دین اسلام: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'ابلاغ شریعت' به 'ابلاغ شریعت') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==چیستی [[اسلام]]== | ==چیستی [[اسلام]]== | ||
*کلمۀ "[[اسلام]]" از مادۀ "سلم" است و هشت بار در [[قرآن]] آمده و مشتقات آن، ۱۳۴ بار در این [[کتاب آسمانی]] به کار رفته است. فعل "اسلم" به معنای [[آشتی]] کردن، [[تسلیم]] شدن و [[تسلیم]] کردن چیزی به کسی، [[خالص]] کردن [[دین]]، [[عقیده]] و [[عبادت]] برای [[خدا]] و [[فرمانبرداری]] در برابر اوست<ref>مفردات راغب، ۲۴۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۰.</ref> | *کلمۀ "[[اسلام]]" از مادۀ "[[سلم]]" است و هشت بار در [[قرآن]] آمده و مشتقات آن، ۱۳۴ بار در این [[کتاب آسمانی]] به کار رفته است. فعل "[[اسلم]]" به معنای [[آشتی]] کردن، [[تسلیم]] شدن و [[تسلیم]] کردن چیزی به کسی، [[خالص]] کردن [[دین]]، [[عقیده]] و [[عبادت]] برای [[خدا]] و [[فرمانبرداری]] در برابر اوست<ref>مفردات راغب، ۲۴۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۰.</ref> | ||
*[[اسلام]] در اصطلاح [[شرع]]، عبارت است از [[اعتقاد]] به [[شریعت محمدی]]{{صل}} و [[انقیاد]] و [[تسلیم]] در برابر [[اوامر و نواهی]] و [[احکام]] آن<ref>التبیان، شیخ طوسی، ج۳، ص۴۲۶؛ مجمع البیان، ج۵، ص ۱۳۸.</ref>. [[اسلام در قرآن]] و [[حدیث]] با "[[دین]]" و "[[ملت]]" مترادف آمده است. برخی [[آیات]]، [[اسلام]] را "[[دین]]"، برخی "[[دین]] [[الله]]" و برخی "[[دین]] [[قیم]]" خواندهاند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۰.</ref>. دین اسلام [[آیین]] [[صلح]]، [[سلامت]] و [[امنیت]] است<ref>آل عمران، آیۀ ۱۰۳.</ref>. برخی صاحبنظران با توجه به آیۀ {{متن قرآن|فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا}}<ref>«پس کسانی که فرمانبرداری کنند، رهیافتی را میجویند» سوره جن، آیه ۱۴.</ref> [[اسلام]] را کوشش برای جست و جوی [[رستگاری]] تعریف کردهاند<ref>دائرة المعارف الاسلامیة، ج ۳، ص ۳۴۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۸.</ref> از [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: «[[اسلام]] پنج پایه دارد: [[نماز]] و [[روزه]] و [[زکات]] و [[حج]] و [[ولایت]] و [[ولایت]]»<ref>{{متن حدیث|بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَایَةِ}}، کافی، ج۲، ص۱۸.</ref>. | * [[اسلام]] در اصطلاح [[شرع]]، عبارت است از [[اعتقاد]] به [[شریعت محمدی]]{{صل}} و [[انقیاد]] و [[تسلیم]] در برابر [[اوامر و نواهی]] و [[احکام]] آن<ref>التبیان، شیخ طوسی، ج۳، ص۴۲۶؛ مجمع البیان، ج۵، ص ۱۳۸.</ref>. [[اسلام در قرآن]] و [[حدیث]] با "[[دین]]" و "[[ملت]]" مترادف آمده است. برخی [[آیات]]، [[اسلام]] را "[[دین]]"، برخی "[[دین]] [[الله]]" و برخی "[[دین]] [[قیم]]" خواندهاند<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۰.</ref>. دین اسلام [[آیین]] [[صلح]]، [[سلامت]] و [[امنیت]] است<ref>آل عمران، آیۀ ۱۰۳.</ref>. برخی صاحبنظران با توجه به آیۀ {{متن قرآن|فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا}}<ref>«پس کسانی که فرمانبرداری کنند، رهیافتی را میجویند» سوره جن، آیه ۱۴.</ref> [[اسلام]] را کوشش برای جست و جوی [[رستگاری]] تعریف کردهاند<ref>دائرة المعارف الاسلامیة، ج ۳، ص ۳۴۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۸.</ref> از [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: «[[اسلام]] پنج پایه دارد: [[نماز]] و [[روزه]] و [[زکات]] و [[حج]] و [[ولایت]] و [[ولایت]]»<ref>{{متن حدیث|بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَایَةِ}}، کافی، ج۲، ص۱۸.</ref>. | ||
==[[اسلام]] آخرین [[دین]] [[خداوند]]== | ==[[اسلام]] آخرین [[دین]] [[خداوند]]== | ||
*[[اسلام]] آخرین و [[کاملترین]] [[دین]] آسمانی است که [[پیامبر]] آن، [[حضرت]] [[محمد بن عبدالله]] {{صل}} است و مخاطب [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[آیین]] او همۀ جهانیاناند<ref>{{متن قرآن|إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ}}«این (قرآن) جز یادکردی برای جهانیان نیست» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.</ref> و خطاب [[قرآن]] به صراحت همۀ [[انسانها]] را شامل میشود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>. [[قرآن کریم]] تأکید میکند [[رسالت]] [[محمد]]{{صل}} عمومی و همگانی است<ref>{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا}}«و تو را جز مژدهبخش و بیمدهنده برای همه مردم نفرستادهایم» سوره سبأ، آیه ۲۸.</ref>. او رحمتی برای همۀ جهانیان است<ref>{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ}}«و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.</ref>. بنابر [[آیات قرآنی]]، [[اسلام]] سرانجام بر همۀ [[ادیان]] غالب میآید<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳ و سورۀ فتح، آیۀ ۲۸؛ سورۀ صف، آیۀ ۹؛ سورۀ مائده، آیۀ ۴۸.</ref> و لازمۀ [[خاتمیت]] [[دین]]، [[جاودانگی]] آن است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>. هماهنگی با [[فطرت انسانی]]، بهرهمندی از [[انسانشناسی]] ژرف، برخورداری از آموزههای کمالآفرین و زندگیبخش، سهولت و | * [[اسلام]] آخرین و [[کاملترین]] [[دین]] آسمانی است که [[پیامبر]] آن، [[حضرت]] [[محمد بن عبدالله]]{{صل}} است و مخاطب [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[آیین]] او همۀ جهانیاناند<ref>{{متن قرآن|إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ}}«این (قرآن) جز یادکردی برای جهانیان نیست» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.</ref> و خطاب [[قرآن]] به صراحت همۀ [[انسانها]] را شامل میشود<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>. [[قرآن کریم]] تأکید میکند [[رسالت]] [[محمد]]{{صل}} عمومی و همگانی است<ref>{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا}}«و تو را جز مژدهبخش و بیمدهنده برای همه مردم نفرستادهایم» سوره سبأ، آیه ۲۸.</ref>. او رحمتی برای همۀ جهانیان است<ref>{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ}}«و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.</ref>. بنابر [[آیات قرآنی]]، [[اسلام]] سرانجام بر همۀ [[ادیان]] غالب میآید<ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ}}«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳ و سورۀ فتح، آیۀ ۲۸؛ سورۀ صف، آیۀ ۹؛ سورۀ مائده، آیۀ ۴۸.</ref> و لازمۀ [[خاتمیت]] [[دین]]، [[جاودانگی]] آن است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>. هماهنگی با [[فطرت انسانی]]، بهرهمندی از [[انسانشناسی]] ژرف، برخورداری از آموزههای کمالآفرین و زندگیبخش، سهولت و [[سادگی]]، انعطاف پذیری و [[عمومیت]] مبانی [[جاودانگی اسلام]] است. [[اسلام]]، آیینی [[فطری]] است و با [[سنت]] [[تکوین]] و [[نظام آفرینش]] همراه است<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص ۱۸۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۰.</ref> | ||
==تاریخچه [[اسلام]]== | ==تاریخچه [[اسلام]]== | ||
*در میان [[شرایع]] بزرگ، تنها [[اسلام]] است که [[تاریخ]] پیدایی، [[کتاب آسمانی]]، [[احکام]]، [[عبادات]] و [[سیره]] و احوال [[پیامبر]] آن روشن و بی ابهام است [[اسلام]] میان مردمی [[ظهور]] یافت که از [[فضایل]] [[انسانی]] دور بودند، [[تمدن]] و [[فرهنگی]] نداشتند، [[بت]] میپرستیدند، مردار میخوردند، دختران خویش را زنده به [[گور]] میکردند و [[کودکان]] خویش را از [[ترس]] [[فقر]] میکشتند. تمدنهای بزرگ آن روزگار نیز روی به افول نهاده بودند. [[مردم ایران]] و [[روم]] از [[فساد]] [[حکمرانان]] [[رنج]] میبردند و در پی چاره میگشتند [[اسلام]] در مقایسه با [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] آموزههایی گستردهتر و متنوعتر دارد آموزههای [[وحیانی]] [[اسلام]] در طول ۲۳ سال و به تدریج بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شد و گسترش یافت. آن [[حضرت]] در ابتدا [[فرمان]] یافت تا [[دعوت]] خود را از نزدیکانش آغاز کند: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> و در مرحلۀ دوم [[مردم]] [[مکه]] و مناطق پیرامون را به دین اسلام فراخواند: {{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا}}<ref>«و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.</ref> و در نهایت، [[دعوت]] خویش را متوجه همگان کرد: {{متن قرآن|وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم،» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۴، ص۱۵۹ـ ۱۶۱؛ </ref> [[آیین اسلام]] از آن رو که [[توانمندی]] شگفتی در جذب [[ملل]] به خویش داشت پس از مدتی کوتاه سراسر دنیای متمدن آن روزگار را به تسخیر خویش درآورد. ویژگیهای بیهمتای این [[آیین آسمانی]] از قبیل هماهنگی با [[فطرت انسان]] و برنتابیدن بیعدالتیهای [[اجتماعی]] و طبقهبندیهای ناروای اشرافی ملتهای ستمدیده و به ستوه آمده را به سوی خود کشاند<ref>ر.ک: معالم النبوة فی القرآن الکریم، ج۳، ص ۶۱ ـ ۵۸، ص ۵۵۸ ـ ۵۳۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۰.</ref> پس از اینکه [[اسلام]] تقریباً همۀ مناطق شبه جزیره [[عرب]] را فرا گرفت، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[مردمان]] کشورهای دیگری چون [[ایران]]، [[مصر]]، [[روم]] و [[حبشه]] را نیز به پذیرش آن فراخواند. بخشی از این سرزمینها در زمان حیات و بخشی دیگر پس از [[رحلت]] آن [[حضرت]] به سرزمین [[اسلامی]] ملحق شده و بسیاری از ساکنان آن [[مسلمان]] شدند. به این ترتیب، دین اسلام به قارۀ [[آسیا]]، سواحل دریای [[روم]] و [[هندوستان]] تا سواحل اقیانوس اطلس راه یافت<ref>ر.ک: لغت نامه، ج۲، ص۲۰۹۲، «اسلام».</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷.</ref> | *در میان [[شرایع]] بزرگ، تنها [[اسلام]] است که [[تاریخ]] پیدایی، [[کتاب آسمانی]]، [[احکام]]، [[عبادات]] و [[سیره]] و احوال [[پیامبر]] آن روشن و بی ابهام است [[اسلام]] میان مردمی [[ظهور]] یافت که از [[فضایل]] [[انسانی]] دور بودند، [[تمدن]] و [[فرهنگی]] نداشتند، [[بت]] میپرستیدند، مردار میخوردند، [[دختران]] خویش را زنده به [[گور]] میکردند و [[کودکان]] خویش را از [[ترس]] [[فقر]] میکشتند. تمدنهای بزرگ آن روزگار نیز روی به افول نهاده بودند. [[مردم ایران]] و [[روم]] از [[فساد]] [[حکمرانان]] [[رنج]] میبردند و در پی چاره میگشتند [[اسلام]] در مقایسه با [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] آموزههایی گستردهتر و متنوعتر دارد آموزههای [[وحیانی]] [[اسلام]] در طول ۲۳ سال و به تدریج بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شد و گسترش یافت. آن [[حضرت]] در ابتدا [[فرمان]] یافت تا [[دعوت]] خود را از نزدیکانش آغاز کند: {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> و در مرحلۀ دوم [[مردم]] [[مکه]] و مناطق پیرامون را به دین اسلام فراخواند: {{متن قرآن|وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا}}<ref>«و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.</ref> و در نهایت، [[دعوت]] خویش را متوجه همگان کرد: {{متن قرآن|وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ}}<ref>«بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم،» سوره انعام، آیه ۱۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۴، ص۱۵۹ـ ۱۶۱؛ </ref> [[آیین اسلام]] از آن رو که [[توانمندی]] شگفتی در جذب [[ملل]] به خویش داشت پس از مدتی کوتاه سراسر دنیای متمدن آن روزگار را به [[تسخیر]] خویش درآورد. ویژگیهای بیهمتای این [[آیین آسمانی]] از قبیل هماهنگی با [[فطرت انسان]] و برنتابیدن بیعدالتیهای [[اجتماعی]] و طبقهبندیهای ناروای اشرافی ملتهای ستمدیده و به ستوه آمده را به سوی خود کشاند<ref>ر.ک: معالم النبوة فی القرآن الکریم، ج۳، ص ۶۱ ـ ۵۸، ص ۵۵۸ ـ ۵۳۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۵۰.</ref> پس از اینکه [[اسلام]] تقریباً همۀ مناطق شبه [[جزیره]] [[عرب]] را فرا گرفت، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[مردمان]] کشورهای دیگری چون [[ایران]]، [[مصر]]، [[روم]] و [[حبشه]] را نیز به [[پذیرش]] آن فراخواند. بخشی از این سرزمینها در زمان [[حیات]] و بخشی دیگر پس از [[رحلت]] آن [[حضرت]] به سرزمین [[اسلامی]] ملحق شده و بسیاری از ساکنان آن [[مسلمان]] شدند. به این ترتیب، دین اسلام به قارۀ [[آسیا]]، سواحل دریای [[روم]] و [[هندوستان]] تا سواحل اقیانوس اطلس راه یافت<ref>ر.ک: لغت نامه، ج۲، ص۲۰۹۲، «اسلام».</ref>.<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷.</ref> | ||
==عدم [[تحریف در قرآن]] کتاب [[اسلام]]== | ==عدم [[تحریف در قرآن]] [[کتاب]] [[اسلام]]== | ||
*به تصریح [[قرآن]] و دیدگاه نزدیک به همۀ [[دانشمندان]] [[مسلمان]] برخلاف [[کتابهای آسمانی]] [[ادیان]] دیگر هیچ گونه تحریفی در [[کتاب آسمانی]] [[قرآن]] راه نیافته است، [[قرآن کریم]] در کنار [[سنت نبوی]] مهمترین و اصلیترین منبع [[تشریع]] در دین اسلام است. سه اصل [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]، اصلیترین و بنیادینترین پایههای [[اعتقادی]] [[اسلام]] به شمار میروند. بیشترین بخش از [[آیات قرآن کریم]] به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این سه موضوع پرداختهاند<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۱۳، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷.</ref>. | *به تصریح [[قرآن]] و دیدگاه نزدیک به همۀ [[دانشمندان]] [[مسلمان]] برخلاف [[کتابهای آسمانی]] [[ادیان]] دیگر هیچ گونه تحریفی در [[کتاب آسمانی]] [[قرآن]] راه نیافته است، [[قرآن کریم]] در کنار [[سنت نبوی]] مهمترین و اصلیترین منبع [[تشریع]] در دین اسلام است. سه اصل [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]]، اصلیترین و بنیادینترین پایههای [[اعتقادی]] [[اسلام]] به شمار میروند. بیشترین بخش از [[آیات قرآن کریم]] به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این سه موضوع پرداختهاند<ref>ر.ک: [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]؛ ج۱۳، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷.</ref>. | ||
==تفاوت [[اسلام]] و [[ایمان]]== | ==تفاوت [[اسلام]] و [[ایمان]]== | ||
*مهمترین تقسیمی که برای [[اسلام]] مطرح شده، [[اسلام]] تقلیدی و اجتهادی است. [[اسلام]] اجتهادی با [[ایمان]] قرین است. میان [[اسلام]] و [[ایمان]] تفاوتهایی وجود دارد مانند: | *مهمترین تقسیمی که برای [[اسلام]] مطرح شده، [[اسلام]] [[تقلیدی]] و اجتهادی است. [[اسلام]] اجتهادی با [[ایمان]] قرین است. میان [[اسلام]] و [[ایمان]] تفاوتهایی وجود دارد مانند: | ||
#[[شرط ایمان]]، [[اسلام]] است و [[اسلام]] و [[ایمان]] دارای رابطۀ طولیاند بدین معنا که [[ایمان]] پس از [[اسلام]] جای دارد<ref>{{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۸.</ref> بدینسان هر چند [[اسلام]] و [[ایمان]]، عبارتاند از [[اعتقاد]] به [[شریعت محمدی]] {{صل}}، اما [[اسلام]]، [[اعتقاد]] غیر [[راسخ]] است و [[ایمان]]، [[اعتقاد]] [[راسخ]]<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص ۲۷.</ref>. | # [[شرط ایمان]]، [[اسلام]] است و [[اسلام]] و [[ایمان]] دارای رابطۀ طولیاند بدین معنا که [[ایمان]] پس از [[اسلام]] جای دارد<ref>{{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۸.</ref> بدینسان هر چند [[اسلام]] و [[ایمان]]، عبارتاند از [[اعتقاد]] به [[شریعت محمدی]]{{صل}}، اما [[اسلام]]، [[اعتقاد]] غیر [[راسخ]] است و [[ایمان]]، [[اعتقاد]] [[راسخ]]<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص ۲۷.</ref>. | ||
#[[اسلام]] تنها [[اعتقاد به توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] است؛ ولی [[ایمان]] افزون بر این، [[پایبندی]] عملی است و [[ولایت]] را نیز در خود دارد. | # [[اسلام]] تنها [[اعتقاد به توحید]] و [[نبوت]] و [[معاد]] است؛ ولی [[ایمان]] افزون بر این، [[پایبندی]] عملی است و [[ولایت]] را نیز در خود دارد. | ||
#[[اسلام]]، [[التزام]] به اموری است که موجب جاری شدن [[احکام]] ظاهریاند: از قبیل [[طهارت]] [[بدن]]؛ [[حلال]] گشتن ذبیحه؛ حمل فعل بر صحت؛ [[تجهیز]] و تغسیل و [[تدفین]] و [[نماز]] جنازه؛ جواز نکاح و [[حق]] [[ارث]]؛ ولی [[ایمان]] مایۀ [[نجات]] و [[سعادت اخروی]] است<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶، ۵۳، ۶۳ـ ۶۴، ۲، ۲۵ ـ ۲۶؛ تفسیر صافی، ج ۲، ص۵۹۵؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱، ص ۳۱۰؛ اوائل المقالات، ص ۱۵؛ جواهر الکلام، ج۶، ص۵۹.</ref>. | # [[اسلام]]، [[التزام]] به اموری است که موجب جاری شدن [[احکام]] ظاهریاند: از قبیل [[طهارت]] [[بدن]]؛ [[حلال]] گشتن ذبیحه؛ حمل فعل بر صحت؛ [[تجهیز]] و تغسیل و [[تدفین]] و [[نماز]] جنازه؛ جواز [[نکاح]] و [[حق]] [[ارث]]؛ ولی [[ایمان]] مایۀ [[نجات]] و [[سعادت اخروی]] است<ref>ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶، ۵۳، ۶۳ـ ۶۴، ۲، ۲۵ ـ ۲۶؛ تفسیر صافی، ج ۲، ص۵۹۵؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان، ج۱، ص ۳۱۰؛ اوائل المقالات، ص ۱۵؛ جواهر الکلام، ج۶، ص۵۹.</ref>. | ||
==تفاوت [[دین]] و [[شریعت]]== | ==تفاوت [[دین]] و [[شریعت]]== | ||
*[[اسلام]]، [[آیین الهی]] همه [[پیامبران]] آسمانی است<ref>«ِإنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ»؛ سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۹.</ref>. همۀ [[پیامبران]] در پی یک [[هدف]] بودهاند و یکدیگر را [[تصدیق]] کردهاند<ref>{{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}«پيامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ايمان دارد. و همه مؤمنان، به خدا و فرشتگانش و كتاب هايش و پيامبرانش ايمان دارند. ميان هيچ يك از پيامبرانش فرقى نمى نهيم. گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم، اى پروردگار ما، آمرزش تو را خواستاريم كه سرانجام همه به سوى توست» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref> و در امتی [[واحد]] جای داشتهاند با این حال، [[شریعت]] آنان هر یک ویژگیهایی داشته است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>. تفاوت [[دین]] و [[شریعت]] در این است که [[نسخ]] به [[دین]] راه ندارد؛ اما [[شریعت]] با [[ابلاغ شریعت]] بعدی منسوخ میگردد [[شریعت]] نو برخی [[احکام شریعت]] پیشین را [[تأیید]] و برخی را منسوخ میکند<ref>{{متن قرآن|وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}«و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.</ref>. واپسین [[شریعت]]، که دارای [[کمال نهایی]] است، [[شریعت]] [[حضرت محمد]] {{صل}} است که به صورت مطلق، "[[اسلام]]" نام دارد<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>. | * [[اسلام]]، [[آیین الهی]] همه [[پیامبران]] آسمانی است<ref>«ِإنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ»؛ سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۹.</ref>. همۀ [[پیامبران]] در پی یک [[هدف]] بودهاند و یکدیگر را [[تصدیق]] کردهاند<ref>{{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}«پيامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ايمان دارد. و همه مؤمنان، به خدا و فرشتگانش و كتاب هايش و پيامبرانش ايمان دارند. ميان هيچ يك از پيامبرانش فرقى نمى نهيم. گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم، اى پروردگار ما، آمرزش تو را خواستاريم كه سرانجام همه به سوى توست» سوره بقره، آیه ۲۸۵.</ref> و در امتی [[واحد]] جای داشتهاند با این حال، [[شریعت]] آنان هر یک ویژگیهایی داشته است<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>. تفاوت [[دین]] و [[شریعت]] در این است که [[نسخ]] به [[دین]] راه ندارد؛ اما [[شریعت]] با [[ابلاغ شریعت]] بعدی [[منسوخ]] میگردد [[شریعت]] نو برخی [[احکام شریعت]] پیشین را [[تأیید]] و برخی را [[منسوخ]] میکند<ref>{{متن قرآن|وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ}}«و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.</ref>. واپسین [[شریعت]]، که دارای [[کمال نهایی]] است، [[شریعت]] [[حضرت محمد]]{{صل}} است که به صورت مطلق، "[[اسلام]]" نام دارد<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۲۴۹.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
* [[دین حضرت آدم]]{{ع}} | * [[دین حضرت آدم]]{{ع}} | ||
* [[دین حضرت نوح]]{{ع}} | * [[دین حضرت نوح]]{{ع}} | ||
* [[ | * ### [[313]]###{{ع}} | ||
* [[دین حضرت صالح]]{{ع}} | * [[دین حضرت صالح]]{{ع}} | ||
* [[دین حضرت ابراهیم]]{{ع}} | * [[دین حضرت ابراهیم]]{{ع}} | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
{{ | {{نبوتشناسی}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{یادآوری پانویس}} | {{یادآوری پانویس}} | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} |
نسخهٔ ۲۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۲۹
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل دین اسلام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
چیستی اسلام
- کلمۀ "اسلام" از مادۀ "سلم" است و هشت بار در قرآن آمده و مشتقات آن، ۱۳۴ بار در این کتاب آسمانی به کار رفته است. فعل "اسلم" به معنای آشتی کردن، تسلیم شدن و تسلیم کردن چیزی به کسی، خالص کردن دین، عقیده و عبادت برای خدا و فرمانبرداری در برابر اوست[۱].[۲]
- اسلام در اصطلاح شرع، عبارت است از اعتقاد به شریعت محمدیa و انقیاد و تسلیم در برابر اوامر و نواهی و احکام آن[۳]. اسلام در قرآن و حدیث با "دین" و "ملت" مترادف آمده است. برخی آیات، اسلام را "دین"، برخی "دین الله" و برخی "دین قیم" خواندهاند[۴]. دین اسلام آیین صلح، سلامت و امنیت است[۵]. برخی صاحبنظران با توجه به آیۀ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا[۶] اسلام را کوشش برای جست و جوی رستگاری تعریف کردهاند[۷].[۸] از امام باقرS فرمودند: «اسلام پنج پایه دارد: نماز و روزه و زکات و حج و ولایت و ولایت»[۹].
اسلام آخرین دین خداوند
- اسلام آخرین و کاملترین دین آسمانی است که پیامبر آن، حضرت محمد بن عبداللهa است و مخاطب پیامبر اسلامa و آیین او همۀ جهانیاناند[۱۰] و خطاب قرآن به صراحت همۀ انسانها را شامل میشود[۱۱]. قرآن کریم تأکید میکند رسالت محمدa عمومی و همگانی است[۱۲]. او رحمتی برای همۀ جهانیان است[۱۳]. بنابر آیات قرآنی، اسلام سرانجام بر همۀ ادیان غالب میآید[۱۴] و لازمۀ خاتمیت دین، جاودانگی آن است[۱۵]. هماهنگی با فطرت انسانی، بهرهمندی از انسانشناسی ژرف، برخورداری از آموزههای کمالآفرین و زندگیبخش، سهولت و سادگی، انعطاف پذیری و عمومیت مبانی جاودانگی اسلام است. اسلام، آیینی فطری است و با سنت تکوین و نظام آفرینش همراه است[۱۶].[۱۷]
تاریخچه اسلام
- در میان شرایع بزرگ، تنها اسلام است که تاریخ پیدایی، کتاب آسمانی، احکام، عبادات و سیره و احوال پیامبر آن روشن و بی ابهام است اسلام میان مردمی ظهور یافت که از فضایل انسانی دور بودند، تمدن و فرهنگی نداشتند، بت میپرستیدند، مردار میخوردند، دختران خویش را زنده به گور میکردند و کودکان خویش را از ترس فقر میکشتند. تمدنهای بزرگ آن روزگار نیز روی به افول نهاده بودند. مردم ایران و روم از فساد حکمرانان رنج میبردند و در پی چاره میگشتند اسلام در مقایسه با یهودیت و مسیحیت آموزههایی گستردهتر و متنوعتر دارد آموزههای وحیانی اسلام در طول ۲۳ سال و به تدریج بر پیامبر اکرمa نازل شد و گسترش یافت. آن حضرت در ابتدا فرمان یافت تا دعوت خود را از نزدیکانش آغاز کند: وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ[۱۸] و در مرحلۀ دوم مردم مکه و مناطق پیرامون را به دین اسلام فراخواند: وَهَذَا كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ مُصَدِّقُ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا[۱۹] و در نهایت، دعوت خویش را متوجه همگان کرد: وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَمَنْ بَلَغَ[۲۰].[۲۱] آیین اسلام از آن رو که توانمندی شگفتی در جذب ملل به خویش داشت پس از مدتی کوتاه سراسر دنیای متمدن آن روزگار را به تسخیر خویش درآورد. ویژگیهای بیهمتای این آیین آسمانی از قبیل هماهنگی با فطرت انسان و برنتابیدن بیعدالتیهای اجتماعی و طبقهبندیهای ناروای اشرافی ملتهای ستمدیده و به ستوه آمده را به سوی خود کشاند[۲۲].[۲۳] پس از اینکه اسلام تقریباً همۀ مناطق شبه جزیره عرب را فرا گرفت، پیامبر اکرمa مردمان کشورهای دیگری چون ایران، مصر، روم و حبشه را نیز به پذیرش آن فراخواند. بخشی از این سرزمینها در زمان حیات و بخشی دیگر پس از رحلت آن حضرت به سرزمین اسلامی ملحق شده و بسیاری از ساکنان آن مسلمان شدند. به این ترتیب، دین اسلام به قارۀ آسیا، سواحل دریای روم و هندوستان تا سواحل اقیانوس اطلس راه یافت[۲۴].[۲۵]
عدم تحریف در قرآن کتاب اسلام
- به تصریح قرآن و دیدگاه نزدیک به همۀ دانشمندان مسلمان برخلاف کتابهای آسمانی ادیان دیگر هیچ گونه تحریفی در کتاب آسمانی قرآن راه نیافته است، قرآن کریم در کنار سنت نبوی مهمترین و اصلیترین منبع تشریع در دین اسلام است. سه اصل توحید، نبوت و معاد، اصلیترین و بنیادینترین پایههای اعتقادی اسلام به شمار میروند. بیشترین بخش از آیات قرآن کریم به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این سه موضوع پرداختهاند[۲۶].
تفاوت اسلام و ایمان
- مهمترین تقسیمی که برای اسلام مطرح شده، اسلام تقلیدی و اجتهادی است. اسلام اجتهادی با ایمان قرین است. میان اسلام و ایمان تفاوتهایی وجود دارد مانند:
- شرط ایمان، اسلام است و اسلام و ایمان دارای رابطۀ طولیاند بدین معنا که ایمان پس از اسلام جای دارد[۲۷].[۲۸] بدینسان هر چند اسلام و ایمان، عبارتاند از اعتقاد به شریعت محمدیa، اما اسلام، اعتقاد غیر راسخ است و ایمان، اعتقاد راسخ[۲۹].
- اسلام تنها اعتقاد به توحید و نبوت و معاد است؛ ولی ایمان افزون بر این، پایبندی عملی است و ولایت را نیز در خود دارد.
- اسلام، التزام به اموری است که موجب جاری شدن احکام ظاهریاند: از قبیل طهارت بدن؛ حلال گشتن ذبیحه؛ حمل فعل بر صحت؛ تجهیز و تغسیل و تدفین و نماز جنازه؛ جواز نکاح و حق ارث؛ ولی ایمان مایۀ نجات و سعادت اخروی است[۳۰].
تفاوت دین و شریعت
- اسلام، آیین الهی همه پیامبران آسمانی است[۳۱]. همۀ پیامبران در پی یک هدف بودهاند و یکدیگر را تصدیق کردهاند[۳۲] و در امتی واحد جای داشتهاند با این حال، شریعت آنان هر یک ویژگیهایی داشته است[۳۳]. تفاوت دین و شریعت در این است که نسخ به دین راه ندارد؛ اما شریعت با ابلاغ شریعت بعدی منسوخ میگردد شریعت نو برخی احکام شریعت پیشین را تأیید و برخی را منسوخ میکند[۳۴]. واپسین شریعت، که دارای کمال نهایی است، شریعت حضرت محمدa است که به صورت مطلق، "اسلام" نام دارد[۳۵].
منابع
جستارهای وابسته
- اسلام
- اسلام فطری
- اسلام ظاهری (اسلام زبانی)
- اسلام واقعی (تسلیم)
- اسلام پدران پیامبر خاتم
- اسلام مادران پیامبر خاتم
- اسلام پدران ائمه
- اسلام مادران ائمه
- دین الهی
- دین حق
- دین فطری
- ادیان توحیدی
- دین حضرت آدمS
- دین حضرت نوحS
- ### 313###S
- دین حضرت صالحS
- دین حضرت ابراهیمS
- دین حضرت شعیبS
- دین حضرت موسیS
- دین حضرت عیسیS
- دین منطقهای
- تحریف ادیان الهی
- اشتراک ادیان الهی
- اختلاف ادیان الهی
- ادیان غیر توحیدی
- منشأ دين
- قلمرو دین
منبعشناسی جامع دین
پانویس
- ↑ مفردات راغب، ۲۴۶.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۵۰.
- ↑ التبیان، شیخ طوسی، ج۳، ص۴۲۶؛ مجمع البیان، ج۵، ص ۱۳۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۵۰.
- ↑ آل عمران، آیۀ ۱۰۳.
- ↑ «پس کسانی که فرمانبرداری کنند، رهیافتی را میجویند» سوره جن، آیه ۱۴.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیة، ج ۳، ص ۳۴۹.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۸.
- ↑ «بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَایَةِ»، کافی، ج۲، ص۱۸.
- ↑ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ«این (قرآن) جز یادکردی برای جهانیان نیست» سوره یوسف، آیه ۱۰۴.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۹.
- ↑ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا«و تو را جز مژدهبخش و بیمدهنده برای همه مردم نفرستادهایم» سوره سبأ، آیه ۲۸.
- ↑ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ«و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستادهایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۷.
- ↑ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دینها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳ و سورۀ فتح، آیۀ ۲۸؛ سورۀ صف، آیۀ ۹؛ سورۀ مائده، آیۀ ۴۸.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۹.
- ↑ ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص ۱۸۲.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۵۰.
- ↑ «و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.
- ↑ «و این کتاب خجستهای است که آن را فرو فرستادهایم، آنچه را پیش از آن بوده است راست میشمارد و تا (مردم) «مادر شهر» (مکّه) و مردم پیرامون آن را بیمدهی و مؤمنان به جهان واپسین، بدان ایمان میآورند و بر نماز خویش، نگهداشت دارند» سوره انعام، آیه ۹۲.
- ↑ «بگو: چه چیزی در گواهی بزرگتر است؟ بگو: خداوند که میان من و شما گواه است و به من این قرآن وحی شده است تا با آن به شما و به هر کس که (این قرآن به او) برسد، هشدار دهم،» سوره انعام، آیه ۱۹.
- ↑ ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۴، ص۱۵۹ـ ۱۶۱؛
- ↑ ر.ک: معالم النبوة فی القرآن الکریم، ج۳، ص ۶۱ ـ ۵۸، ص ۵۵۸ ـ ۵۳۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۵۰.
- ↑ ر.ک: لغت نامه، ج۲، ص۲۰۹۲، «اسلام».
- ↑ ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷.
- ↑ ر.ک: اسدی، علی، دائرةالمعارف قرآن کریم؛ ج۱۳، ص ۲۳۶ ـ ۲۳۷.
- ↑ قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ«تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۸.
- ↑ ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۲، ص ۲۷.
- ↑ ر.ک: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج ۱، ص ۴۶، ۵۳، ۶۳ـ ۶۴، ۲، ۲۵ ـ ۲۶؛ تفسیر صافی، ج ۲، ص۵۹۵؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱، ص ۳۱۰؛ اوائل المقالات، ص ۱۵؛ جواهر الکلام، ج۶، ص۵۹.
- ↑ «ِإنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ»؛ سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۹.
- ↑ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ«پيامبر، خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ايمان دارد. و همه مؤمنان، به خدا و فرشتگانش و كتاب هايش و پيامبرانش ايمان دارند. ميان هيچ يك از پيامبرانش فرقى نمى نهيم. گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم، اى پروردگار ما، آمرزش تو را خواستاريم كه سرانجام همه به سوى توست» سوره بقره، آیه ۲۸۵.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۹.
- ↑ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَلِأُحِلَّ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي حُرِّمَ عَلَيْكُمْ وَجِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ«و تورات پیش از خود را راست میشمارم، و (آمدهام) تا برخی از چیزهایی را که بر شما حرام شده است حلال گردانم و نشانهای از پروردگارتان برای شما آوردهام پس، از خداوند پروا و از من فرمانبرداری کنید!» سوره آل عمران، آیه ۵۰.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۲۴۹.