامبر (ص) رفت و آمد میکرد. او به همراه شوهرش، عثمان بن مظعون، به مدینه هجرت کرد. حولاء، ارتباط اجتماعی خوبی با زنان داشت و برای آنها عطر تهیه میکرد و از این روی به حولاء عطاره (عطر فروش) مشهور شده بود. او از زنان مؤمن و اهل عبادت و تهجد بود و پیامبر (ص) به خاطر آشنایی حولاء با خدیجه، احترام خاصی برای او قائل بود[۲].[۳]
عطر پیامبر پیامبر (ص)
روزی حولاء به خانه پیامبر (ص) رفته بود. پیامبر (ص) هنگام وارد شدن به خانه، فرمود: "از خانه بوی خوش به مشام میرسد، نکند حولاء مهمان ما شده است". پیامبر (ص) وارد خانه شد و دید که حولاء برای همسران و دخترش عطر آورده است. پیامبر (ص) به او فرمود: "وقتی تو در خانه ما هستی و من به خانه میآیم، بوی عطر همه جا را پر کرده و شامه ما را نوازش میکند و صفای دیگری به ما میدهد".
حولاء گفت: "یا رسول الله! خانه شما با بوی عطر خودتان خوشبوتر و دل انگیزتر است"[۴].
سپس پیامبر (ص) رو به حولاء کرد و فرمود: "ای حولاء! وقتی عطری میفروشی، جنس آن نیکو باشد و چیزی را با آن مخلوط نکنی؛ زیرا در این صورت، مالی که به دست میآوری، پاکتر و با برکتتر خواهد بود"[۵].[۶]
حولاء نزد ام سلمه
روزی همسر حولاء از او کاری خواست، اما او از به جا آوردن آن خودداری کرد و اعتنایی به او نکرد. همسرش ناراحت شده و دیگر با او سخن نگفت و با این حال، برای خواندن نماز مغرب و عشاء به مسجد رفت. حولاء که از عمل خود پشیمان شده بود، در هنگام خارج شدن او از خانه، به سوی او رفت که دلش را به دست آورد و عذر خواهی کند، اما همسرش به او اعتنایی نکرد و از خانه خارج شد. حولاء نیز پشت سر او به مسجد رفت. در آنجا نیز او به حولاء توجهی نکرد. پس حولاء جلو رفت و دست و سرش را بوسید، اما او هم چنان از دست حولاء ناراحت بود و آرام نگرفت. حولاء دریافت که همسرش به شدت از او رنجیده است. گرچه حولاء بر سر و صورت خود میزد و به شدت گریه میکرد، ولی آه گرم حولاء در همسرش اثر نکرد، پس به خانه برگشت و تدبیری اندیشید؛ شب هنگام که همسرش به خانه آمد، خود را خوشبو ساخت و لباس عروس پوشید و اتاق را همچون اتاق دامادی آراست و به گرمی و ملاطفت از شوهرش استقبال کرد. همسر حولاء، باز هم توجهی به او نکرد. حولاء به خاطر این که امر خدا را در اطاعت از شوهر به جا آورده باشد، از او به گونهای مناسب دل جویی کرد ولی همسرش آن همه ابراز ادب او را نادیده گرفت و چهره از او برگرداند.
آن شب حولاء به خواب نرفت و برای او شبی طولانیتر از همیشه بود! در واپسین لحظات صبحگاهی خوابش برد و نمازش قضا شد.
هنگام صبح مصمم شد که به حضور رسول خدا (ص) برسد و از آن حضرت راه چاره بجوید. وقتی به خانه پیامبر (ص) رسید، با صدایی رسا گفت: "درود بر شما ای خاندان رسالت و جایگاه علم و معرفت! و محل فرود آمدن فرشتگان! آیا اجازه میدهید که به حضور شما برسم؟" ام سلمه، همسر پیامبر (ص)، صاحب این صدا، حولاء را شناخت و به خدمتکارش گفت: "این حولاء است که سخن میگوید؛ برو در خانه را باز کن تا وارد شود". ام سلمه که حولاء را پریشان دید، از او ماجرا را پرسید. حولاء! ماجرا چیست؟ حولاء یکی از زنان بزرگوار و مؤمن روزگار خویش بوده اما پای بندی و تعهد حولاء و احساس گناه از یک امر تقریبا عادی، این چنین او را نگران کرده بود[۷].
حولاء گفت: "بانوی من! من از عذاب خدا ترسانم. من همسرم را رنجاندم و او اکنون مرا نمیبخشد". ام سلمه گفت: "بنشین ای حولاء! لحظاتی دیگر پیامبر (ص) میآید". در همین زمان پیامبر (ص) وارد خانه شد. قبل از دیدن حولاء، بوی خوش پیچیده در فضای خانه، به مشام پیامبر (ص) رسید و فرمود: حولاء نزد شما آمده است؟ ام سلمه گفت: "آری حولاء این جاست"[۸].
پیامبر (ص) فرمود: هر گاه حولاء به خانه ما میآمد، برای ما عطر میآورد، آیا اینک نیز عطری آورده است؟[۹]
اهل خانه گفتند: نه یا رسول الله! این بار عطر نیاورده است، بلکه آمده است که بپرسد همسرش چه حقوقی بر او دارد تا وظایف خود را در مقابل او به جا آورد.
حولاء، نیز اتفاقی را که برای او افتاده بود، برای پیامبر (ص) تعریف کرد. پیامبر (ص) سخنانی به او فرمود که در ادامه به صورت موضوعی بیان میشود[۱۰]:
- پاداش معاشرت با همسر: پیامبر (ص) به او فرمود: ای حولاء! بیشتر به او برس. حولاء گفت: "من هیچ کم نگذاشتهام و بهترین عطرها را برایش به کار میبرم ولی فایدهای ندارد".پیامبر (ص) فرمود: ای کاش میدانست که در توجه کردن و روی آوردن به تو، چه پاداش عظیمی برای او خواهد بود[۱۱].حولاء پرسید: ای رسول خدا (ص)! در این صورت چه پاداشی دارد؟ پیامبر (ص) فرمود: زمانی که مرد به سوی زنش میرود، دو فرشته دو طرفش را میگیرند و به او لطف و محبت میکنند و در این وضعیت، همانند کسی است که شمشیر کشیده که در راه خدا جهاد کند. هنگامی که با همسرش هم بستر شود، گناهانش مانند برگهای درختان پاییزی از او فرو میریزند و آن گاه که غسل کند، از همه گناهان جدا میشود[۱۲].[۱۳]
- بدون اجازه از مال شوهر: در ادامه پیامبر (ص) به حولاء فرمود: ای حولاء! قسم به آن خدایی که به حق مرا به پیامبری برانگیخت! برای زن شایسته نیست که چیزی از اموال همسرش را بدون اجازه او به کسی بدهد. اگر چنین کند، ثوابش برای همسرش نوشته و برای زن گناه محسوب میشود[۱۴].[۱۵]
- نگاه نکردن با خشم به همسر: پیامبر (ص) در ادامه فرمود: ای حولاء! هر زنی که با غضب و خشم به سوی شوهرش نگاه کند، در روز قیامت، چشمانش را با خاکستر جهنم سرمه میکشند[۱۶].[۱۷]
- مخالفت نکردن با همسر: ای حولاء! قسم به خدایی که به حق مرا به پیامبری برانگیخت، اگر زنی با شوهر خود بیجهت در امور زناشویی مخالفت کند، در روز قیامت به میخهایی از آتش آویزان میشود[۱۸].[۱۹]
- بیرون نرفتن از منزل بدون اجازه همسر: ای حولاء! سوگند به خدایی که به حق مرا به پیامبری برانگیخت، هر زنی که بدون اجازه همسرش، در عروسی شرکت کند، چهل لعنت از راست و چهل لعنت از چپ بر او نازل میشود و لعنتی هم از روبرو دریافت میکند و سراپایش را لعنت خدا فرا میگیرد و هر قدمی که بر میدارد، چهل گناه به مدت چهل سال در پرونده او نوشته میشود و اگر چهل سال زندگی کرد، برای او به تعداد افرادی که صدایش را شنیدهاند، گناه نوشته میشود و هرگز دعایش اجابت نمیشود، مگر اینکه همسرش از او راضی شود و برایش استغفار کند و گرنه این لعنت تا روز قیامت بر او خواهد بود[۲۰].[۲۱]
- امانتداری: ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت! هر زنی که به اموال شوهرش بدون اجازه دست درازی کند و هرچند مالی کم ارزش بر دارد، دستانش را در روز قیامت با میخهای آتشین فرو خواهند کوبید[۲۲].[۲۳]
- نماز نخواندن بیرون از خانه: ای حولاء! سوگند به خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت! هر زنی که بدون اجازه همسرش در بیرون از خانه خود نماز بخواند، روز قیامت، آن نماز را بر سرش خواهند زد و نمازش در آتش افکنده خواهد شد[۲۴].[۲۵]
- شنا نکردن زنان در رودخانه یا نهر: ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت! هیچ زن همسرداری در رودخانه و یا نهری شنا نکند مگر این که خداوند او را در روز قیامت، به رودخانهای از آتش افکند که موجهای آتش آن زبانه میکشد و همه چیز را در بر میگیرد[۲۶].[۲۷]
- نداشتن مهریه سنگین: ای حولاء قسم بر خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت! هر زنی که مهریهاش را برای شوهر سنگین کند، روز قیامت، زنجیرهای آتشین بر پایش سنگینی خواهد کرد[۲۸].[۲۹]
- نگرفتن روزه مستحبی بدون اجازه همسر: ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت! هر زنی که بدون اجازه همسرش روزه مستحبی بگیرد، گناهکار است و گرفتن روزه واجب و نذر شده بدون اجازه همسر اشکال ندارد[۳۰].[۳۱]
- همسر؛ نمایندۀ خدا بر زن: ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری برانگیخت همسر در خانه، نماینده خدا بر زن است؛ اگر همسر از زن راضی باشد، خدا هم از او راضی است و اگر بر او خشمگین باشد، خدا و فرشتگان هم از او ناراضی هستند و بر او خشم میگیرند [۳۲].[۳۳]
- اثر خشم همسر: ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به حق به پیامبری و رسالت و هدایت برانگیخت، هر گاه مردی بر زنش خشم گیرد، خدا هم بر او غضب میکند.... [۳۴].[۳۵]
- آمرزش گناه زن: ای حولاء! زنی که نمازش را در خانه بخواند و به کارهای خانه رسیدگی کند و وقتش را در خانه سپری کند و از شوهرش اطاعت کند، خداوند تمام گناهان گذشته و آیندهاش را میآمرزد[۳۶].[۳۷]
- تکلیف نکردن بر مرد بیش از طاقت او شکایت نکردن از او: ای حولاء؛ درست نیست که زن چیزهایی از همسرش بخواهد که در حد قدرت او نباشد و هرگز نباید نزد دیگران از شوهرش گله و شکایت کند[۳۸].[۳۹]
- حفظ زینت: ای حولاء! زینت و آرایش خود را به مردی غیر از همسرت نشان نده[۴۰].[۴۱]
- حق مرد بر زن: ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد، حق مرد بر زن آن است که هنگامی که از او چیزی خواست، راضیاش کند؛ و اگر به او دستوری داد نافرمانیاش نکند و جواب خلاف به او ندهد و با او مخالفت نکند. و هرگز نخوابد در حالی که همسرش بر او خشمگین است، هر چند ستمگر باشد. و خود را از او باز ندارد، هر چند سوار بر شتر باشد[۴۲].[۴۳]
- حق زن بر همسر: ای حولاء حق زن بر شوهر آن است که زندگیاش را تأمین کند، خوراک و پوشاکش را تهیه کند، مسائل نماز و روزه و زکات را به او بیاموزد، اگر چه در مال شوهرش حقی برای او نیز هست، ولی در این موارد با همسرش مخالفت نکند[۴۴].[۴۵]
- زنهای جهنمی!: ای حولاء! قسم به خدایی که مرا به پیامبری برانگیخت! خداوند مرا به مقام محمود رسانید و بهشت و جهنم را نشانم داد. پس دیدم که بیشتر اهالی جهنم، زنان هستند. از جبرئیل پرسیدم که چرا چنین است؟ گفت: "به خاطر کفر آنها". گفتم: یعنی به خدا کافر شدهاند؟ جبرئیل گفت: "نه! به خاطر کفران نعمتی که در زندگی مرتکب شدهاند. پرسیدم: چگونه؟ او گفت: "اگر همسرش در تمام عمر به او نیکی کند و هرگز خطایی از او سر نزند، باز آن زن میگوید: من هیچ خیری از شوهرم ندیده ام!"[۴۶].[۴۷]
- حق مرد بر زن: ای حولاء حق مرد بر زن آن است که ملازم خانهاش باشد و نسبت به او محبت و مهربانی کند و او را به خشم نیاورد و رضایت او را در نظر داشته باشد و به عهد او وفا کند و به او اهانت نکند و بر او ستم روا ندارد و در زندگی به او خیانت نکند. در حضور و غیابش، او را حفظ کند. خود را برای شوهرش آرایش کند و اعمال عبادیاش را انجام دهد و مسایل زنانهاش را بداند و... اگر چنین کرد، در روز قیامت دختری باکره با چهره روشن محشور خواهد شد و اگر شوهرش انسان مؤمنی باشد، زن او خواهد شد و اگر مرد مؤمنی نباشد، با یکی از شهیدان ازدواج خواهد کرد[۴۸].[۴۹]
- حفظ حریم: ای حولاء! زن نباید حتی پسر بچه مکلف را به خانهاش راه بدهد و به او با چشم ناپاک نظر کند و نیز اجازه ندهد که پسر بچه به او نگاه کند و با او غذا نخورد و مراوده نکند، مگر این که محرمش باشد. در این هنگام عایشه گفت: "یا رسول الله! این پسر بچه هر چند غلام انسان باشد؟" پیامبر (ص) فرمود: آری! هرچند غلام انسان باشد. اگر کاری بر خلاف آنچه گفته شد، به جا آورد، خداوند بر او خشم خواهد گرفت و لعنت خدا و فرشتگان نصیبش خواهد شد[۵۰].[۵۱]
- پاداش زن نجیب: ای حولاء هر زنی که بهترین چیزها را برای شوهر خود بخواهد، خداوند در بهشت از همه انواع نعمتها میآفریند و به او میگوید: در عوض آن کاری که در دنیا برای همسرت به جا آوری، هر آن چه میل داری استفاده کن[۵۲].[۵۳]
- پاداش تحمل سخن شوهر: ای حولاء! هر زنی که سخنان شوهرش را برای خدا تحمل کند، در مقابل هر کلمهای که تحمل میکند، پاداش روزهدار و جهاد کننده در راه خدا را برای او مینویسند[۵۴].[۵۵]
- گله نکردن از همسر: ای حولاء! زنی که از همسرش گله و شکایت کند، خدا بر او خشم و غضب میکند و زنی که عیبهای شوهرش را میپوشاند، خداوند او را در روز قیامت با هفتاد لباس زیبای بهشتی میپوشاند که هر لباس، دلنشینتر از شقایق و ریحان است و روز قیامت چهل خدمتکار بهشتی از حوریان به خدمتکاریاش کمر میبندند[۵۶].[۵۷]
- پاداش بچهداری: ای حولاء! سوگند به خدایی که مرا به حق به رسالت و بیم مژده دادن برانگیخت، هر زنی که فرزندی را به دنیا بیاورد و سختی حملش را بپذیرد، همواره در پناه خدا خواهد بود. زمانی که درد زایمان او را گرفت، برای هر دردی، پاداش آزاد کردن بندۀ مؤمن به او داده میشود. زمانی که بچه را به دنیا آورد و شیرش داد، در ازای هر مکیدن نوزاد از پستان مادر، نوری در روز قیامت از بین دستانش بر آسمان بالا میرود که تمام خلایق آن را مشاهده میکنند و متعجب میشوند و نامش در زمره روزهداران و نماز شب خوانها نوشته میشود. وقتی فرزندش را از شیر گرفت، خداوند به او میفرماید: "ای زن! اکنون من تمام گناهان گذشتهات را بخشیدم، عملت را از سر بگیر، خدا تو را رحمت کند. حولاء گفت: یا رسول الله! درود خدا بر شما! همه اینها برای مردان شد؟ پیامبر (ص) فرمود: آری! حولاء گفت: پس برای زنان چه خواهد بود؟ پیامبر (ص) نصیب زنان را اینگونه بیان فرمودند[۵۸].[۵۹]
- ثواب به جا آوردن کارهای منزل: هرگاه زنی، در خانه همسرش، چیزی را بردارد و در جایی دیگر بگذارد و بخواهد که کاری را اصلاح کند، خداوند پاداشی به او میدهد و گناهی از او میزداید و درجهای برایش مقرر میکند[۶۰].[۶۱]
- ثواب بارداری: هر زنی که باردار شود، از ابتدای بارداری تا روز وضع حمل، برای او ثواب کسی که روزها روزه میگیرد و شبها به عبادت میپردازد و در راه خدا جهاد میکند، نوشته میشود[۶۲].[۶۳]
منابع
پانویس
- ↑ معجم رجال الحدیث، خویی، ج۲۳، ص۱۹۱.
- ↑ الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱۳، ص۱۳۳.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۵۶.
- ↑ معجم رجال الحدیث، خویی، ج۲۳، ص۱۹۱.
- ↑ التوحید، شیخ صدوق، ص۲۷۶.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۵۶-۴۵۷.
- ↑ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۳۹.
- ↑ فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۴۹۶.
- ↑ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۵۷-۴۵۸.
- ↑ « أَمَا لَوْ يَدْرِي مَا لَهُ بِإِقْبَالِهِ عَلَيْكِ قَالَتْ »
- ↑ « أَمَا إِنَّهُ إِذَا أَقْبَلَ اِكْتَنَفَهُ مَلَكَانِ فَكَانَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ فَإِذَا هُوَ جَامَعَ تَحَاتُّ عَنْهُ اَلذُّنُوبُ كَمَا يَتَحَاتُّ وَرَقُ اَلشَّجَرِ فَإِذَا هُوَ اِغْتَسَلَ اِنْسَلَخَ مِنَ اَلذُّنُوبِ»؛ فروع کافی، کلینی، ج۵، ص۴۹۶.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۵۹.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً لاَ يَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَتَصَدَّقَ بِشَيْءٍ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ فَإِنْ فَعَلَتْ ذَلِكَ كَانَ لَهُ اَلْأَجْرُ وَ عَلَيْهَا اَلْوِزْرُ اَلْخَبَرَ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۳، ص۲۰۰.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۵۹.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَرْفَعُ عَيْنَهَا إِلَى زَوْجِهَا بِالْغَضَبِ إِلاَّ كُحِّلَتْ بِرَمَادٍ مِنْ نَارِ جَهَنَّمَ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۰.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَرُدُّ عَلَى زَوْجِهَا إِلاَّ وَ عُلِّقَتْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ بِلِسَانِهَا وَ سُمِّرَتْ بِمَسَامِيرَ مِنْ نَارٍ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۰.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَمُدُّ يَدَيْهَا تُرِيدُ أَخْذَ شَعْرَةٍ مِنْ زَوْجِهَا أَوْ شَقَّ ثَوْبِهِ إِلاَّ سَمَّرَ اَللَّهُ كَفَّيْهَا بِمَسَامِيرَ مِنْ نَارٍ يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَخْرُجُ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا تَحْضُرُ عُرْساً إِلاَّ أَنْزَلَ اَللَّهُ عَلَيْهَا أَرْبَعِينَ لَعْنَةً عَنْ يَمِينِهَا وَ أَرْبَعِينَ لَعْنَةً عَنْ شِمَالِهَا وَ تَرِدُ اَللَّعْنَةُ عَلَيْهَا مِنْ قُدَّامِهَا فَتَغْمُرُهَا حَتَّى تَغْرِقَ فِي لَعْنَةِ اَللَّهِ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهَا إِلَى قَدَمِهَا وَ يَكْتُبُ اَللَّهُ عَلَيْهَا بِكُلِّ خُطْوَةٍ أَرْبَعِينَ خَطِيئَةً إِلَى أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِنْ أَتَتْ أَرْبَعِينَ سَنَةً كَانَ عَلَيْهَا بِعَدَدِ مَنْ سَمِعَ صَوْتَهَا وَ كَلاَمَهَا ثُمَّ لاَ يُسْتَجَابُ لَهَا دُعَاءٌ حَتَّى يَسْتَغْفِرَ لَهَا زَوْجُهَا بِعَدَدِ دُعَائِهَا لَهُ وَ إِلاَّ كَانَتْ تِلْكَ اَللَّعْنَةُ [عَلَيْهَا] إِلَى يَوْمِ تَمُوتُ وَ تُبْعَثُ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۰-۴۶۱.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَمُدُّ يَدَيْهَا تُرِيدُ أَخْذَ شَعْرَةٍ مِنْ زَوْجِهَا أَوْ شَقَّ ثَوْبِهِ إِلاَّ سَمَّرَ اَللَّهُ كَفَّيْهَا بِمَسَامِيرَ مِنْ نَارٍ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۱.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تُصَلِّي خَارِجَةً عَنْ بَيْتِهَا أَوْ دَارِهَا إِلاَّ أَتَاهَا اَللَّهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ بِتِلْكَ اَلصَّلاَةِ فَتُضْرَبُ بِهَا وَجْهَهَا ثُمَّ يَأْمُرُ بِهَا إِلَى اَلنَّارِ فَتُشَرَّحُ كَمَا تُشَرَّحُ اَلْحُوتُ فَتُقَدَّدُ كَمَا يُقَدَّدُ اَللَّحْمُ فِي نَارِ جَهَنَّمَ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۰.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۱.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ فِي وَادٍ أَوْ نَهْرٍ جَارٍ وَ هِيَ مُحْصَنَةٌ إِلاَّ رَمَاهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ فِي وَادٍ مِنْ أَوْدِيَةِ جَهَنَّمَ تَلَهَّبُ نَاراً وَ جَمْراً عَظِيماً ثُمَّ تَقُومُ فِيهِ مَوْجاً سَاطِعاً كَمَا يَقُومُ اَلْحُوتُ إِذَا طُرِحَ فِي اَلنَّار»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۱.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۴۲-۴۴۳.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تُثَقِّلُ عَلَى زَوْجِهَا اَلْمَهْرَ إِلاَّ ثَقَّلَ اَللَّهُ عَلَيْهَا سَلاَسِلَ مِنْ نَارِ جَهَنَّمَ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۱.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۲.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَصُومُ بِغَيْرِ إِذْنِ زَوْجِهَا تَطَوُّعاً لاَ لِفَرْضِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ غَيْرِهِ مِنَ اَلنَّذْرِ إِلاَّ كَانَتْ مِنَ اَلْآثِمِينَ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۱.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۲.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً خَلِيفَةُ اَلرَّبِّ جَلَّ ذِكْرُهُ اَلرَّجُلُ عَلَى اَلمَرْأَةِ فَإِنْ رَضِيَ عَنْهَا رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهَا وَ إِنْ سَخِطَ عَلَيْهَا وَ مَقَتَهَا سَخَطِ اَللَّهُ عَلَيْهَا وَ مَقَتَهَا وَ غَضِبَ عَلَيْهَا وَ مَلاَئِكَتُهُ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۱.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۳.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً وَ هَادِياً وَ مَهْدِيّاً إِنَّ اَلمَرْأَةَ إِذَا غَضِبَ عَلَيْهَا زَوْجُهَا فَقَدْ غَضِبَ عَلَيْهَا رَبُّهَا وَ حُشِرَتْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مَنْكُوسَةً مَتْعُوسَةً فِي أَصْلِ جَهَنَّمَ يَعْنِي قَعْرَهَا مَعَ اَلْمُنَافِقِينَ فِي اَلدَّرْكِ اَلْأَسْفَلِ مِنَ اَلنّٰارِ وَ سَلَّطَ اَللَّهُ عَلَيْهَا اَلْحَيَّاتِ وَ اَلْعَقَارِبَ وَ اَلْأَفَاعِيَ وَ اَلثَّعَابِينَ تَنْهَشُ لَحْمَهَا كُلُّ ثُعْبَانٍ مِثْلُ اَلشَّجَرِ وَ اَلْجِبَالِ اَلرَّاسِيَاتِ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۲.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۳.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ صَلَّتْ صَلاَتَهَا وَ لَزِمَتِ بَيْتَهَا وَ أَطَاعَتْ زَوْجَهَا إِلاَّ غَفَرَ اَللَّهُ لَهَا ذُنُوبَهَا مَا قَدَّمَتْ وَ مَا أَخَّرَتْ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۲.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۳.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ لاَ يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تُكَلِّفَ زَوْجَهَا فَوْقَ طَاقَتِهِ وَ لاَ تَشْكُوَهُ إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ قَرِيبٍ وَ لاَ بَعِيدٍ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۲.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۴.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ لاَ تُبْدِي زِينَتَكِ لِغَيْرِ زَوْجِكِ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۲.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۴.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً إِنَّ لِلرَّجُلِ حَقّاً عَلَى اِمْرَأَتِهِ إِذَا دَعَاهَا تُرْضِيهِ وَ إِذَا أَمَرَهَا لاَ تَعْصِيهِ وَ لاَ تُجَاوِبُهُ بِالْخِلاَفِ وَ لاَ تُخَالِفُهُ وَ لاَ تَبِيتُ وَ زَوْجُهَا عَلَيْهَا سَاخِطٌ وَ لَوْ كَانَ ظَالِماً وَ لاَ تَمْنَعُهُ نَفْسَهَا إِذَا أَرَادَ وَ لَوْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۳.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۴.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ لِلْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا أَنْ يُشْبِعَ بَطْنَهَا وَ يَكْسُوَ ظَهْرَهَا وَ يُعَلِّمَهَا اَلصَّلاَةَ وَ اَلصَّوْمَ وَ اَلزَّكَاةَ إِنْ كَانَ فِي مَالِهَا حَقٌّ وَ لاَ تُخَالِفْهُ فِي ذَلِكَ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۳.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۴-۴۶۵.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً لَقَدْ بَعَثَنِي [رَبِّيَ] اَلْمَقَامَ اَلْمَحْمُودَ فَعَرَضَنِي عَلَى جَنَّتِهِ وَ نَارِهِ فَرَأَيْتُ أَكْثَرَ أَهْلِ اَلنَّارِ اَلنِّسَاءَ فَقُلْتُ يَا حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ وَ لِمَ ذَلِكَ فَقَالَ بِكُفْرِهِنَّ فَقُلْتُ يَكْفُرْنَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ لاَ وَ لَكِنَّهُنَّ يَكْفُرْنَ اَلنِّعْمَةَ فَقُلْتُ كَيْفَ ذَلِكَ يَا حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ فَقَالَ لَوْ أَحْسَنَ إِلَيْهَا زَوْجُهَا اَلدَّهْرَ كُلَّهُ [لَمْ يُبْدِ إِلَيْهَا] سَيِّئَةً قَالَتْ مَا رَأَيْتُ مِنْهُ خَيْراً قَطُّ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۳.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۵.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ لِلرَّجُلِ عَلَى اَلمَرْأَةِ أَنْ تَلْزَمَ بَيْتَهُ وَ تَوَدَّدَهُ وَ تُحِبَّهُ وَ تُشْفِقَهُ وَ تَجْتَنِبَ سَخَطَهُ وَ تَتَّبِعَ مَرْضَاتَهُ وَ تُوفِيَ بِعَهْدِهِ وَ وَعْدِهِ وَ تَتَّقِيَ صَوْلاَتِهِ وَ لاَ تُشْرِكَ مَعَهُ أَحَداً فِي أَوْلاَدِهِ وَ لاَ تُهِينَهُ وَ لاَ تُشْقِيَهُ وَ لاَ تَخُونَهُ فِي مَشْهَدِهِ وَ لاَ [فِي] مَالِهِ وَ إِذَا حَفِظَتْ غَيْبَتَهُ حَفِظَتْ [مَشْهَدَهُ] وَ اِسْتَوَتْ فِي بَيْتِهَا وَ تَزَيَّنَتْ لِزَوْجِهَا وَ أَقَامَتْ صَلاَتَهَا وَ اِغْتَسَلَتْ مِنْ جَنَابَتِهَا وَ حَيْضِهَا وَ اِسْتِحَاضَتِهَا فَإِذَا فَعَلَتْ ذَلِكَ كَانَتْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ عَذْرَاءَ بِوَجْهٍ مُنِيرٍ فَإِنْ كَانَ زَوْجُهَا مُؤْمِناً صَالِحاً فَهِيَ زَوْجَتُهُ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ مُؤْمِناً تَزَوَّجَهَا رَجُلٌ مِنَ اَلشُّهَدَاءِ وَ لاَ تَطَيَّبِي وَ زَوْجُكِ غَائِبٌ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۴.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۵-۴۶۶.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ لاَ يَحِلُّ لاِمْرَأَةٍ أَنْ تُدْخِلَ بَيْتَهَا مَنْ قَدْ بَلَغَ اَلْحُلُمَ وَ لاَ تَمْلَأَ عَيْنَهَا مِنْهُ وَ لاَ عَيْنَهُ مِنْهَا وَ لاَ تَأْكُلَ مَعَهُ وَ لاَ تَشْرَبَ إِلاَّ أَنْ يَكُونَ مَحْرَماً عَلَيْهَا وَ ذَلِكَ بِحَضْرَةِ زَوْجِهَا فَقَالَتْ عَائِشَةُ عِنْدَ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ وَ إِنْ كَانَ مَمْلُوكاً فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ إِنْ كَانَ مَمْلُوكاً فَلاَ تَفْعَلْ شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ فَإِنْ فَعَلَتْ فَقَدْ سَخِطَ اَللَّهُ عَلَيْهَا وَ مَقَتَهَا وَ لَعَنَهَا وَ لَعَنَتْهَا اَلْمَلاَئِكَةُ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۴.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۶.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَسْتَخْرِجُ [مَا طَيَّبَتْ] لِزَوْجِهَا إِلاَّ خَلَقَ اَللَّهُ [لَهَا] فِي اَلْجَنَّةَ مِنْ كُلِّ لَوْنٍ فَيَقُولُ لَهَا كُلِي وَ اِشْرَبِي بِمَا أَسْلَفْتِ فِي اَلْأَيّٰامِ اَلْخٰالِيَةِ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۴.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۷.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَحَمَّلُ مِنْ زَوْجِهَا كَلِمَةً إِلاَّ كَتَبَ اَللَّهُ لَهَا بِكُلِّ كَلِمَةٍ مَا كَتَبَ مِنَ اَلْأَجْرِ لِلصَّائِمِ وَ اَلْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۷.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَشْتَكِي زَوْجَهَا إِلاَّ غَضِبَ اَللَّهُ عَلَيْهَا وَ مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَكْسُو زَوْجَهَا إِلاَّ كَسَاهَا اَللَّهُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ سَبْعِينَ خِلْعَةً مِنَ اَلْجَنَّةِ كُلُّ خِلْعَةٍ مِنْهَا مِثْلُ شَقَائِقِ اَلنُّعْمَانِ وَ اَلرَّيْحَانِ وَ تُعْطَى يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَرْبَعِينَ جَارِيَةً تَخْدُمُهَا مِنَ اَلْحُورِ اَلْعِينِ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۷.
- ↑ « يَا حَوْلاَءُ وَ اَلَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً وَ رَسُولاً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً مَا مِنِ اِمْرَأَةٍ تَحْمِلُ مِنْ زَوْجِهَا وَلَداً إِلاَّ كَانَتْ فِي ظِلِّ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى يُصِيبَهَا طَلْقٌ يَكُونُ لَهَا بِكُلِّ طَلْقَةٍ عِتْقُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَإِذَا وَضَعَتْ حَمْلَهَا وَ أَخَذَتْ فِي رَضَاعِهِ فَمَا يَمَصُّ اَلْوَلَدُ مَصَّةً مِنْ لَبَنِ أُمِّهِ إِلاَّ كَانَ بَيْنَ يَدَيْهَا نُوراً سَاطِعاً يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ يُعْجِبُ مَنْ رَآهَا مِنَ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ وَ كُتِبَتْ صَائِمَةً قَائِمَةً وَ إِنْ كَانَتْ مُفْطِرَةً كُتِبَ لَهَا صِيَامُ اَلدَّهْرِ كُلِّهُ وَ قِيَامُهُ فَإِذَا فَطَمَتْ وَلَدَهَا قَالَ اَلْحَقُّ جَلَّ ذِكْرُهُ يَا أَيَّتُهَا اَلمَرْأَةُ قَدْ غَفَرْتُ لَكِ مَا تَقَدَّمَ مِنَ اَلذُّنُوبِ فَاسْتَأْنِفِي اَلْعَمَلَ رَحِمَكِ اَللَّهُ فَقَالَتِ اَلْحَوْلاَءُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْكَ هَذَا كُلُّهُ لِلرَّجُلِ قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ نَعَمْ قَالَتْ فَمَا لِلنِّسَاءِ عَلَى اَلرِّجَالِ»؛ مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱۴، ص۲۴۵.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۸.
- ↑ ت« ما من امرأة رفعت فی بیت زوجها شیئا و وضعته مکانا ترید الإصلاح إلا کتب الله لها حسنة ومحا عنها سیئة ورفع لها درجة»؛ تفسیر ثعلبی، ثعلبی، ج۲، ص۷۹.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۹.
- ↑ « ما من امرأة حملت من زوجها حین تحمل إلا لها من الأجر مثل القائم الصائم نهاره الغازی فی سبیل الله»؛ تفسیر ثعلبی، ثعلبی، ج۲، ص۷۹.
- ↑ کاظمی، محمد ایوب، مقاله «حولاء عطاره»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۴۶۹.