پیامبر در کلام اسلامی
مقدمه
پیامبران به منزله دستگاه گیرندهای هستند که در پیکره بشریت کار گذاشته شده است. پیامبران افراد برگزیدهای هستند که صلاحیّت دریافت این نوع آگاهی را از جهان غیب دارند. این صلاحیت را خدا میداند و بس. قرآن کریم میفرماید: ﴿اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾[۱].[۲]. به کسی میگویند “پیامبر”، که به او از جانب خدا وحی بشود. هر کدام از انحاء وحی، یعنی از جانب خداوند مطالبی به او القاء شود، به وسیله رؤیا یا هر وسیله دیگری از باطن روح و قلبش به او دستور بدهند که برو مردم را ارشاد کن، مثلاً بگویند شریعت ابراهیم این است، برو مردم را تعلیم بده و یاد بده که به دین ابراهیم عمل کنند[۳]. پیامبر، پیام خدا را به خلق خدا ابلاغ میکند و نیروهای آنها را بیدار مینماید و سامان میبخشد و به سوی خداوند و آنچه رضای خداوند است، یعنی صلح و صفا و اصلاحطلبی و بیآزاری و آزادی از غیر خدا و راستی و درستی و محبّت و عدالت و سایر اخلاق حسنه، دعوت میکند و بشریّت را از زنجیر اطاعت هوای نفس و اطاعت انواع بتها و طاغوتها رهایی میبخشد[۴].
پیامبران با همه جنبههای خارقالعادهای که دارند از قبیل معجزه، عصمت از گناه، عصمت از اشتباه، رهبری بینظیر، سازندگی بینظیر، درگیری بینظیر با شرکها، خرافهها و ستمگریها، از جنس بشرند؛ یعنی همه لوازم بشریت را دارند. مانند دیگران میخورند، میخوابند، راه میروند، تولید مثل میکنند و بالاخره میمیرند؛ همه نیازهایی که لازمه بشریّت است در آنها هست. پیامبران مانند دیگران مکلف و موظّفند و تکالیفی که به وسیله آنها به مردم دیگر ابلاغ میشود، شامل خود آنها هم هست؛ حرام و حلالها درباره آنها هم هست و احیاناً برخی تکالیف شدیدتر متوجه آنها میشود، آن چنانکه بر رسول اکرم تجهّد یعنی بیداری آخر شب و نافله شب واجب بود. پیامبران هرگز خود را از تکالیف استثناء نمیکنند. آنها مانند دیگران و بیش از دیگران از خدا میترسند، بیش از دیگران خداوند را عبادت میکنند، نماز میخوانند، روزه میگیرند، جهاد میکنند، زکات میدهند، به خلق خدا احسان میکنند، برای زندگی خود و دیگران تلاش میکنند و در زندگی انگل برای دیگران نمیشوند[۵]. انسانهایی که وحی الهی را در ضمیر خود دریافت کرده و به انسانهای دیگر ابلاغ کردهاند[۶].[۷]
فلسفۀ ارسال پیامبران
بنابر آیات قرآن کریم، فلسفۀ ارسال پیامبران، تلاوت آیات الهی و تزکیۀ انسان و تعلیم کتاب و حکمت است. خداوند پیامبران خویش را پیاپی فرستاده است تا مردم را به فطرت خویش بازگردانند و پیمان فطری آنان را به خاطرشان آورند و با تبلیغ و تبیین حقایق، حجت را بر آنان تمام کنند برخی پیامبران، افزون بر اینکه پیامآور الهیاند، امامت مردم را نیز بر عهده دارند و باید رهبری سیاسی، اجتماعی و قضائی جامعه را بر گردن گیرند تا جامعه از این طریق به سوی کمال پیش رود و از ناهنجاریها و کژرویها دورماند و بدین جهت از میان بندگان صالح و اولیای کامل برگزیده میشدند و به زبان مردم خویش سخن میگفتند و میان آنان زندگی میکردند[۸].
ویژگیهای پیامبران
دریافت وحی، علم غیب[۹] و عصمت[۱۰] از مهمترین ویژگیهای آنهاست و همچنین به والاترین صفات انسانی و اخلاقی همانند: شجاعت، سیاست، ذکاوت، حکمت، شکیبایی و زیرکی متصفاند، صفاتی که لازمۀ رهبری انسانهاست و هیچ انسانی در این عرصه به پای پیامبران نمیرسد[۱۱] و رهبری چنین شخصی که به خزانۀ علم غیب الهی متصل و از گناه و خطا و سهو و نسیان در امان است از بزرگترین نعمتهای الهی برای جامعۀ انسانی است[۱۲].
راه اثبات پیامبران
پیامبران برای اثبات حقانیت مدعای خویش در صورت نیاز از وسایلی متعدد بهره میبردند از جمله: معجزه، بشارت پیامبران پیشین و خُلق و خوی و شخصیت والای آنان و پیامبر اسلام(ص) از هر سه وسیله برخوردار بوده است. قرآن کریم از پارهای معجزات پیامبران یاد کرده است همانند: عصایی که تبدیل به اژدها میشود[۱۳]؛ پیشگویی؛ زنده کردن مردگان؛ شفای بیماران[۱۴].[۱۵]
پیامبر اسلام(ص) حقانیت پیامبران پیش از خویش را تصدیق کرده است و بر مسلمانان نیز واجب است آنان را تصدیق کنند بنابراین انکار پیامبران، کفر و فسق و زندقه محسوب میشود و ایمان به کتابهای آنان نیز واجب است؛ اما نه کتابهایی که تحریف شده و هم اکنون در دست مسیحیان و یهودیان است[۱۶].[۱۷]
انواع پیامبران
در برخی روایات پیامبران بر چهار دسته تقسیم شدهاند:
- کسانی که احکام الهی بر آنان فرود میآید تا خود بدان عمل کنند و وظیفۀ ابلاغ ندارند.
- کسانی که در خواب فرشته وحی را میبینند و صدایش را میشنوند، اما در بیداری تنها صدای او را میشنوند.
- پیامبرانی که هم فرشته را در خواب میبینند و هم در بیداری و مأمورند وحی الهی را بر گروهی از مردم ابلاغ کنند. این پیامبران بر گروهی از مردم ـ اندک یا بسیار ـ مبعوث میشوند؛ چنانکه قرآن کریم دربارۀ یونس(ع) میفرماید: «ما او را بر صد هزار نفر یا بیشتر برانگیختیم»[۱۸].
- پیامبران اولوالعزم که در خواب و بیداری فرشتۀ وحی را میبینند و پیشوای مردم و صاحب شریعتاند. حضرت ابراهیم(ع) از این پیامبران بود، او نخست به مقام پیامبری رسید و پس از آزمایش الهی، امام و پیشوای مردمان نیز شد. این پیامبران را "پیامبران تشریعی" نیز میگویند و دیگر پیامبران در حقیقت پیامبران تبلیغیاند و مروج شریعت آن پیامبران اند[۱۹].
امام رضا(ع) میفرمایند: «هر نبی بعد از حضرت نوح(ع) تا حضرت ابراهیم بر شریعت و روش حضرت نوح و تابع کتاب وی بوده و هر نبی در زمان حضرت ابراهیم(ع) و بعد از ایشان تا حضرت موسی بر شریعت و روش وی بود و هر نبی در زمان حضرت ابراهیم و تابع کتاب وی بود. و هر نبی در زمان حضرت موسی و بعد از وی تا حضرت عیسی(ع) بر شریعت و روش موسی و تابع کتاب وی بود. هر نبی در زمان حضرت عیسی و بعد از وی تا حضرت محمد(ص) بر شریعت و روش حضرت عیسی و تابع کتاب وی بود». به عنوان مثال، حضرت هود بر قوم عاد و حضرت صالح بر قوم ثمود مبعوث گردیدند و از ترویج کنندگان شریعت حضرت نوح به شمار میآیند. حضرت لوط بر قوم خود و حضرت شعیب بر اصحاب مدین مبعوث شد و از انبیای تبلیغی حضرت ابراهیم هستند. حضرت یونس نیز از انبیای تبلیغی حضرت موسی(ع) محسوب میشود.
تقسیمات مختلف دیگری نیز برای پیامبران وجود دارد مانند: پیامبران تشریعی و تبلیغی؛ پیامبران اولوالعزم و غیر اولوالعزم؛ پیامبران رسول و غیر رسول؛ پیامبران امام و غیر امام؛ پیامبران صاحب کتاب و غیر صاحب کتاب؛ پیامبران صاحب ولایت تکوینی و غیر صاحب ولایت تکوینی[۲۰].
اقسام پیامبران
پیامبران تبلیغی
پیامبرانی هستند که از خود شریعت و قوانینی نداشتهاند. بلکه مأمور تبلیغ و ترویج شریعت و قوانینی بودهاند که در آن زمان وجود داشته است. اکثریت پیامبران از این گروه میباشند؛ مثلاً هود، صالح، لوط، اسحاق، اسماعیل، یعقوب، یوسف، یوشع، شعیب، هارون، زکریا و یحیی از این دستهاند[۲۱]. پیامبران تبلیغی کارشان تعلیم و تبلیغ و ارشاد مردم به تعلیمات پیامبران صاحب شریعت بوده است[۲۲].
پیامبران تشریعی
پیامبران تشریعی که عددشان بسیار اندک است صاحب قانون و شریعت بودهاند[۲۳].[۲۴]
منابع
پانویس
- ↑ «خداوند داناتر است که رسالت خود را کجا قرار دهد» سوره انعام، آیه ۱۲۴.
- ↑ مجموعه آثار، ج۲، ص۱۵۶.
- ↑ خاتمیت، ص۳۳.
- ↑ مجموعه آثار، ج۲، ص۱۶۳.
- ↑ مجموعه آثار، ج۲، ص۱۶۷.
- ↑ مجموعه آثار، ج۲، ص۲۱۸.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص۲۱۲.
- ↑ ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾«و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (پیامش را) برای آنان به روشنی بیان کند بنابراین خداوند هر که را بخواهد بیراه میدارد و هر که را بخواهد به راه میآورد و او پیروزمند فرزانه است» سوره ابراهیم، آیه ۴.
- ↑ ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا﴾«او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی میگمارد» سوره جن، آیه ۲۶ ـ ۲۷.
- ↑ مفید، عدم سهو النبی، ص۲۹ ـ ۳۰؛ سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء، ص۳۴.
- ↑ مظفر، محمد رضا، عقائد الامامیه، ص۳۴.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۳.
- ↑ ﴿قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُبِينٍ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ﴾«(موسی) گفت: حتّی اگر چیزی روشنگر برایت آورده باشم؟ (فرعون) گفت: اگر راست میگویی آن را بیاور. آنگاه او چوبهدستش را فرو افکند ناگهان (دیدند که) اژدهایی است آشکار و دستش را (از گریبان) بیرون کشید ناگهان برای بینندگان سپید (و تابان) شد» سوره شعراء، آیه ۳۰ ـ ۳۳.
- ↑ ﴿وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾«و به رسالت بر بنى اسرائيلش مى فرستد كه: من با معجزه اى از پروردگارتان نزد شما آمده ام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مى دمم، به اذن خدا پرنده اى شود، و كور مادرزاد را و برص گرفته را شفا مى دهم: و به فرمان خدا مرده را زنده مى كنم و به شما مى گويم كه چه خورده ايد و در خانه هاى خود چه ذخيره كرده ايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانه هاى حقانيت من است». سوره آل عمران، آیه ۴۹.
- ↑ عقائد الامامیه، مظفر، محمد رضا، ص۳۲.
- ↑ عقائد الامامیه، مظفر، محمد رضا، ص۳۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۷۴.
- ↑ ﴿وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ﴾«و او را به سوی یکصد هزار (نفر) یا بیشتر فرستادیم» سوره صافات، آیه ۱۴۷.
- ↑ ر.ک: فرهنگ شیعه، ص۱۳۴.
- ↑ ر.ک: سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید ج۱، ص۲۰۵ ـ ۲۰۹.
- ↑ مجموعه آثار، ج۲، ص۱۶۸.
- ↑ مجموعه آثار، ج۳، ص۱۷۳.
- ↑ مجموعه آثار، ج۳، ص۱۷۳.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص۲۱۲.