←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
برخی [[دلالت حدیث]] «[[سدّ]] الابواب» بر فضیلتی ویژه برای علی{{ع}} را [[انکار]] کرده و منحصر بودن در ورود و خروج به [[خانه]] آن حضرت را به دری که به داخل مسجد باز میشد<ref>مسند البزار، ج۴، ص۳۶، ح۱۱۹۷.</ref> یا اینکه [[فاطمه زهرا]]{{س}} بتواند به [[راحتی]] از آن در به دیدار پدر بزرگوارش [[رسول خدا]]{{صل}} برود<ref>البدایة و النهایة، ج۷، ص۲۴۰.</ref> یا اینکه ایشان، خانه جداگانهای نداشت، بلکه در [[خانه رسول خدا]]{{صل}} [[زندگی]] میکرد<ref>ابطال نهج الباطل از فضل بن روزبهان در دلائل الصدق، ج۲، ص۴۰۳.</ref> را در توجیه گشوده ماندن در [[خانه علی]]{{ع}} به سوی [[مسجد النبی]]{{صل}} انگاشتهاند. این وجوه خیالی با مفاد روشن روایات ناسازگار است؛ زیرا اگر چنین بود، صحابهای چون عباس و [[حمزه]]، [[عموهای پیامبر]]{{صل}} با [[اصرار]] درخواست نمیکردند از چنان فضیلتی - همانند علی{{ع}}- بهرهمند باشند و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[اعتذار]] از آنان نمیفرمود: من فقط مجری دستور [[خدای متعال]] در این باره هستم و از پیش خود چنین تصمیمی نگرفتهام<ref>المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۱۱۴، ح۱۲۷۲۲؛ السیرة الحلبیة، ج۳، ص۳۴۶؛ المستدرک، ج۳، ص۱۲۶، ح۴۶۰۱.</ref>. مضاف بر اینکه، منحصر بودن در [[خانه]] کسی به دری که به سوی [[مسجد]] گشوده است، مجوز تخصیص [[حکم شرعی]] [[حرمت]] داخل شدن و سکونت در مسجد در [[حال]] جنابت نخواهد بود؛ زیرا گشودن دری دیگر به غیر مسجد، از محالات [[عقلی]] یا عادی نیست که مجوز تخصیص حکم شرعی شود. همین گونه است آسان شدن انجام [[دستوری]] [[شرعی]] - اعم از [[واجب]] یا [[مستحب]]- به هیچ وجه مجوز تخصیص حکم شرعی در مورد فردی نخواهد بود، مگر آنکه موجب [[عسر و حرج]] باشد که چنین فرضی درباره رفتن [[حضرت زهرا]]{{س}} به [[دیدار رسول خدا]]{{صل}} از بیرون از مسجد، صادق نبوده است و در [[دلالت روایات]] «[[سدّ]] الابواب» و [[روایات]] دیگر بر این که [[خانه علی]]{{ع}} مستقل از [[خانه رسول خدا]]{{صل}} بوده است، مجال تردید وجود ندارد و بر فرض این که خانه علی{{ع}} همان خانه رسول خدا{{صل}} بوده باشد نافی داشتن دری دیگر مخصوص ایشان نخواهد بود<ref>دلائل الصدق، ج۲، ص۴۰۴.</ref>؛ بنابراین در [[دلالت حدیث]] «سدّ الابواب» بر فضیلتی ممتاز برای علی{{ع}} –چنانکه [[صحابه پیامبر]]{{صل}} و [[عالمان]] [[اسلامی]] تلقی کردهاند- تردیدی وجود ندارد. اگر چنین نبود، آن حضرت مورد [[رشک]] برخی از [[صحابه]] واقع نمیشد و عباس و [[حمزه]]، بسته نشدن در خانه ایشان به سوی مسجد را همانند در خانه علی{{ع}} با [[اصرار]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} درخواست نمیکردند و [[عمر بن خطاب]]<ref>المستدرک، ج۳، ص۱۳۵، ح۴۶۳۲.</ref> و فرزندش عبیدالله<ref>خصائص امیر المؤمنین{{ع}}، ص۱۳۳، ح۱۰۶.</ref> از چنان فضیلتی شگفتزده نمیشدند و آن را در ردیف اختصاص آن حضرت در [[ازدواج]] با [[فاطمه]]{{س}} و سپردن [[پرچم]] [[جهاد]] در [[جنگ خیبر]] به ایشان نمیشمردند.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[حدیث سدالابواب (مقاله)|مقاله «حدیث سدالابواب»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص ۴۳۸.</ref> | برخی [[دلالت حدیث]] «[[سدّ]] الابواب» بر فضیلتی ویژه برای علی{{ع}} را [[انکار]] کرده و منحصر بودن در ورود و خروج به [[خانه]] آن حضرت را به دری که به داخل مسجد باز میشد<ref>مسند البزار، ج۴، ص۳۶، ح۱۱۹۷.</ref> یا اینکه [[فاطمه زهرا]]{{س}} بتواند به [[راحتی]] از آن در به دیدار پدر بزرگوارش [[رسول خدا]]{{صل}} برود<ref>البدایة و النهایة، ج۷، ص۲۴۰.</ref> یا اینکه ایشان، خانه جداگانهای نداشت، بلکه در [[خانه رسول خدا]]{{صل}} [[زندگی]] میکرد<ref>ابطال نهج الباطل از فضل بن روزبهان در دلائل الصدق، ج۲، ص۴۰۳.</ref> را در توجیه گشوده ماندن در [[خانه علی]]{{ع}} به سوی [[مسجد النبی]]{{صل}} انگاشتهاند. این وجوه خیالی با مفاد روشن روایات ناسازگار است؛ زیرا اگر چنین بود، صحابهای چون عباس و [[حمزه]]، [[عموهای پیامبر]]{{صل}} با [[اصرار]] درخواست نمیکردند از چنان فضیلتی - همانند علی{{ع}}- بهرهمند باشند و [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[اعتذار]] از آنان نمیفرمود: من فقط مجری دستور [[خدای متعال]] در این باره هستم و از پیش خود چنین تصمیمی نگرفتهام<ref>المعجم الکبیر، ج۱۲، ص۱۱۴، ح۱۲۷۲۲؛ السیرة الحلبیة، ج۳، ص۳۴۶؛ المستدرک، ج۳، ص۱۲۶، ح۴۶۰۱.</ref>. مضاف بر اینکه، منحصر بودن در [[خانه]] کسی به دری که به سوی [[مسجد]] گشوده است، مجوز تخصیص [[حکم شرعی]] [[حرمت]] داخل شدن و سکونت در مسجد در [[حال]] جنابت نخواهد بود؛ زیرا گشودن دری دیگر به غیر مسجد، از محالات [[عقلی]] یا عادی نیست که مجوز تخصیص حکم شرعی شود. همین گونه است آسان شدن انجام [[دستوری]] [[شرعی]] - اعم از [[واجب]] یا [[مستحب]]- به هیچ وجه مجوز تخصیص حکم شرعی در مورد فردی نخواهد بود، مگر آنکه موجب [[عسر و حرج]] باشد که چنین فرضی درباره رفتن [[حضرت زهرا]]{{س}} به [[دیدار رسول خدا]]{{صل}} از بیرون از مسجد، صادق نبوده است و در [[دلالت روایات]] «[[سدّ]] الابواب» و [[روایات]] دیگر بر این که [[خانه علی]]{{ع}} مستقل از [[خانه رسول خدا]]{{صل}} بوده است، مجال تردید وجود ندارد و بر فرض این که خانه علی{{ع}} همان خانه رسول خدا{{صل}} بوده باشد نافی داشتن دری دیگر مخصوص ایشان نخواهد بود<ref>دلائل الصدق، ج۲، ص۴۰۴.</ref>؛ بنابراین در [[دلالت حدیث]] «سدّ الابواب» بر فضیلتی ممتاز برای علی{{ع}} –چنانکه [[صحابه پیامبر]]{{صل}} و [[عالمان]] [[اسلامی]] تلقی کردهاند- تردیدی وجود ندارد. اگر چنین نبود، آن حضرت مورد [[رشک]] برخی از [[صحابه]] واقع نمیشد و عباس و [[حمزه]]، بسته نشدن در خانه ایشان به سوی مسجد را همانند در خانه علی{{ع}} با [[اصرار]] از [[رسول اکرم]]{{صل}} درخواست نمیکردند و [[عمر بن خطاب]]<ref>المستدرک، ج۳، ص۱۳۵، ح۴۶۳۲.</ref> و فرزندش عبیدالله<ref>خصائص امیر المؤمنین{{ع}}، ص۱۳۳، ح۱۰۶.</ref> از چنان فضیلتی شگفتزده نمیشدند و آن را در ردیف اختصاص آن حضرت در [[ازدواج]] با [[فاطمه]]{{س}} و سپردن [[پرچم]] [[جهاد]] در [[جنگ خیبر]] به ایشان نمیشمردند.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[حدیث سدالابواب (مقاله)|مقاله «حدیث سدالابواب»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص ۴۳۸.</ref> | ||
==[[امامت امام علی]]{{ع}}== | |||
از روایات سدّ الابواب –چنانکه بیان شد- به دست میآید که علی{{ع}} در مورد گشوده بودن در خانهاش به سوی مسجد، با [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[حکم]] یکسانی داشته است و همانگونه که داخل شدن در مسجد و توقف در آن در [[حال]] جنابت بر [[پیامبر]]{{صل}} روا بوده است، بر علی{{ع}} نیز روا بوده است و [[حکمت]] آن این بوده که آن دو [[بزرگوار]] از [[طهارت]] [[روحی]] ویژهای برخوردار بودند که از آثار سلبی روحی جنابت که با طهارت و [[قداست]] [[مسجد]] سازگاری ندارد، پیراسته بودند. بدون [[شک]]، کسی که از چنان طهارت روحی برخوردار باشد، بر دیگران که فاقد آن هستند [[برتری]] دارد و از آنجا که [[افضلیت]] از [[شرایط امامت]] است<ref>امامت در بینش اسلامی، فصل نهم.</ref>، [[حدیث]] «سدّالابواب» از [[نصوص]] [[امامت امیرالمؤمنین]]{{ع}} به شمار میرود. به این جهت است که آن حضرت در مواردی بر [[امامت]] خود به آن [[احتجاج]] کرده است که یکی از آن موارد در احتجاج با [[ابوبکر]] است<ref>الاحتجاج، ج۱، ص۱۲۸.</ref> و دیگری در جلسه [[شورای خلافت]] که از سوی عمر تشکیل شده بود<ref>المناقب ص۳۱۵، ح۳۱۴؛ بحار الانوار، ج۳۹، ص۳۴ - ۳۵.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[حدیث سدالابواب (مقاله)|مقاله «حدیث سدالابواب»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص ۴۴۰.</ref> | |||
==حدیث [[سدّ]] الخوخ== | |||
در [[منابع اهل سنت]]، علاوه بر [[روایات]] «سدّ الابواب» که علی{{ع}} از [[حکم]] مربوط به بسته شدن درهایی که به سوی [[مسجد النبی]]{{صل}} گشوده بود، استثنا شده است، روایات دیگری با عنوان «سدّ الخوخ» نقل شده که مربوط به بسته شدن پنجرهها و دریچههایی بوده که به سوی مسجد باز بود و خوخه یا پنجره ابوبکر از آن استثنا شده است<ref>صحیح البخاری، ج۱، ص۱۷۸، ابواب المساجد، باب الخوخه و الممر فی المسجد، ح۴۵۵؛ ج، کتاب فضائل الصحابه، باب هجرة النبی{{صل}} و اصحابه الی المدینه، ح۳۶۹۱؛ صحیح مسلم، ج۵، ص۷ - ۸؛ کتاب فضائل الصحابه، باب فضائل ابی بکر، ح۲۳۸۲.</ref>. در این روایات، گاهی به جای «خوخه» (پنجره، دریچه)، «باب» به کار رفته است، بدین جهت برخی از [[محدثان]] مانند [[ابن حجر عسقلانی]]<ref>فتح الباری، ج۷، ص۱۵.</ref> باب را به باب مجازی [[تأویل]] کرده که مراد همان «خوخه» است. ولی باب در روایات «سدّ الابواب» در مورد علی{{ع}}، باب [[حقیقی]] است؛ لذا این دو دسته را معارض یکدیگر ندانستهاند. به گفته وی، گویا، [[صحابه]] پس از آنکه به [[دستور پیامبر]] [[اکرم]]{{صل}} درهای خانههایشان به سوی [[مسجد]] بسته شد، دریچههایی را گشودند تا از آنها وارد مسجد شوند، ولی دستور بسته شدن آنها نیز از سوی [[رسول خدا]]{{صل}} صادر شد و [[ابوبکر]] از این [[حکم]] استثناء گردید. [[ابوجعفر طحاوی]] و ابوبکر [[کلاباذی]] و بزار نیز این توجیه را بیان کردهاند<ref>فتح الباری، ج۷، ص۱۵.</ref>. | |||
[[ابن اثیر جزری]]، «خوخه» را دری کوچک دانسته است<ref>النهایه، ج۲، ص۸۳.</ref>. در [[تفسیر المنار]]<ref>تفسیر المنار، ج۵، ص۱۱۷.</ref> خوخه به دری کوچک به صورت مطلق یا در کوچکی که میان دری بزرگ قرار دارد، [[تفسیر]] شده است. هرگاه خوخه درِ کوچکی بوده است که امکان وارد شدن از آن به مسجد وجود داشته است، این [[پرسش]] مطرح میشود که حکم مربوط به بسته شدن درها به سوی مسجد شامل آن نیز شده است. با این [[حال]]، [[مخالفت]] [[صحابه]] با این دستور [[شرعی]] بسیار بعید است، مضاف بر این که [[سکوت]] [[پیامبر]]{{صل}} در مورد آن تا مدت مدیدی هیچگونه توجیه معقولی نخواهد داشت و با موضع آن حضرت در مورد بسته شدن درها سازگاری ندارد. گفته شده که حکم مربوط به خوخهها در روزهای پایانی [[عمر رسول خدا]]{{صل}} بوده است<ref>البدایه و النهایه، ج۷، ص۲۴۰؛ الصواعق المحرقه، ص۳۲.</ref>. | |||
ملاحضات مزبور، فرضیه ساختگی بودن [[روایات]] مربوط به «[[سدّ]] الخوخ» را توسط [[بکریه]] – چنانکه [[ابن ابی الحدید]] بیان کرده<ref>شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۴۰، شرح خطبه ۲۰۳.</ref>- تقویت میکند. روشن است که اعتبار سند، فرض مزبور را [[باطل]] نمیسازد؛ زیرا مجعول بودن [[روایت]] با [[صحت سند]]، قابل جمع است. اصولاً جاعل روایت، برای دستیابی به مقصود خود، افرادی در [[سند روایت]] قرار میدهد که نزد [[عالمان]] [[حدیث]] از اعتبار لازم برخوردار باشند. حاصل آنکه اعتبار سند روایت، شرط لازم برای قبول روایت است، نه شرط کافی، بنابراین هرگاه متن روایت با [[موازین]] [[عقلی]] یا مسلمات شرعی ناسازگار باشد، اعتبار سند کارساز نخواهد بود. مضاف بر این که سند روایت مربوط به «[[سدّ]] الخوخ» نیز توسط برخی از [[پژوهشگران]] مورد نقد واقع شده است<ref>دلائل الصدق، ج۲، ص۴۰۶؛ الرسائل العشر، ص۳۹۰ - ۴۳۵.</ref>.<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[حدیث سدالابواب (مقاله)|مقاله «حدیث سدالابواب»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۳ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی، ج۳]]، ص ۴۴۰.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |