نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط فرقانی(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۳ توسط فرقانی(بحث | مشارکتها)
گستره عصمت معصومان مشتمل بر چه اموری است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
گستره عصمت معصومان به دو بخش قابل تقسیم است یکی گستره زمانی و دیگری گستره متعلق
اول: گستره زمانی
از کلمات علمای امامیه به دست میآید که امامان (ع) مثل انبیا از ابتدای تولد، تا انتهای عمرمعصوم بودهاند. این مطلب از ضروریات مکتب امامیه است و در این باره میفرمایند: که عصمت امامان از وقت ولادت تا روزی است که خدا را ملاقات کنند و این قول مذهباصحاب امامیه است و پشتوانه این قول، نصوص متضافر و اجماع أصحاب امامیه است، حتی این مسئله را از ضروریات مذهب امامیه دانستهاند[۱].
علامه طباطبایی میفرماید: امام باید در تمام عمر معصوم باشد، زیرا مردم به حسب عقلی، چهار قسماند: ۱. کسانی که در تمام عمر ظالماند؛ ۲. کسانی که در تمام عمر معصوماند و ظلمی نکردهاند؛ ۳. کسانی که اول عمر ظالماند، نه آخر عمر؛ ۴. عکس قسم سوم: حضرت ابراهیم (ع) شأنش بالاتر از این است که امامت را برای قسم اول و چهارم از فرزندان خود بخواهد، لذا دو قسم میماند و خداوند یک قسم را نفی کرده است، و آنان کسانی هستند که در اول عمر ظالماند، ولی آخر عمر پاکند، لذا میفرماید: ﴿لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۲]. پس فقط یک قسم میماند و آن کسانی هستند که در تمام عمر معصوماند و از آنها ظلمی سر نزده است، لذا واجب است امام در تمام عمر معصوم باشد تا خلقگمراه نگردند[۳]. آیهعهد بنا بر فرمایش علامه، سه گروه از ظالمین را خارج میکند ولو در پارهای از عمرشان ظالم باشند و فقط یک گروه استثنا میشود[۴].
دوم: گستره متعلق (ابعاد عصمت)
مقصود از «گستره متعلق»، ابعادی است که امام(ع) در آنها معصوم است. به بیان دیگر میتوان عصمت امام را از جنبههای متعددی بررسی و آنها را در دو بخش کلی مطرح کرد:
مقصود از عصمت عملی آن است که بدانیم امام در کدامیک از اعمال خود به استعانتخداوند معصوم است. این بخش خود به انواعی قابل تقسیم است:
عصمت از گناهان صغیره و کبیره، پیش یا پس از تصدی منصب: تمامی متکلمان شیعه، پیامبران الهی و امامان اثنی عشر را از انجام کلیه گناهان صغیره و کبیره، قبل و پس از تصدی منصب، معصوم میدانند و اختلافی در این خصوص میان آنها وجود ندارد[۵]. در برخی روایات نبوی، افزون بر عصمت از گناهان، بر عصمت از «خطیئه» نیز تأکید شده است. محمدبن علی، تمیمی از امام رضا (ع)، و ایشان از اجداد طاهرینش، و آنان از پیامبر گرامی اسلام نقل کردهاند که پیامبر خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) برگزیدگان خدا و از همه گناهان و خطیئات معصوماند: «فَإِنَّهُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَفْوَتُهُ وَ هُمُ الْمَعْصُومُونَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ وَ خَطِيئَةٍ»[۶]. لغویون در تبیین «خَطِيئَةٍ» بر این نظرند که این واژه از ریشه «خطأ»، به معنای ضد «صواب» گرفته شده است. با وجود این، آنان بر این مطلب تأکید کردهاند که این واژه به معنای گناه نیز به کار رفته و در مواردی نیز برای گناهی که غیرعمد انجام شده است، به کار میرود[۷]. در آیات قرآن کریم و روایات نبوی، این واژه هنگامی که به تنهایی به کار رفته، عمدتاً به معنای گناه و معصیت بوده است؛ چنان که در قرآن کریم میخوانیم: ﴿وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ﴾[۸]. با وجود این، در آیات و روایاتی نیز خطیئه با واژه «ذنب» همراه است که میتواند به معنای گناه غیرعمدی باشد؛ چنان که در قرآن کریم آمده است: ﴿وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا﴾[۹]. در این آیه واژههای «خطیئه» و «اثم»، در پی هم آمدهاند، و چنان که برخی مفسران گفتهاند، مقصود از «خطیئه» همان گناه غیرعمدی است[۱۰].[۱۱]
عصمت از اشتباه و خطا در مرحله عمل به دین، پیش یا پس از تصدی منصب: اشتباه در عمل به دین میتواند دو گونه باشد:
اشتباهی که به یک عمل قبیح در عالم نینجامد: مانند اشتباه در ادای واجبات، از قبیل نماز یا خواب ماندن در وقت نماز.
اشتباهی که به یک عمل قبیح در جهان بینجامد: مانند اینکه کسی بدون علم یا اختیار، مرتکب عمل شرابخواری شود که به این قسم گناه سهوی گفته میشود. اساساً «گناه سهوی» مفهوم روشنی ندارد. تنها تصویری که از گناه سهوی به ذهن میرسد این است که عملی ـ مانند شرابخواری یا قتل ـ در متن واقع قبیح باشد و شخص بدون علم به موضوع یا حکم و یا بدون قصد آن را انجام دهد. حال هرچند مرتکب این عمل را نمیتوان گناهکار به شمار آورد، نفس عمل، قبیح بوده است. حال وقتی میگوییم امام از گناه سهوی معصوم است، بدین معناست که هیچ عمل قبیحی، حتی بدون علم و اختیار نیز از او صادر نمیشود[۱۲].
عصمت از سهو: مرحوم صدوق به همراه استاد خود ابن ولید، با ادعای وجود روایات فراوانی مبنی بر وقوع سهو و به تعبیر دقیقتر، اسهاء از پیامبر خاتم(ص)، ضرورت عصمت آن حضرت از اشتباه در نماز[۱۳] و نیز خواب ماندن از نماز[۱۴]را نفی میکند. اما پس از او مرحوم شیخ مفید قاطعانه امکان اشتباهامام در نماز[۱۵] و به طور کلی عمل به دین را رد نموده و امام را از چنین اشتباهاتی معصوم میداند[۱۶].
عصمت از ترک اولی و ترک مستحبات: مسأله عصمت از ترک مستحبات و ترک اولی هر چند با برخی روایتها قابل استنباط است اما در منابع کلامیامامیه تا زمان مرحوم شیخ مفید مطرح نبوده و ایشان نخستین کسی بود که با اشاره به این مسأله زمینه طرح آن را برای برخی متکلمان متأخر، فراهم آورد. به اعتقاد ایشان پیامبران(ع) از ترک غیر عمدی مستحبات، معصوم نیستند و لذا ممکن است به طور سهوی، برخی مستحبات از آنان فوت گردد؛ این در حالی است که وی، پیامبر خاتم(ص) و امامان اهل بیت(ع) را حتی از ترک سهویمستحبات نیز معصوم میداند هر چند بر این باور است که چنین عصمتی عقلا برای آن حضرات ضرورت ندارد و لذا از منظر وی امکان ترک مستحب برای متصدی منصب نبوت و امامت وجود دارد[۱۹].[۲۰] با این حال از مجموع آرای متکلمان امامیه در این مسأله میتوان به این نتیجه دست یافت که مشهور متکلمان، در مسأله عصمت از ترک اولی و ترک مستحبات میان پیامبر خاتم(ص) و امامان معصوم(ع) با سایر پیامبران الهی(ع) تفکیک کرده و معتقدند از آنجا که عصمت مقولهای تشکیکی و دارای درجات متعدد است و با توجه به آنکه پیامبر خاتم(ص) و امامان معصوم(ع) از بالاترین درجه عصمت برخوردار بودهاند؛ لذا هرگونه ترک مستحبات یا حتی ترک اولی نیز در مورد آن حضرات منتفی است و آنها معصوم از این قسم نیز هستند به خلاف سایر انبیا(ع) که چون بنا به ظرفیت و شأن وجودی هریک، از عالیترین درجات عصمت برخوردار نبودند؛ لذا از ترک اولی یا ترک مستحبات نیز معصوم نبودهاند هرچند آنها نیز از ارتکاب انواع معاصی، خطای در دین، اشتباه و فراموشی، معصوم بودهاند.
مقصود از «عصمت علمی» آن است که آیا امام در نظریاتی که ارائه میکند، از اشتباه معصوم است؟ به دیگر بیان، آیا نظریات ارائه شده از سوی امام با واقع مطابق است؟ این بخش از عصمت نیز میتواند دارای انواع زیر باشد:
عصمت از اشتباه در نظریات علمی غیر دینی پیش یا پس از تصدی منصب: امروزه روایات فراوانی از پیامبر خاتم(ص) و امامان معصوم در امور غیر دینی در اختیار داریم و تاریخ نیز شاهد این مدعاست که حضرات معصومان(ع) آن هنگام که فضای حاکم بر جامعه مساعد بود، به تربیت شاگردانی در حوزه علوم غیر دینی نیز همت میگماشتند با وجود این به نظر میرسد به بحث از اینکه آیا متصدی منصب امامت و نبوت در نظریات غیر دینی خود ـ همچون نظریات دینی ـ از اشتباهمعصوم است یا نه، در عصر امام توجه نمیشده است. در میان متکلمان تنها مرحوم طبری و اسدآبادی، علم امام را مطلق دانستهاند[۲۲]. از این رو میتوان آنان را بر این باور دانست که امام از اشتباه در نظریات غیر دینی معصوم است[۲۳].
عصمت از اشتباه در امور عادیزندگی پیش یا پس از تصدی منصب: به نظر میرسد تبیین این مسأله در عصر امامان معصوم(ع)، دغدغه اصلی خود آن حضرات و نیز یارانشان نبوده است؛ زیرا مطلب خاصی در این باره به دست نیامده است. از کلمات محدثان نیز نظریه روشنی در اختیار نداریم. اما از میان متکلمان، باید مرحوم سید مرتضی را نخستین کسی دانست که به صراحت درباره این مسأله نظریه پردازی کرده و پیامبران و به تبع آن، امام را از چنین اشتباهاتی معصوم ندانسته است[۲۴]. البته لازمه کلمات مرحوم ابن قبه رازی و نیز مرحوم شیخ صدوق و شیخ مفید نیز نفیضرورت عصمت امام از اشتباه در امور عادی است[۲۵].
2. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت در کتاب «معارف و عقاید ۵» در اینباره گفته است:
«وسعت عصمت معصومین شامل امور فردی، امور اجتماعی، امور دینی و امور غیر دینی میشود، به نحوی که میتوان گفت امامتامامان معصوم زیر سایۀ عصمت آنان توسط خداوند جعل شده است. در فرمایشی از امام رضا (ع) درباره چنین تلازمی (امامت و عصمت) آمده است: «فَهُوَ مَعْصُومٌ مُؤَیَّدٌ مُوَفَّقٌ مُسَدَّدٌ قَدْ أَمِنَ مِنَ الْخَطَایَا وَ الزَّلَلِ وَ الْعِثَارِ یَخُصُّهُ اللَّهُ بِذَلِکَ لِیَکُونَ حُجَّتَهُ عَلَی عِبَادِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَی خَلْقِهِ وَ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ»[۲۶]«فَهَلْ یَقْدِرُونَ عَلَی مِثْلِ هَذَا فَیَخْتَارُونَهُ أَوْ یَکُونُ مُخْتَارُهُمْ بِهَذِهِ الصِّفَةِ فَیُقَدِّمُونَهُ»[۲۷].[۲۸]
↑ر.ک: خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۴، ص۲۹۲؛ اسماعیل بن حماد جوهری، صحاح، ج۱، ص۴۷-۴۸؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱، ص۶۵؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۲۸۷.
↑«و همان که امید میبرم در روز پاداش و کیفر لغزش مرا ببخشاید» سوره شعراء، آیه ۸۲.
↑«و هر کس خطایی یا گناهی کند سپس آن را به گردن بیگناهی اندازد بار بهتان و گناهی آشکار را بر دوش کشیده است» سوره نساء، آیه ۱۱۲.
↑محمد بن جریر طبری، جامع البیان، ج۵، ص۱۷۶؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۳، ص۳۲۲؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۶۶؛ محمد بن محمدرضا قمی مشهدی، کنز الدقائق، ج۳، ص۵۳۵.