جز
جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'پیوستن' به 'پیوستن') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۳، ص۲۷.</ref> حضور وی را در خندق از [[ابن سعد]] روایت کرده که در چاپهای موجود الطبقات یافت نشد. او به همراه [[رسول خدا]] {{صل}} برای [[فتح مکه]] حرکت و به مدت پانزده [[روز]]<ref>ده، دوازده، هشده و هیجده روز نیز گفتهاند؛ ر. ک: ابن سعد، ج۲، ص۱۴۳.</ref> در این [[شهر]] اقامت کرد. رسول خدا {{صل}} در روزهای پایانی این [[سفر]]، به [[مسلمانان]] [[فرمان]] اجرای [[عقد]] [[نکاح موقت]] داد که سبره و دوستش از [[قبیله]] [[بنوسلیم]]، در این خصوص به تکاپو افتادند. آنان در بخشهای پایین [[مکه]]، زیبارویی را از [[بنوبکر]] (از [[بنو عامر بن صعصعه]]) دیده، خواسته خود را با وی در میان نهادند و بالاپوش خود را برای دادن مهریه عرضه کردند. [[زن]] لحظهای در [[انتخاب]] سبره ژنده پوش، ولی [[جوان]] و زیباروی، و [[دوست]] شیک پوش او، ولی مسنتر از وی [[فکری]] کرد و سبره را انتخاب نمود. رسول خدا {{صل}} را پس از گذشت سه روز، به جدایی و [[رهایی]] این زنان فرمان داد <ref>ابن عساکر، ج۲۰، ص۱۳۴-۱۳۲.</ref>. این [[روایت]] از سری [[پدر]] [[ربیع]] نیز نقل شده که سرئ، تصحیف سبره است<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۱۶.</ref>. [[سلمة بن اکوع]] نیز آن را روایت کرده {{عربی|"رخص... ثم نهى عنه"}} که هر دو، مستند [[مخالفان]] [[متعه]] برای [[نسخ]] و [[حرمت]] آن قرار گرفته است. موافقان متعه در [[تضعیف]] روایت سبره گفتهاند: آن روایت، خبری واحد و نیز معارض با گفتار [[امام علی]] {{ع}} و فتوای [[ابن عباس]] و [[ابن مسعود]] است. آنان به دلیل [[اختلاف]] در الفاظ، عبارات و حتی [[زمان]] وقوع حادثه<ref>که برخی آن را در حجة الوداع گفتهاند؛ ر. ک: ابن سعد، ج۸، ص۳۲۸.</ref> و همچنین اضافاتی در برخی نقلها <ref>ر. ک: احمد بن حنبل، ۴/۳ ص۴۰۴-۴۰۶.</ref>، آن روایت را مضطرب شمردهاند<ref>طوسی، ج۴، ص۳۴۲؛ محقق حلی، ص۱۷۳.</ref>. در مجموعه تضاد زمان نهی از متعه <ref>[[خیبر]]، [[عمرة]] القضا، [[فتح مکه]]، [[حنین]]، [[تبوک]] و [[حجة الوداع]].</ref> تأکید بر [[اضطراب]] [[روایات]] این موضوع است و توجه به روایت سبره، نشان میدهد که شاید [[انگیزه]] [[لغو]] آن [[فرمان]]، به منظور [[آمادگی]] [[سپاهیان]] [[مسلمان]] برای خروج از [[مکه]]<ref>عسکری، ج۲، ص۲۷۰.</ref> بوده است. از این رو، نهی در آن شرایط، بر فرض [[درستی]] روایت، نهی [[حکومتی]] شمرده میشود و مستلزم حرمت و نهی مطلق متعه نخواهد بود. | [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۳، ص۲۷.</ref> حضور وی را در خندق از [[ابن سعد]] روایت کرده که در چاپهای موجود الطبقات یافت نشد. او به همراه [[رسول خدا]] {{صل}} برای [[فتح مکه]] حرکت و به مدت پانزده [[روز]]<ref>ده، دوازده، هشده و هیجده روز نیز گفتهاند؛ ر. ک: ابن سعد، ج۲، ص۱۴۳.</ref> در این [[شهر]] اقامت کرد. رسول خدا {{صل}} در روزهای پایانی این [[سفر]]، به [[مسلمانان]] [[فرمان]] اجرای [[عقد]] [[نکاح موقت]] داد که سبره و دوستش از [[قبیله]] [[بنوسلیم]]، در این خصوص به تکاپو افتادند. آنان در بخشهای پایین [[مکه]]، زیبارویی را از [[بنوبکر]] (از [[بنو عامر بن صعصعه]]) دیده، خواسته خود را با وی در میان نهادند و بالاپوش خود را برای دادن مهریه عرضه کردند. [[زن]] لحظهای در [[انتخاب]] سبره ژنده پوش، ولی [[جوان]] و زیباروی، و [[دوست]] شیک پوش او، ولی مسنتر از وی [[فکری]] کرد و سبره را انتخاب نمود. رسول خدا {{صل}} را پس از گذشت سه روز، به جدایی و [[رهایی]] این زنان فرمان داد <ref>ابن عساکر، ج۲۰، ص۱۳۴-۱۳۲.</ref>. این [[روایت]] از سری [[پدر]] [[ربیع]] نیز نقل شده که سرئ، تصحیف سبره است<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۴۱۶.</ref>. [[سلمة بن اکوع]] نیز آن را روایت کرده {{عربی|"رخص... ثم نهى عنه"}} که هر دو، مستند [[مخالفان]] [[متعه]] برای [[نسخ]] و [[حرمت]] آن قرار گرفته است. موافقان متعه در [[تضعیف]] روایت سبره گفتهاند: آن روایت، خبری واحد و نیز معارض با گفتار [[امام علی]] {{ع}} و فتوای [[ابن عباس]] و [[ابن مسعود]] است. آنان به دلیل [[اختلاف]] در الفاظ، عبارات و حتی [[زمان]] وقوع حادثه<ref>که برخی آن را در حجة الوداع گفتهاند؛ ر. ک: ابن سعد، ج۸، ص۳۲۸.</ref> و همچنین اضافاتی در برخی نقلها <ref>ر. ک: احمد بن حنبل، ۴/۳ ص۴۰۴-۴۰۶.</ref>، آن روایت را مضطرب شمردهاند<ref>طوسی، ج۴، ص۳۴۲؛ محقق حلی، ص۱۷۳.</ref>. در مجموعه تضاد زمان نهی از متعه <ref>[[خیبر]]، [[عمرة]] القضا، [[فتح مکه]]، [[حنین]]، [[تبوک]] و [[حجة الوداع]].</ref> تأکید بر [[اضطراب]] [[روایات]] این موضوع است و توجه به روایت سبره، نشان میدهد که شاید [[انگیزه]] [[لغو]] آن [[فرمان]]، به منظور [[آمادگی]] [[سپاهیان]] [[مسلمان]] برای خروج از [[مکه]]<ref>عسکری، ج۲، ص۲۷۰.</ref> بوده است. از این رو، نهی در آن شرایط، بر فرض [[درستی]] روایت، نهی [[حکومتی]] شمرده میشود و مستلزم حرمت و نهی مطلق متعه نخواهد بود. | ||
سبره در [[نبرد تبوک]] نیز [[رسول خدا]] {{صل}} را [[همراهی]] کرد و به نقل از وی، [[حضرت]] برای رفتن به [[تبوک]]، سه [[روز]] زیر درخت تناوری در منزلگاه عوسجه جد سبره<ref>ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۶۱۴.</ref> که بعدها [[مسجد]] شد، توقف کرد و سپس عازم تبوک گردید. بنورفاعه از قبیله [[جهینه]] به آن حضرت پیوستند و به موجب آن اقطاعی دریافت کردند که برخی آن را فروختند و برخی نگه داشتند<ref>ابوداود، ج۲، ص۴۹؛ بیهقی، ج۶، ص۴۹.</ref>. این خبر از ربیع از رسول خدا {{صل}} نقل شده و در [[سند]] آن نامی از سبره نیامده است، اما [[تابعی]] بودن ربیع <ref>عجلی، ج۱، ص۳۵۴.</ref> موضوع | سبره در [[نبرد تبوک]] نیز [[رسول خدا]] {{صل}} را [[همراهی]] کرد و به نقل از وی، [[حضرت]] برای رفتن به [[تبوک]]، سه [[روز]] زیر درخت تناوری در منزلگاه عوسجه جد سبره<ref>ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۶۱۴.</ref> که بعدها [[مسجد]] شد، توقف کرد و سپس عازم تبوک گردید. بنورفاعه از قبیله [[جهینه]] به آن حضرت پیوستند و به موجب آن اقطاعی دریافت کردند که برخی آن را فروختند و برخی نگه داشتند<ref>ابوداود، ج۲، ص۴۹؛ بیهقی، ج۶، ص۴۹.</ref>. این خبر از ربیع از رسول خدا {{صل}} نقل شده و در [[سند]] آن نامی از سبره نیامده است، اما [[تابعی]] بودن ربیع <ref>عجلی، ج۱، ص۳۵۴.</ref> موضوع پیوستن [[جهینه]] و کثرت روایات ربیع از پدرش در مقایسه با روایاتش از دیگران، این احتمال را تقویت میکند که نام سبره از [[سند]] حذف شده باشد<ref>نمونه دیگر آن را بنگرید مناوی، ج۱، ص۶۲۱.</ref>. | ||
[[اخبار]] دیگری این [[همراهی]] را [[تأیید]] میکند: نخست آنکه سبره میگوید: [[رسول خدا]] {{صل}} هنگام حرکت از [[حجر]] <ref>منطقة [[قوم ثمود]] واقع در [[وادی القری]]</ref> به سوی [[تبوک]]، [[فرمان]] داد افرادی که با آب [[چاه]] [[ثمود]] خمیر یا حَیس <ref>نوعی [[غذا]] شبیه [[حلوا]].</ref> درست کردهاند، بیفکنند<ref>بخاری، ج۴، ص۱۲۱؛ طبرانی، کبیر، ج، ص۱۱۶؛ حاکم، ج۲، ص۵۶۶؛ ابن حجر، فتح، ج۶، ص۲۶۹.</ref>. خبر دیگر آنکه، وی [[روایت]] کرده است فردی از [[صحابه]] در منطقه حجر تیر خورد و با همان وضع به حضور رسول خدا {{صل}} رسید و در اثر آن، تا پایان [[عمر]] در [[رنج]] بود<ref>طبرانی، الأوسط، ج۴، ص۳۹.</ref>. | [[اخبار]] دیگری این [[همراهی]] را [[تأیید]] میکند: نخست آنکه سبره میگوید: [[رسول خدا]] {{صل}} هنگام حرکت از [[حجر]] <ref>منطقة [[قوم ثمود]] واقع در [[وادی القری]]</ref> به سوی [[تبوک]]، [[فرمان]] داد افرادی که با آب [[چاه]] [[ثمود]] خمیر یا حَیس <ref>نوعی [[غذا]] شبیه [[حلوا]].</ref> درست کردهاند، بیفکنند<ref>بخاری، ج۴، ص۱۲۱؛ طبرانی، کبیر، ج، ص۱۱۶؛ حاکم، ج۲، ص۵۶۶؛ ابن حجر، فتح، ج۶، ص۲۶۹.</ref>. خبر دیگر آنکه، وی [[روایت]] کرده است فردی از [[صحابه]] در منطقه حجر تیر خورد و با همان وضع به حضور رسول خدا {{صل}} رسید و در اثر آن، تا پایان [[عمر]] در [[رنج]] بود<ref>طبرانی، الأوسط، ج۴، ص۳۹.</ref>. |