دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ')
جز (جایگزینی متن - '﴾' به ' ')
خط ۲۵: خط ۲۵:
[[پرونده:120129.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
[[پرونده:120129.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[سید امین موسوی|موسوی]]]]
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید امین موسوی|موسوی]]'''، در کتاب ''«[[ گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی (کتاب)|گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«دلالت [[حدیث ثقلین]] بر [[علم غیب]] فعلی [[ائمه]]{{عم}} این است که آن‌ها در این حدیث همتا و قرین قرآن قرار گرفته‌اند که در آن {{عربی| {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}}} <ref> بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>، {{عربی| {{متن قرآن|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}}} <ref> و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref> است و به مفاد جمله {{عربی|« لَنْ‏ يَفْتَرِقَا‏‏‏‏»}} در حدیث هر آن چه در قران کریم است نزد [[ائمه]]{{عم}} ثابت می‌باشد. چون اگر در هر موردی ولو در مورد جزئی عدم علم و آگاهی آن‌ها ثابت شود، عدل قرآن معنی و مفهومی نخواهد داشت. توضیح مطلب: برای قرآن کریم مراتب متعددی است؛ از جمله مرتبه غیب و شهادت. مرحله شهادت {{عربی| {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا }}}} <ref> به راستی ما آن را قرآنی عربی  قرار دادیم؛ سوره زخرف، آیه: ۳.</ref> است، اما مرتبه غیب {{عربی| {{متن قرآن|وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ}}}} <ref> و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۴.</ref> است. این اشاره است که برای قرآن ظاهری و باطنی است، برای او غیب و شهادتی است و بر او ملک و ملکوتی است و از آنجا که تقسیم قاطع برای شرکت است، برای هر یک از دو مقام اهلی و عارفی است.
::::::«دلالت [[حدیث ثقلین]] بر [[علم غیب]] فعلی [[ائمه]]{{عم}} این است که آن‌ها در این حدیث همتا و قرین قرآن قرار گرفته‌اند که در آن {{عربی| {{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}} }} <ref> بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref>، {{عربی| {{متن قرآن|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}} }} <ref> و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.</ref> است و به مفاد جمله {{عربی|« لَنْ‏ يَفْتَرِقَا‏‏‏‏»}} در حدیث هر آن چه در قران کریم است نزد [[ائمه]]{{عم}} ثابت می‌باشد. چون اگر در هر موردی ولو در مورد جزئی عدم علم و آگاهی آن‌ها ثابت شود، عدل قرآن معنی و مفهومی نخواهد داشت. توضیح مطلب: برای قرآن کریم مراتب متعددی است؛ از جمله مرتبه غیب و شهادت. مرحله شهادت {{عربی| {{متن قرآن|إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا }} }} <ref> به راستی ما آن را قرآنی عربی  قرار دادیم؛ سوره زخرف، آیه: ۳.</ref> است، اما مرتبه غیب {{عربی| {{متن قرآن|وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ}} }} <ref> و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۴.</ref> است. این اشاره است که برای قرآن ظاهری و باطنی است، برای او غیب و شهادتی است و بر او ملک و ملکوتی است و از آنجا که تقسیم قاطع برای شرکت است، برای هر یک از دو مقام اهلی و عارفی است.
::::::روایات متواتره‌ای است که هیچ خبری از اخبار زمین و آسمان و بهشت و جهنم از [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} پوشیده نیست و آن‌ها به آن چه در جهان شده و اکنون هست و می‌شود، تا روز قیامت همه را می‌دانند. هم‌چنین این روایات دلالت دارند، بر این که پنهان کردن علم زمین و آسمان از [[امام]] مستلزم نسبت دادن امری به خداوند است که با کرم و جلالت او منافات دارد، بلکه اگر آن علم را از آنان مخفی دارد وجوب اطاعت از ایشان روا نخواهد بود، و چگونه باید از آن‌ها فرمان برد در حالی که پاسخ سؤالات را نمی‌دانند؟! اینک نمونه‌ای از این روایات:
::::::روایات متواتره‌ای است که هیچ خبری از اخبار زمین و آسمان و بهشت و جهنم از [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{عم}} پوشیده نیست و آن‌ها به آن چه در جهان شده و اکنون هست و می‌شود، تا روز قیامت همه را می‌دانند. هم‌چنین این روایات دلالت دارند، بر این که پنهان کردن علم زمین و آسمان از [[امام]] مستلزم نسبت دادن امری به خداوند است که با کرم و جلالت او منافات دارد، بلکه اگر آن علم را از آنان مخفی دارد وجوب اطاعت از ایشان روا نخواهد بود، و چگونه باید از آن‌ها فرمان برد در حالی که پاسخ سؤالات را نمی‌دانند؟! اینک نمونه‌ای از این روایات:
::::::*روايت اول:[[ابو بصیر]] از [[حضرت باقر]]{{ع}} نقل کرد که از [[علی]]{{ع}} از علم [[پیامبر]]{{صل}} پرسیدند. فرمود: علم تمام انبیا است، و علم گذشته و علم آن چه تا روز قیامت بیاید سپس فرمود: قسم به آن کسی که جانم در دست اوست من دارای علم [[پیامبر]]{{صل}} و علم گذشته و علم آینده تا فاصله بین من و قیامت هستم!<ref>{{عربی|اندازه=120%|« سُئِلَ عَلِيٌّ{{ع}} عَنْ عِلْمِ اَلنَّبِيِّ{{صل}} فَقَالَ عَلِمَ اَلنَّبِيُّ عِلْمَ جَمِيعِ اَلنَّبِيِّينَ وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى قِيَامِ اَلسَّاعَةِ ثُمَّ قَالَ وَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ عِلْمَ اَلنَّبِيِّ{{صل}} وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَ قِيَامِ اَلسَّاعَةِ»}}؛ بصائر الدرجات، ص:۱۲۷، ح۱.</ref>.
::::::*روايت اول:[[ابو بصیر]] از [[حضرت باقر]]{{ع}} نقل کرد که از [[علی]]{{ع}} از علم [[پیامبر]]{{صل}} پرسیدند. فرمود: علم تمام انبیا است، و علم گذشته و علم آن چه تا روز قیامت بیاید سپس فرمود: قسم به آن کسی که جانم در دست اوست من دارای علم [[پیامبر]]{{صل}} و علم گذشته و علم آینده تا فاصله بین من و قیامت هستم!<ref>{{عربی|اندازه=120%|« سُئِلَ عَلِيٌّ{{ع}} عَنْ عِلْمِ اَلنَّبِيِّ{{صل}} فَقَالَ عَلِمَ اَلنَّبِيُّ عِلْمَ جَمِيعِ اَلنَّبِيِّينَ وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى قِيَامِ اَلسَّاعَةِ ثُمَّ قَالَ وَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ عِلْمَ اَلنَّبِيِّ{{صل}} وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَ قِيَامِ اَلسَّاعَةِ»}}؛ بصائر الدرجات، ص:۱۲۷، ح۱.</ref>.
::::::*روایت دوم: [[عبیدة بن بشیر]] گفت: [[حضرت صادق]]{{ع}} ابتدا به من فرمود: به خدا قسم من دارای علم آن چه در آسمان‌ها و زمین و بهشت و جهنم و آن چه بوده و آن چه خواهد بود تا روز قیامت هستم. سپس فرمود: من این اطلاعات را از کتاب خدا به دست آوردم، به آن چنین نگاه می‌کنم در آن موقع دست‌های خود را گشود سپس فرمود: خداوند می‌فرماید: {{عربی| {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}}}<ref>سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref><ref>{{عربی|اندازه=120%|«عُبَيْدَةَ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ:: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} ابْتِدَاءً مِنْهُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ مَا فِي النَّارِ وَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ ثُمَّ قَالَ أَعْلَمُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ‏ أَنْظُرُ إِلَيْهِ هَكَذَا ثُمَّ بَسَطَ كَفَّيْهِ ثُمَّ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ:  {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾»}}؛ بصائر الدرجات، ص:۱۲۷، ح۲.</ref>.
::::::*روایت دوم: [[عبیدة بن بشیر]] گفت: [[حضرت صادق]]{{ع}} ابتدا به من فرمود: به خدا قسم من دارای علم آن چه در آسمان‌ها و زمین و بهشت و جهنم و آن چه بوده و آن چه خواهد بود تا روز قیامت هستم. سپس فرمود: من این اطلاعات را از کتاب خدا به دست آوردم، به آن چنین نگاه می‌کنم در آن موقع دست‌های خود را گشود سپس فرمود: خداوند می‌فرماید: {{عربی| {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}} }}<ref>سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref><ref>{{عربی|اندازه=120%|«عُبَيْدَةَ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ:: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} ابْتِدَاءً مِنْهُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ مَا فِي النَّارِ وَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ ثُمَّ قَالَ أَعْلَمُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ‏ أَنْظُرُ إِلَيْهِ هَكَذَا ثُمَّ بَسَطَ كَفَّيْهِ ثُمَّ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ:  {{متن قرآن|وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}} »}}؛ بصائر الدرجات، ص:۱۲۷، ح۲.</ref>.
::::::*روایت سوم: [[جماعة بن سعد خثعمی]] گوید: مفضل خدمت [[امام صادق]]{{ع}} بود. آن حضرت عرض کرد، فدایت شوم، آیا خداوند فرمان‌برداری شخص را بر بندگان خود واجب می‌کند، با این که او را از اخبار آسمان‌ها بی‌اطلاع می‌گذارد؟ فرمود: خداوند کریم‌تر و مهربان‌تر و مهرورزتر است نسبت به بندگان خود که اطاعت شخصی را بر آن‌ها واجب نماید و او را از اخبار آسمان در صبح و شب بی‌اطلاع گذارد<ref>{{عربی|اندازه=120%|«عَنْ جَمَاعَةَ بْنِ سَعْدٍ الْخَثْعَمِيِّ أَنَّهُ قَالَ: كَانَ الْمُفَضَّلُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فَقَالَ لَهُ الْمُفَضَّلُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَفْرِضُ اللَّهُ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ وَ يَحْجُبُ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ قَالَ لَا اللَّهُ أَكْرَمُ وَ أَرْحَمُ وَ أَرْأَفُ بِعِبَادِهِ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ ثُمَّ يَحْجُبَ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»}}؛ کافی، ج۱، ص۲۶۱، ح۳.</ref>.
::::::*روایت سوم: [[جماعة بن سعد خثعمی]] گوید: مفضل خدمت [[امام صادق]]{{ع}} بود. آن حضرت عرض کرد، فدایت شوم، آیا خداوند فرمان‌برداری شخص را بر بندگان خود واجب می‌کند، با این که او را از اخبار آسمان‌ها بی‌اطلاع می‌گذارد؟ فرمود: خداوند کریم‌تر و مهربان‌تر و مهرورزتر است نسبت به بندگان خود که اطاعت شخصی را بر آن‌ها واجب نماید و او را از اخبار آسمان در صبح و شب بی‌اطلاع گذارد<ref>{{عربی|اندازه=120%|«عَنْ جَمَاعَةَ بْنِ سَعْدٍ الْخَثْعَمِيِّ أَنَّهُ قَالَ: كَانَ الْمُفَضَّلُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} فَقَالَ لَهُ الْمُفَضَّلُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَفْرِضُ اللَّهُ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ وَ يَحْجُبُ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ قَالَ لَا اللَّهُ أَكْرَمُ وَ أَرْحَمُ وَ أَرْأَفُ بِعِبَادِهِ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ ثُمَّ يَحْجُبَ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»}}؛ کافی، ج۱، ص۲۶۱، ح۳.</ref>.
::::::*روایت چهارم: [[امام صادق]]{{ع}} در مناجات خود به پروردگار عرضه داشت: اى خدايى که ما را وصی پیغمبر خود قرار دادی و علم گذشته و آینده را به ما عطا فرمودی و دل‌های مردم را به سوی ما مایل نمودی<ref>{{عربی|اندازه=120%|«عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: اسْتَأْذَنْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقِيلَ لِي ادْخُلْ فَدَخَلْتُ فَوَجَدْتُهُ فِي مُصَلَّاهُ فِي بَيْتِهِ فَجَلَسْتُ حَتَّى قَضَى صَلَاتَهُ فَسَمِعْتُهُ وَ هُوَ يُنَاجِي رَبَّهُ وَ يَقُولُ: يَا مَنْ خَصَّنَا بِالْكَرَامَةِ وَ خَصَّنَا بِالْوَصِيَّةِ وَ وَعَدَنَا الشَّفَاعَةَ وَ أَعْطَانَا عِلْمَ مَا مَضَى وَ مَا بَقِيَ وَ جَعَلَ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْنَا»}}؛ بصائرالدرجات، ص۱۲۹، ح۲؛ کافی، ج۴، ص۵۸۲، ح۱۱.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/گستره_علم_غیب_از_دیدگاه_ادیان_ابراهیمی_(کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۲۷۲.]</ref>.
::::::*روایت چهارم: [[امام صادق]]{{ع}} در مناجات خود به پروردگار عرضه داشت: اى خدايى که ما را وصی پیغمبر خود قرار دادی و علم گذشته و آینده را به ما عطا فرمودی و دل‌های مردم را به سوی ما مایل نمودی<ref>{{عربی|اندازه=120%|«عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: اسْتَأْذَنْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقِيلَ لِي ادْخُلْ فَدَخَلْتُ فَوَجَدْتُهُ فِي مُصَلَّاهُ فِي بَيْتِهِ فَجَلَسْتُ حَتَّى قَضَى صَلَاتَهُ فَسَمِعْتُهُ وَ هُوَ يُنَاجِي رَبَّهُ وَ يَقُولُ: يَا مَنْ خَصَّنَا بِالْكَرَامَةِ وَ خَصَّنَا بِالْوَصِيَّةِ وَ وَعَدَنَا الشَّفَاعَةَ وَ أَعْطَانَا عِلْمَ مَا مَضَى وَ مَا بَقِيَ وَ جَعَلَ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْنَا»}}؛ بصائرالدرجات، ص۱۲۹، ح۲؛ کافی، ج۴، ص۵۸۲، ح۱۱.</ref>»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/wiki/گستره_علم_غیب_از_دیدگاه_ادیان_ابراهیمی_(کتاب)#.D8.AF.D8.B1.D8.A8.D8.A7.D8.B1.D9.87.D9.94_.D9.BE.D8.AF.DB.8C.D8.AF.D8.A2.D9.88.D8.B1.D9.86.D8.AF.D9.87 گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۲۷۲.]</ref>.

نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۱۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم معصوم

دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

مصباح یزدی

آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی، در کتاب «معارف قرآن» در این‌باره گفته‌ است:

«در برخی روایات به چنین مطالبی، اشاره شده است که آنها را ائمه اطهار(ع)؛ به خواصّ و نزدیکان خود می‌فرموده‌اند و سفارش می‌کرده‌اند که به دیگران از آن جهت که ظرفیّت آن را نداشته‌اند، نگویند زیرا ممکن می‌بود آنان توهّم کنند که چنین کسانی که چنان مقامی دارند؛ خدا هستند! از جمله روایتی می‌گوید: پیامبر اکرم(ص) به امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره کرده و فرموده‌اند اگر ترس از این مطلب وجود نداشت که درباره او همان چیزی را بگویید که نصاری در باره‌ حضرت مسیح(ع)، گفته‌اند؛ مقامات او را برایتان شرح می‌دادم. چنانکه برخی، سرانجام قائل به خدایی امام شدند. همگان ظرفیّت درک همه مطالب را ندارند تنها برخی که خدا دل‌هایشان را برای ایمان آزموده است، صلاحیّت آنرا یافتند که ائمه(ع)، معانی دقیق را به آنها القاء فرمایند. برخی از اینگونه روایات که درز کرده و به برخی از خواصّ منتقل و سپس در کتاب‌ها نگاشته شده است، اشاراتی دارد که چیزهایی از آنها بر می‌آید؛ گرچه همان‌ها نیز، در حدّ فهم ما نیست امّا در مورد آنها می‌توانیم بیاناتی در حدّ تقریب داشته باشیم تا هنگام برخورد با آنها استیحاش نکنیم و گمان نورزیم که مخالف کتاب و سنّت است و باید آنها را طرد کرد»[۱].

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

  1. قلمرو علم معصوم تا چه حدی است؟ (پرسش)
  2. آیا علم تام معصوم امکان عقلی دارد؟ (پرسش)
  3. آیا علم تام معصوم با اختیار وی منافات ندارد؟ (پرسش)
  4. آیا اعتقاد به علم تام معصوم شرک نیست؟ (پرسش)
  5. آیا اعتقاد به تام علم معصوم امام غلو نیست؟ (پرسش)
  6. آیا عدم اعتقاد به علم تام معصوم امام آسیبی به ایمان وارد می‌کند؟ (پرسش)
  7. آیا معصوم به تمام موارد قرآن علم دارد؟ (پرسش)
  8. آیا قول به محدودیت علم معصوم مانع عقلی یا شرعی دارد؟ (پرسش)
  9. چگونه می‌شود معصوم را انسان کامل دانست اما علم او را محدود شمرد؟ (پرسش)
  10. آیا معصوم باید علم تام داشته باشد؟ (پرسش)
  11. آیا علم تام معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  12. آیا علم تام معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  13. آیا آگاهی معصوم به نحو تام شرطی از شروط امامت است؟ (پرسش)
  14. اگر معصوم علم تام دارد پس چه نیازی به وحی است؟ (پرسش)
  15. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در قرآن موجود است؟ (پرسش)
  16. آیا نمونه‌هایی از علم تام معصوم در حدیث موجود است؟ (پرسش)
  17. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  18. با وجود آیاتی که علم تام معصوم را نفی می‌کنند چگونه این علم اثبات می‌شود؟ (پرسش)
  19. آیاتی که موافقان علم تام معصوم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  20. چگونه آیات نافی علم تام معصوم از غیر خدا با آیات مثبت علم تام معصوم برای غیر او قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  21. آیاتی که مخالفان علم تام معصوم پیامبر خاتم به آنها استدلال می‌کنند کدام‌اند؟ (پرسش)
  22. آیا روایاتی وجود دارند که علم تام معصوم را نفی می‌کنند؟ (پرسش)
  23. چگونه آیات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  24. چگونه روایات نافی علم تام معصوم با روایات مثبت علم تام معصوم قابل جمع هستند؟ (پرسش)
  25. دلیل عقلی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  26. دلیل قرآنی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  27. دلیل حدیثی علم تام پیامبران چیست؟ (پرسش)
  28. آیا شاهد تاریخی بر علم تام پیامبران وجود دارد؟ (پرسش)
  29. بر فرض اثبات علم تام پیامبران علم تام امامان چگونه ثابت می‌شود؟ (پرسش)
  30. دلیل عقلی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  31. دلیل قرآنی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  32. دلیل حدیثی علم تام امامان چیست؟ (پرسش)
  33. آیا شاهد تاریخی بر علم تام امامان وجود دارد؟ (پرسش)
  34. چرا امامان علم تام معصوم خود را انکار می‌کردند؟ (پرسش)
  35. آيا علم تام معصوم تکلیف‌آور است و معصوم را به عمل بر اساس آن موظف می‌کند؟ (پرسش)
  36. آیا معصوم از علم تام خود بهره می‌برد؟ (پرسش)
    1. آیا معصوم از علم تام خود برای از بین بردن دشمنان خود استفاده نمی‌کند؟ (پرسش)
    2. اگر معصومان علم تام داشتند چرا نوآوری یا اختراعی در علوم تجربی یا ساخت دارو و غیره نداشته‌اند؟ (پرسش)
  37. اگر معصوم از علم تام خود بهره نمی‌برد پس فایده‌اش چیست؟ (پرسش)
  38. آیا علم محدود معصوم ضرورت عقلی دارد؟ (پرسش)
  39. آیا علم محدود معصوم ضرورت شرعی دارد؟ (پرسش)
  40. مهم‌ترین مصادیق علم ویژه معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  41. علم به چه مواردی تنها نزد خداست؟ (پرسش)
  42. آیا علم معصوم قابلیت افزایش دارد؟ (پرسش)
  43. رابطه علم ویژه معصوم با معجزه و کرامت چیست؟ (پرسش)
  44. آیا معجزه به واسطه علم معصوم است؟ (پرسش)
  45. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    1. دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    2. دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    3. دیدگاه‌های دانشمندان تفسیر در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    4. دیدگاه‌های دانشمندان حدیث در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    5. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    6. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    7. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    8. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    9. دیدگاه فرقه وهابیت در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. معارف قرآن
  2. بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
  3. و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
  4. به راستی ما آن را قرآنی عربی قرار دادیم؛ سوره زخرف، آیه: ۳.
  5. و بی‌گمان آن نزد ما در اصل کتاب، فرازمندی فرزانه است؛ سوره زخرف، آیه: ۴.
  6. « سُئِلَ عَلِيٌّ(ع) عَنْ عِلْمِ اَلنَّبِيِّ(ص) فَقَالَ عَلِمَ اَلنَّبِيُّ عِلْمَ جَمِيعِ اَلنَّبِيِّينَ وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى قِيَامِ اَلسَّاعَةِ ثُمَّ قَالَ وَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ عِلْمَ اَلنَّبِيِّ(ص) وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَ قِيَامِ اَلسَّاعَةِ»؛ بصائر الدرجات، ص:۱۲۷، ح۱.
  7. سوره نحل، آیه: ۸۹.
  8. «عُبَيْدَةَ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ:: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) ابْتِدَاءً مِنْهُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ وَ مَا فِي الْجَنَّةِ وَ مَا فِي النَّارِ وَ مَا كَانَ وَ مَا يَكُونُ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ ثُمَّ قَالَ أَعْلَمُهُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ‏ أَنْظُرُ إِلَيْهِ هَكَذَا ثُمَّ بَسَطَ كَفَّيْهِ ثُمَّ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ يَقُولُ: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ »؛ بصائر الدرجات، ص:۱۲۷، ح۲.
  9. «عَنْ جَمَاعَةَ بْنِ سَعْدٍ الْخَثْعَمِيِّ أَنَّهُ قَالَ: كَانَ الْمُفَضَّلُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) فَقَالَ لَهُ الْمُفَضَّلُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَفْرِضُ اللَّهُ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ وَ يَحْجُبُ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ قَالَ لَا اللَّهُ أَكْرَمُ وَ أَرْحَمُ وَ أَرْأَفُ بِعِبَادِهِ مِنْ أَنْ يَفْرِضَ طَاعَةَ عَبْدٍ عَلَى الْعِبَادِ ثُمَّ يَحْجُبَ عَنْهُ خَبَرَ السَّمَاءِ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»؛ کافی، ج۱، ص۲۶۱، ح۳.
  10. «عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ: اسْتَأْذَنْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقِيلَ لِي ادْخُلْ فَدَخَلْتُ فَوَجَدْتُهُ فِي مُصَلَّاهُ فِي بَيْتِهِ فَجَلَسْتُ حَتَّى قَضَى صَلَاتَهُ فَسَمِعْتُهُ وَ هُوَ يُنَاجِي رَبَّهُ وَ يَقُولُ: يَا مَنْ خَصَّنَا بِالْكَرَامَةِ وَ خَصَّنَا بِالْوَصِيَّةِ وَ وَعَدَنَا الشَّفَاعَةَ وَ أَعْطَانَا عِلْمَ مَا مَضَى وَ مَا بَقِيَ وَ جَعَلَ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْنَا»؛ بصائرالدرجات، ص۱۲۹، ح۲؛ کافی، ج۴، ص۵۸۲، ح۱۱.
  11. گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی؛ ص: ۲۷۲.
  12. «زنده بودن من برای شما خیر است، سخن می‌گویید و با شما سخن گفته می‌شود. و مرگ من نیز برای شما خیر است، چرا که اعمال شما بر من عرضه می‌شود، آنچه از خیر را در آن مشاهده کنم خدا را شکر می‌کنم، و آنچه از شرّ ببینم از خداوند برای شما طلب مغفرت می‌نمایم».
  13. «هر بنده‌ای که بر من درود فرستد صدایش به من می‌رسد هر کجا که باشد. عرض کردم: حتی بعد از وفات شما؟ فرمود: حتی بعد از وفاتم. همانا خداوند بر زمین حرام کرده که اجساد انبیا را نابود سازند».
  14. علم و سلطه غیبی اولیا، ص۱۰تا۱۰۴.