بحث:زمین در قرآن
ارض
﴿وَإِنْ كَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا...﴾[۱]. ﴿وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا﴾[۲]. مشهور این است: آیات فوق در مورد اهل «مکه» نازل شده است که تصمیم گرفتند پیامبر(ص) را از مکه بیرون کنند و بعداً این تصمیم، فسخ و مبدل به تصمیم بر اعدام پیامبر(ص) در مکه گردید و به دنبال آن خانه پیامبر(ص) را از هر سو محاصره کردند اما همان گونه که میدانیم، پیامبر(ص) از این حلقه محاصره به طرز اعجاز آمیزی بیرون آمده به سوی مدینه حرکت کرد و سرآغاز هجرت گردید.
ولی بعضی گفتهاند: «این آیات، در رابطه با پیشنهاد یهود «مدینه» نازل شده است که: برای خارج کردن پیامبر(ص) از مدینه به خدمتش رسیده گفتند این سرزمین، سرزمین انبیا نیست، سرزمین پیامبران شام است اگر میخواهی دعوتت پیشرفت کند باید به آنجا بروی! اما با توجه به این که: این سوره «مکی» است، تناسبی با این شأن نزول ندارد، به علاوه، جملههای آیات فوق چنان که خواهیم دید نیز، متناسب با محتوای این شأن نزول نیست»[۳]. آیات قرآن را مشرکان مکه لجوجانه رد کردند و گفتند: ای محمد ما به تو ایمان نمیآوریم مگر آنکه زمین را بشکافی و از زمین مکه برای ما چشمهای جاری سازی. در روایت اسلامی آمده است که آنها از پیامبر خواستند: «نهرهای آب، همچون نهرهای شام و عراق در این سرزمین خشک و بیآب جاری سازد»[۴].
چکیده
این درخواستها بهانهجویی بود و از آنجا که مکه سرزمین خشک و سوزانی بود هدفی جز عناد با پیامبر نداشتند. محلی که کفار این درخواست را کردند چنانکه ذکر شد شهر «مکه» بود.[۵]
ارض
﴿وَقُلْنَا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ اسْكُنُوا الْأَرْضَ﴾[۶]. برای رسیدن به هدف، بهتر آن است که سخن کوتاه کنیم و به اصل موضوع بپردازیم.
منظور از ارض در این آیه کدام سرزمین است؟
در مبارزه حضرت موسی با فرعون و فرعونیان به اینجا میرسیم که آنان از دریا عبور کردند و دشمنان آنها غرق در امواج خروشان دریا شدند. «خداوند به بنی اسرائیل دستور داد: اکنون که بر دشمن پیروز شدید در ارض معهود سکونت جوئید. آیا منظور سرزمین مصر است (همین کلمه در آیه قبل که میگوید فرعون میخواست آنها را از سرزمین بیرون کند به همین معنی آمده و آیات دیگر قرآن نیز میگوید که بنی اسرائیل وارث فرعونیان شدند). یا این که اشاره به سرزمین مقدس فلسطین است؛ زیرا بنی اسرائیل بعد از این ماجرا به سرزمین فلسطین رفتند و مأمور شدند که در آن وارد شوند ولی ما بعید نمیدانیم که هر دو سرزمین منظور بوده باشد زیرا بنی اسرائیل به شهادت آیات قرآن، وارث زمینهای فرعونیان شدند و هم مالک سرزمین فلسطین»[۷]. به نظر نگارنده بنی اسرائیل وارد فلسطین شدند و حکم اسکان در این سرزمین صراحت دارد فلذا در این مقطع؛ «ارض» میتواند تنها «فلسطین» را مقصد نهایی خود قرار دهد.[۸]
ارض
﴿إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فِي الْأَرْضِ وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا﴾[۹]. در آیه ۸۳ خداوند به پیامبر میفرماید که از تو درباره ذوالقرنین میپرسند. این سوال سومین سوال گروهی از قریش میباشد. آیه ۸۴ جواب سوال است. میفرماید: ما در روی زمین او را حکومت بخشیدیم. واضح است که ارض در این جا مطلق زمین نمیباشد؛ چراکه ذوالقرنین به تمامی کره خاکی حاکمیت نداشته است. پس ارض در اینجا محدوده ایی را شامل میشود که در تصرف ذوالقرنین بوده است. ایران در دوران سلطنت کوروش از سمت جنوب به بحر عمان، خلیج فارس و شبه جزیره عربستان؛ از سمت شمال به دریای خزر، قفقاز و رود سیحون؛ از مشرق به رود سند و از سمت مغرب به دار دانل (هلسپونت) ختم میشد.[۱۰]
ارض
﴿قَالَ أَجِئْتَنَا لِتُخْرِجَنَا مِنْ أَرْضِنَا بِسِحْرِكَ يَا مُوسَى﴾[۱۱].
﴿قَالُوا إِنْ هَذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَنْ يُخْرِجَاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ...﴾[۱۲].
﴿يُرِيدُ أَنْ يُخْرِجَكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ﴾[۱۳].
هارون و موسی به سحر و جادو متهم شدهاند. فرعون برای اینکه از احساسات میهن پرستی سو استفاده کند میگوید: هارون و موسی؛ شما قبطیان را از سرزمینتان بیرون خواهند کرد. کاملاً مشخص است که «ارض» در این سه آیه «سرزمین مصر» را شامل میشود.[۱۴]
ارض
﴿قَالُوا يَا ذَا الْقَرْنَيْنِ إِنَّ يَأْجُوجَ وَمَأْجُوجَ مُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ﴾[۱۵].
آشنایی با یأجوج و مأجوج
اگر با یأجوج و مأجوج آشنایی پیدا کنیم به مکانی که آنها فساد کردهاند به راحتی پی خواهیم برد: «در دو سوره، از سورههای قرآن کریم، از این اقوام یاد شده است و گرچه این دو واژه، عبری به نظر میرسند، اما عبری نیستند زیرا در زبان یونانی، «گاگ»» Gog و «ماگاگ» Magog گفته میشود و در ترجمه سبغینی تورات نیز به همین شکل وارد شده، و در اروپا با نام «سیت»» Seyth یا «اسکیت»، شناخته شدهاند. این اقوام «یأجوج» و «مأجوج»، دو قوم، از اقوام وحشی بیابان بودهاند که در شمال غربی دریای مازندران میزیسته، و مردمی بیباک، بودهاند، که از راه داغستان و «آلان» (اران = جمهوری آذربایجان کنونی) و گاه از شمال خراسان میتاخته و اگر مانعی در راه خود نمیدیدهاند، تا ارمنستان و شام و آسیای کوچک پیش میرفته و چپاول میکردهاند. بخشی از این قبائل در روزگاران اخیر، در اروپا«میگر» و در آسیا «تاتار» نامیده شدهاند و تردید نیست که شاخهای از این قبائل در ۶۰۰ پیش از میلاد، در سواحل دریای سیاه پراکنده شده و از راه کوههای قفقاز به آسیای غربی تاختهاند و مسلم است که مردم کوهستان، از غارتگری آنان، به «ذوالقرنین» (کوروش) شکایت بردهاند، و کوروش برای جلوگیری از حملات آنان سد معروف را بنا نهاده است. (برای توضیح بیشتر، رجوع شود به «ذوالقرنین»). اما در روزگاران قدیم که تاریخ مانند امروزه، جمله تحقیقی و عالمانه نداشته است، درباره یأجوج و مأجوج، افسانههای بسیار رواج داشته و مردم و حتی نویسندگانی آنان را موجوداتی عجیب الخلقه پنداشتهاند»[۱۶]. مرکز طغیان یأجوج و مأجوج در «شمال غربی ایران و غرب دریای خزر در قفقاز» بوده است. ارض مندرج در این آیه به این محدوده جغرافیایی دست گذاشته است که ما آن را روشن ساختیم.[۱۷]
ارض
﴿وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ﴾[۱۸]. اینکه ارض در این آیه کجاست با بازخوانی مطالب چندی قابل شناسایی است. صاحب «قصص یا داستانهای شگفت انگیز قرآن مجید» چنین اظهار نظر میکند: «حقیر گوید آن زمین شامات بوده و برکات ظاهره و باطنه آن زمین بسیار است از خوبی آب و کثرت آن و نیکی هوا و به جهت آن و فراوانی فواکه و نعمتها در آن و اینکه بعثت اکثر پیغمبران در آن سرزمین بوده و شرایع و خیرات و کمالات از آنجا سرچشمه گرفته و به جهانیان رسیده [است]»[۱۹].
برخی از علما چنین نظر میدهند: «گرچه نام این سرزمین صریحاً در قرآن نیامده ولی با توجه به آیه اول سوره اسرا ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ﴾[۲۰] معلوم میشود همان سرزمین شام و بیت المقدس است که سرزمینی است هم از نظر ظاهری پربرکت، حاصلخیز و سرسبز و هم از نظر معنوی،؛ چراکه کانون پرورش انبیا بوده است»[۲۱]. به طور کلی میتوان گفت سرزمین پربرکت در این آیه؛ «سرزمین فلسطین» و دلیل آن هم آیه آغازین سوره اسراست.[۲۲]
ارض
﴿وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ...﴾[۲۳]. حضرت سلیمان بر باد حکم میراند و قرآن او را از جمله انبیاء دانسته است. «بادها تنها مسیر سرزمین مبارک (شام) که قرارگاه سلیمان بود در تسخیر او نبودند بلکه طبق آیه ۳۶ سوره «ص» به هر جا که میخواست حرکت میکردند. بنابراین تصریح به نام سرزمین مبارک بیشتر به خاطر آن است که مرکز حکومت سلیمان را تشکیل میدهد»[۲۴]. این بود دیدگاه تفسیر نمونه. به نظر میرسد گرچه در دیگر آیات قرآنی پی میبریم که حضرت سلیمان باد را به هر جا کجا فرمان میداد حرکت میکرد ولی روان شدن باد در این آیه به سوی «سرزمین شام و فلسطین» بوده است.[۲۵]
ارض
﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ﴾[۲۶]. «حکایت شده که وقتی مسلمانان به مدینه مهاجرت کردند، قبایل جزیرة العرب و مکه بر ضد آنان شوریدند و آنان با مخالفتها و تهدیدهای فراوانی رو به رو شدند و زندگی نا امنی داشتند. به طوری که همواره در حالت آماده باش نظامی بودند و شب و روز اسلحه را با خود داشتند. این حالت بر مسلمانان سخت آمد و برخی گفتند: تا کی این حالت ادامه دارد؟ آیه فوق بدین مناسب فرود آمد و به آنان مژده داد که زمان پیروزی و آرامش فرا خواهد رسید.
مقصود از «ارض» در این آیه یا کل جهان و حکومت جهانی است و یا بخشی از زمین؛ البته با توجه به این که حکومت پیشینیان که در این آیه به آنها اشاره شده، شامل بخشی از زمین میشد، مانعی ندارد که مقصود از «ارض» بخشی از زمین باشد»[۲۷]. در این باره که به ایمان آوردگان وعده داده شده است که جانشین باشند نظر پژوهشگران و خبرنگاران قرآن در سه محور قابل دستهبندی هستند. به نظر ما از آنجا که روی صحبت با مهاجرین است و به آنان وعده داده میشود که نگران تهدیدهای قبایل مکه و جزیرة العرب نباشند چون آنها را به زیر خواهند کشید پس ارض؛ همان «مکه» خواهد بود.[۲۸]
منابع
- ↑ «و به راستی نزدیک بود که تو را از این سرزمین بلغزانند تا از آن بیرون رانند و در آن صورت (آنها نیز) پس از تو جز اندکی درنگ نداشتند» سوره اسراء، آیه ۷۶.
- ↑ «و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی» سوره اسراء، آیه ۹۰.
- ↑ تفسیر نمونه، مکارم، ج۱۲، ص۲۴۲.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۰۹.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۱۵.
- ↑ «و پس از وی به بنی اسرائیل گفتیم: در این سرزمین جای گیرید و چون وعده جهان واپسین در رسد شما را با هم (گرد) میآوریم» سوره اسراء، آیه ۱۰۴.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۲، ص۳۴۵.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۱۸.
- ↑ «ما به او روی زمین توانمندی بخشیدیم و سررشته هر کار را به او دادیم» سوره کهف، آیه ۸۴.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۲۰.
- ↑ «گفت: ای موسی، آیا نزد ما آمدهای که ما را با جادوی خویش از سرزمینمان بیرون برانی؟» سوره طه، آیه ۵۷.
- ↑ «گفتند: بیگمان این دو جادوگرند؛ بر آنند تا شما را با جادویشان از سرزمینتان بیرون برانند و آیین برتر شما را (از میان) ببرند» سوره طه، آیه ۶۳.
- ↑ «بر آن است که شما را با جادوی خویش از سرزمینتان بیرون براند پس چه نظر میدهید؟» سوره شعراء، آیه ۳۵.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۲۱.
- ↑ «گفتند: ای ذو القرنین! در این سرزمین، یأجوج و مأجوج تبهکاری میورزند، آیا میخواهی برای تو هزینهای بنهیم تا میان ما و آنان سدّی بسازی؟» سوره کهف، آیه ۹۴.
- ↑ تاریخ انبیاء؛ عزیز الله کاسب، حماسه بتشکنان، ص۶۶۱.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۲۴.
- ↑ «و او و لوط را رهاندیم، به سوی سرزمینی که در آن برای جهانیان خجستگی نهاده بودیم» سوره انبیاء، آیه ۷۱.
- ↑ قصص یا داستانهای شگفت انگیز قرآن مجید، ص۱۷۶.
- ↑ «پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گرداندهایم- برد تا از نشانههایمان بدو نشان دهیم، بیگمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.
- ↑ آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۹۲.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۲۶.
- ↑ «و برای سلیمان، باد تیزپا را (رام کردیم) که به فرمان وی به سرزمینی که ما در آن خجستگی نهاده بودیم میوزید و ما به هر چیزی داناییم» سوره انبیاء، آیه ۸۱.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۵۱۴.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۲۸.
- ↑ «خداوند به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین میگرداند -چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بیگمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار میدارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر میگرداند؛ (آنان) مرا میپرستند و چیزی را شریک من نمیگردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند» سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ تفسیر قرآن مهر، ج۶، ص۳۶۹.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص ۲۲۹.