علم من الكتاب
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
﴿﴿قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَبِ أَنَا ءَاتِیک بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْک طرْفُک فَلَمَّا رَءَاهُ مُستَقِراًّ عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضلِ رَبی لِیَبْلُوَنی ءَ أَشکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَن شکَرَ فَإِنَّمَا یَشکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَن کَفَرَ فَإِنَّ رَبی غَنیُّ کَرِیمٌ﴾﴾[۱]
مقدمه
- برخی از آیات قرآن کریم، اشاره به علومی ویژه برای غیر پیامبران دارند. نمونه این علوم ویژه، دانش جناب آصف بن برخیا وصی حضرت سلیمان(ع) است. داستان هدهد، ملکه سبا و ایمان آوردن او به خداوند، بخشهایی از داستان حضرت سلیمان است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. در این داستان آمده است سلیمان نبی در جمع بزرگان دربار خود فرمود: ﴿﴿يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ﴾﴾[۲] یکی از قدرتمندترین جنّیان گفت: «أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ»[۳] در این هنگام فردی که دانشی از کتاب نزد او بود گفت: ﴿﴿قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ﴾﴾[۴]»[۵]
- بی تردید آن فرد از قدرت و توان شگرفی برخوردار بوده که توانسته است تخت بزرگ بلقیس را از سرزمین سبا در چشم برهم زدنی جابجا کرده و نزد آن حضرت حاضر کند و این قدرت جسمانی نبوده است. مشهور در میان مفسران آن است که آن فرد، جناب آصف بن برخیا بوده است و روایات نیز این قول را تایید می کنند[۶].[۷]
چیستی علم من الکتاب
- علم الکتاب چه دانشی است که دانستن بخشی از آن چنین توانایی شگرفی را به جناب آصف داده بود؟[۸]
- کتاب، در لغت به معنای "نوشتن" است؛ اما به مرور در معنای "نوشته" به کار گرفته شده است.[۹] کاربردهای قرآنی «الکتاب» مختلف است. بیشترین کاربرد این واژه در قرآن برای اشاره به کتابهای آسمانی است.[۱۰] اما در مواردی قرآن از "لوح محفوظ"،[۱۱] "کتاب مکنون"،[۱۲] "امام مبین"،[۱۳] یا "ام الکتاب"[۱۴] نیز سخن گفته است که به منبع یا منابعی از علم الهی اشاره دارند. در شش آیه از قرآن کریم بر این نکته تأکید شده است که هیچ امری در عالم وجود ندارد و محقق نمیشود، مگر آن که در "کتاب مبین" ثبت شده است.[۱۵] لذا جناب آصف به نوشتهای خاص آگاهی داشته است که آن دانش، موجب توانایی ویژۀ او شده بود.[۱۶]
دیدگاه مفسران دربارۀ "الکتاب" در "علم من الکتاب"
- در مورد اینکه معنای "الکتاب" در آیه چیست، دیدگاه های مختلفی از سوی مفسران ارائه شده است.
- برخی، منظور از آنرا اسم اعظم میدانند، در این صورت اسم اعظم چه از سنخ کلمات باشد یا از سنخ مَظهر کمالات واقع شدن[۱۷] تطبیق بر کتاب نمی کند.[۱۸]
- برخی دیگر کتاب را به کتابهای پیامبران تفسیر کرده و علم الکتاب را آگاهی از کتابهای پیامبران دانستهاند. در این صورت هم علم عادی نمی تواند چنین توانایی به انسان بدهد مگر اینکه مراد از علم به کتابهای آسمانی را آگاهی خاص از باطن این کتابها بدانیم که ملازم با رسیدن به درجات بالای کمال است.[۱۹]
- عدهایی دیگر مراد از علم الکتاب را علم به کتاب مبین میدانند. کسی که به این منبع علمی دست یابد، در حقیقت به تمام اسرار و حقایق عالم دست یافته است و میتواند به اذن الهی از علومیکه برای دیگران ناشناخته است، بهره برده و در جهان تصرفاتی انجام دهد[۲۰].[۲۱]
- کتابهای انبیاء سطوح معرفتی مختلفی دارند و تردیدی نیست، قرآن جامع ترین و کاملترین کتاب الهی است، به همین جهت قرآن کریم بر "کتاب مبین" و "لوح محفوظ" تطبیق شده است. اما میتوان مدعی شد، کتابهای سایر پیامبران بخشی از حقایق هستی و "علم الکتاب" بوده است. لذا به نظر میرسد اگر مراد از کتاب را، "کتاب مبین" یا "لوح محفوظ" بدانیم، که بندگان برگزیدهای مانند آصف بن برخیا به بخشی از علم آن از طریق آگاهی از کتابهای الهی دست یافته بودند و تعبیر «علم من الکتاب» بیانگر این حقیقت است بهتر است.[۲۲]
- به هر حال تعبیر «علم من الکتاب» نشانه کامل نبودن دانش جناب آصف بن برخیا است؛ اما همین دانش اندک از "علم الکتاب"، چنان شریف و عظیم بود که به ایشان توانایی جابه جایی تخت بزرگ بلقیس را در چشم برهم زدنی عنایت کرد.[۲۳]
- نکته: در آیهایی دیگر از فردی صحبت به میان آمده است که صاحب "عِلمُ الکِتاب" است: ﴿﴿وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾[۲۴] در این آیه "عِلْمُ الْكِتَابِ" با شهادت بر نبوت پیامبر(ص) گره خورده است و تفسیر صحیح آیه همان تفسیر است آیۀ پیشین است، یعنی مراد از «الْكِتَابِ» لوح محفوظ، قرآن کریم و کتابهای پیامبران گذشته باشد. در روایات تفسیری متعددی امیرالمؤمنین(ع)، به عنوان کسی که دارای "علم الکتاب" بوده[۲۵] و شاهد راستی نبوت پیامبر است، معرفی شده است[۲۶].[۲۷]
جستارهای وابسته
- علم امام در قرآن؛
- علم امام در حدیث؛
- علم امام در کلام اسلامی؛
- علم امام در حکمت اسلامی؛
- علم امام در عرفان اسلامی؛
- علم امام از دیدگاه بروندینی.
منابع
منبعشناسی جامع علم امام
پانویس
- ↑ كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى] بود، گفت: «من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مىآورم.» پس چون سليمان آن تخت را نزد خود مستقر ديد، گفت: «اين از فضل پروردگار من است، تا مرا بيازمايد كه آيا سپاسگزارم يا ناسپاسى مىكنم. و هر كس سپاس گزارد، تنها به سود خويش سپاس مىگزارد، و هر كس ناسپاسى كند، بىگمان پروردگارم بىنياز و كريم است. سوره نمل، آیه: ۴۰.
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ ۳۸: «ای سرکردگان! کدام یک از شما پیش از آنکه (آنان) گردن نهاده نزد من آیند اورنگ آن زن را پیش من میآورد؟»
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ 39: «من آن را پیش از آنکه از جایت برخیزی برایت میآورم و من در این کار بسی توانمند درستکارم»
- ↑ سورۀ نمل، آیۀ ۴۰: «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم و چون (سلیمان) آن (اورنگ) را نزد خود پای برجا دید گفت: این از بخشش (های) پروردگار من است تا بیازمایدم که سپاس میگزارم یا ناسپاسی میکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسی کند بیگمان پروردگار من بینیازی ارجمند است.»
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۱۴ ص ۱۱۱
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج ۱۵، ص ۵۱۷؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۴۹؛ صادقی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج ۲۲، ص ۲۰۱؛ مدرسی، من هدی القرآن، ج ۹، ص ۱۹۲؛ رازی، روض الجنان و روح الجنان، ج 15، ص ۴۶؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ج ۱۴، ص ۲۰۴؛ آلوسی، روح المعانی، ج ۱۰، ص ۱۹۸؛ حقی بروسوی، روح البیان، ج ۶، ص ۳۴۹؛ مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج ۱۵، ص ۴۶۹؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ذیل آیۀ ۴۰سورۀ نمل
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۱۴ ص ۱۱۱
- ↑ مفسران نیز همین نکته را از این تعبیر قرآنی برداشت کردهاند: طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص ۳۶۳؛ مکارم، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۴۶۹؛ مدرسی، من هدی القرآن، ج ۹، ص ۱۹۳؛ نجفی، خمینی، تفسیر آسان، ج ۱۵، ص ۶۸؛ رازی، مفاتیح الغیب، ج ۲۴، ص ۵۵۷؛ زمخشری، کشاف، ج ۳، ص ۳۶۷؛ زحیلی، تفسیر المنیر، ج ۱۹، ص ۳۰۳
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۱۴ ص ۱۱۱
- ↑ راغب، مفردات، ص ۶۹۹؛ ابن منظور، لسان العرب، ج 1، ص ۶۹۸؛ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ۱۰، ص ۲۱
- ↑ سورۀ بقره، آیات ۵۳، ۸۷، ۱۰۱، ۱۱۳ و ...؛ سورۀ آل عمران، آیات ۳، ۷، ۱۹، ۲۰، ۷۹، و ...؛ سورۀ نساء، آیات ۴۷، ۵۴، ۱۰۵، ۱۱۳ و ...
- ↑ سورۀ بروج، آیۀ ۲۲
- ↑ سورۀ واقعه، آیۀ ۷۷ ـ ۷۹
- ↑ سورۀ یس، آیۀ ۱۲
- ↑ سورۀ رعد، آیۀ ۳۹
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۱۴ ص ۱۱۱
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۴۹؛ طبری، جامع البیان، ج ۱۹، ص ۱۰۲؛ قرطبی، الجامع الأحکام القرآن، ج ۱۴، ص ۲۰۴؛ مکارم شیرازی، نمونه، ج ۱۵، ص ۴۷۰؛ زمخشری، کشاف، ج ۳، ص ۳۶۷؛ حقی بروسوی، روح البیان، ج ۶۶، ص ۳۴۹
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۴۷۰؛ طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص ۳۶۳؛ صادقی، الفرقان، ج ۲۲، ص ۲۰۶
- ↑ علامه طباطبایی، المیزان، ج ۱۵، ص ۳۶۳؛ مکارم شیرازی، نمونه، ج ۱۵، ص ۴۶۹ و ...
- ↑ طباطبایی، المیزان، ج ۱۷، ص ۶۷؛ قرشی، قاموس قرآن، ج ۶، ص ۸۶؛ طیب، أطیب البیان، ج ۱، ص ۷
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۱۴ ص ۱۱۱
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۱۴ ص ۱۱۱
- ↑ ر.ک. هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۱۴ ص ۱۱۱
- ↑ سورۀ رعد، آیۀ ۴۳: «و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس»
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۵، ص ۴۷۳
- ↑ ابن بابویه، امالی، ص ۵۶۴؛ صفار قمی، بصائر الدرجات، ص ۲۱۲-۲۱۶؛ حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۴۰۰
- ↑ هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، فصلنامه امامت پژوهی، ش ۱۴ ص ۱۱۱