اعتکاف در معارف و سیره رضوی
اعتکاف اصطلاحی فقهی به معنی توقف در مساجدی خاص با شرایط مخصوص به قصد عبادت است. کنارهگیری از اهل و خانواده و مشاغل دنیوی و عزلتگزینی در خانه خدا به قصد عبادت از کارهای پیشینهدار در ادیان توحیدی بوده است. اعتکاف در شرایع الهی از آنچنان اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است که خداوند به دو پیامبر بزرگ خویش یعنی حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) فرمان میدهد که مسجدالحرام و خانه خدا را برای اعتکاف کنندگان تطهیر نمایند. برای اعتکاف احکام خاصی بیان شده است.
معناشناسی
معنای لغوی
اصطلاحی فقهی به معنی توقف در مساجدی خاص با شرایط مخصوص به قصد عبادت. اعتکاف از ریشه «ع ک ف» و در لغت به معنای محبوس کردن و روی آوردن به چیزی به طور پیوسته و اعراض نکردن از آن آمده است[۱]. برخی آن را به معنای روی آوردن به چیزی و ملازمت با آن همراه با بزرگداشت آن چیز شمردهاند[۲] و برخی دیگر گفتهاند: معنای اصل این ماده ماندن در نزد چیزی و احاطه کردن آن است اعم از اینکه احاطه به صورت مادی و یا به گونه معنوی باشد[۳][۴]
معنای اصطلاحی
و در اصطلاح فقه به توقف پیوسته و طولانی در مکانی برای عبادت[۵] یا توقف در مکان مخصوص، به گونه خاص و برای مدتی معین به قصد عبادت اطلاق میگردد[۶]. برخی دیگر اعتکاف را توقف در مسجد[۷] یا مسجد جامع[۸] یا توقف سه روز یا بیشتر شخص روزهدار در مسجد جامع[۹] یا یکی از مساجد چهارگانه به قصد عبادت دانستهاند[۱۰].
به شخص اعتکاف کننده «معتکِف»[۱۱] و به مکانی که اعتکاف در آن انجام میگیرد «معتکَف»[۱۲] اطلاق شده است. اعتکاف یکی از عبادات مستحبی است[۱۳] که در آیات متعددی از قرآن کریم[۱۴] و روایتهای فراوانی از معصومان(ع)[۱۵] از جمله احادیث و متون منسوب به امام رضا(ع) از آن یاد شده است[۱۶]. فقیهان متقدم به صورت مختصر و تحت عنوان «باب الاعتکاف» به این موضوع پرداختهاند و فقیهان متأخر این بحث را با تفصیل و در کتابی مستقل، تحت عنوان «کتاب الاعتکاف»، مورد بررسی قرار دادهاند[۱۷].
پیشینه اعتکاف
کنارهگیری از اهل و خانواده و مشاغل دنیوی و عزلتگزینی در خانه خدا به قصد عبادت از کارهای پیشینهدار در ادیان توحیدی بوده است و پیامبران و اولیای الهی گاه برای مدتی اندک یا زیاد از جامعه دوری میگزیدند و در عبادتگاهها و مساجد به مناجات با خدا میپرداختند. از آیه ۱۲۵ سوره بقره که در آن از فرمان خداوند به حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) مبنی بر تطهیر مسجدالحرام برای طواف و اعتکافکنندگان یاد شده بر میآید که اعتکاف در شریعت این دو پیامبر الهی وجود داشته است[۱۸]. همچنین نقل شده که حضرت سلیمان(ع) برای مدت طولانی اعتکاف مینمود[۱۹]. در برخی روایتها مدت زمان اعتکاف آن حضرت یک یا دو ماه و حتی یک تا دو سال ذکر گردیده و مکان اعتکاف آن حضرت بیت المقدس ذکر شده است[۲۰]. در نقلی در مورد حضرت موسی(ع) آمده است که تورات بر آن حضرت پس از چهل روز اعتکاف نازل شد[۲۱]. در برخی احادیث از وجود نوعی اعتکاف و گوشهگیری برای عبادت در عصر جاهلی که «تحنث» نامیده میشود سخن به میان آمده است[۲۲]. از جمله در روایتی نقل شده است که پیامبر اسلام(ص) نیز قبل از بعثت به کوه حرا میآمد و در آنجا مشغول تحنث میشد[۲۳]. این عمل پیامبر(ص) که به مدت یک ماه ادامه داشت هر ساله تکرار میگردید[۲۴].
بر پایه روایتی قرآن کریم نیز در یکی از همین موارد تحنث بر پیامبر اسلام(ص) نازل شد[۲۵]. پس از بعثت نیز سنت اعتکاف ادامه یافت و پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان به این سنت الهی عمل میکردند. از جمله در روایتی نقل شده است که در دهه آخر ماه رمضان برای پیامبر سایبانی در مسجد نصب و فرشی را پهن میکردند و آن حضرت به اعتکاف مشغول میشد[۲۶]. بر اساس روایتی دیگر آن حضرت پس از ورود به مدینه، ابتدا در دهه اول ماه رمضان به اعتکاف مشغول شد و در سال بعد در دهه وسط و در سال سوم در دهه آخر معتکف شد و از سال سوم به بعد، هر ساله در دهه آخر ماه رمضان اعتکاف مینمود[۲۷]. اصحاب آن حضرت نیز به همراه آن حضرت اعتکاف میکردند و گاه که نیاز جنسی احساس میکردند مسجد را ترک کرده و به نزد همسران خود میرفتند که آیه ۱۸۷ سوره بقره نازل گردید و آنان را از این عمل در زمان اعتکاف منع نمود[۲۸]. در برخی روایتها از اعتکاف همسران پیامبر(ص)[۲۹] و نیز امامان معصوم(ع)[۳۰] نیز یاد شده است[۳۱].
اهمیت اعتکاف
اعتکاف در شرایع الهی از آنچنان اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است که خداوند به دو پیامبر بزرگ خویش یعنی حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) فرمان میدهد که مسجدالحرام و خانه خدا را برای اعتکاف کنندگان تطهیر نمایند[۳۲]. همچنین اهمیت این سنت پسندیده را میتوان از اهتمام شدید و مداوم پیامبر اسلام(ص) به آن دریافت؛ به گونهای که بر اساس نقلی منسوب به امام رضا(ع) پیامبر اسلام(ص) در یک سال که به علت جنگ بدر موفق به انجام این عبادت نگردیدند در سال بعد قضای آن را به جای آوردند[۳۳]. به جا آوردن قضای این عبادت با وجود استحباب آن از اهمیت ویژه آن در اسلام و نزد آن حضرت حکایت میکند. دلیل دیگر اهمیت اعتکاف، پاداش فراوانی است که خداوند برای عبادتکنندگان مقرر کرده است. بر پایه روایتی از امام رضا(ع) پاداش یک شب اعتکاف در ماه رمضان برابر با یک حج و اعتکاف یک شب در مسجد النبی برابر با پاداش یک حج و عمره دانسته شده است[۳۴]. بر پایه احادیثی دیگر اعتکاف در ماه رمضان معادل دو حج و عمره[۳۵] و سبب آمرزش گناهان[۳۶] دانسته شده است[۳۷].
احکام فقهی اعتکاف
مستحب بودن اعتکاف
اعتکاف به نظر فقیهان اسلامی عمل مستحبی است[۳۸] و در ماه رمضان به تأسی از پیامبر اسلام(ص) مستحب مؤکد است[۳۹] چنانچه در نقلی منسوب به امام رضا(ع) از اعتکاف پیامبر اسلام(ص) در این زمان سخن به میان آمده است[۴۰]. ولی گاه این عمل با نذر و عهد و سوگند واجب میشود[۴۱].
شرایط اعتکاف
افزون بر شرایط عامه تکلیف همچون بلوغ، عقل[۴۲] و اسلام[۴۳] که شرط صحت اعتکاف شمرده شده برای اعتکاف شرایط متعدد دیگری ذکر شده است. اولین شرط اعتکاف نیت است[۴۴]. برخی از فقیهان علاوه بر اصل نیت قصد وجه یعنی واجب یا مستحب بودن اعتکاف را نیز لازم دانستهاند[۴۵]. شرط دیگر اعتکاف روزه گرفتن است[۴۶] این شرط در روایتهای متعددی از امام رضا(ع) مورد اشاره قرار گرفته است. در روایتی از آن حضرت به نقل از امیر مؤمنان(ع) آمده است که اعتکاف به جز با روزه صحیح نیست[۴۷] و در نقل دیگر از آن حضرت از واجب بودن روزه اعتکاف یاد شده است[۴۸] و در نقلی نیز آمده است که مکلف مادامی که در حال اعتکاف است باید روزه بگیرد[۴۹]. اعتکاف باید در مسجد باشد[۵۰].
بیشتر فقیهان اعتکاف را تنها در چهار مسجد یعنی مسجد الحرام و مسجد النبی(ص) و مسجد کوفه و بصره صحیح دانستهاند و برخی دیگر مسجد مدائن را نیز به مساجد مذکور افزودهاند. این دو دیدگاه در نقلی منسوب به امام رضا(ع) مورد تأیید قرار گرفته است. در این نقل آمده است که اعتکاف جز در مسجدالحرام و مسجد پیامبر(ص) و مسجد کوفه و مسجد مدائن و بصره صحیح نیست و علت این امر آن است که اعتکاف باید در مسجدی باشد که امامی عادل در آن به جماعت نماز گزارده باشد و پیامبر اسلام(ص) در مسجدالحرام و مسجد النبی(ص) نماز گزارده و امیر مؤمنان(ع) در سه مسجد مذکور با مردم نماز را اقامه کرده است[۵۱]. نظر دیگر آن است که اعتکاف باید در مسجد جامع یا مسجدی که نماز جمعه یا جماعت برگزار میشود انجام گیرد[۵۲]. در نقلی دیگر منسوب به امام رضا(ع) به این دیدگاهها اشاره گردیده است. در این نقل آمده است که اعتکاف جز در مسجدالحرام و مسجد پیامبر(ص) و مسجد کوفه و مسجد جماعت جایز نیست، «لَا يَصْلُحُ الِاعْتِكَافُ إِلَّا فِي... مَسْجِدِ الْجَمَاعَةِ»[۵۳] که عنوان «مَسْجِدِ الْجَمَاعَةِ» در این روایت عام است و هر مسجدی که نماز جمعه یا جماعت در آن برگزار شود را شامل میشود. این مضمون در روایتهایی از امام صادق(ع)[۵۴] نیز آمده است.
برخی از فقیهان امامیه با صحیح دانستن این دیدگاه ادله قول نخست را برای اثبات مدعا کافی ندانستهاند از جمله اینکه گفتهاند نقل منسوب به امام رضا(ع) ضعیف است و بر فرض صحت دلالت و سند ادله مذکوره با روایتهای فراوان دیگر معارض است، از اینرو ترجیح با ادله قول دوم است[۵۵]. نظر دیگر آن است که اعتکاف در همه مساجد صحیح است[۵۶].
شرط دیگر اعتکاف آن است که اعتکافکننده در مسجد حضور داشته باشد[۵۷]. در نقلی منسوب به امام رضا(ع) آمده است که معتکف جز برای حاجتی ضروری از مسجد خارج نشود[۵۸]. این مضمون در روایتهایی از امام صادق(ع) نیز آمده است[۵۹]. اما در موارد ضرورت، خروج از مسجد برای اعتکافکننده جایز است[۶۰]. در نقلی منسوب به امام رضا(ع) آمده است که اعتکافکننده میتواند در موارد ضرورت از جمله تشییع جنازه و عیادت مریض از مسجد خارج شود و لکن در صورت خروج تا زمانی که باز گردد نباید در جایی بنشیند[۶۱]. این مضمون در احادیث دیگر معصومان نیز آمده است[۶۲]. افزون بر شرایط مذکور، فقیهان با استناد به احادیث دیگر شرایط دیگری را نیز برای اعتکاف از جمله کمتر از سه روز نبودن اعتکاف[۶۳] طهارت از حدث اکبر[۶۴] و اجازه صاحب حق همچون اجازه شوهر برای زن، کارفرما برای اجیر و والدین برای فرزندان را لازم شمردهاند[۶۵].
محرّمات اعتکاف
ارتکاب برخی اعمال در حال اعتکاف حرام و گاه موجب بطلان آن میگردد. یکی از محرمات اعتکاف، آمیزش با زنان است[۶۶] که قرآن نیز در آیه ۱۸۷ سوره بقره اعتکافکنندگان را از آن نهی کرده است: ...وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ...[۶۷] در حدیثی از امام رضا(ع) نیز سؤال شد که آیا معتکف میتواند با همسرش مباشرت نماید که حضرت در پاسخ فرمود: «معتکف نباید نه در شب و نه در روز با همسرش معاشرت کند»[۶۸]. این مضمون در روایتهایی دیگر از امامان معصوم(ع) اعمال دیگری همچون استمناء[۶۹]، جدال[۷۰]، خرید و فروش[۷۱]، استشمام بوی خوش[۷۲] و ارتکاب مبطلات روزه[۷۳] را از محرمات اعتکاف شمرده و انجام آنها را موجب بطلان این عمل دانستهاند.
اگر اعتکاف به سبب ارتکاب یکی از مبطلات باطل گردد در صورتی که به طور معین واجب بوده است قضای آن واجب است همچنین در صورتی که اعتکاف مستحبی بوده و پس از دو روز باطل گردد قضای آن واجب است اما اگر قبل از دو روز باطل گردد به نظر بیشتر فقیهان قضای آن واجب نیست زیرا دلیل بر مشروعیت قضای چنین اعتکافی وجود ندارد[۷۴]. مگر اینکه زمان اعتکاف خصوصیتی داشته باشد که به جهت فوت خصوصیت مذکور به جای آوردن قضای آن مشروع است[۷۵]. چنانچه از امام رضا(ع) نقل شده است که پیامبر اسلام(ص) در هر سال در دهه آخر ماه مبارک رمضان اعتکاف مینمود و در یک سال که جنگ بدر در ماه رمضان واقع شد آن حضرت موفق به انجام این عبادت نگردید و در سال بعد بیست روز اعتکاف نمود که ده روز آن برای همان سال و ده روز آن به جهت قضای اعتکافی که در سال گذشته فوت گردیده بود[۷۶][۷۷]
منابع
پانویس
- ↑ معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۱۰۸؛ لسان العرب، ج۹، ص۲۵۵.
- ↑ المفردات، ص۵۷۹.
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۲۰۰، ۲۰۱.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «اعتکاف»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۲۷۶.
- ↑ شرائع الإسلام، ج۱، ص۱۵۸؛ مسالک الأفهام، شهید ثانی، ج۲، ص۹۱.
- ↑ الوسیلة، ص۱۵۲.
- ↑ العروة الوثقی، ج۳، ص۴۰۳.
- ↑ مدارک الأحکام، ج۶، ص۳۰۸.
- ↑ الدروس الشرعیة، ج۱، ص۲۹۸.
- ↑ الرسائل العشر، ص۱۹۲.
- ↑ معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج۱، ص۲۲۹.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۶ ص۳۰۸؛ القاموس الفقهی، ص۲۶۰.
- ↑ الوسیلة، ص۱۵۲؛ تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۳۱۹.
- ↑ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوعکنندگان سجدهگزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵؛ أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ «آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیدهدم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (میتوانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کردهاید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن میگرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۸۴.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۱۹۰؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۳۸.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «اعتکاف»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۲۷۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۴، ص۴۷.
- ↑ الکشاف، ج۳، ص۵۷۴.
- ↑ مجمع البیان، ج۸، ص۳۰۴.
- ↑ بحار الأنوار، ج۸۶، ص۳۸.
- ↑ السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ صحیح البخاری، ج۱، ص۳.
- ↑ السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ أسباب نزول، ص۵.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۸۴.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۸۹.
- ↑ جامع البیان، ج۲، ص۱۰۴.
- ↑ المسند، ابن حنبل، ج۶، ص۹۲.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۱۹۸؛ عدة الداعی، ص۱۹۲.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «اعتکاف»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۲۷۶.
- ↑ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ «و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوعکنندگان سجدهگزار، پاکیزه بدارید» سوره بقره، آیه ۱۲۵.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۱۹۰.
- ↑ إقبال الأعمال، ج۱، ص۳۵۱.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۸۸؛ کنز العمال، ج۸، ص۵۳۰.
- ↑ کنز العمال، ج۸، ص۵۳۰.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «اعتکاف»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۲۷۶.
- ↑ الوسیلة، ص۱۵۲؛ تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۲۳۹.
- ↑ الروضة البهیة، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۱۹۰.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۲۶۸؛ الروضة البهیة، ج۲، ص۱۵۳.
- ↑ الروضة البهیة، ج۲، ص۱۴۹؛ الموسوعة الفقهیة المیسرة، ج۴، ص۱۶۲، ۱۶۳.
- ↑ مجمع الفائدة و البرهان، ج۵، ص۳۶۴.
- ↑ مسالک الأفهام، شهید ثانی، ج۲، ص۹۲؛ مستند العروة، ج۲، ص۳۲۹.
- ↑ مسالک الأفهام، شهید ثانی، ج۲، ص۹۲.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۵۶؛ مستند الشیعة، ج۱۰، ص۵۴۶.
- ↑ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۳۸.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۲۰۱.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۱۹۰.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۶۳؛ مستند الشیعة، ج۱۰، ص۵۵۰.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۲۱۳.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۶۳؛ مستند الشیعة، ج۱۰، ص۵۵۳.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۱۹۰.
- ↑ تهذیب الأحکام، ج۴، ص۲۹۰.
- ↑ مستند الشیعة، ج۱۰، ص۵۵۳.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۶۴.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۶۹؛ مستند الشیعة، ج۱۰، ص۵۵۵.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۱۹۰.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۱۷۶.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۷۱؛ مستند الشیعة، ج۱۰، ص۵۵۸.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۱۹۰.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۸۵.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۲۹۰؛ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۵۸.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۲۶۷؛ التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ج۶، ص۴۰۴.
- ↑ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۶۹؛ جواهر الکلام، ج۱۷، ص۱۷۵.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۲۹۴؛ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۴۹۱.
- ↑ «و در حالی که در مسجدها اعتکاف کردهاید از آنان کام مجویید» سوره بقره، آیه ۱۸۷.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۱۸۰.
- ↑ کتاب الخلاف، ج۲، ص۲۳۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۲۵۷.
- ↑ مسالک الأفهام، شهید ثانی، ج۲، ص۱۰۹؛ الموسوعة الفقهیة المیسرة، ج۴، ص۱۷۱.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۲۵۷؛ جواهر الکلام، ج۱۷، ص۲۰۲.
- ↑ کتاب الخلاف، ج۲، ص۲۴۰؛ مستند الشیعة، ج۱۰، ص۵۶۹.
- ↑ مستند الشیعة، ج۱۰، ص۵۷۰؛ العروة الوثقی، ج۳، ص۶۹۵.
- ↑ العروة الوثقی، ج۳، ص۶۹۷؛ مستند العروة، ج۲، ص۴۶۸.
- ↑ مستمسک العروة، ج۸، ص۵۹۳؛ مستند العروة، ج۲، ص۴۶۹.
- ↑ فقه الرضا(ع)، ص۱۹۰.
- ↑ رضوی، سید جعفر، مقاله «اعتکاف»، دانشنامه امام رضا ج۲ ص ۲۷۸.