تکبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '{{یادآوری پانویس}} ' به '')
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط = [[تکبیر در قرآن]]
| پرسش مرتبط  =
}}


{{امامت}}
'''تکبیر''' به معنای بزرگ شمردن، به بزرگی یاد کردن، {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} گفتن است. یکی از [[واجبات]] و ارکان [[نماز]]، "[[تکبیرة الإحرام]]" است، یعنی گفتن {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} در آغاز [[نماز]] پس از [[نیّت]]. در فواصل متعدد [[نماز]] نیز تکبیر گفتن مستحبّ است. در تسبیحات اربعه و در [[تسبیح حضرت]] زهرا {{س}} و تکبیرهای روز [[عید فطر]] و قربان هم این ذکر وجود دارد. معنای آن یعنی [[خدا]] بزرگ‌تر است، بزرگ‌تر از آنکه به وصف آید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۵۸.</ref>.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[تکبیر در قرآن]] - [[تکبیر در حدیث]] - [[تکبیر در کلام اسلامی]] - [[تکبیر در زیارت]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[تکبیر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
'''تکبیر''' به معنای بزرگ شمردن، به بزرگی یاد کردن، {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} گفتن است. یکی از [[واجبات]] و ارکان [[نماز]]، "[[تکبیرة الإحرام]]" است، یعنی گفتن {{متن حدیث|اللَّهُ أَكْبَرُ}} در آغاز [[نماز]] پس از [[نیّت]]. در فواصل متعدد [[نماز]] نیز تکبیر گفتن مستحبّ است. در تسبیحات اربعه و در [[تسبیح حضرت]] زهرا{{س}} و تکبیرهای روز [[عید فطر]] و قربان هم این ذکر وجود دارد. معنای آن یعنی [[خدا]] بزرگ‌تر است، بزرگ‌تر از آنکه به [[وصف]] آید<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۵۸.</ref>.


==رابطه تکبیر با [[زیارت]]==
== رابطه تکبیر با [[زیارت]] ==
*از آدابی که برای [[زیارت]] مرقدهای [[مطهر]] بیان شده، گفتن تکبیر و [[تهلیل]] هنگام [[تشرف]] است. [[یاد خدا]] و [[حمد]] و [[ستایش]] او و ذکر [[توحید]] و [[تسبیح]] و [[تنزیه]]، هم توجه دادن به [[عظمت]] [[خداوند]] است که چنین شخصیت‌های عظیمی [[آفریده]] که عظمتشان در [[عبودیت]] و [[تواضع]] در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه [[انسان]] [[زائر]] است، تا درباره این [[پیشوایان الهی]]، دچار غلوّ نشود و نسبت‌های غلوّآمیز ندهد و محوریت [[توحید]] در همه مسائل [[حفظ]] شود. مثلًا در [[زیارت]] [[امام حسین]]{{ع}} [[روایت]] شده که قبل از [[زیارت]] و در بدو ورود، حتی وقتی به [[فرات]] می‌رسد تا [[غسل]] [[زیارت]] کند، [[صد]] مرتبه [[الله اکبر]]، [[صد]] مرتبه لا إِله إلّا [[الله]] و [[صد]] مرتبه [[صلوات]] بگوید. نیز در [[روایت]] است: هنگام [[زیارت]]، وقتی مقابل [[قبر]] [[امام]] [[معصوم]]{{ع}} قرار گرفت، اگر بگوید: {{عربی|«لا إِلَه إّلا اللهُ وَحْدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ»}} [[ثواب]] بسیاری برای او نوشته می‌شود<ref> مفاتیح الجنان، ادب پنجم از آداب زیارت.</ref>. ذکر گفتن وخدا را به یکتایی [[ستودن]] و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در حرم‌های [[مطهر]] اولیایی که [[مظهر]] [[اخلاص]] و [[توحید]] و ذکر و تسبیح‌اند، خوب‌تر<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۴۴.</ref>.
از آدابی که برای [[زیارت]] مرقدهای [[مطهر]] بیان شده، گفتن تکبیر و [[تهلیل]] هنگام [[تشرف]] است. [[یاد خدا]] و [[حمد]] و [[ستایش]] او و ذکر [[توحید]] و [[تسبیح]] و [[تنزیه]]، هم توجه دادن به عظمت [[خداوند]] است که چنین شخصیت‌های عظیمی [[آفریده]] که عظمتشان در [[عبودیت]] و [[تواضع]] در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه [[انسان]] [[زائر]] است، تا درباره این [[پیشوایان الهی]]، دچار غلوّ نشود و نسبت‌های غلوّآمیز ندهد و محوریت [[توحید]] در همه مسائل [[حفظ]] شود. مثلًا در [[زیارت]] [[امام حسین]] {{ع}} [[روایت]] شده که قبل از [[زیارت]] و در بدو ورود، حتی وقتی به [[فرات]] می‌رسد تا [[غسل]] [[زیارت]] کند، [[صد]] مرتبه [[الله اکبر]]، [[صد]] مرتبه لا إِله إلّا [[الله]] و [[صد]] مرتبه [[صلوات]] بگوید. نیز در [[روایت]] است: هنگام [[زیارت]]، وقتی مقابل [[قبر]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} قرار گرفت، اگر بگوید: {{متن حدیث|لا إِلَه إّلا اللهُ وَحْدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ}} [[ثواب]] بسیاری برای او نوشته می‌شود<ref> مفاتیح الجنان، ادب پنجم از آداب زیارت.</ref>. ذکر گفتن وخدا را به یکتایی [[ستودن]] و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در حرم‌های [[مطهر]] اولیایی که مظهر [[اخلاص]] و [[توحید]] و ذکر و تسبیح‌اند، خوب‌تر<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۳۴۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
==تکبیرة الاحرام==
آغاز نماز با [[تکبیر]] و پایان آن با [[تسلیم]] است<ref>قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۵۷: {{متن حدیث|وَ عَنْهُ{{ع}} أَنَّهُ قَالَ: افْتِتَاحُ الصَّلَاةِ تَكْبِيرَةُ الْإِحْرَامِ فَمَنْ تَرَكَهَا أَعَادَ وَ تَحْرِيمُ الصَّلَاةِ التَّكْبِيرُ وَ تَحْلِيلُهَا التَّسْلِيمُ}}.</ref>. در هنگام تکبیر آغاز نماز که از آن به تکبیرةالإحرام تعبیر می‌کنند - چون بعد از گفتن آن، دیگر شخص نمی‌تواند حرف بزند یا چیزی بخورد یا کاری انجام دهد - بالابردن دست‌ها تا بناگوش [[مستحب]] است. این مطلب از [[سیره پیامبر]]{{صل}} استفاده می‌شود. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: [[رسول خدا]]{{صل}} دست‌های خود را در هنگام تکبیرةالإحرام بلند می‌کرد تا برابر گوش می‌رسید؛ همچنین در هنگام تکبیر [[رکوع]] و [[سجده]]<ref>قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۶۲: {{متن حدیث|أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} كَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ حِينَ يُكَبِّرُ تَكْبِيرَةَ الْإِحْرَامِ حِذَاءَ أُذُنَيْهِ وَ حِينَ يُكَبِّرُ لِلرُّكُوعِ وَ حِينَ يَرْفَعُ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ}}.</ref>. [[پیامبر]]{{صل}} در آغاز نماز هفت بار تکبیر را تکرار می‌کردند. [[شیخ صدوق]] درباره علت آن روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} نقل کرده که فرمود:
رسول خدا{{صل}} برای نماز از [[منزل]] خارج شد. حسین در سخن‌گفتن تأخیر داشت؛ به‌گونه‌ای که ترسیدند وی سخن نگوید و گنگ باشد. پیامبر{{صل}} درحالی‌که حسین را بر دوشش حمل می‌کرد، برای نماز رفت و [[مردم]] پشت سر حضرت صف بستند. پیامبر{{صل}} حسین را در سمت راست خود قرار داد و نماز را با تکبیر آغاز کرد. حسین هم تکبیر گفت. وقتی پیامبر{{صل}} تکبیر حسین را شنید، آن را تکرار کرد. حسین هم تکرار کرد؛ تا اینکه هفت مرتبه پیامبر تکبیرةالإحرام را تکرار کرد و حسین هم تکرار کرد و این [[سنت]] شد که هفت بار تکبیرةالإحرام تکرار شود<ref>شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۰۵؛ همو، علل الشرائع، ص۳۳۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۳، صص۲۶ و ۲۸۶: {{متن حدیث|خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} إِلَى الصَّلَاةِ وَ قَدْ كَانَ الْحُسَيْنُ{{ع}} أَبْطَأَ عَنِ الْكَلَامِ حَتَّى تَخَوَّفُوا أَنَّهُ لَا يَتَكَلَّمُ وَ أَنْ يَكُونَ بِهِ خَرَسٌ فَخَرَجَ{{صل}} بِهِ حَامِلًا عَلَى عَاتِقِهِ وَ صَفَّ النَّاسُ خَلْفَهُ فَأَقَامَهُ عَلَى يَمِينِهِ فَافْتَتَحَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} الصَّلَاةَ فَكَبَّرَ الْحُسَيْنُ{{ع}} فَلَمَّا سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} تَكْبِيرَهُ عَادَ فَكَبَّرَ وَ كَبَّرَ الْحُسَيْنُ{{ع}} حَتَّى كَبَّرَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} سَبْعَ تَكْبِيرَاتٍ وَ كَبَّرَ الْحُسَيْنُ{{ع}}فَجَرَتِ السُّنَّةُ بِذَلِكَ}}.</ref>.
در این [[حدیث]] تکرار تکبیرةالإحرام به جهت تکرار آن توسط حضرت سیدالشّهداء دانسته شده است. گویا با این تکبیرها آن حضرت به سخن آمده است. در روایتی دیگر آمده که چون حسین{{ع}} خوب جواب نداد، حضرت [[سیدالمرسلین]]{{صل}} یک بار دیگر [[تکبیر]] می‌گفت و حسین می‌گفت تا آنکه حضرت [[هفت تکبیر]] گفت و حضرت سیدالشّهداء{{ع}} نیز گفت؛ پس [[سنت]] جاری شد که افتتاح [[نماز]] به هفت تکبیر باشد<ref>محمدتقی مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ج۴، ص۳۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۶۶</ref>.


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']]
# [[پرونده:81.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|'''فرهنگ زیارت''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1100518.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


{{زیارت}}
{{زیارت}}


[[رده:زیارت]]
[[رده:زیارت]]
[[رده:تکبیر]]
[[رده:ذکرهای مأثور]]
[[رده:مدخل فرهنگ زیارت]]
[[رده:مدخل فرهنگ زیارت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۰

تکبیر به معنای بزرگ شمردن، به بزرگی یاد کردن، «اللَّهُ أَكْبَرُ» گفتن است. یکی از واجبات و ارکان نماز، "تکبیرة الإحرام" است، یعنی گفتن «اللَّهُ أَكْبَرُ» در آغاز نماز پس از نیّت. در فواصل متعدد نماز نیز تکبیر گفتن مستحبّ است. در تسبیحات اربعه و در تسبیح حضرت زهرا (س) و تکبیرهای روز عید فطر و قربان هم این ذکر وجود دارد. معنای آن یعنی خدا بزرگ‌تر است، بزرگ‌تر از آنکه به وصف آید[۱].

رابطه تکبیر با زیارت

از آدابی که برای زیارت مرقدهای مطهر بیان شده، گفتن تکبیر و تهلیل هنگام تشرف است. یاد خدا و حمد و ستایش او و ذکر توحید و تسبیح و تنزیه، هم توجه دادن به عظمت خداوند است که چنین شخصیت‌های عظیمی آفریده که عظمتشان در عبودیت و تواضع در پیشگاه خداست، هم نوعی تعدیل نگاه و توجه انسان زائر است، تا درباره این پیشوایان الهی، دچار غلوّ نشود و نسبت‌های غلوّآمیز ندهد و محوریت توحید در همه مسائل حفظ شود. مثلًا در زیارت امام حسین (ع) روایت شده که قبل از زیارت و در بدو ورود، حتی وقتی به فرات می‌رسد تا غسل زیارت کند، صد مرتبه الله اکبر، صد مرتبه لا إِله إلّا الله و صد مرتبه صلوات بگوید. نیز در روایت است: هنگام زیارت، وقتی مقابل قبر امام معصوم (ع) قرار گرفت، اگر بگوید: «لا إِلَه إّلا اللهُ وَحْدَهُ لاشَرِیکَ لَهُ» ثواب بسیاری برای او نوشته می‌شود[۲]. ذکر گفتن وخدا را به یکتایی ستودن و او را بزرگ شمردن، در همه حال خوب است و در حرم‌های مطهر اولیایی که مظهر اخلاص و توحید و ذکر و تسبیح‌اند، خوب‌تر[۳].

تکبیرة الاحرام

آغاز نماز با تکبیر و پایان آن با تسلیم است[۴]. در هنگام تکبیر آغاز نماز که از آن به تکبیرةالإحرام تعبیر می‌کنند - چون بعد از گفتن آن، دیگر شخص نمی‌تواند حرف بزند یا چیزی بخورد یا کاری انجام دهد - بالابردن دست‌ها تا بناگوش مستحب است. این مطلب از سیره پیامبر(ص) استفاده می‌شود. امام صادق(ع) فرمودند: رسول خدا(ص) دست‌های خود را در هنگام تکبیرةالإحرام بلند می‌کرد تا برابر گوش می‌رسید؛ همچنین در هنگام تکبیر رکوع و سجده[۵]. پیامبر(ص) در آغاز نماز هفت بار تکبیر را تکرار می‌کردند. شیخ صدوق درباره علت آن روایتی از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمود: رسول خدا(ص) برای نماز از منزل خارج شد. حسین در سخن‌گفتن تأخیر داشت؛ به‌گونه‌ای که ترسیدند وی سخن نگوید و گنگ باشد. پیامبر(ص) درحالی‌که حسین را بر دوشش حمل می‌کرد، برای نماز رفت و مردم پشت سر حضرت صف بستند. پیامبر(ص) حسین را در سمت راست خود قرار داد و نماز را با تکبیر آغاز کرد. حسین هم تکبیر گفت. وقتی پیامبر(ص) تکبیر حسین را شنید، آن را تکرار کرد. حسین هم تکرار کرد؛ تا اینکه هفت مرتبه پیامبر تکبیرةالإحرام را تکرار کرد و حسین هم تکرار کرد و این سنت شد که هفت بار تکبیرةالإحرام تکرار شود[۶]. در این حدیث تکرار تکبیرةالإحرام به جهت تکرار آن توسط حضرت سیدالشّهداء دانسته شده است. گویا با این تکبیرها آن حضرت به سخن آمده است. در روایتی دیگر آمده که چون حسین(ع) خوب جواب نداد، حضرت سیدالمرسلین(ص) یک بار دیگر تکبیر می‌گفت و حسین می‌گفت تا آنکه حضرت هفت تکبیر گفت و حضرت سیدالشّهداء(ع) نیز گفت؛ پس سنت جاری شد که افتتاح نماز به هفت تکبیر باشد[۷].[۸].

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۵۸.
  2. مفاتیح الجنان، ادب پنجم از آداب زیارت.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۳۴۴.
  4. قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۵۷: «وَ عَنْهُ(ع) أَنَّهُ قَالَ: افْتِتَاحُ الصَّلَاةِ تَكْبِيرَةُ الْإِحْرَامِ فَمَنْ تَرَكَهَا أَعَادَ وَ تَحْرِيمُ الصَّلَاةِ التَّكْبِيرُ وَ تَحْلِيلُهَا التَّسْلِيمُ».
  5. قاضی نعمان، دعائم الإسلام، ج۱، ص۶۲: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) كَانَ يَرْفَعُ يَدَيْهِ حِينَ يُكَبِّرُ تَكْبِيرَةَ الْإِحْرَامِ حِذَاءَ أُذُنَيْهِ وَ حِينَ يُكَبِّرُ لِلرُّكُوعِ وَ حِينَ يَرْفَعُ رَأْسَهُ مِنَ الرُّكُوعِ».
  6. شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۰۵؛ همو، علل الشرائع، ص۳۳۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۳، صص۲۶ و ۲۸۶: «خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِلَى الصَّلَاةِ وَ قَدْ كَانَ الْحُسَيْنُ(ع) أَبْطَأَ عَنِ الْكَلَامِ حَتَّى تَخَوَّفُوا أَنَّهُ لَا يَتَكَلَّمُ وَ أَنْ يَكُونَ بِهِ خَرَسٌ فَخَرَجَ(ص) بِهِ حَامِلًا عَلَى عَاتِقِهِ وَ صَفَّ النَّاسُ خَلْفَهُ فَأَقَامَهُ عَلَى يَمِينِهِ فَافْتَتَحَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) الصَّلَاةَ فَكَبَّرَ الْحُسَيْنُ(ع) فَلَمَّا سَمِعَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) تَكْبِيرَهُ عَادَ فَكَبَّرَ وَ كَبَّرَ الْحُسَيْنُ(ع) حَتَّى كَبَّرَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) سَبْعَ تَكْبِيرَاتٍ وَ كَبَّرَ الْحُسَيْنُ(ع)فَجَرَتِ السُّنَّةُ بِذَلِكَ».
  7. محمدتقی مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ج۴، ص۳۲.
  8. ذاکری، علی اکبر، سیره عبادی معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۶۶