اطاعت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۲۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اطاعت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

واژه‌شناسی لغوی

اطاعت در اصطلاح

اطاعت خدا

توحید در اطاعت

اطاعت پیامبر

اطاعت پیامبر خاتم

اطاعت از اهل بیت

اطاعت از اولی الامر (اطاعت امام)

اطاعت از حاکم

اطاعت از حاکم جائر

اطاعت از ولی فقیه

مقام افتراض طاعت

بیعت اطاعت

مقام مطیعان

اقسام اطاعت

اطاعت تکوینی

اطاعت تشریعی

آثار اطاعت از خدا و رسول

اطاعت در کتاب اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت

“الاطاعة”، مصدر فعل “اطاع”[۷]، در لغت به معنای فرمان‌برداری، فرمان بردن، طاعت، فرمان‌بری، انقیاد، تسلیم‌شدگی، فروتنی و تواضع است[۸]. فراهیدی در کتاب العین، اطاعت را انقیاد ترجمه کرده است[۹]. از نظر اصطلاح، میان اصولیین در تعریف اطاعت اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی از علمای علم اصول معتقدند اطاعت با پیروی از اراده و خواست دیگری تحقق می‌یابد؛ اگرچه آمر خواستِ خود را به صورت لفظی یا کتبی ابراز نکرده باشد. تنها کافی است که از موقعیت و جایگاه ولایت و سیادت، طلب نفسی داشته باشد و مکلف نیز آن را بداند. برخی از فقها همچون شیخ انصاری خطاب را در تحقق اطاعت شرط می‌دانند. ایشان می‌نویسد: “اطاعت و معصیت عبارت است از موافقت و مخالفت با خطاب‌های تفصیلی”[۱۰]. با توجه به دو دسته از تعاریف یادشده، در بحث فعلی ما اطاعت عام است و شامل خطاب تفصیلی و جز آن می‌شود. به طور کلی، در اطاعت معنای سرپیچی و نافرمانی نکردن لحاظ شده است. بنابراین در مجموع اطاعت یعنی “پیروی و موافقت با اراده و یا خطاب دیگری در مقام عمل، از روی آگاهی و اراده نه به گونۀ ابزاری و اجباری”[۱۱]. فقهای اهل سنت اطاعت از حاکم را شامل پرداخت دیون و حقوقی که شهروندان باید به دولت بپردازند نظیر مالیات و زکات نیز دانسته‌اند. آنها در مفهوم نافرمانی و خروج علیه حاکم گفته‌اند: “مخالفت با امام و اقدام جهت خلع وی و یا امتناع از پرداخت حقوق واجبی همچون پرداخت زکات و... است که باید به وی پرداخت شود...”[۱۲]. بنابراین کسی که از پرداخت حقوق خود به دولت خودداری کند، در برابر آن عصیان و نافرمانی کرده است. بنابراین از دیدگاه آنها نیز اطاعت اعم از خطابات تفصیلیه و غیر آن است[۱۳].

اطاعت‌های نامشروع

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. مقاییس‌اللغه، ج۳، ص۴۳۱؛ المصباح، ج۲، ص۳۸۰، «طوع».
  2. مفردات، ص‌۵۲۹؛ التحقیق، ج‌۷، ص‌۱۳۸، «طوع».
  3. التحقیق، ج‌۱، ص‌۳۷۷، «تبع».
  4. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، مقاله «اطاعت»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵.
  5. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۸۲.
  6. جعفرپیشه‌ فرد، مصطفی، دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۳، ص ۵۲۷ - ۵۳۵
  7. ر.ک: اسماعیل بن عباد (صاحب بن عباد)، المحیط فی اللغة، ج۲، ص۱۲۰.
  8. ر.ک: علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه، زیر نظر محمد معین و سیدجعفر شهیدی، ج۲، ص۲۴۳۷-۲۴۳۸؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ج۱، ص۲۹۶.
  9. ر.ک: خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۲، ص۲۰۹.
  10. فإنّ الإطاعة و المعصية عبارة عن موافقة الخطابات التفصيليّة و مخالفتها (شیخ مرتضی انصاری، فرائد الاصول، الجزء الاول، ص۴۲).
  11. محمدمهدی آصفی، مبانی نظری حکومت اسلامی (بررسی فقهی تطبیقی)، ترجمه محمد سپهری، ص۲۳۷.
  12. ... و الخروج المقصود هو مخالفة الإمام و العمل لخلعه أو الامتناع عما وجب على الخارجين من حقوق... فمن امتنع عن أداء الزكاة فقد امتنع عن حق وجب عليه، و من امتنع عن تنفيذ حكم متعلق بحق الله كحد الزنا، أو متعلق بحق الأفراد كالقصاص، فقد امتنع عن حق وجب عليه، و من امتنع عن طاعة الإمام فقد امتنع عن الحق الذي وجب عليه، و هكذا. (عبدالقادر عودة، التشریع الجنائی الإسلامی مقارناً بالقانون الوضعی، ج۲، «کتب السیاسة والقضاء»، ص۲۶۲).
  13. میرعلی، محمد علی، اطاعت از حاکم جائر در نظام امامت و خلافت، ص ۳۶.