علم غیب امام
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم غیب امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
مقدمه
- از مباحث پیرامون علم بحث علم غیب امام / مغیبات است. آیا امام علم غیب میداند یا خیر؟ اگر میداند دامنه آن چه مقدار است؟ آیا فقط در حوزه دین و شریعت الهی است یا اینکه همه امور را در بر میگیرد؟ ابن قبه رازی در این باره مواضع صریح و روشنی دارد که فهم آن مطالعه مبانی کلامی وی را میطلبد. او معتقد است غیب را کسی جز خداوند متعال نمیداند و کسی که آن را برای بشر ادعا کند کافر است[۱]؛ از اینرو امام علم غیب ندارد [۲]. کسی که علم غیب برای امام قائل باشد، کافر و خارج از اسلام است[۳]. ابن قبه رازی علم غیب امام را نظریه برخی از غلات میداند؛ چراکه امامیان معتقد به علم غیب برای امامان خود نیستند[۴] و این انتسابی است که مخالفان آن را به همه امامیه نسبت دادهاند[۵]. ابن قبه رازی معتقد است اگر منظور از اثبات علم غیب برای امام، اثبات امامت اوست، به آن نیاز نیست؛ چراکه امامیه با علم غیب امامت امام را اثبات نمیکند، بلکه دلیل آنها فهم و علم امام در دین است[۶]. البته لازمه این نظریه ابن قبه رازی نفی مطلق علوم ویژه ائمه نیست؛ زیرا وی خود علم خاصی / فرابشری در حوزه دین و ناظر به شریعت را برای امام قائل است و بر آن صحه میگذارد، نکتهای که به روشنی از آثار ناقص بر جای مانده از او بر میآید.
- در این باره میتوان به دو نکته اشاره کرد. نخست اینکه ابن قبه رازی نصّ از امام پیشین و ظهور علم را از نشانههای امامت بر میشمرد[۷]. حال باید پرسید منظور از ظهور علم چیست؟ ابن قبه رازی بیان علم غیبی امام را از مصادیق ظهور علم میشناسد. او پیشگویی امام علی(ع) در جنگ نهروان را که از یاران امام ده نفر به شهادت میرسند و از نهروانیان ده نفر زنده میمانند، نوعی ظهور علم امام بیان میکند [۸]، علمی که شایسته است فصل فارق مدعیان امامت قرار گیرد[۹].
- دومین نکته که از توجه ابن قبه رازی به علم غیب امام حکایت دارد، ردیه وی بر ابو زید علوی است که برای اثبات امامت دوازدهم(ع) به خبر کمیل استناد میکند[۱۰]. این روایت پیرامون علم حقیقی دین است که امام علی(ع) برای کمیل بن زیاد نخعی ایراد فرموده است. امیرالمؤمنین(ع) در این خبر از علم پر وسعت خود خبر میدهد و امامان را که حجتهای الهیاند، کسانی میداند که علم به حقایق امور یکباره در آنان راه مییابد؛ آنان میتوانند ظاهر و مشهور یا خائف و مغمور باشند[۱۱]. این روایت به روشنی نوعی از علم غیب را برای امام اثبات میکند، روایتی که مقبول ابن قبه رازی بوده است.
- بر پایه این انگارها میتوان گفت ابن قبه رازی به مفهوم علم غیب برای امام باور داشته و حتی به مواردی اشاره کرده است، البته علم غیب مدنظر وی که تعریف و چارچوب خاصی داشته است. ابن قبه رازی علم خاص و ویژهای برای امام قائل است؛ ولی از عنوان علم غیب خودداری پیامبر میکند. او همه این علوم خاص ائمه را جزء علوم مستفاد میداند که از طریق پیامبر(ص) به امام رسیده است [۱۲]. او علم غیب را تنها مخصوص خداوند متعال میداند؛ یعنی علمی که هیچ محدودهای ندارد و ذاتی است؛ اما اگر علم خاصی باشد؛ که خداوند به کسی داده و تحت اراده او باشد، میتوان آن را به امام نسبت داد[۱۳]؛ از این روست که ابن قبه رازی معتقد است امام بندهای صالح و شایستهای است که تنها عالم به کتاب خدا و سنت رسول اوست و از مغیباتی باخبر میشود که به او برسد[۱۴]. بر این اساس باید گفت حکم تکفیر و خروج از اسلام کسی که علم غیب را به امام نسبت میدهد، در نظریه ابن قبه رازی مخصوص کسی است که علم امام را همسنخ با علم خدا بداند؛ یعنی علمی ذاتی و نامحدود.[۱۵].
منکرین علم غیب امام
انکار علم غیبی و اثبات علم بشری برای اهل بیت(ع)، با دادههای قطعی تاریخ درباره آنان ستیز دارد؛ زیرا علم اکتسابی و بشری نیازمند آموختن است، در حالی که هیچ سند تاریخی، ائمه(ع) را شاگرد عالمان روزگار خود و مشغول فراگیری نزد استاد شهادت نمیدهد. با این همه، ائمه عالمترین افراد عصر خود بوده، حوزه تدریس نیز داشتهاند؛ بلکه تاریخ گواهی میدهد که آنان از کودکی صاحب علم و دانش بیپایان بودند و مرجعی برای گشودن گرههای معرفت قرآنی، عقلی، فقهی و دیگر علوم متعارف دینی و طبیعی زمانه بودهاند. شیخ صدوق این ویژگی را یکی از روشنترین دلایل امامت یاد کرده: هریک از ائمه اهل بیت(ع) بدون اینکه از کسی کسب علم و دانش کنند، در روزگار خود در پاسخ هیچ سؤالی فرو نمیماندند؛ بلکه در همه علوم و فنون، سرآمد عصر خود بودند. بر امامت آنان چه دلیلی از این گویاتر وجود دارد؟[۱۶]. برخی از ائمه مانند امام جواد(ع) و امام زمان(ع) از کودکی به امامت منصوب شدند و نیاز معرفتی و دینی شیعیان و جامعه اسلامی را برطرف ساختند. مناظره امام جواد(ع) در کودکی با علمای گوناگونی ملل و نحل در تاریخ ثبت است[۱۷]. علوم عادی بشر، کی و کجا چنین تواناییهای فرازمینی و فرازمانی را در چنته دارد؟[۱۸]
منابع
منبعشناسی جامع علم غیب امام
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۷ و ۱۱۶.
- ↑ ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.
- ↑ ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۶.
- ↑ ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۶ و ۱۱۶.
- ↑ ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۷.
- ↑ ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۶.
- ↑ ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳، ۱۰۴، ۱۰۹، ۱۱۳، ۱۱۵ و ۱۱۶.
- ↑ ابن قبه رازی نقل میکند امام علی(ع) در جنگ نهروان فرمودند: «وَ اللَّهِ مَا عَبَرُوا النَّهَرَ وَ لَا يَعْبُرُوا وَ اللَّهِ مَا يُقْتَلُ مِنْكُمْ عَشَرَةٌ وَ لَا يَنْجُوا مِنْهُمْ عَشَرَةٌ»؛ به خدا سوگند خوارج از نهر نگذشته و نخواهد گذشت؛ به خدا سوگند از شما تا ده تن کشته نمیشوند و از ایشان تا ده تن زنده نمیمانند (ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۲۰).
- ↑ ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۳.
- ↑ ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۰۴.
- ↑ درباره کمیل و خبر کمیل و منابعی که آن را به صورت کلی یا جزئی نقل کردهاند، ر.ک: سید حسین مدرسی طباطبایی، میراث مکتوب شیعه در قرن نخستین، دفتر اول، ص۱۱۴-۱۲۲.
- ↑ ر.ک: ابن قبه رازی رازی، نقض الاشهاد، ص۱۱۳.
- ↑ گفتنی است شیخ مفید به همین معنا از علم غیب در اوائل المقالات توجه کرده و آن را نظریه گروهی از امامیه بیان کرده است(از ص۶۷).
- ↑ ابن قبه رازی رازی، نقض الأشهاد، ص۱۱۰.
- ↑ میرزایی، عباس، ابن قبه رازی، ص۱۵۲-۱۵۴.
- ↑ کمالالدین، ج۱، م ۹۱.
- ↑ الاحتجاج (ترجمه)، ج۲، ص۵۱۰؛ ج۴، ص۱۹۷؛ إثبات الوصیة (ترجمه)، ص۴۱۹؛ احتجاجات، ج۲، ص۳۶۶؛ الارشاد (ترجمه)، ج۲، ص۲۷۲.
- ↑ علیپور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۵۳.