بحث:بدعت در کلام اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

تقسیم بندی

  • بدعت را با دو معیار تقسیم کرده‌اند:
  1. هدایت و ضلالت: اگر بدعت در شمول حکم کلی رضایت خداوند جای گیرد، آن را "بدعت به هدایت" گویند. در برابر، اگر بدعت با امر خدا و رسول (ص) ناسازگار باشد و نکوهش و انکار شده باشد، "بدعت به ضلالت یا ضلال" است[۱۰].
  2. احکام خمسه فقهی:
    1. بدعت واجب: آن است که با قواعد ایجاب مطابق است و از مقوله واجب کفایی به شمار می‌آید؛ همانند نوآوری در علوم برای دفاع از دین.
    2. بدعت حرام: آن است که با قواعد تحریم مطابق است؛ مانند واجب شمردن چیزی در نماز که جزو آن نیست.
    3. بدعت مستحب: بدعتی است که با قواعد استحباب مطابق است؛ همانند بهره‌گیری از شیوه‌های نوین ارتباطات.
    4. بدعت مکروه: آن است که با قواعد عمل مکروه همراه است؛ مانند تزیین مسجد به نقوش.
    5. بدعت مباح: بدعتی است که قواعد اباحه بر آن منطبق است؛ مانند توسعه در نوع خوراک و پوشاک[۱۱][۱۲].

نظریه مشهور شیعه

بدعت در فرهنگ اصطلاحات علم کلام

حقیقت شرعیه یا متشرعه بودن بدعت

  • "بدعت" از واژه‌های شرعیه است نه متشرعه، یعنی از همان ابتدا در سخن پیامبر(ص) لفظ بدعت به همین معنای موجود استعمال شده است. در قرآن نیز اشتقاقات این اصطلاح به چشم می‌‌خورد.
  • این خود اهمیت موضوع را می‌‌رساند؛ زیرا گسترش فرهنگ بدعت در هر زمانی متدینان را به وادی تردید و تحیر می‌برد.
  • در قرآن آمده است: ﴿وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ[۱۹]. در این آیه، قرآن رهبانیّت مسیحیت را بدعت آنها دانسته که ریشه دینی ندارد.
  • قرآن کریم در آیات متعدد دیگری که بیشتر به اهل کتاب و به ویژه یهودیان ناظر است، به این رذیله اشاره و آن را مذمت کرده است.
  • در سخن پیامبر اکرم(ص) آمده است: "بدعت‌گزاران مخالفین امر خدا در کتاب او و رسولش هستند آنها کسانی‌اند که پیرو رأی و هواهای نفسانی خویش اند"[۲۰].
  • امام علی(ع) می‌‌فرماید: "هیچ بدعتی در دین ایجاد نمی‌شود، مگر آنکه سنتی نیکو ترک گردد"[۲۱][۲۲].

تعریف بدعت

علت بدعت

  • بدون تردید دین و مذهب از چنان نیرو و مقبولیتی بهره‌مند است که فطرت‌های سالم، آموزه‌های آن را می‌‌پذیرند. بر همین اساس، بسیاری از افراد برای قبولاندن اهداف خود، از توان و نیروی دین سوء استفاده می‌‌کنند و اعتقادات و خواسته‌های عموماً نفسانی خود را از کانال آیات و روایات و با استخدام آنها بیان می‌‌کنند. در حقیقت نکته‌ای را که جزء دین نیست، با استفاده از آموزه‌های دینی عرضه می‌‌کنند. از این منظر غیر حقیقت جایگزین حقیقت شده و بدعت صورت گرفته است.
  • امام علی(ع) بدعت را این‌گونه تشریح می‌‌کند: "کتاب خدا در آن احکام مورد مخالفت قرار می‌‌گیرد"[۲۴]؛ «وَ يَتَوَلَّى عَلَيْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَى غَيْرِ دِينِ اللَّهِ». بعد حضرت فلسفه مطلب را ذکر می‌‌کند: "پس، اگر باطل از امتزاج و آمیختگی با حق جدا باشد، مردم حق‌جو منحرف نمی‌شوند؛ چون اغلب مردم حق‌گرا هستند"[۲۵]. اهل بدعت حق را با باطل مخلوط و ممزوج می‌‌کنند. در این صورت، امر بر مردم مشتبه می‌‌شود و مردم، حق را با باطل اشتباه می‌‌گیرند و باطل را به تصور حق می‌‌پذیرند؛ در حالی که اگر باطل از حق جدا شود و با آن در نیامیزد، حق مخفی نمی‌ماند و از آنجا که اکثر مردم طالب حق هستند، نه طالب باطل؛ مردم مشتری حق می‌‌شوند و از باطل روی بر می‌‌گردانند و بدعت از رونق می‌‌افتد: "اگر حق از پوشش باطل جدا شد و آزاد گردید، زبان بدخواهان از آن قطع می‌‌گردد"[۲۶]؛ "ولیکن از حق قسمتی و از باطل قسمتی گرفته و مخلوط می‌‌شوند" [۲۷] دستاورد این مخلوط، آموزه‌های انحرافی است که به مردم تحویل می‌‌گردد. "در اینجاست که شیطان بر دوستان خودش مسلط می‌‌شود..."[۲۸]؛ یعنی ابزار شیطان باطلی است که لباس حق بر آن پوشیده شده است[۲۹][۳۰].

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مجمع البحرین‌، ۱/ ۱۶۴.
  2. بحارالانوار، ۷۱/ ۲۰۲ و ۲۰۳.
  3. الموافقات‌، ۲/ ۴۱۴- ۴۱۰.
  4. فرهنگ شیعه، ص ۱۵۳.
  5. میزان الحکمة، ۱/ ۲۳۶.
  6. الاعتصام‌، ۱/ ۳۷ و ۴۰.
  7. فرهنگ شیعه، ص ۱۵۴.
  8. ﴿ ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِم بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الإِنجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاء رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ؛ سوره حدید، آیه ۲۷.
  9. فرهنگ شیعه، ص ۱۵۴.
  10. النهایة، ۱/ ۱۰۶ و ۱۰۷.
  11. تهذیب الاسماء و اللغات‌، ۱/ ۲۲.
  12. فرهنگ شیعه، ص ۱۵۴.
  13. مصنفات شیخ مفید، ۱۳/ ۱۸۸.
  14. مرءاة العقول‌، ۱/ ۱۹۳.
  15. کشف الارتیاب‌، ۲/ ۷۰- ۶۶.
  16. صحیح بخاری‌، ۲/ ۲۵۱.
  17. فرهنگ شیعه، ص ۱۵۴-۱۵۵.
  18. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۵۱.
  19. «و در دل پیروان او مهر و بخشایشی نهادیم و ما رها کردن این جهان را که از خود درآوردند بر آنان مقرّر نداشتیم» سوره حدید، آیه ۲۷.
  20. «أَهْلُ الْبِدْعَةِ فَالْمُخَالِفُونَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ لِكِتَابِهِ وَ لِرَسُولِهِ الْعَامِلُونَ بِرَأْيِهِمْ وَ أَهْوَائِهِمْ»؛ متقی هندی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج۱۶، ص۱۸۴، ش۴۴۲۱۶.
  21. «وَ مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلَّا تُرِكَ بِهَا سُنَّةٌ...»؛ نهج‌البلاغه، خطبه ۱۴۵.
  22. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۵۲.
  23. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۵۲.
  24. «يُخَالَفُ فِيهَا كِتَابُ اللَّهِ»
  25. «فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ».
  26. «وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِينَ».
  27. «وَ لَكِنْ يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ».
  28. «فَهُنَالِكَ يَسْتَوْلِي الشَّيْطَانُ عَلَى أَوْلِيَائِهِ وَ يَنْجُو الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنى‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۵۰.
  29. مطهری، حق و باطل به ضمیمه احیای تشکر اسلامی، ص۶۰ - ۵۷.
  30. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۵۳.
بازگشت به صفحهٔ «بدعت در کلام اسلامی».