اولوالامر: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ']]' به ' [[')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اولوالامر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اولوالامر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
'''اولواالامر:''' [[امامان]] دوازده‌گانه<ref>[[محمد حجتیان|حجتیان، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>.


==[[اولوالأمر در قرآن]]==
==[[اولوالأمر در قرآن]]==
*واژۀ [[اولوالأمر]] دو مرتبه در [[قرآن کریم]] به کار رفته است: یکی در آیۀ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و در آن، [[لزوم اطاعت]] از آنان مطرح‌شده و دیگری در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref> و در آن، نسبت به نشر و اشاعه [[اخبار]] [[امنیتی]] و هر گزارشی که موجب [[رعب]] و [[وحشت]] [[جامعه]] گردد هشدار داده و از اشاعۀ آنها قبل از ارائه به [[پیامبر]] و اولوالامر [[نکوهش]] کرده است<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>.
*واژۀ [[اولوالأمر]] دو مرتبه در [[قرآن کریم]] به کار رفته است: یکی در آیۀ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> و در آن، [[لزوم اطاعت]] از آنان مطرح‌شده و دیگری در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref> و در آن، نسبت به نشر و اشاعه [[اخبار]] [[امنیتی]] و هر گزارشی که موجب [[رعب]] و [[وحشت]] [[جامعه]] گردد هشدار داده و از اشاعۀ آنها قبل از ارائه به [[پیامبر]] و اولوالامر [[نکوهش]] کرده است<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>.
==واژه‌شناسی لغوی==
*اولوا الامر از دو کلمه "اولوا" و "الامر" ترکیب یافته است. "اولوا" به معنای صاحبان و مالکان، جمعی است که از لفظ خود مفردی ندارد. بعضی گفته‌اند: اسم جمع و مفرد آن "ذو" است. اولوا همواره به شکل اضافه به امر محسوس یا معقول به کار می‌رود؛ مانند: اولوا الارحام، اولوا القربی، اولوا‌العلم، اولوا الفضل، اولوا الامر<ref>القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۷۶۷؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۸۰، «اولو».</ref> و الامر به معنای فرمان، شأن (کار) و شیئ است<ref>نثر طوبی، ج‌۱، ص‌۳۳؛ المنجد، ص‌۱۷، «امر».</ref>. شاید بتوان گفت از میان این معانی معنای اصلی و جامع امر، شیئ است که با توجه به سیر تطور و تحول لغت به معنای شیئ خاص (کار) و منشأ تحقق کار (فرمان) نیز دانسته شده است. با توجه به معنای لغوی الامر می‌توان برای اولوا الامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان دستور، صاحبان کار و صاحبان شیئ. براساس تفاسیر و روایات شیعه، "شیئ" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیئ معهود و شناخته شده یعنی مقام ولایت، خلافت و حکومت است، زیرا بنابر معنای مذکور "ال» در الامر برای عهد است، بنابراین اولوا الامر کسانی‌اند که شئون دین و دنیای‌مردم به دست آنان است<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۲؛ تفسیر‌آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۲.</ref> و آنان باید صاحبان کار حکومت و کارگزاران آن باشند، چنان‌که ایشان صاحبان دستور بوده و اطاعتشان بر مردم لازم است<ref>[[محمد حجتیان|حجتیان، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>.
*مفسران [[اهل سنت]] اولوا الامر را به امیران و زمامداران جامعه، صاحب منصبان حکومتی "اهل‌ حلّ و عقد"، فرماندهان لشکر، خلفا و جانشینان چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان بصیرت از صحابه [[پیامبر]]{{صل}} و دانشمندان دینی تفسیر و تطبیق کرده‌اند<ref>تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۴۹۹ـ۵۱۱‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۶۸.</ref><ref>[[محمد حجتیان|حجتیان، محمد]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>.
==چیستی [[اولوالأمر]]==
==چیستی [[اولوالأمر]]==
*[[اولوالأمر]] از دو کلمه "أُولو" و "الأمر" ترکیب یافته است. "اولو" به معنای صاحبان و مالکان است<ref>القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۷۶۷؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۸۰، «اولو».</ref> و "الامر" به معنای [[فرمان]]، [[شأن]] (کار) و شیء است<ref>نثر طوبی، ج‌۱، ص‌۳۳؛ المنجد، ص‌۱۷، «امر».</ref>. با توجه به معنای لغوی الامر می‌توان برای اولوالامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان [[دستور]]، صاحبان کار و صاحبان شیء. براساس [[تفاسیر]] و [[روایات شیعه]]، "شیء" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیء معهود و شناخته شده یعنی [[مقام ولایت]]، [[خلافت]] و [[حکومت]] است<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۲؛ تفسیر‌آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۲.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> در نتیجه، اولوالامر به معنای صاحبان [[فرمان]]<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از لحاظ مصداقی، در [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} همان [[امامان دوازده‌گانه]] از [[اهل بیت پیامبر خاتم]]{{صل}} هستند<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>.
*[[اولوالأمر]] از دو کلمه "أُولو" و "الأمر" ترکیب یافته است. "اولو" به معنای صاحبان و مالکان است<ref>القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۷۶۷؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۸۰، «اولو».</ref> و "الامر" به معنای [[فرمان]]، [[شأن]] (کار) و شیء است<ref>نثر طوبی، ج‌۱، ص‌۳۳؛ المنجد، ص‌۱۷، «امر».</ref>. با توجه به معنای لغوی الامر می‌توان برای اولوالامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان [[دستور]]، صاحبان کار و صاحبان شیء. براساس [[تفاسیر]] و [[روایات شیعه]]، "شیء" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیء معهود و شناخته شده یعنی [[مقام ولایت]]، [[خلافت]] و [[حکومت]] است<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۲؛ تفسیر‌آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۲.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> در نتیجه، اولوالامر به معنای صاحبان [[فرمان]]<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref> و از لحاظ مصداقی، در [[مکتب اهل بیت]]{{ع}} همان [[امامان دوازده‌گانه]] از [[اهل بیت پیامبر خاتم]]{{صل}} هستند<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref>.
*[[آیه]] [[اولوالأمر]] از موارد بحث‌برانگیز میان [[شیعه]] و اهل [[سنّت]] است. [[اهل سنت]] طبق ظاهر آن، هرکس را که [[حاکم]] یا جزء [[علمای دین]] باشد لازم الاتّباع می‌دانند، امّا [[شیعه]] مصداق آن را [[امامان معصوم]] و آنان که از سوی آنان [[ولایت]] دارند می‌دانند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>.  
*[[آیه]] [[اولوالأمر]] از موارد بحث‌برانگیز میان [[شیعه]] و اهل [[سنّت]] است. [[اهل سنت]] طبق ظاهر آن، هرکس را که [[حاکم]] یا جزء [[علمای دین]] باشد لازم الاتّباع می‌دانند، امّا [[شیعه]] مصداق آن را [[امامان معصوم]] و آنان که از سوی آنان [[ولایت]] دارند می‌دانند<ref>ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.</ref>.  
==اولولأمر در نگاه [[اهل سنت]]==
==اولولأمر در نگاه [[اهل سنت]]==
*اقوال مفسّران اهل‌تسنّن درباره اولوالامر گوناگون است. آنان اولوالامر را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل‌ حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کرده‌اند<ref>تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۴۹۹ـ۵۱۱‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف می‌گوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] می‌گوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچ‌یک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در ‌صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت]] اولوالامر را به‌ طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و اشتباه حفظ کند؛ چنان‌که بعضی دیگر از مفسّران اهل‌تسنّن بدان اعتراف کرده‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref>
*اقوال مفسّران اهل‌تسنّن درباره اولوالامر گوناگون است. آنان اولوالامر را به [[امیران]] و [[زمامداران]] [[جامعه]]، [[صاحب]] منصبان [[حکومتی]] "اهل‌ حلّ و [[عقد]]"، [[فرماندهان لشکر]]، [[خلفا]] و [[جانشینان]] چهارگانه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، آگاهان و صاحبان [[بصیرت]] از [[صحابه پیامبر]] و [[دانشمندان]] [[دینی]] [[تفسیر]] و [[تطبیق]] کرده‌اند<ref>تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۴۹۹ـ۵۱۱‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> به طور مثال ابویوسف می‌گوید: [[اطاعت]] از [[خلیفه]] لازم است، اگرچه [[ستمگر]] باشد. [[حسن بصری]] می‌گوید: به [[حکّام]]، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی [[رفتار]] کنند آنان راست [[اجر]] و بر شماست [[شکر]] و اگر به [[بدی]] [[رفتار]] کنند بر آنان است وزر و بر شماست [[صبر]]<ref>نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.</ref>. در حالی که هیچ‌یک از این اقوال با اطلاق آیۀ سازگار نیست؛ زیرا [[پیروی]] از آنها در ‌صورت [[ارتکاب گناه]]، لازم نیست؛ در حالی که [[آیه]]، [[اطاعت]] اولوالامر را به‌ طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند [[اطاعت]] [[پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید اولوالامر کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه [[خطا]] و اشتباه حفظ کند؛ چنان‌که بعضی دیگر از مفسّران اهل‌تسنّن بدان اعتراف کرده‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref>
==اولوالامر در نگاه [[شیعه]]==
==اولوالامر در نگاه [[شیعه]]==
*قریب به [[اتفاق ]] [[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از [[اولو الامر]] در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچ‌گونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، ذکر نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به سر سپردن در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که [[اولو الامر]] باید از [[خطا]] و اشتباه مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، امر به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰؛ زبدة‌البیان، ص‌۶۸۷؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، [[اولو الامر]] را به [[امامان]] [[دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص‌۴۱۵، ۵۱۳‌ـ‌۵۱۴‌؛ تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۲۴۷، ۲۵۱‌ـ‌۲۵۴، ۲۶۰؛ علل‌الشرایع، ج‌۱، ص‌۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] می‌فرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>.
*قریب به [[اتفاق ]] [[مفسران شیعه]] بر این باورند که منظور از [[اولو الامر]] در [[آیه]] یاد شده، [[امامان معصوم]]{{ع}} هستند، زیرا اوّلا [[اطاعت]] از آنان قرین [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] شده و ثانیاً هیچ‌گونه قید و شرطی برای [[اطاعت]] از آنان، ذکر نشده است و [[آیه]] به طور مطلق، [[مردم]] را به سر سپردن در برابر آنان [[فرمان]] داده است و این همه نشان آن است که [[اولو الامر]] باید از [[خطا]] و اشتباه مصون باشند تا از جانب [[خداوند]]، امر به [[اطاعت]] از اهل [[معصیت]] و [[گناه]] صورت نگیرد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰؛ زبدة‌البیان، ص‌۶۸۷؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹ - ۳۹۱.</ref>. روایاتی که ذیل [[آیه]]، [[اولو الامر]] را به [[امامان]] [[دوازده گانه]]{{ع}} [[تفسیر]] و [[تأویل]] کرده بسیار فراوان است<ref>الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص‌۴۱۵، ۵۱۳‌ـ‌۵۱۴‌؛ تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۲۴۷، ۲۵۱‌ـ‌۲۵۴، ۲۶۰؛ علل‌الشرایع، ج‌۱، ص‌۳۹۵.</ref>.<ref>ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.</ref> [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ [[آیه اولی الامر]] می‌فرماید: {{متن حدیث|هِیَ فِی عَلِیٍّ وَ فِی الْأَئِمَّةِ جَعَلَهُمُ اللَّهُ مَوَاضِعَ الْأَنْبِیَاءِ}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} نیز فرموده است: {{متن حدیث|أُولُو الْأَمْرِ هُمُ الْأَئِمَّةُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>.
خط ۳۷: خط ۴۵:
#تحلیل و انتشار [[اخبار]] [[جنگ]]، از [[وظایف]] اولوالامر<ref>در صورتی که مقصود از {{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ}}، {{متن قرآن|أُولِي الأَمْرِ}} و {{متن قرآن|مِنْهُمْ}} بیان {{متن قرآن|الَّذِينَ}} باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.</ref>.
#تحلیل و انتشار [[اخبار]] [[جنگ]]، از [[وظایف]] اولوالامر<ref>در صورتی که مقصود از {{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ}}، {{متن قرآن|أُولِي الأَمْرِ}} و {{متن قرآن|مِنْهُمْ}} بیان {{متن قرآن|الَّذِينَ}} باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.</ref>.
#جلوگیری از پخش [[اخبار]] [[گمراه‌کننده]] و شایعات، از [[وظایف]] اولوالامر<ref>در صورتی که مقصود از {{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ}}، {{متن قرآن|أُولِي الأَمْرِ}} و {{متن قرآن|مِنْهُمْ}} بیان {{متن قرآن|الَّذِينَ}} باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref>
#جلوگیری از پخش [[اخبار]] [[گمراه‌کننده]] و شایعات، از [[وظایف]] اولوالامر<ref>در صورتی که مقصود از {{متن قرآن|الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ}}، {{متن قرآن|أُولِي الأَمْرِ}} و {{متن قرآن|مِنْهُمْ}} بیان {{متن قرآن|الَّذِينَ}} باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.</ref>.<ref>ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.</ref>
==اولواالامر در قرآن==
*اولو الامر: به معنای صاحبان فرمان. در [[قرآن]] به [[اطاعت]] از اولی الامر فرمان داده شده است.{{متن قرآن|أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ}}<ref>نساء، آیه ۵۹</ref> اولو الامر به [[امام علی|علی بن ابی طالب]] و [[ائمه]] [[اهل بیت]]{{عم}} و جانشینان [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} از این خاندان تفسیر شده است. [[امام باقر]]{{ع}} دربارۀ آیه اولی الامر می‌فرماید: {{عربی|"هی فی علیّ و فی الأئمّة، جعلهم اللّه مواضع الأنبیاء"}}<ref>موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی</ref> این آیه از موارد بحث‌انگیز میان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّت]] است و آنان طبق ظاهر آن، هرکس را که حاکم باشد، یا علمای دین را لازم الاتّباع می‌دانند، امّا [[شیعه]] مصداق آن را [[امامان]] [[معصوم]] و آنان که از سوی آنان [[ولایت]] دارند می‌دانند (--> آیۀ اولی الامر) [[ائمه]] [[شیعه]] با استناد به این آیه که خداوند [[اطاعت]] اولی الامر از [[اهل بیت]]{{عم}} را واجب ساخته است، با مخالفان احتجاج می‌کردند. [[امام صادق]] نیز فرموده است: {{عربی|"اولو الأمر هم الأئمّة من أهل البیت"}}<ref>مناقب، ج ۳ ص ۱۵</ref>. آمران و صاحب‌فرمانانی که اطاعتشان واجب است و پیروی از آنان، افراد را در مسیر [[اطاعت]] خدا و [[پیامبر|رسول]] قرار می‌دهد، اینانند که بندۀ خالص خدا و از هر خطا و گناه معصوم‌اند. بد نیست نمونه‌هایی از دیدگاه‌های بزرگان [[اهل سنت]] را دربارۀ اولی الامر مرور کنیم: قاضی ابو یوسف می‌گوید: اطاعت از خلیفه لازم است، اگرچه ستمگر باشد. حسن بصری می‌گوید: به حکّام، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی رفتار کنند، آنان راست اجر، و بر شماست شکر، و اگر به بدی رفتار کنند، بر آنان است وزر و بر شماست صبر. قاضی ابوبکر باقلانی گوید: جمهور اهل تحقیق و اصحاب حدیث گفته‌اند: خلیفه به علّت اینکه فاسق و گناهکار باشد، یا ستمگر باشد و اموال مردم را بگیرد و مردم را بکشد و حقوق را ضایع کند و حدود الهی را زیرپا بگذارد، خلع نمی‌شود، و واجب نیست قیام علیه او، بلکه باید او را موعظه کرد. قاضی بدر الدین گوید: اگر شخصی مسلّط، که به زور قدرت را به دست آورده است، حتّی قوانین شریعت را نداند و ظالم و فاسق و فاجر باشد. باید از او اطاعت کرد.<ref> نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است</ref> این دیدگاه کجا؟ و اولو الامر را اولیای [[معصوم]] [[الهی]] و [[ائمه]] [[اهل بیت]] [[عصمت]] دانستن کجا؟<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۱۰۸.</ref>
==اولواالامر از دیدگاه مفسّران ==
*اقوال مفسّران اهل‌تسنّن درباره اولواالامر، گوناگون است: امیران در زمان [[حضرت رسول]]{{صل}}؛ امر به معروف‌کنندگان؛ فقیهان و دین‌داران مطیع خدا<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.</ref>.  هیچ‌یک از این اقوال با اطلاق آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً }}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند  فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.</ref> سازگار نیست؛ زیرا پیروی از آن‌ها در‌صورت ارتکاب گناه، لازم نیست؛ در صورتی که آیه، اطاعت اولواالامر را به‌ طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند اطاعت [[پیامبر]]{{صل}} لازم شمرده است؛ پس باید اولواالامر کسانی باشند که [[مقام عصمت]]، آنان را از هرگونه خطا و اشتباه حفظ کند؛ چنان‌که بعضی از مفسّران اهل‌تسنّن بدان اعتراف کرده‌اند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.</ref>. بر همین اساس و بر مبنای احادیث معتبر که در منابع شیعه<ref>تفسیر نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۴۹۷.</ref>. و [[اهل سنت]]<ref>البحر‌المحیط، ج‌۳، ص‌۲۷۸؛ ینابیع‌المودّة، ص‌۱۱۶؛ احقاق‌الحق، ج‌۳، ص‌۴۲۵.</ref>. نقل شده، مفسّران شیعه اتّفاق نظر دارند که منظور از اولی‌الامر، [[امامان معصوم]]{{عم}} هستند<ref>تفسیر نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۴۹۷.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/5/30.htm#f31، فرهنگ قرآن، ج۵.]</ref>.
==مصداق اولواالامر==
==استنباط اولواالامر==
==حجیّت استنباط اولواالامر==
==اطاعت از اولواالامر==
==آثار اطاعت از اولواالامر==
==تعیین اولواالامر==
==رجوع به اولواالامر==
==[[عصمت]] اولواالامر==
==فضایل اولواالامر==
==نقش اولواالامر==
==وظایف اولواالامر==
==[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]]==
*[[ولایت]] و [[رهبری اهل بیت]] [[دلایل عقلی]] و [[نقلی]] بسیاری دارد. از نظر [[عقل]] و با توجه به [[فلسفه امامت]]، [[عصمت]] یکی از مهم‌ترین [[شرایط امام]] است. همانطور که از بحث‌های گذشته به دست آمد [[اهل بیت]] از ویژگی [[عصمت]] برخوردارند، بنابراین، [[امامت]] و [[رهبری]] [[امت اسلامی‌]] پس از [[پیامبر]] گرامی‌ به آنان اختصاص دارد<ref>ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۹۴.</ref>. [[قرآن کریم]] نیز [[والیان امر]] را کنار [[پیامبر]]{{صل}} قرار داده و با یک [[فرمان]] [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از پیامبر]] و [[اطاعت]] از آنان فراخوانده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. رسول‌خدا{{صل}}افزون بر دریافت و [[ابلاغ وحی]]، [[دست]] کم دو [[وظیفه]] مهم دیگر بر عهده داشت: [[تبیین]] آموزه‌های [[وحیانی]]، و [[فرمانروایی]] و [[حکومت]]. بی‌شک [[اطاعت از خدا]] با [[وظیفه]] نخست دریافت و [[ابلاغ وحی]] پیوند می‌خورد و [[اطاعت از رسول]] در دو قلمرو دیگر [[تبیین]] و [[حکم]] قابل تصور است. نکته درخور توجه، آن است که از کنار هم آمدن {{متن قرآن|الرَّسُولَ}} و {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}} و بسنده شدن به یک {{متن قرآن|أَطِيعُوا}} برای هر دو می‌توان دریافت که [[اولواالامر]]، صرف نظر از دریافت و [[ابلاغ وحی]]، با [[پیامبر]]{{صل}} همسان و برابرند و بر همگان [[واجب]] است که [[تبیین معارف الهی]] را از آنان بجویند و نیز [[امر]] [[حکومت]] بر [[جامعه]] اسلامی‌را بدانان بسپارند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸.</ref>. از سوی دیگر، این [[اطاعت]] به [[دلیل]] آنکه قید و شرطی را به همراه ندارد، اطاعتی همه جانبه و بی‌چون و چراست، و این مطلب جز با [[عصمت]] [[رسول]] و اولوا‌الامر سازگار نیست، زیرا [[سرسپردگی]] بدین صورت تنها در برابر کسی سزاست که از [[کج‌اندیشی]] و کجروی مصون است و در [[گفتار]] و [[رفتار]]، [[مردم]] را جز به آنچه رضای خداست نمی‌خواند<ref>المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹، ۳۹۱؛ کشف المراد، ص‌۴۹۳.</ref>.<ref>ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴.</ref>


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اولوالامر (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

اولواالامر: امامان دوازده‌گانه[۱].

اولوالأمر در قرآن

  • واژۀ اولوالأمر دو مرتبه در قرآن کریم به کار رفته است: یکی در آیۀ: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۲] و در آن، لزوم اطاعت از آنان مطرح‌شده و دیگری در آیۀ ﴿وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا[۳] و در آن، نسبت به نشر و اشاعه اخبار امنیتی و هر گزارشی که موجب رعب و وحشت جامعه گردد هشدار داده و از اشاعۀ آنها قبل از ارائه به پیامبر و اولوالامر نکوهش کرده است[۴].

واژه‌شناسی لغوی

  • اولوا الامر از دو کلمه "اولوا" و "الامر" ترکیب یافته است. "اولوا" به معنای صاحبان و مالکان، جمعی است که از لفظ خود مفردی ندارد. بعضی گفته‌اند: اسم جمع و مفرد آن "ذو" است. اولوا همواره به شکل اضافه به امر محسوس یا معقول به کار می‌رود؛ مانند: اولوا الارحام، اولوا القربی، اولوا‌العلم، اولوا الفضل، اولوا الامر[۵] و الامر به معنای فرمان، شأن (کار) و شیئ است[۶]. شاید بتوان گفت از میان این معانی معنای اصلی و جامع امر، شیئ است که با توجه به سیر تطور و تحول لغت به معنای شیئ خاص (کار) و منشأ تحقق کار (فرمان) نیز دانسته شده است. با توجه به معنای لغوی الامر می‌توان برای اولوا الامر معانی ذیل را برشمرد: صاحبان دستور، صاحبان کار و صاحبان شیئ. براساس تفاسیر و روایات شیعه، "شیئ" در معنای اخیر اصطلاحاً یک شیئ معهود و شناخته شده یعنی مقام ولایت، خلافت و حکومت است، زیرا بنابر معنای مذکور "ال» در الامر برای عهد است، بنابراین اولوا الامر کسانی‌اند که شئون دین و دنیای‌مردم به دست آنان است[۷] و آنان باید صاحبان کار حکومت و کارگزاران آن باشند، چنان‌که ایشان صاحبان دستور بوده و اطاعتشان بر مردم لازم است[۸].
  • مفسران اهل سنت اولوا الامر را به امیران و زمامداران جامعه، صاحب منصبان حکومتی "اهل‌ حلّ و عقد"، فرماندهان لشکر، خلفا و جانشینان چهارگانه پیامبر اکرم(ص)، آگاهان و صاحبان بصیرت از صحابه پیامبر(ص) و دانشمندان دینی تفسیر و تطبیق کرده‌اند[۹][۱۰].

چیستی اولوالأمر

اولولأمر در نگاه اهل سنت

اولوالامر در نگاه شیعه

نکات مربوط به دو آیه اولوالامر

  1. لزوم مراجعه به خدا و رسول(ص) در تعیین اولوالامر و اختلاف‌های مربوط به آن[۳۲].
  2. معصوم‌ بودن اولوالامر از گناه و خطا [۳۳].[۳۴]
  3. لزوم اطاعت مؤمنان از اوامر اولوالامر[۳۵].
  4. اطاعت از اولوالامر، در پی دارنده سعادت دنیا و آخرت[۳۶].
  5. اطاعت از اولوالامر، دارای بهترین فرجام است[۳۷].[۳۸]
  1. لزوم مراجعه به اولوالامر برای ارائه اخبار امنیّتی به آنان[۳۹].
  2. ضرورت بهره‌مند‌ بودن اولوالامر از قدرت استنباط و تحلیل اخبار امنیّتی و نظامی[۴۰].
  3. حجّت‌ بودن استنباط اولوالامر در تبیین موضوعات برای متحیّران.
  4. لزوم توقّف هنگام تحیّر در‌ برابر موضوعات ناشناخته و پی‌جویی پاسخ آن از پیامبر اکرم و اولوالامر.
  5. اولوالامر، جلوه فضل و رحمت خدا.
  6. نقش مؤثّر اولوالامر در جلوگیری از انحرافات و پیروی از شیطان.
  7. کنترل اخبار امنیّتی و تشخیص درست آنها، از وظایف اولوالامر[۴۱].
  8. تحلیل و انتشار اخبار جنگ، از وظایف اولوالامر[۴۲].
  9. جلوگیری از پخش اخبار گمراه‌کننده و شایعات، از وظایف اولوالامر[۴۳].[۴۴]

اولواالامر در قرآن

  • اولو الامر: به معنای صاحبان فرمان. در قرآن به اطاعت از اولی الامر فرمان داده شده است.﴿أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ[۴۵] اولو الامر به علی بن ابی طالب و ائمه اهل بیت(ع) و جانشینان رسول خدا(ص) از این خاندان تفسیر شده است. امام باقر(ع) دربارۀ آیه اولی الامر می‌فرماید: "هی فی علیّ و فی الأئمّة، جعلهم اللّه مواضع الأنبیاء"[۴۶] این آیه از موارد بحث‌انگیز میان شیعه و سنّت است و آنان طبق ظاهر آن، هرکس را که حاکم باشد، یا علمای دین را لازم الاتّباع می‌دانند، امّا شیعه مصداق آن را امامان معصوم و آنان که از سوی آنان ولایت دارند می‌دانند (--> آیۀ اولی الامر) ائمه شیعه با استناد به این آیه که خداوند اطاعت اولی الامر از اهل بیت(ع) را واجب ساخته است، با مخالفان احتجاج می‌کردند. امام صادق نیز فرموده است: "اولو الأمر هم الأئمّة من أهل البیت"[۴۷]. آمران و صاحب‌فرمانانی که اطاعتشان واجب است و پیروی از آنان، افراد را در مسیر اطاعت خدا و رسول قرار می‌دهد، اینانند که بندۀ خالص خدا و از هر خطا و گناه معصوم‌اند. بد نیست نمونه‌هایی از دیدگاه‌های بزرگان اهل سنت را دربارۀ اولی الامر مرور کنیم: قاضی ابو یوسف می‌گوید: اطاعت از خلیفه لازم است، اگرچه ستمگر باشد. حسن بصری می‌گوید: به حکّام، بد مگویید، زیراکه ایشان اگر به نیکویی رفتار کنند، آنان راست اجر، و بر شماست شکر، و اگر به بدی رفتار کنند، بر آنان است وزر و بر شماست صبر. قاضی ابوبکر باقلانی گوید: جمهور اهل تحقیق و اصحاب حدیث گفته‌اند: خلیفه به علّت اینکه فاسق و گناهکار باشد، یا ستمگر باشد و اموال مردم را بگیرد و مردم را بکشد و حقوق را ضایع کند و حدود الهی را زیرپا بگذارد، خلع نمی‌شود، و واجب نیست قیام علیه او، بلکه باید او را موعظه کرد. قاضی بدر الدین گوید: اگر شخصی مسلّط، که به زور قدرت را به دست آورده است، حتّی قوانین شریعت را نداند و ظالم و فاسق و فاجر باشد. باید از او اطاعت کرد.[۴۸] این دیدگاه کجا؟ و اولو الامر را اولیای معصوم الهی و ائمه اهل بیت عصمت دانستن کجا؟[۴۹]

اولواالامر از دیدگاه مفسّران

  • اقوال مفسّران اهل‌تسنّن درباره اولواالامر، گوناگون است: امیران در زمان حضرت رسول(ص)؛ امر به معروف‌کنندگان؛ فقیهان و دین‌داران مطیع خدا[۵۰]. هیچ‌یک از این اقوال با اطلاق آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً [۵۱] سازگار نیست؛ زیرا پیروی از آن‌ها در‌صورت ارتکاب گناه، لازم نیست؛ در صورتی که آیه، اطاعت اولواالامر را به‌ طور مطلق و بدون قید و شرط، همانند اطاعت پیامبر(ص) لازم شمرده است؛ پس باید اولواالامر کسانی باشند که مقام عصمت، آنان را از هرگونه خطا و اشتباه حفظ کند؛ چنان‌که بعضی از مفسّران اهل‌تسنّن بدان اعتراف کرده‌اند[۵۲]. بر همین اساس و بر مبنای احادیث معتبر که در منابع شیعه[۵۳]. و اهل سنت[۵۴]. نقل شده، مفسّران شیعه اتّفاق نظر دارند که منظور از اولی‌الامر، امامان معصوم(ع) هستند[۵۵][۵۶].

مصداق اولواالامر

استنباط اولواالامر

حجیّت استنباط اولواالامر

اطاعت از اولواالامر

آثار اطاعت از اولواالامر

تعیین اولواالامر

رجوع به اولواالامر

عصمت اولواالامر

فضایل اولواالامر

نقش اولواالامر

وظایف اولواالامر

ولایت و رهبری اهل بیت

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  2. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  3. «و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش می‌کنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز می‌بردند کسانی از ایشان که آن را در می‌یافتند به آن پی می‌بردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمی‌بود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید» سوره نساء، آیه ۸۳.
  4. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  5. القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۷۶۷؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۸۰، «اولو».
  6. نثر طوبی، ج‌۱، ص‌۳۳؛ المنجد، ص‌۱۷، «امر».
  7. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۲؛ تفسیر‌آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۲.
  8. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  9. تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۴۹۹ـ۵۱۱‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۶۸.
  10. حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  11. القاموس المحیط، ج‌۲، ص‌۱۷۶۷؛ التحقیق، ج‌۱، ص‌۱۸۰، «اولو».
  12. نثر طوبی، ج‌۱، ص‌۳۳؛ المنجد، ص‌۱۷، «امر».
  13. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۹۱؛ مواهب الرحمن، ج‌۸‌، ص‌۳۱۲؛ تفسیر‌آیات الاحکام، ج‌۵‌، ص‌۱۰۲.
  14. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  15. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
  16. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  17. ر.ک: محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
  18. تفسیر ماوردی، ج‌۱، ص‌۴۹۹ـ۵۱۱‌؛ التفسیر الکبیر، ج‌۱۰، ص‌۱۴۴؛ تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۱۶۸.
  19. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  20. نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است.
  21. التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.
  22. ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
  23. مجمع‌البیان، ج‌۳، ص‌۱۰۰؛ زبدة‌البیان، ص‌۶۸۷؛ المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹ - ۳۹۱.
  24. الکافی، ج۱، ص۱۸۷، ۲۷۶، ۲۸۶؛ ج۲، ص‌۴۱۵، ۵۱۳‌ـ‌۵۱۴‌؛ تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۲۴۷، ۲۵۱‌ـ‌۲۵۴، ۲۶۰؛ علل‌الشرایع، ج‌۱، ص‌۳۹۵.
  25. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  26. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی.
  27. مناقب، ج ۳ ص ۱۵
  28. الفرقان، ج‌۵‌، ص‌۱۴۴.
  29. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  30. دراسات فی ولایة الفقیه، ج‌۱، ص‌۶۴‌ـ‌۶۹‌.
  31. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹.
  32. با توجّه به این‌ که ﴿أُولِي الأَمْرِ در آیه، مرجع حلّ اختلاف قرار نگرفته، می‌توان گفت که از مصادیق مهم و مورد نظر "تَنَازَعْ" و اختلاف‌ها، خود اولوالامر و تعیین آنان است.
  33. از این‌ که مؤمنان، به صورت مطلق موظّف به اطاعت از اولوالامر شده‌اند و اطاعت از آنان در ردیف اطاعت از خدا و پیامبر(ص) قرار گرفته، برداشت مزبور، قابل استفاده است؛ و گرنه میان صدر و ذیل‌آیه، تنافی پیش می‌آید؛ زیرا فرض گناه و خطای اولوالامر و لزوم اطاعت از آنان در هر حال، با اطاعت از خدا ناسازگار است؛ المیزان، ذیل‌آیه.
  34. ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
  35. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹؛ فرهنگ قرآن، ج۵.
  36. برداشت بدان احتمال است که ﴿ذَلِكَ خَيْرٌ مربوط به دنیا و جمله ﴿أَحْسَنُ تَأْوِيلاً مربوط به آخرت، و مشارٌالیه ﴿ذَلِكَ مجموع جمله ﴿أَطِيعُواْ اللَّهَ... باشد؛ مجمع‌البیان، ذیل‌ آیه.
  37. مشارٌالیه ﴿ذَلِكَ مجموع مفاد امر ﴿أَطِيعُواْ یا ﴿رُدُّوهُ است؛مجمع‌البیان، ذیل‌ آیه.
  38. ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
  39. ر.ک: حجتیان، محمد، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۵، ص۶۶ -۶۹؛ فرهنگ قرآن، ج۵.
  40. ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
  41. در صورتی که مقصود از ﴿الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ، ﴿أُولِي الأَمْرِ و ﴿مِنْهُمْ بیان ﴿الَّذِينَ باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.
  42. در صورتی که مقصود از ﴿الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ، ﴿أُولِي الأَمْرِ و ﴿مِنْهُمْ بیان ﴿الَّذِينَ باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.
  43. در صورتی که مقصود از ﴿الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ، ﴿أُولِي الأَمْرِ و ﴿مِنْهُمْ بیان ﴿الَّذِينَ باشد و با توجّه به لزوم ارائه اخبار امنیّتی به آنان و سرزنش افشاکننده آن، مطلب یاد شده قابل استفاده است.
  44. ر.ک: فرهنگ قرآن، ج۵.
  45. نساء، آیه ۵۹
  46. موسوعة الامام علی بن ابی طالب، ج ۲ ص ۱۷۱ به نقل از تفسیر عیاشی
  47. مناقب، ج ۳ ص ۱۵
  48. نمونه‌ها از حماسۀ غدیر محمّد رضا حکیمی ص ۱۳۲ نقل شده است
  49. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۸.
  50. التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.
  51. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه:۵۹.
  52. التفسیر الکبیر، ج‌۴، ص‌۱۱۳.
  53. تفسیر نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۴۹۷.
  54. البحر‌المحیط، ج‌۳، ص‌۲۷۸؛ ینابیع‌المودّة، ص‌۱۱۶؛ احقاق‌الحق، ج‌۳، ص‌۴۲۵.
  55. تفسیر نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۴۹۷.
  56. فرهنگ قرآن، ج۵.
  57. ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۹۴.
  58. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  59. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۸.
  60. المیزان، ج‌۴، ص‌۳۸۹، ۳۹۱؛ کشف المراد، ص‌۴۹۳.
  61. ر.ک. یوسفیان، حسن، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۵، ص ۸۴.