بحث:توحید: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ' [[') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==دارالحدیث== | |||
{{فهرست اثر}} | |||
{{ستون-شروع|3}} | |||
* التوحيد | |||
* نظام التوحيد | |||
* كلمة التوحيد | |||
* عزيمة الإيمان | |||
* دليل التوحيد | |||
* ما يلزم من تعدد الآلهة | |||
* واحد لا بعدد | |||
* لا حد له | |||
* ليس كمثله شيء | |||
* لا يوصف بالحركة والسكون | |||
* لم يلد ولم يولد | |||
* ليس في الأشياء بوالج ولا عنها بخارج | |||
* لا تدركه الأبصار | |||
* القلب ورؤية الله | |||
* رسول الله ورؤية الله | |||
* الرؤية القلبية في الأدعية | |||
* حكمة الاحتجاب | |||
* حجب النور | |||
* أزلي وأبدي | |||
* كان الله ولم يكن معه شيء | |||
* حي | |||
* عالم | |||
* إنه يعلم السر وأخفي | |||
* كل عالم غيره متعلم | |||
* عالم إذ لا معلوم | |||
* علمه بما كان كعلمه بما يكون | |||
* علمه لا يوصف | |||
* عادل | |||
* معنى الاعتقاد بالعدل | |||
* دليل عدالته سبحانه | |||
* خالق | |||
* قادر | |||
* متكلم | |||
* مريد | |||
* ظاهر وباطن | |||
* مالك | |||
* سميع | |||
* بصير | |||
* لطيف | |||
* خبير | |||
* قوي | |||
* عزيز | |||
* حكيم | |||
* صمد | |||
* هو في كل مكان | |||
* صفات الذات وصفات الفعل | |||
* جوامع الصفات | |||
* المبحث الثاني: توحيد الله | |||
* الفصل الأول: قيمة التوحيد | |||
* ۱/۱ أول الدين | |||
* ۲/۱ نصف الدين | |||
* ۳/۱ كلمة التقوي | |||
* ۴/۱ ثمن الجنة | |||
* ۵/۱ حياة النفس | |||
* ۶/۱ عروة الله الوثقي | |||
* ۷/۱ حصن الله | |||
* ۸/۱ أفضل الأعمال | |||
* ۹/۱ سبب المغفرة | |||
* ۱۰/۱ سبب دفع البلاء | |||
* ۱۱/۱ سبب الفلاح | |||
* الفصل الثاني: مراتب التوحيد | |||
* ۱/۲ المرتبة الأولي: التوحيد في الذات | |||
* ۱/۲-۱ ما يدل على وحدة ذاته | |||
* ۱/۲-۲ تفسير التوحيد | |||
* ۱/۲-۳ المذهب الحق في التوحيد | |||
* ۱/۲-۴ التوحيد الخالص | |||
* ۱/۲-۵ ما يمتنع في التوحيد | |||
* ۲/۲ المرتبة الثانية: التوحيد في الصفات | |||
* ۲/۲-۱ صفات الله عز و جل عين ذاته | |||
* ۲/۲-۲ الفرق بين صفات ذاته وصفات فعله | |||
* ۳/۲ المرتبة الثالثة: التوحيد في الأفعال | |||
* ۳/۲-۱ التوحيد في الخالقية | |||
* ۳/۲-۲ التوحيد في الربوبية | |||
* أ - لا رب غيره | |||
* ب - ما يدل على وحدة الربوبية | |||
* ۳/۲-۳ التوحيد في التدبير | |||
* أ - لا يدبر الأمر إلاالله عز و جل | |||
* ب - ما يدل على وحدة التدبير | |||
* ج - ما ينافي التوحيد في التدبير | |||
* ۴/۲ المرتبة الرابعة: التوحيد في الحكم | |||
* ۵/۲ المرتبة الخامسة: التوحيد في الطاعة | |||
* ۶/۲ المرتبة السادسة: التوحيد في العبادة | |||
* أعلي مراتب التوحيد | |||
{{پایان}} | |||
{{پایان}} | |||
==نویسنده: آقای ظرافتی== | ==نویسنده: آقای ظرافتی== | ||
'''توحید''' [[عقیده به خدای یکتا]] ([[اعتقاد به یکتایی]] و [[یگانگی خدا]])، [[اقرار]] به [[خالقیت]] و [[ربوبیت]] مطلق و انحصاری او، [[یکتاپرستی]] و [[پرستش]] و [[ستایش]] خالصانه و دور از [[شرک]] وی است. توحید اوّلین اصل [[اسلام]] و نخستین [[دعوت]] همه [[پیامبران الهی]]، [[دعوت]] [[بشر]] به سوی خدای یگانه است. برخی در [[گرایش]] به [[آفریدگار]]، دوگانه پرست شدند، یا به سه [[خدا]] یا خداهای متعدّد و بتهای گوناگون [[معتقد]] گشتند. [[آیین]] صحیح [[عقیده]] به خدای یکتایی است که هم [[جهان]] را آفریده و هم [[تدبیر]] و اداره آن به دست اوست، [[فرزند]] و شریک و [[همسر]] و همتایی ندارد. [[شعار]] توحید جمله {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} است. به [[یکتاپرستان]] "موحّد" گفته میشود. توحید نام یکی از [[سورههای قرآن]] نیز هست که در آن از یکتایی و بیهمتایی و بیفرزندی [[خداوند]] سخن به میان آمده است {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ}}<ref>«بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.</ref>. پایه همه [[ادیان آسمانی]] بر توحید است و اگر [[پیروان]] برخی [[آیینها]] به خدایان متعدّد معتقدند، [[انحرافی]] است که بعدها پدید آمده است. [[شرک]]، نقطه مقابل توحید است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۴.</ref>. | '''توحید''' [[عقیده به خدای یکتا]] ([[اعتقاد به یکتایی]] و [[یگانگی خدا]])، [[اقرار]] به [[خالقیت]] و [[ربوبیت]] مطلق و انحصاری او، [[یکتاپرستی]] و [[پرستش]] و [[ستایش]] خالصانه و دور از [[شرک]] وی است. توحید اوّلین اصل [[اسلام]] و نخستین [[دعوت]] همه [[پیامبران الهی]]، [[دعوت]] [[بشر]] به سوی خدای یگانه است. برخی در [[گرایش]] به [[آفریدگار]]، دوگانه پرست شدند، یا به سه [[خدا]] یا خداهای متعدّد و بتهای گوناگون [[معتقد]] گشتند. [[آیین]] صحیح [[عقیده]] به خدای یکتایی است که هم [[جهان]] را آفریده و هم [[تدبیر]] و اداره آن به دست اوست، [[فرزند]] و شریک و [[همسر]] و همتایی ندارد. [[شعار]] توحید جمله {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} است. به [[یکتاپرستان]] "موحّد" گفته میشود. توحید نام یکی از [[سورههای قرآن]] نیز هست که در آن از یکتایی و بیهمتایی و بیفرزندی [[خداوند]] سخن به میان آمده است {{متن قرآن|قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ}}<ref>«بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.</ref>. پایه همه [[ادیان آسمانی]] بر توحید است و اگر [[پیروان]] برخی [[آیینها]] به خدایان متعدّد معتقدند، [[انحرافی]] است که بعدها پدید آمده است. [[شرک]]، نقطه مقابل توحید است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۴.</ref>. |
نسخهٔ ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۹
دارالحدیث
- التوحيد
- نظام التوحيد
- كلمة التوحيد
- عزيمة الإيمان
- دليل التوحيد
- ما يلزم من تعدد الآلهة
- واحد لا بعدد
- لا حد له
- ليس كمثله شيء
- لا يوصف بالحركة والسكون
- لم يلد ولم يولد
- ليس في الأشياء بوالج ولا عنها بخارج
- لا تدركه الأبصار
- القلب ورؤية الله
- رسول الله ورؤية الله
- الرؤية القلبية في الأدعية
- حكمة الاحتجاب
- حجب النور
- أزلي وأبدي
- كان الله ولم يكن معه شيء
- حي
- عالم
- إنه يعلم السر وأخفي
- كل عالم غيره متعلم
- عالم إذ لا معلوم
- علمه بما كان كعلمه بما يكون
- علمه لا يوصف
- عادل
- معنى الاعتقاد بالعدل
- دليل عدالته سبحانه
- خالق
- قادر
- متكلم
- مريد
- ظاهر وباطن
- مالك
- سميع
- بصير
- لطيف
- خبير
- قوي
- عزيز
- حكيم
- صمد
- هو في كل مكان
- صفات الذات وصفات الفعل
- جوامع الصفات
- المبحث الثاني: توحيد الله
- الفصل الأول: قيمة التوحيد
- ۱/۱ أول الدين
- ۲/۱ نصف الدين
- ۳/۱ كلمة التقوي
- ۴/۱ ثمن الجنة
- ۵/۱ حياة النفس
- ۶/۱ عروة الله الوثقي
- ۷/۱ حصن الله
- ۸/۱ أفضل الأعمال
- ۹/۱ سبب المغفرة
- ۱۰/۱ سبب دفع البلاء
- ۱۱/۱ سبب الفلاح
- الفصل الثاني: مراتب التوحيد
- ۱/۲ المرتبة الأولي: التوحيد في الذات
- ۱/۲-۱ ما يدل على وحدة ذاته
- ۱/۲-۲ تفسير التوحيد
- ۱/۲-۳ المذهب الحق في التوحيد
- ۱/۲-۴ التوحيد الخالص
- ۱/۲-۵ ما يمتنع في التوحيد
- ۲/۲ المرتبة الثانية: التوحيد في الصفات
- ۲/۲-۱ صفات الله عز و جل عين ذاته
- ۲/۲-۲ الفرق بين صفات ذاته وصفات فعله
- ۳/۲ المرتبة الثالثة: التوحيد في الأفعال
- ۳/۲-۱ التوحيد في الخالقية
- ۳/۲-۲ التوحيد في الربوبية
- أ - لا رب غيره
- ب - ما يدل على وحدة الربوبية
- ۳/۲-۳ التوحيد في التدبير
- أ - لا يدبر الأمر إلاالله عز و جل
- ب - ما يدل على وحدة التدبير
- ج - ما ينافي التوحيد في التدبير
- ۴/۲ المرتبة الرابعة: التوحيد في الحكم
- ۵/۲ المرتبة الخامسة: التوحيد في الطاعة
- ۶/۲ المرتبة السادسة: التوحيد في العبادة
- أعلي مراتب التوحيد
نویسنده: آقای ظرافتی
توحید عقیده به خدای یکتا (اعتقاد به یکتایی و یگانگی خدا)، اقرار به خالقیت و ربوبیت مطلق و انحصاری او، یکتاپرستی و پرستش و ستایش خالصانه و دور از شرک وی است. توحید اوّلین اصل اسلام و نخستین دعوت همه پیامبران الهی، دعوت بشر به سوی خدای یگانه است. برخی در گرایش به آفریدگار، دوگانه پرست شدند، یا به سه خدا یا خداهای متعدّد و بتهای گوناگون معتقد گشتند. آیین صحیح عقیده به خدای یکتایی است که هم جهان را آفریده و هم تدبیر و اداره آن به دست اوست، فرزند و شریک و همسر و همتایی ندارد. شعار توحید جمله «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» است. به یکتاپرستان "موحّد" گفته میشود. توحید نام یکی از سورههای قرآن نیز هست که در آن از یکتایی و بیهمتایی و بیفرزندی خداوند سخن به میان آمده است ﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ﴾[۱]. پایه همه ادیان آسمانی بر توحید است و اگر پیروان برخی آیینها به خدایان متعدّد معتقدند، انحرافی است که بعدها پدید آمده است. شرک، نقطه مقابل توحید است[۲].
مقدمه
- توحید از ارکان اصول اعتقادی است، به گونهای که در میان تمامی صفات الهی، تنها توحید در زمره اصول دین قرار گرفته است[۳]
- توحید همچنین از مباحث مهم کلامی است، به طوری که به علم کلام، "علم التوحید" گفتهاند . البته توحید دارای مراتبی است که ملاحظه تمام مراتب آن، توحید کامل است و موحد کامل نیز کسی است که به همه مراتب آن، اعتقاد داشته باشد. چنین توحیدی است که میتواند بستر نظام سیاسی قرار گیرد؛ زیرا کسانی که به توحید کامل معتقد شدند این اعتقاد را در تمام جنبههای زندگی، از جمله نظام سیاسی آن، باید بروز دهند؛ به این معنا که نظام اداره کننده جهان را نظام واحد بدانند؛ همچنانکه به مقتضای برهان عقلی، کمال انسان در این است که از کسی اطاعت کند که بر حقیقت انسان و جهان و ارتباط متقابل انسان و جهان آگاه است (منظور از جهان، اعم از عالم طبیعت است) و او کسی نیست جز خدا، پس قهراً ولایت منحصر به او خواهد شد؛ یعنی تنها ولی حقیقی انسان خداست[۴]
- بنابراین، توحید تنها یک عقیده و اندیشه خنثی نیست که تأثیری در حوزه رفتار و کردار انسانی نداشته باشد و در رابطه با سایر اندیشهها و تئوریهای وی قرار گیرد و گسسته از نظامات اجتماعی و سیاسی و ارزشهای اخلاقی او باشد، بلکه توحید از یک سو، نظام ارزشی انسان موحد را پدید می آورد (اخلاق) و از سوی دیگر تنظیم کننده مناسبات اجتماعی، حقوقی و سیاسی اوست، بدین ترتیب مقوله سیاست نیز یکی از ساحت هایی است که اندیشه توحید نسبت به آن تأثیرگذار است؛ یعنی اندیشه توحیدی در سه حوزه معرفت، اخلاق و سیاست دخالت میکند[۵]
واژهشناسی لغوی
- واژه "توحید" مصدر باب تفعیل از ریشه "و ـ ح ـ د" و در لغت به معنای یکی ساختن چیزی و حکم به یکتایی آن[۶] و در اصطلاح، خدا را به ربوبیت شناختن و به وحدانیتش اقرار داشتن و اضداد و امثال را از او نفی کردن است[۷]. عارفان توحید را اصل علوم، سرّ معارف، مایه دین، بنای مسلمانی و فارق دوست از دشمن می دانند و هر طاعتی را بدون توحید، بیارزش و سرانجام آن را تاریکی می شمارند[۸]. انسان با توحید، به بالاترین مرتبه کمال میرسد و درجات موحّدان در قرب و بعد، کمال و نقص، فضیلت و رذیلت و شرافت و خسّت، به تفاوت مراتب توحید است[۹]، بنابراین مدار سعادت و شقاوت انسان، توحید و شرک است. ارواح موحدان در اوج اند و گناهان عارضی نمیتواند آن ها را به حضیضی فرو کشاند که ارواح مشرکان گرفتار آناند. روح مشرک با توجه به عبادت و خضوعی که برای غیر خدا دارد ـ به رغم اعمال نیکش ـ پست و تاریک است و نمیتواند با اعمال خویش به مرتبه ارواح موحدان دست یابد، همان گونه که ارواح موحدان ـ به رغم گناهانی که گاه از آنان سر میزند ـ عزیز و بلندمرتبه است و خیرشان بر شر غلبه دارد و گناهان، آنان را احاطه نکرده و تاریکی حاصل از گناه سراسر وجودشان را نمیپوشاند[۱۰][۱۱].
- احادیث نیز توحید را در جایگاهی بس رفیع قرار داده است، از باب نمونه تأکید کرده: هیچ بندهای نیست کلمه " لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه" را بر زبان جاری سازد و گناهانش همانند برگ درختان نریزد[۱۲]، هرکس بمیرد و چیزی را شریک خدا نساخته باشد، به بهشت می رود؛ نیکوکار باشد یا بدکار[۱۳]، خداوند پیکر موحّدان را بر آتش حرام ساخته است[۱۴]، چیزی در ثواب و پاداش الهی به پایه شهادت به توحید نمیرسد[۱۵]، اگر موجودات آسمانها و زمین در یک کفّه ترازو جای گیرند و کلمه " لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه" در کفه دیگر، کلمه " لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه" سنگینتر است[۱۶]، هرکس کلمه " لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه" را با اخلاص ادا کند، به بهشت میرود و اخلاص به این است که توحید او را از محرّمات الهی باز دارد[۱۷][۱۸].
- دانشمندان ابتدا توحید را به دو قسم نظری و عملی و سپس توحید نظری را به سه قسم ذاتی، صفاتی و افعالی قسمت کردهاند[۱۹]. برخی نیز در یک تقسیم، توحید را شامل ۴ قسم ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی دانستهاند[۲۰]. در توحید ذاتی گاه نظر به واحدیت خدا، یعنی یگانگی و شریک نداشتن[۲۱]، و گاه نظر به احدیت او، یعنی یکتایی و بساطت و جزء نداشتن است[۲۲] که از آن در صورت نخست به "توحید واحدی" و در صورت دوم به "توحید أحدی" تعبیر میکنند[۲۳]در توحید واحدی گاه نظر به وحدت عددی است که مستلزم محدودیت و تقابل خداوند با دیگر موجودات است ـ همان گونه که عموم متکلمان و خصوص حکیمان مشّائی تصوّر کردهاند ـ و گاه نظر به وحدت حقیقی "صمدی" است که با هر محدودیتی در تعارض و مستلزم احاطه وجودی خداوند بر همه کثرات و موجودات است، همان گونه که عموم عارفان و خصوص حکیمان صدرایی تصویر کردهاند[۲۴].
- توحید صفاتی این است که صفات اثبات شده برای خدا، کثرت بردار نیست؛ بدین معنی که علم و قدرت و حیات و دیگر صفات خدا همه عبارت از ذات است[۲۵][۲۶]
- توحید افعالی نیز این است که عالم با همه دقایق و تفصیلاتش، اعم از أفعالی که مستقیم به خدا منسوباند و أفعال و تأثیرات و حرکاتی که به طور معمول به دیگران نسبت داده میشوند، در حقیقت از خدا و اراده او صادر شدهاند و بنابر قول مشهورِ " لا مؤثّر في الوجود إلّا اللّه" در دایره هستی کسی جز خدا اثرگذار نیست[۲۷] که خود به صورتهای گوناگون تجلّی مییابد و عمده آنها عبارتاند از
- توحید در خالقیت؛
- توحید در مالکیت؛
- توحید در حاکمیت؛
- توحید در ربوبیت؛
- توحید در ولایت؛
- توحید در رازقیت؛
- توحید در شفاعت.
- مراد از توحید عملی یا عبادی این است که انسان تنها خدا را مطاع و قبله روح و جهت حرکت و آرمان خویش کند و هر مطاع و جهت و قبله و آرمان دیگر را کنار نهد و در یک کلمه، توحید عملی، یگانه پرستی و یگانه شدن است[۲۸] بنابر قولی، مراد از توحید عملی آن است که همه اعمال انسان برای برخورداری از ثواب الهی و به یاد روز جزا باشد[۲۹]
- برخی، جلوههای توحید عملی را در سه مرتبه متجلّی دانسته اند: ۱. توحید در عبادت؛ ۲. توحید در حمد؛ ۳. توحید در دعا[۳۰].
- در آثار عرفانی نیز برای توحید انواع و مراتبی آمده است[۳۱] که شمار آنها به بیش از ۳۰ مرتبه میرسد[۳۲]. بیشتر این مراتب فقط در عبارت با هم متفاوتاند و به یکدیگر باز میگردند؛ ولی به گونه خلاصه میتوان گفت: عارفان به ۴ نوع توحید معتقدند: ۱. توحید منافقان که فقط اقرار زبانی به کلمه " لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه" است؛ ۲. توحید عام که اقرار به زبان و دل است؛ ۳. توحید خاص که با کشف و شهود همراه است؛ ۴. توحید أخص که عبارت از فنای موحّد است[۳۳] و خود، سه صورت فعلی، صفاتی و ذاتی دارد. عارف در توحید فعلی، همه افعال را در فعل خدا و در توحید صفاتی همه صفات را در صفات وی و در توحید ذاتی جمیع ذوات را در ذات او متلاشی و فانی میبیند[۳۴]، چنان که برخی از آنها گفتهاند: توحید در لغت یکی کردن و در شریعت یکی گفتن و در طریقت یکی دانستن و در حقیقت یکی دیدن است [۳۵][۳۶].
- عارفان توحید را به دو قسمت کلّی تر تقسیم کردهاند: نخست، توحید الوهی است که توحید ظاهری و شرعی است و انبیا و رسل مأمور تبلیغ آناند. دوم، توحید وجودی است که توحید حقیقی با نفی وجودهای مقید و اثبات وجود مطلق و مشاهده وجود واحد و نفی وجودهای کثیر است. این توحید از آن اولیای خداست و آنان مأمور تبلیغ آناند[۳۷] البته انبیا و رسل از آن رو که دارای هر دو بعد ولایت و رسالت یا نبوتاند، انسانهای معمولی را با توجه به مقام رسالت و نبوت به توحید ظاهری و الوهی راه مینمایند و خواص را با عنایت به مقام ولایت خویش به توحید حقیقی و وجودی دعوت میکنند[۳۸].
توحید در قرآن
توحید ذات
توحید صفات
توحید افعال
توحید عبادی
رهاوردهای توحید
گواهان توحید
مراتب توحید
- توحید به معنای یکتا و یگانه دانستن یا اعتقاد به یکتایی و یگانگی خداست که توحید به این معنا دارای مراتبی است و توحید کامل؛ یعنی یکتا دانستن خداوند و تمام مراتب آن، بنابراین توحید سه قسم است:
- توحید افعالی نیز به سه قسم کلی تقسیم میگردد:
- توحید در ربوبیت نیز دارای فروع و شؤون مختلف است که عبارتند از:
- توحید در حاکمیت (ولایت)؛
- توحید در تشریع؛
- توحید در اطاعت؛
- توحید در عبادت؛
- توحید در استعانت؛
- توحید در محبت؛
- توحید در مغفرت (شفاعت)؛
- توحید در خوف و رجاء[۳۹][۴۰]
- نکتهای که باید در مورد این تقسیم، به خصوص در مورد فروع و اقسام ربوبیت مورد توجه قرار گیرد، این است که تفاوت اقسام و فروع مذکور با یکدیگر و با مقسم خود، از باب تفاوت در حیثیات است؛ یعنی این تفاوتها از حیث مفهوم است نه مصداق، چون مصداق تمام این توحیدها یکی است که همان خداوند خالق و رب است؛ یعنی خداوند خالق و رب، ربوبیت خود را از حیثیات متفاوت اعمال میکند چون بعد از خلق عالم، تدبیر و اداره آن مطرح است و ربوبیت خدا هم همین تدبیر کامل است اما برای اعمال تدبیر عالم، ساز و کارهای ویژه و متفاوتی نیاز است که فروع و شؤون مختلف ربوبیت در همین راستا معنا پیدا میکند[۴۱]
- صدر المتالهین در رد این ادعا، که "مفهومات مختلفه از مصداق و ذات و احد انتزاع نمیشود" آورده است: "" ان مجرد تعدد المفهومات لا یوجب ان یکون حقیقة کل منها و نحو وجوده غیر حقیقة الآخر و وجوده الا بدلیل آخر غیر تعدد المفهوم، و اختلافه یوجب ان یکون ذات کل واحد منها غیر ذات الآخر""[۴۲].
- بنابراین، ربوبیت خداوند به اعتبار حالات مختلف تدبیر شوندگان، به اقسام گوناگون تقسیم میگردد که همه آنها، از لوازم ربوبیت است[۴۳]
پانویس
- ↑ «بگو او خداوند یگانه است» سوره اخلاص، آیه ۱.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۱۴.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ المنجد، ص ۸۹۰؛ التعریفات، ص ۹۶، «التوحید».
- ↑ التعریفات، ص ۹۶.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۲، ص ۵۰۶.
- ↑ تفسیر صدرالمتالهین، ج ۴، ص ۵۴.
- ↑ المنار، ج ۵، ص ۱۴۹.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.
- ↑ التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.
- ↑ التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.
- ↑ التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.
- ↑ التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.
- ↑ التوحید، صدوق، ص ۱۸ - ۳۰.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۲۰۳، «توحید در قرآن»؛ مجموعه آثار مطهری، ج ۲، ص ۹۹ - ۱۰۴، «جهان بینی توحیدی».
- ↑ صفات الله عندالمسلمین، ص ۳۷.
- ↑ شرح منظومه، سبزواری، ص ۱۴۸.
- ↑ الالهیات، ج ۲، ص ۱۵۵.
- ↑ الالهیات، ج ۲، ص ۱۱.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ المیزان، ج ۱، ص ۳۹۴.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ مصطلحات التصوف، ص ۲۲۷ - ۲۲۹؛ جامع الاسرار، ص ۱۱۴؛ التوحید، دیباجی، ص ۱۱۵.
- ↑ مجموعه آثار مطهری، ج ۲، ص ۱۰۴ - ۱۰۶.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص ۳۶۲.
- ↑ تفسیر موضوعی، ج ۲، ص ۵۱۶ - ۵۴۹، «توحید در قرآن».
- ↑ الفتوحات المکیه، ج ۵، ص ۱۲۱ - ۱۲۷؛ التجلیات الالهیه، ص ۳۵۳ - ۳۵۵ ، ۳۸۸.
- ↑ شرح اصطلاحات تصوف، ص ۲۸۲ - ۲۹۰.
- ↑ احیاء العلوم، ج ۵، ص ۱۵۸؛ شرح اصطلاحات تصوف، ص ۲۹۴.
- ↑ کشاف اصطلاحات الفنون، ج ۱، ص ۵۲۹.
- ↑ کشف الحقایق، ص ۱۴۹.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ شرح اصطلاحات تصوف، ص ۲۹۴ - ۲۹۵.
- ↑ رمضانی، حسن، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۹، ص۷۲ - ۱۱۵.
- ↑ ر . ک سبحانی، جعفر، الالهیات، ج۲، المرکز العالمی للدراسات الاسلامیه، چاپ سوم، قم، ۱۴۱۱، ص۱۰۵.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.
- ↑ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، دار احیاء التراث العربی، بیروت: چاپ چهارم، ۱۴۱۰، ج ۱، ص ۱۷۵ .
- ↑ شاهدی، غفار، توحید و حکومت دینی، فصلنامه حکومت اسلامی، ص ۳۲۹ تا ۳۶۹.