دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره قلمرو علم معصوم چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره قلمرو علم معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم معصوم
تعداد پاسخ۱ پاسخ

دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره قلمرو علم معصوم (ع) چیست؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره قلمرو علم معصوم چیست؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

اسعدی

آقای علی رضا اسعدی در کتاب «هشام بن حکم» در این‌باره گفته‌ است:

«یکی از حکمت‌های نصب امام و از شئون ایشان، حفظ شریعت است[۱] و حفظ شریعت بدون آگاهی از آموزه‌ها و معارف دینی ممکن نیست. از دیگر شئون امام، اجرای احکام دین و شرایع و سنت‌های الهی است و این غرض نیز بدون علم به شریعت قابل تحقق نیست و چه‌بسا موجب دگرگونی در حدود الهی گردد. هشام خود این‌گونه مثال می‌زند که اگر امام از احکام و سنت‌های الهی آگاهی نداشته باشد، ممکن است به جای قطع دست، بر کسی تازیانه زند یا به جای تازیانه زدن، دست کسی را قطع کند.[۲] در نتیجه حدود الهی آن‌گونه که فرمان داده است اقامه نگردد. پس به جای صلاح که خواست خداوند است، فساد واقع شود[۳] و این نقض غرض است. هشام در تأیید و تصدیق این استدلال به آیه شریفه أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى[۴] استشهاد کرده است.[۵] استشهاد به این آیه از این نظر است که شخص جاهل، به حکم جهلش راه به هدایت نمی‌برد. پس به کسی نیازمند است که او را هدایت کند و کسی که خود به هدایت دیگران نیاز دارد، نمی‌تواند مبیّن احکام و حدود الهی و مجری آنها باشد. متکلمان امامیه در دوره‌های بعد احتمالاً با الهام از هشام، به این آیه به عنوان دلیل مستقلی بر افضلیت امام استدلال کرده‌اند. از دیدگاه امامیه، مفاد این آیه استدلالی عقلی است که بر پایه اصل بدیهی استحاله ترجیح بلامرجح استوار است. ترجیح مفضول بر فاضل و افضل، مصداق ترجیح بلامرجح و بلکه ترجیح مرجوح بر راجح است که قبیح و ناشایست است. از این‌رو، امام که حجت و برگزیده الهی است باید شایسته‌ترین افراد برای پیروی باشد. از آن‌چه از خود هشام گزارش شده، دامنه علم امام نیز برداشت می‌شود. از دیدگاه وی، گستردگی دامنه علم امام دست‌کم به گستردگی دامنه نیازهای مردم است و حجت الهی، هر آن‌چه را مردم به آن محتاج‌اند، می‌داند.[۶] بنابراین، علوم امام منحصر به احکام حلال و حرام نیست. به گفته خود هشام، وی در صحرای منا پانصد مسئله کلامی را از امام صادق (ع) پرسید و نظر دیگران (متکلمان عامه) را گفت و حضرت نظر صحیح را برای او بیان کرد. حاضرجوابی حضرت باعث شگفتی هشام شد. عرض کرد: می‌دانم مسائل حلال و حرام در دست شماست و شما از همه مردم به آنها داناترید، ولی اینها علم کلام است؟! حضرت پاسخ داد: وای بر تو ای هشام! خدای تعالی برای خلقش حجتی قرار نمی‌دهد که همه نیازهای مردم نزد او نباشد.[۷] همچنین او در مناظره با بریهه، امام صادق (ع) را جامع علوم پیامبران و کسی که به هیچ مسئله‌ای جاهل نیست، توصیف کرده است[۸]»[۹].

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. شیخ صدوق، التوحید، ص۲۷۴.
  2. همو، علل‌الشرایع، ص ۲۰۳.
  3. همو، کمال‌الدین و تمام‌النعمة، ج ۲، ص ۳۶۷.
  4. (آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟)، سوره مبارکه یونس، آیه۳۵.
  5. همو، علل‌الشرایع، ص۲۰۳-۲۰۴.
  6. دیگر متکلمان امامیه نیز در این مسئله با هشام هم‌عقیده‌اند؛ برای مثال خواجه نصیر در بیان صفات امام می‌نویسد: امام به آنچه در امامتش علم به آن لازم است، عالم است؛ اعم از علوم دینی و دنیایی مانند شرعیات، سیاسات و آداب و دفع دشمنان و غیر اینها، چراکه قیام به امامت بدون اینها، ممکن نیست، (خواجه نصیر طوسی، تلخیص المحصل، رسالةالامامة، ص۴۳۰).
  7. اصول کافی، ج۱، ص۳۹۱.
  8. شیخ صدوق، التوحید، ص ۲۶۴، هشام خود از عمر بن یزید گزارش می‌کند که وی می‌گوید به امام صادق (ع) گفتم به ما رسیده که رسول‌الله (ص) به امام علی (ع) هزار باب علم را آموخته است که هر باب هزار باب را می‌گشاید. حضرت فرمود: بله. [پس به من فرمود: بلکه به امام علی (ع) یک باب آموخت که آن باب، هزار باب و هر یک از اینها هزار باب گشود.] (شیخ صدوق، خصال، ص ۶۴۶-۶۴۷).
  9. هشام بن حکم، ص۲۲۳ و ۲۲۴.