تهمت به شیعه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

تهمت به شیعه

متأسفانه پیروان اهل بیت عصمت و طهارت در طول تاریخ، به علل و انگیزه‌های مختلف سیاسی مذهبی مورد اتهام و افترا قرار گرفته‌اند و مطالب ناروا و بی‌اساس فراوان به شیعیان که پیروان واقعی قرآن مجید و سنت رسول خدا(ص) هستند، به عنوان روافض، نسبت داده شده است و این شرایط در بعضی از مقاطع تاریخ؛ مانند دوران بنی‌امیه و بنی‌مروان و بخشی از دوران خلفای بنی‌عباس و همچنین در دوران بعضی از سلاطین عثمانی که بخش عمده کشورهای اسلامی را در اختیار داشتند، از حدت و شدت بیشتری برخوردار بوده است و این اتهامات و مطالب دروغ و بی‌اساس، نه تنها در افواه عموم رواج داشته بلکه در متن کتاب‌ها و تألیفات بسیاری نیز منعکس گردیده است و از این طریق، از شیعیان اهل بیت عصمت و طهارت، قیافه مشوهی ارائه داده‌اند و آنان گروهی دور از فرهنگ اسلام و مخرب سنت و قرآن معرفی شده‌اند. کتاب‌هایی که در قرن‌های گذشته بر ضد شیعه نوشته شده، آن چنان فراوان است که نمی‌توان شمار دقیق آنها را به دست آورد و مؤلفان آنها را شناساند. مع الأسف منبع اصلی و ام الکتاب اکثر این تألیفات، پس از قرن هشتم، به جای منابع اصیل از شیعه و اهل سنت، کتاب «منهاج السنة ابن تیمیه» است که در قرن هشتم با دید تعصب و عناد عجیبی که بر وی حاکم بود، این کتاب را تألیف کرد و این مطالب ناروا و بی‌اساس را در آن گنجانید و چون افکار و اندیشه محمد بن عبدالوهاب، بنیان‌گذار وهابیت، ملهم از فکر و اندیشه و برگرفته از تألیفات «ابن تیمیه» است؛ لذا تألیفات او از نظر وهابیان دارای جایگاه ویژه‌ای است و در سطح دنیای اسلام به قیمت نازل و حتی رایگان منتشر می‌شود و استناد اکثر مؤلفان و نویسندگان و خطبا و گویندگان روز، در معرفی شیعه به این کتاب و مانند آن است.

گرچه محتوای این کتاب چهار جلدی، سراسر هوچی‌گری و خلاف‌گویی بر ضد شیعه است، لیکن برای آشنایی خوانندگان، چند نمونه از مطالب آن را نقل می‌کنیم، او می‌گوید:

  1. شیعیان گروهی هستند که تجاوز به مال و ثروت عموم مردم و همه مسلمانان را حلال می‌دانند!
  2. شیعیان ریختن خون همه مسلمانان را جایز می‌دانند!
  3. شیعیان از میان فرشتگان، جبرئیل را دشمن می‌دارند؛ زیرا معتقدند که او از طرف خدا مأمور بود وحی را به علی بن ابی طالب بیاورد، ولی به اشتباه یا از روی دشمنی، به جای علی، به پیامبر(ص) فرود آورد!
  4. از آنجا که شیعه با عشره مبشره (ده تن از یاران رسول خدا(ص) مخالف بوده و با آنها دشمنی دارند، با به کار بستن کلمه «عشره» یعنی عدد ده و انجام دادن هر کاری که در آن، عدد ده باشد نیز مخالف هستند و آن را ناروا می‌دانند، حتی از ساختن بنایی که دارای ده ستون و ده پایه باشد خودداری می‌کنند!
  5. عقلای مسلمان اتفاق نظر دارند که در میان اهل قبله، از نظر جهل و ضلالت و دروغ و بدعت و آمیختگی با هر شر و بدی و دور بودن از هر خیر و نیکی، هیچ گروهی در حد روافض نیست![۱] و صدها تهمت و افترای دیگر.

در پی آشنایی اجمالی با کتاب‌هایی که درباره شیعه تدوین گردیده و پس از ذکر نمونه‌ای از محتویات این کتاب‌ها، لازم است به بعضی از حوادث هولناک و دیدگاه‌های انحرافی و خطرناک نیز اشاره کنیم؛ حوادثی که در مقاطع مختلف در مکه و مدینه و در موسم حج بر ضد شیعه به وقوع پیوسته و دیدگاه‌هایی که در میان مردم آن سامان و در افواه عوام نسبت به شیعه وجود داشته و احیاناً تا امروز نیز ادامه دارد تا شیعیان در سراسر جهان، به ویژه علما و روحانیون و دست‌اندرکاران مسائل حج با این مطالب بیشتر آشنا شوند و در دفاع از کیان شیعه به پا خیزند و همت خویش را در زدودن این اوهام و ذهنیت‌های ناروا و در برطرف ساختن این دیدگاه‌های نادرست به کار ببندند و در اثبات بطلان محتوای کتاب‌های آن‌چنانی تلاش نمایند. گرچه شاید از نظر بعضی‌ها، طرح این مطالب مخالف با روح وحدت و مباین با اصل مصلحت تلقی شود، ولی ما اگر امروز از ذکر حقایق خودداری و از بیان واقعیات استنکاف کنیم، بر ادامه این بدبینی‌ها در آینده کمک کرده و بر توسعه این شکاف‌ها و تهمت‌ها یاری نموده‌ایم.[۲]

تهمت تلویث کعبه!

یکی از حوادث هولناک و افتراهای خانمان برانداز، که با دست سیاست‌بازان و و توطئه‌گران بر ضد شیعه به کار گرفته شده و از اقداماتی که برای موهون ساختن شیعه به وقوع پیوسته، اتهام آنان به تلویث کعبه است؛ بدین گونه که با اقدامات و توطئه‌های از پیش ساخته، شیعیان را که از مسافت‌های دور برای انجام مراسم حج زیارت خانه خدا به مکه مشرف شده‌اند، متهم نموده‌اند که آنان العیاذ بالله طبق عقیده‌ای که دارند کعبه را با نجاست آلوده ساخته و این اتهام را نه یک بار که مکرر و به دفعات وارد ساخته‌اند و هر بار شیعیانی را در ملأ عام و در مقابل چشم حجاج و زائران کشورهای مختلف گردن زده‌اند تا این واقعه در میان همه مسلمانان و در اقصی نقاط عالم منعکس شود و بیشترین تأثیر خود را در تشویه قیافه شیعه در دنیای اسلام بگذارد.

۱. سباعی، مورخ معاصر سعودی، در تاریخ مکه خود، آنجا که از حوادث و جریانات مهم مکه و مسجدالحرام سخن می‌گوید، این‌گونه می‌نویسد: «در شوال سال هزار و هشتاد و هشت، زائران و طواف کنندگان مشاهده کردند که کعبه معظمه با ماده‌ای که شبیه مدفوع انسان است آلوده شده و در اثر یک عقیده قدیمی که نمی‌دانم چگونه پدید آمده و عقول چگونه آن را پذیرفته است؟! شیعیان را بر این عمل متهم و گروهی از آنان را با این اتهام سنگسار و گروه دیگر را گردن زدند». سباعی آن‌گاه می‌افزاید: «ذینی دحلان[۳] از عصامی[۴] مورخ و دانشمند مکی که این حادثه در دوران او اتفاق افتاده نقل کرده است که: «من آن‌چه را که آن روز کعبه با آن آلوده شده بود از نزدیک مشاهده کردم و برایم معلوم شد که آن ماده عجین و مخلوطی است از عدس و نوعی سبزی و روغن بد بو که دارای رنگ و بوی مدفوع انسان بوده و می‌توانست هر ناظر را به اشتباه بیندازد و بر مدفوع بودن آن اذعان کند».

سباعی که مورخ و نویسنده‌ای معتدل است، پس از نقل این حادثه می‌گوید: «ولی آن‌چه مایه تأسف شدید است این است که مردم تا امروز درباره شیعه چنین تصور دارند که در مذهب آنان اعمال حج کامل نمی‌شود مگر با تلویث کعبه!» آن‌گاه اضافه می‌کند: «در صورتی که اگر عقل را به حکمیت بطلبیم، بی‌اساس بودن چنین تصویر روشن خواهد شد؛ زیرا به مقتضای چنین عقیده‌ای باید هر سال در موسم حج، کعبه هزاران بار و به تعداد حجاج شیعه ملوث و آلوده شود! ولی چه باید کرد که ما وقتی در مقابل مخالفان قرار می‌گیریم، عقل را از دست می‌دهیم و هر سخن ناروا را بر زبان می‌رانیم!». به نظر می‌رسد که: استدلال سباعی بر نفی این تهمت و نکوهش وی از وجود چنین بینش نسبت به شیعه، همان‌گونه که خود اشاره نموده، نشانگر آن است که چنین تصوری در سطح وسیع بوده و در میان اقشار مختلف جامعه او رسوخ داشته و او در واقع در سطح گسترده‌ای از این بینش انحرافی قرار گرفته که این چنین به دفاع پرداخته و برخلاف مسیر فکری جامعه خویش، حرکت نموده است.

۲. این حادثه در سال ۱۱۴۴ ه و به فاصله ۵۶ سال از حادثه اول تکرار شد و در سال ۱۱۴۳ ه چند قافله از شیعیان دیرتر از موسم حج به مکه وارد شدند و از انجام مراسم حج محروم گردیدند و طبق معمول آن زمان، در مکه اقامت کردند تا در سال بعد و پس از انجام مراسم به اوطان خویش مراجعت نمایند که در این فاصله، به آلوده ساختن کعبه متهم شدند و مردم بر ضد آنان قیام کرده و شورش عجیبی به راه انداختند و از امیر مکه مجازات عاملان آن جنایت (موهوم) را درخواست کردند و بالأخره او را بر این اقدام مجبور نمودند. سباعی و ذینی دحلان که این حادثه را نقل کرده‌اند، به کشته شدگان آن اشاره‌ای ندارند ولی می‌گویند شیعیان که مجبور به ترک مکه و فرار به طائف و جده شده بودند، پس از آرامش مجدداً به این شهر برگشتند[۵].

خلاصه داستان ابوطالب یزدی که از علماء و روحانیون بوده چنین است: در چهاردهم ذی‌حجه سال ۱۳۶۲ ه در شهر مقدس مکه اعلامیه‌ای به این مضمون انتشار یافت که در روز دوازدهم ذی‌حجه ۱۳۶۲ ق. پلیس در بیت الله الحرام مردی به نام طالب بن حسین ایرانی از شیعیان ایران را دستگیر کرد. وی زشت‌ترین جرائم را مرتکب شده بود؛ زیرا قاذورات مدفوع را با خود حمل می‌کرد و به قصد آزار طواف کنندگان و به منظور اهانت به آن مکان مقدس، آنها را به دایره مطاف می‌ریخت، بعد از تحقیق و ثبوت این گناه زشت، حکم شرعی به قتل او صادر شد و در روز شنبه چهاردهم ذی‌حجه درباره وی اجرا گردید!. واقعیت ماجرا این بود که هنگام طواف، به این زائر روحانی حالت استفراغ روی می‌دهد، برای این که دایره مطاف آلوده نشود، دامن لباس احرام را جلو دهان خود می‌گیرد و مقداری از آن چه استفراغ کرده در گوشه لباس احرام جمع می‌شود. چند تن از طواف کنندگان او را دستگیر و به شرطه تحویل می‌دهند و در محکمه نیز شهادت می‌دهند که وی قاذورات به همراه داشته و مطاف را ملوث می‌کرده است. البته این شبهه برای شهود از همان ذهنیت غلط و سابقه بدبینی نسبت به شیعه که: «شیعیان معتقد به تولیت کعبه هستند» به وجود آمده است. مشروح جریان در کتاب «وهابیان» نوشته علی اصغر فقیهی، ص۴۲۳ آمده است.

و اما در سال ۱۱۵۷ه‍. ق چهارده سال پس از حادثه شوم اتهام تلویث کعبه، در خطبه‌های نماز جمعه حرمین شریفین و سایر مساجد در مکه و مدینه به دستور «شریف مسعود» حاکم حجاز لعن بر شیعه شروع و سبّ و ناسزایی بر شیعیان (روافض) از اجزای خطبه نماز جمعه محسوب گردید[۶]. و اما این که این عمل چند سال ادامه داشته، در منابع اشاره‌ای به آن نشده است؛ زیرا لعن کردن گروهی از مسلمانان بر گروهی دیگر، آن هم در موسم حج و در خطبه مهبط وحی و جایگاهی که همه مسلمانان به سوی آن نماز می‌خوانند با هیچ منطقی سازگار نبوده تا جزئیات آن در کتب تاریخ منعکس شود. ممکن است با مطالعه این حوادث و محتویات این کتاب‌ها، تصور شود که این تألیفات مربوط به گذشته‌های دور و وقوع این حوادث متعلق به دوران حکومت‌هایی بوده که از نظر سیاسی با شیعیان در جنگ و نزاع بودند و از طرفی از نا آگاهی مسلمانان و بی‌اطلاعی‌شان که هر تهمت و افترایی را به سادگی می‌پذیرند سوء استفاده می‌کردند.

ولی با یک توجه به شرایط کنونی و حقایق موجود، معلوم خواهد شد که این مسائل در دوران معاصر نه تنها فروکش نکرده، بلکه با تحول زمان گسترده‌تر و عمیق‌تر نیز گردیده است. اگر در قرون گذشته کتاب‌هایی مانند: «منهاج السنة» نوشته می‌شد، امروز نه تنها از طریق کتاب‌های فراوان و مقاله‌های متنوع، بلکه از راه «اینترنت» و «ماهواره» نیز مطالبی به ظاهر علمی و متناسب فرهنگ روز، در سراسر دنیا بر ضد شیعه منتشر می‌گردد و در بعضی از کشورها همان مطالب بی‌اساس و افتراهای خانمان برانداز، به صورت متون درسی به دانش آموزان تدریس[۷] و بذر ذهنیت بدبینی نسبت به شیعه از دوران کودکی در دل‌ها افشانده می‌شود و از طریق نوار به درون خانه هر شهرنشین و روستایی راه پیدا می‌کند. وقوع این حوادث و پیدایش این اتهامات و افتراها، گرچه ضربه هولناکی است بر کیان اسلام و جریحه التیام ناپذیری است بر پیکر آیین، ولی هولناک‌تر از آن وجود زمینه پذیرش این اتهامات از سوی افکار عمومی و تلقی این افتراها به صورت یک واقعیت درباره جهان شیعه است[۸].[۹]

منابع

پانویس

  1. منهاج السنة ابن تیمیه، ج۱، ص۶۱۳ و ص۲۵۷.
  2. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۲۸۵.
  3. احمد بن ذینی دحلان، مفتی مکه، متوفای ۱۳۰۴ ه دارای تألیفات متعدد و مفید است. از جمله آنها «خلاصة الکلام فی بیان امراء البلدالحرام» است که در ضمن شرح حال امرای مکه در طول تاریخ اسلام، به تاریخ این شهر نیز پرداخته است.
  4. عصامی از علمای قرن یازدهم ه و از مورخان است.
  5. تاریخ مکه، سباعی، ج۲، ص۴۲۲.
  6. تاریخ مکه، سباعی، ج۲، ص۴۲۸.
  7. مانند کتاب «دین الحق» و «دفاع عن امیرالمؤمنین یزید بن معاویه» که هر دو کتاب در کشورهای سعودی جزو کتاب‌های درسی است و در این دو کتاب، شیعه متهم و مورد تهاجم شدید واقع شده است.
  8. فصلنامه میقات حج، ش۳۰، ص۱۱۹.
  9. تونه‌ای، مجتبی، محمدنامه، ص ۲۸۷.