صبر در معارف و سیره سجادی
مقدمه
صبر در لغت به معنای خویشتنداری به همراه آرامش درونی و بیرونی در گرفتاریهاست. برخی از لغتشناسان، پایداری در انجام کارهای مهم یا خودداری از انجام کاری که باید از آن دوری کرد را نیز به این معنا افزودهاند[۱]. صبر نام گونهای گیاه دارویی بسیار تلخ نیز هست. شکیبایی و صبر از ارزشهای اخلاقی و از فضایلی است که در قرآن کریم به جایگاه والای آن و کسانی که اهل صبر و شکیبایی هستند تأکید شده است. خداوند صابران را بشاره داده[۲]. و به دفعات فرموده است که همراه صابران و یاور آنان خواهد بود[۳] خداوند صابران و شکیبایان را دوست دارد: ﴿وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ﴾[۴].
تمام زندگی امام سجاد(ع) جلوه صبر بود. سجدهها و نمازها و دعاهای عاشقانه طولانی ایشان و حج گزاردنهای بسیار و کمکهای فراوان و مخفیانه آن بزرگوار به مستمندان تا جایی که اثر به دوش کشیدن کیسههای سنگین مواد غذایی بر بدن آن حضرت نقش بسته بود، همه نمونههایی از صبر ایشان در طاعت و عبادت پروردگار است. امام سجاد(ع) پسرعموی [ناتنی] فقیری داشت که نسبت به امام(ع) بدبین بود و به ایشان توهین میکرد اما آن حضرت سالها به طور ناشناس به او کمک میکرد و توهینهای او را تحمل میکرد و به روی خویش نمیآورد. زمانی که آن حضرت به شهادت رسید، کمکهایش به آن مرد قطع شد و تازه او فهمید که این امام سجاد(ع) بوده که وی را در تمام این سالها کمک میکرده است؛ پس به شدت پشیمان شد و بر مزار آن حضرت بسیار گریه و زاری کرد و عذرخواهی نمود[۵]. هشام بن اسماعیل حاکم مدینه امام سجاد(ع) را بسیار اذیت میکرد. زمانی که خلیفه او را از کار برکنار کرد به حاکم جدید دستور داد هشام را در مقابل مردم نگاه دارد تا هرکس از وی آزاری دیده است از او انتقام بگیرد. هشام گفت: وای بر من! من از کسی جز علیبنالحسین (امام سجاد(ع)) نمیترسم زیرا به او بیش از همه ستم کردهام. اما امام(ع) وقتی به هشام رسید به همراهان خود فرمود: هیچ کس حق ندارد حتی یک کلمه به او توهین کند. آنگاه خودش به هشام سلام کرد و فرمود: «از سوی من و دوستدارانم خیالت راحت باشد؛ آسیبی نخواهی دید و اگر مشکل مالی هم داشتی بگو تا برطرف کنم. هشام از خجالت سر به زیر انداخت و گفت: خدا داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد»[۶].
این دو ماجرا نمونههایی است از صبر آن بزرگوار بر اذیت دیگران در راه رضای خدا؛ و اما مهمترین جلوه صبر امام سجاد(ع) صبر بر مصیبتهای جانکاه و طاقتسوز کربلا بود که به خاطر رضایت پروردگار بر آنها صبر کرد و نه تنها لب به گله و شکایت از خداوند باز نکرد بلکه در میان مردم و در خلوت همواره شکرگزار پروردگار بود، و این همان صبر جمیل است. از آن حضرت روایت شده که: «ما خانوادهای هستیم که درباره آنچه دوست داریم مطیع فرمان خداییم و در پیشامدهایی که باعث ناخشنودی ماست حمد و سپاس خداوند را به جای میآوریم»[۷]. پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «پیروزی به همراه صبر است و هر کس خود را به صبر وادار کند، خداوند او را صبور میگرداند».
امام علی(ع) نیز، در خطبه متقین، در وصف پرهیزگاران میفرماید: «روزگاری کوتاه (در دنیا) صبر کردند و به آسایش طولانی (در آخرت) دست یافتند». آن حضرت صبر را به سه نوع تقسیم میکند: «صبر یا صبر بر مصیبت است یا صبر بر انجام طاعت و یا صبر بر ترک گناه که نوع سوم (صبر بر ترک گناه) با ارزشتر است». امام باقر(ع) فرمود: «پدرم در هنگام شهادت مرا در آغوش گرفت و فرمود: پسرم به تو همان سفارشی را میکنم که پدرم در هنگام شهادتش و پدر او نیز در هنگام شهادت خود به آن سفارش کرد و آن این است که: بر حق صبر کن اگرچه تلخ باشد». و امام صادق(ع) فرمود: «هر کس از شیعیان ما گرفتار شود و شکیبایی ورزد پاداش هزار شهید دارد»[۸].
امام زینالعابدین(ع) در دعاهای صحیفه، به دفعات و در جاهای متعدد از خداوند درخواست صبر نموده است: «... وَ أَيِّدْنِي مِنْكَ بِنِيَّةٍ صَادِقَةٍ وَ صَبْرٍ دَائِمٍ»[۹]؛ «خداوندا! اگر خیر من در آن است که گرفتن حقم و انتقام من از آنکه بر من ستم کرده تا روز قیامت که حق و باطل از یکدیگر جدا شوند و ستمدیده و ستمگر برای داوری در یک جا گرد هم آیند. به تأخیر افتد؛ پس بر محمد و آل محمد درود بفرست و مرا به نیّتی صادق و صبری همیشگی یاری فرمای». همچنین در برخورد با مستمندان و محبت به آنها میفرماید: «خدایا مرا یاری کن که با فقرا با صبری نیکو همنشینی کنم»[۱۰]. آن حضرت برای مرزداران و مجاهدان نیز دعا کرده و طلب صبر مینماید: «خداوندا! آنها را به یاری خویش قوّت بخش و به شکیبایی مددشان کن»[۱۱]. نکته دیگری که در دعاهای صحیفه به چشم میخورد، اشاره امام به ضعف انسان و کمطاقتی وی در مقابله با بلاها و مصیبتهاست. از اینرو با خدای خویش اینگونه نجوا میکند: «پروردگارا من بر رنجها و مشقتها توانایی ندارم و مرا یارای شکیبایی در بلا نیست... پس مرا به خلق خویش وامگذار و خودت به تنهایی خواستهام را برآور و امورم را کفایت کن»[۱۲]. به همین روی از ضعف صبر و شکیبایی به خدا پناه میبرد: «بار خدایا به تو پناه میبرم از ناتوانی در صبر کردن»[۱۳].
از آنچه گفته شد معلوم میشود انسان به خودی خود در مقابل کوه مشکلات و سیل بلاها، کمتوان و کمطاقت است، اما با اتّکا به خداوند بزرگ میتواند بر تمام آنها فائق آید.[۱۴].[۱۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ التحقیق فی کلمات القرآن.
- ↑ ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ﴾ «و بیگمان شما را با چیزی از بیم و گرسنگی و کاستی داراییها و کسان و فرآوردهها میآزماییم، و شکیبایان را نوید بخش!» سوره بقره، آیه ۱۵۵.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾ «ای مؤمنان! از شکیبایی و نماز یاری بجویید که خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۱۵۳؛ ﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ وَاصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾ «و از خداوند و پیامبرش فرمانبرداری کنید و در هم نیفتید که سست شوید و شکوهتان از میان برود و شکیبا باشید که خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۴۶؛ ﴿الآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ﴾ «اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز میگردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز میشوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۶.
- ↑ «و خداوند شکیبایان را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۶، ص۱۰۰.
- ↑ دانشنامه امام سجاد(ع).
- ↑ بحارالانوار، ج۴۶، ص۹۵.
- ↑ موسوعة الکلمة، ج۹.
- ↑ دعای ۱۴.
- ↑ نیایش سیام.
- ↑ نیایش بیستوهفتم.
- ↑ نیایش بیستودوم.
- ↑ نیایش هشتم.
- ↑ بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۱۴؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، علامه مصطفوی، دارالکتب العلمیه، بیروت (۱۱ جلد)، دانشنامه امام سجاد(ع)، حوزه علمیه اصفهان، سایت قائمیه؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه آیتالله ناصر مکارم شیرازی؛ منتخب میزان الحکمه، محمد محمدی ریشهری، سید حمید حسینی، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، جلد، ج۵، ۱۳۸۵؛ موسوعه الکلمه، شهید سیدحسن شیرازی، بیروت، دارالکتب العلمیه، (۲۶ جلد).
- ↑ برادری، احمد، مقاله «شکیبایی»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۳۰۱.