آثار باستانی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

به مجموعه‌ای از اشیا، دست‌سازها، مکان‌ها، بناها و کتیبه‌هایی که‌ از پیشینیان برجای مانده و از فرهنگ و تمدّن آنها، یارخ‌دادهای تاریخ بشری حکایت دارد، "آثار باستانی" گفته‌ می‌شود. واژه آثار در آیه ﴿كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ[۱] به همین معنا آمده است. موضوع بحث در این مقاله، آثاری است که از پیشینیان برجای مانده و قرآن کریم با این ویژگی به آنها اشاره دارد؛ بنابراین، آثاری مانند کشتی نوح ﴿وَيَصْنَعُ الْفُلْكَ وَكُلَّمَا مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْهُ قَالَ إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ[۲]، ﴿وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ وَيَا سَمَاءُ أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاءُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ[۳]، سکّه اصحاب کهف ﴿وَكَذَلِكَ بَعَثْنَاهُمْ لِيَتَسَاءَلُوا بَيْنَهُمْ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هَذِهِ إِلَى الْمَدِينَةِ فَلْيَنْظُرْ أَيُّهَا أَزْكَى طَعَامًا فَلْيَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَلْيَتَلَطَّفْ وَلَا يُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَدًا[۴]، سدّ ذوالقرنین ﴿قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ فَهَلْ نَجْعَلُ لَكَ خَرْجًا عَلَى أَنْ تَجْعَلَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُمْ سَدًّا[۵] و... که از آثار پیشینیان است و قرآن، بدون توجّه به پیشینه از آنها یاد کرده، گرچه امروزه از آثار باستانی به شمار می‌آیند، از موضوع بحث خارجند.

قرآن کریم موارد قابل توجّهی از آثار باستانی مانند تابوت بنی‌اسرائیل ﴿وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۶] را ضمن سرگذشت اقوام گذشته، و برخی موارد مانند مقام ابراهیم ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ[۷] را به صورت مستقل بیان کرده است.[۸]

تفکر در آثار باستانی

خداوند در آیاتی چند از مردم خواسته است که برای نگریستن در سرگذشت پیشینیان، به سیر و سیاحت بپردازند و آثار برجای مانده از آنان را از نزدیک مشاهده کنند. این درخواست گاهی به صورت امر: ﴿قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ[۹] و گاهی به صورت استفهام توبیخی آمده است: ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۱۰] قرآن، کسانی را که از کنار خرابه‌های برجای مانده از پیشینیان که حکایت‌گر وقوع عذاب الهی بر آنان است، بدون تفکّر می‌گذرند، نکوهیده: ﴿وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ[۱۱]، ﴿وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۱۲] چنان‌که درباره آثار برجای مانده از قوم لوط چنین آورده‌است: ﴿وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا[۱۳].[۱۴]

هدف قرآن از ذکر آثار باستانی

عبرت

عبرت‌گیری، مهم‌ترین هدفی است که قرآن کریم از یاد کرد سرگذشت امّت‌های پیشین و آثار برجای مانده از آنان پی می‌گیرد؛ از این رو از آثار باستانی با عنوان "آیه" (نشانه) یا "آیه بیّنه" (نشانه‌ای روشن) یاد کرده است.

قرآن، خانه‌های خالی برجای مانده از قوم ثمود را "آیه": ﴿فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ[۱۵] و ویرانه‌های برجای مانده از قوم لوط پس از نزول عذاب‌الهی را "آیه بیّنه" دانسته است: ﴿إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هَذِهِ الْقَرْيَةِ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ[۱۶]، ﴿وَلَقَدْ تَرَكْنَا مِنْهَا آيَةً بَيِّنَةً لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ[۱۷] پندآموزی از آثار برجای مانده از پیشینیان بر این اصل مبتنی است که قرآن‌کریم بر دگرگون ناپذیری سنّت‌های الهی درباره امّت‌های گذشته و حال تأکید دارد: ﴿فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا[۱۸] از این رو همگان را به پرهیز از اسباب نگون‌سازی برخی از امّت‌های گذشته و به کارگرفتن عوامل نیک‌بختی آنان برای رستگاری فراخوانده است؛ به ویژه در برخی از آیات براین نکته پای فشرده که پیشینیان، دارای نفر و قدرت بیش‌تری بوده‌اند: ﴿أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ[۱۹]، ﴿وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ[۲۰].[۲۱]

بزرگ داشت

قرآن از وجود "آیات بیّنات" (نشانه‌های روشن) و "مقام ابراهیم" در مکّه که از دوران حضرت ابراهیم(ع) بر جای مانده، یاد کرده است: ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ[۲۲] و پیدا است که هدف از ذکر آن، بزرگ‌داشت و تجلیل ابراهیم(ع) است؛ چرا که مسلمانان، هنگام حج یا بازدید از مکّه، به نشانه‌های برجای مانده از دوران ابراهیم چون کعبه، صفا و مروه، حجر اسماعیل، چاه زمزم و مقام ابراهیم برخورد کرده، به عظمت جای‌گاه حضرت پی می‌برند.[۲۳]

نمونه‌هایی از آثار باستانی در قرآن

کعبه

یکی از نام‌های کعبه، "بیت العتیق" است: ﴿ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ[۲۴] درباره علّت وصف کعبه به عتیق، وجوهی گفته شده است[۲۵] برخی می‌گویند: از آن جهت که بنایی بس کهن و باستانی است، به آن "بیت العتیق" گفته شده؛ زیرا کعبه، نخستین بنای ساخته شده در زمین برای پرستش خداوند است: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ[۲۶] از این‌رو می‌توان گفت: کعبه کهن‌ترین اثرباستانی به شمار می‌رود که قرآن از آن نام برده است.[۲۷]

آیات بینات و مقام ابراهیم

خداوند در خانه خود، نشانه‌هایی روشن و مقام ابراهیم را برجای گذاشته است: ﴿فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا [۲۸] مقصود از آیات روشن، آثار برجای مانده از ابراهیم(ع) در کنار کعبه و تاریخ مجسّمی از اعصار گذشته و روشن‌گر خاطره‌های جاویدان پیشین، چون زمزم، صفا، مروه، رکن، حطیم، حجرالاسود، و حجر اسماعیل است.[۲۹] در بین این نشانه‌ها، از مقام ابراهیم جداگانه یاد کرده؛ زیرا سنگی‌است که ابراهیم هنگام ساختن کعبه بر روی آن می‌ایستاده و اثر گام‌هایش بر روی آن باقی مانده است.[۳۰].[۳۱]

تابوت بنی اسراییل

تابوت، صندوقی بود که موسی(ع) در واپسین روزهای عمر خود، الواح تورات را که احکام خدا در آن نوشته شده بود، به ضمیمه عصا و لباس خود و لباس هارون و یادگارهای دیگر در آن نهاد [۳۲] و به وصیّش "یوشع بن‌ نون" سپرد. این یادگار، سالیان سال با کمال احترام در میان بنی‌اسرائیل نگاه‌داری می‌شد تا آن‌که دشمنان، آن را از ایشان گرفتند؛ امّا یکی از پیامبران بنی‌اسرائیل به نام "اشموئیل" برای اثبات مدّعای خود مبنی بر شایستگی طالوت برای زمام‌داری بنی‌اسرائیل، این صندوق را بار دیگر به آنها نشان داد و گفت: نشان لیاقت طالوت آن است که فرشتگان آن تابوت را برای آنان خواهند آورد: ﴿وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ[۳۳].[۳۴] این امر نشان می‌دهد که تابوت، با آثار برجای مانده از آل‌موسی و هارون تا این زمان هم‌چنان باقی بوده است.[۳۵]

بدن فرعون

فرعون به رغم آن‌که تا واپسین لحظه، از عناد و لجاجت در برابر موسی و آیین او دست نکشید، هنگام غرق شدن، از ایمان خود خبر داد؛ امّا به او خطاب شد که ایمان تو اکنون سودی نمی‌بخشد: ﴿آلْآنَ وَقَدْ عَصَيْتَ قَبْلُ وَكُنْتَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ[۳۶] آن‌گاه خداوند خطاب به فرعون فرمود: ما بدن تو را پس از غرق شدن از آب بیرون می‌افکنیم تا بماند و عبرت آیندگان شود: ﴿فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ عَنْ آيَاتِنَا لَغَافِلُونَ[۳۷] طبق وعده الهی، بدن فرعون به صورت اثری باستانی و عبرت‌انگیز باقی ماند و هم‌اکنون در موزه مصر نگه‌داری می‌شود. [۳۸].[۳۹]

بقایای آبادی ها

قرآن خرابه‌های شهرهای قوم لوط، عاد و ثمود را نشانه‌های برجای مانده از آنان دانسته و چون این نشانه‌ها در روزگار نزول آیات در دسترس مردم بوده، از آنها خواسته است تا از سرگذشت این اقوام درس بگیرند. بر پایه روایتی، امام علی(ع) در عبور از آثار بر جای مانده از کسرا در مدائن به یکی از همراهانش که برای بی اعتباری دنیا شعری خوانده بود فرمود: "چرا این آیه را نخواندی؟ ﴿ كَمْ تَرَكُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاء وَالأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنظَرِينَ [۴۰].[۴۱].[۴۲]

بقایای آبادی قوم لوط

خداوند بر اثر گناهان پی در پی و زشت قوم لوط، از آسمان بر آنان سنگ فرود آورد ﴿لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِينٍ[۴۳] و دیار آنان را درهم کوبید: ﴿فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ[۴۴] با این حال، برای عبرت دیگران، گوشه‌هایی از ویرانه‌های آن را باقی گذاشت: ﴿وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ[۴۵] از این رو، به شهر قوم لوط از آن جهت که بر اثر عذاب الهی زیر و رو شده، ﴿الْمُؤْتَفِكَاتِ گفته شده است: ﴿وَالْمُؤْتَفِكَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُمْ[۴۶].[۴۷] از برخی آیات قرآن برمی‌آید که این ویرانه‌ها تا عصر پیامبر اکرم(ص) وجود داشته و اهل مکّه در مسیر رفت و آمد خود به شام، از کنار آن عبور می‌کرده‌اند: ﴿وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ[۴۸]، ﴿وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۴۹].[۵۰].[۵۱]

ویرانه‌های قوم عاد

قوم عاد، خانه‌های خود را بسیار باشکوه می‌ساختند؛ به‌گونه‌ای که در روزگار خود مانند نداشت: ﴿إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ[۵۲]، ﴿الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ[۵۳] امّا بر اثر سرپیچی از دعوت هود(ع) کیفر الهی بر آنان فرود آمد و فقط ویرانه‌ای از خانه‌هایشان برجای ماند: ﴿تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ[۵۴] از آیه ﴿وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ[۵۵] برمی‌آید که ویرانه‌های قوم عاد در مسیر تبوک بوده و تا عصر پیامبراکرم(ص) وجود داشته است.[۵۶].[۵۷]

ویرانه‌های قوم ثمود

ثمود، خانه‌های خود را از سنگ و در میان کوه می‌ساختند: ﴿وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ[۵۸] امّا آن‌گاه که بر اثر سرپیچی از دعوت صالح(ع) عذاب الهی فرود آمد، همین خانه‌های بس مستحکم نتوانست آنان را محافظت کند و به ویرانه‌ای تبدیل شد: ﴿فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ[۵۹] برخی مفسّران با استناد به این که ﴿تِلْكَ به مکانی اشاره دارد که در دسترس بوده، گفته‌اند: ویرانه خانه‌های قوم ثمود تا عصر پیامبر(ص) باقی بوده است.[۶۰] افزون بر آیه ﴿وَعَادًا وَثَمُودَ وَقَدْ تَبَيَّنَ لَكُمْ مِنْ مَسَاكِنِهِمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَكَانُوا مُسْتَبْصِرِينَ[۶۱] که با صراحت بر این مدّعا دلالت دارد، شواهد تاریخی نیز نشان می‌دهد که مردم مکّه هنگام سفر تجارتی به شام، از کنار سرزمین حجر که ویرانه‌های قوم ثمود در آن قرار داشت، عبور می‌کردند.[۶۲].[۶۳]

منابع

پانویس

  1. « آنها از ایشان در زمین توانمندتر و پراثرتر بودند » سوره غافر، آیه ۲۱.
  2. «و (نوح) کشتی را می‌ساخت و هر بار که سرکردگانی از قومش بر او می‌گذشتند او را به ریشخند می‌گرفتند؛ (نوح می) گفت: اگر ما را ریشخند کنید ما نیز شما را همانند ریشخندی که می‌کنید ریشخند خواهیم کرد» سوره هود، آیه ۳۸.
  3. «و گفته شد: ای زمین آبت را فرو خور و ای آسمان (از باریدن) باز ایست! و آب فرو کشید و کار به پایان رسید و (کشتی) بر (کوه) جودی راست ایستاد و گفته شد: نابود باد گروه ستمکاران!» سوره هود، آیه ۴۴.
  4. «و بدین‌گونه ما آنان را (از خواب) برانگیختیم تا از هم باز پرسند؛ یکی از آنان گفت: چقدر درنگ داشته‌اید؟ گفتند: یک روز یا پاره‌ای از یک روز درنگ داشته‌ایم؛ گفتند: پروردگارتان از اندازه درنگی که داشته‌اید آگاه‌تر است؛ اکنون از خویش یک تن را با این درهمتان به شهر گسیل دارید که بنگرد کدام خوراک پاکیزه‌تر است تا برایتان از آن رزقی آورد و باید نرمی کند و کسی را از (بودن) شما نیاگاهاند» سوره کهف، آیه ۱۹.
  5. «گفتند: ای ذو القرنین! در این سرزمین، یأجوج و مأجوج تبهکاری می‌ورزند، آیا می‌خواهی برای تو هزینه‌ای بنهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟» سوره کهف، آیه ۹۴.
  6. «و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازمانده‌ای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهاده‌اند و فرشتگان آن را حمل می‌کنند، بی‌گمان در آن برای شما اگر» سوره بقره، آیه ۲۴۸.
  7. «در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  8. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  9. «بگو: در زمین سیر کنید سپس بنگرید که سرانجام دروغ‌انگاران چگونه بوده است» سوره انعام، آیه ۱۱.
  10. «آیا در زمین نگشته‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ آنان که بیشتر و توانمندتر از اینان بودند و بر زمین آثار فراوان‌تری داشتند اما دستاوردهای آنان به کارشان نیامد» سوره غافر، آیه ۸۲.
  11. «و شما پگاهان بر (ویرانه‌های) آنها می‌گذرید» سوره صافات، آیه ۱۳۷.
  12. «و (نیز) شباهنگام؛ پس آیا نمی‌اندیشید؟» سوره صافات، آیه ۱۳۸.
  13. «و بی‌گمان به شهری در آمده‌اند که باران عذاب بر آن بارانده بودند پس آیا آن را نمی‌دیدند؟ بلکه به زنده شدنی (در رستخیز) امید نداشتند» سوره فرقان، آیه ۴۰.
  14. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  15. «و این خانه‌های (فرو ریخته و) خالی آنهاست برای ستمی که روا داشتند؛ بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای گروهی که دانایند» سوره نمل، آیه ۵۲.
  16. «ما بر مردم این شهر برای آن بزهکاری که می‌کردند عذابی از آسمان فرو می‌آوریم» سوره عنکبوت، آیه ۳۴.
  17. «و به یقین از آن، نشانه‌ای روشن برای گروهی که خرد می‌ورزند باز نهادیم» سوره عنکبوت، آیه ۳۵.
  18. « هرگز برای سنت خداوند دگرگونی نخواهی یافت » سوره فاطر، آیه ۴۳.
  19. «آیا در زمین نگشته‌اند تا بنگرند سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ آنان که بیشتر و توانمندتر از اینان بودند و بر زمین آثار فراوان‌تری داشتند اما دستاوردهای آنان به کارشان نیامد» سوره غافر، آیه ۸۲.
  20. «و آنان که پیش از ایشان بودند (پیامبران را) دروغگو شمردند و اینان به ده یک آنچه به آنان داده بودیم دست نیافتند و پیامبران مرا دروغگو شمردند پس (بنگر) کیفر من چگونه بود» سوره سبأ، آیه ۴۵.
  21. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  22. «در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است و حجّ این خانه برای خداوند بر عهده مردمی است که بدان راهی توانند جست؛ و هر که انکار کند (بداند که) بی‌گمان خداوند از جهانیان بی‌نیاز است» سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  23. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  24. «سپس باید آلایش‌های خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
  25. مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۱۳۰.
  26. «بی‌گمان نخستین خانه‌ای که برای (عبادت) مردم (بنا) نهاده شد همان است که در مکّه است، خجسته و رهنمون برای جهانیان» سوره آل عمران، آیه ۹۶.
  27. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  28. «در آن نشانه‌هایی روشن (چون) مقام ابراهیم وجود دارد و هر که در آن در آید در امان است » سوره آل عمران، آیه ۹۷.
  29. مجمع البیان، ج ۲، ص ۷۹۸؛ نمونه، ج ۳، ص ۱۵.
  30. کشف‌الاسرار، ج ۲، ص ۲۱۶.
  31. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  32. مجمع‌ البیان، ج۲، ص۶۱۴؛ ابن‌کثیر، ج ۱، ص ۳۰۹.
  33. «و پیامبرشان به آنان گفت: نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد که در آن آرامشی از سوی پروردگارتان (نهفته) است و (نیز) بازمانده‌ای از آنچه از خاندان موسی و هارون بر جای نهاده‌اند و فرشتگان آن را حمل می‌کنند، بی‌گمان در آن برای شما اگر» سوره بقره، آیه ۲۴۸.
  34. مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۶۱۴؛ نمونه، ج ۲، ص ۲۴۰ و ۲۴۱.
  35. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  36. «آیا اکنون؟ در حالی که پیش از این نافرمانی کردی و از تبهکاران بودی؟» سوره یونس، آیه ۹۱.
  37. «بنابراین امروز تو را با کالبد بی‌جانت بر ساحل می‌افکنیم تا برای آیندگانت نشانه‌ای باشی و بی‌گمان بسیاری از مردم از نشانه‌های ما غافلند» سوره یونس، آیه ۹۲.
  38. نمونه، ج ۸، ص ۳۷۸؛ المنیر، ج ۱۱، ص ۲۶۰.
  39. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  40. «چه بسیار بوستان‌ها و چشمه‌ها که از خود باز نهادند و کشتزارها و کاخ‌هایی ارزشمند را، و شادخواری‌یی که در آن شادمان بودند. بدین‌گونه بود و آنها را به قومی دیگر به ارث وا نهادیم. آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۵-۲۹.
  41. العترة و القرآن، ص ۶۰؛ کنز الفوائد، ص ۱۴۵.
  42. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  43. «تا بر آنان سنگ‌هایی از گل بباریم» سوره ذاریات، آیه ۳۳.
  44. «آنگاه آن شهر را زیر و زبر ساختیم و آنان را با گلسنگ سنگباران کردیم» سوره حجر، آیه ۷۴.
  45. «و در آن نشانه‌ای برای آنان که از عذاب دردناک می‌هراسند وانهادیم» سوره ذاریات، آیه ۳۷.
  46. «پیامبرانشان برای آنها برهان‌ها آوردند» سوره توبه، آیه ۷۰.
  47. لسان العرب، ج ۱، ص ۱۶۶ «اَفک»؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۱۲۳۵، «افک».
  48. «و شما پگاهان بر (ویرانه‌های) آنها می‌گذرید» سوره صافات، آیه ۱۳۷.
  49. «و (نیز) شباهنگام؛ پس آیا نمی‌اندیشید؟» سوره صافات، آیه ۱۳۸.
  50. مجمع‌البیان، ج ۸، ص ۷۱۵.
  51. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  52. «با (مردم شهر) «ارم» که دارای ستون‌های بزرگ بود،» سوره فجر، آیه ۷.
  53. «که مانند آن در میان شهرها نیافریده‌اند؛» سوره فجر، آیه ۸.
  54. «که به فرمان پروردگارش همه چیز را از میان برمی‌دارد، آنگاه چنان شدند که جز خانه‌هاشان چیزی دیده نمی‌شد، بدین‌گونه بزهکاران را کیفر می‌دهیم» سوره احقاف، آیه ۲۵.
  55. «و عاد و ثمود را (نیز عذاب کردیم) و بی‌گمان این از (آثار) زیستگاه‌هایشان برای شما پدیدار است. و شیطان کردارهایشان را در چشم آنان آراست بنابراین آنها را از راه (حقّ) باز داشت با آنکه بینادل بودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۸.
  56. التحریر و التنویر، ج ۲۰، ص ۲۴۸.
  57. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.
  58. «و با قوم ثمود که در آن دره، خرسنگ (ها) را می‌شکافتند» سوره فجر، آیه ۹.
  59. «و این خانه‌های (فرو ریخته و) خالی آنهاست برای ستمی که روا داشتند؛ بی‌گمان در این، نشانه‌ای است برای گروهی که دانایند» سوره نمل، آیه ۵۲.
  60. نمونه، ج ۱۶، ص ۱۲۸.
  61. «و عاد و ثمود را (نیز عذاب کردیم) و بی‌گمان این از (آثار) زیستگاه‌هایشان برای شما پدیدار است. و شیطان کردارهایشان را در چشم آنان آراست بنابراین آنها را از راه (حقّ) باز داشت با آنکه بینادل بودند» سوره عنکبوت، آیه ۳۸.
  62. نمونه، ج ۱۶، ص ۲۷۰.
  63. نصیری، علی، مقاله «آثار باستانی»، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱.