وهابیت
- این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل وهابیت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
وهابیت: مسلک و اندیشه اعتقادی محمد بن عبدالوهاب است. پیروان او را "وهابی" گویند. وی اهل "نجد" در عربستان بود و در قرن ۱۲ هجری میزیست. او از گفتهها و اندیشههای انحرافی "ابن تیمیه" پیروی میکرد. بر اساس اعتقادات آنان، هر نوع توسل و توجه به غیر خدا و زیارت قبور اولیا و تبرک به آثار مقدس انبیا و امامان و احترام به قبور آنان و بوسیدن حرم و ضریح و برپایی مجالس در تولدها و وفاتها شرک به حساب میآید. وهابیت به عنوان یک تفکر افراطی و انحرافی حدود دویست سال پیش شکل گرفت و پیروان آن به جاهای بسیاری از جمله کربلا حمله و قبور فراوانی را ویران کردند. خراب شدن بارگاه امامان مدفون در بقیع، در اثر حمله آنان بود. این اندیشه انحرافی در جاهای مختلف از جمله در عربستان پیروانی پیدا کرد و امروز هم وجود دارند و بر ضد شیعه و مقدسات پیروان اهلبیت، فعالیت میکنند. گرچه آنان مذهب تسنن دارند، ولی فرقههای مختلف اهل سنت هم آنان را قبول ندارند و علمای اهل سنت تا کنون کتابهایی در رد آنان نوشتهاند. وهابیت، اندیشهای سطحی و متعصبانه است و از حمایتهای استکبار جهانی برخوردار است[۱].
تعریف وهابیت
- وهابیت یک فرقۀ انحرافی است که پیروان افکار محمد بن عبدالوهاب به آن معتقدند و با عقاید افراطی که عمدتا برگرفته از سخنان "ابن تیمیه" است، در مقابل اکثریت مسلمانان قرار دارند[۲]. وهابیان در فقه، پیرو مذهب حنبلیاند و در عقاید و برخی فروع بر روش ابن تیمیه هستند. آنان، خود را "سلفیه"[۳] میخوانند و مدعیاند بر سیره سَلَف صالح ـ یعنی اصحاب پیامبر(ص) ـ مشی میکنند[۴][۵]
تاریخچۀ وهابیت
- مجموعه تاریخچه این انشعاب فکری در عالم اسلام از گسترش تا پیدایش آن، در چند مرحلۀ تاریخی پیش رو قابل بررسی است[۶].
- پیش از محمد بن عبدالوهاب: وهابیت به معنای مخالفت با عقاید عامۀ مسلمانان که گاه به فعالیتهای تکفیری هم منجر میشد، در تاریخ اسلام ریشهای طولانی دارد؛ چنانکه خوارج را باید اولین گروه در این دسته برشمرد که به بهانۀ ارتکاب گناه کبیره، اتهام کفر و به همین دلیل حکم قتل مسلمانان را صادر میکردند. در مرحلۀ بعد در دوران خلفای عباسی این تفکر، خود را نشان میدهد. در این دوره شخصی به نام ابومحمد بربهاری در قرن چهارم هجری مسلمانان را از زیارت قبور منع کرده بود؛ ولی عقیدۀ او از طرف خلیفۀ عباسی به شدت سرکوب گردید. همچنین عبدالله بن محمد عکبری حنبلی در همین قرن فتوا به حرمت سفر برای زیارت پیغمبر(ص) و حرمت درخواست شفاعت از او را صادر کرد.
- وهابیت در دوران ابن تیمیه: در دوران معاصر و به صورت رسمی، اولین پدیدآورندۀ این اصول انحرافی در قرن هشتم، احمد بن عبدالحلیم معروف به ابنتیمیه است که در سال ۶۶۱ ق در شهر حران، یکی از شهرهای شام یا عراق متولد شد. او از علمای حنبلی و از مؤسسان اولیۀ این فرقه به حساب میآید که به صورت آشکار عقاید سلفی و ظاهرگرایی را مطرح نمود؛ حتی او گفته بود در ۶۰ مسئلۀ دینی برخلاف اجماع و فتوای علمای اسلام رأی داده است[۷]. فقهای بزرگ زمان ابن تیمیه، اقوال وی را مردود و محکوم دانستند و بسیاری از علمای دینی در بلاد اسلامی با او مخالفت کردند[۸]؛ بدین روی، عقاید ابن تیمیه تا ق ۱۲ هجری رونق نیافت[۹]. در نهایت، علمای اهل سنت او را محاکمه و به زندان انداختند و به خاطر عدم ابراز ندامت از نظریاتش در حبس بود تا اینکه در سال ۷۲۸ ق در زندان درگذشت. پس از او شاگردش محمد بن ابابکر معروف به ابنقیم جوزی متوفای ۷۵۰ ق مسیر استادش را ادامه داد و آثار او را جمعآوری و منتشر کرد و خود نیز آثاری دراینباره نوشت[۱۰].
- وهابیت در دوران محمد ابن عبد الوهاب: در قرن دوازدهم بود که محمد بن عبدالوهاب نجدی به احیای نظریههای ابن تیمیه پرداخت[۱۱]. محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان تمیمی متولد سال ۱۱۱۵ ق و متوفای ۱۲۰۶ ق است که تا به امروز ناملایمات مختلفی را در عالم اسلام به جا گذاشته است[۱۲]. عبدالوهاب در آغاز هواخواهی نیافت؛ به همین جهت، در سال ۱۱۶۰ ق. به شهر دِرعیه از شهرهای مشهور نجد رفت. امیر آن دیار، محمد بن مسعود ـ جد آل سعود ـ بود که عقاید عبدالوهاب را برای تقویت حکومت خویش مناسب دید. در آن زمان با توجه به درگیریهای داخلی در عربستان، ابنسعود نسبت به حکومت مرکزی ریاض دست به شورش زد[۱۳]. محمد بن مسعود با محمد بن عبدالوهاب قرار گذاشت تا نیروی حکومتی خویش را برای تبلیغ و ترویج مذهب او به کار اندازد؛ به شرط آنکه محمد بن عبدالوهاب نیز از گذر جایگاه دینی خویش، حکومت را تأیید و تقویت کند[۱۴]. از آن پس، این دو تن به شهرهای بسیاری لشکر کشیدند و هر کس را با عقاید خویش ناسازگار یافتند، کافر خواندند و کشتند. بدینسان، روز به روز قدرت آل سعود روی به فزونی گذاشت و در سایۀ آن، آیین وهابی نیز گسترش یافت. چون امپراتوری عثمانی به دست کشورهای استعمارگر تجزیه شد، عربستان به آل سعود واگذار گشت؛ زیرا آنان بسیار قدرت یافته بودند و باورهایشان با اهداف استعمارگران ناسازگار نبود. از آن پس تاکنون وهابیت مذهب رسمی کشور عربستان است و وهابیان میکوشند تا مذهب خویش را در دیگر کشورهای اسلامی ترویج دهند[۱۵].[۱۶]
برخی از آثار محمد ابن عبد الوهاب
- برخی از آثار مکتوب محمد بن عبدالوهاب که در راستای بیان عقاید خویش تدوین کرد، عبارتند از: التوحید که مربوط به عقاید است؛ کشف الشبهات که به دفاع از عقاید خویش در مقابل علمای اهل سنت مربوط میشود؛ مسائل الجاهلیه که به تطبیق عقاید زمان خود با عقاید عرب جاهلیت میپردازد و...[۱۷].
اصول اعتقادی وهابیت
- وهابیت دارای یکسری اصول اعتقادی همچون، اعتقاد به تجسیم و تشبیه، حرمت تکریم اولیا و حرمت توسل به اولیای الهی هستند. این اصول در حقیقت بیانگر تفاوتهای اعتقادی آنان با اهل سنت است[۱۸].
ویژگی اصلی عقاید وهابیت
- به طور کلی، ویژگی بنیادی عقاید وهابیت، نفی و انکار است؛ یعنی عقاید وهابیت بر نفی عقاید و اعمال دیگر مسلمانان استوار است. آنان برخی اعتقادات و اعمال مسلمانان را با توحید عبادی ناسازگار میپندارند. وهابیان توسل به اولیای الهی و استمداد از آنان را بر نمیتابند و معتقدند باید خدا را بیواسطه خواند و تنها باید از او استمداد کرد و اگر کسی جز این کند، کافر است[۱۹].
- برخی از عقاید و اعمال که در نظر وهابیان شرک به شمار میآیند، عبارتاند از: توسل به اولیای الهی، طلب شفاعت از آنان، تعمیر و بنا و زیارت قبور مقدس و نیز تبرک و استشفاء از اولیای الهی. وهابیان سوگند به غیر خدا و عقیده به نیروی غیبی بندگان خاص خدا را نیز برنمیتابند[۲۰].
- علمای اسلام، به اشکالهای وهابیان پاسخهای مفصلی دادهاند[۲۱]. سوگند به غیر خدا و شرک و استشفاء از اولیای الهی نیز با شرایطی ویژه در قرآن و سنت روا شمرده شدهاند[۲۲]. دربارۀ نیروی غیبی انبیا و اولیا نیز آیاتی روشن در قرآن به چشم میآید[۲۳]. وهابیان، باورهای ویژۀ دیگری نیز دارند؛ از جمله، نخستین پیامبر را نوح(ع) میشمارند[۲۴]. آنان معتقدند خدا را در آخرت میتوان دید[۲۵]. همچنین، بر آناند که پیامبران تنها در مقام تبلیغ معصوماند و در غیر این مقام ممکن است گناه کنند و خلاف آیین خویش گام بردارند[۲۶].
مخالف با وهابیت
- علمای شیعه و سنی در رد وهابیت، کتابهای فراوانی نوشتهاند[۲۷]، اولین کسی از علمای اهل سنت که بر رد وهابیت کتاب نوشت، برادر محمد بن عبدالوهاب یعنی شیخ سلیمان بود که کتاب الصواعق المحرقه را نگاشت. از میان علمای شیعه نیز مرحوم کاشف الغطاء کتاب منهج الرشاد را اولینبار دراینباره تألیف نمود[۲۸]. [۲۹] در سالهای بعد، در نقد افکار آنان، حتی از سوی اهل سنت کتابهایی نوشته شد و بیپایه بودن معتقداتشان تبیین گشت[۳۰].
تکفیر و قتل و غارت مخالفان
- از آنجا که طبق فتوای این تفکر، هر کس از عقاید آنها پیروی نکند، کافر حربی است و جان و مال او برای آنها مباح میباشد، پس از مرگ ابنعبدالوهاب نیز پیروان او به قتل و غارت شهرهای مختلفی مانند کربلا، نجف، مکه، مدینه، پرداختند. وهابیون در آغاز پیدایش نه تنها به شهرهای شیعهنشین، بلکه از آنجا که جز خود هیچ کس را به مسلمانی قبول ندارند، به برخی مناطق سنینشین نیز حمله کرده و ساکنین آنجا را قتل و غارت نمودند؛ از جمله در سال ۱۳۷۱ ق به طائف حمله کردند و هرچه توانستند، کشتند و دو مرتبه هم در سالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۶ ق به اردن حملهور شدند. همچنین در سال ۱۳۴۱ ق حجاج یمنی را در راه برگشت به کشورشان قتل عام نمودند که تنها دو نفر از مهلکۀ وهابیون جان سالم به در بردند. آنها تا به امروز نیز روش قتل عام دشمنان خود به ویژه شیعیان را از دستور کار خارج نکردهاند، که نمونهاش را در کشورهای عراق، پاکستان و حتی ایران شاهد هستیم[۳۱].
گروههای سلفی و وهابی
- امروزه سلفیها با همان رویکرد (که به مسلمانان سه قرن اول اسلام اقتدا مینمایند)، به دستههایی انشعاب یافتهاند که از جمله مهمترین آنها، سلفیهای تبلیغی، اخوانی، جهادی و تکفیری است[۳۲].
نتیجه گیری
- در مجموع، وهابیت یک فرقۀ انحرافی است که محمد ابن عبد الوهاب آن را بنیان نهاد و با عقاید افراطی که عمدتا برگرفته از سخنان "ابن تیمیه" است، در مقابل اکثریت مسلمانان قرار دارند. این گروه، مدعیاند که بر سیره سَلَف صالح یعنی اصحاب پیامبر(ص) مشی میکنند. وهابیان به ظاهر قرآن و سنت تمسک دارند و هر آنچه را در کتاب و سنت نیابند، بدعت میشمارند و از این رو، تنها خود را موحد میدانند و دیگر مسلمانان را در عبادت، مشرک میپندارند. اصول اعتقادی آنان شامل اعتقاد به تجسیم و تشبیه، حرمت تکریم اولیا و حرمت توسل به اولیای الهی است. در طول شکل گیری این فرقه و حیات پس از آن، جنایتهای زیادی اتفاق افتاده است و پیروان محمد ابن عبد الوهاب به شهرهای مختلفی حمله کردهاند. این در حالی است که علمای شیعه و سنی در رد وهابیت، کتابهای فراوانی نوشتهاند. امروزه، سلفیها به دستههایی انشعاب یافتهاند که از جمله مهمترین آنها سلفیهای تبلیغی، اخوانی، جهادی و تکفیری است.
جستارهای وابسته
منابع
- محدثی، جواد، فرهنگ غدیر.
- فرهنگ شیعه
- محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام
- محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی
پانویس
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگنامه دینی، ص۲۴۸.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۶۰۰.
- ↑ دوران سلف دورانی بود که صحابه یا تابعین در قید حیات بودند که این دوران حدود ۳۰۰ سال برآورد شده است. پس از آن دوران خلف شروع شد که دیگر کسی از صحابه و تابعین در قید حیات نبودند. وهابیون معتقدند در دوران خلف انحرافاتی میان مسلمانان به وجود آمد. البته ریشه قدیمیتر این تفکر تند و افراطی را میتوان به خوارج برگرداند که علی(ع) نیز شهید مبارزه با همین تفکر است.
- ↑ ر.ک. کشف الارتیاب، ۷- ۱۲؛ فرق و مذاهب کلامی، ۱۸۱.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص ۴۶۶.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۴.
- ↑ ر.ک. جماعة من العلماء التوفیق الربانی فی الرد علی ابنتیمیة الحرانی، ص۳۲.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۶۳- ۳۵؛ وهابیت از دیدگاه مذاهب اهل سنت، ۵۷- ۴۳.
- ↑ ر.ک. وهابیان، ۷۸ و ۷۹.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۵.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۶۶.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۴.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۶.
- ↑ ر.ک. وهابیان، ۷۸ و ۷۹.
- ↑ ر.ک. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ۱۴۴.
- ↑ ر.ک. فرهنگ شیعه، ص ۴۶۶.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۷.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۴۰.
- ↑ ر.ک. مجموعة الوسائل و المسائل، ۳- ۱/ ۲۰، ۲۱ و ۴۲- ۴۶؛ کشف الارتیاب، ۱۴۳- ۱۱۹.
- ↑ ر.ک. وهابیها، فصل پنجم:
- ↑ برای نمونه: آئین وهابیت.
- ↑ ﴿اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ﴾«این پیراهن مرا ببرید و آن را بر چهره پدرم بیفکنید تا بینا شود، و همه خاندانتان را نزد من آورید» سوره یوسف، آیه ۹۳؛ ﴿لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ﴾«(امّا) به جان تو سوگند که آنان در سرمستی خویش سرگشته بودند» سوره حجر، آیه ۷۲؛ ﴿إِذْ قَالَتِ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾«(یاد کن) آنگاه را که همسر عمران گفت: پروردگارا! من نذر کردهام آنچه در شکم دارم آزاد (از هر شرطی) تو را باشد پس (نذر مرا) از من بپذیر که تویی که شنوای دانایی» سوره آل عمران، آیه ۳۵؛ ر.ک. وسائل الشیعة، ۱۶/ ۱۹۰؛ بحوث فی الملل و النحل، ج ۴.
- ↑ به عنوان نمونه: ﴿وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ﴾«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی برای مردم خود در پی آب بود و گفتیم: با چوبدست خود به سنگ فرو کوب آنگاه دوازده چشمه از آن فرا جوشید؛ (چنانکه) هر دستهای از مردم آبشخور خویش را باز میشناخت؛ از روزی خداوند بخورید و بنوشید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید» سوره بقره، آیه ۶۰؛ ﴿وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾«و به رسالت بر بنى اسرائيلش مىفرستد كه: من با معجزهاى از پروردگارتان نزد شما آمدهام. برايتان از گل چيزى چون پرنده مى سازم و در آن مىدمم، به اذن خدا پرندهاى شود، و كور مادرزاد را و برصگرفته را شفا مىدهم. و به فرمان خدا مرده را زنده مىكنم. و به شما مىگويم كه چه خوردهايد و در خانههاى خود چه ذخيره كردهايد. اگر از مؤمنان باشيد، اينها براى شما نشانههاى حقانيت من است» سوره آل عمران، آیه ۴۹.
- ↑ ر.ک. فرهنگ فرق اسلامی، ۴۵۹.
- ↑ ر.ک. منهاج السنة النبویة، ۲- ۱/ ۲۱۵ و ۲۱۶.
- ↑ ر.ک. منهاج السنة النبویة، ۲- ۱/ ۲۲۸- ۲۲۶؛ ادیان الهی و فرق اسلامی، ۱۹۴.
- ↑ ر.ک. فرقه وهابی و پاسخ شبهات آنها، ۲۱- ۱۵.
- ↑ ر.ک. سبحانی، بحوث فی الملل والنحل، ج۴، ص۲۶۱ - ۳۵۵.
- ↑ ر.ک. محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۷.
- ↑ ر.ک. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۶۰۰.
- ↑ محمدی، مسلم، فرهنگ اصطلاحات علم کلام، ص ۳۳۴.
- ↑ دراینباره بنگرید به کتابها و مقالاتی که درباره وضعیت تاریخی و سیاسی - اجتماعی سلفیت نگاشته شده است.