شخصیت امام علی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

ابعاد سیره علوی

سبک زندگی امام علی

سیره اخلاقی امام علی

اوصاف اخلاقی فراوانی برای امیرالمؤمنین (ع) گفته شده است مانند اینکه برای مؤمنان پدری مهربان، برای کافران دشمنی سرسخت بود. به نیازمندان رسیدگی می‌کرد، چشمانش از خوف خدا اشک‌ریز بود، با آن همه عظمت، فروتن بود، همه نزد او در برابر حق و عدل، برابر بودند و ... . باید دانست از جمله امتیازات مکتب اخلاقی امیرمؤمنان (ع) بررسی جامع و دقیق مفاهیم اخلاقی است[۱].

سیره عبادی امام علی

سخن از «سیره عبادی امام علی»(ع) بی‌آن‌که رابطه وی با معبود و معنا و مفهوم عبادت را بدانیم، کاری ناقص است؛ زیرا این سیره بر مبانی مستحکمی است که شناخت آنها، ما را به سیره عبادی امام رهنمون می‌شود.

امام علی، یگانه خداشناسی است که در خانه خدا چشم به جهان گشود و در خانه حق، کام جانش به نام حق و به یاد خدا شیرین شد. کعبه زادگاه اوست و کسی که در خانه حق پا به گیتی نهد، خدای را چنان می‌شناسد که او را با چشم جان می‌بیند و درباره خدای کعبه، به کمال یقین می‌رسد، تا آن‌جا که خود به صراحت اعلام می‌کند: «من درباره پروردگار خود به سرمنزل یقین رسیده‌ام و تردیدی در دینم ندارم»[۲].

امیرالمؤمنین (ع) عبادت و عبودیت را فقط در نماز خلاصه نمی‌کند؛ بلکه هر گونه توجه مخلصانه و خشوع عاشقانه و فروتنی در برابر خداوند را در تمام عرصه‌های زندگی، عبادت به شمار می‌آورد. همچنین تمام حرکات و سکنات انسان را که جهت و رنگ و بوی الهی داشته باشد، بندگی دانسته است. از دید امام علی(ع) و در سیره عبادی حضرت، عبادتی ارزشمند و عابدی به تمام معنا پرستش‌گر است که بی‌چشمداشت پاداش و بی‌ترس و واهمه از عقوبت، در پیشگاه خداوند سر تعظیم فرود آورد و به بندگی بپردازد. با این وجود در سیره عبادی امام علی(ع) نماز بزرگ‌ترین جلوه عبادت و اساسی‌ترین نماد بندگی و رکن نخستین و پایه اصلی دین است.

در بحرانی‌ترین زمان‌ها و مکان‌ها نیز نماز اول وقت امام به تأخیر نمی‌افتاد. در روایات آمده است که هنگام نماز، استخوان‌های سینه و کتف حضرت امیر(ع) از خشوع زیاد به شدت می‌لرزید و رنگ صورتش تغییر می‌یافت. هنگامی که از او سبب این حالت را پرسیدند، فرمود: هنگام ادای امانت الهی است؛ امانتی که خداوند بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کرد و آنها از پذیرش آن سرباز زدند؛ اما انسان پذیرفت. نمی‌دانم آیا به خوبی و به بهترین وجه آن را ادا می‌کند یا خیر[۳].[۴]

سیره خانوادگی امام علی

بزرگ‌ترین عامل خوشبختی و راز کام‌یابی خانواده، در گرم و باصفا نگاه داشتن کانون خانوادگی، اخلاق پسندیده و محبت و مهربانی و وفاداری در آن است؛ از این رو امام علی(ع) می‌فرمود: «هیچ همنشینی مانند نیک‌خویی و هیچ میراثی همسنگ ادب نیست»[۵]. او که خود دست پرورده اخلاق خوش پیامبر است، از حضرت آموخته که رمز پیروزی در زندگی، به ویژه در کانون گرم خانواده، داشتن خلق و خوی پسندیده است. پیامبر تربیت شده الهی و علی تربیت شده پیامبر است؛ یعنی از همان چشمه زلال الهی، بهره گرفته است. به عبارت دیگر، دو رکن اساسی خانواده علوی، علی و فاطمه، هر دو از چشمه‌سار وحی سیراب شده، به وسیله پیامبر تربیت و پرورش یافته‌اند؛ بنابراین از نظر اخلاقی بسیار به هم نزدیک و شبیه هم هستند و با یکدیگر توافق کامل دارند و دید و بینش هر دو به زندگی، یکی است؛ بدین لحاظ رابطه‌ای که با یکدیگر برقرار کرده‌اند، رابطه‌ای تنگاتنگ همراه با محبت، مهربانی، صفا و وفاداری به همدیگر و احترامی متقابل است. فاطمه(س) نیز منزلت عالی شوهر را می‌دانست و او را محترم می‌شمرد؛ چنان‌که زن مسلمان، به پیشوای خویش احترام می‌نهد.

شیوه و رفتار علی(ع) با فرزندانش نیز بر همان مبنایی استوار بود که خود بر آن اساس، از جانب پیامبر تربیت شده بود. به عبارت دیگر، نوع تربیت و آموزشی را که قرآن و سنت برای فرزندان مقرر ساخته بود، به کار می‌بست و تصریح می‌کرد که فرزند را بر پدر و پدر را بر فرزند حقوقی متقابل است[۶].

سیره تربیتی امام علی

سیره اجتماعی امام علی

امیرالمؤمنین (ع) در سبک زندگی اجتماعی همواره حاکمان را به مهربانی با مردم و رعایت حقوق آنان دعوت می‌کرد. در نامه به مالک اشتر توصیه کردند: "ساعاتی را برای رسیدگی شخصی به کارهای مردم قرار داده و کسی را بین خود و مردم واسطه قرار ندهد"[۷].

همچنین آن حضرت در طول حیات خویش برای حفظ وحدت جامعه اسلامی تلاش می‌کرد و حتی پس از رحلت پیامبر خاتم (ص) در حالی که خلافت حق مسلم علی (ع) به دلیل حفظ وحدت از حق خود چشم پوشیدند[۸].

سیره علمی امام علی

برخی از بحث‌های عقلی عمیق مانند ذات و صفات خداوند و حدوث و قدم، وحدت و کثرت و... برای اولین بار توسط امام علی (ع) مطرح شد و اتصال ایشان به منبع وحی موجب عرضه آموزه‌های بی‌نظیری به جهان فکر و اندیشه شد.

در کلام امام علی (ع) گستره عقل تعیین شد و فرمود: عقل در عین ناتوانی از وصول به کنه معرفت باری تعالی، یک حد واجب معرفت دارد که در آن مقدار نه تنها ممنوعیت نیست بلکه وجوب و لزوم تحقیق در کار است[۹].[۱۰].[۱۱]

سیره تبلیغی امام علی

سیره سیاسی امام علی

سیاست از نظر امیرالمؤمنین (ع) مبتنی بر اصول اخلاقی است هرچند به قیمت از بین رفتن خلافت و حکومت باشد. ایشان بر لزوم یک حکومت مقتدر تصریح کرده که وضع قانون با خداست. آن حضرت در هر حالی قائل به وحدت و اجرای عدالت بود و پایبند به اصولی بود که برای حکومت‌داری ترسیم کرده شده بود.

علی (ع) مردی است پایبند عدالت، مخالف تبعیض، رشوه، دروغ و فریب. علی (ع) در مسائل اصولی و آنچه مربوط به مقررات الهی و حقوق اجتماعی است بسیار صلابت داشت و انعطاف‌پذیری و مماشات در او راه نداشت، ولی در مسائل شخصی بسیار نرم، انعطاف‌پذیر، شوخ و خنده‌رو بود و تا جایی که به حد باطل نرسد، با مردم مزاح می‌کرد[۱۲]

امیرمؤمنان (ع) گذشته از آنکه زمامداران حکومت را به مهربانی با مردم دعوت و حقوق مردم را گوشزد می‌کردند، در سیره مدیریتی خود نیز الگویی از یک رهبر مردمی برای آیندگان به جا گذاشتند. امام علی (ع) با وجود بی‌نیازی از مشورت دیگران، با اطرافیان خود مشورت می‌کردند[۱۳].

سیره اقتصادی امام علی

سیره فرهنگی امام علی

سیره مدیریتی امام علی

سیره نظامی امام علی

سیره قضایی امام علی

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۲۵؛ محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۳۵ تا۶۳.
  2. «إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي وَ غَيْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِينِي‌»، نهج البلاغه، خطبه ۲۲؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۴؛ شیخ طوسی، الامالی، ص۱۶۹.
  3. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۲۴.
  4. رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص۱۴ ـ ۲۲.
  5. نهج البلاغه، حکمت ۱۰۹.
  6. رفیعی، علی، مقاله «سیره امام علی»، دانشنامه امام علی ج۱۰، ص۲۳ ـ ۲۶.
  7. «وَ اِجْعَلْ لِذَوِي اَلْحَاجَاتِ مِنْكَ قِسْماً تُفَرِّغُ لَهُمْ فِيهِ شَخْصَكَ»؛ نهج البلاغه، نامه ٥٣.
  8. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۶۳ تا۷۵.
  9. «لَمْ يُطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَى تَحْدِيدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ يَحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِهِ»؛ نهج البلاغه خطبه ۱ و ۴۵.
  10. ر.ک: مطهری مرتضی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، مجموعه آثار، ج ۶، ص۱۰۰۶.
  11. ر.ک: محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت صفحه ۳۵ ـ ۶۳.
  12. مطهری مرتضی، سیری در سیره نبوی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۱۷۶.
  13. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۶۳ ـ ۷۵.