بستن آب در معارف و سیره حسینی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۲:۰۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون بستن آب است. "بستن آب" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام حسین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

جریان بستن آب به روی امام(ع) و یارانش

نامه‌ای بدین شرح از عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد رسید: «بین حسین و یارانش و آب حائل شو، مگذار قطره‌ای از آن بچشند همان‌گونه که با امیرالمؤمنین عثمان آن مرد متقی و زکی و مظلوم معامله شد!». ابی مخنف می‌گوید سلیمان بن راشد از حمید بن مسلم ازدی برایم نقل کرده است که عمر بن سعد، عمرو بن حجاج را با پانصد اسب‌سوار فرستاد تا در شریعه آبشخور مستقر گردیده و مانع شدند حسین(ع) و یارانش حتی یک قطره از آن آب را بنوشند، این جریان سه روز قبل از کشته شدن حسین(ع) بود![۳]

وقتی تشنگی حسین و یارانش شدت یافت برادرش عباس بن علی بن ابی طالب را خواست و با سی اسب‌سوار و بیست پیاده همراه با بیست مشک به طرف شریعه فرستاد؛ آنها آمدند تا این که شبانگاه به آب نزدیک شدند، نافع بن هلال جملی پرچم به دست، پیشاپیش آنها حرکت می‌کرد عمرو بن حجاج زبیدی گفت: ای مرد کیستی؟ نافع گفت: نافع بن هلال. عمرو گفت: چرا اینجا آمدی؟ هلالی گفت: آمده‌ایم تا از این آبی که ما را از آن منع کرده‌اید بنوشیم. عمرو گفت: بنوش، گوارایت باشد. هلال گفت: نه، والله قطره‌ای از آن نمی‌نوشم در حالی که حسین و اصحابش تشنه‌اند. آنگاه اشاره‌ای کرد و اصحاب حسین یکباره جلوی عمرو ظاهر شدند. عمرو گفت: به هیچ وجه اینها نمی‌توانند آب بنوشند، اصلاً ما اینجا قرار گرفته‌ایم تا آب را بر آنها ببندیم.

همین که سربازان نافع به نافع نزدیک شدند، به آنان گفت: مشک‌هایتان را پر کنید! سربازان هم یورش آورده مشک‌هایشان را پر کردند. اینجا عمرو بن حجاج و یارانش به سویشان حمله بردند، ولی عباس بن علی و نافع بن هلال جلویشان را سد کردند، بعد به یاران خویش پیوستند و گفتند بروید؛ ولی خودشان ایستادند، عمرو بن حجاج و یارانش هم بار دیگر برگشتند. دو گروه اندکی یکدیگر را تعقیب کردند تا این که در نهایت اصحاب حسین(ع) مشک‌ها را به حسین(ع) رساندند.

آن شب نافع بن هلال یکی از یاران عمرو بن حجاج را با نیزه زخمی کرده بود، که بعداً جای زخم چرکین شد و او مرد. او اولین کشته سپاه عبیدالله بود که آن شب مجروح شده بود[۴].[۵]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

{

  1. اعیان الشیعه،ج ۱، ص ۵۹۹،الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۵۵۶
  2. ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص۷۷.
  3. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۲، از ابی مخنف از سلیمان بن ابی راشد از حمید بن مسلم و ارشاد، ج۲، ص۸۶، با کمی تغییر.
  4. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۱۲-۴۱۳، به نقل از ابی مخنف از سلیمان بن ابی راشد از حمید بن مسلم ازدی و مقاتل الطالبیین، ۷۸، به نقل از ابی مخنف از سلیمان بن راشد از حمید بن مسلم، همراه با تغییر و حذف.
  5. یوسفی غروی، محمد هادی، مقاله «سوگ‌نامه کربلا»، فرهنگ عاشورایی ج۴ ص۳۰.