سقیفه بنی ساعده در نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۳۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث سقیفه بنی ساعده است. "سقیفه بنی ساعده" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل سقیفه بنی ساعده (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  1. امام علی (ع) از بنی‌هاشم (یکی از تیره‌های برجسته قریش) بود که قریشیان به سبب رسوبات برخی ارزش‌های جاهلی، از جمله رقابت میان تیره‌های سرشناس برای سیادت بر مکه، نمی‌خواستند رهبری اسلام پس از پیامبر اکرم (ص) (که آن حضرت نیز از بنی‌هاشم بود) در این تیره باقی بماند. سخن عمر بن خطاب شاهدی گویا بر این مدّعاست، آن‌جا که به ابن‌عباس گفت: "قریش نمی‌خواست نبوت و خلافت برای شما (بنی‌هاشم) جمع شود تا بدین وسیله تکبّر ورزید."
  2. امام علی (ع) در جنگ‌های دوران پیامبر اکرم (ص) بسیاری از سرشناسان قریش را به هلاکت رسانده بود. لذا قریشیان از آن حضرت کینه‌ها به دل داشتند همان‌گونه که ابوعبیده جراح پس از غصب خلافت، خطاب به امام علی (ع) بر این مسئله تاکید کرد. اما انصار بر خلاف مهاجران قریشی هیچ کینه و حقدی نسبت به امام علی (ع) نداشتند و در جنگ‌های اسلام با قریش، همپای آن حضرت با مشرکان نبرد کرده بودند.
  1. انصار از کینه‌توزی مهاجران نسبت به امام علی (ع) و بنی‌هاشم آگاه بودند و می‌دانستند آنان در برابر رهبری امام (ع) خواهند ایستاد.
  2. سفارش‌های مؤکد پیامبر اکرم (ص) در واپسین روزهای زندگی خود درباره انصار و نگرانی آن حضرت درباره آنان پس از خود، این باور را برای انصار ایجاد کرده بود که مهاجران قریشی نخواهند گذاشت امام علی (ع) به خلافت برسد. بنابراین به منظور پیش‌گیری از ستم‌هایی که در انتظار خود می‌دیدند، بر آن شدند تا قدرت را قبضه کنند.

==واقعه سقیفه==[۱]

ابوبکر در برابر این سخن، با بیان این که پیامبر خدا (ص) فرموده است "امامان از قریش هستند" ضمن ایجاد نومیدی میان انصار، با زیرکی موفق شد اختلافات سابق میان انصار را که به یُمْن اسلام و هجرت پیامبر اکرم (ص) به مدینه از یادها رفته بود، مجدداً زنده کند و آن‌ها را دچار تفرقه سازد. وی خطاب به انصار گفت: "ای گروه انصار، اگر خلیفه از میان شما و اوسی باشد، قطعاً خزرجی‌ها و مهاجران در برابرش خواهند ایستاد و چنانچه خزرجی باشد، اوسی‌ها و مهاجران زیر بار نخواهند رفت." آن‌گاه گفت: "ما از خویشان پیغمبر (ص) هستیم و از شجره نبوت، لذا خلافت از آن ماست."

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. نقل‌های مربوط به واقعه سقیفه، اشخاص حاضر در آن جلسه و سخنان ردوبدل شده میان آنان در منابع تاریخی گوناگون و متفاوت آمده است. از آن‌جا که تاریخ را اهل تسنن و پیروان خلفای غاصب نگاشته‌اند، تأثیر باورهای کلامی و تعصبات مذهبی آنان در نقل وقایع سقیفه کاملاً مشهود است. نگاهی به آنچه ابن قتیبه دینوری، طبری، ابن اثیر و امثال آن‌ها روایت کرده‌اند، دلیل بر این مدعاست. با این حال از مجموع این‌ نقل‌ها می‌توان واقعه سقیفه را به شکل فوق روایت کرد.
  2. سقیفه بنی‌ساعده، سایه‌بانی بود که زیر آن می‌نشستند. برخی گفته‌اند "سقیفه"، نوعی سکّوست، از جمله سقیفه بنی‌ساعده. نیز گفته‌ هر بنایی که زدن سقف بر سکویی ایجاد شود، سقیفه است. بنی‌ساعده تیره‌ای از خزرج بودند که سعد بن عباده انصاری رئیس انصار از این تیره بود (نک: معجم البلدان، ۳ / ۲۲۸).
  3. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص 459- 463.