مکه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*یکی از مقدسترین شهرهای مذهبی [[جهان]] که در [[عربستان]] است و "[[کعبه]]"، [[قبله]] [[مسلمانان]] در این [[شهر]] قرار دارد. زادگاه [[پیامبر خدا]] و محل [[برانگیخته شدن]] او به [[رسالت]] است. | *یکی از مقدسترین شهرهای مذهبی [[جهان]] که در [[عربستان]] است و "[[کعبه]]"، [[قبله]] [[مسلمانان]] در این [[شهر]] قرار دارد. زادگاه [[پیامبر خدا]] و محل [[برانگیخته شدن]] او به [[رسالت]] است. مکه شهری است خشک که در وسط انبوهی از کوهها و سنگلاخها قرار گرفته و هوای آن بسیار گرم است. از زمانی که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} فرزندش [[اسماعیل]] و همسرش [[هاجر]] را به این سرزمین آورد و به [[اعجاز الهی]] چشمه [[زمزم]] در آنجا جوشید، به تدریج [[اقوام]] و قبایلی به این منطقه آمدند و مکه که [[خانه خدا]] و [[مسجدالحرام]] در آنجاست، رونق و شهرت یافت. | ||
* | *مکه امروز، شهری بزرگ و مدرن است و همه ساله در ایام [[حج]] و در طول سال، پذیرای میلیونها [[زائر]]، از [[جهان اسلام]] است که برای ادای [[مناسک]] [[حج]] و [[عمره]] به این [[شهر]] میآیند. پرجمعیتترین [[شهر]] [[حجاز]] است، با ارتفاعی حدود ۳۰۰ متر از سطح دریا<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)| فرهنگنامه دینی]]، ص:۲۲۰.</ref>. | ||
==رابطه | ==رابطه مکه با [[زیارت]]== | ||
* | *مکه، سرزمین [[برگزیده خداوند]] است و موردنظر و توجه [[پروردگار]]. سرزمین [[عرفان]] و [[معنویت]] و [[توحید]] است، خاستگاه [[اسلام]] است، [[تربت]] منتخب [[آفریدگار]] است و [[زیارت]] این دیار، قدم نهادن و رفتن و دیدن و [[فیض]] بردن از جاهایی است که مورد [[عنایت]] خاصّ خداست. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: "[[محبوب]]ترین [[زمین]] نزد [[خدا]]، مکه است. نزد [[خداوند]] هیچ خاکی [[محبوب]] تر از خاکش و هیچ سنگی گرامی تر از سنگش و هیچ درختی [[محبوب]] تر از درخت مکه و هیچ کوهی محبوبتر از کوههایش و هیچ آبی محبوبتر از [[آب]] مکه نیست"<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۲.</ref>. در [[ارزش]] [[زیارت]] مکه همین بس که ایام پربرکت و سراسر خیر [[حج]]، آنقدر سازنده و پربار و پربها است که در [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} حتی [[خواب]] در مکه، همچون تلاش و فعالیت در شهرهای دیگر و [[سجود]] در مکه، همچون به [[خون]] غلطیدن و [[شهادت]] در [[راه خدا]] به حساب آمده است: {{متن حدیث|وَ النَّائِمُ بِمَكَّةَ كَالْمُجْتَهِدِ فِي الْبُلْدَانِ وَ السَّاجِدُ بِمَكَّةَ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}<ref>محجّه البیضاء، ج۲، ص۱۵۳.</ref>. [[ارزش]] و [[قداست]] این [[خاک]]، به خاطر انتساب به [[پروردگار]] است و [[برگزیدگی]] این [[تربت]]، به خاطر معنویات و خاطرات [[مقدس]] این مهد [[وحی]] و کانون [[رسالت]] و [[توحید]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | ||
*مرحوم [[علامه امینی]]، در ردّ نظریه کسانی که به اینگونه امور و [[تبرک]] جستنها و [[ارزش]] قائل شدنها ایراد می گیرند، بحث و [[بیان]] مفصّلی دارد که در جایی چنین میگوید: «... همچنان که اراضی و میدانها و خانهها و ادارات رسمی و دولتی که به نحوی منتسب به حکومتهاست، [[احکام]] و مقررّات ویژهای دارد که [[مردم]]، ملزم به رعایت آن و [[اجرای قوانین]] مربوط به آن هستند، همچنین زمینها و بناها و سرزمینهای منسوب به [[خداوند]] هم [[شئون]] خاص و [[احکام]] و مقررات ویژه و لوازم و روابطی دارد که حتمی است و آن کس که [[تسلیم]] [[پروردگار]] باشد و در لوای [[توحید]] و زیر سایه [[اسلام]] [[زندگی]] کند به ناچار باید آنها را مراعات کرده و به [[وظایف]] خود در قبال آنها [[قیام]] و [[اقدام]] کند. و از همینجاست که [[کعبه]] و [[حرم]] و [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] و کلًا مساجد و معابد و کلیساها و کنیسهها [[احکام]] خاص و مقررات ویژه و [[احترام]] فوقالعاده دارد و از نظر [[طهارت]] و نجاست و خرید و فروش و ... مقرراتش ویژه و لازم الاجراء است. اگر [[مکه مکرمه]] [[حرم امن الهی]] است که [[مردم]] به آن روی میآورند و از هر فراز و نشیب، آهنگ [[خانه خدا]] میکنند و آن [[اعمال]] مخصوص را انجام میدهند و حتی گیاههای [[حرم]] هم [[حکم]] خاص دارد، اینها از آثار همان انتساب به [[خداوند]] است و به خاطر این است که [[خداوند]]، | *مرحوم [[علامه امینی]]، در ردّ نظریه کسانی که به اینگونه امور و [[تبرک]] جستنها و [[ارزش]] قائل شدنها ایراد می گیرند، بحث و [[بیان]] مفصّلی دارد که در جایی چنین میگوید: «... همچنان که اراضی و میدانها و خانهها و ادارات رسمی و دولتی که به نحوی منتسب به حکومتهاست، [[احکام]] و مقررّات ویژهای دارد که [[مردم]]، ملزم به رعایت آن و [[اجرای قوانین]] مربوط به آن هستند، همچنین زمینها و بناها و سرزمینهای منسوب به [[خداوند]] هم [[شئون]] خاص و [[احکام]] و مقررات ویژه و لوازم و روابطی دارد که حتمی است و آن کس که [[تسلیم]] [[پروردگار]] باشد و در لوای [[توحید]] و زیر سایه [[اسلام]] [[زندگی]] کند به ناچار باید آنها را مراعات کرده و به [[وظایف]] خود در قبال آنها [[قیام]] و [[اقدام]] کند. و از همینجاست که [[کعبه]] و [[حرم]] و [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] و کلًا مساجد و معابد و کلیساها و کنیسهها [[احکام]] خاص و مقررات ویژه و [[احترام]] فوقالعاده دارد و از نظر [[طهارت]] و نجاست و خرید و فروش و ... مقرراتش ویژه و لازم الاجراء است. اگر [[مکه مکرمه]] [[حرم امن الهی]] است که [[مردم]] به آن روی میآورند و از هر فراز و نشیب، آهنگ [[خانه خدا]] میکنند و آن [[اعمال]] مخصوص را انجام میدهند و حتی گیاههای [[حرم]] هم [[حکم]] خاص دارد، اینها از آثار همان انتساب به [[خداوند]] است و به خاطر این است که [[خداوند]]، «مکه» را از بین سرزمینها، [[برگزیده]] است ...»<ref>سیرتنا و سنتنا، علامه امینی، ص۱۶۰.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | ||
*این | *این مکه است و [[کعبه]]، این خاستگاه [[نور]] [[توحید]] است و "ام القری"، این [[حجرالأسود]] است و [[مقام ابراهیم]]، این سرزمین "[[مبارک]]" است، خانه [[برکت]] خیز است. اولین خانه پربرکتی است که برای [[مردم]] قرار داده شده است. به تعبیر [[قرآن]]: {{متن قرآن| إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا}}<ref>آل عمران،۹۶.</ref>. *در [[کعبه]]، "[[حجرالأسود]]"، سوگندنامه [[خدا]] با [[بندگان]] است و دست کشیدن به آن، [[تجدید عهد]] با [[خداوند]] است و [[بیعت]] نمودن با اوست. درباره حجرالاسود و [[رکن یمانی]]، [[حدیث]] است که: {{عربی|«یَمینُ الله فی ارضِه یُصافح بها خَلقه»}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. | ||
*نگاه کردن به کعبه هم، عبادت است. که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث| النَّظَرُ إِلَى الْكَعْبَةِ عِبَادَةٌ }}<ref>بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.</ref> و در [[حدیث]] دیگر است که: هرکس به [[کعبه]] نظر کند (در واژه «نظر» دقت شود) تا وقتی که نگاهش به [[کعبه]] است برایش حسنه نوشته میشود و از سیّئات او محو میگردد: {{متن حدیث|مَنْ نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ لَمْ يَزَلْ يُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ يُمْحَى عَنْهُ سَيِّئَةٌ حَتَّى يَصْرِفَ بَصَرَهُ عَنْهَا}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. | *نگاه کردن به کعبه هم، عبادت است. که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث| النَّظَرُ إِلَى الْكَعْبَةِ عِبَادَةٌ }}<ref>بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.</ref> و در [[حدیث]] دیگر است که: هرکس به [[کعبه]] نظر کند (در واژه «نظر» دقت شود) تا وقتی که نگاهش به [[کعبه]] است برایش حسنه نوشته میشود و از سیّئات او محو میگردد: {{متن حدیث|مَنْ نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ لَمْ يَزَلْ يُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ يُمْحَى عَنْهُ سَيِّئَةٌ حَتَّى يَصْرِفَ بَصَرَهُ عَنْهَا}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>. | ||
*وقتی که [[کعبه]]، یادآور آن همه [[خلوص]] و [[عظمت]] و [[ایثار]] [[ابراهیم]] است و سمبل [[توحید]] و [[خداپرستی]] است، نگاه به آن هم [[عبادت]] به حساب میآید. چرا که این نگاه هم سازنده و [[تربیت]] کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه احساس و [[درک]] و برداشتی نهفته باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. | *وقتی که [[کعبه]]، یادآور آن همه [[خلوص]] و [[عظمت]] و [[ایثار]] [[ابراهیم]] است و سمبل [[توحید]] و [[خداپرستی]] است، نگاه به آن هم [[عبادت]] به حساب میآید. چرا که این نگاه هم سازنده و [[تربیت]] کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه احساس و [[درک]] و برداشتی نهفته باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>. |
نسخهٔ ۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۴۳
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل مکه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- یکی از مقدسترین شهرهای مذهبی جهان که در عربستان است و "کعبه"، قبله مسلمانان در این شهر قرار دارد. زادگاه پیامبر خدا و محل برانگیخته شدن او به رسالت است. مکه شهری است خشک که در وسط انبوهی از کوهها و سنگلاخها قرار گرفته و هوای آن بسیار گرم است. از زمانی که حضرت ابراهیم(ع) فرزندش اسماعیل و همسرش هاجر را به این سرزمین آورد و به اعجاز الهی چشمه زمزم در آنجا جوشید، به تدریج اقوام و قبایلی به این منطقه آمدند و مکه که خانه خدا و مسجدالحرام در آنجاست، رونق و شهرت یافت.
- مکه امروز، شهری بزرگ و مدرن است و همه ساله در ایام حج و در طول سال، پذیرای میلیونها زائر، از جهان اسلام است که برای ادای مناسک حج و عمره به این شهر میآیند. پرجمعیتترین شهر حجاز است، با ارتفاعی حدود ۳۰۰ متر از سطح دریا[۱].
رابطه مکه با زیارت
- مکه، سرزمین برگزیده خداوند است و موردنظر و توجه پروردگار. سرزمین عرفان و معنویت و توحید است، خاستگاه اسلام است، تربت منتخب آفریدگار است و زیارت این دیار، قدم نهادن و رفتن و دیدن و فیض بردن از جاهایی است که مورد عنایت خاصّ خداست. امام صادق(ع) فرموده است: "محبوبترین زمین نزد خدا، مکه است. نزد خداوند هیچ خاکی محبوب تر از خاکش و هیچ سنگی گرامی تر از سنگش و هیچ درختی محبوب تر از درخت مکه و هیچ کوهی محبوبتر از کوههایش و هیچ آبی محبوبتر از آب مکه نیست"[۲]. در ارزش زیارت مکه همین بس که ایام پربرکت و سراسر خیر حج، آنقدر سازنده و پربار و پربها است که در حدیثی از امام باقر(ع) حتی خواب در مکه، همچون تلاش و فعالیت در شهرهای دیگر و سجود در مکه، همچون به خون غلطیدن و شهادت در راه خدا به حساب آمده است: «وَ النَّائِمُ بِمَكَّةَ كَالْمُجْتَهِدِ فِي الْبُلْدَانِ وَ السَّاجِدُ بِمَكَّةَ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»[۳]. ارزش و قداست این خاک، به خاطر انتساب به پروردگار است و برگزیدگی این تربت، به خاطر معنویات و خاطرات مقدس این مهد وحی و کانون رسالت و توحید است[۴].
- مرحوم علامه امینی، در ردّ نظریه کسانی که به اینگونه امور و تبرک جستنها و ارزش قائل شدنها ایراد می گیرند، بحث و بیان مفصّلی دارد که در جایی چنین میگوید: «... همچنان که اراضی و میدانها و خانهها و ادارات رسمی و دولتی که به نحوی منتسب به حکومتهاست، احکام و مقررّات ویژهای دارد که مردم، ملزم به رعایت آن و اجرای قوانین مربوط به آن هستند، همچنین زمینها و بناها و سرزمینهای منسوب به خداوند هم شئون خاص و احکام و مقررات ویژه و لوازم و روابطی دارد که حتمی است و آن کس که تسلیم پروردگار باشد و در لوای توحید و زیر سایه اسلام زندگی کند به ناچار باید آنها را مراعات کرده و به وظایف خود در قبال آنها قیام و اقدام کند. و از همینجاست که کعبه و حرم و مسجدالحرام و مسجدالنبی و کلًا مساجد و معابد و کلیساها و کنیسهها احکام خاص و مقررات ویژه و احترام فوقالعاده دارد و از نظر طهارت و نجاست و خرید و فروش و ... مقرراتش ویژه و لازم الاجراء است. اگر مکه مکرمه حرم امن الهی است که مردم به آن روی میآورند و از هر فراز و نشیب، آهنگ خانه خدا میکنند و آن اعمال مخصوص را انجام میدهند و حتی گیاههای حرم هم حکم خاص دارد، اینها از آثار همان انتساب به خداوند است و به خاطر این است که خداوند، «مکه» را از بین سرزمینها، برگزیده است ...»[۵][۶].
- این مکه است و کعبه، این خاستگاه نور توحید است و "ام القری"، این حجرالأسود است و مقام ابراهیم، این سرزمین "مبارک" است، خانه برکت خیز است. اولین خانه پربرکتی است که برای مردم قرار داده شده است. به تعبیر قرآن: ﴿ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا﴾[۷]. *در کعبه، "حجرالأسود"، سوگندنامه خدا با بندگان است و دست کشیدن به آن، تجدید عهد با خداوند است و بیعت نمودن با اوست. درباره حجرالاسود و رکن یمانی، حدیث است که: {{عربی|«یَمینُ الله فی ارضِه یُصافح بها خَلقه»}[۸].
- نگاه کردن به کعبه هم، عبادت است. که پیامبر(ص) فرموده است: « النَّظَرُ إِلَى الْكَعْبَةِ عِبَادَةٌ »[۹] و در حدیث دیگر است که: هرکس به کعبه نظر کند (در واژه «نظر» دقت شود) تا وقتی که نگاهش به کعبه است برایش حسنه نوشته میشود و از سیّئات او محو میگردد: «مَنْ نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ لَمْ يَزَلْ يُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ يُمْحَى عَنْهُ سَيِّئَةٌ حَتَّى يَصْرِفَ بَصَرَهُ عَنْهَا»[۱۰].
- وقتی که کعبه، یادآور آن همه خلوص و عظمت و ایثار ابراهیم است و سمبل توحید و خداپرستی است، نگاه به آن هم عبادت به حساب میآید. چرا که این نگاه هم سازنده و تربیت کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه احساس و درک و برداشتی نهفته باشد[۱۱].
منابع
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص:۲۲۰.
- ↑ محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۲.
- ↑ محجّه البیضاء، ج۲، ص۱۵۳.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۰۹-۱۱۱.
- ↑ سیرتنا و سنتنا، علامه امینی، ص۱۶۰.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۰۹-۱۱۱.
- ↑ آل عمران،۹۶.
- ↑ محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.
- ↑ محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۱۰۹-۱۱۱.