اثبات امامت امام علی در قرآن
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ 26 مرداد ۱۴۰۳ توسط کاربر:Bahmani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
مقدمه
با نگاهی به مجموع آیات قرآن پیرامون امامت و رهبری، بهدست میآید که قرآن کریم طی چند مرحله مسائل مربوط به امامت را به طور همه جانبه طرح و مورد ارزیابی قرار داده و چیزی را در این زمینه کم نگذاشته است.
در یک دسته از این آیات که شامل آیه اولی الامر: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾[۱] و آیه ولایت: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ﴾[۲] میشود، علاوه بر جنبههای مختلف، روی اصل "امامت و ضرورت وجود امام و رهبری در جامعه اسلامی" تأکید بیشتری شده است.
در آیات دیگر، علاوه بر اثبات مسئله امامت با ویژگیهای آن، بر عصمت و دور بودن امام از هرگونه پلیدی و ناپاکی روحی و اخلاقی تأکید گردیده و معصوم بودن، شرط اساسی و غیرقابل انفکاک امامت اعلام شده است. از جمله این آیات، آیه ابتلا" است: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۳] که در آن حضرت ابراهیم(ع) از خدا میخواهد امامت در دودمان او ادامه یابد. خداوند خواسته او را به طور مطلق نپذیرفته و امامت را شایسته آن دسته از فرزندان ابراهیم خلیل(ع) میداند که ظالم نباشند. مراد از ظالم کسانیاند که از آنها هر نوع ظلمی سرزده باشد، اعم از اینکه برههای از عمر خویش را بت پرست و مشرک بوده و یا به گناهان دیگری آلودگی داشته و بعد توبه کرده و رستگار شده باشد، یا اینکه در سراسر عمر خویش با این پلیدیها و آلودگیهای عقیدتی و اخلاقی خو گرفته باشد؛ این دو گروه، مصداق ظلم در این آیه بوده و به هیچ وجه شایسته مقام الهی امامت نخواهند بود[۴].
مشخصه دیگر امام این است که با هدایت ذاتی همراه باشد؛ زیرا در آیه دیگر چنین میفرماید: ﴿أَفَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لَا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدَى﴾[۵]. در این آیه، هدایت کننده به حق، در مقابل هدایت یافته به دست دیگران قرار داده شده است و این میرساند که هدایت کننده به حق باید هدایت شده بالذات و بنفسه باشد و اینکه هدایت شده به دست غیر نمیتواند هدایت کننده به حق (و رهبری راستین خلق) باشد. پس نتیجه میگیریم که امام باید معصوم باشد تا شایسته رهبری راستین مردم و هدایت کننده به حق باشد[۶].
با توجه به آیههای تطهیر: ﴿إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۷] و تبلیغ: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾[۸] و اکمال دین: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾[۹] و شأن نزول آنها، دلالت قرآن بر امامت ائمه(ع) تمام میشود[۱۰].
آیات امامت امام علی(ع)
آیات عام
آیه ابتلا
محوریترین آیه از آیات قرآن که میتواند در تبیین مفهوم امامت کمک شایانی کند، آیه ۱۲۴ سوره بقره، معروف به آیه ابتلاست: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ﴾[۱۱]. یکی از مهمترین کارکردهای آیه ابتلا، اثبات عصمت امام است. بر پایه این آیه، از راههای متعدد و بیانهای مختلف، عصمت امام اثبات شده است. همچنین دلالت دیگر آیه بر نصب الهی امام است. مقام امامت، یعنی همان پیشوایی بر مردم، تنها با جعل الهی به کسی داده میشود: ﴿إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا﴾[۱۲]؛ چنانکه وقتی حضرت ابراهیم (ع) خواستار اعطای این مقام به فرزندان خود شدند، خداوند متعال درخواست ایشان را به طور مشروط پذیرفت[۱۳].
آیه اهل ذکر
آیه اهل الذکر (آیه ۴۳ سوره نحل و آیه ۷ سوره انبیاء) از آیاتی است که لزوم مراجعه جاهل به اهل علم را بیان میکند. این آیه معروف به "آیه سوال" نیز هست. در این دو آیه خداوند متعال مردم را مخاطب قرار داده و ایشان را در یافتن پاسخ سوالاتشان، به اهل علم (اهل ذکر) ارجاع داده است. مفسران شیعه با استناد به روایات متعددی[۱۴] مصداق بارز و کامل اهل ذکر را اهلبیت(ع) دانستهاند[۱۵]. در تفاسیری از اهلسنت نیز با تکیه بر روایاتی، منظور از اهلالذکر، محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) معرفی شدهاند؛ کسانی که اهل علم و معدن تأویل و تنزیل هستند[۱۶].
مستفاد از آیه اهل الذکر، چند مطلب است:
- مرجعیت علمی اهل بیت: بر اساس روایات متعددی بیان شد، آیه درصدد ارجاع مردم در همۀ مسائل خصوصا معارف دینی، به پیامبر و جانشینان ایشان (ع) است و مرجعیت دینی و علمی اهل بیت (ع) را بیان میکند و معیاری برای نقد افکار و اندیشه هاست.
- لزوم رجوع به خبره: آیه با ارجاع جاهل به اهل علم، تاکید بر قاعده عقلائی لزوم رجوع جاهل به اهل خبره دارد[۱۷] و البته مصداق کامل خبره، امامان معصوم (ع) هستند[۱۸].[۱۹]
آیه اولی الامر
آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾ "آیه اولی الامر" یا "آیه اطاعت" نام دارد؛ زیرا مؤمنان را به اطاعت از خدا، پیامبر (ص) و اولیالامر فرمان داده است. در این آیه نکاتی قابل توجّه است؛ از جمله اینکه: مؤمنان از سه دسته فرامین باید اطاعت کنند: اوامر خدا، پیامبر و اولوالامر؛ اطاعت از خدا با اطاعت از پیامبر اولوالامر متفاوت است؛ پیامبر و اولوالامر باید معصوم باشند؛ زیرا اگر معصوم نباشند ممکن است بین فرامین آنها و فرامین خدا تناقض پیش بیاید و مکلّف در تناقض قرار گیرد. شیعه با توجه به آنکه مصداق اولی الامر را معصوم میداند لذا آن را منحصر در امامان اهلبیت (ع) دانسته است.
آیه بر چند موضوع دلالت دارد:
- نخست: دلالت بر عصمت امام: هر گاه خداوند به اطاعت بیقید و شرط از کسی فرمان دهد، آن فرد معصوم خواهد بود؛ زیرا در این مطلب تردیدی نیست که خداوند انجام گناه را برای کسی روا نمیدارد و آن را نمیپسندد. به عبارت دیگر، گناه، مورد نهی خداوند است؛ نه مورد امر او. از طرفی، اگر اولوالامر معصوم نباشد احتمال اینکه در امر یا نهی خود مرتکب خطا شوند و دیگران را به انجام گناه فرا خوانند وجود دارد. حال اگر چنین موردی پیش آید، از یک طرف باید از او اطاعت کرد؛ چون بر اساس آیه مورد بحث، اطاعت از اولوالأمر، بیقید و شرط، واجب است و از طرف دیگر نباید از او اطاعت کرد؛ چون مستلزم گناه است که مورد نهی الهی است و و این همان تناقض یا اجتماع امر و نهی در شیء واحد است که محال میباشد از این رو اولی الامر قطعا معصوم بوده و خطا، سهو، گناه و اشتباه نمیکنند.
- دوم: دلالت بر نصب امام: قرآن کریم در آیه اولی الامر خطاب به مؤمنان میفرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾. در این آیه کریمه اطاعت از اولی الامر در سیاق و ردیف اطاعت از خداوند تعالی و رسول (ص) قرار داده شده است و بدون تردید امتثال و فرمان برداری مطلق و بدون قید و شرط از دستورات خدا و رسول لازم و ضروری است بنابراین اطاعت از اولی الامر هم به صورت مطلق لازم و ضروری است[۲۰].
- سوم: دلالت بر ضرورت امامت: وجوب اطاعت از اولی الامر در این آیه مقتضی وجوب تحقق آن است[۲۱].
آیه تطهیر
آیه صادقین
آیه مباهله
آیه مودت
آیات خاص
آیه ولایت
آیه علم الکتاب
آیه اکمال
آیه تبلیغ
آیه سأل سائل
منابع
- محمدی، رضا، عصمت در قرآن
- مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن
- فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان
- عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت، دوفصلنامه پژوهشهای تفسیر تطبیقی
- سرمدی، محمود، مقاله «آیه سؤال»، دانشنامه معاصر قرآن کریم
- ناظمزاده، سید اصغر، تجلی امامت
- ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری
پانویس
- ↑ «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ ر.ک: تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ «آیا آنکه به حقّ رهنمون میگردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمییابد مگر آنکه راه برده شود؟» سوره یونس، آیه ۳۵.
- ↑ ر.ک: المیزان، ج۱، ص۲۷۳ - ۲۷۴.
- ↑ «جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ «ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای» سوره مائده، آیه ۶۷.
- ↑ «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
- ↑ ابراهیمزاده آملی، عبدالله، امامت و رهبری، ص۱۰۴-۱۰۵.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمیرسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ «من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
- ↑ مقامی، مهدی، ولایت و امامت در قرآن، ص۱۳۹-۱۴۱؛ محمدی، رضا، عصمت در قرآن، ص ۴۰-۴۷؛ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص۷۱ و ۱۱۰ ـ ۱۱۱ و ص۲۴۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱ و ج۱، ص۳۰۳؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۱۷۲.
- ↑ حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.
- ↑ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۲.
- ↑ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۲ ص۲۷۵؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱ ص۲۴۲.
- ↑ عبدالمحمدی بنچناری، حسین، بررسی تطبیقی دلالت آیه فاسئلوا أهل الذکر بر مرجعیت علمی اهل بیت؛ سرمدی، محمود، مقاله «آیه سؤال»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ تفسیر المیزان، ج ۵، ص ۳۹۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص۵۲-۶۰ و کلام تطبیقی ج۲، ص ۱۹۲-۲۱۸؛ ساعدی، محمد، آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار، ص ۱۷۲؛ صفرزاده، ابراهیم، عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی، ص ۱۷۹-۱۹۰؛ شریفی، احمد حسین، یوسفیان، حسن، پژوهشی در عصمت معصومان ص ۲۸۹-۲۹۸؛ زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۱، ص ۱۰۷-۱۱۱؛ محمدی، رضا، امامشناسی ۵، ص۲۱-۲۳.