اصول تربیتی در معارف و سیره سجادی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اصول تربیتی است. "اصول تربیتی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اصول تربیتی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • لغت "اصل" واژه عربی است و به معنای بیخ، بنیاد، پایه و بن هر چیزی است[۱]. برخی "اصل" را به معنای مفاهیم، نظریه‌ها و قواعد نسبتاً کلی که در بیشتر موارد صادق است و باید راهنمای مربیان و اولیای فرهنگ در همه اعمال تربیتی می‌دانند[۲]. "اصل"، یعنی قواعد و دستورالعمل‌های نسبتاً کلی‌ای که پذیرفتن و به کار بستن آن‌ها، فرد را برمی‌انگیزد تا در راستای هدف عالی (قرب الهیخواسته‌ها و فعالیت‌های خود و دیگران را سامان دهد[۳]. "مبانی" در متون دینی، منشأ اصول‌اند و "اصول"، برگرفته شده از مبانی‌اند[۴][۵]

اصول تربیتی صحیفه سجادیه

اصل کنترل و هدایت

  • این اصل مبتنی بر چند مبنا از جمله: خداجویی، خوددوستی و جاودانگی است.
  • امام سجاد(ع) در دعای بیستم و در عبارت چهارم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا در میان مردم به درجه و مقامی سرفراز مفرما جز آنکه پیش نَفسم مانند آن پست نمایی؛ و ارجمندی آشکارا برایم پدید میاور جز آنکه به همان اندازه پیش نفسم برای من خواری پنهانی پدید آوری"[۶][۷]

اصل تقوا

اصل تذکر

  • اصل تذکر مبتنی بر مبنای تربیتی غفلت است.
  • امام سجاد(ع) در دعای بیست‌ویکم و در عبارت هشتم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا به یاد کردن (سپاس) خود در آنچه (نعمت‌هایی که) به من عطا فرمودی فراموش‌کار مگردان؛ و به احسانت در آنچه به من بخشیده‌ای غافل مساز؛ و از روا ساختن در خواستم اگرچه به کندی پیش رود، خوش باشم یا ناخوش، سخت یا خوشگذران، تندرست یا گرفتار، حاجتمند و بدحال یا در نعمت، فراخ روزی یا تنگ زندگی، نیازمند یا بی‌نیاز، نومیدم مفرما"[۱۴]؛
  • امام سجاد(ع) در دعای یازدهم و عبارت یکم آن می‌فرمایند: "ای آنکه یاد او (به زبان و دل و اندام مانند قرآن خواندن و اندیشه در مخلوقات و نماز به جا آوردن) برای یادکنندگان شرافت و بزرگی است (نه آنکه بر او منتی داشته باشند) و ای آنکه سپاسگزاری او سپاس‌گزاران را پیروزی (بر نعمت‌ها) است؛ و ای آنکه فرمانبرداری ا فرمانبرداران را رهایی (از بدبختی در دنیا و آخرت) است، بر محمد و آل او درود فرست؛ و دل‌های ما را به یاد خود از هر یادی و زبان‌هایمان را به سپاس خود از هر سپاسی و اندام‌هایمان را به طاعت خود از هر طاعتی به کار آر"[۱۵][۱۶]
  • سراسر صحیفه ذکر و یاد خداست، با دعاهای گوناگون نظیر دعا به هنگام صبح، شام، بیماری، بلا، سختی و... که انسان را همواره متوجه خدا می‌کند[۱۷].
  • از طرف دیگر تمامی ادعیه با لفظ "اللهم" شروع می‌شود که این خود توجه و ذکر خداست و همچنین ذکر صلوات نیز به نحو التزام خود تذکر و یاد خداست[۱۸]

اصل زهد

اصل بازگشت یا تغییر رفتار

  • این اصل بر مبنای "خداجویی" استوار است.
  • امام سجاد(ع) در دعای سی و یکم و در عبارت بیست و هشتم آن می‌فرمایند: "بارخدایا اگر پشیمانی به سوی تو توبه است پس من پشیمان‌ترین پشیمان‌هایم؛ و اگر به جا نیاوردن گناه تو، توبه و بازگشت (به سوی تو) است پس من نخستین توبه‌کنندگانم؛ و اگر درخواست آمرزش سبب ریختن گناهان است پس من به درگاه تو از درخواست کنندگان آمرزشم"[۲۲]؛
  • امام سجاد(ع) در دعای دوازدهم و در عبارت هشتم آن می‌فرمایند: "بنده‌ای که گناهانش بزرگ و رو به فزونی است و روزگار پشت به او کرده؛ و برگشته تا چون ببیند که زمان کار گذشته و عمر به پایان رسیده و باور نماید که پناه و گریزگاهی از (کیفر) تو برایش نیست؛ به وسیله توبه به تو رو آورد؛ و توبه را برای تو خالص گرداند (شرایط آن از قبیل پشیمانی از گذشته و تصمیم بر دوباره نکردن آن را بجا آورد)، سپس با دلی پاک و پاکیزه به سوی تو برخیزد و با صدای تغییر یافته (زمزمه‌دار) آهسته تو را بخواند"[۲۳][۲۴]

اصل عزت

  • مبنای این اصل بر "خوددوستی" است.
  • امام سجاد(ع) در دعای چهل و هفتم و در عبارت یکصد و هجدهم آن می‌فرمایند: "و مرا در درگاهت خوار (مطیع) و در نزد آفریدگانت عزیز و ارجمند گردان؛ و چون با تو خلوت کرده تنها به سر برم (از جز تو چشم پوشیده به راز و نیاز بپردازم) فروتن و در میان بندگانت بلندمرتبه و سرفرازم نما؛ و از کسی که از من بی‌نیاز است (درخواستی نکرده و نمی‌کند) بی‌نیازم ساز (چنان کن که من هم از او چیزی نخواهم)؛ و بر فقر و نیازمندیم به درگاهت بیفزا (تا درخواستم از تو و راز و نیازم با تو فزونی یابد)"[۲۵]؛
  • به نظر می‌رسد که اصل عزت یکی از مهم‌ترین و زیربنایی‌ترین اصول تعلیم و تربیت اسلامی است، زیرا: "اگر متربی در درون خود خویشتن را عزتمند بیابد، هرگز خود را به عصیان و گناه آلوده نمی‌سازد و یا لااقل گرایش بسیار کمتری به پستی‌ها و حقارت‌های نفسانی و اخلاقی از خود نشان می‌دهد"[۲۶][۲۷]

اصل توکل

منابع

پانویس

  1. علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ماده «اصل».
  2. احمد احمدی، اصول و روش‌های تربیت در اسلام، ص۹۹.
  3. علی نقی فقیهی، مبانی، اصول و روش‌های تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص۳۲.
  4. علی نقی فقیهی، مبانی، اصول و روش‌های تربیت جنسی از منظر قرآن و حدیث، ص۳۲.
  5. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۹۴.
  6. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَرْفَعْنِي فِي النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِي عِنْدَ نَفْسِي مِثْلَهَا، وَ لَا تُحْدِثْ لِي عِزّاً ظَاهِراً إِلَّا أَحْدَثْتَ لِي ذِلَّةً بَاطِنَةً عِنْدَ نَفْسِي بِقَدَرِهَا»
  7. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۹۴.
  8. «اللَّهُمَّ وَ أَنْطِقْنِي بِالْهُدَى، وَ أَلْهِمْنِي التَّقْوَى، وَ وَفِّقْنِي لِلَّتِي هِيَ أَزْكَى، وَ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا هُوَ أَرْضَى»
  9. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ ثَنَائِي عَلَيْكَ، وَ مَدْحِي إِيَّاكَ، وَ حَمْدِي لَكَ فِي كُلِّ حَالاتِي حَتَّى لَا أَفْرَحَ بِمَا آتَيْتَنِي مِنَ الدُّنْيَا، وَ لَا أَحْزَنَ عَلَى مَا مَنَعْتَنِي فِيهَا، وَ أَشْعِرْ قَلْبِي تَقْوَاكَ، وَ اسْتَعْمِلْ بَدَنِي فِيمَا تَقْبَلُهُ مِنِّي، وَ اشْغَلْ بِطَاعَتِكَ نَفْسِي عَنْ كُلِّ مَا يَرِدُ عَلَيَّ حَتَّى لَا أُحِبَّ شَيْئاً مِنْ سُخْطِكَ، وَ لَا أَسْخَطَ شَيْئاً مِنْ رِضَاكَ»
  10. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۹۵-۹۶.
  11. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَمْتِعْنَا مِنَ الْهُدَى بِمِثْلِ ضَلَالَتِهِ، وَ زَوِّدْنَا مِنَ الْتَّقْوَى ضِدَّ غَوَايَتِهِ، وَ اسْلُكْ بِنَا مِنَ التُّقَى خِلَافَ سَبِيلِهِ مِنَ الرَّدَى»
  12. علی اصغر ابراهیمی‌فر، مبانی، اصول، روش‌ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه، معرفت، ۵۷ (شهریور ۸۱)، ص۳۳.
  13. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۹۶.
  14. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِي نَاسِياً لِذِكْرِكَ فِيمَا أَوْلَيْتَنِي، وَ لَا غَافِلًا لِإِحْسَانِكَ فِيمَا أَبْلَيْتَنِي، وَ لَا آيِساً مِنْ إِجَابَتِكَ لِي وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّي، فِي سَرَّاءَ كُنْتُ أَوْ ضَرَّاءَ، أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ، أَوْ عَافِيَةٍ أَوْ بَلَاءٍ، أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ، أَوْ جِدَةٍ أَوْ لَأْوَاءَ، أَوْ فَقْرٍ أَوْ غِنًى‏»
  15. «يَا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرِينَ، وَ يَا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِينَ، وَ يَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِيعِينَ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ، وَ أَلْسِنَتَنَا بِشُكْرِكَ عَنْ كُلِّ شُكْرٍ، وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِكَ عَنْ كُلِّ طَاعَةٍ»
  16. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۹۷-۹۸.
  17. علی اصغر ابراهیمی‌فر، مبانی، اصول، روش‌ها و اهداف تربیتی در صحیفه سجادیه، معرفت، ۵۷ (شهریور ۸۱)، ص۳۳.
  18. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۹۸.
  19. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ ارْزُقْنِي صِحَّةً فِي عِبَادَةٍ، وَ فَرَاغاً فِي زَهَادَةٍ، وَ عِلْماً فِي اسْتِعْمَالٍ، وَ وَرَعاً فِي إِجْمَالٍ»
  20. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْفِنِي مَئُونَةَ الِاكْتِسَابِ، وَ ارْزُقْنِي مِنْ غَيْرِ احْتِسَابٍ، فَلَا أَشْتَغِلَ عَنْ عِبَادَتِكَ بِالطَّلَبِ، وَ لَا أَحْتَمِلَ إِصْرَ تَبِعَاتِ الْمَكْسَبِ»
  21. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۹۸-۹۹.
  22. «اللَّهُمَّ إِنْ يَكُنِ النَّدَمُ تَوْبَةً إِلَيْكَ فَأَنَا أَنْدَمُ النَّادِمِينَ، وَ إِنْ يَكُنِ التَّرْكُ لِمَعْصِيَتِكَ إِنَابَةً فَأَنَا أَوَّلُ الْمُنِيبِينَ، وَ إِنْ يَكُنِ الِاسْتِغْفَارُ حِطَّةً لِلذُّنُوبِ فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ»
  23. « الَّذِي عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَ أَدْبَرَتْ أَيَّامُهُ فَوَلَّتْ حَتَّى إِذَا رَأَى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَايَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَ أَيْقَنَ أَنَّهُ لَا مَحِيصَ لَهُ مِنْكَ، وَ لَا مَهْرَبَ لَهُ عَنْكَ، تَلَقَّاكَ بِالْإِنَابَةِ، وَ أَخْلَصَ لَكَ التَّوْبَةَ، فَقَامَ إِلَيْكَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِيٍّ، ثُمَّ دَعَاكَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِيٍّ»
  24. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۹۹-۱۰۰.
  25. « وَ ذَلِّلْنِي بَيْنَ يَدَيْكَ، وَ أَعِزَّنِي عِنْدَ خَلْقِكَ، وَ ضَعْنِي إِذَا خَلَوْتُ بِكَ، وَ ارْفَعْنِي بَيْنَ عِبَادِكَ، وَ أَغْنِنِي عَمَّنْ هُوَ غَنِيٌّ عَنِّي، وَ زِدْنِي إِلَيْكَ فَاقَةً وَ فَقْراً»
  26. بازگشت و تغییر رفتار در متربی با مکانیسم توبه امکان‌پذیر است. در معنای انابه آمده است: انابه بازگشت به سوی خداوند به وسیله توبه است. یا انابه به معنی بازگشت به طاعت است. (سید ابراهیم میرشاه جعفری و حمید مقامی، رهیافتی به نظر تربیتی اسلام از نگاه صحیفه سجادیه، اندیشه دینی، ۵ (تابستان ۸۴)، ص۱۰۷.
  27. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۰۰-۱۰۱.
  28. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْبِضْ عَلَى الصِّدْقِ نَفْسِي، وَ اقْطَعْ مِنَ الدُّنْيَا حَاجَتِي، وَ اجْعَلْ فِيمَا عِنْدَكَ رَغْبَتِي شَوْقاً إِلَى لِقَائِكَ، وَ هَبْ لِي صِدْقَ التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ»
  29. «لَبَّيْكَ لَبَّيْكَ، تَسْمَعُ مَنْ شَكَا إِلَيْكَ، وَ تَلْقَى مَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْكَ، وَ تُخَلِّصُ مَنِ اعْتَصَمَ بِكَ، وَ تُفَرِّجُ عَمَّنْ لَاذَ بِكَ»
  30. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۰۱-۱۰۲.
  31. «اللَّهُمَّ لَا طَاقَةَ لِي بِالْجَهْدِ، وَ لَا صَبْرَ لِي عَلَى الْبَلَاءِ، وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الْفَقْرِ، فَلَا تَحْظُرْ عَلَيَّ رِزْقِي، وَ لَا تَكِلْنِي إِلَى خَلْقِكَ، بَلْ تَفَرَّدْ بِحَاجَتِي، وَ تَوَلَّ كِفَايَتِي»
  32. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص۱۰۲.