دیدار با امام مهدی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
===چیستی [[ملاقات با حضرت مهدی]] ({{ع}}===
*[[غیبت]] [[امام دوازدهم]] {{ع}} از ضروریات [[مذهب]] [[شیعه]] است. بنابر [[تعالیم]] [[شیعه]]، [[امام زمان]] {{ع}} را [[دو غیبت]] است: [[غیبت صغری]] و [[غیبت کبری]]. بیش‌ترینه علمای [[شیعه]] آغاز [[غیبت صغری]] را سال ۶۹ ق. دانسته‌اند؛ هنگامی که [[امام حسن عسکری]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید و [[امامت]] [[فرزند]] گرامی‌اش [[حضرت مهدی]] {{ع}} آغاز گشت<ref>مرءاة العقول‌، ۴/ ۵۲.</ref>. برخی دیگر از [[علما]]، چون [[تولد]] و روزگار خردسالی [[امام زمان]] {{ع}} بر همه [[آشکار]] نبوده است، [[غیبت صغری]] را از [[تولد]] آن [[حضرت]] تا [[غیبت کبری]]- سال ۷۴- دانسته‌اند<ref>الارشاد، ۳۴۶؛ اعلام الوری‌، ۴۱۶.</ref>. به هر سان، [[امام زمان]] {{ع}} در [[عصر غیبت]] همانند دیگر [[امامان]] {{عم}} در دسترس [[مردم]] نیست و مردم‌ نمی‌توانند با او [[دیدار]] کنند. یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا می‌توان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]] {{ع}} شرفیاب شد یا نه. بسیاری از [[علما]] و [[خواص شیعه]]، [[امام زمان]] {{ع}} را در خردسالی و عصر [[غیبت صغری]] دیده‌اند. در پاره‌ای [[روایات]] نام کسانی که [[امام]] {{ع}} را دیده‌اند، آمده است. بنابر روایتی، [[امام عسکری]] {{ع}} [[چهل]] نفر از [[شیعیان]] خاص خویش را گرد آورد و [[حضرت مهدی]] {{ع}} را بدانان نشان داد<ref>الغیبة، شیخ طوسی/ ۲۱۷؛ کمال الدین‌، ۲- ۱/ ۴۳۵.</ref>. این موضوع چنان برای [[شیعیان]] مهم می‌نماید که برخی از علمای [[شیعه]] در کتاب‌های خویش، بابی را با عنوان {{عربی|بَابُ ذَكَرَ مِنْ شَاهِدُ الْقَائِمِ {{ع}} وَ رَآهُ وَ كَلَّمَهُ }} گشوده‌اند و نام کسانی را که [[توفیق]] [[دیدار]] یافته‌اند، برشمرده‌اند<ref>کمال الدین‌، ۲- ۱/ ۴۳۴، الغیبة، شیخ طوسی/ ۱۵۲.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 425.</ref>.
*[[غیبت]] [[امام دوازدهم]]{{ع}} از ضروریات [[مذهب شیعه]] است. ایشان در [[عصر غیبت]] همانند دیگر [[امامان]]{{ع}} در دسترس [[مردم]] نیست. لذا یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا می‌توان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} شرفیاب شد یا نه<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>. [[ملاقات با حضرت مهدی]] به‌معنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] ایشان است. البته رؤیت، [[ملاقات]]، [[فیض حضور]]، [[شهود]] و مشاهده باهم تفاوت‌هایی دارند. رؤیت، دیدن است، بدون [[شناخت]] [[حضرت]] (چه بعدا متوجّه این امر باشد یا نباشد). [[ملاقات]]، دیدن با [[شناخت]] است. [[فیض حضور]] یعنی دیدن [[حضرت]] و [[شناخت]] ایشان، همراه با سؤال و جواب (این مرحله از همه مراحل بالاتر و ارزنده‌تر است). [[شهود]] یعنی [[آگاهی]] به وجود [[حضرت]] از راه [[سیر و سلوک]]، بدین‌معنی که اهل [[معرفت]]، با [[شناخت]] و درکی که از حقایق عالم دارند، پی به [[حقیقت]] وجود [[حضرت]] می‌برند و ایشان را می‌شناسند و گاهی ممکن است مدعی شوند که با [[مکاشفه]]، با [[حضرت]] ارتباط‍‌ برقرار کرده‌اند، البته قسمی از [[ملاقات]] و [[دیدار]] متصوّر است و آن هم [[دیدار]] در [[خواب]] است. و اما مشاهده را به معنای دیدن با حواس همراه با حضور و [[شناخت]] دانسته‌اند که گاهی [[امکان]] دارد با [[گفت‌وگو]] و سؤال همراه باشد<ref>ر.ک. چشم‌به‌راه مهدی، ص ۴۲.</ref>.
==گونه‌های [[دیدار]]==
*هرچند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهم‏تر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. فراموش نشود کم نبودند افرادی که همواره در زمان [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{ع}} با آن بزرگواران [[دیدار]] می‌‏کردند؛ اما بهرۀ [[معرفتی]] چندانی از آن ملاقات‌‏ها نمی‌‏بردند و گاهی هم مورد [[خشم]] و [[غضب]] ایشان واقع می‌‏شدند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>.
*در [[عصر غیبت]]، [[امام]] {{ع}} را چند گونه می‌توان دید:
===دیدگاه‌های مختلف دربارۀ [[دیدار با امام مهدی]]{{ع}}===
#[[دیدار]] در [[خواب]]؛
*از آنجا که در [[روایات]]، [[پنهان‌‏زیستی]] آن [[امام]] بزرگوار، [[رازی]] از [[رازهای خداوند]] دانسته شده و دربارۀ [[چگونگی غیبت]]، دیدگاه‌‏های متفاوتی ذکر شده، درباره [[ملاقات]] با آن [[حضرت]] در [[عصر غیبت]] نیز نگاه‌‏های مختلفی ارائه شده است<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>.
#[[دیدار]] به حال مکاشفه‌ که از گذر [[طاعات]] و ریاضات شرعی و صفای [[باطنی]] پدید می‌آید؛
====[[عدم امکان ملاقات]] به طور مطلق====
#[[دیدار]] در [[بیداری]]: این گونه [[دیدار]] نیز بر سه گونه است:
*این دیدگاه، به طور اساسی از روایاتی قابل استفاده است که از ناپیدایی آن [[حضرت]] در [[دوران غیبت]] سخن به میان آورده است؛ مانند: {{متن حدیث|تُرَی‏ وَ لَا تُرَی‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ می‌‏بیند و دیده نمی‌‏شود<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴.</ref>؛{{متن حدیث|لَایَرَوْنَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ او را نمی‏‌بینند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳.</ref>؛ {{متن حدیث|یَرَی‏ النَّاسَ‏ وَ لَا یَرَوْنَهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ [[مردم]] را می‏‌بیند و [[مردم]] او را نمی‏‌بینند؛ {{متن حدیث|لَا یُرَی‏ جِسْمُه‏‏‏‏‏‏‏}}؛ جسم او دیده نمی‌‏شود<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۰.</ref> و {{متن حدیث|أَرَی‏ الْخَلْقَ‏ وَ لَا تُرَی‏‏‏‏‏‏‏‏}}؛ [[مردمان]] را می‏‌بینم و تو دیده نمی‏‌شوی<ref>سیّد بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸.</ref>. چنین روایاتی، باعث شده است [[نعمانی]] در فصلی از [[کتاب الغیبة]]، به روشنی مشاهده [[حضرت]] را در [[عصر غیبت]] جایز ندانسته و [[تحقیق]] در این زمینه را [[ممنوع]] و [[شیعیان]] را در ندیدن [[حضرت]]، معذور بداند. وی به این‏ نکته مهم، این‏گونه اشاره کرده است: "... برای [[شیعیان]]، جست ‏وجوی [[امام]] و [[کشف]] [[صاحب]] [[غیبت]] و در پی نام و محلّ سکونت و محل [[غیبت]] او بودن یا اشاره به ذکر او کردن، [[ممنوع]] است؛ چه رسد بر آنکه بخواهند آشکارا او را ببینند<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۰.</ref>.
##آنکه [[امام]] را می‌بینند؛ ولی نمی‌شناسند.
====[[امکان]] [[ملاقات با امام مهدی]]{{ع}}====
##آنکه می‌بینند و می‌شناسند. این گونه [[دیدار]] بسیار اندک پیش می‌آید.
*درباره [[امکان ملاقات]]، [[سید مرتضی]] می‌‏نویسد: "همانا ممتنع نیست که [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آن‏ها ترسی وجود ندارد"<ref>سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸.</ref> و یا [[شیخ طوسی]] می‌‏نویسد: "ما با جزم و [[یقین]] نمی‌‏دانیم که آن [[محبوب]] دل‏ها از دیده همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه [[امکان]] دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود"<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹.</ref> و [[سید بن طاووس]] نیز در این‏ باره خطاب به [[فرزند]] خود نوشته است: "[[امام]]، اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند"<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ – ۴۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۲۷.</ref>
##آنکه [[امام]] {{ع}} را می‌بینند و پس از اینکه [[دیدار]] پایان یافت، آن [[حضرت]] {{ع}} را می‌شناسند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 425.</ref>.
*[[امکان ملاقات]] به چند نحو ممکن است: [[دیدار]] در [[خواب]]، [[دیدار]] به حال مکاشفه‌ که از گذر [[طاعات]] و ریاضات [[شرعی]] و صفای [[باطنی]] پدید می‌آید، و [[دیدار]] در [[بیداری]]<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>.
*مسئله‌ای که محل بحث است، این است که آیا می‌توان [[امام]] را به حال [[بیداری]] دید و در حال [[دیدار]] یا پس از آن، او را [[شناخت]] یا نه. در [[روایات]] آمده است که [[امام زمان]] {{ع}} در ایام [[حج]]، برای مناسک حضور می‌یابد و [[مردم]] را می‌بیند و آنان را می‌شناسد؛ ولی [[مردم]] او را نمی‌شناسند، هر چند می‌بینند<ref>منتخب الاثر، ۲۵۲.</ref>. بنابر این دسته از [[روایت]]، بسیاری کسان [[امام]] {{ع}} را می‌بینند؛ ولی نمی‌شناسند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 425.</ref>.
*[[دیدار]] در [[بیداری]] نیز بر سه گونه است: آنکه [[امام]] را می‌بینند؛ ولی نمی‌شناسند؛ آنکه می‌بینند و در حین [[ملاقات]] می‌شناسند و آنکه [[امام]] را می‌بینند و پس از اینکه [[دیدار]] پایان یافت، آن [[حضرت]] را می‌شناسند<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.</ref>.
==معنای [[غیبت]]==
*در [[امکان]] ملاقاتِ همراه با [[شناخت امام مهدی]]{{ع}} (چه این [[شناخت]] در حین [[دیدار]] باشد و چه پس از پایان [[ملاقات]])، برخی از [[علما]] گفته‌اند، ملاقات‌‏کننده [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید (عدم پذیرش ادعا) و برخی دیگر، قائل به پذیرش ادعای ملاقات‌‏کننده هستند. در ادامه هر یک از اقسام مورد اشاره مورد بررسی قرار می گیرند.
*برای [[غیبت امام]] {{ع}} دو معنا می‌توان بازیافت: یکی آنکه جسم [[مبارک]] [[امام]] {{ع}} از دیدگان [[پنهان]] گردد و دوم، جسم [[امام]] {{ع}} دیده شود؛ ولی کسی ایشان را نشناسد. [[پنهان]] گشتن جسم برای [[انبیا]] و نیز اولیای دیگر روی داده است. برای نمونه، [[قرآن]] بیان می‌کند که [[خداوند]]، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} را هنگام [[تلاوت قرآن]] از دیدگان [[کفار]]- که قصد [[آزار]] داشتند- [[پنهان]] می‌ساخت<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا }}؛ سوره اسراء، آیه ۴۵.</ref>. این پنهانی، گونه‌ای [[اعجاز]] است. اما دیده شدن‌ و در همان حال، ناشناس ماندن، در بیش‌تر اوقات [[نیازمند]] [[اعجاز]] و [[خرق عادت]] نیست. از [[روایات]] و نیز ماجرای کسانی که به پیشگاه [[امام زمان]] {{ع}} بار یافته‌اند، برمی‌آید که [[غیبت امام]] {{ع}} بر هر دو گونه- [[ناپیدا]] شدن و ناشناس ماندن- است. گاه نیز در یک زمان هر دو گونه اتفاق می‌افتد. یک نفر نمی‌بیند و دیگری می‌بیند و نمی‌شناسد<ref>امامت و مهدویت، ۲/ ۴۷۹- ۴۷۶.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 426.</ref>.
=====[[امکان ملاقات]] بدون [[شناخت]]=====
==[[دیدار]] در عصر [[غیبت کبری]]==
*در این دیدگاه [[امکان ملاقات]]، مورد پذیرش است؛ ولی وقوع [[ملاقات]] همراه [[شناخت]] آن [[حضرت]] را در این دوران، غیر قابل پذیرش دانسته و آن را با [[فلسفه غیبت]] در [[تعارض]] می‌‏داند. در این دیدگاه، به طور عمده به روایاتی استناد می‌‏شود که در آن، سخن از دیده شدن [[حضرت]] به میان آمده است؛ امّا تصریح شده که در آن [[دیدار]]، هرگز شناختی از [[حضرت]] صورت نمی‌‏گیرد؛ بنابراین [[امکان]] [[دیدار]] هست؛ اما فرد، آن [[حضرت]] را نخواهد [[شناخت]]. [[شیخ صدوق]] با ذکر [[سند]] از [[سدیر]] [[نقل]] کرده که [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «در [[قائم]]، سنّتی از [[یوسف]] است... چرا این [[مردم]] منکرند [[خدای تعالی]] با [[حجت]] خود همان کند که با [[یوسف]] کرد؟ بین ایشان گردش کند و در بازارهای آنها راه رود و بر بساط آنها پا نهد و او را نشناسند، تا آنگاه که [[خدای تعالی]] به او [[اذن]] دهد که خود را معرفی کند؛ همان‏گونه که به [[یوسف]] [[اذن]] داد»<ref>{{متن حدیث|إِنَ‏ فِی‏ الْقَائِمِ‏ سُنَّةً مِنْ‏ یُوسُف‏... فَمَا تُنْکِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِیُوسُفَ أَنْ یَکُونَ یَسِیرُ فِیمَا بَیْنَهُمْ وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا یَعْرِفُونَهُ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ کَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ}}، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳</ref>.
*در عصر [[غیبت کبری]] کسانی بسیار با [[امام]] {{ع}} [[دیدار]] کرده‌اند که برخی از آنان از علمای بزرگ [[شیعه]] و [[معتمد]] بوده‌اند<ref>امامت و مهدویت، ۲/ ۴۷۴.</ref>. [[علامه مجلسی]] نام و حکایت برخی از آنان را آورده است<ref>بحارالانوار، ۵۲/ ۷۷- ۱.</ref>. [[محدث نوری]] در کتاب‌ النجم الثاقب‌ صد حکایت از این کسان [[نقل]] کرده است. بسیاری از علمای گذشته و معاصر [[شیعه]] در این باره کتاب‌هایی مستقل نوشته‌اند. مهم‌ترین این آثار عبارت‌اند از: [[تبصرة الولی فیمن رأی الامام الغائب]]، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، [[تذکرة الطالب فیمن رأی الامام الغائب]]، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، [[تذکرة الطالب فیمن رأی الامام الغائب]] و نیز [[دارالسلام فیمن فاز بسلام الامام]]، تألیف [[شیخ]] [[محمود میثمی عراقی]]، [[بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام]]، تألیف [[سید جمال الدین محمد بن حسین یزدی طباطبائی][[البهجة فیمن فاز بلقاء الحجة]]، تألیف [[میرزا]] [[محمد تقی الماسی اصفهانی]] و [[العبقری الحسان فی تواریخ صاحب الزمان]]، تألیف [[شیخ]] [[علی اکبر نهاوندی]]. بسیاری کسان که به [[دیدار]] [[امام]] {{ع}} [[توفیق]] یافته‌اند، برای پرهیز از شهرت و [[اتهام]] [[دروغگویی]] یا [[تقیه]] و مانند آنها [[دیدار]] خویش را تا پایان [[عمر]] [[آشکار]] نساخته‌اند<ref>الامام المهدی من المهد الی الظهور، ۲۵۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 426.</ref>.
*سخن دیگر در [[تأیید]] این دیدگاه از [[نایب خاص]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}[[محمد بن عثمان]] [[نقل]] شده است که می‏‌گوید: "به [[خدا]] [[سوگند]]! همانا [[صاحب]] این امر، هرسال در موسم [[حج]] حاضر می‌‏شود؛ [[مردم]] را می‏‌بیند و آن‏ها را می‌‏شناسد و [[مردم]]، او را می‏‌بینند؛ ولی نمی‏‌شناسند"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَیَحْضُرُ الْمَوْسِمَ کُلَّ سَنَةٍ یَرَی النَّاسَ وَ یَعْرِفُهُمْ وَ یَرَوْنَهُ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ}}؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰.</ref>.  
==نظریه‌های علمای [[شیعه]]==
*از این [[روایات]]، استفاده می‏‌شود نه فقط هنگام [[ملاقات]] که پس از آن هم، [[حضرت]] شناخته نمی‌‏شود. منطقی است گفته شود کسی که هنگام [[دیدار]]، آن [[حضرت]] را نشناخته است، دلیلی وجود ندارد پس از آن بگوید آن کسی را که دیده، به طور حتم [[حضرت]] بوده است. چه بسا از ملازمان آن [[حضرت]] یا یکی از [[اولیای الهی]] بوده که به دستور آن [[حضرت]]، برای رفع مشکل او [[اقدام]] کرده است. این نکته، قابل تأمل است. حجم [[روایات]] این دیدگاه، بسیار کمتر از دسته نخست است. جمع بین دو دیدگاه یاد شده به این صورت است‏ که آن [[حضرت]]، از نگاه عموم [[مردم]] [[پنهان]] است و اگر [[اراده]] کند کسی آن [[حضرت]] را ببیند، او را نخواهد [[شناخت]]<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>.
*گروهی از علمای بزرگ [[شیعه]] همانند [[سید مرتضی]]، [[شیخ طوسی]] و [[سید بن طاووس]] بر این باورند که می‌توان در [[غیبت کبری]] به [[دیدار]] [[امام زمان]] {{ع}} نایل گشت و این را یکی از فواید [[وجود امام زمان]] {{ع}} در [[زمان غیبت]] دانسته‌اند. برخی مسئله‌ای طرح کرده‌اند که وقتی [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} [[غایب]] است، بود و نبود ایشان چه بهره‌ای برای [[شیعیان]] دارد. [[سید مرتضی]] در پاسخ بر آن است که یکی از بهره‌ها، [[امکان ملاقات]] با آن [[امام همام]] {{ع}} است. بنابر نظر او، دلیلی بر رد [[امکان ملاقات]] در دست نیست. [[شیخ طوسی]] [[معتقد]] است که دلیلی در میان‌ نیست که [[امام]] {{ع}} بر همه دوستداران خویش [[پنهان]] است و جایز است که ایشان بر بیش‌تر آنان ظاهر گردد. اگر [[امام]] {{ع}} بر کسی ظاهر نمی‌گردد، به [[دلیل]] کوتاهی‌های خود او است<ref>الغیبة، شیخ طوسی/ ۶۸؛ چشم به راه مهدی‌، ۷۳ و ۷۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 427.</ref>.
=====[[ امکان ملاقات]] همراه [[شناخت]] و عدم پذیرش ادعای [[ملاقات]]=====
==[[دیدار]] با [[امام]] در عصر [[غیبت کبری]] در [[توقیع]] [[امام زمان]] {}}==
*در این دیدگاه، نه فقط [[امکان]] و وقوع [[ملاقات]] مورد پذیرش است، بلکه [[ملاقات]] همراه با [[شناخت]] آن [[حضرت]] نیز پذیرفته شده است؛ امّا آنچه مورد [[انکار]] این است اینکه [[ملاقات]] کننده، [[حق]] ندارد مشاهدۀ خود را برای دیگران [[نقل]] نماید؛ به [[بیان]] دیگر، ادعای [[ملاقات]] نماید. این دیدگاه، به طور عمده از توقیعی با این مضمون استفاده شده است. در این [[توقیع]] که شش روز پیش از [[مرگ علی بن محمد سمری]]، واپسین [[سفیر خاص]] [[امام زمان]]{{ع}} از [[ناحیه]] آن [[حضرت]] صادر شده، چنین آمده است: «... به زودی از [[شیعیان]] من، کسانی خواهند آمد که [[ادعای مشاهده]] بکنند. [[آگاه]] باشید هرکس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی]] [[ادعای مشاهده]] کند، او دروغگوی افترا زننده است»<ref>{{متن حدیث|سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍ}}؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴.</ref>. مدعی، اعم از این است که به ادعای خویش [[اطمینان]] داشته باشد یا به [[دروغ]]، ادعایی را مطرح کند یا بپندارد [[حق]] است. البته برخی بزرگان، اشکالاتی به [[توقیع]] وارد ساخته، نوشته‌‏اند: "این خبر، ضعیف و غیر آن خبر، [[واحد]] است که جز ظنی از آن حاصل نشود و مورث جزم و [[یقین]] نباشد؛ پس قابلیت ندارد که معارضه کند با [[وجدان]] قطعی که از مجموع آن قصص و حکایات پیدا می‌‏شود.<ref>میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴</ref>.
*در [[توقیع]] [[امام زمان]] {{ع}} خطاب به [[آخرین نایب]] خاص، [[علی بن محمد سمری]]، آمده است که [[امام]] {{ع}} او را از پایان عمرش باخبر می‌سازد و از آغاز [[غیبت کبری]] [[آگاه]] می‌کند و بدو [[فرمان]] می‌دهد که کسی را پس از خود به [[نیابت]] برنگزیند و در پایان می‌فرماید: هر کس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی]] مدعی [[دیدار]] با من شود، [[کذاب]] است. بسیاری از علمای [[شیعه]] این [[توقیع]] را در کتب [[روایی]] خویش آورده‌اند<ref>کمال الدین‌، ۲- ۱/ ۵۱۶؛ الغیبة، شیخ طوسی/ ۲۴۳؛ کشف الغمة، ۳/ ۳۲۰.</ref>. برخی با استناد به این [[توقیع]] و نیز شواهد دیگر، بر آن رفته‌اند که [[دیدار]] با [[امام]] {{ع}} در [[عصر غیبت]]، ممکن نیست و اگر برای کسی پیش آید، از آن پرده بر نمی‌دارد و سخن نمی‌گوید. در برابر، برخی دیگر در [[سند]] این [[توقیع]] خدشه وارد کرده و آن را ضعیف و مرسل دانسته‌اند<ref>بحارالانوار، ۵۳/ ۳۱۸.</ref>. اما [[حقیقت]] این است که [[توقیع]] یاد شده را نمی‌توان مرسل دانست؛ زیرا [[شیخ طوسی]] آن را بی‌واسطه از [[ابو محمد]] مُکتب [[نقل]] کرده است که از [[مشایخ]] وی بوده است و [[ابومحمد]] نیز آن را در خانه [[سمری]] استنساخ کرده است. بدین سان، با بررسی شرح حال [[راویان]] [[توقیع]] روشن می‌شود که [[توقیع]]، مرسل یا ضعیف و غیر قابل [[اعتماد]] نیست و [[شیخ صدوق]] آن را از [[مشایخ]] [[معتمد]] خویش [[نقل]] کرده است<ref>مکیال المکارم‌، ۲/ ۳۵۸؛ چشم به راه مهدی‌، ۵۸- ۵۱.</ref>. برخی دیگر از محققین تفسیرهایی از [[توقیع]] به دست داده‌اند که از این گذر، ناسازگاری آن با [[ملاقات امام]] {{ع}} در [[عصر غیبت]] از میان رفته است؛ مثلًا گفته‌اند که مراد از [[دیدار]] [[امام]] {{ع}}، [[ظهور]] او است بدین معنا که هر کس پیش از [[خروج سفیانی]] و صحیحه آسمانی مدعی شود که [[امام زمان]] {{ع}} [[ظهور]] کرده و او به [[دیدار]] آن [[امام]] {{ع}} نایل گشته است، [[دروغگو]] است<ref>آخرین امید، ۶۶.</ref> یا گفته‌اند که هر کس مدعی شود هر گاه بخواهد، [[امام]] {{ع}} را می‌بیند، [[دروغگو]] است<ref>امامت و مهدویت‌، ۲/ ۴۷۵.</ref>. برخی دیگر نیز معتقدند که مراد این است: هر کس ادعای [[دیدار]] [[امام]] را به عنوان [[نایب خاص]] سر دهد، [[دروغگو]] است. در [[حقیقت]]، [[کلام امام]] {{ع}} در [[توقیع]] [[مبارک]] تأکیدی بر پایان دوره [[غیبت صغری]] و [[نیابت خاص]] است و تصریح [[امام]] {{ع}} در آغاز [[توقیع]] بدین موضوع، [[گواه]] بر درستی این [[تفسیر]] است<ref>مکیال المکارم‌، ۲/ ۳۶۰ و ۳۶۱؛ بحارالانوار، ۵۲/ ۱۵۱.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 427-428.</ref>.
*منتها باید دانست [[توقیع]] مرسل نیست؛ چرا که [[شیخ صدوق]] در [[کمال الدین]] آن را با [[سند]] ذکر کرده است. افزون بر آن، [[شیخ طوسی]] این [[حدیث]] را از [[ابن بابویه]] [[نقل]] می‌‏کند و می‌‏گوید: " أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ "؛ پس [[توقیع]] از یک طریق نیست. [[توقیع]] ضعیف نیز نیست؛ چرا که همه [[راویان]] آن، [[ثقه]] هستند. این‏که گفته شده است: "[[راوی]] آن، [[شیخ طوسی]]، به [[توقیع]] عمل نکرده است"، درست نیست؛ چرا که آنچه [[شیخ طوسی]] [[نقل]] کرده است، به [[دوران غیبت صغرا]] مربوط می‌‏شود و [[توقیع]]، نفی ادعای دیدن در [[دوران غیبت کبرا]] را مورد نظر دارد و [[مدعی دیدار]] در این زمان را باید [[تکذیب]] کرد. همچنین اینکه گفته‏‌اند: "از [[توقیع]] اعراض شده است" درست نیست؛ زیرا [[عالمان]] [[بزرگواری]] که پس از [[شیخ صدوق]]، به [[نقل]] [[توقیع]] پرداخته‌‏اند، به آن [[باور]] داشته و در [[سند]] و دلالت آن، تردیدی نکرده‏‌اند<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>.
*بنابراین با بررسی شرح حال [[راویان]] [[توقیع]] روشن می‌شود [[توقیع]] مرسل یا ضعیف و غیر قابل [[اعتماد]] نیست و [[شیخ صدوق]] آن را از [[مشایخ]] [[معتمد]] خویش [[نقل]] کرده است<ref>مکیال المکارم‌، ج ۲، ص ۳۵۸؛ چشم به راه مهدی‌، ۵۸- ۵۱.</ref>.
*برخی دیگر از محققین تفسیرهایی از [[توقیع]] به دست داده‌اند که از این گذر، ناسازگاری آن با [[ملاقات امام]]{{ع}} در [[عصر غیبت]] از میان رفته است؛ مثلًا گفته‌اند مراد از [[دیدار امام]]{{ع}}، [[ظهور]] او است بدین معنا که هر کس پیش از [[خروج سفیانی]] و صحیحه آسمانی مدعی شود که [[امام زمان]]{{ع}} [[ظهور]] کرده و او به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} نایل گشته است، [[دروغگو]] است<ref>آخرین امید، ۶۶.</ref>؛ یا گفته‌اند هر کس مدعی شود هر گاه بخواهد، [[امام]]{{ع}} را می‌بیند، [[دروغگو]] است<ref>ر.ک. امامت و مهدویت‌، ج ۲، ص ۴۷۵.</ref>. برخی دیگر نیز معتقدند مراد این است: هر کس ادعای [[دیدار امام]] را به عنوان [[نایب خاص]] سر دهد، [[دروغگو]] است. در [[حقیقت]]، [[کلام امام]]{{ع}} در [[توقیع]] [[مبارک]] تأکیدی بر پایان دوره [[غیبت صغری]] و [[نیابت خاص]] است و تصریح [[امام]]{{ع}} در آغاز [[توقیع]] بدین موضوع، [[گواه]] بر درستی این [[تفسیر]] است<ref>ر.ک. مکیال المکارم‌، ج ۲، ص ۳۶۰ و ۳۶۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۷-۴۲۸.</ref>
*بنابراین، چنانکه بعضی بزرگان هم فرموده‌اند، ممکن است مراد از اینکه مدّعی مشاهده، [[کذّاب]] و مفتری خوانده شده است، کسانی باشند که ادّعای [[نیابت]] کنند و بخواهند با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطۀ بین [[امام]] و [[مردم]] معرفی نمایند و همین حکایات و وقوع [[تشرّف]] اشخاص به [[خدمت]] آن [[حضرت]] هم، قرینه و [[دلیل]] است بر اینکه در این [[توقیع]]، نفی مطلق مشاهده و شرفیابی مراد نیست، بلکه مقصود نفی ادعایی است که [[دلیل]] بر تعیین شخص خاصی به [[نیابت]] باشد و ممکن است مراد از [[توقیع]] مذکور نفی ادّعای اختیاری بودن مشاهده و ارتباطی باشد. اجمالا با این [[توقیع]]، در آن همه حکایات و وقایع مشهور و [[متواتر]] نمی‌توان خدشه نمود، و بر حسب [[سند]] نیز، ترجیح با این حکایات است. بنابراین، هم شرفیابی اشخاص به حضور آن [[حضرت]] ثابت است و هم [[کذب]] و بطلان ادّعای کسانی که در [[غیبت کبری]]، ادّعای [[سفارت]] و [[نیابت]] خاصّه و وساطت بین آن [[حضرت]] و [[مردم]] را می‌نمایند، معلوم است<ref>امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>.
*به طور کلی، [[توقیع]] یاد شده را نمی‌توان مرسل دانست؛ زیرا با بررسی شرح حال راویانِ [[توقیع]]، روشن می‌شود که [[توقیع]]، مرسل یا ضعیف و غیر قابل [[اعتماد]] نیست و [[شیخ صدوق]] آن را از [[مشایخ]] [[معتمد]] خویش [[نقل]] کرده است<ref>ر.ک. مکیال المکارم‌، ۲/ ۳۵۸؛ چشم به راه مهدی‌، ۵۸- ۵۱.</ref>. 
*اینجا لازم است به برخی سخنان بزرگان اشاره کنیم که در آن، ضمن پذیرش [[امکان ملاقات]]، گفته‌‏اند در صورت [[ملاقات]]، فرد [[ملاقات]] ‏کننده پرده از [[راز]] [[دیدار]] خود برنخواهد داشت و این همان [[تکذیب]] ادعای [[ملاقات]] است:
#[[سید مرتضی]]، بدون آنکه قاطعانه [[ملاقات]] با [[حضرت]] را بپذیرد، [[عدم امکان ملاقات]] را غیر قطعی دانسته، می‏‌نویسد: "ما قطع نداریم دست کسی به [[امام]] نمی‌‏رسد و [[بشر]] نمی‌‏تواند او را [[ملاقات]] کند. این، امری غیر معلوم‏ است که راهی بر قطع به آن نیست. آنگاه می‌‏نویسد: "... همانا ممتنع نیست [[امام]] برای برخی دوستانش [[آشکار]] شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد. پس به درستی که این، از اموری است که قطع بر [[امتناع]] و ارتفاع آن ممکن نیست و هریک از [[شیعیان]] حال خودش را می‌‏داند و راهی نیست برای [[آگاهی]] به حال دیگران"<ref>سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸.</ref>.
#[[شیخ طوسی]] نیز آن مضمون را اینگونه [[بیان]] کرده است: "ما با جزم و [[یقین]] نمی‌‏دانیم آن [[حضرت]] از دیدۀ همه دوستدارانش [[نهان]] و [[غایب]] است؛ بلکه [[امکان]] دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود و هر فرد، فقط از حالات خود خبر دارد"<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹</ref>. این [[بیان]]، دیدن آن [[حضرت]] را ممکن می‌‏داند؛ امّا دربارۀ ادعای وقوع [[ملاقات]]، به نظر می‏رسد آن را منتفی می‏‌داند.
#[[سید بن طاووس]] نیز خطاب به [[فرزند]] خود، در این‏ باره نوشته است: "اگر [[امام]] اکنون از جمیع [[شیعیان]] [[غایب]] است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به [[ملاقات]] [[حضرت]] مشرف شده، از گفتار و [[کردار]] او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند...."<ref>سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.</ref> سخن [[سید بن طاووس]] مؤید دیدگاه [[تکذیب]] [[ادعای مشاهده]] است؛ چه اینکه پوشاندن [[تشرف]] هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است.
#محقق [[اربلی]] نیز پس از [[نقل]] [[کلامی]] از مرحوم [[شیخ طبرسی]] که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در [[دوران غیبت]] به [[امام]] نمی‌‏رسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم [[شیخ طبرسی]] چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او [[توقیع]] نفی ادعای [[ملاقات]] را ذکر کرده بود". محقق [[اربلی]] آن‏گاه دیدگاه خود را در توجیه سخن مرحوم [[شیخ طبرسی]]، اینگونه [[بیان]] کرده است: به طور حتم، او به این نکته نظر داشته است که افرادی احیانا به‏ [[دیدار]] نایل می‏‌شوند، هرگز آن [[دیدار]] را افشا نخواهند کرد و افرادی که به چنین ادعایی دست می‌‏زنند، دروغ‌گویند<ref>علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸.</ref>.<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.</ref>
=====[[امکان ملاقات]] و پذیرش ادعای [[ملاقات]]=====
*گروهی از [[دانشمندان شیعه]] بر این باورند که در [[غیبت کبرا]]، ملاقات‌‏های فراوانی با آن [[حضرت]] صورت گرفته است. این دیدگاه، بین متأخران [[شهرت]] بیشتری یافته است. این گروه بر قبول [[امکان]]، وقوع و ادعای [[ملاقات]] با [[حضرت]] [[حجّت]]{{ع}} در [[غیبت کبرا]] به حکایت‏‌هایی که در این ‏باره در دست است، استناد کرده‌‏اند. ایشان بر این باورند که در کتاب‏‌های بسیاری، داستان‏‌های گوناگونی [[نقل]] شده که سخن از [[ملاقات با حضرت مهدی]]{{ع}}‏ به میان آورده است و هرگز انبوه این ادعاها را نمی‌‏توان [[انکار]] کرد<ref>ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.</ref>. 
*در عصر [[غیبت کبری]] کسانی بسیار با [[امام]]{{ع}} [[دیدار]] کرده‌اند که برخی از آنان از علمای بزرگ [[شیعه]] و [[معتمد]] بوده‌اند<ref>ر.ک. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۴</ref>. [[محدث نوری]] در کتاب‌ النجم الثاقب‌ صد حکایت از این کسان [[نقل]] کرده است. بسیاری از علمای گذشته و معاصر [[شیعه]] در این باره کتاب‌هایی مستقل نوشته‌اند. مهم‌ترین این آثار عبارت‌اند از: تبصرة [[الولی]] فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب، تألیف [[سید هاشم بحرانی]]، تذکرة الطالب فیمن [[رأی]] الامام الغائب و نیز دارالسلام فیمن فاز بسلام الامام، تألیف [[شیخ]] محمود میثمی عراقی، بدائع الکلام فیمن اجتمع بالامام، تألیف [[سید]] [[جمال]] الدین [[محمد بن حسین]] [[یزدی]] طباطبائی، البهجة فیمن فاز بلقاء [[الحجة]]، تألیف [[میرزا]] [[محمد]] [[تقی]] الماسی اصفهانی و العبقری الحسان فی تواریخ [[صاحب الزمان]]، تألیف [[شیخ]] [[علی اکبر]] نهاوندی<ref>ر.ک. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>.
*بسیاری از کسانی که به [[دیدار امام]]{{ع}} [[توفیق]] یافته‌اند، برای پرهیز از [[شهرت]] و [[اتهام]] [[دروغگویی]] یا [[تقیه]] و مانند آنها [[دیدار]] خویش را تا پایان [[عمر]] [[آشکار]] نساخته‌اند<ref>ر.ک. الامام المهدی من المهد الی الظهور، ۲۵۴.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۶.</ref> کسانی که در دوران [[غیبت طولانی]] آن [[حضرت]] به دیدارش مفتخر شده‌اند، بسیارند. برشمردن نام و نشان همه آنان ممکن نیست. [[علامه مجلسی]] در کتاب خود<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.</ref>، نام گروهی را که در [[غیبت کبری]] به [[دیدار]] [[حضرت]] نایل آمده‌اند، برشمرده است. مرحوم نوری نیز در کتاب خود<ref>نجم الثاقب، باب هفتم:</ref>، داستان یکصد تن از آنان را که بدین [[افتخار]] نایل شده‌اند، آورده و آنگاه از این یکصد داستان، ۵٨ سرگذشت [[دیدار]] را [[برگزیده]] و در کتاب دیگرش که "جنّة المأوی" نام دارد، آورده است<ref>ر.ک. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.</ref>.
*البته همانطور که گفته شد [[امکان دیدار با امام]]{{ع}} در [[عصر غیبت]] به معنای ادّعای [[نیابت]] به گونه ای که فرد با دعوی مشاهده و شرفیابی، خود را واسطۀ بین [[امام]] و [[مردم]] معرفی کند، نیست<ref>امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.</ref>. همچنین، بدین معنا نیست که هر کس بخواهد بدان دست می‌یابد؛ چراکه جز اندکی از [[نیکان]] [[توفیق]] [[دیدار]] نخواهند یافت. بدین روی، هر حکایتی از [[دیدار امام زمان]]{{ع}} را نمی‌توان پذیرفت. از این جمله حکایت‌ها است آنچه با عنوان داستان [[جزیره خضراء]] [[نقل]] کرده‌اند که دارای مدرک و [[سند]] و توجیه [[علمی]] نیست‌ و برخی علمای بزرگ آن را داستانی تخیلی دانسته‌اند<ref>طبقات اعلام الشیعه‌، ج ۳، ص ۱۴۵.</ref>. [[شیخ]] [[جعفر کاشف الغطاء]] نیز این داستان را راست نمی‌شمارد و از باورهای اخباریان می‌خواند<ref>ر.ک. چشم به راه مهدی‌، ۹۵ و ۱۰۰.</ref>.<ref>ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۸-۴۲۹.</ref>
===نتیجه گیری===
*در نتیجه، یکی از مسائل [[شیعه]] در [[عصر غیبت]] آن بوده است که آیا می‌توان در [[روزگار غیبت]] به [[دیدار]] آن [[امام]]{{ع}} شرفیاب شد یا نه. [[ملاقات با حضرت مهدی]] به‌معنای دیدن و [[شرف]] حضور یافتن به [[خدمت]] ایشان است.  هر چند، [[ملاقات]] [[حضرت]] [[فضیلت]] بزرگی است؛ امّا آنچه مهم‏تر است، [[شناخت]] و [[معرفت]] آن بزرگوار و عمل به دستورهایی است که [[رضایت خداوند]] و آن [[حضرت]] را در پی دارد. دیدگاه‌های مختلفی دربارۀ [[ملاقات]] با [[حضرت]] مطرح شده است. برخی قائل به عدم [[امکان]] [[دیدار]] با آن [[امام همام]] به صورت مطلق شده‌اند و برخی دیگر، به [[امکان]] [[ملاقات با امام مهدی]]{{ع}} [[معتقد]] هستند.


==[[دیدار]] [[امام]] در ادعیه و [[زیارات]]==
*[[امامان معصوم]] {{عم}} در بسیاری از [[ادعیه]] و [[زیارات]]، از [[خداوند]]، [[دیدار]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را درخواسته‌اند. در دعای [[غیبت امام زمان]] {{ع}} که [[نایب اول]] [[امام]]، [[عثمان بن سعید]] به ابوعلی بن [[همام]] املاء کرده، آمده است: "وَاجْعَلْنا مِمنْ تَقِر عَینُه بِرُؤْیتِهِ"<ref>کمال الدین‌، ۲- ۱/ ۵۱۳.</ref>. در [[دعای عهد]] از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است: {{عربی| اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ، وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ، وَ اكْحَلْ ناظري بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ }}<ref>مفاتیح الجنان‌، ۸۴۲.</ref>. مقصود این [[دعاها]] تنها درخواست [[دیدار]] آن [[حضرت]] در [[عصر ظهور]] نیست و ایام [[غیبت]] آن [[حضرت]] را نیز در بر می‌گیرد. حتی یکی از [[وظایف]] [[منتظران راستین]] [[شوق]] و [[دعا]] برای [[دیدار]] [[امام]] {{ع}} است<ref>مکیال المکارم‌، ۲/ ۳۷۴.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 428.</ref>.
==[[شوق دیدار]] [[امام]] {{ع}}==
*از اینکه پاره‌ای [[روایات]]، [[امام زمان]] {{ع}} را به [[یوسف]] {{ع}} [[تشبیه]] کرده‌اند، بر می‌آید که باید عاشقانه در پی [[دیدار]] او بود؛ همان سان که [[یعقوب]] {{ع}} [[دیدار]] [[یوسف]] {{ع}} را تمنا می‌کرد. [[نقل]] است که [[یعقوب]] {{ع}} فاصله میان وطن خویش و [[مصر]] را از سر [[شوق]]، نه [[روزه]] طی کرد در حالی که میان آن دو مکان، هجده [[روزه]] راه بود<ref>الاصول من الکافی‌، ۱/ ۳۳۷.</ref>. در روایتی آمده است که چشمان اهل [[ایمان]] در [[فراق]] [[امام]] {{ع}} پیوسته گریان است<ref>الاصول من الکافی‌، ۱/ ۳۳۶.</ref> و این خود، از اعمالی است که [[ظهور]] را پیش خواهد انداخت<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 428.</ref>.
==ادعای [[دیدار]]==
*امکان [[دیدار]] [[امام]] {{ع}} در [[عصر غیبت]] بدین معنا نیست که هر کس بخواهد بدان دست می‌یابد. جز اندکی از [[نیکان]] [[توفیق]] [[دیدار]] نخواهند یافت. بدین روی، هر حکایتی از [[دیدار]] [[امام زمان]] {{ع}} را نمی‌توان پذیرفت. از این جمله حکایت‌ها است آنچه با عنوان داستان [[جزیره خضراء]] [[نقل]] کرده‌اند که دارای مدرک و [[سند]] و توجیه [[علمی]] نیست‌ و برخی علمای بزرگ آن را داستانی تخیلی دانسته‌اند<ref>طبقات اعلام الشیعه‌، ۳/ ۱۴۵.</ref>. [[شیخ]] [[جعفر کاشف الغطاء]] نیز این داستان را راست نمی‌شمارد و از باورهای اخباریان می‌خواند<ref>چشم به راه مهدی‌، ۹۵ و ۱۰۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 428-429.</ref>.


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۲۸ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۰

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث دیدار با امام مهدی است. "دیدار با امام مهدی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دیدار با امام مهدی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

چیستی ملاقات با حضرت مهدی ((ع)

دیدگاه‌های مختلف دربارۀ دیدار با امام مهدی(ع)

عدم امکان ملاقات به طور مطلق

  • این دیدگاه، به طور اساسی از روایاتی قابل استفاده است که از ناپیدایی آن حضرت در دوران غیبت سخن به میان آورده است؛ مانند: «تُرَی‏ وَ لَا تُرَی‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ می‌‏بیند و دیده نمی‌‏شود[۵]؛«لَایَرَوْنَه‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ او را نمی‏‌بینند[۶]؛ «یَرَی‏ النَّاسَ‏ وَ لَا یَرَوْنَهُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ مردم را می‏‌بیند و مردم او را نمی‏‌بینند؛ «لَا یُرَی‏ جِسْمُه‏‏‏‏‏‏‏»؛ جسم او دیده نمی‌‏شود[۷] و «أَرَی‏ الْخَلْقَ‏ وَ لَا تُرَی‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ مردمان را می‏‌بینم و تو دیده نمی‏‌شوی[۸]. چنین روایاتی، باعث شده است نعمانی در فصلی از کتاب الغیبة، به روشنی مشاهده حضرت را در عصر غیبت جایز ندانسته و تحقیق در این زمینه را ممنوع و شیعیان را در ندیدن حضرت، معذور بداند. وی به این‏ نکته مهم، این‏گونه اشاره کرده است: "... برای شیعیان، جست ‏وجوی امام و کشف صاحب غیبت و در پی نام و محلّ سکونت و محل غیبت او بودن یا اشاره به ذکر او کردن، ممنوع است؛ چه رسد بر آنکه بخواهند آشکارا او را ببینند[۹].

امکان ملاقات با امام مهدی(ع)

امکان ملاقات بدون شناخت
امکان ملاقات همراه شناخت و عدم پذیرش ادعای ملاقات
  1. سید مرتضی، بدون آنکه قاطعانه ملاقات با حضرت را بپذیرد، عدم امکان ملاقات را غیر قطعی دانسته، می‏‌نویسد: "ما قطع نداریم دست کسی به امام نمی‌‏رسد و بشر نمی‌‏تواند او را ملاقات کند. این، امری غیر معلوم‏ است که راهی بر قطع به آن نیست. آنگاه می‌‏نویسد: "... همانا ممتنع نیست امام برای برخی دوستانش آشکار شود؛ از افرادی که از سوی آنها ترسی وجود ندارد. پس به درستی که این، از اموری است که قطع بر امتناع و ارتفاع آن ممکن نیست و هریک از شیعیان حال خودش را می‌‏داند و راهی نیست برای آگاهی به حال دیگران"[۲۹].
  2. شیخ طوسی نیز آن مضمون را اینگونه بیان کرده است: "ما با جزم و یقین نمی‌‏دانیم آن حضرت از دیدۀ همه دوستدارانش نهان و غایب است؛ بلکه امکان دارد برای بیشتر آنان ظاهر شود و هر فرد، فقط از حالات خود خبر دارد"[۳۰]. این بیان، دیدن آن حضرت را ممکن می‌‏داند؛ امّا دربارۀ ادعای وقوع ملاقات، به نظر می‏رسد آن را منتفی می‏‌داند.
  3. سید بن طاووس نیز خطاب به فرزند خود، در این‏ باره نوشته است: "اگر امام اکنون از جمیع شیعیان غایب است؛ ولی ممتنع نیست گروهی از آنان به ملاقات حضرت مشرف شده، از گفتار و کردار او استفاده کنند و از دیگران بپوشانند...."[۳۱] سخن سید بن طاووس مؤید دیدگاه تکذیب ادعای مشاهده است؛ چه اینکه پوشاندن تشرف هنگامی که در مقیاس کلّی باشد، به معنای ردّ تمام ادعاهایی است که در دست است.
  4. محقق اربلی نیز پس از نقل کلامی از مرحوم شیخ طبرسی که گفته است: "ما قطع نداریم کسی در دوران غیبت به امام نمی‌‏رسد"، اظهار شگفتی کرده، نوشته است: "مرحوم شیخ طبرسی چرا چنین گفته است؟ در حالی که باید قطع به این داشته باشد؛ چرا که با فاصله اندکی پیش از این، او توقیع نفی ادعای ملاقات را ذکر کرده بود". محقق اربلی آن‏گاه دیدگاه خود را در توجیه سخن مرحوم شیخ طبرسی، اینگونه بیان کرده است: به طور حتم، او به این نکته نظر داشته است که افرادی احیانا به‏ دیدار نایل می‏‌شوند، هرگز آن دیدار را افشا نخواهند کرد و افرادی که به چنین ادعایی دست می‌‏زنند، دروغ‌گویند[۳۲].[۳۳]
امکان ملاقات و پذیرش ادعای ملاقات

نتیجه گیری


منابع

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.
  2. ر.ک. چشم‌به‌راه مهدی، ص ۴۲.
  3. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.
  4. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.
  5. نعمانی، الغیبة، ص ۱۴۴.
  6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱ ص ۳۳۷، ح ۶؛ نعمانی، الغیبة، ص ۱۷۵ ح ۱۴؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۶۱، ح ۱۱۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۳۳، ص ۳۴۶، ح ۳۳.
  7. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷۰.
  8. سیّد بن طاووس، الاقبال، ص ۲۹۸.
  9. نعمانی، الغیبة، ص ۱۶۰.
  10. سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸.
  11. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹.
  12. سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.
  13. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ – ۴۱۵؛ فرهنگ شیعه، ص ۴۲۷.
  14. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.
  15. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۵.
  16. «إِنَ‏ فِی‏ الْقَائِمِ‏ سُنَّةً مِنْ‏ یُوسُف‏... فَمَا تُنْکِرُ هَذِهِ الْأُمَّةُ أَنْ یَکُونَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَفْعَلُ بِحُجَّتِهِ مَا فَعَلَ بِیُوسُفَ أَنْ یَکُونَ یَسِیرُ فِیمَا بَیْنَهُمْ وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ وَ یَطَأُ بُسُطَهُمْ وَ هُمْ لَا یَعْرِفُونَهُ حَتَّی یَأْذَنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْ یُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ کَمَا أَذِنَ لِیُوسُفَ»، شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۱۴۴، باب ۵، ح ۳
  17. «وَ اللَّهِ إِنَّ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ لَیَحْضُرُ الْمَوْسِمَ کُلَّ سَنَةٍ یَرَی النَّاسَ وَ یَعْرِفُهُمْ وَ یَرَوْنَهُ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ»؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۳۶۲؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۲۰.
  18. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.
  19. «سَیَأْتِی شِیعَتِی مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَةَ أَلَا فَمَنِ ادَّعَی الْمُشَاهَدَةَ قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَةِ فَهُوَ کَاذِبٌ مُفْتَرٍ»؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۵۱۶، ح ۴۴.
  20. میرزا حسین طبرسی نوری، نجم الثاقب، ص ۴۸۴
  21. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.
  22. مکیال المکارم‌، ج ۲، ص ۳۵۸؛ چشم به راه مهدی‌، ۵۸- ۵۱.
  23. آخرین امید، ۶۶.
  24. ر.ک. امامت و مهدویت‌، ج ۲، ص ۴۷۵.
  25. ر.ک. مکیال المکارم‌، ج ۲، ص ۳۶۰ و ۳۶۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۱.
  26. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۷-۴۲۸.
  27. امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.
  28. ر.ک. مکیال المکارم‌، ۲/ ۳۵۸؛ چشم به راه مهدی‌، ۵۸- ۵۱.
  29. سیّد مرتضی، تنزیه الانبیاء، ص ۲۳۸.
  30. شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۹۹
  31. سیّد بن طاوس، الطرائف، ص ۱۸۵.
  32. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، ج ۲، ص ۵۳۸.
  33. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ ـ ۴۱۵.
  34. ر.ک. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۴۰۹ - ۴۱۵.
  35. ر.ک. امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۴۷۴
  36. ر.ک. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.
  37. ر.ک. الامام المهدی من المهد الی الظهور، ۲۵۴.
  38. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۶.
  39. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۷۷-۱.
  40. نجم الثاقب، باب هفتم:
  41. ر.ک. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۲۳.
  42. امامت و مهدویت، لطف اللّه صافی، ج ۲، ص ۴۷۴.
  43. طبقات اعلام الشیعه‌، ج ۳، ص ۱۴۵.
  44. ر.ک. چشم به راه مهدی‌، ۹۵ و ۱۰۰.
  45. ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۲۸-۴۲۹.