ازدواج: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[ازدواج در قرآن]] - [[ازدواج در فقه اسلامی]] - [[ازدواج در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[ازدواج در معارف و سیره معصوم]] - [[ازدواج در معارف و سیره نبوی]] - [[ازدواج در معارف و سیره رضوی]] - [[ازدواج در معارف و سیره امام جواد]] - [[ازدواج در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ازدواج
| عنوان مدخل  = ازدواج
| مداخل مرتبط = [[ازدواج در قرآن]] - [[ازدواج در فقه اسلامی]] - [[ازدواج در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[ازدواج در معارف و سیره نبوی]] - [[ازدواج درمعارف و سیره رضوی]] - [[ازدواج درمعارف و سیره امام جواد]]
| پرسش مرتبط  =
}}
==مقدمه==
ازدواج یعنی قبول ‌کردن یک [[سلسله]] تعهدات و [[مسئولیت‌ها]]<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۲.</ref>. ازدواج اولین مرحله خروج از خود طبیعی فردی و توسعه پیدا کردن [[شخصیت انسان]] است<ref>تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۵۲.</ref>. ازدواج در [[سیستم]] [[اسلامی]] یعنی از [[محدودیت]] به آزادی‌آمدن. ازدواجی که پایه و خاصیت روانی‌اش از محدودیت به [[آزادی]] آمدن است به دنبال خود [[استحکام]] می‌آورد<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.</ref>. ازدواج در سیستم [[فرهنگی]] یعنی آزادی را محدودکردن، از آزادی به محدودیت‌آمدن<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۱۵.</ref>.


==[[ازدواج موقت]]==
'''ازدواج''' به معنای قرین‌شدن با یکدیگر، شوهرکردن، زن‌گرفتن و زناشویی است. ازدواج به قدمت [[خلقت]] [[آدمی]] است؛ زیرا پس از [[آفرینش]] [[حضرت آدم]]{{ع}}، [[خداوند]] همسرش را آفرید و او را به همسری وی درآورد. در [[قرآن کریم]]، [[فلسفه]] و آثار ازدواج، افزایش نسل، ایجاد [[آسایش]]، [[مودت]] و [[رحمت]] و از [[آیات]] و نشانه‌های وجود خداوند معرفی شده است. [[فقها]] در تحقق و درستی ازدواج شروطی ذکر کرده‌اند: [[عقد]]؛ [[اذن]] [[ولیّ]]؛ مَهر.
ازدواج موقت عبارت است از نوعی ازدواج با تعهدهایی، منتها تعهدهای [[آزاد]]، یعنی تعهدها بستگی دارد به شرایطی که طرفین با توافق با یکدیگر می‌پذیرند: مثلاً [[تکلیف]] بقیه را روشن می‌کنند. [[اسلام]] این اجازه را داده است، برای اینکه در آنجا که ازدواج دائم میسور نیست، دیگر در عزوبت و تجرد بسر نبرند که عزوبت و تجرد، خودش خود به خود مفاسدی دارد<ref>آشنایی با قرآن، جلد چهارم، ص۷۲.</ref>.
 
== مقدمه ==
{{اصلی|ازدواج در جامعه‌شناسی اسلامی}}
میل به ازدواج و [[همسرگزینی]] به اقتضای [[حکمت الهی]] در ساختمان وجودی [[انسان]] تعبیه شده و تدبیر الهی چنین اقتضا کرده که ارضای نیاز جنسی، تأمین بخشی از نیازهای [[عاطفی]]، ارضای [[حس]] جاودانه‌خواهی از طریق تولید نسل، تکامل روحی در پرتو تعهدورزی و ایفای نقش‌های [[خانوادگی]] و... از مجرای آن تحقق یابد. علاوه بر نیازهای فردی، [[ضرورت]] تأمین برخی از مصالح اجتماعی نیز در سوق‌دهی به سمت ازدواج و [[تشکیل خانواده]] مدخلیت داشته است. مهم‌ترین ویژگی [[خانواده]] کنترل روابط جنسی مرد و [[زن]] در چارچوب ضوابط و معیارهای خاص عرفی و [[دینی]] است. همسری در این [[نظام]] الزاماً جنبه اختصاصی داشته و این خود با توجه به مجموع ملاحظه‌های فردی و [[اجتماعی]] و توقع دستیابی به نتیجه‌های مورد نظر، [[بهترین]] الگوی ممکن است و متقابلاً فقدان آن، زمینه بروز آسیب‌ها و عوارض بعضاً جبران‌ناپذیری را فراهم می‌سازد. کسب حیثیت و اعتبار [[اجتماعی]] در [[جامعه اسلامی]] نیز از جمله آثار مترتب بر تأهل و [[همسرگزینی]] است که از سنخ انگیزه‌های [[درجه]] دوم این [[اقدام]] شمرده می‌شود. مصالح اجتماعی [[انسان]] اقتضا دارد [[زندگی]] وی به صورت [[خانوادگی]] تشکیل شود و جریان پیدا کند و روابط [[زن]] و مرد باید تحت کنترل و ضوابط و معیارهای خاصی انجام شود و [[همسر]] باید جنبه اختصاصی داشته باشد. از جمله مصالح اجتماعی آن است که باید با [[تشکیل خانواده]] نسل [[انسان]] [[حفظ]] شود و سپس بسیاری از مسائل [[اجتماعی]] و حقوقی مانند [[ارث]]، [[انفاق]] و [[تربیت]] و دیگر مسئولیت‌هایی که پدر و مادر نسبت به فرزند خویش دارند یا صداق و [[انفاق]] و تمتع و التذاذ و [[اطاعت]] و دیگر مسئولیت‌هایی که هر یک از دو [[همسر]] نسبت به یکدیگر دارند، بر [[تشکیل خانواده]] و [[حفظ]] نسل بار خواهد شد<ref>محمدتقی مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ج۲، ص۲۴۰ و ۲۴۶.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۲۵.</ref>
 
== معناشناسی ==
ازدواج برگرفته از واژه زوج به معنای جفت در مقابل فرد<ref>جوهری، الصحاح، ۱/۳۲۰؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۲/۲۹۱.</ref> و به معنای قرین‌شدن با یکدیگر، شوهرکردن، زن‌گرفتن و زناشویی<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۸/۱۱۴۵۴.</ref> است. در [[فقه]] در همان معنای لغوی و [[عرفی]] به‌کار رفته‌است و به آن [[نکاح]] نیز گفته می‌شود<ref>[[اکبر زراعتیان|زراعتیان، اکبر]]، [[ازدواج - زراعتیان (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.</ref>.
 
== پیشینه ==
ازدواج به قدمت [[خلقت]] [[آدمی]] است؛ زیرا پس از [[آفرینش]] [[حضرت آدم]]{{ع}}، [[خداوند]] همسرش را آفرید و او را به همسری وی درآورد<ref>کلینی، الکافی، ۵/۴۴۲.</ref>. ازدواج پیوسته به عنوان سنتی مورد [[احترام]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۵.</ref> در میان [[ادیان الهی]] و [[ملل]] مختلف از [[قراردادها]] و [[احکام]] خاصی [[پیروی]] کرده‌است و در [[اسلام]] جایگاهی ویژه دارد.
 
در [[قرآن کریم]]، [[فلسفه]] و آثار ازدواج، افزایش نسل<ref>سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>، ایجاد [[آسایش]]، [[مودت]] و [[رحمت]] و از [[آیات]] و نشانه‌های وجود خداوند<ref>سوره روم، آیه ۲۱.</ref> معرفی شده است. [[روایات]]، ازدواج را [[سنت پیامبر]]{{صل}}<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۵.</ref> و موجب [[پاکدامنی]] [[انسان‌ها]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۳۶.</ref>، [[حفظ]] [[عفاف]]، [[گشایش]] درهای [[رحمت الهی]]<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۲.</ref>، کامل‌شدن نیمی از [[دین]]<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۷.</ref> و دریافت پاداش مضاعف<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۸.</ref> و از هر بنایی، پیش خداوند محبوب‌تر<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۳–۱۵۴.</ref> معرفی کرده و [[رهبانیت]] و پرهیز از این [[سنت نبوی]] را امری ناپسند<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۲۱؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۵.</ref> دانسته است<ref>[[اکبر زراعتیان|زراعتیان، اکبر]]، [[ازدواج - زراعتیان (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.</ref>.
 
== حکم ازدواج ==
{{اصلی|ازدواج در فقه اسلامی}}
عقد ازدواج یا برای مدّتی معیّن منعقد می‏‌شود یا برای همیشه، از اوّلی به [[متعه]] یا [[ازدواج موقّت]] و از دومی به ازدواج دائم تعبیر می‏‌شود. ازدواج به خودی خود برای [[مشتاق]] آن و نیز به قول مشهور برای غیر مشتاق، [[مستحب]] و ترک آن [[مکروه]] است؛ امّا در صورت [[خوف]] وقوع در [[گناه]] به سبب ترک آن، [[واجب]] است.
 
ازدواج به لحاظ کسی که با او پیوند [[زناشویی]] بسته می‏‌شود یا [[حرام]] است، مانند ازدواج با محارم، یا مکروه است، مانند ازدواج با نازا و شرابخوار و یا مستحب، مانند ازدواج با زن بِکر (دوشیزه)، پاکدامن، فرزندآور و [[فرمان]] بردار شوهر<ref>جواهر الکلام، ج۸، ص۲۹، ۱۴ و ۳۳ ـ ۳۴؛ العروة الوثقی، ج۲، ص۷۹۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۷ ـ ۵۹ و ۷۹ ـ ۸۴.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۱، ص ۳۹۰-۳۹۱.</ref>
 
== انتخاب همسر ==
{{اصلی|انتخاب همسر}}
[[زن]] و شوهر از ارکان [[خانواده]] به شمار می‌روند و خانواده مهم‌ترین نقش را در [[تربیت فرزند]] ایفا می‌کند؛ از این‌رو، اگر [[همسران]] از لحاظ جسمی، افرادی سالم و از لحاظ [[روحی]] و [[معنوی]]، [[صالح]] و [[تربیت یافته]] باشند به جدّ می‌توان گفت بخش مهمی از تربیت فرزند، سامان یافته و تضمین شده است. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} هم، دیگران را به این امر خطیر سفارش کرده‌اند و هم خود در انتخاب همسر دقت نموده‌اند. پیامبر اکرم{{صل}} می‌فرماید: «به هم‌شأن خود زن بدهید و از هم‌شأن خود زن بگیرید و برای نطفه‌های خود [جایگاهی مناسب] [[انتخاب]] کنید»<ref>{{متن حدیث|أَنْكِحُوا الْأَكْفَاءَ وَ انْكِحُوا فِيهِمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِكُمْ}}؛ حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۹.</ref>.
 
[[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} در عمل، درباره خود و خانواده خود چنین کرده و در انتخاب همسر، دقت لازم را مبذول داشته‌اند. اهمیت مسئله انتخاب همسر در [[سیره معصومان]]{{عم}} روشن است. اما باید توجه داشت که تمام اهمیت این مسئله برای [[تربیت فرزند]] نیست، بلکه چنان که در برخی از [[روایات]] آمده، برای ایجاد تفاهمِ [[زن]] و شوهر و [[ثبات]] و [[آسایش]] [[خانواده]] نیز می‌تواند باشد که آن هم محیط [[امن]] و سالمی را برای تربیت فراهم می‌آورد. برای نمونه، یکی از ویژگی‌هایی که [[معصومان]]{{عم}} به رعایت آن در انتخاب همسر سفارش کرده‌اند و ازدواج امیرمؤمنان علی{{ع}} و [[حضرت زهرا]]{{س}} نیز با توجه به این ملاک بوده است، هم‌شأن بودن [[زن]] و شوهر است. این امر مهم‌ترین عامل تفاهم زن و شوهر و استحکام [[نظام]] [[خانواده]] است که این نیز مهم‌ترین عامل در پرورش درست [[فرزندان]] است. در مقابل، تفاهم نداشتن [[همسران]] و درگیری آنها که موجب ایجاد خدشه در کانون [[تربیت]] می‌شود، مهم‌ترین و بیشترین عامل [[انحراف]] فرزندان است<ref>[[سید علی حسینی‌زاده|حسینی‌زاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص ۳۶.</ref>.
 
== انواع ازدواج ==
ازدواج در یک تقسیم‌بندی، بر اساس فقه شیعه، به دایم و موقت تقسیم شده‌ است<ref>انصاری، کتاب النکاح، ۲۸.</ref>. ازدواج موقت که از آن به مُتعه تعبیر شده، در قرآن کریم ذکر شده‌ است<ref>سوره نساء، آیه ۲۴.</ref>. [[مشروعیت]] این ازدواج، با [[احادیث]] بسیاری نیز ثابت<ref>کلینی، الکافی، ۵/۴۴۸–۴۶۴؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۱/۵–۸۰.</ref> و به عنوان حکمی [[قرآنی]] و سنتی [[نبوی]] معرفی شده‌است<ref>حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۱/۶ و ۹.</ref>. پاره‌ای تفاوت‌ها، در [[احکام]] و شرایط، ازدواج موقت را از دایم متمایز ساخته‌است؛ مانند موقت‌ بودن این نوع ازدواج که موجب می‌شود زوجین در پایان مدت تعیین‌ شده، بدون نیاز به [[طلاق]] از همدیگر جدا و نامحرم شوند. همچنین در [[متعه]]، تعیین مدت و مهریه شرط است و [[زن]] و شوهر از یکدیگر [[ارث]] نمی‌برند و [[نفقه]] زوجه نیز بر زوج [[واجب]] نیست<ref> امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۷۴.</ref>.<ref>[[اکبر زراعتیان|زراعتیان، اکبر]]، [[ازدواج - زراعتیان (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.</ref>
 
== شرایط ازدواج ==
[[فقها]] در تحقق و درستی ازدواج شروطی ذکر کرده‌اند:
# '''[[عقد]]:''' فقها ادعای [[اجماع]] کرده‌اند<ref>بحرانی، الحدائق الناضره، ۲۳/۱۵۶؛ طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ۱۱/۱۰.</ref> که خواندن صیغه عقد (ایجاب و قبول لفظی) شرط صحت ازدواج است و [[رضایت]] [[قلبی]] یا ایجاب و قبول عملی که همان معاطات است، کفایت نمی‌کند<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۲۲/۲۱۱؛ انصاری، کتاب النکاح، ۷۷؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۵/۵۹۶؛ خویی، موسوعه، ۳۳/۱۲۸.</ref>.
# '''[[اذن]] [[ولیّ]]:''' [[فقها]] از دیرباز در [[ضرورت]] [[اجازه]] ولیّ، یعنی پدر یا جد پدری در ازدواج دایم یا موقت دختر باکره‌ای که به سن [[رشد]] رسیده‌است [[اختلاف]] نظر داشته‌اند؛ هرچند در [[لزوم]] اذن ولی برای ازدواج صغیره و عدم لزوم اذن ولیّ برای ازدواج غیر باکره، اختلافی وجود ندارد.
# '''مَهر:''' مهر دادن از سنت‌های کهن در روابط خانوادگی است که از آن به «صداق» و «کابین» نیز تعبیر می‌کنند<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳/۱۹۳۳۵.</ref> و مراد از آن عین یا عملی است که مالیت داشته و قابل انتفاع [[شرعی]] باشد و هنگام ازدواج به صورت نقد از جانب مرد پرداخت می‌شود یا بر [[ذمه]] او قرار داده می‌شود<ref>[[اکبر زراعتیان|زراعتیان، اکبر]]، [[ازدواج - زراعتیان (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی ج۱]]، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.</ref>.
 
== آداب مباشرت ==
{{اصلی|آداب مباشرت}}
از روش‌های زمینه‌ساز پیش از تولد در [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} [[معاشرت]] و روابط صحیح و سالم پدر و مادر است. روابط درست والدین، علاوه بر اینکه الگوی سالم معاشرت را فراروی [[فرزندان]] می‌گذارد، موجب می‌شود فرزندان نیز برای والدین [[احترام]] ویژه‌ای قائل شوند و از آنها حرف‌شنوی داشته باشند. روابط والدین دامنه گسترده‌ای دارد، بخشی از این رابطه مربوط به پیش از تولد فرزند، یعنی روابط آنها در خصوص آمیزش و مباشرت است. در متون [[اسلامی]]، [[روایات]] بسیاری از بزرگان [[دین]] درباره آداب آمیزش و تأثیر آن در [[روح]] و جسم فرزند آمده است. آنچه در [[سیره معصومان]]{{عم}} آمده، سفارش‌های [[پیامبر]]{{صل}} به علی{{ع}} در زمینه [[زمان]]، مکان، حالات [[روحی]] [[حاکم]] بر [[همسران]] در زمان آمیزش کرده است.
 
حالات روحی و [[معنوی]] [[انسان]] و حتی نوع غذا به قدری در پیدایش فرزند مؤثر است که پیامبر{{صل}} قبل از انعقاد نطفه [[فاطمه زهرا]]{{س}}، تنها یادگار خود، به [[دستور خداوند]]، چهل [[روز]] خلوت گزید و به [[روزه]] و [[عبادت]] پرداخت؛ در پایان چهل روز هم از غذاهای بهشتی‌ای که جبرئیل برای او آورد، تناول کرد<ref>قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج۱، ص۲۴۷.</ref> و نتیجه آن [[فرزندی]] شد که یازده [[امام]] [[معصوم]] از نسل او به [[بشریت]] [[روشنایی]] بخشید.
 
تأثیر آداب آمیزش در [[تربیت فرزند]]، که در سیره معصومان{{عم}} و روایات ذکر شده، بر دو گونه است: تأثیر در صحت و سلامت جسمی و حتی چهره فرزند؛ تأثیر معنوی یا تأثیر در [[روح]] و روان فرزند<ref>[[سید علی حسینی‌زاده|حسینی‌زاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت]]، ص ۴۳.</ref>.
 
== تحکیم روابط زناشویی ==
# '''[[عفو و گذشت]]:''' [[انسان‌ها]] کم و بیش [[اهل]] لغزش‌اند و بهترین‌شان کسانی هستند که از اشتباه‌های دیگران چشم بپوشند و عیب‌های همدیگر را بزرگ جلوه ندهند که این خود، به خوشی‌ها و [[زیبایی]] [[زندگی]] می‌افزاید. این صفت [[نیکو]]، در زندگی [[زناشویی]] اهمیت ویژه‌ای می‌یابد؛ زیرا [[زن]] و شوهر در کنار هم زندگی می‌کنند و در صورت چشم نپوشیدن از لغزش‌های طرف مقابل، وجودشان برای همدیگر تحمل‌ناپذیر خواهد بود. بیشترین سفارش [[اسلام]] در مورد مسائل [[خانوادگی]] نیز گذشت و چشم‌پوشی زن و شوهر از کج‌خلقی‌ها و اشتباه‌های یکدیگر است.
# '''نشان دادن علاقه:''' بنای [[خانواده]] بر پایه [[محبت]] [[استوار]] است. با مهر و [[دوستی]]، بسیاری از کاستی‌ها جبران می‌شود و بدون آن، بسیاری از خصلت‌های پسندیده دیگر [[درک]] نمی‌شود. در زندگی زناشویی، [[الفت]] و [[مهربانی]]، [[دل‌ها]] را به هم نزدیک می‌سازد و [[امید]] و [[اطمینان]] را در وجود [[همسر]] می‌نشاند. محبت زن و شوهر نسبت به یکدیگر می‌تواند به وسیله زبان یا با روش‌های مختلف در عمل و در موقعیت‌های گوناگون بیان شود. اظهار [[دوستی]] نیز باید با بیان کلماتی صریح و عاشقانه شکل بگیرد تا [[روح]] غبار گرفته در مسیر [[زندگی]] به [[پاکی]] بدل شود و [[نشاط]] و [[شادابی]] در رگ‌های زندگی جریان یابد.
# '''پرهیز از چشم و هم‌چشمی:''' یکی از موضوع‌های مهمی که از آغاز زندگی مشترک می‌تواند بنیان [[خانواده]] را برهم زند، توقع‌های نامحدود و [[حاکم]] شدن روح [[تجمل‌گرایی]] و رقابت مادی است. [[زنان]] خانه‌دار اگر [[مدیریت]] امور [[خانه]] را بر محور [[قناعت]] و پرهیز از خرج‌های [[بیهوده]] و تشریفاتی تنظیم نکنند و از شوهر خود انتظارهای بی‌جا و خارج از توان [[مالی]] او داشته باشند، باید در [[انتظار]] رخ دادن تنش باشند؛ زیرا یا همسرشان به خواسته‌های افزون‌طلبانه آنان بی‌توجهی می‌کند که این کار به بگومگو و درگیری می‌انجامد یا به دنبال برآوردن خواسته‌های بی‌حساب آنان می‌رود. در صورت دوم، افزون بر آنکه باید بسیاری از [[گرفتاری‌ها]] را تحمل کند، امکان دارد زندگی‌شان به [[حرام]] نیز [[آلوده]] شود<ref>[[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|کانون محبت]]، ص۲۶ ـ ۲۸.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1100662.jpg|22px]] [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|'''فرهنگ مطهر''']]
# [[پرونده:11227.jpg|22px]] [[سید علی حسینی‌زاده|حسینی‌زاده]] و [[محمد داوودی|داوودی]]، [[سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (کتاب)|'''سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت''']]
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:IM009731.jpg|22px]] [[اکبر زراعتیان|زراعتیان، اکبر]]، [[ازدواج - زراعتیان (مقاله)|مقاله «ازدواج»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۱''']]
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
# [[پرونده:1379753.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|'''کانون محبت''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۲۰: خط ۶۱:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:ازدواج]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:احکام فقهی]]
[[رده:خانواده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۲

ازدواج به معنای قرین‌شدن با یکدیگر، شوهرکردن، زن‌گرفتن و زناشویی است. ازدواج به قدمت خلقت آدمی است؛ زیرا پس از آفرینش حضرت آدم(ع)، خداوند همسرش را آفرید و او را به همسری وی درآورد. در قرآن کریم، فلسفه و آثار ازدواج، افزایش نسل، ایجاد آسایش، مودت و رحمت و از آیات و نشانه‌های وجود خداوند معرفی شده است. فقها در تحقق و درستی ازدواج شروطی ذکر کرده‌اند: عقد؛ اذن ولیّ؛ مَهر.

مقدمه

میل به ازدواج و همسرگزینی به اقتضای حکمت الهی در ساختمان وجودی انسان تعبیه شده و تدبیر الهی چنین اقتضا کرده که ارضای نیاز جنسی، تأمین بخشی از نیازهای عاطفی، ارضای حس جاودانه‌خواهی از طریق تولید نسل، تکامل روحی در پرتو تعهدورزی و ایفای نقش‌های خانوادگی و... از مجرای آن تحقق یابد. علاوه بر نیازهای فردی، ضرورت تأمین برخی از مصالح اجتماعی نیز در سوق‌دهی به سمت ازدواج و تشکیل خانواده مدخلیت داشته است. مهم‌ترین ویژگی خانواده کنترل روابط جنسی مرد و زن در چارچوب ضوابط و معیارهای خاص عرفی و دینی است. همسری در این نظام الزاماً جنبه اختصاصی داشته و این خود با توجه به مجموع ملاحظه‌های فردی و اجتماعی و توقع دستیابی به نتیجه‌های مورد نظر، بهترین الگوی ممکن است و متقابلاً فقدان آن، زمینه بروز آسیب‌ها و عوارض بعضاً جبران‌ناپذیری را فراهم می‌سازد. کسب حیثیت و اعتبار اجتماعی در جامعه اسلامی نیز از جمله آثار مترتب بر تأهل و همسرگزینی است که از سنخ انگیزه‌های درجه دوم این اقدام شمرده می‌شود. مصالح اجتماعی انسان اقتضا دارد زندگی وی به صورت خانوادگی تشکیل شود و جریان پیدا کند و روابط زن و مرد باید تحت کنترل و ضوابط و معیارهای خاصی انجام شود و همسر باید جنبه اختصاصی داشته باشد. از جمله مصالح اجتماعی آن است که باید با تشکیل خانواده نسل انسان حفظ شود و سپس بسیاری از مسائل اجتماعی و حقوقی مانند ارث، انفاق و تربیت و دیگر مسئولیت‌هایی که پدر و مادر نسبت به فرزند خویش دارند یا صداق و انفاق و تمتع و التذاذ و اطاعت و دیگر مسئولیت‌هایی که هر یک از دو همسر نسبت به یکدیگر دارند، بر تشکیل خانواده و حفظ نسل بار خواهد شد[۱].[۲]

معناشناسی

ازدواج برگرفته از واژه زوج به معنای جفت در مقابل فرد[۳] و به معنای قرین‌شدن با یکدیگر، شوهرکردن، زن‌گرفتن و زناشویی[۴] است. در فقه در همان معنای لغوی و عرفی به‌کار رفته‌است و به آن نکاح نیز گفته می‌شود[۵].

پیشینه

ازدواج به قدمت خلقت آدمی است؛ زیرا پس از آفرینش حضرت آدم(ع)، خداوند همسرش را آفرید و او را به همسری وی درآورد[۶]. ازدواج پیوسته به عنوان سنتی مورد احترام[۷] در میان ادیان الهی و ملل مختلف از قراردادها و احکام خاصی پیروی کرده‌است و در اسلام جایگاهی ویژه دارد.

در قرآن کریم، فلسفه و آثار ازدواج، افزایش نسل[۸]، ایجاد آسایش، مودت و رحمت و از آیات و نشانه‌های وجود خداوند[۹] معرفی شده است. روایات، ازدواج را سنت پیامبر(ص)[۱۰] و موجب پاکدامنی انسان‌ها[۱۱]، حفظ عفاف، گشایش درهای رحمت الهی[۱۲]، کامل‌شدن نیمی از دین[۱۳] و دریافت پاداش مضاعف[۱۴] و از هر بنایی، پیش خداوند محبوب‌تر[۱۵] معرفی کرده و رهبانیت و پرهیز از این سنت نبوی را امری ناپسند[۱۶] دانسته است[۱۷].

حکم ازدواج

عقد ازدواج یا برای مدّتی معیّن منعقد می‏‌شود یا برای همیشه، از اوّلی به متعه یا ازدواج موقّت و از دومی به ازدواج دائم تعبیر می‏‌شود. ازدواج به خودی خود برای مشتاق آن و نیز به قول مشهور برای غیر مشتاق، مستحب و ترک آن مکروه است؛ امّا در صورت خوف وقوع در گناه به سبب ترک آن، واجب است.

ازدواج به لحاظ کسی که با او پیوند زناشویی بسته می‏‌شود یا حرام است، مانند ازدواج با محارم، یا مکروه است، مانند ازدواج با نازا و شرابخوار و یا مستحب، مانند ازدواج با زن بِکر (دوشیزه)، پاکدامن، فرزندآور و فرمان بردار شوهر[۱۸].[۱۹]

انتخاب همسر

زن و شوهر از ارکان خانواده به شمار می‌روند و خانواده مهم‌ترین نقش را در تربیت فرزند ایفا می‌کند؛ از این‌رو، اگر همسران از لحاظ جسمی، افرادی سالم و از لحاظ روحی و معنوی، صالح و تربیت یافته باشند به جدّ می‌توان گفت بخش مهمی از تربیت فرزند، سامان یافته و تضمین شده است. پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) هم، دیگران را به این امر خطیر سفارش کرده‌اند و هم خود در انتخاب همسر دقت نموده‌اند. پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: «به هم‌شأن خود زن بدهید و از هم‌شأن خود زن بگیرید و برای نطفه‌های خود [جایگاهی مناسب] انتخاب کنید»[۲۰].

پیامبر(ص) و ائمه(ع) در عمل، درباره خود و خانواده خود چنین کرده و در انتخاب همسر، دقت لازم را مبذول داشته‌اند. اهمیت مسئله انتخاب همسر در سیره معصومان(ع) روشن است. اما باید توجه داشت که تمام اهمیت این مسئله برای تربیت فرزند نیست، بلکه چنان که در برخی از روایات آمده، برای ایجاد تفاهمِ زن و شوهر و ثبات و آسایش خانواده نیز می‌تواند باشد که آن هم محیط امن و سالمی را برای تربیت فراهم می‌آورد. برای نمونه، یکی از ویژگی‌هایی که معصومان(ع) به رعایت آن در انتخاب همسر سفارش کرده‌اند و ازدواج امیرمؤمنان علی(ع) و حضرت زهرا(س) نیز با توجه به این ملاک بوده است، هم‌شأن بودن زن و شوهر است. این امر مهم‌ترین عامل تفاهم زن و شوهر و استحکام نظام خانواده است که این نیز مهم‌ترین عامل در پرورش درست فرزندان است. در مقابل، تفاهم نداشتن همسران و درگیری آنها که موجب ایجاد خدشه در کانون تربیت می‌شود، مهم‌ترین و بیشترین عامل انحراف فرزندان است[۲۱].

انواع ازدواج

ازدواج در یک تقسیم‌بندی، بر اساس فقه شیعه، به دایم و موقت تقسیم شده‌ است[۲۲]. ازدواج موقت که از آن به مُتعه تعبیر شده، در قرآن کریم ذکر شده‌ است[۲۳]. مشروعیت این ازدواج، با احادیث بسیاری نیز ثابت[۲۴] و به عنوان حکمی قرآنی و سنتی نبوی معرفی شده‌است[۲۵]. پاره‌ای تفاوت‌ها، در احکام و شرایط، ازدواج موقت را از دایم متمایز ساخته‌است؛ مانند موقت‌ بودن این نوع ازدواج که موجب می‌شود زوجین در پایان مدت تعیین‌ شده، بدون نیاز به طلاق از همدیگر جدا و نامحرم شوند. همچنین در متعه، تعیین مدت و مهریه شرط است و زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی‌برند و نفقه زوجه نیز بر زوج واجب نیست[۲۶].[۲۷]

شرایط ازدواج

فقها در تحقق و درستی ازدواج شروطی ذکر کرده‌اند:

  1. عقد: فقها ادعای اجماع کرده‌اند[۲۸] که خواندن صیغه عقد (ایجاب و قبول لفظی) شرط صحت ازدواج است و رضایت قلبی یا ایجاب و قبول عملی که همان معاطات است، کفایت نمی‌کند[۲۹].
  2. اذن ولیّ: فقها از دیرباز در ضرورت اجازه ولیّ، یعنی پدر یا جد پدری در ازدواج دایم یا موقت دختر باکره‌ای که به سن رشد رسیده‌است اختلاف نظر داشته‌اند؛ هرچند در لزوم اذن ولی برای ازدواج صغیره و عدم لزوم اذن ولیّ برای ازدواج غیر باکره، اختلافی وجود ندارد.
  3. مَهر: مهر دادن از سنت‌های کهن در روابط خانوادگی است که از آن به «صداق» و «کابین» نیز تعبیر می‌کنند[۳۰] و مراد از آن عین یا عملی است که مالیت داشته و قابل انتفاع شرعی باشد و هنگام ازدواج به صورت نقد از جانب مرد پرداخت می‌شود یا بر ذمه او قرار داده می‌شود[۳۱].

آداب مباشرت

از روش‌های زمینه‌ساز پیش از تولد در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) معاشرت و روابط صحیح و سالم پدر و مادر است. روابط درست والدین، علاوه بر اینکه الگوی سالم معاشرت را فراروی فرزندان می‌گذارد، موجب می‌شود فرزندان نیز برای والدین احترام ویژه‌ای قائل شوند و از آنها حرف‌شنوی داشته باشند. روابط والدین دامنه گسترده‌ای دارد، بخشی از این رابطه مربوط به پیش از تولد فرزند، یعنی روابط آنها در خصوص آمیزش و مباشرت است. در متون اسلامی، روایات بسیاری از بزرگان دین درباره آداب آمیزش و تأثیر آن در روح و جسم فرزند آمده است. آنچه در سیره معصومان(ع) آمده، سفارش‌های پیامبر(ص) به علی(ع) در زمینه زمان، مکان، حالات روحی حاکم بر همسران در زمان آمیزش کرده است.

حالات روحی و معنوی انسان و حتی نوع غذا به قدری در پیدایش فرزند مؤثر است که پیامبر(ص) قبل از انعقاد نطفه فاطمه زهرا(س)، تنها یادگار خود، به دستور خداوند، چهل روز خلوت گزید و به روزه و عبادت پرداخت؛ در پایان چهل روز هم از غذاهای بهشتی‌ای که جبرئیل برای او آورد، تناول کرد[۳۲] و نتیجه آن فرزندی شد که یازده امام معصوم از نسل او به بشریت روشنایی بخشید.

تأثیر آداب آمیزش در تربیت فرزند، که در سیره معصومان(ع) و روایات ذکر شده، بر دو گونه است: تأثیر در صحت و سلامت جسمی و حتی چهره فرزند؛ تأثیر معنوی یا تأثیر در روح و روان فرزند[۳۳].

تحکیم روابط زناشویی

  1. عفو و گذشت: انسان‌ها کم و بیش اهل لغزش‌اند و بهترین‌شان کسانی هستند که از اشتباه‌های دیگران چشم بپوشند و عیب‌های همدیگر را بزرگ جلوه ندهند که این خود، به خوشی‌ها و زیبایی زندگی می‌افزاید. این صفت نیکو، در زندگی زناشویی اهمیت ویژه‌ای می‌یابد؛ زیرا زن و شوهر در کنار هم زندگی می‌کنند و در صورت چشم نپوشیدن از لغزش‌های طرف مقابل، وجودشان برای همدیگر تحمل‌ناپذیر خواهد بود. بیشترین سفارش اسلام در مورد مسائل خانوادگی نیز گذشت و چشم‌پوشی زن و شوهر از کج‌خلقی‌ها و اشتباه‌های یکدیگر است.
  2. نشان دادن علاقه: بنای خانواده بر پایه محبت استوار است. با مهر و دوستی، بسیاری از کاستی‌ها جبران می‌شود و بدون آن، بسیاری از خصلت‌های پسندیده دیگر درک نمی‌شود. در زندگی زناشویی، الفت و مهربانی، دل‌ها را به هم نزدیک می‌سازد و امید و اطمینان را در وجود همسر می‌نشاند. محبت زن و شوهر نسبت به یکدیگر می‌تواند به وسیله زبان یا با روش‌های مختلف در عمل و در موقعیت‌های گوناگون بیان شود. اظهار دوستی نیز باید با بیان کلماتی صریح و عاشقانه شکل بگیرد تا روح غبار گرفته در مسیر زندگی به پاکی بدل شود و نشاط و شادابی در رگ‌های زندگی جریان یابد.
  3. پرهیز از چشم و هم‌چشمی: یکی از موضوع‌های مهمی که از آغاز زندگی مشترک می‌تواند بنیان خانواده را برهم زند، توقع‌های نامحدود و حاکم شدن روح تجمل‌گرایی و رقابت مادی است. زنان خانه‌دار اگر مدیریت امور خانه را بر محور قناعت و پرهیز از خرج‌های بیهوده و تشریفاتی تنظیم نکنند و از شوهر خود انتظارهای بی‌جا و خارج از توان مالی او داشته باشند، باید در انتظار رخ دادن تنش باشند؛ زیرا یا همسرشان به خواسته‌های افزون‌طلبانه آنان بی‌توجهی می‌کند که این کار به بگومگو و درگیری می‌انجامد یا به دنبال برآوردن خواسته‌های بی‌حساب آنان می‌رود. در صورت دوم، افزون بر آنکه باید بسیاری از گرفتاری‌ها را تحمل کند، امکان دارد زندگی‌شان به حرام نیز آلوده شود[۳۴].

منابع

پانویس

  1. محمدتقی مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ج۲، ص۲۴۰ و ۲۴۶.
  2. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۲۵.
  3. جوهری، الصحاح، ۱/۳۲۰؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۲/۲۹۱.
  4. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۸/۱۱۴۵۴.
  5. زراعتیان، اکبر، مقاله «ازدواج»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.
  6. کلینی، الکافی، ۵/۴۴۲.
  7. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۵.
  8. سوره شوری، آیه ۱۱.
  9. سوره روم، آیه ۲۱.
  10. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۵.
  11. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۳۶.
  12. نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۲.
  13. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۷.
  14. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۱۸.
  15. نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۳–۱۵۴.
  16. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۰/۲۱؛ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴/۱۵۵.
  17. زراعتیان، اکبر، مقاله «ازدواج»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.
  18. جواهر الکلام، ج۸، ص۲۹، ۱۴ و ۳۳ ـ ۳۴؛ العروة الوثقی، ج۲، ص۷۹۷؛ وسائل الشیعة، ج۲۰، ص۲۷ ـ ۵۹ و ۷۹ ـ ۸۴.
  19. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، ص ۳۹۰-۳۹۱.
  20. «أَنْكِحُوا الْأَكْفَاءَ وَ انْكِحُوا فِيهِمْ وَ اخْتَارُوا لِنُطَفِكُمْ»؛ حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۲۹.
  21. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۳۶.
  22. انصاری، کتاب النکاح، ۲۸.
  23. سوره نساء، آیه ۲۴.
  24. کلینی، الکافی، ۵/۴۴۸–۴۶۴؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۱/۵–۸۰.
  25. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعه، ۲۱/۶ و ۹.
  26. امام‌ خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۷۴.
  27. زراعتیان، اکبر، مقاله «ازدواج»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.
  28. بحرانی، الحدائق الناضره، ۲۳/۱۵۶؛ طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل، ۱۱/۱۰.
  29. نجفی، جواهر الکلام، ۲۲/۲۱۱؛ انصاری، کتاب النکاح، ۷۷؛ یزدی طباطبایی، العروة الوثقی، ۵/۵۹۶؛ خویی، موسوعه، ۳۳/۱۲۸.
  30. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۳/۱۹۳۳۵.
  31. زراعتیان، اکبر، مقاله «ازدواج»، دانشنامه امام خمینی ج۱، ص ۶۲۸ – ۶۳۴.
  32. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، ج۱، ص۲۴۷.
  33. حسینی‌زاده و داوودی، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت، ص ۴۳.
  34. اسحاقی، سید حسین، کانون محبت، ص۲۶ ـ ۲۸.