تکیه در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>)) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{امامت}} +{{امامت}})) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[تکیه]] است. "'''[[تکیه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون [[تکیه]] است. "'''[[تکیه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> |
نسخهٔ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۹
مقدمه
مکانی آیینی برای برگزاری مراسم عزاداری محرم و تعزیهخوانی
واژه «تکیه» از «اتکا» و هم از ریشه «وکاء» به معنای پشت به چیزی گذاشتن، پشت دادن و اعتماد کردن دانسته شده است. منشأهای مختلفی برای این واژه عنوان شده است؛ گاه آن را فارسی، گاه عربی و گاه ترکی دانستهاند. تکیه (ج: «تکایا») به بناهایی گفته میشود که در فضایی آیینی، جمعی از افراد را در خود جای میدهد. در اصل، تکیه به مکان گردآمدن صوفیان و اقامتگاه موقت ایشان در سفر، مزار مشایخ صوفیه و زائرسرای رایگان در شهرهای زیارتی اشاره دارد.
در فرهنگ اسلامی، این واژه با واژههایی مانند «رباط»، «دایره»، «خانقاه»، «زاویه» و «لنگر» مرتبط است. ظاهراً نخستین بار این واژه به معنای زاویه در متون عثمانی به کار رفته است. بعد از فتوحات عثمانی، تکیه در سایر مناطق اسلامی نیز رواج یافت. در آن دوره معماری، تکیه اجزای مختلفی داشت که هر کدام کارکرد خاصی در کاربری آیینی آن داشتند. تا پیش از دوره صفویه، تکیه در ایران، شبیه سایر سرزمینهای اسلامی نقش و کاربری خانقاه و زاویه داشته و متعلق به سنت صوفیانه بوده است. در اصفهان، تکیه در اصطلاح به بقاعی گفته میشد که در آن شخصیتی مقدس و بزرگ مدفون بود. در شیراز نیز بقعهها و آرامگاهها به نام تکیه خوانده میشدند. با تحول برخی سلسلههای عرفانی و شکلگیری آیین فتوت، بعضی تکیهها از لحاظ کاربری وسعت یافته و بخشی از آنها به ورزش آیینیای اختصاص یافت که در فتوتنامهها توصیه شده است. برخی از محققان، تکیه را کوچکترین واحد فعالیت دینی و صنفی دانستهاند و معتقدند تا پیش از صفویه، تکایا برای حل مشکلات صنفی و اقتصادی و اجتماعی نیز مورد استفاده بودهاند. در گزارشهای سفرنامهنویسان خارجی از آن دوره نیز تکیه عموماً معنای مکانی با کاربری مشابه مهمانپذیر و قهوهخانه دارد.
با گسترش مذهب تشیع در ایران و عمومیت یافتن آیینهای جمعی شیعی و نیز متأثر از سیاستهای منفی شاهان صفوی نسبت به سلسلههای صوفیان، بسیاری از فضاهای آیینی از جمله تکایا و مراکز صوفیانه تحت تأثیر مذهب رسمی جدید قرار گرفتند. مهمترین تحول در مفهوم و کاربرد تکیه، نزدیک شدن آن به مذهب تشیع بوده است. این تحول سبب شد تکیه از کاربری خاص صوفیانه، به کاربری آیینی شیعی و به محلی برای برگزاری مراسم عزاداری به ویژه عاشورا تغییر یابد. هرچند هنوز تاریخ دقیق این تغییر کاربری مشخص نیست، اما به تقریب و بر مبنای برخی اسناد میتوان شروع آن را دوره صفویه به ویژه از دوره شاه تهماسب اول و اوجگیری آن را در دورههای زندیه و به خصوص قاجاریه دانست. تکایا گرچه در باور عامه شیعیان حرمت و قداست خاص خود را دارند، اما محدودیتهای فقهی مخصوص مساجد بر آنها مترتب نیست و همین امر ازجمله دلایل گسترش آنها بوده است. رشد آیینهای سوگواری محرم به ویژه تعزیه و الزامات فضایی آنها نیز به این روند دامن زده است.
از دوره صفوی به این سو و به ویژه در دوره قاجار، مفهوم تکیه به مفهوم «حسینیه» نزدیک شده و کارکردی مشابه آن پیدا کرده است. هرچند از لحاظ پیشینه تاریخی، این دو گونه مکان تفاوتهایی دارند، اما در دوره معاصر متمایز کردن آنها در بسیاری موارد دشواریهای خاص خود را دارد. در برخی مناطق مانند یزد، هر دو تعبیر تکیه و حسینیه به طور مترادف و برای اشاره به محل برگزاری مراسم عزاداری و تعزیه به کار میرود؛ اما در مناطقی از جمله تهران، سمنان و برخی شهرهای سواحل خزر عنوان حسینیه برای محل مراسم عزاداری و روضهخوانی، و عنوان تکیه برای محل تعزیه به کار برده میشوند. با وجود این، هنوز در مناطقی که سنتهای عرفانی حضور دارد، تکیه معنای اولیه خودش به عنوان فضایی برای آیینهای صوفیانه را حفظ کرده است. همچنین معنای متأخر تکیه (که تا حدی مترادف با حسینیه شده است) عموماً در حوزه فرهنگی ایران رواج دارد و در سایر کشورهای اسلامی، اینگونه نیست. در مجموع، از دوره قاجار به بعد تکایا بیشتر کارکرد محل برگزاری مراسم تعزیهخوانی داشتهاند. طبق گزارشهای تاریخی، دوره اوج رونق تکیهها عصر ناصری بوده است؛ به نحوی که در شهری مانند تهران حدود ۷۵ تکیه وجود داشته است. در آن دوره افتخار هر شهر ایران به تکیههایش بوده است؛ خواه تکیه بنایی ساده و بیپیرایه متعلق به عامه مردم باشد یا همانند اغلب موارد نماد دیانت و منزلت افراد متمولی که به یاد شهدای کربلا را از سر تظاهر و فخرفروشی یا رقابتهای سیاسی تکیه میساختند.
تکیهها عموماً با محوریت برگزاری تعزیه، از حیث ساختمان به دو گونه تقسیم میشوند: تکیههای روباز و تکیههای سرپوشیده. تکیههای روباز یک فضای معماری شهری در داخل بافت روزمره و در پیوند با شبکههای ارتباطی شهر یا در معابر بازار محسوب میشوند. تکیههای سرپوشیده، دارای ستون هستند و در حاشیه شبکههای ارتباطیاند. معماری تکیهها متأثر از فضای فرهنگی و سنت معماری هر منطقه است. به عنوان مثال معماری تکیهها در شمال ایران با مناطق مرکزی متفاوت است و هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند. فضای داخلی تکایای محل برگزاری تعزیه معمولاً چند بخش ثابت دارد: محوطهای باز در میانه ساختمان که سکویی در وسط آن قرار دارد، گذرگاهی دورادور سکو برای اسب تاختن و نبرد، جایگاهی در پیرامون گذرگاه برای نشستن زنان و کودکان تماشاگر، غرفه یا طاق نماهایی معمولاً در یک یا دو اشکوب در گرداگرد محوطه برای نشستن تماشاگران مرد، طاقنمایی برای نشان دادن برخی صحنههای مهم مجالس تعزیه و یک غرفه همسطح کف تکیه به عنوان رختکن شبیهخوانها. هر تکیه معمولاً چند ورودی دارد که هر کدام تعریف خاص خود را دارند.
در ساخت تکیهها سنت وقف کاربرد بسیاری داشته است. معمولاً بانیان تکیهها، موقوفاتی را از زمین، خانه، دکان و... وقف تکیه میکردند تا درآمدهای آنها صرف امور تکیه شود. از نامگذاری تکیهها چنین برمیآید که عموماً اصناف، گروههای قومی، تجار، بزرگان، درباریان و اهالی هر محله بانیان ساخت تکیه بودهاند. علاوه بر تکایای ثابت، همه ساله در مناطق مختلف شهر و روستا، تکیههای موقتی در معابر عمومی و میادین اصلی، با محصور کردن بخشی از فضا و نصب تزئینات مربوط به عزاداری نظیر کتیبه و شمایل برپا میشوند. تعبیر «تکیه بستن» به برپاساختن تکایای موقتی اشاره دارد.
از مشهورترین تکایای ایران میتوان به تکایای «دولت»، «نیاوران»، «حیاط شاهی»، «سنگلج»، «حاج میرزا آقاسی» و «تجریش» در تهران، «مادرشازده»، «کازرونی» و «کلباسی» در اصفهان، «بیدآباد» در شاهرود، «تاکر نور» در مازندران و «معاون الملک» در کرمانشاه اشاره کرد.[۱]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ رحمانی، جبار، مقاله «تکیه»، فرهنگ سوگ شیعی، ص ۱۳۶.