فضائل مشترک امام حسین با برادر

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون فضائل امام حسین است. "فضائل امام حسین" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

پسران پیامبر(ص)

قرآن، آن دو را پسران پیامبر(ص) خوانده است

پیامبر(ص)، آن دو را پسران خود نامید

الف - ذریّه من، در پشت علی هستند

ب - من، پدر فرزندان فاطمه‌ام

ج - دو پسرم و دو پسر دخترم

  • سنن الترمذی - به نقل از اُسامة بن زید -: شبی برای کاری به در خانه پیامبر(ص) رفتم. پیامبر(ص) بیرون آمد، در حالی که چیزی را پوشانده بود؛ ولی نفهمیدم که چیست؟ هنگامی که کارم تمام شد، گفتم: این چیست که همراه شماست؟ پیامبر(ص) آن را گشود. دیدم حسن و حسین(ع) بر روی پاهای ایشان قرار دارند. سپس پیامبر(ص) فرمود: «این دو، پسران من و پسران فاطمه هستند. خدایا! من، این دو را دوست دارم. تو نیز این دو را دوست داشته باش و دوستدار این دو را نیز دوست بدار»[۱۰].

د - پسر من است؛ ولی من به وجودش نیاورده‌ام

علی(ع)، آن دو را پسران پیامبر خدا(ص) نامید

ابن عبّاس، آن دو را پسران پیامبر خدا(ص) نامید

  • تاریخ دمشق- به نقل از مدرک بن عماره -: دیدم که ابن عبّاس، رکاب حسن و حسین(ع) را نگاه داشته است. به او گفته شد: تو با آنکه مسن‌تری، رکاب آن دو را نگاه می‌داری؟! ابن عبّاس گفت: این دو، پسران پیامبر خدا(ص) هستند. آیا این از خوشبختی من نیست که رکاب آن دو را نگاه دارم؟![۱۵].[۱۶]

به پیامبر خدا(ص) می‌گفتند: پدر جان!

احتجاج بر این که آن دو، پسران پیامبر خدا(ص) هستند

  • شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید: عمرو عاص، چند چیز را بر علی(ع) خُرده گرفت و آنها را به وسیله پیکی روانه کرد. یکی از خُرده‌ها نامیدن حسن و حسین به عنوان فرزندان پیامبر خدا(ص) بود. امام علی(ع) به پیک عمرو عاص گفت: «به دشمنِ عیب‌جو، پسر دشمن عیب‌جو، بگو: اگر آن دو، پسر پیامبر(ص) نبودند، پیامبر(ص)، اَبتَر (بدون نسل و فرزند) می‌بود، همان‌گونه که پدرت ادّعا کرد[۱۹]»[۲۰].
  • کشف الغمة - به نقل از ذکوان، غلام آزادشده معاویه -: معاویه گفت: نفهمم کسی این دو جوان (یعنی: حسن و حسین(ع)) را پسران پیامبر خدا بنامد؛ بلکه بگویید: پسران علی. پس از مدتی، معاویه به من فرمان داد نام پسرانش را در دیوان بزرگان بنویسم. من نیز نام پسران و فرزندان پسرانش را نوشتم؛ اما نام پسران دخترانش را نیاوردم. نوشته را پیش او بردم. در آن نگریست و گفت: وای بر تو! از بزرگان پسران من، غفلت کرده‌ای. گفتم: چه کسانی؟ گفت: آیا پسران فلان دختر[م]، پسران من نیستند؟ آیا پسران فلان دختر [دیگرم]، پسران من نیستند؟ گفتم: خدا را! آیا پسران دختران تو، پسران تو هستند و پسران فاطمه، پسران پیامبر خدا نیستند؟ معاویه گفت: تو را چه می‌شود؟ خدا تو را بکُشد! هیچ کس این را از تو نشنود[۲۱].[۲۲]

امامت و رهبری

دارای بهترین تبار

دو سَرور جوانان بهشتی

دو زینت ستون‌های بهشت و عرش

فضیلت دوست داشتن آنها و خطر دشمنی با آنان

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «﴿وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏(ص) وَ عَلِيُّ ﴿أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ﴿وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءِ(س)» (دلائل النبوة، ابو نعیم، ص۳۵۴، ش۲۴۴).
  2. «في قَولِهِ تَعالى: ﴿نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ أجمَعَ المُفَسِّرونَ عَلى أنَّ المُرادَ بِأَبنائِنَا الحَسَنُ وَالحُسَينُ(ع)».
  3. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص۱۲۹.
  4. در المناقب ابن شهرآشوب، چنین آمده است: «و از پشت من و پشت علی بن ابی طالب».
  5. «إنَّ اللّهَ عزَّوَجَلَّ جَعَلَ ذُرِّيَّةَ كُلِّ نَبِيٍّ في صُلبِهِ، وَ إنَّ اللّه َ تَعالى جَعَلَ ذُرِّيَّتي في صُلبِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ» (المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۴، ح۲۶۳۰؛ الفردوس، ج۱، ص۱۷۲، ح۶۴۳).
  6. «يَا عَلِيُّ مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيّاً إِلَّا وَ جَعَلَ ذُرِّيَّتَهُ مِنْ صُلْبِهِ وَ جَعَلَ ذُرِّيَّتِي مِنْ صُلْبِكَ وَ لَوْلَاكَ‏ مَا كَانَتْ‏ لِي‏ ذُرِّيَّةٌ» (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۶۵، ح۵۷۶۲؛ مکارم الأخلاق، ج۲، ص۳۲۹، ح۲۶۵۶).
  7. عَصَبه، همان خویشاوندان پدری هستند که نزد عرب، خویشاوندان اصلی فرزند به شمار می‌روند.
  8. «كُلُّ بَني اُنثى فَإِنَّ عَصَبَتَهُم لِأَبيهِم، مَا خَلا وُلدَ فاطِمَةَ، فَإِنّي أنَا عَصَبَتُهُم، وَ أنَا أبُوهُم» (المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۴، ح۲۶۳۱؛ ذخائر العقبی، ص۲۱۱).
  9. «لِكُلِّ بَني اُمٍّ عَصَبَةٌ يَنتَمونَ إلَيهِمْ، إلَا ابنَي فاطِمَةَ، فَأَنَا وَلِيُّهُما وَ عَصَبَتُهُما» (المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۹، ح۴۷۷۰؛ المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۴، ح۲۶۳۲).
  10. «طَرَقتُ النَّبِيَّ(ص) ذاتَ لَيلَةٍ في بَعضِ الحاجَةِ، فَخَرَجَ النَّبِيُّ(ص) وَ هُوَ مُشتَمِلٌ عَلى شَيءٍ لا أَدْرِي ما هُوَ، فَلَمّا فَرَغتُ مِن حاجَتي، قُلتُ: ما هذَا الَّذي أنتَ مُشتَمِلٌ عَلَيهِ؟ فَكَشَفَهُ فَإِذا حَسَنٌ وَ حُسَينٌ(ع) عَلى وَرِكَيهِ. فَقالَ: هذانِ ابنايَ وَ ابنَا ابنَتي، اللّهُمَّ إنّي اُحِبُّهُما، فَأَحِبَّهُما وَ أحِبَّ مَن يُحِبُّهُمَا» (سنن الترمذی، ج۵، ص۶۵۶، ح۳۷۶۹؛ اسد الغابة، ج۲، ص۱۶، ح۱۱۶۵).
  11. «إنَّ رَجُلاً جاءَ إلَى النَّبِيِّ(ص)، فَأَصابَ الحُسَينَ(ع) فِي حِجرِهِ وَهُوَ صَغيرٌ، فَقالَ الرَّجُلُ: اِبنُكَ يا رَسولَ اللّهِ؟ قالَ: اِبْنِي وما وَلَدتُهُ، قالَ: أتُحِبُّهُ؟ قالَ: اللّهُ عَزَّوَجَلَّ أشَدُّ حُبّاً مِنّي لَهُ» (شرح الأخبار، ج۳، ص۱۰۴، ح۱۰۳۷).
  12. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۰.
  13. «امْلِكُوا عَنِّي‏ هَذَا الْغُلَامَ‏ لَا يَهُدَّنِي‏ فَإِنِّي أَنْفَسُ بِهَذَيْنِ يَعْنِي الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ(ع) عَلَى الْمَوْتِ لِئَلَّا يَنْقَطِعَ بِهِمَا نَسْلُ رَسُولِ اللَّهِ(ص)» (نهج البلاغة، خطبه ۲۰۷؛ کشف الغمّة، ج۲، ص۲۳۷).
  14. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۱.
  15. « رَأَيتُ ابنَ عَبّاسٍ آخِذا بِرِكابِ الحَسَنِ وَالحُسَينِ(ع)، فَقيلَ لَهُ: أتَأخُذُ بِرِكابِهِمَا وأنتَ أسَنُّ مِنهُما؟ فَقالَ: إنَّ هذَينِ ابنا رَسولِ اللّه(ص)، أوَلَيسَ مِن سَعادَتي أن آخُذَ بِرِكابِهِما؟!» (تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۷۹؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۰۰).
  16. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۲.
  17. «ما سَمّانِيَ الحَسَنُ وَالحُسَينُ «يا أبَتِ» حَتّى تُوُفِّيَ رَسولُ اللّهِ(ص)، كانا يَقولانِ لِرَسولِ اللّهِ(ص): يا أبَتِ! يا أبَتِ! وكانَ الحَسَنُ يَقولُ لي: يا أبا حَسَنٍ! وكانَ الحُسَينُ يَقولُ لي: يا أبا حُسَينٍ!» (معرفة علوم الحدیث، ص۵۰، المناقب، خوارزمی، ص۴۰، ح۸).
  18. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۲.
  19. بیان امام علی(ع)، تلمیح زیبایی است به سوره کوثر که در شأن نزول آن گفته‌اند: پدر عمرو عاص، پیامبر(ص) را به دلیل نداشتن پسر، «اَبتَر (بدون نسل)» خواند و خداوند در دفاع از پیامبرش، عطای کوثر به پیامبر(ص) و دنباله داشتن نسل پیامبر(ص) از طریق دخترش فاطمه(س) را گوشزد کرد.
  20. «أرسَلَ إلَيهِ [عَلِيٍّ(ع)] عَمرُو بنُ العاصِ يَعيبُهُ بِأَشياءَ، مِنها: أنَّهُ يُسَمّي حَسَنا وحُسَينا وَلَدَي رَسولِ اللّهِ(ص) فَقالَ لِرَسولِهِ: قُل لِلشّانِىِ ابنِ الشّانِىِ: لَو لَم يَكونا وَلَدَيهِ لَكانَ أبتَرَ؛ كَما زَعَمَهُ أبوكَ» (شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج۲۰، ص۳۳۴، ح۸۳۴).
  21. «قَالَ مُعَاوِيَةُ لَا أَعْلَمَنَّ‏ أَحَداً سَمَّى‏ هَذَيْنِ‏ الْغُلَامَيْنِ‏ ابْنَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ لَكِنْ قُولُوا ابْنَيْ عَلِيٍّ(ع) قَالَ ذَكْوَانُ فَلَمَّا كَانَ بَعْدَ ذَلِكَ أَمَرَنِي أَنْ أَكْتُبَ بَنِيهِ فِي الشَّرَفِ قَالَ فَكَتَبْتُ بَنِيهِ وَ بَنِي بَنِيهِ وَ تَرَكْتُ بَنِي بَنَاتِهِ ثُمَّ أَتَيْتُهُ بِالْكِتَابِ فَنَظَرَ فِيهِ فَقَالَ وَيْحَكَ لَقَدْ أَغْفَلْتَ كِبَرَ بَنِيَّ فَقُلْتُ مَنْ فَقَالَ أَمَّا بَنُو فُلَانَةَ لِابْنَتِهِ بَنِيَّ أَمَّا بَنُو فُلَانَةَ لِابْنَتِهِ بَنِيَّ قَالَ قُلْتُ اللَّهَ أَ يَكُونُ بَنُو بَنَاتِكَ بَنِيكَ وَ لَا يَكُونُ بَنُو فَاطِمَةَ بَنِي رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَالَ مَا لَكَ قَاتَلَكَ اللَّهُ لَا يَسْمَعَنَّ هَذَا أَحَدٌ مِنْكَ» (کشف الغمّة، ج۲، ص۱۷۶).
  22. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۳.
  23. «الْحَسَنُ‏ وَ الْحُسَيْنُ‏ إِمَامَانِ‏ قَامَا أَوْ قَعَدَا» (علل الشرائع، ص۲۱۱، ح۲؛ کفایة الأثر، ص۳۸).
  24. «الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ إِمَامَا أُمَّتِي‏ بَعْدَ أَبِيهِمَا» (کمال الدین، ص۲۶۰، ح۶؛ التحصین، ابن طاووس، ص۵۵۳).
  25. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۴.
  26. در المعجم الأوسط و تاریخ دمشق: «حسن(ع)» آمده که با بقیه عبارت، سازگارتر است.
  27. «صَلّى رَسُولُ اللّهِ(ص) صَلاةَ العَصرِ، فَلَمّا كَانَ فِي الرّابِعَةِ أقبَلَ الحَسَنُ وَالحُسَيْنُ(ع) حَتّى رَكِبَا عَلى ظَهْرِ رَسولِ اللّهِ(ص)، فَلَمّا سَلَّمَ وَضَعَهُما بَينَ يَدَيْهِ، وَأقبَلَ الحُسَينُ(ع)، فَحَمَلَ رَسولُ اللّهِ(ص) الحَسَنَ(ع) عَلى عاتِقِهِ الأَيمَنِ، وَالحُسَينَ عَلى عاتِقِهِ الأَيسَرِ. ثُمَّ قالَ: أيُّهَا النّاسُ! ألا اُخبِرُكُم بِخَيرِ النّاسِ جَدّا وجَدَّةً؟ ألا اُخبِرُكُم بِخَيرِ النّاسِ عَمّا وعَمَّةً؟ ألا اُخبِرُكُم بِخَيرِ النّاسِ خالاً وخالَةً؟ ألا اُخبِرُكُم بِخَيرِ النّاسِ أبا واُمّا؟ هُمَا الحَسَنُ وَالحُسَينُ، جَدُّهُما رَسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله، وجَدَّتُهُما خَديجَةُ بِنتُ خُوَيلِدٍ، واُمُّهُما فاطِمَةُ بِنتُ رَسولِ اللّهِ(ص)، وأبوهُما عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ، وعَمُّهُما جَعفَرُ بنُ أبي طالِبٍ، وعَمَّتُهُما اُمُّ هانِىٍ بِنتُ أبي طالِبٍ، وخالُهُمَا القاسِمُ بنُ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله، وخالاتُهُما زَينَبُ ورُقَيَّةُ واُمُّ كُلثومٍ بَناتُ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله. جَدُّهُما فِي الجَنَّةِ، وأبوهُما فِي الجَنَّةِ، وعَمُّهُما فِي الجَنَّةِ، وعَمَّتُهُما فِي الجَنَّةِ، وخالاتُهُما فِي الجَنَّةِ، وهُما فِي الجَنَّةِ، ومَن أحَبَّهُما فِي الجَنَّةِ» (المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶، ح۲۶۸۲).
  28. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۴.
  29. «الحَسَنُ وَالحُسَينُ سَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ، وأبوهُما خَيرٌ مِنهُما» (سنن ابن ماجة، ج۱، ص۴۴، ح۱۱۸).
  30. «الحَسَنُ وَالحُسَينُ سَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ، مَن أحَبَّهُما فَقَد أحَبَّني، ومَن أبغَضَهُما فَقَد أبغَضَني» (تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۳۲، ح۳۴۲۷؛ کنزالعمّال، ج۱۲، ص۱۱۹، ح۳۴۲۸۲).
  31. «مَن أرادَ أن يَنظُرَ إلى سَيِّدِ شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ فَليَنظُر إلَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ(ع)» (تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۳۶، ح۳۴۳۹؛ الأنساب، سمعانی، ج۳، ص۴۷۶).
  32. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۵.
  33. «إذَا استَقَرَّ أهلُ الجَنَّةِ فِي الجَنَّةِ قالَتِ الجَنَّةُ: يا رَبِّ! وَعَدتَني أن تُزَيِّنَني بِرُكنَينِ مِن أركانِكَ. قالَ: أوَ لَم اُزَيِّنكَ بِالحَسَنِ وَالحُسَينِ؟» (المعجم الأوسط، ج۱، ص۱۰۸، ح۳۳۷).
  34. «الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ(ع) يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَنْ‏ جَنْبَيْ‏ عَرْشِ‏ الرَّحْمَنِ‏ بِمَنْزِلَةِ الشَّنْفَيْنِ مِنَ الْوَجْهِ» (الأمالی، طوسی، ص۳۵۰، ح۷۲۵؛ بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۶۵، ح۲۰).
  35. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۶.
  36. «مَنْ‏ أَحَبَّ‏ الْحَسَنَ‏ وَ الْحُسَيْنَ‏ فَقَدْ أَحَبَّنِي‏، وَ مَنْ أَبْغَضَهُمَا فَقَدْ أَبْغَضَنِي» (سنن ابن ماجة، ج۱، ص۵۱، ح۱۴۳).
  37. «كانَ النَّبِيُّ(ص) يُصَلّي وَالحَسَنُ وَالحُسَينُ(ع) يَثِبانِ عَلى ظَهرِهِ، فَيُباعِدُهُمَا النّاسُ. فَقالَ(ص): دَعوهُما بِأَبي هُما واُمّي، مَن أحَبَّني فَليُحِبَّ هذَينِ» (صحیح ابن حبّان، ج۱۵، ص۴۲۷، ح۶۹۷۰؛ المعجم الکبیر، ج۳، ص۴۷، ح۲۶۴۴).
  38. «اللَّهُمَ‏ إِنِّي‏ أُحِبُّهُمَا فَأَحِبَّهُمَا وَ أَحْبِبْ مَنْ أَحَبَّهُمَا» (الإرشاد، ج۲، ص۲۷؛ العدد القویّة، ص۳۵۲، ح۱۳).
  39. «أَنَّ‏ النَّبِيَّ(ص) أَخَذَ بِيَدِ الْحَسَنِ‏ وَ الْحُسَيْنِ‏ فَقَالَ مَنْ أَحَبَّ هَذَيْنِ وَ أَبَاهُمَا وَ أُمَّهُمَا كَانَ مَعِي فِي دَرَجَتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (المعجم الکبیر، ج۳، ص۵۰، ح۲۶۵۴؛ المعجم الصغیر، ج۲، ص۷۰).
  40. «سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): أَيُّ أَهْلِ بَيْتِكَ أَحَبُّ إِلَيْكَ قَالَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ كَانَ يَقُولُ لِفَاطِمَةَ(س): ادْعِي إِلَيَّ ابْنِي فَيَشَمَّهُمَا وَ يَضُمَّهُمَا إِلَيْهِ» (سنن الترمذی، ج۵، ص۶۵۷، ح۳۷۷۲؛ مسند أبی یعلی، ج۴، ص۲۱۹، ح۴۲۷۸).
  41. «خَرَجَ النَّبِيُّ(ص) مِن بَيتِ عائِشَةَ، فَمَرَّ عَلى بَيتِ فاطِمَةَ(س)، فَسَمِعَ حُسَينا(ع) يَبكي، فَقالَ: ألَم تَعلَمي أنَّ بُكاءَهُ يُؤذيني؟» (المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۱۶، ح۲۸۴۷؛ تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۱۷۱، ح۳۵۱۲).
  42. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین ص ۱۳۷.