سوره محمد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۲ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

چهل و هفتمین سوره قرآن و نود و پنجمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه با موضوعات جهاد با کفار، سرانجام مؤمنان و مجاهدان و کفار، منافقین و بهانه جویی‌های آنان و آزمایش الهی.

این سوره را «محمّد» می‌نامند به این مناسبت که نام حضرت محمّد (ص) در آیه دوم این سوره آمده است. نام دیگر آن «سوره قتال» است؛ زیرا بسیاری از آیات این سوره مربوط به جنگ و جهاد و قتال در برابر متجاوزین است. دارای ۳۸ آیه و ۵۴۲ کلمه است. از نظر حجم از سوره‌های «مثانی» و کمتر از یک حزب است.

پیامبر گرامی در مورد پاداش تلاوت آن فرمود: «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ مُحَمَّدٍ (ص) كَانَ‏ حَقّاً عَلَى‏ اللَّهِ‏ أَنْ‏ يَسْقِيَهُ‏ مِنْ‏ أَنْهَارِ الْجَنَّةِ». هرکس سوره محمد (ص) را آنگونه که شایسته است تلاوت کند و در مفاهیم و معارف آن تدبّر نماید و بدان عمل کند، بر خداوند است که او را از جویبارهای بهشت سیراب سازد.

امام حضرت صادق (ع) فرمود: «هرکس سوره محمد را تلاوت کند و برای عمل به رهنمودهای آن، در مفاهیم و معارف انسان‌سازش تدبّر نماید، چنین کسی هرگز در دین و آیین خویش دستخوش تردید نمی‌گردد و همواره از آفت تباه‌گر شرک و کفر محفوظ خواهد بود تا جهان را با ایمان بدرود گوید؛ آنگاه پس از مرگش خدای مهربان یک‌ هزار فرشته را وکیل می‌کند تا در قبرش نماز گزارند و پاداش نمازشان را به او هدیه کنند و آنان همیشه به همراه او هستند تا او را به جایگاه امنی در پیشگاه خدا برند و او همواره در امان خدا و پیامبرش محمّد (ص) خواهد بود»[۱]

از جمله مباحثی که در این سوره آمده است مفهوم حبط یا احباط عمل می‌باشد در آیات ﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ[۲] و ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ[۳]. به این معنا که برخی اعمال ناروا، کارنامه اعمال نیک را تباه می‌کند. مسئله حبط یکی از مسائل مهم کلامی است. چهار حکم مهم فقهی و نظامی (درباره اسیران جنگی)، تباه و بی‌ارزش گشتن اعمال کافرانی که سدکنندگان راه خدا هستند، دلداری به رسول خدا در مورد خروج از مکه و وعده بازگشت به او با شکوه و پیروزی، تشویق به انفاق و اجتناب از بخل و امساک، توحید و شرک یا ایمان و کفر، وصف ایمان‌داران و روش و سیره آنان، برخی از خصلت‌های نکوهیده کفرگرایان، سرنوشت ایمان‌داران و کفرگرایان در دنیا و آخرت، پرتوی از نعمت‌های خدا بر شایسته‌کرداران، نمونه‌هایی از کیفرها و عقوبت‌های وارده بر کافران و ظالمان، مقایسه‌ای روشنگر میان دو اردوگاه حق و باطل یا آزادی و استبداد در دنیا و آخرت، عملکرد تخریبی فاقگرایان، موضوع گردش در زمین و زمان و نگرش عبرت‌آموز بر عملکرد جامعه‌ها و سرنوشت آنها، اصل ابتلا و آزمایش در زندگی انسان، نفاق یا جهاد مالی، شهادت و مقام والای شهیدان، یاری حق و پاداش و رستاخیز و نشانه‌های آن از جمله موضوعات این سوره است.

ساختار

آیات ﴿الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ [۴] (مقابله کفّار با مؤمنین، دفاع، ایثار و فداکاری در راه حق و عدالت، تجاوزکاران مسلح را چنان در هم بکوبید تا تسلیم حق و عدالت گردند و سلاح خود را بر زمین نهند و دست از شرارت بردارند، اصلاح حال و شأن مجاهدین در دنیا و آخرت).

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لا مَوْلَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِّن قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلا نَاصِرَ لَهُمْ أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاء غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ لَّمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاء حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ [۵](تقابل حال و فرجام مؤمنین مجاهد و کافران ستیزه‌جو در دنیا و آخرت، خدا یاور مجاهدین است، خدا مولای مؤمنان است وکافران مولایی ندارند).

﴿وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِندِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْواهُمْ فَهَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ مُّحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ طَاعَةٌ وَقَوْلٌ مَّعْرُوفٌ فَإِذَا عَزَمَ الأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِن تَوَلَّيْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِي الأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمْ الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ وَلَوْ نَشَاء لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ [۶] (سیاق این آیات طبق سیاق آیات قبلی جریان یافته و در آن متعرّض حال کسانی شده که منافق و بیمار دل‌اند و بعد از ایمان به کفر برمی‌گردند).

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ فَلا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَن يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ إِن يَسْأَلْكُمُوهَا فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَيُخْرِجْ أَضْغَانَكُمْ هَاأَنتُمْ هَؤُلاء تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاء وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ [۷] (خدای تعالی بعد از آنکه حال کفّار را بیان کرد و بیان حال بیماردلان و کاهلی آنان در امر قتال و حال مرتدین ایشان را بر آن بیان اضافه کرد، اینکه در این آیات روی سخن را به مؤمنین برگردانده و برحذرشان می‌دارد از این که مثل آن کفّار و آن منافقین و آن مرتدین باشند و با مشرکین سازش نموده به سوی آنان متمایل شوند، در نتیجه تابع روشی شوند که خدا را به خشم می‌آورد و یا همانند منافقان از خوشنودی خدا کراهت داشته باشند و در نتیجه عملشان حبط گردد. البته در این آیات ایشان را به وسیله ترغیب، ترهیب، تطمیع و تخویف، موعظه هم می‌کند و با این بیانات سوره خاتمه می‌یابد).

این سوره کفّار ستیزه‌جو و جنگ طلب را به اوصاف اعمال زشتی که از خصائص ایشان است توصیف می‌کند و مؤمنین را با صفات و اعمال نیکی که دارند می‌ستاید، آنگاه آثار صفات مؤمنین را که نعمت و کرامت است و آثار صفات کفّار را که نقمت و خواری است، بر می‌شمارد.

خلاصه در این سوره، بین دو طائفه مقایسه شده، هم بین صفات و اعمالی که در دنیا دارند و هم بین آثاری که در آخرت مترتّب بر اعمال آنان می‌شود. و در این میان بعضی از احکام جهاد را نیز بیان می‌کند. موضوع مرکزی این سوره ضرورت مقابله مجاهدین با کفّار جنگ طلب است.

از جهت ساختاری، افتتاح و اختتام سوره در تقارن معنی‌دار از جهت الفاظ و مفاهیم هستند. آنها دارای تقارن متکامل می‌باشند. بازداشتن از راه خدا از سوی کفّار در هر دو بخش تکرار شده است. در بخش اختتام، بی‌نیازی مطلق خدا و فقر ذاتی همگان تأکید شده است.

دنیا محلّ بازی است که اگر طبق دستور خدا در آن بازی شود، پیروزی در دنیا و آخرت حاصل شود.

نکات: وجوب دفاع از اسلام و مسلمین در مقابل کفّار جنگ طلب. علت این که دوبار از اصلاح بال (حال) مؤمنین و مجاهدین طی آیات ﴿ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ [۸] سخن به میان آمده، این است که مراد از اولی اصلاح دل آنان نسبت به دین و دنیا و در دومی اصلاح حالشان از نظر نعمت‌های آخرت است، پس در حقیقت اولی سبب نعیم است و دومی خود نعیم. در مجمع البیان در ذیل جمله ﴿وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ[۹] از ابی سعید خدری روایت کرده که گفته است: ﴿فِي لَحْنِ الْقَوْلِ عبارت است از عداوتی که با علی بن ابیطالب داشتند. می‌گوید: ما در زمان رسول خدا (ص) برای شناختن مؤمنین واقعی و منافقین این محک را در دست داشتیم که هر کس علی را دوست می‌داشت او را مؤمن می‌دانستیم و هر کس دشمنش می‌داشت می‌فهمیدیم که منافق است[۱۰]؛ و در الدّر المنثور است که ابن مردویه از ابن مسعود روایت کرده که گفت: ما منافقین را در عهد رسول خدا (ص) جز با محک دشمنی با علی بن ابی طالب نمی‌شناختیم[۱۱].

آیات مشهور

  1. ﴿وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ[۱۲]
  2. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ[۱۳]؛﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ[۱۴]
  3. ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ[۱۵]
  4. ﴿وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ[۱۶].[۱۷]

منابع

پانویس

  1. «مَنْ قَرَأَ سُورَةَ اَلَّذِينَ كَفَرُوا لَمْ يَرْتَبْ أَبَداً وَ لَمْ يَدْخُلْهُ شَكٌّ فِي دِينِهِ أَبَداً وَ لَمْ يَبْتَلِهِ اَللَّهُ بِفَقْرٍ أَبَداً، وَ لاَ خَوْفِ سُلْطَانٍ أَبَداً، وَ لَمْ يَزَلْ مَحْفُوظاً مِنَ اَلشِّرْكِ وَ اَلْكُفْرِ أَبَداً حَتَّى يَمُوتَ، فَإِذَا مَاتَ وَكَّلَ اَللَّهُ بِهِ فِي قَبْرِهِ أَلْفَ مَلَكٍ يُصَلُّونَ فِي قَبْرِهِ، وَ يَكُونُ ثَوَابُ صَلَوَاتِهِمْ لَهُ وَ يُشَيِّعُونَهُ حَتَّى يُوقِفُوهُ مَوْقِفَ اَلْأَمْنِ عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ يَكُونُ فِي أَمَانِ اَللَّهِ وَ أَمَانِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ»؛ تفسير نور الثقلين، ج:۵، ص:۲۵، ح: ۳۹۹۰۱۰.
  2. «این از آن روست که آنان آنچه را خداوند فرو فرستاد نپسندیدند بنابراین (خداوند) کردارهایشان را از میان برد» سوره محمد، آیه ۹.
  3. «به راستی آنان که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند بازداشتند و با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند به خداوند هیچ زیانی نمی‌رسانند و به زودی (خداوند) کردارهایشان را از میان می‌برد» سوره محمد، آیه ۳۲.
  4. «خداوند) کردارهای کسانی را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند بیراه گرداند. و (خداوند) از گناهان آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده که همه راستین و از سوی پروردگارشان است ایمان آوردند، چشم پوشید و حالشان را نیکو گردانید. این از آن روست که کافران از باطل و مؤمنان از- حق که از سوی پروردگارشان است- پیروی کردند، بدین‌گونه خداوند برای مردم مثل‌هایشان را می‌آورد. پس هرگاه با کافران (حربی) روبه‌رو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا می‌خواست از آنان انتقام می‌گرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمی‌سازد. به زودی آنان را راهنمایی می‌کند و حالشان را نیکو می‌گرداند. و آنان را به بهشتی درمی‌آورد که به آنان شناسانده است» سوره محمد، آیه ۱-۶.
  5. «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد. و کافران را نگونساری باد و (خداوند) کردارهایشان را بیراه گرداند. ! این از آن روست که آنان آنچه را خداوند فرو فرستاد نپسندیدند بنابراین (خداوند) کردارهایشان را از میان برد. پس آیا در زمین نگشته‌اند تا بنگرند که سرانجام پیشینیان آنان چگونه بوده است؟ خداوند آنان را از میان برداشت و کافران را (نیز سرانجامی) همانند آنان است. این از آن روست که خداوند یاور مؤمنان است و کافران یاوری ندارند. بی‌گمان خداوند کسانی را که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بهشت‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویبارها روان است و کافران (از زندگی دنیا) برخوردار می‌شوند و همچون چارپایان می‌خورند و آتش (دوزخ) جایگاه آنهاست. و چه بسیار (مردم) شهرهایی بودند توانمندتر از (مردم) شهری که تو را (از آن) بیرون کرد (ند)، ما آنها را نابود کردیم و یاوری نداشتند. آیا آنانکه از سوی پروردگارشان برهانی دارند با آن کسانی که کردار ناپسندشان را (در چشم آنها) آراسته‌اند و از هوا و هوس‌های خود پیروی کرده‌اند، برابرند؟ داستان آن بهشت که به پرهیزگاران نوید داده‌اند، (این است): در آن، جویبارهایی از آبی است که نمی‌گندد و جویبارهایی از شیری که مزه‌اش دگرگون نمی‌گردد و جویبارهایی از شرابی که به نوشندگان لذت می‌بخشد و جویبارهایی از شهد ناب؛ و آنان را در آن هرگونه میوه و (نیز) آمرزشی از سوی پروردگارشان است؛ آیا (اینان) برابرند با کسانی که در آتش (دوزخ) جاودانند و به آنان آبی داغ می‌نوشانند که دل و روده‌هایشان را پاره‌پاره می‌گرداند؟» سوره محمد، آیه ۷-۱۵.
  6. «و برخی از ایشان به تو گوش فرا می‌دهند تا آنگاه که از نزد تو بیرون روند، از دانشوران بپرسند: (این مرد) هم اکنون چه گفت؟ آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌هایشان مهر کوبیده است و از هوا و هوس‌هایشان پیروی کرده‌اند. و (خداوند) بر رهیافتگی آنان که رهیافته‌اند می‌افزاید و به آنان پارسایی (در خور) شان را ارزانی می‌دارد. پس آیا جز چشم به راه رستخیزند که ناگهان بر آنان فرا می‌رسد؟ و به راستی نشانه‌های آن در رسیده است و چون به سراغشان بیاید یادکردشان، آنان را چگونه سود خواهد داشت؟ پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است. و مؤمنان می‌گویند: چرا سوره‌ای (برای جهاد) فرو فرستاده نمی‌شود و چون سوره‌ای (با آیات) محکم فرو فرستند و در آن از کارزار سخن رود کسانی را که بیماردلند می‌بینی که چون کسی در تو می‌نگرند که از (ترس) مرگ، بیهوش شده باشد پس آنان را سزاوارتر همین است. (فرمان ما) فرمانبرداری و سخنی شایسته است آنگاه چون کار، استوار (و عزم، جزم) شد اگر با خداوند راستی به کار می‌بردند برای آنان بهتر بود. آیا جز این امید دارید که چون (از کتاب خداوند) رو بگردانید، در زمین تباهی انگیزید و پیوندتان را با خویشاوندان بگسلید؟ آنان کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است و ناشنوایشان ساخته و چشم‌هاشان را نابینا کرده است. آیا در قرآن نیک نمی‌اندیشند یا بر دل‌ها، کلون زده‌اند؟ بی‌گمان، شیطان (کفر را) در چشم آنان که به گذشته خود- پس از آنکه رهنمود برایشان روشن شد- بازگشتند، آراست و به آنان میدان داد. این از آن روست که آنان به کسانی که فرو فرستاده‌های خداوند را نمی‌پسندیدند، می‌گفتند:در برخی کارها از شما فرمان خواهیم برد و خداوند پنهانکاری آنان را می‌داند. پس هنگامی که فرشتگان جانشان را می‌گیرند در حالی که به چهره و پشتشان می‌کوبند، حالشان چگونه خواهد بود؟ این از آن روست که آنان از آنچه خداوند را به خشم می‌آورد پیروی کردند و خشنودی او را نپسندیدند و (خداوند) کردارهایشان را از میان برد. آیا کسانی که بیماردلند پنداشته‌اند که خداوند هرگز کینه‌های آنان را آشکار نمی‌کند؟ و اگر می‌خواستیم آنان را به تو نشان می‌دادیم آنگاه آنان را به چهره می‌شناختی و آنان را با آهنگ گفتار می‌شناسی و خداوند کردارهای شما را می‌داند. و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارش‌های (کردارهای) شما را بررسی کنیم. به راستی آنان که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند بازداشتند و با پیامبر پس از آنکه رهنمود برای آنان روشن شد ناسازگاری کردند به خداوند هیچ زیانی نمی‌رسانند و به زودی (خداوند) کردارهایشان را از میان می‌برد» سوره محمد، آیه ۱۶-۳۲.
  7. «ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید. بی‌گمان خداوند آنان را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند سپس در کفر مردند هرگز نمی‌آمرزد. پس، سستی نکنید و (دشمنان را) به سازش فرا مخوانید در حالی که شما برترید و خداوند با شماست و هرگز از (پاداش) کردارهایتان نمی‌کاهد. زندگانی این جهان تنها بازیچه و سرگرمی است و اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید، (خداوند) پاداش‌هایتان را می‌دهد و دارایی‌هایتان را از شما نمی‌خواهد. اگر آنها را از شما بخواهد و بر شما سخت بگیرد تنگ‌چشمی می‌کنید و کینه‌های شما را آشکار می‌گرداند. هان! این شمایید که فرا خوانده می‌شوید تا در راه خداوند هزینه کنید، آنگاه برخی از شما تنگ‌چشمی می‌ورزند و هر که تنگ‌چشمی بورزد به زیان خود تنگ‌چشمی ورزیده است و خداوند بی‌نیاز است و شما نیازمندید و اگر روی بگردانید گروهی دیگر را جانشین می‌گرداند سپس آنان چون شما نخواهند بود» سوره محمد، آیه ۳۳-۳۸.
  8. «خداوند) کردارهای کسانی را که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه خداوند باز داشتند بیراه گرداند. و (خداوند) از گناهان آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده که همه راستین و از سوی پروردگارشان است ایمان آوردند، چشم پوشید و حالشان را نیکو گردانید. این از آن روست که کافران از باطل و مؤمنان از- حق که از سوی پروردگارشان است- پیروی کردند، بدین‌گونه خداوند برای مردم مثل‌هایشان را می‌آورد. پس هرگاه با کافران (حربی) روبه‌رو شدید (آنان را) گردن بزنید تا چون آنها را از توان انداختید اسیر بگیرید و از آن پس یا منّت بگذارید (و آزادشان کنید) و یا سربها بگیرید تا جنگ، به پایان آید، (فرمان خداوند) چنین است و اگر خدا می‌خواست از آنان انتقام می‌گرفت لیک (نگرفت) تا شما را به یکدیگر بیازماید و آنان که در راه خداوند کشته شدند هرگز (خداوند) کارهایشان را بیراه نمی‌سازد. به زودی آنان را راهنمایی می‌کند و حالشان را نیکو می‌گرداند. و آنان را به بهشتی درمی‌آورد که به آنان شناسانده است» سوره محمد، آیه ۱-۶.
  9. «آنان را با آهنگ گفتار می‌شناسی» سوره محمد، آیه ۳۰.
  10. مجمع البیان.
  11. المیزان.
  12. «و (خداوند) از گناهان آنان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و به آنچه بر محمد فرو فرستاده شده که همه راستین و از سوی پروردگارشان است ایمان آوردند، چشم پوشید و حالشان را نیکو گردانید» سوره محمد، آیه ۲.
  13. «ای مؤمنان! اگر (دین) خداوند را یاری کنید او نیز شما را یاری می‌کند و گام‌هایتان را استوار می‌دارد» سوره محمد، آیه ۷.
  14. «و بی‌گمان می‌آزماییمتان تا جهادگران و شکیبایان شما را معلوم داریم و گزارش‌های (کردارهای) شما را بررسی کنیم» سوره محمد، آیه ۳۱.
  15. «ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.
  16. «و خداوند بی‌نیاز است و شما نیازمندید» سوره محمد، آیه ۳۸.
  17. صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره محمد»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.