امام حسن مجتبی در کلام اسلامی
امام حسن (ع) امام دوم مسلمانان، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری قمری در مدینه متولد شد. پدر ایشان علی بن ابی طالب (ع) و مادرشان حضرت زهرا (س) است. کنیه حضرت ابومحمد و زکی، سبط و مجتبی از القاب ایشان است. زمان پیامبر اکرم (ص) در داستان مباهله شرکت داشت و در دوران خلافت علی (ع) در صحنهها حضور یافت و در همه مقاطع مانند جنگ جمل و صفین و... پدر را همراهی کرد.
بعد از شهادت امیرالمؤمنین (ع) خلافت به ایشان رسید لکن به سبب مساعد نبودن اوضاع، اختلافات و تفرقه موجود بین یاران حضرت و دنیاخواهی آنها، سیاستهای فریبنده معاویه، خودفروختگی بعضی از یاران و... با معاویه صلح کرد و پس از آن تا آخر عمر در مدینه زندگی کرد.
حضرت بردبار و متین بود و در گشایش مشکلات دیگران پیشگام بود. سه بار برای خدا نیمی از دارایی خود را به فقیران بخشید و سرانجام در چهل و هشت سالگی به علت مسمومیت ناشی از سمی که جعده همسر حضرت با دسیسه معاویه به ایشان داده بود به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون گشت.
مقدمه
امام حسن (ع) چهارمین معصوم از چهارده معصوم (ع) و پیشوای دوم مسلمانان، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری قمری در مدینه متولد شد و پیامبر اکرم (ص) در گوش او اذان گفت[۱] و هفت روز پس از ولادت برایش عقیقه کرد. پیامبر خودشان سر گوسفند عقیقه حسن را بریدند و فرمودند: بسم الله، عقیقهای برای حسن است و دعای عقیقه را اینگونه خواندند: «اللَّهُمَّ عَظْمُهَا بِعَظْمِهِ وَ لَحْمُهَا بِلَحْمِهِ وَ دَمُهَا بِدَمِهِ وَ شَعْرُهَا بِشَعْرِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهَا وِقَاءً لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»[۲] و به وزن موهای سرش نقره صدقه داد[۳]. البته مرحوم کلینی، ولادت ایشان را در سال دوم دانسته است و برخی نیز در سال ۵ هجری و ابن قتیبه به نقل ابن اسحاق در سال ۶ پس از خیبر که این صحیح و پذیرفته نیست[۴].[۵]
پدر ایشان علی بن ابی طالب (ع) و مادرشان حضرت زهرا (س) است[۶].
امامت و ولایت
دوران امامت حضرت ده سال بود. مقام امامت حضرت حسن بن علی (ع) از طرق متعدد ثابت شده است؛ از جمله تصریح پیامبر اسلام (ص) و حضرت علی (ع). پیامبر (ص) بر امامت ایشان تصریح کرده و فرموده است پس از علی (ع)، حسن (ع) وصی و جانشین من است[۷]. احادیث دیگری همانند حدیث کساء، ثقلین و سفینه در این باره از پیامبر (ص) نقل شدهاند.
قرآن کریم در آیاتی همچون آیۀ تطهیر[۸] و مباهله[۹] بر این حقیقت اشاره دارد. امیر مؤمنان علی (ع) نیز هنگام شهادت در حضور خانواده خویش و بزرگان شیعه، کتاب و سلاح خود را به او سپرد و فرمود که حسن (ع) وصی من است[۱۰].[۱۱]
جایگاه امام مجتبی(ع) از نگاه اندیشمندان و تاریخنگاران
- حافظ ابو نعیم اصفهانی از اندیشمندان قرن پنجم درباره امام مجتبی(ع) میگوید: وی سالار جوانان و اصلاحگر نزدیکان و علاقهمندان، شبیه و محبوب دل رسول خدا(ص)، سلاله هدایت، همپیمان تقواپیشگان، چهارمین اختر اصحاب کساء فرزند بانوی بانوان، حسن بن علی بن ابی طالب رضی الله عنهما است.
- ابن عبد البر درباره او گفته است: کدام فرد را میتوان والاتر از کسی دانست که رسول خدا(ص) او را سرور و سالار نامیده است. رضوان و رحمت خدا بر او (امام مجتبی) باد که انسانی بردبار، پروا پیشه و اندیشمند بود. ورع و تقوا و فضل و دانشش، او را به رها ساختن خلافت و دنیا واداشت تا به اجر و پاداش الهی دست یابد و خود فرمود: از آن زمان که به سود و زیان خود پی بردم، علاقهمند نبودم رهبری امت رسول خدا(ص) را به گونهای که حتی قطره خونی بر زمین بریزد، به دست گیرم[۱۲].
- حافظ ابن کثیر دمشقی دربارهاش گفته: ابو بکر و عمر از او تجلیل به عمل آورده و به عظمت یاد میکردند و به وی ارج و احترام قائل بوده و او را دوست میداشتند و همواره به او میگفتند: فدایت گردیم. و ابن عباس هنگام سوار شدن امام حسن و امام حسین بر مرکب، رکاب آن دو بزرگوار را میگرفت و آن را برای خود نوعی نعمت تلقی میکرد و هرگاه آن دو طواف خانه خدا انجام میدادند مردم برای ابلاغ سلام و درود خود به آن بزرگواران پیرامون آنها به نحوی ازدحام میکردند که گویی میخواستند دیوارهای کعبه را درهم بشکنند.
- حافظ ابن عساکر شافعی در مورد امام مجتبی(ع) گفته است: آن بزرگوار نواده رسول اکرم(ص) و گل بوستان وی و یکی از سروران جوانان اهل بهشت است..[۱۳].
- حافظ سیوطی میگوید: [[[امام]] مجتبی] نواده رسول خدا و گل بوستان وی و به گفته صریح پیامبر آخرین جانشین او و پنجمین اختر اصحاب کساء به شمار میآید..[۱۴].
- محمد بن اسحاق درباره امام حسن(ع) میگوید: پس از نبی اکرم در مجد و عظمت، کسی به رتبه امام حسن مجتبی(ع) نرسید[۱۵]. بیرون خانهاش فرشی برای امام گسترده میشد هرگاه حضرت از خانه خارج میشد و جلوس میفرمود به احترام آن بزرگوار هیچکس از آن مسیر عبور نمیکرد و بدینترتیب راه بسته میشد، امام(ع) به مجرّد اطلاع از این وضعیت به پا میخاست و وارد منزل میشد و آنگاه عبور و مرور مردم آغاز میشد. در راه مکه او را دیدم پیاده حرکت میکرد و در آن مسیر هرکس امام را مشاهده میکرد به احترامش از مرکب خود پیاده میشد و پای پیاده راه میپیمود حتی سعد بن ابیوقاص را دیدم به احترام او پیاده حرکت میکرد[۱۶].
- محمد بن طلحه شافعی درباره آن حضرت گفته است: خداوند به وی هوشی فزاینده و سرشار عنایت کرد تا در مشکلاتی که فرا رویاش قرار داشت، اهدافش را روشن سازد و بدو اندیشهای نافذ بخشید که به اصلاح پایه و ارکان آیین الهی بپردازد و وجود مبارکش را از انواع علوم و معارف آکنده ساخت[۱۷].
- سبط ابن جوزی در مورد امام مجتبی میگوید: وی از برجستهترین انسانهای اهل کرم و بخشش و از اندیشهای درخشان برخوردار بود و رسول اکرم(ص) شدیدا به او عشق میورزید[۱۸].
- ابن اثیر در حق او گفته است: [امام مجتبی] سالار جوانان اهل بهشت و گل خوشبوی بوستان نبی اکرم و شبیه آن بزرگوار بود، رسول خدا(ص) او را حسن نامید و او چهارمین درّ گرانمایه اصحاب کساء بهشمار میآید[۱۹].[۲۰]
جستارهای وابسته
منابع
- دینپرور، سیدجمالالدین، دانشنامه نهج البلاغه
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
- پژوهشکده علوم اسلامی امام صادق (ع)، فرهنگ شیعه
- داداشنژاد، منصور، مقاله «حسن بن علی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱
- اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه
- رفیعی زابلی، حمیدالله، امامت امام حسن مجتبی، دانشنامه کلام اسلامی
پانویس
- ↑ المصنف، عبد الرزاق، ج۴، ص۳۳۵-۳۳۶؛ اسدالغابه، ج۲، ص۱۰: «إِنَّ النَّبِيَّ (ص) أَذَّنَ فِي أُذُنِ الْحَسَنِ (ع) بِالصَّلَاةِ يَوْمَ وُلِدَ»
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۶، ص۳۲.
- ↑ ذخائر العقبی، ص۱۱۸.
- ↑ المعارف، ص۱۵۸؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۱؛ تاریخ اصبهان، ص۹۶.
- ↑ ر.ک: رفیعی زابلی، حمیدالله، امامت امام حسن مجتبی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۲۸؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۷؛ فرهنگ شیعه، ص ۹۸؛ داداشنژاد، منصور، مقاله «حسن بن علی»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱؛ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ۲۴۴.
- ↑ ر.ک: رفیعی زابلی، حمیدالله، امامت امام حسن مجتبی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۴۲۸؛ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۸۷؛ داداشنژاد، منصور، مقاله «حسن بن علی»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱.
- ↑ ینابیع الموده، ۱۳۶.
- ↑ ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ﴾«از آن پس كه به آگاهى رسيده اى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان بفرستيم.» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
- ↑ اعلام الوری، ۲۰۹- ۲۰۶.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۱۰۰؛ دانشنامه نهج البلاغه ج۱، ص ۲۸۷- ۲۸۸.
- ↑ استیعاب، ج۱، ص۳۸۵، چاپ مصر ۱۳۸۰، اگر سلطنت و حکومت برای بهپاداری احکام الهی در زمین باشد، رها کردن آن را زهد و ورع نمیتوان دانست، اینکه امام حسن(ع) از خلافت و حکومت گذشت، چون مسئولیت شرعی امام در آن شرایط چنین اقتضایی داشت.
- ↑ مختصر تاریخ دمشق، ج۷، ص۵.
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص۷۳.
- ↑ به مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۴۸ مراجعه شود.
- ↑ الحسن المجتبی، ص۱۳۹، به نقل از مناقب، ج۲، ص۱۴۸.
- ↑ مطالب السئوول، ص۶۵.
- ↑ تذکرة الخواص، ص۶۵.
- ↑ اسد الغابه، ج۲، ص۹.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ج۴، ص ۶۰.