نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۶ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۴:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۶ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۴:۳۸ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اصول تربیتی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
لغت "اصل" واژه عربی است و به معنای بیخ، بنیاد، پایه و بن هر چیزی است[۱]. برخی "اصل" را به معنای مفاهیم، نظریهها و قواعد نسبتاً کلی که در بیشتر موارد صادق است و باید راهنمای مربیان و اولیای فرهنگ در همه اعمالتربیتی میدانند[۲]. "اصل"، یعنی قواعد و دستورالعملهای نسبتاً کلیای که پذیرفتن و به کار بستن آنها، فرد را برمیانگیزد تا در راستای هدفعالی (قرب الهی)، خواستهها و فعالیتهای خود و دیگران را سامان دهد[۳]. "مبانی" در متون دینی، منشأ اصولاند و "اصول"، برگرفته شده از مبانیاند[۴][۵]
این اصل مبتنی بر چند مبنا از جمله: خداجویی، خوددوستی و جاودانگی است.
امام سجاد(ع) در دعای بیستم و در عبارت چهارم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا در میان مردم به درجه و مقامی سرفراز مفرما جز آنکه پیش نَفسم مانند آن پست نمایی؛ و ارجمندی آشکارا برایم پدید میاور جز آنکه به همان اندازه پیش نفسم برای من خواری پنهانی پدید آوری"[۶][۷]
این اصل بیشتر مبتنی بر مبنای خوف و بیم در انسان است و برای آن است که ترسیدنها و نگرانیهای فطریانسان، کنترل شده و اموری مثبت و مطلوب باشد.
امام سجاد(ع) در دعای بیستم، در عبارت شانزدهم آن میفرمایند: "بارخدایا مرا به هدایت و راهنمایی (بدین حق) گویا فرما؛ و پرهیزکاری را به من الهام نما (در دل من انداز) و به روشی که پاکیزهتر (بهترین روشها) است توفیقم ده؛ و به کاری که (نزد تو) پسندیدهتر است بگمارم"[۸]؛
امام سجاد(ع) در دعای بیست و یکم و در عبارت نهم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا در هر حال به ستایش و نیایش و سپاسگزاریات برگمار تا به آنچه از دنیا به من دادهای (زن، فرزند، دارائی، مقام و جاه و مانند آنها) شاد نگردم؛ و به آنچه مرا از آن بازداشتهای (عطا نفرمودهای) اندوهگین نشوم؛ و شعار دلم را به پرهیزکاری از خود بنما (تقوی و ترس از خود را روش من گردان) و بدنم را در آنچه از من میپذیری (طاعت و بندگی) بکار دار، و مرا از هرچه به من رو آورد (نیک و بد دنیا) به طاعت و بندگیات وادار تا چیزی را که تو به خشم میآیی دوست نداشته و از چیزی که رضا و خشنودی تو است به خشم نیایم"[۹][۱۰]
امام سجاد(ع) در دعای بیستویکم و در عبارت هشتم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا به یاد کردن (سپاس) خود در آنچه (نعمتهایی که) به من عطا فرمودی فراموشکار مگردان؛ و به احسانت در آنچه به من بخشیدهای غافل مساز؛ و از روا ساختن در خواستم اگرچه به کندی پیش رود، خوش باشم یا ناخوش، سخت یا خوشگذران، تندرست یا گرفتار، حاجتمند و بدحال یا در نعمت، فراخ روزی یا تنگ زندگی، نیازمند یا بینیاز، نومیدم مفرما"[۱۴]؛
امام سجاد(ع) در دعای یازدهم و عبارت یکم آن میفرمایند: "ای آنکه یاد او (به زبان و دل و اندام مانند قرآن خواندن و اندیشه در مخلوقات و نماز به جا آوردن) برای یادکنندگان شرافت و بزرگی است (نه آنکه بر او منتی داشته باشند) و ای آنکه سپاسگزاری او سپاسگزاران را پیروزی (بر نعمتها) است؛ و ای آنکه فرمانبرداری ا فرمانبرداران را رهایی (از بدبختی در دنیا و آخرت) است، بر محمد و آل او درود فرست؛ و دلهای ما را به یاد خود از هر یادی و زبانهایمان را به سپاس خود از هر سپاسی و اندامهایمان را به طاعت خود از هر طاعتی به کار آر"[۱۵][۱۶]
امام سجاد(ع) در دعای بیستم و در عبارت بیست و چهارم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا از کسب و روزی به دست آوردن با رنج بینیاز کن؛ و بیحساب (فراوان یا بیرنج یا بیحساب و بازپرسی در آخرت) روزی ده، تا از عبادت و بندگی تو برای به دست آوردن روزی بازنمانم؛ و زیر بار سنگینی زیانها و بدی عواقب کسب (غیر مشروع) نروم"[۲۰]؛
امام سجاد(ع) در دعای سی و یکم و در عبارت بیست و هشتم آن میفرمایند: "بارخدایا اگر پشیمانی به سوی تو توبه است پس من پشیمانترین پشیمانهایم؛ و اگر به جا نیاوردن گناه تو، توبه و بازگشت (به سوی تو) است پس من نخستین توبهکنندگانم؛ و اگر درخواست آمرزش سبب ریختن گناهان است پس من به درگاه تو از درخواست کنندگان آمرزشم"[۲۲]؛
امام سجاد(ع) در دعای دوازدهم و در عبارت هشتم آن میفرمایند: "بندهای که گناهانش بزرگ و رو به فزونی است و روزگار پشت به او کرده؛ و برگشته تا چون ببیند که زمان کار گذشته و عمر به پایان رسیده و باور نماید که پناه و گریزگاهی از (کیفر) تو برایش نیست؛ به وسیله توبه به تو رو آورد؛ و توبه را برای تو خالص گرداند (شرایط آن از قبیل پشیمانی از گذشته و تصمیم بر دوباره نکردن آن را بجا آورد)، سپس با دلی پاک و پاکیزه به سوی تو برخیزد و با صدای تغییر یافته (زمزمهدار) آهسته تو را بخواند"[۲۳][۲۴]
امام سجاد(ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت یکصد و هجدهم آن میفرمایند: "و مرا در درگاهت خوار (مطیع) و در نزد آفریدگانت عزیز و ارجمند گردان؛ و چون با تو خلوت کرده تنها به سر برم (از جز تو چشم پوشیده به راز و نیاز بپردازم) فروتن و در میان بندگانت بلندمرتبه و سرفرازم نما؛ و از کسی که از من بینیاز است (درخواستی نکرده و نمیکند) بینیازم ساز (چنان کن که من هم از او چیزی نخواهم)؛ و بر فقر و نیازمندیم به درگاهت بیفزا (تا درخواستم از تو و راز و نیازم با تو فزونی یابد)"[۲۵]؛
به نظر میرسد که اصل عزت یکی از مهمترین و زیربناییترین اصول تعلیم و تربیتاسلامی است، زیرا: "اگر متربی در درون خود خویشتن را عزتمند بیابد، هرگز خود را به عصیان و گناه آلوده نمیسازد و یا لااقل گرایش بسیار کمتری به پستیها و حقارتهای نفسانی و اخلاقی از خود نشان میدهد"[۲۶][۲۷]
امام سجاد(ع) در دعای پنجاه و چهارم و عبارت چهارم آن میفرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل محمددرود فرست؛ و مرا بر راستی (در قصد و گفتار و کردار) بمیران؛ و حاجت و نیازمندیم را از دنیا جدا ساز؛ و رغبت و خواستهام را در آنچه (پاداش اخروی که) نزد تو است شوق و دوستیدیدار (رحمت) خویش قرار ده؛ و راستیتوکل و اعتماد بر خود را به من عطا فرما (مرا چنان کن که در حوائج و خواستهها به غیر تو رو نیاورم)"[۲۸]؛
امام سجاد(ع) در دعای پنجاه و یکم و در عبارت دوازدهم آن میفرمایند: "لبیک لبیک یعنی بر طاعت و فرمانبری از تو ایستادگی دارم (زیرا) میشنوی (شکایت و گلهمندی) کسی را که نزد تو شکایت کند؛ و رومیآوری (یا بینیاز میگردانی، اگر بجای و تلقی من توکل بخوانیم و تکفی من توکل چنانکه از نسخه ابن ادریس نقل شده) به کسی که بر تو اعتماد نماید؛ و میرهانی هر که را که به (رشته) تو دست آویزد؛ و غم و اندوه را دور میسازی از هر که به تو پناه آورد"[۲۹][۳۰]
امام سجاد(ع) در دعای بیست و دوم و در عبارت دوم آن میفرمایند: "بارخدایا مرا به رنج و توانایی و بر گرفتاری شکیبایی و بر درویشی قدرت نمیباشد، پس روزیم را از من مگیر، و مرا به خلق خویش وامگذار، بلکه به تنهایی (بیواسطه) خواستهام را برآور؛ و خود کارگزار من باش"[۳۱][۳۲]
↑بازگشت و تغییر رفتار در متربی با مکانیسم توبه امکانپذیر است. در معنای انابه آمده است: انابه بازگشت به سوی خداوند به وسیله توبه است. یا انابه به معنی بازگشت به طاعت است. (سید ابراهیم میرشاه جعفری و حمید مقامی، رهیافتی به نظر تربیتی اسلام از نگاه صحیفه سجادیه، اندیشه دینی، ۵ (تابستان ۸۴)، ص۱۰۷.