محبت و عشق در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۶ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

جایگاه و اهمیت مودّت و رحمت

مودت و رحمت در روابط و مناسبات خانوادگی نقشی اساسی دارد و هرچه مودت و رحمت عمیق‌تر و گسترده‌تر باشد زندگی خانوادگی از آرامش و لذت و توانایی و رشد بیش‌تر برخوردار خواهد بود؛ مودت و رحمتی معتدل و معقول، و لطیف و انسانی[۱].

“مودّت” از ماده “وُدّ” به معنای دوست داشتن چیزی و آرزوی بقای آن است[۲]؛ و تفاوت مودّت با محبت در این است که مودّت معلول و حاصل محبت و جلوه آن است؛ محبت علاقه و مودت اظهار آن علاقه است[۳]؛ و چون “مودّت” مصدر بر وزن “مَفْعَلَة” است، بر ثبات و دوام، و قوت و شدت تأثیر فعل دلالت می‌کند. بنابراین “مودّت” عبارت است از محبت پایدار و ماندگار همراه با به‌کارگیری لوازم و وسایلی که به ظهور آن بیانجامد و علاقه‌های قلبی را آشکار سازد[۴]. و “رحمت” مهربانی و رقّتی است که مقتضی احسان و بخشش باشد[۵].

هرچه مودت و رحمت عمیق‌تر باشد توان و تحمل افراد بیش‌تر می‌شود، و هرچه گسترده‌تر باشد رفتارها مناسب‌تر می‌گردد؛ و هرچه انسان‌ها در مراتب انسانی بالاتر روند و وجودشان لطیف‌تر شود، مودت و رحمتشان بیش‌تر می‌شود و گسترده‌تر جلوه می‌یابد، چنان‌که الگوهای کمال انسانی در این میدان نیز الگویی تام‌اند. اسحاق بن عمار[۶] از امام صادق(ع) روایت کرده است که فرمود: «مِنْ‏ أَخْلَاقِ‏ الْأَنْبِيَاءِ حُبُّ‏ النِّسَاءِ»[۷].

هرچه انسان‌ها در مراتب کمال بالاتر روند و به مدارج والاتری از ایمان رسند، مودت و رحمتشان نسبت به همسر و خانواده بیش‌تر جلوه می‌کند، چنان‌که در حدیث نبوی آمده است: «كُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِيمَاناً ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاءِ»[۸].

در نگاه پیشوایان دین میان ایمان به خدا و دوست داشتن انسان‌ها به‌طور کلی، و عشق و علاقه به همسر به‌طور ویژه، رابطه‌ای تنگاتنگ است، چنان‌که هرکس خدادوست‌تر باشد، همسردوست‌تر است. امام صادق(ع) فرموده است: «مَا أَظُنُّ‏ رَجُلًا يَزْدَادُ فِي‏ الْإِيمَانِ‏ خَيْراً إِلَّا ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاءِ»[۹].

پیشوایان دین این امر را چنان مهم و اساسی دیده‌اند که آن را با دوستی خود پیوند زده‌اند، چنان‌که از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «كُلُّ‏ مَنِ‏ اشْتَدَّ لَنَا حُبّاً اشْتَدَّ لِلنِّسَاءِ حُبّاً»[۱۰]؛

دوستی اهل بیت، دوست داشتن کمالات حقیقی است، و همسردوستی نیز از همین سنخ است؛ و همان‌طور که عشق به کمالات حقیقی، منشأ رشد و تعالی و بارش رحمت الهی است، همسردوستی نیز چنین است. پیامبر اکرم(ص) در بیانی لطیف و رحمانی فرموده است: «إِنَّ الرَجُلَ إِذَا نَظَرَ إِلَى امْرَأَتِهِ وَنَظَرَتْ إِلَيْهِ) بشهوة أو غيرها (نَظَرَ اللهُ تَعَالَى إِلَيْهِمَا نَظْرَةَ رَحْمَةٍ»[۱۱].

خانواده پایگاه کمالات انسانی است و اساس این امر مودّت و محبت در خانواده است؛ و زندگی بدون مودت و رحمت ویران‌کده‌ای بیش نیست که از آن روح و ریحانی نروید و صلاح و سامانی برنخیزد.

از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است: «جُلُوسُ‏ الْمَرْءِ عِنْدَ عِيَالِهِ‏ أَحَبُّ‏ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى مِنِ اعْتِكَافٍ فِي مَسْجِدِي هَذَا»[۱۲].

روابط محبت‌آمیز میان زن و مرد، مطلوب خداوند و گنجینه‌ای گرانقدر است؛ گنجینه‌ای که نفس وجود آن پربها و بهره‌داری درست از آن در تنظیم روابط خانوادگی کارسازترین اسباب است. در توجه دادن به چنین امری از حضرت رضا(ع) روایت شده است که فرمود: «... وَ اعْلَمْ أَنَّ النِّسَاءَ شَتَّى فَمِنْهُنَّ الْغَنِيمَةُ وَ الْغَرَامَةُ وَ هِيَ‏ الْمُتَحَبِّبَةُ لِزَوْجِهَا وَ الْعَاشِقَةُ لَهُ»[۱۳].

روابط عاشقانه در درون خانواده ضامن بسیاری از سلامت‌ها و امنیت‌ها است. ازاین‌رو پیشوایان دین سفارش کرده‌اند که چنین روابطی در خانواده جلوه‌گر باشد، چنان‌که امام صادق(ع) فرموده است: «لَا غِنَى بِالزَّوْجَةِ فِيمَا بَيْنَهَا وَ بَيْنَ زَوْجِهَا الْمُوَافِقِ‏ لَهَا عَنْ‏ ثَلَاثِ‏ خِصَالٍ‏ وَ هُنَّ... وَ إِظْهَارُ الْعِشْقِ لَهُ بِالْخِلَابَةِ...»[۱۴].

جلوه‌های گوناگون مودت و رحمت در مناسبات خانوادگی و روابط زناشویی چنان اهمیت دارد که در حدیث علی(ع) آمده است: عثمان بن مظعون[۱۵] نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت: ای رسول خدا، من تصمیم گرفته‌ام که همسرم خوله را بر خود حرام سازم. حضرت فرمود: چنین مکن ای عثمان! که بی‌گمان بنده مؤمن چون دست همسرش را [از سر محبت] در دست گیرد، خداوند ده نیکی برایش بنویسد و ده بدی را از حساب او پاک سازد؛ و چون همسرش را [از سر محبت] ببوسد، خداوند صد نیکی برایش بنویسد و صد بدی را از حساب او پاک نماید؛ و چون [از سر محبت] با همسرش هم‌آغوش شود، خداوند هزار نیکی برایش بنویسد و هزار بدی را از حساب او پاک سازد، و فرشتگان خدا [برای تکریم آن دو]حاضر شوند؛ و چون دو همسر غسل نمایند، آبی از هر مویشان جریان نیابد مگر اینکه خداوند در ازای آن برای هر یکشان نیکی ثبت کند و بدی را از آن دو پاک نماید.[۱۶].

چنین تأکیدهایی بیانگر نوع نگاه نبوی به ابراز محبت در زندگی خانوادگی و روابط زناشویی است؛ نگاهی که سراسر لطافت و زیبایی است، و در پرتو چنین نگاهی روابط دو همسر معنایی متعالی می‌یابد و هر عمل و رفتار محبت‌آمیز رنگی آسمانی به خود می‌گیرد. روابط محبت‌مدار در زندگی خانوادگی فضایی سالم و امن و پرنشاط برای زن و مرد و فرزندان فراهم می‌آورد، و در چنین فضایی است که فرزندان نیز می‌آموزند که دوست بدارند، همان‌گونه که دوست داشته می‌شوند. در اهمیت چنین فضایی، پیام‌آور درستی‌ها و خوبی‌ها، رسول گرامی ما فرموده است: «نَظَرُ الْوَالِدِ إِلَى‏ وَلَدِهِ‏ حُبّاً لَهُ‏ عِبَادَةٌ»[۱۷]؛

«نَظَرُ الْوَلَدِ إِلَى وَالِدَيْهِ حُبّاً لَهُمَا عِبَادَةٌ»[۱۸].

مودت و رحمت بهترین محرک زندگی سالم و شاداب است. این چیزی است که زن و مرد را به کار و تلاش وامی‌دارد. زن و مرد با مودت و رحمت یکدیگر را کامل می‌کنند و زمینه تأمین نیازهای یکدیگر و ادای درست حقوق همدیگر را فراهم می‌سازند. زندگی با مودت و رحمت به درستی پیش می‌رود و فشار زندگی و مشکلات جز با مودت و رحمت قابل تحمل نمی‌شود[۱۹].

دوستی و محبت

هیچ دلی از محبت خالی نیست. فروغ محبت به گونه‌ای در همه دل‌ها وجود دارد و دل‌های آدمیان با وابستگی به اشیای دیگر شور و نشاط می‌یابد. محبت در فرهنگ اسلامی جایگاه ممتازی دارد. از این‌رو، آدمی باید هوشیارانه مراقب باشد که گران بهاترین عضو انسان؛ یعنی دلش را در گرو محبت هر چیزی قرار ندهد. پیامبر اسلام در مناسبت‌های گوناگون فرموده است: «انسان با کسی است (محشور خواهد شد) که او را دوست دارد»[۲۰].

در روایتی آمده است که مردی نزد رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: ای پیامبر خدا! فردی نمازخوانان را دوست دارد، ولی خودش تنها نمازهای واجب را می‌خواند. صدقه دهندگان را دوست دارد، ولی تنها صدقه‌های واجب (خمس و زکات) را می‌دهد و روزه‌گیران را دوست دارد، ولی خودش فقط روزه ماه رمضان را می‌گیرد. حضرت فرمود: «انسان با کسی است که او را دوست دارد»[۲۱].

انسان باید بیندیشد به چه و که دل بسته است؛ زیرا ارزش دل به چیزی بستگی دارد که در آن جای می‌گیرد. مردی از بادیه‌نشینان نزد رسول خدا(ص) آمد و از آن حضرت درباره روز قیامت پرسید. حضرت فرمود: برای آن روز چه آماده کرده‌ای؟ عرض کرد: یا رسول الله! چیز زیادی از نماز و روزه آماده نساخته‌ام جز آنکه خدا و رسولش را دوست دارم. پیامبر خدا فرمود: «انسان [در آن روز] با کسی است که او را دوست دارد»[۲۲]. انس بن مالک که این حدیث را گزارش کرده است، می‌گوید: «مسلمانان از شنیدن این مطلب بسیار خوش‌حال شدند، به اندازه‌ای که هیچ چیز پس از اسلام آوردن، این قدر آنان را خوش‌حال نساخته بود»[۲۳].

بالاترین و والاترین محبت‌ها، محبت به خداست. انس و الفت با خداوند چنان لذتی دارد که توصیف‌پذیر نیست. این یاد و انس چنان آرامش و اعتماد به نفسی به انسان می‌بخشد که مثال‌زدنی است. رسول خدا(ص) می‌فرماید: «أَحِبُّوا اللَّهَ مِنْ كُلِّ قُلُوبِكُمْ»؛ «خدا را با تمام دل دوست بدارید»[۲۴]. همچنین در سخنی دیگر می‌فرماید: «خدا را به سبب نعمت‌هایی که به شما می‌دهد، دوست داشته باشید و مرا به سبب محبتتان به خدا و اهل بیت مرا به جهت محبتتان به من دوست بدارید».[۲۵].

امام علی بن موسی الرضا(ع) و اجداد پاکش از رسول خدا(ص) نقل می‌کنند: «خدا به موسی بن عمران، برگزیده خود وحی کرد: مرا دوست بدار و دوستی مرا در دل‌های دیگران بگستران. موسی عرض کرد: ای خدا! من دوستت دارم، ولی چگونه تو را نزد بندگانت محبوب گردانم؟ خدا فرمود: نعمت‌هایی را که به آنان داده‌ام، به ایشان یادآوری کن؛ زیرا آنان جز خوبی از من ندیده‌اند و به یاد ندارند».[۲۶].

خداوند در قرآن مجید در این باره یادآور می‌شود: ﴿أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً[۲۷].

در همین مورد، امام باقر(ع) از پدرش، امام حسین(ع) و نیز از عبدالله بن عباس و جابر بن عبدالله انصاری چنین نقل کرده است: «روزی با گروهی از اصحاب رسول خدا(ص) در مسجد نشسته بودیم. آن حضرت با اشاره به آیه یاد شده، فرمود: «خدا به من وحی کرده است که نعمت‌هایش را به شما یادآور شوم». [آن‌گاه به اصحاب خود فرمود: «اولین نعمتی که خدا به شما داده است، چیست؟» اصحاب آن حضرت به گروهی از آن نعمت‌ها اشاره کردند.] آن‌گاه حضرت به امیر مؤمنان علی(ع) خطاب کرد و نظر ایشان را خواست. ایشان عرض کرد: «پدر و مادرم به فدایت! خداوند، ما را به وسیله شما هدایت کرد. من در برابر شما چه بگویم؟» پیامبر فرمود: «با این حال بگو اولین نعمت پروردگار بر شما چه بوده است؟» امیرمؤمنان فرمود: «اولین نعمت خدا آن است که من هیچ بودم، مرا آفرید و به وجود آورد. دومین نعمت خدا آن است که مرا زنده آفرید و در شمار مردگان قرار نداد. سومین نعمتش آن است که به من بهترین صورت و متوازن‌ترین ترکیب را بخشید. چهارمین نعمتش آن است که مرا خردورز آفرید. پنجمین نعمت آن است که عقل را ابزار شناخت و فهم قرار داد که هرچه را می‌خواهم، بشناسم. ششمین نعمت خدا آن است که به راه راست هدایتم کرد».... حضرت در ادامه سخن به نهمین نعمت خدا اشاره کرد و فرمود: «نهمین نعمت آن است که زمین و آسمان و آنچه را میان آنهاست، (در جهت منافع من) مسخر ساخت».... آن حضرت در پایان فرمود: ای پیامبر خدا! نعمت‌های خدا بسیار فراوان است و پاکیزه. ﴿وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ»[۲۸].

توجه به این آیات و روایات نشان می‌دهد که توجه به نعمت‌های الهی و یادآوری آنها، ایمان به خدا و محبت به او را در جان آدمی استوار می‌سازد. بی‌شک، محبت به پیامبر اکرم(ص) به عنوان آخرین پیام‌آور خدا، پس از محبت به خدا قرار دارد و در برخی از آیات قرآن، محبت ایشان بلافاصله پس از محبت خدا قرار گرفته است: ﴿قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ... أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ[۲۹].

برخی آیات، اطاعت از آن حضرت را ملاک محبت خدا دانسته‌اند: ﴿قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ[۳۰] ایمان حقیقی به خدا زمانی تحقق می‌یابد که مؤمن، آن حضرت را از همه چیز و همه کس بیشتر دوست بدارد. در روایتی آمده است: «هیچ یک از شما ایمان حقیقی نیاورده است مگر آن‌که من، از خودش، فرزندانش، پدرش و همه مردم نزد او محبوب‌تر باشم».[۳۱].

پس از محبت به خدا و رسولش، محبت به اهل بیت پیامبر از جایگاه ممتازی در اسلام برخوردار است. خداوند خطاب به پیامبر اکرم(ص) می‌‌فرماید: ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ[۳۲].

در منابع حدیثی و تفسیری شیعه و اهل سنت از پیامبر اعظم(ص) نقل شده است که مقصود از «قربی» در این آیه، اهل بیت و نزدیکان پیامبر هستند. هنگامی که آیه ﴿قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى نازل شد، اصحاب عرض کردند: ای رسول خدا! خویشاوندان شما که مودت آنان بر ما واجب است، کیانند؟ آن حضرت فرمود: «علی و فاطمه و فرزندان آن دو» و این مطلب را سه بار تکرار فرمود[۳۳]. همچنین محدثان اهل سنّت از رسول خدا(ص) نقل می‌کنند که خطاب به امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود: «ای علی! من و تو و فاطمه و حسن و حسین، نخستین کسانی هستیم که داخل بهشت می‌شویم. علی(ع) عرض کرد: دوستان ما [چه می‌شوند؟] رسول خدا(ص) فرمود: پشت سر شما وارد بهشت خواهند شد».[۳۴]؛

محبت به مردم و دوست داشتن آنان از نکته‌هایی است که در روایات معصومین به آن عنایت خاصی شده است. از امام باقر(ع) نقل کرده‌اند: «مردی از قبیله بنی‌تمیم نزد رسول خدا آمد و از آن حضرت خواست او را نصیحت کند. از نصیحت‌های پیامبر خدا به ایشان آن بود که مردم را دوست بدار تا تو را دوست داشته باشند».[۳۵].

در روایتی دیگر، دوست داشتن مردم از نگاه پیامبر اکرم(ص)، نصف عقل شمرده شده است: «التَّوَدُّدُ إِلَى النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ‌»[۳۶]؛ بنابراین، زیربنای همه دوستی‌ها، محبت به خداست. پس از آن، محبت به گُل سرسبد مخلوقات، پیامبر اکرم(ص) و خاندان طاهرینش، اساس دوستی‌هاست و آن‌گاه علاقه و عشق به مردم نیز از آموزه‌های دینی به شمار می‌رود.[۳۷].

پرسش مستقیم

  1. مودت و محبت در خانواده چه اهمیتی دارد؟ (پرسش)

منابع

پانویس

  1. در روایات متعدد نسبت به دوست داشتن‌های برخاسته از تعلقات پست و محبت‌های افراطی هشدار داده‌شده و از آنها پرهیز داده شده است، چنان‌که در حدیث نبوی آمده است: «‏إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِيَ اللَّهُ بِهِ سِتٌّ حُبُّ الدُّنْيَا وَ حُبُ‏ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الطَّعَامِ وَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ النَّوْمِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ» «نخستین چیزهایی که بدان خداوند عصیان و نافرمانی شود شش چیز است: دوستی دنیا، دوستی ریاست، دوستی خوراک، دوستی زنان، دوستی خواب و دوستی راحتی». ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد البرقی، المحاسن، به اهتمام جلال‌الدین الحسینی المحدث، دارالکتب الاسلامیة، طهران، ۱۳۷۰ ق. ج۲، ص۲۹۵؛ الکافی، ج۲، ص۲۸۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۳۳۹؛ تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص۳۲۰؛ بحار الانوار، ج۷۲، ص۱۰۵، ۱۹۶، ج۷۳، ص۶۰؛ و با مختصر اختلاف در لفظ: الخصال، ج۱، ص۳۳۰؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۲-۱۳.
  2. المفردات، ص۵۱۶.
  3. فدا حسین عابدی، تفسیر تطبیقی آیه مودت، چاپ اول، انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، ۱۳۸۴ ش. ص۳۵.
  4. فدا حسین عابدی، تفسیر تطبیقی آیه مودت، ص۳۶.
  5. المفردات، ص۱۹۱.
  6. از شخصیت‌های برجسته و گرانقدر شیعه و از راویان ثقه که از امامان باقر و صادق و کاظم(ع) روایت کرده است. ر. ک: رجال النجاشی، ص۷۱؛ رجال الطوسی، ص۱۶۲، ۳۳۱؛ رجال الکشی، ص۳۴۶، ۴۰۲، ۴۰۸، ۴۰۹، ۴۴۶؛ معجم رجال الحدیث، ج۳، ص۵۲-۶۳؛ محمد تقی التستری، قاموس الرجال، الطبعة الثانیة، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، ۱۴۱۰-۱۴۲۴ ق. ج۱، ص۷۵۷-۷۷۰.
  7. «دوست داشتن زن (همسر) از خلق و خوی پیامبران است». الکافی، ج۵، ص۳۲۰؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۴۰۳؛ روضة الواعظین، ص۴۱۱؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۷؛ عوالی اللآلی، ج۳، ص۲۸۲؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۹؛ الحدائق الناضرة، ج۲۳، ص۲۰؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۳؛ السید محسن الطباطبائی الحکیم، مستمسک العروة الوثقی، الطبعة الثالثة، مطبعة الآداب، النجف، افست دار احیاء التراث العربی، بیروت، ۱۳۸۸ ق. ج۱۴، ص۴.
  8. «هرگاه ایمان بنده‌ای زیاد شود، محبتش نسبت به زن (همسر) زیاد می‌شود». الجعفریات، ص۹۰؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۲؛ ترتیب نوادر الراوندی، ص۱۲؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۸؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۷. از امام صادق(ع) نیز روایت شده است که فرمود: «الْعَبْدُ كُلَّمَا ازْدَادَ لِلنِّسَاءِ حُبّاً ازْدَادَ فِي‏ الْإِيمَانِ‏ فَضْلًا». (هرگاه محبت بنده به زن (همسر) زیاد شود بر ایمان او افزوده می‌شود). کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۴؛ مکارم الاخلاق، ص۱۹۷؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۱.
  9. «من گمان نمی‌کنم که مردی ایمانش افزون شود و محبتش به همسرش افزون نشود». الکافی، ج۵، ص۳۲۰؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۸۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۹؛ الحدائق الناضرة، ج۲۳، ص۲۰؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۱۳؛ مستمسک العروة الوثقی، ج۱۴، ص۴.
  10. «هرکه محبتش به ما [اهل بیت]افزون شود، محبتش به زن (همسر) زیاد می‌شود». السرائر، ج۳، ص۶۳۶؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۱؛ بحارالانوار، ج۶۶، ص۲۸۷، ج۱۰۳، ص۲۲۷؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۶.
  11. «وقتی مرد به همسر خود [با محبت]می‌نگرد و زن به شوهر خود [با مهر]می‌نگرد، خداوند به دیده رحمت به آنان می‌نگرد». الجامع الصغیر، ج۱، ص۳۰۲؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۲۷۶.
  12. «نشستن مرد در کنار همسرش، نزد خدای متعال از اعتکاف در این مسجد من محبوب‌تر است». تنبیه الخواطر، ج۲، ص۱۲۱؛ میزان الحکمة، ج۵، ص۱۰۱.
  13. «بدان که زنان چند گروهند. یک گروه از آنان گنج و غنیمت شمرده می‌شوند. این گروه، زنانی‌اند که همسران خود را دوست دارند و به آنان عشق می‌ورزند». فقه الرضا، ص۲۳۴؛ بحار الانوار، ج۱۰۳، ص۲۳۴؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۶۱.
  14. «زن در روابط میان خود و شوهر همدلش، از سه خصلت بی‌نیاز نیست که یکی از آنها، اظهار عشق به شوهر با دلربایی است». أبومحمد الحسن بن علی بن الحسین بن شعبة الحرانی، تحف العقول عن آل الرسول، مکتبة بصیرتی، قم، ۱۳۹۴ ق. ص۳۲۲؛ بحار الانوار، ج۷۸، ص۲۳۷.
  15. ابوالسائب عثمان بن مظعون بن حبیب بن وهب جمحی از اصحاب پارسا و والامقام پیامبر است. او از حکیمان عصر جاهلی شمرده شده که شراب را بر خود تحریم کرده بوده و آن را زایل‌کننده عقل و زیر پا گذارنده کرامت انسانی می‌دانسته است. وی پس از اسلام آوردن سیزده نفر، پیامبر را ملاقات کرد و پذیرای اسلام شد. در ماجرای هجرت به حبشه او از مهاجران بود. در نبرد بدر حضور داشت و در سال دوم هجری درگذشت و نخستین کسی بود که در قبرستان بقیع دفن گردید. ر. ک: الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۹۳-۴۰۰؛ التاریخ الکبیر، ج۶، ص۲۱۰؛ أبو نعیم احمد بن عبد الله بن احمد الاصبهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، دار الفکر، بیروت، ج۱، ص۱۰۲-۱۰۶؛ موفق الدین أبو محمد عبد الله بن احمد بن قدامة المقدسی، التبیین فی أنساب القرشیین، حققه و علق علیه محمد نایف الدیلمی، الطبعة الثانیة، عالم الکتب، مکتبة النهضة العربیة، بیروت، ۱۴۰۸ ق. ص۴۴۴-۴۴۵؛ سیر أعلام النبلاء، ج۱، ص۱۵۳-۱۶۰.
  16. «جَاءَ عُثْمَانُ بْنُ مَظْعُونٍ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ هَمَمْتُ‏ أَنْ أُحَرِّمَ خَوْلَةَ عَلَى نَفْسِي يَعْنِي امْرَأَتَهُ قَالَ لَا تَفْعَلْ يَا عُثْمَانُ فَإِنَ‏ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ‏ إِذَا أَخَذَ بِيَدِ زَوْجَتِهِ‏ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ وَ مَحَا عَنْهُ عَشْرَ سَيِّئَاتٍ فَإِنْ قَبَّلَهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ مِائَةَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ مِائَةَ سَيِّئَةٍ فَإِنْ أَلَمَّ بِهَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ حَضَرَتْهُمَا الْمَلَائِكَةُ فَإِذَا اغْتَسَلَا لَمْ يَمُرَّ الْمَاءُ عَلَى شَعْرَةٍ مِنْ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَّا كَتَبَ اللَّهُ لَهُمَا [بِهَا] حَسَنَةً وَ مَحَا عَنْهُمَا [بِهَا] سَيِّئَةً...» دعائم الاسلام، ج۲، ص۱۹۰؛ عوالی اللآلی، ج۳، ص۲۹۱ [با مختصر اختلاف در لفظ]؛ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۱۵۰-۱۵۱.
  17. «نگاه پدر به فرزندش از روی محبت عبادت است». مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۷۰.
  18. «نگاه فرزند به پدر و مادر از روی محبت بدیشان عبادت است». الجعفریات، ص۱۸۷؛ تحف العقول، ص۳۲ و ۴۶؛ ترتیب نوادر الراوندی، ص۵؛ أبوالحسن علی بن عیسی الاربلی، کشف الغمه فی معرفة الائمة، مکتبة بنی‌هاشم، تبریز، ۱۳۸۱ ق. ج۲، ص۲۱۸؛ بحارالانوار، ج۷۴، ص۸۰، ۸۴، ج۷۷، ص۱۵۱؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۱۵۲.
  19. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی ج۴، ص۶۳-۶۷.
  20. بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۳.
  21. بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۳.
  22. بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۳.
  23. بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۳.
  24. کنزالعمال، ح۴۴۱۴۷.
  25. «أَحِبُّوا اللَّهَ لِمَا يَغْذُوكُمْ مِنْ نِعَمِهِ، وَأَحِبُّونِي بِحُبِّ اللَّهِ، وَأَحِبُّوا أَهْلَ بَيْتِي بِحُبِّي»محمدجواد محمودی، ترتیب الامالی، ج۶، ص۳۵۸.
  26. «أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَجِيِّهِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ(ع): يَا مُوسَى أَحْبِبْنِي وَ حَبِّبْنِي إِلَى خَلْقِي. قَالَ: يَا رَبِّ إِنِّي أُحِبُّكَ، فَكَيْفَ أُحَبِّبُكَ إِلَى خَلْقِكَ قَالَ: اذْكُرْ لَهُمْ نَعْمَائِي عَلَيْهِمْ، وَ بَلَائِي عِنْدَهُمْ، فَإِنَّهُمْ لَا يَذَّكَّرُونَ إِذْ لَا يَعْرِفُونَ مِنِّي إِلَّا كُلَّ خَيْرٍ»؛ محمدجواد محمودی، ترتیب الامالی، ج۶، ص۳۶۰.
  27. «آیا ندیده‌اید که خداوند آنچه را در آسمان‌ها و در زمین است برای شما رام کرد و نعمت‌های آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟» سوره لقمان، آیه ۲۰.
  28. {{متن حدیث|بَيْنَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) فِي مَسْجِدِهِ فِي رَهْطٍ مِنْ أَصْحَابِهِ‌،... فَقَالَ...وَ قَدْ أَوْحَى إِلَيَّ رَبِّي أَنْ أُذَكِّرَكُمْ بِالنِّعْمَةِ... وَ تَلَا ﴿وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ثُمَّ أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلَى عَلِيٍّ(ع)، فَقَالَ: قُلْ يَا أَبَا الْحَسَنِ... فَقَالَ: فَكَيْفَ لِي بِالْقَوْلِ- فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي- وَ إِنَّمَا هَدَانَا اللَّهُ بِكَ. قَالَ: وَ مَعَ ذَلِكَ فَهَاتِ، قُلْ مَا أَوَّلُ نِعْمَةٍ بَلَاكَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَنْعَمَ عَلَيْكَ بِهَا قَالَ: أَنْ خَلَقَنِي جَلَّ ثَنَاؤُهُ وَ لَمْ أَكُ شَيْئاً مَذْكُوراً. قَالَ: صَدَقْتَ، فَمَا الثَّانِيَةُ قَالَ: أَنْ أَحْسَنَ بِي إِذْ خَلَقَنِي فَجَعَلَنِي حَيّاً لَا مَيِّتاً. قَالَ: صَدَقْتَ، فَمَا الثَّالِثَةُ قَالَ: أَنْ أَنْشَأَنِي فَلَهُ الْحَمْدُ فِي أَحْسَنِ صُورَةٍ وَ أَعْدَلِ تَرْكِيبٍ. قَالَ: صَدَقْتَ، فَمَا الرَّابِعَةُ قَالَ: أَنْ جَعَلَنِيَ مُتَفَكِّراً رَاغِباً لَا بُلَهَةً سَاهِياً. قَالَ: صَدَقْتَ، فَمَا الْخَامِسَةُ قَالَ: أَنْ جَعَلَ لِي شَوَاعِرَ أُدْرِكُ مَا ابْتَغَيْتُ بِهَا، وَ جَعَلَ لِي سِرَاجاً مُنِيراً. قَالَ: صَدَقْتَ، فَمَا السَّادِسَةُ قَالَ: أَنْ هَدَانِي وَ لَمْ يُضِلَّنِي عَنْ سَبِيلِهِ... قَالَ: فَمَا التَّاسِعَةُ قَالَ: أَنْ سَخَّرَ لِي سَمَاءَهُ وَ أَرْضَهُ وَ مَا فِيهِمَا وَ مَا بَيْنَهُمَا مِنْ خَلْقِهِ. قَالَ: صَدَقْتَ، فَمَا بَعْدَ هَذَا؟ قَالَ: كَثُرَتْ نِعَمُ اللَّهِ يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَطَابَتْ، وَ تَلَا ﴿وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا، محمدجواد محمودی، ترتیب الامالی، ج۶، ص۳۶۱ - ۳۶۳.
  29. «بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و دودمانتان و دارایی‌هایی که به دست آورده‌اید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید و خانه‌هایی که می‌پسندید از خداوند و پیامبرش و جهاد در راه او نزد شما دوست‌داشتنی‌تر است» سوره توبه، آیه ۲۴.
  30. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  31. «لا يُؤمِنُ أحَدُكُم حَتّى أَكُونَ أحَبَّ إلَيهِ مِن وَلَدِهِ و والِدِهِ وَ النّاسِ أجمَعينَ»؛ میزان الحکمه ج ۲ ص۲۳۶
  32. «بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
  33. جلال الدین سیوطی، الدرالمنثور فی التفسیر المأثور، ج۶، ص۷.
  34. «إِنَّ أَوَّلَ مَنْ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ أَنَا وَ أَنْتَ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ قَالَ عَلِیٌّ فَمُحِبُّونَا؟ قَالَ مِنْ وَرَائِكُمْ»؛ کنزالعمال، ح۳۴۱۶۱؛ بحارالانوار، ج۶۵، ص۱۲۷.
  35. «إِنَّ أَعْرَابِيّاً مِنْ بَنِي تَمِيمٍ أَتَى النَّبِيَّ(ص) فَقَالَ لَهُ أَوْصِنِي فَكَانَ مِمَّا أَوْصَاهُ تَحَبَّبْ إِلَى النَّاسِ يُحِبُّوكَ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ترجمه: محمدباقر کمره‌ای، ج۲، ص۶۱۴.
  36. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ترجمه: محمدباقر کمره‌ای، ج۲، ص۶۱۴.
  37. اسحاقی، سید حسین، رسول مهربانی ص۱۳.