زکات

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

زکات: یکی از احکام اقتصادی اسلام است. مالیاتی است که به صورت درصد معیّنی از برخی اموال و درآمدهای مسلمانان گرفته می‌شود و به مصرف نیازمندان، کارهای عام المنفعه، فقرا و درماندگان و بدهکاران و آزاد کردن بردگان می‌رسد. زکات، از دامدارانی که گوسفند، گاو و شتر دارند و کشاورزانی که گندم، جو، خرما و کشمش دارند و یا آنان که ثروتشان طلا و نقره است، گرفته می‌شود. هر یک از این نُه چیز، اندازه‌ای دارد که به آن "نصاب" گفته می‌شود و شرایط دیگری هم دارد. زکات، یکی از منابع درآمد عمومی حکومت اسلامی و از پشتوانه‌های مالی زمامدار مسلمین محسوب می‌شود و "بیت المال" است. قانون زکات، در سال دوّم هجرت، از سوی خداوند قرار داده شد و کسانی از سوی پیامبر اسلام، به عنوان مأمور دریافت و جمع‌آوری زکات، به اطراف اعزام می‌شدند[۱].

مقدمه

زکات در لغت به‌معنای رشد، نمو و زیادی یا طهارت و پاک کردن آمده است. این واژه در نهج البلاغه گاهی به‌معنای پاکی[۲] و گاهی به‌معنای فزونی به‌کار رفته است[۳]. استعمال زکات هم به‌معنای شرعی آن[۴] و هم به‌معنای عام در نهج البلاغه بیان شده است[۵]. آنچه مسلّم است این‌که تشریع زکات و وجوب آن در مدینه اتفاق افتاده است. بنابراین زکات در صدر اسلام به ‌همان معنای لغوی آن به‌کار می‌رفته است. از این‌رو به صدقه مستحبی نیز زکات اطلاق می‌شود، زیرا زکات یکی از مصادیق صدقه به‌شمار می‌رود و صدقه پاک‌کننده است و زکات هم از تزکیه به‌معنای پاک کردن آمده است[۶].

زکات در اصطلاح فقهی مقدار معینی از مال است که مسلمانان آزاد و مکلّف، از اموال خود پس از حصول نصاب و تنها برای امر خدا به فقیر غیرهاشمی می‌دهند. هم‌چنین پیامبر اکرم (ص) پرداخت نکردن زکات را موجب محرومیت از نعمت باران دانستند[۷].

در اهمیت زکات همین بس که یکی از ارکان اسلام به‌شمار آمده و در کنار نماز و امر به معروف و نهی از منکر از جمله ویژگی‌های صالحان در زمان حکومتشان بیان شده است[۸]. واژه زکات و مشتقات آن ۵۹ بار در قرآن کریم به‌کار رفته‌اند که ۲۷ بار آن به‌همراه نماز آمده است[۹].

دیدگاه قرآنی

آثار زکات

  1. نزدیکی به خداوند: امام در بیان اهمیت زکات با توجه به قرابت نماز با زکات در بسیاری از آیات قرآن، پس از تلاوت آیه ۳۷ سوره نور، زکات را موجب نزدیکی مسلمانان به خداوند می داند[۱۰]. نیز در فرازی دیگر زکات را بعد از ایمان به خدا و رسول، جهاد، توحید و نماز، بهترین وسیله توسل به خداوند معرفی می‌کند[۱۱][۱۲].
  2. کفاره گناهان و امان از دوزخ: امام علی (ع) پرداخت زکات با طیب نفس را کفاره گناهان و موجب دوری از آتش دوزخ می‌دانند[۱۳][۱۴].
  3. سبب حفظ اموال:امام علی (ع) زکات را نه تنها موجب کاسته شدن از مال نمی‌داند، بلکه سبب حفظ و نگه‌داری اموال می‌داند[۱۵][۱۶].
  4. عامل گشایش روزی: حضرت در ضمن بیان فلسفه برخی از فرایض الهی، زکات را عامل گشایش روزی فقرا و مستمندان معرفی می‌کند[۱۷].

میرزا حبیب الله خویی در شرح خود بر نهج البلاغه با توجه به روایتی از امام رضا (ع) زکات را موجب گشایش روزی مستمندان می‌داند. نظیر این بیان در عبارات نهج البلاغه نیز وجود دارد. حضرت ضمن بیان یکی از مصارف زکات[۱۸]، آن را وسیله‌ای برای رفع نیازمندی فقرا و مستمندان می‌داند[۱۹]. بنابراین می‌توان گفت زکات ابتکار اسلام در جهت رفع اختلاف طبقاتی و از بین بردن فقر است. با توجه به عبارات حضرت در این خصوص، می‌توان نتیجه گرفت که در زکات، افزون بر جنبه فردی، به بعد اجتماعی و اقتصادی آن نیز توجه شده است[۲۰].

زکات در معارف و سیره امام علی(ع)

فلسفه و اهمیت زکات

در روایات بر اهمیت و فلسفه زکات به گونه‌های مختلف اشاره شده است. در وصیت نامه امیرالمؤمنین(ع) به امام حسن و امام حسین(ع) می‌خوانیم که پرداخت زکات باعث خاموش شدن خشم خداوند است [۲۱].

در کتاب شریف نهج البلاغه در فلسفه زکات آمده است: «خداوند تعالی روزی تهیدستان را در مال‌های توانگران قرار داده است. پس فقیر، گرسنه نشود جز آنچه توانگر منع نماید و خداوند تعالی توانگران را از این، بازخواست کند»[۲۲]؛

در برخی نسخه‌های نهج البلاغه[۲۳] و در شرح‌های ابن میثم[۲۴] و ابن ابی الحدید[۲۵] آمده «بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ»؛ یعنی گرسنگی فقیر از آن جهت است که توانگر از حقّ وی استفاده کرده است». در الاموال ابو عبید با تفاوتی مسند از ابو جعفر محمد بن علی(ع) نقل شده است که امام علی(ع) فرمود: «خداوند در اموال توانگران به مقداری حق واجب قرار داده که نیازمندان را کفایت کند. پس اگر گرسنه شدند یا عریان گردیدند یا گرفتار شدت فقر شدند به جهت امساک توانگران است. و بر خداوند تعالی است که اعمال توانگران را محاسبه و آنان را عذاب نماید». [۲۶]؛

مشابه این سخن در تاریخ بغداد به نقل از محمد حنفیه از علی بن ابی طالب(ع) از رسول خدا(ص) نقل شده است: «خداوند در اموال توانگران به مقدار نیاز فقرا قرار داده. پس اگر به آنان نپرداختند تا این که گرسنه شدند و عریان گردیدند و یا گرفتار شدت فقر شدند. خداوند تعالی اعمال توانگران را محاسبه شدید می‌نماید و آنان را بسیار سخت عذاب می‌کند»[۲۷]؛

این حدیث شریف تواتر اجمالی دارد و فلسفه زکات را بیان می‌کند که تأمین نیازهای عمومی فقرا بر عهده ثروتمندان است که با پرداخت زکات انجام می‌شود. بنابراین اگر با پرداخت زکات، نیازهای اولیه ایشان برآورده نشود توانگران در برابر آنها مسئول می‌باشند و باید پاسخ‌گوی حق آنان باشند و گرنه خداوند برکت و نعمت خود را از آنان می‌گیرد. از علی(ع) نقل شده است که فرمود: «زمانی که زکات ندهند زمین برکت خود را در زراعت، میوه و معدن‌ها منع می‌نماید»[۲۸]؛

در وصایای پیامبر(ص) به علی(ع) منع زکات به منزله کفر به خدا معرفی شده است[۲۹] که نشانگر اهمیت این فریضه الهی است. علی(ع) مانع الزکات را مشمول لعن خدا دانسته است:«لَعَنَ اللَّهُ مَانِعَ الزَّكَاةِ»[۳۰]؛

در رساله محکم و متشابه - گرچه در انتساب روایات آن به حضرت تردیدهایی است اما صاحب وسائل به آن اعتماد کرده است - حدود و شرایطی برای پرداخت زکات به نقل از امیر المؤمنین(ع) آورده شده:

حدود زکات چهار چیز است:

  1. شناخت زمانی که زکات واجب می‌شود؛
  2. قیمت؛
  3. موضعی که در آن است؛
  4. عدد و تعداد آن[۳۱].[۳۲]

احکام شرعی زکات

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۱۰۸.
  2. نهج البلاغه، خطبه ۸۳
  3. نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰
  5. نهج البلاغه، حکمت ‌های ۱۳۶ و ۲۱۱
  6. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 440.
  7. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۴۴۰.
  8. ﴿الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأُمُورِ ؛ سوره حج، آیه ۴۱
  9. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 440-441.
  10. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹: «"ثُمَّ إِنَّ الزَّكَاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ"»
  11. نهج البلاغه، خطبه ۱۱۰
  12. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 441.
  13. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹: «"فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً"»
  14. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 441.
  15. نهج البلاغه، حکمت ۱۴۶: «"وَ حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزَّكَاةِ"»
  16. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 441.
  17. نهج البلاغه، حکمت ۲۵۲: «"وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ"»
  18. صدقات فقط در موارد هشت‌گانه زیر به مصرف می‌رسد: ۱- فقرا؛ ۲مساکین؛ ۳- متصدیان اداره صدقات و مأموران جمع‌آوری زکات؛ ۴- افرادی که به وسیله کمک‌های مالی، تمایل بیشتری به اسلام پیدا می‌کنند و تألیف قلوب در آن‌ها به وجود می‌آید؛ ۵- کسانی که برده هستند و برای آزادی ان‌ها از زکات استفاده می‌شود؛ ۶- بده‌کاران؛ ۷- هر امری که رضای خداوند در آن باشد؛ ۸- افرادی که در راه خدا مانده‌اند و درمانده شده‌اند.
  19. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲
  20. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 441.
  21. وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۰: «اللَّهَ اللَّهَ فِي الزَّكَاةِ، فَإِنَّهَا تُطْفِئُ غَضَبَ رَبِّكُمْ».
  22. «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى [جَدُّهُ] سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ»؛ وسائل الشیعه، ج۶، ص۱۵؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت ۳۲۰، ص۱۲۴۲.
  23. نهج البلاغه، صبحی صالح، ترجمه شهیدی، حکمت ۳۲۸.
  24. ابن میثم شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۰۵. از معنایی که ذکر شده معلوم می‌شود متن منع بوده؛ ولی در چاپ کتاب متن را از نسخه‌های دیگر گرفته‌اند.
  25. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۹، حکمت ۳۳۴.
  26. «إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى أَغْنِيَاءِ فِي أَمْوَالِهِمْ مَا یَکْفِی الْفُقَراءَ فَإِنْ جَاعُوا أَوْ عَرُوا أَوْ جَهَدُوا فَبِمَنْعِ الْأَغْنِيَاءِ وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی أَنْ يُحَاسِبَهُمْ وَ یُعَذِّبَهُمْ»؛ ابوعبید، الاموال، ص۷۰۹؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۲۸ به نقل از دعائم الاسلام.
  27. «إِنَّ اللَّهَ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ قَدْرَ مَا یَسَعَهُمْ فَإِنْ مَنَعُوهُمْ حَتَّی یَجُوعُوا وَ یَعْرُوا وَ یَجْهَدُوا یُحَاسِبْهُمُ اللهُ حِساباً شَدِيداً عَذِّبْهُمْ عَذَاباً نُكْراً»؛ مصادر نهج البلاغه، ج۴، ص۲۵۲ به نقل از تاریخ بغداد، ج۵، ص۳۰۸ و (۱۴جلدی)، ج۲، ص۳۷۸.
  28. «إِذَا مَنَعُوا الزَّكَاةَ، مَنَعَتِ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا مِنَ الزَّرْعِ وَ الثِّمَارِ وَ الْمَعَادِنِ كُلَّهَا»؛ بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۵.
  29. بحار الأنوار، ج۹۳، ص۱۳.
  30. موسوعة علی بن ابی طالب(ع)، ص۲۱۲، به نقل از المصنف ابن ابی شیبه، ج۱، ص۱۳۱.
  31. وسائل الشیعه، ج۶، ص۳۷ - ۳۸.
  32. ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین، ج3، ص 177 - 179.