اصول نظام سیاسی اسلام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'شایسته سالاری' به 'شایستهسالاری') |
|||
(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نبوت}} | {{نبوت}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = نظام سیاسی اسلام | |||
| عنوان مدخل = اصول نظام سیاسی اسلام | |||
| مداخل مرتبط = | |||
| پرسش مرتبط = | |||
: | }} | ||
'''نظام سیاسی اسلام'''، برای دستیابی به اهداف و آرمانهای متعالی، [[انسانی]] و [[الهی]] خود، [[سیر]] خاصی را دنبال میکند و حرکت خویش را بر پایهها و اصولی بنیاد مینهد که نتیجه طبیعی و منطقی آن، ایجاد زمینه و فراهمسازی بستری است که به تحقق هدفهای موردنظر میانجامد. برخی از مهمترین اصول عبارتاند از: [[کرامت انسانی]]؛ [[قانونمداری]]؛ [[شایستهسالاری]]؛ [[اصالت خدمت]]؛ [[جاودانگی و جهانشمولی]]. | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[نظام سیاسی اسلام]]، برای دستیابی به اهداف و آرمانهای متعالی، [[انسانی]] و [[الهی]] خود، [[سیر]] خاصی را دنبال میکند و حرکت خویش را بر پایهها و اصولی بنیاد مینهد که نتیجه طبیعی و منطقی آن، ایجاد زمینه و فراهمسازی بستری است که به تحقق هدفهای موردنظر میانجامد. اصول نظام سیاسی اسلام، هر چند در متنی رسمی و به صورت مدون نیامده است؛ اما با تعمق و دقت در [[منابع اسلامی]] و [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]]، میتوان مواردی را به عنوان اصول نظام سیاسی اسلام برشمرد؛ از جمله: [[امامت]] و [[رهبری]] مستمر، [[اجتهاد]] مستمر [[فقها]]، بهرهمندی از [[علوم]] و تجارب پیشرفته بشری و توسعه آنها، [[نفی]] [[ستمگری]] و [[ستمپذیری]] و [[سلطهگری]] و سلطهپذیری، محو [[استبداد]] و [[خودکامگی]]، تأمین [[آزادیهای فردی]] و [[اجتماعی]]، [[تحکیم]] بنیاد [[خانواده]]، افزایش [[مشارکت اجتماعی]] در [[اداره امور]]، عمومی کردن [[امر به معروف و نهی از منکر]]، تحکیم [[برادری]]، [[وحدت]] و [[تعاون]] عمومی بین همه [[مردم]]، [[اسلامی]] بودن [[قوانین]]، [[برنامهریزی]] حمایتی در جهت زدودن [[فقر]] اجتماعی، و همچنین [[کرامت انسانی]]، [[قانونمداری]]، [[شایستهسالاری]]، اصالت [[خدمت]] و | [[نظام سیاسی اسلام]]، برای دستیابی به اهداف و آرمانهای متعالی، [[انسانی]] و [[الهی]] خود، [[سیر]] خاصی را دنبال میکند و حرکت خویش را بر پایهها و اصولی بنیاد مینهد که نتیجه طبیعی و منطقی آن، ایجاد زمینه و فراهمسازی بستری است که به تحقق هدفهای موردنظر میانجامد. اصول نظام سیاسی اسلام، هر چند در متنی رسمی و به صورت مدون نیامده است؛ اما با تعمق و دقت در [[منابع اسلامی]] و [[قانون اساسی جمهوری اسلامی]]، میتوان مواردی را به عنوان اصول نظام سیاسی اسلام برشمرد؛ از جمله: [[امامت]] و [[رهبری]] مستمر، [[اجتهاد]] مستمر [[فقها]]، بهرهمندی از [[علوم]] و تجارب پیشرفته بشری و توسعه آنها، [[نفی]] [[ستمگری]] و [[ستمپذیری]] و [[سلطهگری]] و سلطهپذیری، محو [[استبداد]] و [[خودکامگی]]، تأمین [[آزادیهای فردی]] و [[اجتماعی]]، [[تحکیم]] بنیاد [[خانواده]]، افزایش [[مشارکت اجتماعی]] در [[اداره امور]]، عمومی کردن [[امر به معروف و نهی از منکر]]، تحکیم [[برادری]]، [[وحدت]] و [[تعاون]] عمومی بین همه [[مردم]]، [[اسلامی]] بودن [[قوانین]]، [[برنامهریزی]] حمایتی در جهت زدودن [[فقر]] اجتماعی، و همچنین [[کرامت انسانی]]، [[قانونمداری]]، [[شایستهسالاری]]، اصالت [[خدمت]] و فراگیری. | ||
برخی از مهمترین اصول مذکور، در پنج محور زیر تبیین میشود: | برخی از مهمترین اصول مذکور، در پنج محور زیر تبیین میشود: | ||
==نخست: | == نخست: کرامت انسانی == | ||
{{اصلی|کرامت انسانی}} | |||
[[اسلام]]، [[انسان]] را [[برترین]] [[آفریده]] و اشرف مخلوقات میداند<ref>چنانچه [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا}}، «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کردهایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی دادهایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریدهایم، نیک برتری بخشیدهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.</ref>. وقتی [[انسان]] صاحب [[کرامت]] است، شایستگی پیوند با خدا و افتخار [[بندگی]] او را دارد. [[کرامت]] و [[عزت]] [[انسانی]] مبنای [[اخلاق اسلامی]] را شکل میدهد. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} تلاش نمود تا [[جامعه اسلامی]] را از [[ذلت]] رهانیده و آنها را به عزت برساند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۶۷؛ [[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۶۹.</ref>. | |||
== | == دوم: قانونمداری == | ||
{{اصلی|قانونمداری}} | |||
هر جامعه برای تنظیم و [[آراستگی]] امور خود، [[نیازمند]] [[قانون]] و مقرراتی است که اجرای آنها، رشد و توسعه جامعه را نتیجه بدهد. در جامعهای که بر مدار [[عدالت]] میچرخد، از شاخصهای اصلی آن تکیه بر قانون و قانونگرایی است. قانونمداری عملی را میتوان در [[زندگی]] [[پیشوایان دینی]] به فراوانی [[مشاهده]] نمود<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۷۰.</ref>. | |||
بقای هر [[حکومت]] و [[اصلاح]] امور هر جامعهای، بدون پایبندی [[مردم]] به قوانین و مقررات، امکانپذیر نیست. پایه [[نظم]] و [[امنیت]] و جریان صحیح امور و ایجاد شرایط مناسب برای تأمین [[حقوق]] و [[مصالح مردم]]، بر [[قانون]] [[استوار]] است و قانون، تا زمانی که به [[اجرا]] در نیاید و همگان بدان پایبند نباشند، صِرف وضع و تصویب آن، اثری ندارد<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۳۳.</ref>. | |||
== | == سوم: شایستهسالاری == | ||
{{اصلی|شایستهسالاری}} | |||
در یک [[جامعه]] و [[نظام]] سالم، کسانی میتوانند عهدهدار مسؤولیتهای اجتماعی و سرپرستی امور شوند که صلاحیت و [[شایستگی]] لازم برای [[تصدی]] آن [[مسؤولیت]] را دارا باشند. [[شایستهسالاری]]، یا رعایت صلاحیت و اهلیت در [[تصدی]] [[مناصب]] [[حکومتی]]، یک اصل [[عقلی]] است و هر جامعهای که به دنبال تأمین [[خوشبختی]] و [[سعادت]] باشد از این قاعده [[پیروی]] میکند<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۷۱.</ref>. | |||
==منابع== | == چهارم: اصالت خدمت == | ||
{{اصلی|اصالت خدمت}} | |||
در [[اسلام]]، [[قدرت]] و حکومت مقصد نهایی نیست، بلکه ابزاری است؛ جهت تحقق هدفهای والا و اصیل. حکومت و قدرت با جهتگیری [[اصلاح]] و خدمترسانی به [[بشریت]] مدّ نظر انبیا و [[اولیای الهی]] است<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۷۳.</ref>. | |||
== پنجم: جاودانگی و جهانشمولی == | |||
{{اصلی|جاودانگی اسلام}} | |||
ابعاد فراگیر زمانی، مکانی و [[انسانی]] [[نظام سیاسی اسلام]]، آن را از اختصاص به عصر و زمان و مکان خاص خارج نموده و آن را مکتبی حیاتبخش برای همه [[بشریت]]، با هر رنگ و نژاد و زبان، قرار داده است. وقتی که اصل [[دعوت]] مطرح است، خطابهای [[قرآنی]] روی سخن خود را همه [[مردم]] (ناس) قرار میدهد: {{متن قرآن|قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«بگو: ای مردم! جز این نیست که من برای شما بیمدهندهای آشکارم» سوره حج، آیه ۴۹.</ref>. فراگیری به عنوان یک اصل، [[نظام سیاسی اسلام]] را از چارچوبه مرز جغرافیایی، [[نژادی]]، زبانی و حتی [[اعتقادی]] خاص فراتر برده، آن را آئینی تعریف میکند که [[قدرت]] ساماندهی بشریت را با [[تحمل]] تفاوتها و [[اختلافات]] در [[سنتها]] و آئینها، دارد<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۷۴.</ref>. | |||
== پرسش مستقیم == | |||
* [[اصول نظام سیاسی اسلام چیست؟ (پرسش)]] | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | |||
# [[پرونده:1100672.jpg|22px]] [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|'''نظام سیاسی اسلام''']] | # [[پرونده:1100672.jpg|22px]] [[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|'''نظام سیاسی اسلام''']] | ||
# [[پرونده: 1100627.jpg|22px]] [[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|'''سیره سیاسی پیامبر اعظم''']] | |||
# [[پرونده:1100625.jpg|22px]] [[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|'''درسنامه فقه سیاسی''']] | |||
{{پایان منابع}} | |||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{ | {{پانویس}} | ||
{{سیاست}} | {{سیاست}} | ||
{{حکومت}} | {{حکومت}} | ||
[[رده:نظام سیاسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۵
نظام سیاسی اسلام، برای دستیابی به اهداف و آرمانهای متعالی، انسانی و الهی خود، سیر خاصی را دنبال میکند و حرکت خویش را بر پایهها و اصولی بنیاد مینهد که نتیجه طبیعی و منطقی آن، ایجاد زمینه و فراهمسازی بستری است که به تحقق هدفهای موردنظر میانجامد. برخی از مهمترین اصول عبارتاند از: کرامت انسانی؛ قانونمداری؛ شایستهسالاری؛ اصالت خدمت؛ جاودانگی و جهانشمولی.
مقدمه
نظام سیاسی اسلام، برای دستیابی به اهداف و آرمانهای متعالی، انسانی و الهی خود، سیر خاصی را دنبال میکند و حرکت خویش را بر پایهها و اصولی بنیاد مینهد که نتیجه طبیعی و منطقی آن، ایجاد زمینه و فراهمسازی بستری است که به تحقق هدفهای موردنظر میانجامد. اصول نظام سیاسی اسلام، هر چند در متنی رسمی و به صورت مدون نیامده است؛ اما با تعمق و دقت در منابع اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی، میتوان مواردی را به عنوان اصول نظام سیاسی اسلام برشمرد؛ از جمله: امامت و رهبری مستمر، اجتهاد مستمر فقها، بهرهمندی از علوم و تجارب پیشرفته بشری و توسعه آنها، نفی ستمگری و ستمپذیری و سلطهگری و سلطهپذیری، محو استبداد و خودکامگی، تأمین آزادیهای فردی و اجتماعی، تحکیم بنیاد خانواده، افزایش مشارکت اجتماعی در اداره امور، عمومی کردن امر به معروف و نهی از منکر، تحکیم برادری، وحدت و تعاون عمومی بین همه مردم، اسلامی بودن قوانین، برنامهریزی حمایتی در جهت زدودن فقر اجتماعی، و همچنین کرامت انسانی، قانونمداری، شایستهسالاری، اصالت خدمت و فراگیری. برخی از مهمترین اصول مذکور، در پنج محور زیر تبیین میشود:
نخست: کرامت انسانی
اسلام، انسان را برترین آفریده و اشرف مخلوقات میداند[۱]. وقتی انسان صاحب کرامت است، شایستگی پیوند با خدا و افتخار بندگی او را دارد. کرامت و عزت انسانی مبنای اخلاق اسلامی را شکل میدهد. پیامبر گرامی اسلام (ص) تلاش نمود تا جامعه اسلامی را از ذلت رهانیده و آنها را به عزت برساند[۲].
دوم: قانونمداری
هر جامعه برای تنظیم و آراستگی امور خود، نیازمند قانون و مقرراتی است که اجرای آنها، رشد و توسعه جامعه را نتیجه بدهد. در جامعهای که بر مدار عدالت میچرخد، از شاخصهای اصلی آن تکیه بر قانون و قانونگرایی است. قانونمداری عملی را میتوان در زندگی پیشوایان دینی به فراوانی مشاهده نمود[۳].
بقای هر حکومت و اصلاح امور هر جامعهای، بدون پایبندی مردم به قوانین و مقررات، امکانپذیر نیست. پایه نظم و امنیت و جریان صحیح امور و ایجاد شرایط مناسب برای تأمین حقوق و مصالح مردم، بر قانون استوار است و قانون، تا زمانی که به اجرا در نیاید و همگان بدان پایبند نباشند، صِرف وضع و تصویب آن، اثری ندارد[۴].
سوم: شایستهسالاری
در یک جامعه و نظام سالم، کسانی میتوانند عهدهدار مسؤولیتهای اجتماعی و سرپرستی امور شوند که صلاحیت و شایستگی لازم برای تصدی آن مسؤولیت را دارا باشند. شایستهسالاری، یا رعایت صلاحیت و اهلیت در تصدی مناصب حکومتی، یک اصل عقلی است و هر جامعهای که به دنبال تأمین خوشبختی و سعادت باشد از این قاعده پیروی میکند[۵].
چهارم: اصالت خدمت
در اسلام، قدرت و حکومت مقصد نهایی نیست، بلکه ابزاری است؛ جهت تحقق هدفهای والا و اصیل. حکومت و قدرت با جهتگیری اصلاح و خدمترسانی به بشریت مدّ نظر انبیا و اولیای الهی است[۶].
پنجم: جاودانگی و جهانشمولی
ابعاد فراگیر زمانی، مکانی و انسانی نظام سیاسی اسلام، آن را از اختصاص به عصر و زمان و مکان خاص خارج نموده و آن را مکتبی حیاتبخش برای همه بشریت، با هر رنگ و نژاد و زبان، قرار داده است. وقتی که اصل دعوت مطرح است، خطابهای قرآنی روی سخن خود را همه مردم (ناس) قرار میدهد: ﴿قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ﴾[۷]. فراگیری به عنوان یک اصل، نظام سیاسی اسلام را از چارچوبه مرز جغرافیایی، نژادی، زبانی و حتی اعتقادی خاص فراتر برده، آن را آئینی تعریف میکند که قدرت ساماندهی بشریت را با تحمل تفاوتها و اختلافات در سنتها و آئینها، دارد[۸].
پرسش مستقیم
منابع
پانویس
- ↑ چنانچه خداوند در قرآن کریم میفرماید: ﴿وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا﴾، «و به راستی ما فرزندان آدم را ارجمند داشتهایم و آنان را در خشکی و دریا (بر مرکب) سوار کردهایم و به آنان از چیزهای پاکیزه روزی دادهایم و آنان را بر بسیاری از آنچه آفریدهایم، نیک برتری بخشیدهایم» سوره اسراء، آیه ۷۰.
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۶۷؛ بهروز لک، غلام رضا، مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»، سیره سیاسی پیامبر اعظم، ص ۶۹.
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۷۰.
- ↑ ورعی، سید جواد، درسنامه فقه سیاسی، ص ۱۳۳.
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۷۱.
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۷۳.
- ↑ «بگو: ای مردم! جز این نیست که من برای شما بیمدهندهای آشکارم» سوره حج، آیه ۴۹.
- ↑ نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، ص ۱۷۴.